ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد اخلاق رسول خدا

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد اخلاق رسول خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد اخلاق رسول خدا


تحقیق درمورد اخلاق رسول خدا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

اخلاق رسول خدا

رسول خدا بردبارترین ، شجاعترین ، عادلترین ، و پاکدامن ترین مردم بوده است . با هیچ زنى که او را در ملکیت خود نداشت و یا به همسرى خود درنیاورده بود و یا از خویشاوندان محرم او نبود، تماس نداشت . از همه مردم بخشنده تر بود، هیچ دینار و درهمى شب در نزد او نمى ماند و اگر وجهى زیاد مى آمد و کسى را پیدا نمى کرد که به او بدهد و شب ناگهان مى رسید به خانه نمى رفت تا آن را به نیازمندش مى رساند و از آنچه خدا به او داده بود تنها به مقدار قوت سالانه خود از ساده ترین چیزى که در دسترس بود از خرما و جو برداشت مى کرد و بقیه آن را در راه خدا مى داد. کسى از او چیزى نمى خواست مگر این که به او مى داد. آنگاه به قوت سالانه خود مى پرداخت و از آن هم ایثار مى کرد، و چه بسا که خود پیش از پایان سال ، اگر چیزى به او نمى رسید محتاج مى شد. به دست خویش کفشش را وصله مى زد و جامه اش را مى دوخت و در امور خانه به خانواده خود خدمت مى کرد و با همسران گوشت خرد مى کرد. از همه کس با حیاتر بود، به چهره کسى خیره نمى شد و دعوت آزاده و برده را مى پذیرفت . و هدیه را قبول مى کرد اگر چه یک جرعه شیر بود و در برابر آن هدیه مى داد.

مال صدقه را نمى خورد. و در پاسخ دادن به سخن کنیز و فرد تهى دست تکبر نمى ورزید. براى پروردگار خشمگین مى شد، نه براى خود. حق را اجرا مى کرد اگر چه به زیان خود یا اصحابش تمام مى شد. از طرف گروهى از مشرکین پیشنهاد کمک در مقابل گروه دیگرى از مشرکین به آن حضرت شد در حالى که او کم باور بود و حتى به یک فرد نیازمند بود تا بر یارانش بیفزاید اما نپذیرفت و فرمود: ((من از مشرک کمک نمى طلبم .)) (۳۸۲) جنازه یکى از فضلاى اصحاب و نیکانشان که در بین یهودیان کشته شده بود پیدا شد، بر ایشان از راه ظلم وارد نشد و علاوه بر حق از آنها نخواست و صد شتر دیه پرداخت کرد در حالى که اصحاب آن حضرت به یک شتر نیازمند بودند تا باعث تقویت آنها شود، (۳۸۳) و از گرسنگى سنگ به شکم مبارکش مى بست ،(۳۸۴) هر خوراکى را که حاضر بود میل مى کرد، درباره آنچه موجود بود نمى پرسید و آن را رد نمى کرد و از خوردن غذاى حلال خوددارى نمى فرمود. اگر خرمایى بدون نان به دستش ‍ مى رسید میل مى کرد و اگر کبابى پیدا مى کرد مى خورد و اگر نان گندم یا جو موجود بود مى خورد و اگر حلوا و یا عسلى بود مى خورد و اگر شیر بدون نانى مى یافت به آن اکتفا مى کرد و اگر خربزه تازه اى بود، مى خورد.(۳۸۵) در وقت غذا خوردن تکیه نمى داد و روى سفره نمى نشست بلکه حوله اى زیر پاهایش مى انداخت .(۳۸۶)

