ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت


دانلود تحقیق شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت

در این بخش تحقیقی با موضوع و عنوان شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت  برای دانلود قرار داده شده است. این تحقیق در 97 صفحه،‌با فرمت WORD و ک املاً‌ فهرست و صفحه‌بندی شده است. در ذیل چکیده  و همچنین فهرست مطالب آن آورده شده است.

 

 

چکیده:

انسان معاصر، به هر دلیلی از مردمان گذشته بر فهم و خرد خویش پای فشرده و مصرانه بر آن است تا گفتمان را به جای امر و فرمان نشانده، و فرماندهی و فرمان بری را به کمترین حد برساند و این، البّته دستاورد میمون و ارزشمندی است که در گذر زمان و با هزینه های بسیار حاصل گردیده است. جدال اقتدار گرایان مستبد و حاکمان خودکامه با خردمندان و آگاهان جامعه، پرسه نقش آفرینی همگان، دست در عرصه تصمیم سازی – نه تصمیم گیری- فرآیند پر فرار و نشیبی داشته و هم چنان نیز ادامه دار است و از نتایج حداقلی آن که بی گمان در متون دینی، به ویژه در داده های اسلامی آشکارا بر آن صحح گذاشته و از خواسته های اولی شان بوده، توجّه به عقول آدمیان است، که تبلور و تجلّی آن در دوره کنونی بر پایۀ مشورت و مشاوره همگانی استواری دارد؛ تعاملی که از یک سو به بها یافتن اندیشه یکایک انسان ها پیوند دارد، و از سوی دیگر به شکوفایی توانایی آحاد افراد جامعه مورد نظر، و طبعاً در چنین جامعه ای که دست ساخته خودشان است، زندگی خوشایند و رضایت مندانه روان گردیده و امیدواری به زیستن در آن بیشتر می باشد. از این منظر، مشورت از اهمیّت و ارزش ویژه بهره مند است و به راستی مقوله ای به شدّت انسانی و تجلّی دهنده انسانیت است. زیرا ارزش انسان با فرض اختیار داری، اراده گری و حضور آگاهانه وی در ساختن خویش و جامعه، نمود یافته و معنا می یابد. مشورت آن گاه که در زندگی پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السّلام) و در قرآن و از منظر آنان پی جویی شود، قداستی آسمانی یافته و ارجی بیشتر می یابد، به راستی پیشوایان دینی، آن ها که کلام هدایت بشر را در دست دارند و علی القاعده بایستی سرآمد اندیشه ورزی و دانایی باشند، اولاً: آیا خود نیاز به مشاوره و مشورت خواهی داشته یا خیر؟ و ثانیاً در چه مسائلی بدان روی می کردند و در نهایت چگونه با آن روبه رو می شدند؟ پژوهش حاضر با سخاوتندی در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست تا نشان دهد که مشورت در زندگی معصومان (علیهم السّلام) چه جایگاهی داشته و آنان با چه کسانی و تابع چه شرایطی و در چه مقولاتی به مشورت می پرداختند و در این خصوص چه رهنمودهایی داشته اند.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شور و مشورت از دیدگاه قرآن و سنت

روح

اختصاصی از ژیکو روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 62

 

کتاب مقدس در باره جادوگری احضــار ارواح طلــب مشورت از روح مردگان غیبگــویی و طالـــع بینــــــی چه میگوید ؟

  

در دنیایی زندگی می کنیم که بشر با مشکلات و نگرانیهای روزمره و موقعیتهای شغلی و اجتماعی نامستحکمی روبرو است. او بر اثر این عوامل زیر فشارهای روحی و جسمی قرار دارد. اگر رابطه روحانی خوبی با خالق خود نداشته باشد احساس افسردگی و بی پناهی می کند.  او سعی دارد در این اقیانوس پر طلاتم زندگی، تکه چوبی یافته و امید نجاتش را برآن ببندد. چه بسا بر اثر درماندگی به فال بینان غیبگویان احضار کنندگان ارواح، جادوگران و یا طالع بینان پناه می برد تا از دهان این اشخاص خبر خوشی دریافت کند تا شاید روح تشنه اش سیراب شود و به این طریق تسلی یابد. در صورتی که یکی از رازهای مهم موفقیت بشر در زندگی دانستن کلام خدا و اطاعت از اوامر الهی و دعا در حضورش است زیرا فقط اوست که تسلی دهنده قلب ناآرام بشر می باشد.

