ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نماز از دیدگاه حضرت علی

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره نماز از دیدگاه حضرت علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

نماز از دیدگاه حضرت علی (ع)

نماز ، نخستین حکم الهى بود که پس از بعثت پیامبر (ص) توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر شد و پیامبر آن را برای امت خود ، مقرر داشت . در قسمت های گذشته گفتیم که على (ع) ، شایسته ترین و عالی ترین شاگرد پیامبر (ص) است که می فرمود نماز ، نور دیده من است . او در تمام دوران حیات پیامبر ، همچون سایه دنبال رسول خدا بود و همه جا پیامبر (ص) را اسوه و مقتداى خویش قرار مى‏ داد . این نوجوان پاک و روشن ضمیر ، همراه پیامبر وضو می گرفت و همین که رسول خدا نماز را بجا می آورد ، او نیز پشت پیامبر خدا به نماز می ایستاد . همراه آنها تنها خدیجه (س) بود که به عنوان اولین زن ایمان آورده ، با پیامبر (ص) نماز جماعت می گزارد . علی (ع ) خود می فرماید : « خدایا من‌ نخستین‌ کسی‌ هستم‌ که‌ به‌ تو روی‌ آورد و دعوت‌ تو را شنید و اجابت‌ کرد . در نماز جز رسول‌ خدا (ص‌) ، کسی بر من پیشی‌ نگرفت ‌. »

على (ع) ، به نماز عشق می ورزید و در حساس ترین لحظات زندگى ، نماز را بر هر کار دیگری ترجیح مى‏ داد . او در مسجد کوفه و در اوج راز و نیاز با خدا بود که شمشیری زهرآگین ، بر سرش فرود آمد . هنگام شهادت ، على (ع) در سجده نماز ، در جمله ای زیبا فرمود : " به خدای کعبه رستگار شدم . "

در نمازم خم ابروى تو با یاد آمد

حالتى رفت که محراب به فریاد آمد

ضرار بن حمزه در یک شب پر ستاره به دنبال امام علی به راه افتاد و آرام آرام او را تعقیب کرد . می دانست امام مثل هر شب ، به باغی می رود و در آنجا به تنهایی ، با خدای خود ، رازگویان ، شب را به صبح می رساند . همیشه عبادت امام علی برای ضرار بن حمزه جالب بود . می خواست بداند کسی که اینگونه مورد توجه خدا و پیامبر است ، چگونه نماز می خواند و عبادت می کند . همه جا آرام بود . مهتاب آنقدر فضا را روشن کرده بود که می شد به راحتی علی (ع) را زیر نظر گرفت . امام را دید که در نقطه ای رو به قبله ایستاد و نماز را آغاز کرد . نمازش آن چنان با شکوه بود که گویی در این دنیا حضور ندارد . او آن چنان غرق در نماز بود که متوجه حضور هیچکس نشد . پس از پایان نماز ، با خضوع و خشوع به حمد و سپاس خداوند پرداخت . ضرار بن حمزه هنوز آنجا بود و با دقت به رفتار علی (ع) می نگریست و صدای نجوای پرسوز و گداز او را می شنید . علی (ع) در فرازی از سخنانش می گفت : « ای دنیا ، دیگر خود را به من نشان مده و این چنین برایم دل فریبی نکن ... خیلی بعید است که بتوانی مرا فریب دهی ، مدت تو بسیار اندک ، ولی خطر تو برای فرزندان آدم بسیار بزرگ و عیش و نوش تو کوتاه است . آه که توشه ام برای آخرت اندک و اندوخته ام برای رفع وحشت راه ، ناچیز است . »

ضرار بن حمزه امام را دید که بی تاب بر زمین افتاد . با نگرانی و به سرعت ، خود را به امام رساند . در همین حال ، امام برخاست و دوباره به نماز ایستاد . رفته رفته ، چشمان ضرار بن حمزه خسته شده بود و دیگر یاریش نمی کرد . او از شدت خستگی ، راه خانه را در پیش گرفت . ولی هنوز امام علی (ع) به عبادت مشغول بود و کسی که شیفته ذات الهی است ، در قاموس او خستگی راه ندارد .