از نان گندم سه روز متوالى سیر نخورد تا به دیدار خدا شتافت و این اعمال را از باب ایثار و به خاطر کمک به دیگران مى کرد نه به دلیل فقر و نه به سبب بخل (۳۸۷). دعوت به مهمانى را قبول مى کرد (۳۸۸) و به عیادت بیماران مى رفت ، و تشییع جنازه مى کرد. (۳۸۹) در بین دشمنانش تنها و بدون پاسدار راه مى رفت ، (۳۹۰) از همه مردم متواضع تر بود و از همه ساکت تر اما نه از راه کبر (۳۹۱) و سخنش رساتر از همه بود بدون کلام زاید (۳۹۲) و خوشروتر از همه مردم بود؛ (۳۹۳) هیچ امرى از امور دنیا او را وحشت زده نمى ساخت . (۳۹۴) هر لباسى که ممکن بود مى پوشید؛ گاهى پارچه اى به دور خود مى پیچید و گاهى برد مخصوص یمنى و گاهى جبه پشمى ، هر پوشیدنى اى را که از راه مباح در اختیار داشت مى پوشید. (۳۹۵) انگشترى اش نقره بود، (۳۹۶) که به انگشت کوچک دست راست و چپش مى کرد.(۳۹۷) بر پشت مرکب خود، برده و غیر برده را سوار مى کرد. (۳۹۸) بر هر چه ممکنش بود، از قبیل اسب ، شتر، استر شهبا و الاغ ، سوار مى شد و گاهى پیاده و با پاى برهنه بدون ردا و عمامه و کلاه راه مى رفت . از بیماران در دورترین نقطه شهر عبادت مى کرد. (۳۹۹) بوى خوش را دوست مى داشت و از بوهاى بد ناراحت مى شد.(۴۰۰) با تهیدستان همنشین و با مستمندان هم خوراک مى شد، (۴۰۱) و صاحبان فضیلت را براى اخلاق خوبشان گرامى مى داشت و با شرافتمندان به نیکوکارى برخورد مى کرد.(۴۰۲) با خویشاوندان صله رحم مى کرد بدون این که دیگران را بر ایشان مقدم بدارد. (۴۰۳) بر کسى ستم روا نمى داشت . (۴۰۴) هر که از او معذرت مى خواست ، عذرش را مى پذیرفت . (۴۰۵) شوخى مى کرد ولى جز سخن حق نمى گفت . (۴۰۶) مى خندید اما نه با صداى بلند. (۴۰۷) بازى مباح و مجاز را مى دید و نهى نمى فرمود. (۴۰۸) کسى با صداى بلند با آن حضرت صحبت مى کرد، تحمل مى فرمود.(۴۰۹) یک ماده شتر و گوسفندى داشت که خود و اعضاى خانواده اش از شیر آنها تغذیه مى کردند. غلامان و کنیزانى داشت ، از نظر خوراک و پوشاک بر آنها برترى نداشت ، جز در کار خدایى و یا کارى که ناگزیر بر صلاح خودش بود، وقت را نمى گذراند. به باغهاى اصحابش تشریف مى برد.

هیچ مستمندى را به سبب بى چیزى و درماندگى اش تحقیر نمى کرد، و هیچ شاهى را به سبب سلطنتش اهمیت نمى داد، براى هر دو، در پیشگاه خدا یک نوع دعا مى کرد.

خداوند اخلاق خوب و سیاست کامل را در آن حضرت با وجود این که بى سواد بود جمع کرد، نه مى توانست بنویسد و نه بخواند، در مناطق کوهستانى و بیابانهاى خشک ، در حال گوسفند چرانى و یتیمى که نه پدر داشت و نه مادر، بزرگ شد. پس خداوند تمام اخلاق نیک و راه و رسم پسندیده و شرح حال گذشتگان و آیندگان ، و آنچه را که باعث نجات و رستگارى در آخرت و غبطه در امر خیر و موفقیت در دنیا بود و با واجب و ترک امور زاید ارتباط داشت به آن حضرت آموخت ، خداوند ما را به اطلاعت از دستور او و پیروى از رفتار او، موفق بدارد. (( آمین رب العالمین . ))

در طول تاریخ بشریت، کم تر انسانى وجود دارد که مانند پیامبراسلام تمام خصوصیات زندگى اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت‏شده‏باشد.     خداوند متعال در قرآن کریم کتابى که خود حافظ اوست و بدون‏هیچ تغییرى


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اخلاق رسول خدا

علم وبنیاد اخلاق - 41 ص ورد

اختصاصی از ژیکو علم وبنیاد اخلاق - 41 ص ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