 

برای روشن شدن مطلب، کلام خدا را در کتاب مقدس سفر تثنیه فصل 18 آیات 10 تا 13 را مورد بررسی قرار می دهیم. خدا می فرماید: " در میان تو کسی یافت نشود که پسر یا دختر خود را از آتش بگذراند (بین بت پرستان مرسوم بود که پسر یا دختر خود را بعنوان قربانی در آتش می سوزانیدند و تقدیم به خدایانشــــان  می کردند) نه فالگیر (کسیکه با وسائلی مانند ورق بازی ورق طاروت قهوه چای نخود یا شمع و غیره فالگیری کند) نه غیبگو (شخصی که با یکی از روشهای زیر  مانند خیره شدن در کره کریستالی، آونگ ، چوبدستی تخته الفباء ، کف بینی ،  تحقیق و دنبال کردن پرواز پرندگان و تعبیر خواب، غیبگویی کند) نه افسونگر  (کسی که افسون کند یعنی کلماتی را برای جادو کردن بکار ببرد)، نه جادوگر (کسیکه بعنوان جادوی سفید یا کشیدن اشکال، خطوط و یا جدولهایی روی تکه  کاغذ یا فلز، طلسم خوشبختی ، محافظت و یا دفع آزار و اذیت از انسانرا بکار برد   و یا جادوی سیاه تولید مشکل یا بدبختی برای شخص بنماید) ، نه ساحر (کسیکه سحر می کندآنهم نوعی جادوگری است) نه سئوال کننده از اجنه (اجنه در لغت بمعنی جمع جنین است ولی در زبان فارسی به غلط برای جمع جن استفاده  می شود. صاحب اجنه کسی است که با اجنها که ارواح شریر می باشند مشورت  می کند و به صاحبان اجنه ، مدیوم نیز می گویند یعنی کسی  که صاحب علم  احضار ارواح می باشد) ، نه رمال (شخصی که با وسیله ای بنام رمل  و اصطرلاب  فال بگیرد وپیشگویی کند)، و نه کسیکه از مردگان مشورت می کند (مقصود شخصی است که روح مرده را احضار می کند و این احضار روح توسط همان صاحبان اجنه یا مدیوم ها انجام می شود)، زیرا هر که اینکار را کند نزد خداوند ناپسند است و به سبب این آلودگیها یهوه خدایت آنها را از حضور تو اخراج می کند. نزد یهوه خدایت کامل باش.

 

تماس با فالگیران و غیبگویان و جادوگران راه را برای ورود ارواح شریر در شخص مختلف باز می کند.

 

کتاب مقدس بما تعلیم می دهد که این اعمال مورد قبول خدا نمی باشد و اخطار می کند اینگونه ارتباط ، شخص را تحت تاثیر شیاطین قرار می دهد. یکی از طرق بسیار معمولی نفوذ ارواح ، غیبگویی است و آن کوشش برای کسب اطلاعات در مورد آینده می باشد که بتوسط فال یا قدرت روح شریر انجام می شود و متاسفانه بین مردم و حتی هموطنان عزیز بسیار رواج یافته است.

کلام خدا درکتاب اشعیاء نبی فصل 8 آیه 19 چنین می فرماید: " چون به شما بگویند که از اصحاب اجنه و جادوگران که جیک جیک و زمزمه می کنند سئوال کنید گویید آیا قوم از خدای خود سئوال ننماید و آیا از مردگان بجهت زندگان سئوال باید نمود؟"

ملاحظه می فرمایید خدا به صراحت چنین افرادی را مرده یعنی بدون نجات محسوب می نماید. عیسی مسیح در انجیل یوحنا فصل 10 آیه 10 می فرماید:       " دزد نمی آید مگر آنکه بدزدد و بکشد و هلاک کند." شیطان و فرشتگان شریرش سعی دارند با ظاهری محترمانه روشهایی را بکار ببرند تا بشر را از طریق خدا منحرف کنند و آنها را از نجات و ورود به ملکوت آسمان بدور نکهدارند. خدا بطور واضح در کتاب سفر لاویان فصل 19 آیه 32 می فرماید:" به اصحاب اجنه توجه مکنید و از جادوگران پرسش منمایید تا خود را با ایشان نجس سازید من یهوه خدای شما هستم."