در نهج‌ البلاغه علی (ع) آمده‌ است‌ : « خداوند بندگان‌ مؤمن‌ را با نمازها و زکاتها و روزه‌ های‌ دشوار ، از کبر و خودبینی‌ محافظت‌ و حراست‌ می ‌کند . به‌ پیکر آنان‌ ، آرامش‌ می ‌بخشد ، به‌ دیدگان‌ آنان‌ فروتنی‌ می ‌دهد ، نفس‌ آنان‌ را رام‌ می ‌سازد ، دل‌ های‌ آنان‌ را افتادگی‌ می ‌آموزد و خودپسندی‌ را از وجود آنان‌ دور می ‌کند . »

حضرت‌ علی‌ (ع‌) ضمن‌ تأکید بر امر نماز ، ازجمله عوامل‌ سقوط‌ دوزخیان‌ را بی توجهی به این فریضه بزرگ بر می ‌شمرد و می‌ فرماید :

« مردم‌ ، نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید ، زیاد نماز بخوانید و با نماز ، خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید . نماز ، فریضه‌ ای است‌ که‌ در وقتهای‌ خاص‌ بر مؤمنان‌ واجب‌ شده‌ است‌ . آیا به‌ پاسخ‌ دوزخیان‌ گوش‌ فرا نمی ‌دهید آن‌ هنگام‌ که‌ از آن ‌ها پرسیدند : چه‌ چیز شما را به‌ دوزخ‌ کشانده‌ است ‌؟ گفتند : ما از نمازگزاران‌ نبودیم ‌. همانا نماز ، گناهان‌ را چون‌ برگهای‌ پائیزی‌ فرو می‌ ریزد و غل‌ و زنجیر گناهان‌ را از گردن‌ انسانها می‌ گشاید . پیامبر اسلام ‌(ص‌) نماز را به‌ چشمه‌ آب‌ گرمی‌ که‌ بر در ِ خانه مردی‌ جریان‌ داشته‌ باشد ، تشبیه‌ کرد که اگر روزی‌ پنج‌ بار خود را در آن‌ شستشو دهد ، هرگز چرک‌ و آلودگی‌ در بدن‌ او نمی ماند . »

علی (ع) ، بهترین‌ و نزدیکترین‌ راههایی‌ را که‌ انسان‌ را به‌ خالق‌ خویش‌ می رساند ، در خطبه‌ یکصد و ده‌ نهج البلاغه بیان‌ کرده ، می فرماید : « بی ‌گمان‌ ، برترین‌ وسیله‌ پیوستگی‌ انسانها به‌ خدای‌ سبحان‌ ، برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آئین‌ امت است . ‌»

علی (ع) نماز را هنگامی تاثیرگذار و متحول کننده می داند که نمازگزار به اوقات نماز توجه داشته باشد و می فرماید : « نماز را در وقت‌ خودش‌ به‌ جای‌ آر ، نه‌ این‌ که‌ در زمان بیکاری‌ زودتر از وقتش‌ بخوانی‌ و به‌ هنگام‌ درگیری‌ و کار ، آن‌ را تأخیر بیندازی‌ و بدان‌ که‌ تمام‌ کردار خوب تو‌ در گرو نماز است‌ . »

نماز معیار ارزش گذاری‌ سایر اعمال‌ انسان‌ است‌ . شخص‌ نمازگزار علاوه‌ بر خویشتن‌ ، باید سایر افراد خانواده‌ را نیز به‌ خواندن‌ نماز تشویق کند . علی (ع) می فرماید :

« همانا کسانی‌ از مؤمنان‌ حق‌ نماز را شناختند که‌ زیور دنیا آنها را از نماز باز‌ ندارد و روشنایی‌ چشمشان‌ یعنی‌ اموال‌ و فرزندان‌ ، مانع‌ نماز آنها‌ نشود . خدای‌ سبحان‌ در قرآن می ‌فرماید : مردانی‌ هستند که‌ تجارت‌ و خرید و فروش‌ ، آنان‌ را از یاد خدا و برپا داشتن‌ نماز و پرداخت‌ زکات‌ باز نمی ‌دارد . »

از نگاه علی (ع ) ، همچنانکه جسم به غذا نیازمند است ، روح انسان نیز به غذا نیاز دارد و نماز غذای روح است ، چرا که دل و جان را با خالق یکتا پیوند می دهد و نور حق را در دل شعله ور می سازد . در توصیه های امام علی آمده است : " به‌ کودکان‌ نماز بیاموزید و آنان‌ را در‌ هنگام‌ بلوغ‌ به خاطر ترک‌ نماز مؤاخذه‌ کنید . "

نماز به دلیل آنکه بازدارنده از بدی و زشتی است ، آثار و برکات فراوانی را به همراه دارد . امام علی ‌(ع‌) آن را نشانه ایمان می خواند ، همچنانکه رسول‌ خدا (ص) ، نماز را پرچم‌ و علامت ایمان‌ دانسته است ‌. از نگاه علی (ع) ،‌ نماز فرد را از کبر و غرور پیراسته می سازد و می فرماید : « خداوند برای‌ وارستن‌ از کبر ، نماز / و برای‌ افزایش روزی‌ ، زکات‌ را مقرر کرده‌ است‌ . »