علم وبنیاد اخلاق - 41 ص ورد


علم وبنیاد اخلاق - 41 ص ورد

۱. علم... و بنیاد اخلاق

یکى از پدیده‏هایى که در اندیشه اروپایى معاصر و، به تبع آن، اندیشه عربى جلب توجه مى‏کند، اهتمام فزاینده به مساله اخلاق و ارزشهاست. از دو دهه پیش از این، فیلسوفان و اندیشه‏گران و دانشمندان و پاره‏اى از سیاستمداران در پى آن بوده‏اند که سویه‏هاى اخلاقى و ارزشى همه آنچه را که در گستره دانش یا سیاست و اجتماع و اقتصاد پدید مى‏آید طرح و بررسى کنند. همه ما به یاد مى‏آوریم که چند سالى پیش، مساله کنترل جمعیت و پناه بردن به سقط جنین واکنشهاى شدیدى را در سطح جهانى برانگیخت. این مساله، تعارض کهن و شناخته‏شده‏اى را پیش مى‏کشد; تعارض میان پاره‏اى از ارزشهاى ثابت دینى و برخى از مقتضیات جدید زندگى. این مساله امروزه به گونه‏اى دیگر و در سطحى دیگر متفاوت با آنچه پیشتر بود، و مصداق اصل حرمت قتل نفس قرار مى‏گرفت، طرح مى‏شود. سقط جنین هنگامى که در پیوند با «کنترل جمعیت‏»، به مثابه یکى از ضرورتهاى توسعه در کشورهاى فقیر پرجمعیت مطرح مى‏گردد، دست‏کم از نظر اقتصادى، به سان ابزارى لازم براى تحقق توسعه و تامین سطح مناسبى براى زندگى مردمانى که در همه عرصه‏ها دچار سختى و کاستى و واپس‏ماندگى هستند، دیده مى‏شود.

با این همه، تعارض میان ارزشهاى اخلاقى و دینى (همچون حرمت‏سقط جنین) و ارزشهاى این جهانى (مقتضیات توسعه) در این مورد در همان چارچوب دینى باقى مى‏ماند; زیرا برخى باور دارند که این مساله، مصداق اصل «ضرورتها امور ممنوع را مباح مى‏کنند» قرار مى‏گیرد و در نتیجه، هر دو طرف (سقط جنین توسعه) موضوع اجتهاد و تاویل مى‏گردند: سقط جنین در چه صورت به مثابه «قتل نفس‏» است؟ و در کدام مرحله از مراحل شکل‏گیرى جنین...؟ چه موقعى پناه بردن به سقط جنین براى کنترل جمعیت، ناگزیر مى‏گردد; بویژه در صورتى که ابزارهاى دیگرى هم [براى این منظور] موجود باشد؟ فراتر از این، مى‏توان پرسید: آیا کنترل جمعیت‏یکى از شرایط تحقق توسعه است‏یا این که خود یکى از نتایج آن است؟

در کنار چنین مسائل اجتماعى و اقتصادى‏اى که تعارض کهن و معروفى را میان ارزشهاى ثابت دینى و متغیرهاى دنیوى بازتاب مى‏دهد، در درون ما مسائلى یکسره نو وجود دارد که نه تنها مناقشه گسترده‏اى را میان «عالمان دینى‏» و «دیگران‏» از هر مرتبه و مقامى که باشند برمى‏انگیزد، که حتى در محافل گوناگونى مناقشه برانگیز است. این بار، مساله مربوط است‏به پدیده جدیدى در تاریخ اندیشه بشرى که نشان‏دهنده تعارض و ناسازگارى میان دو شیوه اندیشیدن و نگرش به چیزها و ارزشداورى درباره آنهاست. یکى، شیوه‏اى که از «خرد عینى‏» هنجارى برمى‏آید و دیگرى، شیوه‏اى که مى‏توان گفت تجسم «خرد ابزارى‏» عمل باورانه پوزیتیویستى است. اگر به این مساله از زاویه تاریخى بنگریم باید بگوییم که مساله اساسا در اینجا متعلق است‏به اندیشیدن در اخلاق و ارزشها و میل فزاینده به اخلاقى کردن علم و فرآورده‏هاى آن، و در نتیجه، بنیادگذارى علم بر پایه اخلاق.

پیشرفت‏حیرت‏انگیز علمى در گستره زیست‏شناسى و مهندسى ژنتیک و نیز انفورماتیک و همچنین آثار صنعت و تکنولوژى بر محیط زیست از یک سو، و خطرى که [به واسطه] سلاحهاى ویرانگر، همه بشریت را تهدید مى‏کند از سوى دیگر، همگى، به نتایجى مى‏انجامد یا مى‏تواند به نتایجى منتهى شود که با ارزشهاى اخلاقى ناسازگار افتد; ارزشهایى که از پگاه تاریخ بشرى و در همه جوامع و نزد دینها و فلسفه‏هاى گوناگون، چونان عنصرى گوهرى در انسانیت انسان اگر نگوییم به مثابه یگانه عنصر گوهرى در آن ریشه گرفته و استوار مانده است.