خداوند در فصل 20 آیه 6 همین کتاب ادامه می دهد: " کسی که به سوی صاحبان اجنه و جادوگران توجه نماید تا در عقب ایشان زنا کند (مقصود زنای روحانی است یعنی تجاوز نمودن از دستورات خدا) من روی خود را به ضد آن شخص خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت". خدا در همین فصل در آیه 27 به قوم اسرائیل دستور می دهد: " مرد و زنی که صاحب اجنه یا جادوگر باشد البته کشته شودو ایشانرا به سنگ سنگسار کنید، خون ایشان بر خود ایشان است." در مسیحیت حکم قتل برای کسی صادر نشده ولی دستور اکید داده شده که از این اشخاص دوری جوییم و هیچگونه مشورتی باآنها انجام ندهیم.

شخصی که با مسائلی از قبیل فالگیری، غیبگویی، احضار ارواح و جادوگری آلوده شود نه فقط خود او زیر لعنت خدا قرار می گیرد بلکه مطابق کلام خدا این لعنت تا نسل سوم و چهارم در خانواده او ادامه خواهد یافت. پس باید توجه داشت که تماس با فالگیران و ساحران و جادوگران مسئله ساده ای نیست بلکه امری بسیار جدی و حساس می باشد که شخص متخلف و خانواده اش را تحت تاثیر و کنترل شریر قرار می دهد.

سرنوشت پادشاهی که روح مرده را احضار کرد

 

در کتاب مقدس می بینیم شائول اولین پادشاه اسرائیل که مرد خدا ترسی بود و زمانی تمامی جادوگران و صاحبان اجنه را بقتل رسانیده بود بر اثر اشتباهاتش خدا از روگردان شد و او وقتیکه می خواست با فلسطین جنگ کند از خدا طلب مشورت کرد اما به دعاهایش جوابی داده نشد. او


دانلود با لینک مستقیم


روح

دانلود مقاله کامل درباره مشورت

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره مشورت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 209

 

مقدمه

قال رسول الله (ص) لا مظاهره اوثق من المشاوره – هیچ پشتوانه ای مطمئن تر از مشورت نیست.

با یکی دو کس مشاوره کنکز یک آیینه پیش رونگری

در اموری که پر خطر بینی وز دو آیینه پشت سربینی

«سعدی»

در ادوار مختلف تاریخ بشری، همواره نوعی رایزنی وجود داشته است، همواره برای مردم مسائل و مشکلات هر چند ساده و ابتدایی پیش می آمده و آنان دست دست استمداد به سمت کسانی چون ریش سفید طایفه و بزرگ خانواده دراز می کردند.

امروزه مشکلات انسانی پیچیده تر و دشوارتر گردیده و طبعاً متخصصینی را می طلبد که در حرفه های کمکی نظیر روانپزشکی، روان درمانی، مشاوره، مددکار اجتماعی و غیره تبحر کافی داشته باشند و بتوانند فرد را در رفع مشکلات کمک کنند.

فرایند مختلف مشاوره و روان درماین بیانگر این واقعیت است که تلاش علمی و حرفه ای برای بررسی و رفع مشکلات انسانی در جریان است. درمانگران و مشاوران با صرف وقت و استفاده از تجارب علمی و مهارت های شخصی خود به بررسی مشکلات می پردازند و راههایی برای مقابله با آنها ارائه می دهند و سعی می کنند به رابطه ای توأم با اطمینان و اعتماد با مراجع نایل آیند.