حضرت علی یادآور می شود که اگر نمازگزار بداند هنگام نماز ، چه‌ هاله ‌ای‌ از جلال‌ خداوند او را فرو می ‌پوشاند ، هرگز دوست‌ ندارد که‌ سر از سجده‌‌ بردارد . از نگاه امام‌ علی‌(ع‌) هرکس‌ نماز را با معرفت‌ به‌ حق‌ آن‌ به‌ جای‌ آورد ، آمرزیده‌ می‌ شود


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نماز از دیدگاه حضرت علی

دانلود مقاله حضرت آدم

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله حضرت آدم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله حضرت آدم


دانلود مقاله حضرت آدم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

حضرت آدم (ع)

حضرت آدم (ع) روزی دید ناگهان سه مجسمه سیاه و بدقیافه در طرف چپ او قرار گرفتند و سه مجسمه نورانی در طرف راست او ، از مجسمه های طرف راست یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی گفت: من عقل هستم . دومی : من حیا می باشم . سومی : من رحم هستم .

حضرت پرسید : جای شما در کجاست ؟

اولی : در سر انسانها دومی : در چشم انسانها . سومی در دل انسانها.

حضرت به طرف چپ برگشت و از سه مجسمه سیاه و بد شکل ، یکی یکی پرسید : شما کیستید ؟

اولی : من تکبرم.

حضرت : جای تو کجاست ؟

سر انسانها

سر که جای عقل است.

اگر من وارد سر شوم ، عقل می رود.

دومی : من طمعم .

مکان تو کجاست ؟

در چشم انسانها .

چشم که جای حیا است .

من اگر در چشم جا گرفتم ، حیا می رود .

سومی : من حسدم .

محل تو کجاست ؟

جای من در دل انسانهاست .

دل که جای رحم و مروت است .

اگر من وارد قلب انسان شوم رحم و مروت از قلب می رود .

به این ترتیب می فهمیم که اگر انسان دریچه های وجود خود را به روی گناهان بگشاید ، هر گناهی که در او جا کند ، به همان تناسب ، فضیلت و اخلاق انسانی از او دور می گردد .

حضرت نوح (ع)

وقتی که قوم لجوج حضرت نوح (ع) پند و اندرز او را گوش نکردند و دهها سال به گناه ادامه دادند ، خداوند بر آنها خشم کرد ، طوفان را فرستاد ، طوفان همراه آب که از زمین و هوا می جوشید و می بارید ، همه را غرق کرد ، مادری که خیلی کودک شیر خوارش را دوست داشت ، او را برداشت و به بالای کوه رفت ، تا یک سوم بلندی کوه بالا رفت ، پس از مدتی آب به آنجا رسید ، کم کم با زحمت خود را به آخرین نقطة اوج کوه یعنی قلة کوه رساند ، آب به آنجا نیز رسید ، کودکش را به گردنش انداخت ، آب همچنان بالا آمد تا به گردنش رسید ، کودکش را با دو دست بلند کرد ، آب از دستها نیز گذشت و آنها هلاک شدند .

رسول اکرم (ص) پس از نقل این جریان فرمود :

" اگر خداوند به کسی از قوم گنهکار نوح ، رحم می کرد به مادر آن کودک رحم می کرد .

آری ، مراقب باشیم و توجه به عذاب الهی داشته باشیم که اگر فرا رسید گاه این چنین راه نجات بسته می شود .

حضرت ابراهیم (ع)

در مدتی که حضرت ابراهیم (ع) در سرزمین بابل بود ، جمعی از جمله حضرت لوط (ع) و ساره به او ایمان آوردند. او با « ساره» ازدواج کرد. از طرف پدر ساره ، زمینهای مزروعی و گوسفندهای بسیاری به ساره رسیده بود. حضرت مدتی ضمن دعوت مردم به توحید ، به کشاورزی و دامداری پرداخت تا اینکه تصمیم گرفت از سرزمین بابل به سوی فلسطین هجرت کند و دعوت خود را به آن سرزمین بکشاند.

اموال خود ، از جمله گوسفندانش را برداشته ، به همراه چند نفر با همسرش ساره حرکت کردند ولی از طرف حاکم وقت اموالش توقیف و ماجرا به دادگاه کشیده شد. حضرت خطاب به قاضی چنین گفت :

من و همسرم سالها زحمت کشیده ایم تا این اموال را به دست آورده ایم ، اگر می خواهید اموال مرا مصادره کنید ، سالهای عمرم را که صرف تحصیل این اموال شده به من برگردانید.