اینک پاره‏اى از مسائلى را که هم اکنون مناقشه‏برانگیزند، برمى‏شماریم و یاد مى‏کنیم.

نخست از مساله‏اى یاد مى‏کنیم که اخیرا در روزنامه‏ها آمده بود: زنى پس از مرگ شوهر خود، اقدام به مطالبه حق خود در باردار شدن به وسیله شوهرش کرده بود. او با شوهرش توافق کرده بود که تا زمانى که در مورد باردارى با او به توافق برسد شوهرش منى خود را در یکى از بانکهاى تلقیح بگذارد. آنگاه شوهرش ناگهان مرده بود و بیوه او از آن بانک تقاضاى تلقیح به وسیله منى شوهرش نموده بود و مى‏خواست پس از مرگ شوهرش از او باردار شود. این مساله هم اکنون در دادگاه در حال بررسى است.

با آن که این مساله اتفاق افتاده، غرابتى که در آن است کمتر از مسائل فرضى خیالى نیست; چه رسد به مشکلات کاملا نوپدیدى که این مساله در سطوح گوناگون، مانند قانون ارث و...، مى‏آفریند. چیزهایى هستند که امروز یا فردا تحقق مى‏یابند و مشکلات و دشواریهایى ایجاد مى‏کنند که تاکنون بشریت‏با آنها آشنا نبوده است. از این دست مسائل، احتمال تغییر جنسیت انسان، و احتمال و امکان تعیین کردن جنس فرزند و میزان هوشمندى و تواناییهاى عقلى دیگر اوست. همچنین است آنچه بسیارى از پژوهشهاى پیشرفته به ما وعده مى‏دهند: علاج‏پذیرى بسیارى از بیماریهاى لاعلاج و به‏سازى نسل و طولانى کردن عمر و... و حتى مهم‏تر از اینها، آنچه امروزه «کپى رایت‏» نامیده مى‏شود و به صورتهاى گوناگون، جوانبى اخلاقى را پیش مى‏کشد; جوانبى که پیش از این به قلمرو «نااندیشیده‏» تعلق داشت...; به دایره «ممتنع‏» یا «نادر»ى که، به گفته فقیهان، حکمى براى آن نیست.

در گستره انفورماتیک و فن‏آورى ارتباط دیدارى‏شنیدارى از راه ماهواره و ارتباط از راه شبکه اینترنت، فرآیند «هتک حرمتها» انجام مى‏گیرد و گسترش مى‏یابد، و در عین حال آرزوى مهار کردن آن رنگ مى‏بازد.... آنچه امروزه در شبکه اینترنت‏بازتاب مى‏یابد، یعنى تصاویر و اعمالى که به حوزه «هرزگى و فساد» تعلق دارند و اطلاعات و فنون مخصوص به ساختن بمبها و ایجاد باندها و دیگر چیزهایى که باارزشها و معیارهاى اخلاقى سازگار نیستند، به گونه‏اى جدى تهدیدکننده و هراس‏انگیزند. با آن که شرایطى که اینترنت فراهم آورده، یعنى زمینه‏هاى گسترده و بى شمارى براى نشر معرفت و تعمیم آن و هموار کردن راه پیشرفت پژوهش علمى و دیگر خدمات آن در قلمروهاى اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى و مطبوعاتى، آن را به یکى از ابزارهاى ضرورى جهان امروز و فردا بدل ساخته است; همان‏گونه که دیگر دستاوردهاى علمى و صنعتى از ماشین و تلفن و دستگاه فشارخون گرفته تا دیگر فرآورده‏هاى دانش و فن‏آورى در هر عرصه‏اى ضرورى و گریزناپذیر گردیده‏اند.