در دنیای امروز افسردگی بسیار شایع است. تقریباً از هر 4 ازدواج یکی به طلاق می انجامد، از هر 5 بزرگسال، یک نفر به روان درمانی نیاز دارد یا برای حفظ آرامش خود باید از استفاده کند. بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز اندوهی مزمن در تمام طبقات جامعه ایجاد نموده و این موضوعی است که با صرف هزینه هنگفت هم نمی توان آن را حل کرد مگر آنکه توجهی آگاهانه و مسئولانه به مشکلات تحصیلی، رفتاری و خلقی دانش آموزان و کودکان و نوجوانان داشته باشیم و از تبدیل این مشکلات دانش آموزی به معضلات پیچیده خانوادگی و اجتماعی و شغلی آینده جلوگیری کنیم.

سالهاست که تصوری غلط در بین گروههایی از جامعه ما وجود دارد که: کودکی و نوجوانی دوران راحتی و فراغت از هر دغدغه و نگرانی است. در واقع وقت آن رسیده که این تصور را از ذهن بزرگترها بزداییم و آنان را هر چه بیشتر متوجه مسائل و مشکلات دانش آموزان کنیم.

مشکلاتی از قبیل: عنان گسیختگی و فرار از خانه، سوء مصرف الکل و دارو، افزایش مشکلات یادگیری و رفتاری و عاطفی، بی تعهدی و بی مسئولیتی، خودکشی و مشکلات بی شمار دیگری که دانش آموزان با آنها روبرو هستند و نیازمند کمک.

بیان مسأله:

تحولات اجتماعی و اقتصادی در دنیای امروز بر پیچیدگی روابط انسانی می افزاید و همین پیچیدگی ها افراد را در روابط اجتماعی خود با مشکلاتی روبرو می سازد. انسان ناگزیر است برای غلبه بر این پیچیدگی ها با دیگران ارتباط برقرار کند و با افراد متخصص و کارآمد مشورت کند.

وجود ناسازگاریهای عاطفی و اجتماعی در خانواده و مدرسه و محیط کار، روبرو شدن با مشکلات متعدد اقتصادی، تحصیلی، شغلی، جنسی، اخلاقی، نگرانی ها و ناراحتی های فکری همانند تضاد و تعارض با والدین و معلمین، تصمیم گیریهای مهم و اساسی نظر انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب شغل و ... دلایل و شواهدی روشن بر ضرورت استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره است.

از این رو نقش و جایگاه مراکز مشاوره در تصمیم گیریهای عقلانی و کسب رضایت مندی از زندگی در دنیای فعلی اهمیت بسیاری دارد.

در این پژوهش به بررسی تأثیر مراکز مشاوره در کاهش مشکلات دانش آموزان (از دیدگاه دانش آموزان) می پردازیم.

ضرورت و اهمیت تحقیق:

مسأله ارزشیابی بخش جدانشدنی از کار مشاوره می باشد. متأسفانه در کشور ایران به دلیل نوپا بودن مشاوره، فعالیت های انجام شده در این زمینه بسیار محدود است.

با توجه به اهمیت مشاوره، مراکز و خدمات مشاوره ای باید از پشتوانه تحقیقاتی قوی برخود باشند، زیرا پژوهش هایی در زمینه فوق موجبات رشد این علم و کارآیی بیشتر آن را فراهم می آورد.

با نگاهی به تأثیراتی که مشاوران در خلال مشاوره بر مراجعان می گذارند و ارائه دادن برنامه های متفاوت تخصصی برای مراجعان همانند برنامه های آگاهی دهنده در زمینه های مختلف، صرف هزینه های مادی و صرف وقت از طرف هر دو گروه (مشاوران و مراجعان) باید میزان تأثیرگذاری مشاوران و مراکز مشاوره راهنمایی مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد.

اگر چه مشخص کردن موثر بودن مشاوره، بسیار دشوار است و بخشی از این دشواری به این نکته بر می گردد که بعضی مشاوران ارزیابی را فرایندی تهدیدآمیز می دانند، نه سازنده. ولی نمی توان از ارزیابی چشم پوشی کرد زیرا ارائه پیشنهادهای جدید و شناساندن کاستی ها و کمک به مشاوران تا در سطح بالاتر و حرفه ای تری عمل نمایند از پیامدهای ارزیابی می باشد.

در این پژوهش به بررسی میزان تأثیر مراکز مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان در کاهش مشکلات دانش آموزان می پردازیم تا با شناسایی زمینه های موفقیت و عدم موفقیت این مراکز بتوان اثربخشی خدمات مشاوره ای را افزایش داد و از این طریق در جهت تربیت نسلی پویا و سالم و با نشاط گامهای موثری برداشت.