قاضی در برابر استدلال منطقی عقب نشینی کرد و گفت : « حق با ابراهیم است » .

حضرت آزاد شد و همراه اموال خود ، به هجرت ادامه داد و با توکل به خدا و استمداد از درگاه حق ، حرکت کرد تا تحول تازه ای در منطقة جدیدی به وجود آورد و سخنش این بود :

« من ( هرجا بروم) به سوی پروردگار می روم ، او به زودی راهنماییم فرماید»

« اسماعیل» تازه به رشد رسیده بود ، حدود سیزده سال داشت . همدمی مهربان و یاری باوفا برای پدر بود. حضرت ابراهیم (ع) او را بسیار دوست داشت ، ولی خداوند خواست در همین مورد وی را بیازماید.

حضرت ابراهیم (ع) در شب هشتم ذیحجه در خواب دید که کسی به او می گوید : « اسماعیل را در راه خدا قربانی کن !»

شب بعد نیز همین خواب را دید ، ولی آن حضرت هنوز یقین نکرده بود که این خواب رحمانی است. سومین شب ( دهم ذیحجه) نیز همین خواب را دید ، یقین کرد که خواب رحمانی و وحی الهی می باشد ، ماجرا را به اسماعیل گفت ، وی بیدرنگ پاسخ داد : « پدرم هرچه دستور داری اجرا کن ، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت »

حضرت میوة دل و ثمره یک قرن رنج و سختیهایش را به سوی قربانگاه منی برد تا او را قربانی کند. در مسیر راه ، شیطان به صورت پیرمردی به او رسید و گفت : « آیا دلت روا می دارد که نوجوان عزیزت را قربانی کنی ؟! »

حضرت : سوگند به خدا اگر به اندازه افراد شرق و غرب فرزند داشتم و خداوند فرمان قربانی کردن آنها را به من می داد آنها را قربانی می کردم. آنگاه آن حضرت چند سنگ از زمین برداشت و با پرتاب کردن آن به سوی شیطان ، او را از خود دور ساخت.

همین پیر به سراغ اسماعیل و مادر او نیز رفت و وسوسه کرد ، ولی آنها گفتند : « اگر فرمان خداست ، باید تسلیم آن بود» و به طرف آن پیر سنگ انداختند و او را از خود دور ساختند.

حضرت ابراهیم (ع) اسماعیل را به قربانگاه آورد و او را مانند گوسفند خوابانید و کارد بر حلقوم او نهاد ولی هرچه کارد را فشار می داد اثری از بریده شدن دیده نمی شد ، لذا با


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حضرت آدم

دانلود مقاله تربیت علی (ع) نهج البلاغه 16 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله تربیت علی (ع) نهج البلاغه 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تربیت علی (ع) نهج البلاغه 16 ص


دانلود مقاله تربیت علی (ع)  نهج البلاغه 16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تربیت علی (ع)

مقام نهج البلاغه

اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمینَ بارِئِ الخَلائِقِ اَجمَعینَ وَالصَّلوهُ وَالسَّلام عَلی عَبدِ اللهِ مُحَمَّدٍ والِهِ اطّاهِرینَ .

مورد اتفاق است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را از کودکی پیش خود آورده بود و در خانه ی خودش او را تعلیم و تربیت کرد . علی با اخلاق غیر پیغمبر ار همان اول آشنا نشد . راجع به این که چطور شد رسول اکرم علی را از همان اول از عموی خود گرفت و نزد خود آورد و حتی اورا در خلوتگاه عبادت با خود می برد مورخین عللی نوشته اند ؛ بعضی صرفا به موضوع ، جنبه ی حق شناسی و کمک به ابوطالب داده اند . زیرا رسول اکرم خودش در کودکی در تکفل جدش عبدالمطلب بود ، بعد از عبدالمطلب در کفالت عمویش ابوطالب درآمد ، پس ابوطالب از این نظر حق بزرگی بر رسول اکرم داشت ، سالها متکفل مخارج و زندگی رسول اکرم بود . گفته اند رسول اکرم خواست آن خدمتها و زحمت های عمویش ابوطالب را جبران کند ، لا بعد از آنکه خودش صاحب خانه و زندگی شد و عائله تشکیل داد ، فرزند کوچک ابوطالب یعنی علی علیه السلام را از ابوطالب گرفت و متکفل مخارج و تربیت او شد .