دانلود با لینک مستقیم


علم وبنیاد اخلاق - 41 ص ورد

تحقیق در مورد کاربردهای اخلاق در فناوری اطلاعات 13 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد کاربردهای اخلاق در فناوری اطلاعات 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

کاربردهای اخلاق در فناوری اطلاعات

1- مقدمه

اخلاق شاخه ای از فلسفه است که به بررسی تصمیمات و فعالیت ها، ضمن احترام به رابطه آنها با درونمایه اجتماعی می پردازد. سابقه تاریخی این موضوع شامل ده فرمان کتاب مقدس، عناصر فلسفه کنفوسیوس و ارسطو می باشد. به عنوان یک رشته تحقیقی و تجربی، اخلاق شامل نتایج بسیار متفاوتی در فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی می باشد و به همان نسبت، گروه های متفاوتی از مردم در صنعت و دانشگاه شامل مدیران، معلمان و دانش آموزان به صورت شخصی و اجتماعی آن را به کار می برند.

اخلاق به عنوان سیستمی به هم پیوسته از قوانین اجتماعی، استانداردها و اصولی برای حل مشکلات تعریف شده است. بعضی از مردم اعتقاد دارند که اخلاق هنگامی ضرورت پیدا می کند که تصمیم و یا عملی قادر به تخریب و معیوب ساختن فعالیت های شخصی و یا گروهی باشد. چنین دیدگاهی، به علت تعارض و ناسازگاری تمایلات مردم در جامعه، همیشه وجود داشته و دارد. اما ما بیشتر بر این نکته تاکید داریم که " آن چه غیراخلاقی است لزوما غیر قانونی نیست وآن چه قانونی است ضرورتا اخلاقی نمی باشد" (لویس ، 2002).

اخلاقی پنداشتن یک عمل و تصمیم به عوامل متعددی بستگی دارد که در برگیرنده محیط اجتماعی و فرهنگی ای می شود که آن عمل در آنجا انجام شده و یا آن تصمیم گرفته شده است.

2- برخی اصول اخلاقی همگانی

در طول تاریخ زندگی انسان، قوانین اخلاقی متفاوتی گسترش یافته اند و هر یک از ما نیازمند هستیم که خود درباره قوانینی که دنبال می کنیم، تصمیم بگیریم. با این حال، در اینجا، توجه به گزیده ای از قوانین شناخته شده و مورد پذیرش می تواند مفید باشد. این اصول اخلاقی عبارتند از:

1- قانون طلایی: یکی از اصول اخلاقی عمومی که در سطح وسیعی کاربرد دارد و در کتاب مقدس و فلسفه کنفوسیوس هم شناخته شده "قانون طلائی" است. این قانون به طور کلی عبارت است از: " در هر چه که انجام می دهید، با دیگران به گونه ای رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما آن گونه رفتار کنند" . اگر شما خود را به جای دیگران بگذارید دهید و به این نکته توجه کنید که یک تصمیم مشخص چه تاثیرات و عواقبی دارد، آنگاه می توانید به دیدگاهی منصفانه نسبت به دیگران دست یابید.

2- قانون دستور لازم الاجراء: " اگر عملی برای همه افراد مفید نباشد، پس برای هیچ یک از افراد مفید نیست ". این دستورلازم الاجراء امانوئل کنت است. اگر هر کس چنین فعالیت هایی را انجام دهد، نتیجه چیست؟ آیا جامعه می تواند نجات پیدا کند؟

3- قانون بی ثباتی: "اگر عملی می تواند بارها تکرار شود، بدون آن که نتیجه منفی در پی داشته باشد، پس انجام آن مشکلی ندارد، اما اگر تکرار چنین عملی با نتیجه ای خطرناک همراه باشد، حتی برای یک بار هم نباید انجام شود". این قانون به قانون بی ثباتی مشهور است. این به آن علت است که هنگامی که شما چنین عملی را آغاز می کنید، ممکن است دیگر قادر به متوقف کردن آن نباشید.

4- قانون اصالت نفع: " بهترین عمل، عملی است که بیشترین سود را برای اکثریت مردم به همراه داشته باشد". این شکلی از قانون اصالت نفع و سودمندی است. این قانون فرض می کند که شما قادر به طبقه بندی و منظم کردن فعالیت های متفاوت هستید.

شرح دیگری از این قانون، به این صورت است: " بهترین عمل، عملی است که کمترین زیان و یا حداقل هزینه را به همراه داشته باشد". به عنوان مثال، این قانون می تواند برای پاسخ به چنین سئوالاتی مورد استفاده قرار گیرد: "آیا بهتر است فردودگاه را در نزدیکی مکان پرجمعیتی بسازیم یا در محلی دور از مردم؟".