اهداف پژوهش:

در پژوهش حاضر موارد زیر مورد نظر محقق می باشد:

1- استخراج مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجمن اولیا و مربیان شهرستان کرج.

2- بررسی میزان کارآیی مراکز در کاهش مشکلات شایع دانش آموزان.

3- بررسی میزان رضایت مندی مراجعان از عوامل دخیل در امر مشاوره در مراکز مشاوره و راهنمایی.

4- ارائه پیشنهادهایی در جهت افزایش رضایت مندی مراجعان.

تدوین فرضیه ها

نظر به اینکه پژوهش به صورت توصیفی و زمینه یابی است. به جای فرضیه محقق از پرسشهای پژوهشی استفاده کرده است.

پرسشهای پژوهشی:

1- مشکلات شایع دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان چه مشکلاتی است؟

2- مراکز مشاوره تا چه حد در کاهش مشکلات تحصیلی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

3- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات رفتاری دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

4- مراکز مشاوره تا چه اندازه در کاهش مشکلات خانوادگی دانش آموزان مراجعه کننده موفق بوده اند؟

5- برای بهبود امر مشاوره چه تغییراتی در مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا و مربیان می توان انجام داد؟


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مشورت

نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص) 18 ص

اختصاصی از ژیکو نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص) 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

 

عنوان مقاله :

سیره پیامبر

( نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام )

استاد مربوطه :

جناب آقای محمد زاده

دانشجو :

نوشین صفاپور

پائیز 85

نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص)