بعضی از مورخین نوشته اند سال گرانی و سختی پیش آمد ، رسول اکرم به دو نفر از عموهایش عبّاس و حمزه پیشنهاد کرد که چون ابوطالب تنگدست است و عائله اش زیاد است در کفالت عائله اش شرکت کنیم ؛ رفتند و از ابوطالب خواهش کردند ، ابوطالب گفت : عقیل را بر ای خود بگذارید ، سایر فرزندان مرا هر کدام را می خواهید ببرید ، عباس طالب را و حمزه جعفر را و رسول اکرم علی را گرفتند و با خود بردند . این داستان بدین صورت ، بعید به نظر می رسد حقیقت داشته باشد ، زیرا همه علی را در آن وقت طفل 5 ساله یا 6 ساله نوشته اند و همه نوشته اند که جعفر از علی ده سال بزرگتر بود و عقیل از جعفر 10 سال بزرگتر بود و طالب از عقیل ده سال بزرگتر بود ، بنابراین طالب در آن وقت مردی در حدود 35 ساله و عقیل جوانی تقریبا 25 ساله و جعفر نورسی پانزده ساله بود احتیاج به کفالت داشته باشند . سن حمزه که در این نقل نامش آمده و همچنین سن خود پیامبر اکرم نیز در ان وقت در حدود 35 سال بوده ؛ یعنی با طالب که پسر بزرگ ابوطالب بوده تقریبا هم سن بوده اند . بعضی دیگر از مورخین ، از فرزندان ابوطالب نام طالب را دراین قصه ذکر نکرده اند و همچنین عمو ها نام حمزه را نیاورده اند ، همین قدر گفته اند رسول کرم این مطلب را با عمویش عباس درمیان گذاشته و ابوطالب از تسلیم عقیل امتناع کرد و عباس جعفر را به خانه برد و رسول اکرم علی را . مطابق این نقل ، عباس متکفل جعفر بوده و مطابق نقل اول عباس متکفل طالب بود . این تعارض هم بین دو نقل هست . علیهذا معلوم نیست این داستان اساسی دارد یا ندارد . خصوصا اینکه تکفل رسول اکرم علی علیه السلام را مربوط به یک سال و یا دو سال نیست ، علی تا آخر در خانه ی پیغمبر و تحت تربیت پیغمبر بود و حتی در مواقع عبادت و خلوات عبادت علی را همراه خود می برد . گذشته از همه ی اینها طرز رفتار و محبت و علاقه رسول خدا نسبت به امیرالمومنین در همان دوره ی کودکی می رساندکه رسول اکرم شخصا به علی عنایت مخصوص داشت ، تنها به خاطر حق شناسی از ابوطالب نبود .

ابن ابی الحدید از فضل بن عباس نقل می کند که از پدرم عباس پرسیدم پیغمبر کدامیک از فرزندان خود را از همه بیشتر دوست می داشت ؟ گفت : علی را . من گفتم : من از تو از فرزندانش می پرسم که کدامیک را بیشتر دوست می داشت و تو میگویی علی را از همه بیشتر دوست می داشت ؟! گفت : پیغمبر به اندازه ای که علی را دوست می داشت هیچکدام از فرزندان خود را دوست نمی داشت .

آن عنایت مخصوص پیغمبر به علی از زمان کودکی می رساند که علت اصلی این تکفل و تحت نظر گرفتن نشأت و تربیت حضرت مناسبات معنوی بوده ، او را تربیت می کرد که در آینده همان سمتی را برا او داشته باشد که هارون برای موسی داشت یعنی معین و معاون و کمک و وزیر او بوده باشد . خود علی علیه السلام درباره ی رسول اکرم و تربیت خودش در زیر دست پیغمبر می فرماید :

وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اءَنْ کانَ فَطِیما اءَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلاَئِکَتِهِ، یَسْلُکُ بِهِ طَرِیقَ الْمَکارِمِ، وَ مَحاسِنَ اءَخْلاقِ الْعالَمِ، لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ وَ لَقَدْ کُنْتُ اءَتَّبِعُهُ اتِّباعَ الْفَصِیلِ اءَثَرَ اءُمِّهِ، یَرْفَعُ لِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنْ اءَخْلاقِهِ عَلَما، وَ یَأْمُرُنِی بِالاقْتِداءِ بِهِ.

خداوند متعال موجودی غیبی و فرشته ای بزرگ همراه پیغمبرش کرد که او را به فضائل و معالی و مکارم ، شب و روز رهبری و تائید می کرد و من مانند بچه که دنبال مادر می رود ، همیشه او را دنبال می کردم ، هر چه از آن دست از تائید الهی می گرفت از دست دیگر به من بهره می ساند و امر می کرد در عمل به او اقتدا کنم .