5- قانون هیچ چیز مجانی نیست: هر عملی (پنهانی یا آشکار) دارای یک فاعل است و اگر شما قصد انجام آن را دارید، باید به کننده کار پاداش و حقوق بدهید. ایده فوق به این دیدگاه و یا طرز فکر مربوط است که هیچ چیز مجانی نیست و هر چیزی بهایی دارد.

این قوانین اخلاقی در طبیعت بسیار عمومی هستند، گر چه در تجربی کردن علم اخلاق همیشه اختلافات و ناسازگاری هایی وجوددارد که بحران های اخلاقی نامیده می شود.

3- بحران های اخلاقی

برای روشن ساختن ماهیت یک "بحران اخلاقی" به سئوال های زیر که مرتبط با کپی کردن، فروش و یا پخش نرم افزار می باشد، توجه کنید:

1- آیا خرید یک نرم افزار و بس نصب آن برای دومین و چندمین بار پذیرفته شده است؟

2- آیا قابل قبول است که شما نرم افزاری را نصب کنید و سپس آن را برای استفاده شخصی به یک دوست و یا فرد دیگری بدهید؟

3- به همین ترتیب، چه اتفاقی خواهد افتاد اگر شما نرم افزاری را نصب کنید و سپس با استفاده از یک کپی کننده لوح فشرده صد کپی از آن تهیه کرده و برای کسب سود آن ها را بفروشید؟

4- در مورد این که نرم افزاری را با استفاده از وب سایت در اختیار دیگران بگذارید، چه طور نظری دارید؟

5- با تجارت یک نرم افزار در شبکه وب ( تجارت الکترونیک) از مصرف کننده به مصرف کننده دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟

ممکن است تعجب کنید، اما هیچ پاسخ قاطع و مطمئنی برای این سووالات وجود ندارد. از نظر قانونی، این به حدود اختیارات شما بستگی دارد و از نظر اخلاقی، این به فرهنگ و دیدگاه اجتماعی محیط کسب و کار و زندگی شما بستگی دارد.

استفاده وسیع از فناوری اطلاعات و گسترش اینترنت، فرصت های زیادی را برای فعالیت هایی فراهم کرده که برخی مردم آنها را غیراخلاقی می دانند. در این جا نمونه های بیشتری از این تضادها، ارائه می شود:

1- آیا یک سازمان این حق را دارد که نامه های الکترونیکی کارمندان خود را بخواند؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد کاربردهای اخلاق در فناوری اطلاعات 13 ص

تحقیق درباره رابطه اخلاق با آزادی

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره رابطه اخلاق با آزادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

فهرست

رابطه اخلاق با آزادی 2

مفهوم اخلاق 2

مفوم آزادی 4

دلایل ضرورت آزادی 6

آزادی، چونان روش و ارزش 8

موانع و محدودیت‌ها 8

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری 11

منابع 12

رابطه اخلاق و آزادی

 پرسش از نسبت اخلاق و آزادی را می توان از منظرهای مختلف معرفت‌شناختی مطرح ساخت. از این رو پرسش‌های متنوع و متکثری پیش روی پژوهشگر نهاده و از هر زاویه‌ بحثی گشوده می شود. از جمله می توان به طور کلی این پرسش را مطرح کرد که اساساً چه نوع رابطه‌ای میان اخلاق و آزادی وجود دارد؟ آیا اخلاق و ارزش‌های اخلاقی در دست‌یابی به آزادی و پایداری و استمرار آن تأثیرگذار است یا در از دست دادن و مقید شدن آزادی؟ آیا آزادی می‌تواند برای رسیدن به یک جامعه اخلاقی به انسان‌ها مساعدت نماید یا اینکه رسیدن به جامعه ضد اخلاقی را تسریع می‌کند؟ مبانی و معیارهای  مفهوم اخلاق و آزادی کدام است؟ آیا آزادی می‌تواند و یا باید بر مبانی اخلاقی استوار باشد یا تحقق اخلاق در جامعه به تحقق آزادی در آن جامعه بستگی دارد؟در نسبتی دیگر و از منظری دیگر می‌توان پرسش‌های مذکور را به گونه‌ای دیگر نیز طرح کرد. از جمله اینکه: آیا نهال اخلاق در فضا و بذر آزاد به بار می‌نشیند و یا برعکس، این آزادی است که خود را با قامت اخلاق متناسب می‌نماید؟ آیا بدون آزادی و آزاداندیشی می‌توان معرفت اخلاقی کسب نمود و یا اینکه اعتبار آزادی نیز بر پیش‌دانسته‌ها و مبانی اخلاقی مبتنی است؟ آیا اساساً آزادی می‌تواند ارزش‌های اخلاقی را تقویت نماید یا اینکه وجود فضای آزاد باعث کاهش تأثیر ارزش‌های اخلاقی در جامعه می‌شود و چه بسا اخلاق را از میان می‌برد؟در جامعه‌ای که استبداد در آن حاکم است و شیوه‌های استبدادی و توتالیتری در آن مقدم بر اخلاق و آزادی است، هم آزادی غایب و هم اخلاق جامعه منحط و فاسد است. اخلاق مناسب و درخور یک جامعه که مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی و هستی‌شناختی معتبر باشد تنها در جامعه‌ای رخ می‌نماید که بهره‌ای از آزادی داشته باشد و تملق و چاپلوسی و... در آن راه به جایی نبرد و اخلاق و ارزش‌های اخلاقی حاکم باشد. هنگامی که تملق و چاپلوسی در سطح جامعه رواج داشته باشد و کارها بر مبنای آن پیش رفته و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رابطه اخلاق با آزادی