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:1- اخلاق پیامبر (ص)2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود.»پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگى‏هایى که برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏دادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را به‏پاس احترامى که پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازید.».آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به‏شام نزد برادرش رهسپار کرد. نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر (ص) در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطره‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلق‏عظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى‏» به این مطلب‏اشاره فرموده است.نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏کنیم: 1- عدى بن حاتم مى‏گوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرم‏با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏گریخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته‏اى‏».با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش‏اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏برد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن‏بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روى‏زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم که‏پیامبر مرسل مى‏باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانى‏هایش مراشیفته‏اش کرده و همانجا مسلمان شدم.» 2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏هاى کشته‏شدگان یهود حرکت‏داد، صفیه وقتى که پیکرهاى پاره پاره یهودیان را دید بسیارناراحت‏شد و صورتش را خراشید، و خاک بر سر خود ریخت، و سخت‏گریه کرد.هنگامى که بلال آنها را نزد پیامبر (ص) آورد،پیامبر (ص) از صفیه پرسید: «چرا صورتت را خراشیده‏اى و این‏گونه خاک‏آلود و افسرده هستى؟! » صفیه ماجراى عبورش از کنارجنازه‏ها را بیان کرد، رسول اکرم (ص) از رفتار غیر انسانى و خلاف‏اخلاق اسلامى بلال حبشى ناراحت‏ شده و بلال را سرزنش کرده و فرمود: «ا نزعت منک الرحمة یا بلال حیث تمر بامراتین على قتلى‏رجالهما; اى بلال! آیا مهر و محبت و عاطفه از وجود تو رخت‏بربسته که آن‏ها را از کنار کشته‏شدگانشان عبور مى‏دهى؟! چرابى‏رحمى کردى؟»جالب این که پیامبر اکرم (ص) براى جبران رنج‏ها و ناراحتى‏هاى‏صفیه، با او ازدواج کرد، سپس او را آزاد، و بار دیگر باپیش ‏نهاد صفیه با او ازدواج نمود و به این ترتیب، ناراحتى‏هاى اورا به طور کلى از قلبش زدود. 3- در ماجراى جنگ حنین که در سال هشتم هجرت رخ داد، شیماءدختر حلیمه که خواهر رضاعى پیامبر (ص) بود، با جمعى از دودمانش‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، پیامبر (ص) هنگامى که شیماء را درمیان اسیران دید، به یاد محبت‏هاى او و مادرش در دوران‏شیرخوارگى، احترام و محبت‏شایانى به شیماء کرد. پیش روى اوبرخاست و عباى خود را بر زمین گستراند، و شیماء را روى آن‏نشانید، و با مهربانى مخصوصى از او احوال‏پرسى کرد، و به اوامر فرمود: «تو همان هستى که در روزگار شیرخوارگى به من محبت‏کردى...» (با این که از آن زمان حدود شصت‏سال گذشته بود).شیماء از پیامبر (ص) تقاضا کرد، تا اسیران طایفه‏اش را آزادسازد، یامبر (ص) به او فرمود:«من سهمیه خودمرا بخشیدم،و در مورد سهمیه سایر مسلمانان،به تو پیشنهاد مى‏کنم که بعد از نماز ظهر برخیز و در حضورمسلمانان، بخشش مرا وسیله خود قرار بده تا آنها نیز سهمیه خودرا ببخشند.شیماء همین کار را انجام داد، مسلمانان گفتند: «ما نیز به‏پیروى از پیامبر (ص) سهمیه خود را بخشیدیم.»سیره‏نویس معروف‏ابن هشام مى‏نویسد: «پیامبر (ص) به شیماء فرمود: اگر بخواهى باکمال محبت و احترام، در نزد ما بمان و زندگى کن، و اگر دوست‏دارى تو را از نعمت‏ها بهره‏مند مى‏سازم و به سلامتى به سوى قوم‏خود بازگرد؟» شیماء گفت: مى‏خواهم به سوى قوم خود بازگردم.پیامبر (ص) یک غلام و یک کنیز به او بخشید و این دو با هم‏ازدواج کردند، و به عنوان خدمتکار خانه شیماء به زندگى خودادامه دادند. 4- مهربانى و اخلاق نیکوى پیامبر (ص) در حدى بود که امام صادق (ع)فرمود:روزى رسول خدا (ص) نماز ظهر را با جماعت‏خواند، مردم بسیارى به‏او اقتدا کردند، ولى آن‏ها ناگاه دیدند آن حضرت بر خلاف معمول‏دو رکعت آخر نماز را با شتاب تمام کرد (مردم از خودمى‏پرسیدند، به راستى چه حادثه مهمى رخ داده که پیامبر (ص)نمازش را با شتاب تمام کرد؟!) پس از نماز از پیامبر (ص)پرسیدند: «مگر چه شده؟ که شما این گونه نماز را (با حذف‏مستحبات) به پایان بردى؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود:«اما سمعتم صراخ الصبى; آیا شما صداى گریه کودک رانشنیدید؟» معلوم شد که کودکى در چند قدمى محل نمازگزاران‏گریه مى‏کرده، و کسى نبود که او را آرام کند، صداى گریه او دل‏مهربان پیامبر (ص) را به درد آورد، از این رو نماز را با شتاب‏تمام کرد، تا کودک را از آن وضع بیرون آورده، و نوازش نماید. 5- عبد الله بن سلام از یهودیان عصر پیامبر (ص) بود، عواملى ازجمله جاذبه‏هاى اخلاق پیامبر (ص) موجب شد که اسلام را پذیرفت ورسما در صف مسلمانان قرار گرفت، او دوستى از یهودیان به نام‏«زید بن شعبه‏» داشت، عبدالله پس از پذیرش اسلام همواره زیدرا به اسلام دعوت مى‏کرد، و عظمت محتواى اسلام را براى او شرح‏مى‏داد بلکه به اسلام گرویده شود، ولى زید هم چنان بر یهودى‏بودن خود پافشارى مى‏کرد و مسلمان نمى‏شد.عبدالله مى‏گوید: روزى‏به مسجدالنبى رفتم ناگاه دیدم، زید در صف نماز مسلمانان نشسته‏و مسلمان شده است، بسیار خرسند شدم، نزدش رفتم و پرسیدم «علت‏مسلمان شدنت چه بوده است؟» زید گفت: تنها در خانه‏ام نشسته‏بودم و کتاب آسمانى تورات را مى‏خواندم، وقتى که به آیاتى که‏در مورد اوصاف محمد (ص) بود رسیدم، با ژرف‏اندیشى آن را خواندم‏و ویژگى هاى محمد (ص) را که در تورات آمده بود به خاطر سپردم،با خود گفتم بهتر آن است که نزد محمد (ص) روم و او رابیازمایم، و بنگرم که آیا او داراى آن ویژگى‏ها که یکى از آنها«حلم و خویشتن‏دارى‏» بود هست‏یا نه؟ چند روز به محضرش رفتم،و همه حرکات و رفتار و گفتارش را تحت نظارت دقیق خود قراردادم، همه آن ویژگى‏ها را در وجود او یافتم، با خود گفتم تنهایک ویژگى مانده است، باید در این مورد نیز به کند و کاو خودادامه دهم، آن ویژگى حلم و خویشتن‏دارى او بود، چرا که درتورات خوانده بودم: «حلم محمد (ص) بر خشم او غالب است،