این بود نشأت و تربیت و تعلیم علی علیه السلام که برایش شبیه و نظیری نمی توان تصور کرد . او و پیغمبر مانند دو درختی بودندکه از یک ریشه و آب بخورند . تا این اندازه توافق روحی و تشابه اخلاقی داشتند . خودش می فرماید :

و انا من رسول الله کالضوء من الضوء و الذارع من العضد

من و پبغمبر مانند دو درخت توأم بودیم که یک ریشه داشته باشد ، و من برای او مانند ذراع برای بازو بودم .

این یک ریشگی و اتصال و پیوستگی ، در تمام شؤون زندگی امیرالمومنین ظاهر است . سیّد رضی که خطب امیرالمومنین را جمع کرده و اسمش را « نهج البلاغه » گذاشته در مقدمه ی نهج البلاغه در توصیف کلام آن حضرت می گوید :

عَلَیهِ مَسحَهٌ مِنَ العِلمِ الاِلهِیِّ وَ فیهِ عَبقَهٌ مِنَ الکَلامِ النَّبَوِسِّ .

سخنان علی نشانه ای از علم الهی و بویی از سخنان رسول خدا دارد .

این هماهنگی و شباهت و سنخیت که بین کلمات امیرالمومنین و کلمات رسول هست ناشی از همان هم ریشگی و هم اصلی است ، از این است که امیرالمومنین در بوستان رسول اکرم شکفته و آب خورده و رشد کرده است و امیرالمومنین علاوه بر اینکه با رسول خدا قرابت نسبی دارد و همخون است ، قرابت روحی و تربیتی دارد ، دست پرورده ی شخص رسول اکرم است ؛ نه تنها از تعلیمات رسول خدا استفاده کرده ، بلکه مربی خصوصی و خانگی او شخص رسول خدا بوده . نهج البلاغه – که عرض کردم مجموعه ای است از کلمات امیرالمومنین و سید رضی آنها را جمع کرده – گذشته از اینکه آیت فصاحت و بلاغت و سخنوری است و سید رضی که خود مردی ادیب و شاعر بوده به همین منظور آنها را جمع کرده و این نام را یعنی « نهج البلاغه » روی آن گذاشته یک گنجینه ی نفیسی است ازمعارف اسلامی و بعد از قرآن بهترین اثری است که از اسلام در دست است . کلمات امیرالمومنین از همان صدر اسلام مورد عنایت و توجه دوست و دشمن بوده . حتی دشمنان و مخالفان آن حضرت – آنها که اهل {فکر } و فضل و ادب بودند – از توجه و ضبط و حفظ آنها نمی توانستند خود داری کنند .

عبدالحمید ، کتاب معروف و کاتب مروان بن محمد آخرین خلیفه ی اموی بود و اصلا هم اهل شما است ؛ این مرد ضرب المثل بلاغت و فصاحت و نویسندگی است تا آنجا که گفته اند : « بُدِاَتِ الکِتابَهٌ بِعَبدِ الحَمیدِ وَ خُتِمَت بِابنِ العَمید » نویسندگی با عبدالحمید شروع شد و به ابن العمید ختم شد . وقتی که از عبدالحمید می پرسند : « مَا الَّذی خَرّجَکَ فی البلاغه ؟ » چه چیز تو را به این بلاغت رساند؟

گفت : « حفظ کلام الاصع » کلمات اصلع – یعنی علی – را حفظ کردم . ایم مرد همانطور که عرض کردم از نزدیکان امویهاست و اصلا اهل شام است و در عین حال اقرار می کند که اتاد من در این فن علی بن ابی طالب است .

جاحظ در البیان والتّبیین جلد اول ، این جمله را از علی علیه السلام نقل می کنند « قیمَهُ کُلِّ امرِئً ما یُحسِنُهُ » . بعد می گوید اگر در همه ی این کتاب جز این کلمه نبود کافی ، بلکه فوق کفایت بود و بهتری ن سخن آن است که در عین اختصار معنایی عالی در


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تربیت علی (ع) نهج البلاغه 16 ص

تحقیق درباره میلاد امام حسن مجتبی

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره میلاد امام حسن مجتبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

میلاد امام حسن مجتبی (ع)

پیشواى دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.(1)

حسن بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریباً هفت سال بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت.

پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سى سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشت و پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید.

 

شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن(ع)

فریادرس محرومان

در آیین اسلام، ثروتمندان، مسئولیت سنگینى در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع به عهده دارند و به حکم پیوندهاى عمیق معنوى و رشته‏ هاى برادرى دینى که در میان مسلمانان بر قرار است، باید همواره در تأمین نیازمندیهاى محرومان اجتماع کوشا باشند. پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دینى ما، نه تنها سفارشهاى مؤکدى در این زمینه نموده‏ اند، بلکه هر کدام در عصر خود، نمونه برجسته‏ اى از انساندوستى و ضعیف نوازى به شمار می رفتند.

پیشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلکه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دلهاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت. هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی ‏کرد، جز آنکه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می ‏شد. گاه پیش از آنکه مستمندى اظهار احتیاج کند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می ‏ساخت و اجازه نمی ‏داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد!

?سیوطى? در تاریخ خود می ‏نویسد: ?حسن بن على? داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.(2)

 

نکته آموزنده

امام مجتبى (ع) گاهى مبالغ توجهى پول را، یکجا به مستمندان می ‏بخشید، به طورى که مایه شگفت واقع می ‏شد. نکته یک چنین بخشش چشمگیر این است که حضرت مجتبى (ع) با این کار براى همیشه شخص فقیر را بى نیاز می ‏ساخت و او می ‏توانست با این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه ‏اى تشکیل بدهد و احیاناً سرمایه ‏اى براى خود تهیه نماید. امام روا نمی ‏دید مبلغ ناچیزى که خرج یک روز فقیر را بسختى تأمین می ‏کند، به وى داده شود و در نتیجه او ناگزیر گردد براى تامین روزى بخور و نمیرى، هر روز دست احتیاج به سوى این و آن دراز کند.

  

خاندان علم و فضیلت

روزى عثمان در کنار مسجد نشسته بود. مرد فقیرى از او کمک مالى خواست. عثمان پنج درهم به وى داد. مرد فقیر گفت: مرا نزد کسى راهنمایى کن که کمک بیشترى به من بکند. عثمان به طرف حضرت مجتبى و حسین بن على (ع) و عبدالله جعفر، که در گوشه ‏اى از مسجد نشسته بودند، اشاره کرد و گفت: نزد این چند نفر جوان که در آنجا نشسته ‏اند برو و از آنها کمک بخواه.

وى پیش آنها رفت و اظهار مطلب کرد. حضرت مجتبى (ع) فرمود: از دیگران کمک مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست: دیه‏ اى (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن بکلى عاجز گردد، یا بدهى کمر شکن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنیاید، و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایى نرسد. آیا کدام یک از اینها براى تو پیش آمده است؟ (3)

گفت: اتفاقاً گرفتارى من یکى از همین سه چیز است. حضرت مجتبى (ع) پنجاه دینار به وى داد. به پیروى از آن حضرت، حسین بن على (ع) چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل وهشت دینار به وى دادند.

فقیر موقع بازگشت، از کنار عثمان گذشت. عثمان گفت: چه کردى؟ جواب داد: از تو پول خواستم تو هم دادى، ولى هیچ نپرسیدى پول را براى چه منظورى می ‏خواهم؟ اما وقتى پیش آن سه نفر رفتم یکى از آنها (حسن بن على) در مورد مصرف پول از من سوال کرد و من جواب دادم و آنگاه هر کدام این مقدار به من عطا کردند.

عثمان گفت: این خاندان، کانون علم و حکمت و سرچشمه نیکى و فضیلتند، نظیر آنها را کى توان یافت؟(4)

  

بخشش بى نظیر

حسن بن على (ع) تمامى توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه، به کار می ‏گرفت و اموال فراوانى در راه خدا می ‏بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح زندگانى پرافتخار آن حضرت، بخشش بى سابقه و انفاق بسیار بزرگ و بى نظیر ثبت کرده ‏اند که در تاریخچه زندگانى هیچ کدام از بزرگان به چشم نمی ‏خورد و نشانه دیگرى از عظمت نفس و بی اعتنایى آن حضرت به مظاهر فریبنده دنیا است. نوشته ‏اند:

?حضرت مجتبى (ع) در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایى خود را در راه خدا خرج کرد و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرده و نصف آن را براى خود نگهداشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.? (5)

  

1- مبارزات حسن بن على (ع) پیش از دوران امامت

امام حسن (ع)، به شهادت تاریخ، فردى سخت شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچ گونه جانبازى دریغ نمى‏ورزید و همواره آماده مجاهدت در راه خدا بود.