اخلاق پزشکی 15ص

اختصاصی از ژیکو اخلاق پزشکی 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اخلاق پزشکی

نگاه اجمالی

مکارم اخلاقی وجه امتیاز و شرافت انسان است. ارزش هر انسان بستگی به انصاف و آراستگی او به سجایا و اخلاق حسنه دارد. هدف و فلسفه بعثت پیامبران الهی نیز تکامل اخلاقی بشری بوده است. حاکمیت اخلاق کریمه در جوامع انسانی نیز نشانه تعالی و تمدن واقعی آن جامعه تلقی می‌شود.

پیشرفتهای علمی بشری زمانی برای نوع بشر مفید و ثمربخش است که از پشتوانه اخلاقی برخوردار باشد. علم و تخصص بدون بهره‌مندی از اخلاقیات پاسخگوی نیازهای فطری بشر نبوده و گاهی نقض غرض است، زیرا هر نوع پیشرفت باید دارای جهت و هدف باشد و اخلاق به پیشرفت علمی جهت و هدف می‌بخشد. پیشرفت علمی عاری از مکارم و سجایای اخلاقی حرکت در تاریکی است. اخلاق چراغ هدایت هر حرکت محسوب می‌شود.

اخلاق در پزشکی

در عرصه پزشکی نیز این حکم صادق است و اساسا حرکت طب بر محور اخلاق بوده و پایه‌های آن بر مبانی اخلاقی استوار است. کوشش برای نجات جان انسانها و اعاده حیات و سلامت به آنان و درمان بیماریها و تشقی و تسکین آلام دردمندان و تلاش در بقای نسل و سالم سازی محیط انسانی خود از ارزشهای اخلاقی است.

اگر تکاپو و مساعی متصدیان امور پزشکی برای دستیابی و نیل به اهداف مقدس فوق باشد، خدمات ارزنده آنان جنبه عبادی به خود می‌گیرد و زیباترین کمالات اخلاقی به منصه ظهور می‌رسد، زیرا عالی‌ترین تظاهر عواطف بشری ، چون تعهد ، علم و تخصص ، فداکاری و ایثار ، نجات ، التیام و آرام بخشی و عشق و دلسوزی در این نوع خدمات پزشکی متبلور است.

جلوه‌گاه اخلاق در منظر پزشکی

جلوه‌گاه این کرامت اخلاقی در دنیای پزشکی در مرحله حساس و سرنوشت‌ساز برخورد پزشک با بیمار است. هر قدر این برخورد انسانی ، اخلاقی ، عاطفی و صمیمانه ، شکوهمند و شرافتمندانه و احترام آمیز باشد، حصول آرمانهای مقدس پزشکی و امنیت روانی و جسمی بیمار و رضایت خاطر او و اطرافیانش قطعی‌تر خواهد بود.