دانلود با لینک مستقیم


نقش اخلاق و مشورت در سیره عملى پیامبر اسلام (ص) 18 ص

دانلود تحقیق مشورت (2)

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق مشورت (2) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

مشورت

یکى از راهبردهاى تدبیر در یک مجموعه اعم از سازمان، اداره و خانواده، مشورت و رایزنى است. انسان هر قدر هم که‏نبوغ داشته باشد، نمى‏تواند همه زوایاى مسائل و مشکلات را ببیند. مدیرى که مشورت با دیگران را در رأس برنامه‏ها واقدامات خویش قرار ندهد، نمى‏تواند مدیرى موفق محسوب شود.پیامبر اسلام(ص)، مصون ازخطا بود و با قطع نظر از وحى، از فکر نیرومندى برخوردار بود و نیاز به مشورت نداشت، اما بإ؛نپیروان خویش مشورت مى‏کرد تا هم روحیه اظهار نظر و جوشش فکر و اندیشه در آنها بیدار شود هم آنان را متوجه اهمیت‏مشورت نماید، تا آن را جزء برنامه‏هاى اساسى زندگى شخصى و اجتماعى خود قرار دهند. از این رو براى رأى افراد صاحب‏نظر ارزش خاصى قایل بود تا آنجا که گاهى براى احترام آنها، از رأى خود صرفنظر مى‏کرد، به عنوان نمونه در مورد جنگ بامشرکان در احد و یا در مورد سرنوشت اسراى جنگ بدر با اصحاب مشورت نمود و اهمیت مشورت در تدبیر امور معیشت‏نیز بر کسى پوشیده نیست. فصلهاى بعد، به برخى از فواید و آثار آن اشاره خواهیم کرد.5 - 1. حد و مرز مشورت‏آیه شریفه »شاوِرهُم فِى الاَمر« به پیامبر اسلام(ص) فرمان مشورت با پیروانش را مى‏دهد، در این آیه کلمه »الامر« مفهوم‏وسیعى دارد و همه کارها را شامل مى‏شود، ولى مسلم است که آن حضرت هرگز در قانون گذارى و احکام الهى با مردم مشورت‏نمى‏کرد، بلکه در آنها صرفاً تابع وحى بود، و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را جویا مى‏شد. از این رو گاهى که پیامبرپیشنهادى را مطرح مى‏کرد، مسلمانان نخست سؤال مى‏کردند که آیا این یک حکم و قانون الهى است که قابل اظهار نظر نباشدو باید تسلیم بود و یا مربوط به چگونگى تطبیق قوانین مى‏باشد که در این صورت اظهار نظر مى‏کردند. 5 -2 فرق شورا با مشورت‏»شورا« عبارت است از فرایند مشورت متقابل میان دانایان، اهل فن، متخصصان،صاحبان تجربه، اندیشه و نظر درباره یک موضوع‏که بهترین راه براى تحقق آن بحث و گفتگو میان‏این آگاهان است. و از اصطکاک این اندیشه‏ها است که برقى مى‏جهد و راه راروشن مى‏کند. گاه میان »مشورت« با »شورا« اشتباه مى‏شود: در شورا، تصمیم جمعى است و همگان در یک سطح تصمیم‏گیرى قرار دارند واگر فردى از مجموعه اعضاى شورا، ریاست یا نمایندگى شورا را داشته باشد، در واقع به نیابت و نمایندگى دیگر اعضا است،اما در »مشورت« شخصى سمت ریاست دارد و به دلخواه خود، فرد یا افرادى را به عنوان مشاور بر مى‏گزیند و در امورى که‏تشخیص دهد با آنان مشورت مى‏کند و در نهایت، خود