در جنگ جمل‏

امام مجتبى (ع) در جنگ جمل، در رکاب پدر خود امیر مومنان (ع) در خط مقدم جبهه می ‏جنگید و از یاران دلاور و شجاع على (ع) سبقت می ‏گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختى می ‏کرد.(6)

در جنگ صفین

آن بزرگوار جنگ صفین نیز، در بسیج عمومى نیروها و گسیل داشتن ارتش امیر مومنان (ع) براى جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمى به عهده داشت.(7)

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره میلاد امام حسن مجتبی

مقاله درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)


مقاله درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:9

مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)

امروز ، 12 بهمن ، سالروز ورود باشکوه حضرت امام خمینی (ره) به کشور عزیز ایران و آغاز ایام الله دهه ی مبارک فجر و آخرین ایستگاه تا قبل از پیروزی جمهوری اسلامی بر رژیم طاغوت در سال 1357 محسوب می شود 0 با توجه به همزمانی این ورود و دهه ی فجر امسال با محرم حسینی (ع) برآن شدیم به برخی تفاوتها و تشابهات این 2 نهضت تکمیلی یکدیگر بپردازیم :

قیام خونین ، مظلومانه و حماسی سیدالشهداء (ع) در سال 61 هجری قمری ، یکی از بی نظیرترین جنبشهای مردمی تا آن زمان و رهبر فکری سایر نهضتهای بشری تاکنون بوده است 0 قیام عاشورا ، تاریخی بدیع و جامع ، با گستردگی بشریت را در ابعاد مختلف حماسی - احساسی و با رعایت تمامی ظرافتهای آن در میان جوامع انسانی رقم زد که باگذشت بیش از 1400 سال از آن روز ، هنوز بشریت موفق به درک کوچکترین جزییات آن نشده است 0 این قیام نمونه و الگو از آغاز تا پایانش ، دارای پیچیدگیها و نکات ارزنده و مفیدی برای طیفهای مختلف جوامع انسانی و زوایای مختلف دیدگاههای آنان می باشد 0 نوع و علت و چگونگی آغاز این نهضت ، با رعایت تمامی جوانب زمانی و مکانی آن ، نحوه ی عزیمت به محل حادثه و اتفاقات پیش آمده در این مسیر ، نوع آرایش و چینش مردان جنگی ، هرچند کم شمار در سپاه سالار شهیدان ، نوع رزم و تغییر تاتکتیک جنگی از آنچه سپاه دشمن خواهان آن بود به سمت و سویی که خود آن را می پسندید ، از ابعاد حماسی و نظامی این قیام الهی می باشد 0 در کنار این نکات ، علت به همراه داشتن افراد خانواده در رده های سنی مختلف و جنسیتی ، همراهی حماسه با جلوه های احساسی ، از علل پایداری و زنده مانده این نهضت برشمرده می شود 0 آنچه بعد از حادثه ی روز عاشورا شکل گرفت و جریاناتی که منتهی به کوفه و شام شد و نوع یادآوری بازماندگان حماسه سازان کربلا از این واقعه ی عظما ، دیگر علل پویایی و بالندگی و رشد این قیام مظلومانه اما پیروز می باشد 0 حال ، با گذراندن این مقدمه مقایسه ای خواهیم داشت از این نهضت با قیام امام (ره) :

1- امام حسین (ع) برای آغاز قیام خود ، درصدد جمع آوری علل لازم و همچنین فراهم شدن زمان و شرایط مناسب بود 0 البته ، برای وی و یارانش علل فراوان و غیرقابل چشم پوشی حاصل شده بود اما برای پاسخ به تاریخ و مردم لازم بود پاسخهای بهتری ارائه نماید 0 لذا ، با رعایت کامل مسائل امنیتی و پدیدار شدن علل مشهود ، مردم به حد قابل توجهی از آمادگی رسیدند به طوری که طبق برخی اخبار ، بیش از 100 هزار نامه فقط از سوی مردم کوفه جهت آغاز قیام برای حضرتش ارسال گردید 0 این آمادگی مردمی ، به جهت تامل و تدبر امام حاصل شد و اینچنین بود که شرایط برای به ثمر نشستن قیام و آغاز آن مهیا گشت 0 حال به تاریخ انقلاب اسلامی برمی گردیم 0 امام راحل ، با تاسی از سرور و سالار شهیدان و با مطالعه ی دقیق و موشکافانه ی آن قیام بزرگ ، با تدبیر و اندیشمندی خاص خود ، به صورت غیر قابل محسوسی ، رهبری نهضت بزرگ مردم ایران را برعهده گرفت 0 اما برای آغاز علنی و مشهود این نهضت ، باید علل لازم و خواستهای مردمی به صورت کاملا حساب شده ای هدایت و رهبری می شد 0 امام با درک کامل این واقعیت ، روی به روشنگری مردم و افشاگری نسبت به طاغوت آورد 0


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مقایسه ی نهضت امام حسین (ع) با قیام امام خمینی (ره)