عواقب عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی

ممکن است پزشک از دیدگاه علمی و فنی به وظیفه خود عمل و حتی بیمار را معالجه نماید. لیکن عدم مراعات جنبه‌های اخلاقی و انسانی در برخورد با بیمار او را از هدف عالی پزشکی دور کند و کوچکترین غفلت ، مسامحه و لغزش از موازین اخلاقی و وجدانی و بی‌حرمتی نسبت به شخصیت بیمار و اطرافیان او سبب عدم امنیت خاطر ، دل‌شکستگی ، آشفتگی و تکدر روحی بیمار و سلب اعتماد او از پزشک معالج گردد.

به نظر می‌رسد این مهم ، یعنی نحوه برخورد پزشکان با بیماران ، می‌بایست سرلوحه خدمات پزشکی قرار گیرد تا از رهگذر این اصول به اهداف متعالی پزشکی که نجات جان و مداوا و حفظ حیات و سلامت آنان و ایجاد امنیت جسمی و روانی افراد جامعه و جلب رضایت مردم و لازمه رضایت خالق است، محقق گردد.

اخلاق پزشکی در ایران

این مقدمه بر شما روشن می شود که من طرفدار اخلاق نوع سوم هستم. به نظر می آید خدمتی که فلاسفه اخلاق می توانند به پزشکی بکنند کمتر است تا خدمتی که پزشکان و البته بیماران می توانند به فلسفه اخلاق بکنند.

یکی از جنبه های اصلی اخلاق پزشکی این است که ما عاقبت می توانیم بر مسأله حساسی انگشت بگذاریم که به زندگی کردن و زیستن در این جهان مربوط می شود. بنا به اخلاق من که چنین زندگی می کنم و در این شرایط تاریخی زندگی می کنم، آگاهی از مرگ، امر حیاتی است.

من نمی توانم به زندگی ام معنی بدهم مگر آنکه مرگ آگاه باشم، مگر اینکه بدانم خواهم مرد، مگر اینکه تا حدودی نوعش را هم انتخاب کنم. در نتیجه برای یک آدم حتی خودکشی می تواند موجه باشد. از نظر یک آدم، اگر پزشک به او دروغ بگوید، یا بیمار را آگاه نکند که در معرض مرگ فوری است، عمل غیر اخلاقی انجام داده است، ولی از نظر یک آدم دیگر شاید چنین نباشد.

او ممکن است از پزشکش حتی انتظار شنیدن حقیقت را نداشته باشد. پزشک نمی تواند از یک اصل همگانی حقیقت گویی تبعیت کند و نمی کند. پزشک نمی داند که به بیمارش می تواند راست بگوید یا نه.

بسیاری از آدم ها مثل من ادعا می کنند که از مرگ نمی ترسند و دلشان می خواهد بدانند که کی می میرند، اما وقتی به آنها می گویی که سرطان داری و بزودی خواهی مرد، از هم می پاشند. این باعث می شود که پزشکان خود به خود جنبه های خاص را در نظر بگیرند و عام بودن فلسفه اخلاق نزد آنها کم رنگ شود.

در عرض چهار پنج سال گذشته دعوایی بین نویسندگان فلسفه اخلاق و کسانی که در پزشکی کار می کنند درگیر شده که کدام اینها بر دیگری حاکم است؛ زیست اخلاق یعنی بایوایتک ( Bioethics ) یا اخلاق پزشکی؟

اصل داستان این است که ما با هر دو رو بروییم و باید بتوانیم هم اینها را از هم متمایز کنیم و هم حلقه های ارتباطی شان را پیدا کنیم. در دو سه دهه اخیر مسائل عظیمی در زمینه زیست اخلاق یا اخلاق علوم زیستی، اخلاقی که به خاطر پیشرفت علوم زیستی پدید آمده، پیش روی ما قرار گرفته است.

به نظر می آید ما دو انقلاب بزرگ زیست شناسی را در قرن بیستم از سر گذرانده ایم. یکی در دهه ۳۰ که به کشف پنی سیلین منجر شد که انبوهی از بیماری های عفونی را درمان کرد.

انقلاب دوم که خیلی وسیع تر است در دهه ۸۰ و ۹۰ اتفاق افتاد و آن پیشرفت عظیم ژنتیک بود. پیشرفتی که تأثیر آن بر زندگی تک تک آدم ها محسوس است. از ساده ترین امور مثل یک عمل جراحی زیبایی، تا پیچیده ترین امور مثل انتخاب جنسیت جنینی که قرار است متولد شود؛ و دست بردن در ژن ها، که به نظر می آید در یکی دو دهه بعد انجام خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


اخلاق پزشکی 15ص