تصمیم مى‏گیرد و آن گونه که بخواهد، تصمیم را به اجرا مى‏گذارد. اوحتى مى‏تواند به مقدارى که مى‏خواهد به حق یا به ناحق، نظر مشورتى دیگران را در تصمیم خود دخالت دهد یا ندهد. 5 - 3. مشورت در خانواده‏»مشورت« به عنوان یک اصل در خانواده‏ها لازم است که حاکم باشد. اختلافات و ناسازگاریهایى که در بعضى از خانواده‏هاپیش مى‏آید اعم از مسائل معیشتى، رفت و آمدها، آداب و رسوم، مهمانى‏ها، مراسم جشن و.... بهترین راه این است که زن ومرد و یا سایر اعضاى خانواده با هم مشورت و همفکرى صمیمانه و همدلى داشته و خیرخواه بگذارند و به حکم عقل گردن‏نهند، چرا که از طریق مشورت و شوراست که فکر بکرى بین تفکرات جوانه مى‏زند.مشورت در خانواده سبب مى‏شود که منازعات به حداقل برسد و یا در مواردى از بین برود و آرامش به زندگى برگردد و این امرمى‏تواند کمک خوبى براى تدبیر معیشت باشد.ممکن است شخص خود را به خاطر مشورت نکردن با دیگران سرزنش کند ولى از هیچ تصمیمى که بر اساس مشاوره گرفته‏باشد پشیمان نخواهد شد.امتیازات مشورت با خانواده فراوان است که در این میان نباید حتى نقش بچه‏ها را نادیده و کوچک گرفت؛ چه بسا آنها ابعادجدیدى به اطلاعات و تصمیم‏گیرى‏هاى شما خواهند افزود. 5 - 4. فواید مشورت‏در فرهنگ دینى، نظر خواهى از دیگران، شراکت در عقول و آگاهى و بهره‏مندى از اندیشه‏هاى مختلف تلقى شده است؛چنان که امیرمؤمنان على(ع) مى‏فرماید:مَن شاوَرَ الرّجالَ شارَکَها فى عُقولِها. هر که با مردمان رایزنى و مشورت کند در عقل آنان شریک شود.از این رو طرف‏هاى مشورت خودشان را در آن فکر و تصمیمى که گرفته شده، شریک مى‏دانند و احساس نمى‏کنند که چیزى برآنها تحمیل شده باشد. و نیز بعد از مشورت در صورت پیروزى و موفقیت، شخص مشورت کننده کمتر مورد حسادت واقع‏مى‏گردد؛ زیرا دیگران پیروزى وى را از خودشان مى‏دانند و معمولاً انسان نسبت به کارى که خودش انجام داده، حسدنمى‏ورزد، و نیز در صورت شکست، ملامت و شماتت و اعتراض بر او بسته است؛ زیرا کسى به نتیجه کار خودش اعتراض‏نمى‏کند. مشورت موجب شناخت از خطاها مى‏شود، آن گونه که امام على(ع) مى‏فرماید:مَنِ استَقبَلَ وُجوهَ الاراءِ عَرَفَ مَواقِعَ الخَطاء. هر که با آراء گوناگون روبرو شود، نقاط اشتباه و خطاى هر کار را خواهد شناخت.بینش عقلانى اقتضا دارد که انسان از دیگران نظر بخواهد. حضرت امیر(ع) مى‏فرماید: عاقل کسى است که رأى خود را متهم کند(نادرست شمارد) و به هر چه نفسش در نظر او آراسته جلوه داد، اعتماد نکند. و نیز در جاى دیگر فرمود:هرگاه اندیشه‏ات چیزى را نپذیرفت، و بر عقلت گران آمد، اندیشه خردمندان را دریاب که‏بدین سان آنچه برایت ناشناخته است و نامعقول‏مى‏نماید، روشن مى‏شود و انکارت از بین مى‏رود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مشورت (2)