ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اسید دی اکسی ریبونوکلئدیک یا DNA

اختصاصی از ژیکو اسید دی اکسی ریبونوکلئدیک یا DNA دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اسید دی اکسی ریبونوکلئدیک یا DNA

DNA مولکولی است که دارای تمام اطلاعات برای زندگی است DNA حاوی کلیدی برای هر یکتایی مشخص است . در سطح کوچک ، DNA بصورت یک مارپیچ دوبل (مضائف) سازمان داده می شود که بارها پیچیده می شود تا اجازه انطباق در یک فضای فشرده را بدهد . در انسانها تمام DNA در داخل 46 مولکول مجزا موسوم به کروموزوم قرار می گیرد . این کروموزوم ها هرکدام دارای هزاران ژن هستند و هر ژن نحوه ایجاد یک پروئین خاص لازم برای عمل سلولی را مشخص می کند . DNA اطلاعات ژنتیک را با استفاده از نوکلئوتیدها حفظ می کنند . شبیه به یک اثر انگشت توالی DNA ما را بصورت فردی متمایز معین می کند .

علوم قضایی و DNA :

محققان جنایی تحلیل DNA را به عنوان مهمترین پیشرفت در جنایات جنگی معرفی کرده اند (پس از اثر انگشت) آزمایشات DNA در بررسی های جنایی به سرعت در طول سالها رشد کرده است . تحلیل DNA متکی بر خصوصیت اصلی DNA است . یعنی ترکیب بندی مانند سلولهای یک فرد یکسان است . دانشمندان قضایی بررسی توالی های ژنتیک موسوم به علامت گذارها تمرکز می کنند که آرایش اطلاعات ژنتیک آن بسیار متغیر است و برای هر فرد منحصر است . دانشمندان قضایی تمایل دارند تا هفت علامتگذار را آزمایش کنند که حاوی هزاران زوج باز است . این هفت علامت گذار پروفیل ژنتیک را تشکیل می دهند که در تحلیل های قضایی به کار می روند . متخصصان در جستجوی انطباق های بین DNA خارج شده از خون یا نمونه های بافت باقی مانده در صحنه یک جنایت است و DNA از نمونه های خود شخص مضنون گرفته می شود . مانند اثر انگشت که توسط کاراگاهان و آزمایشگاههای پلیس استفاده می شوند . در طی اوایل دهه 1900 هر شخص دارای یک DNA منحصر بوده است . DNA برای هر سلول بافت و اندام یک شخص یکسان است و نمی تواند توسط هر نوع روشی تغییر داده شود . در نتیجه DNA به سرعت روش اصلی برای تعیین هویت و تمایز بین افراد انسان است .

DNA چگونه کار می کند ؟

Souther n Blot راهی برای تحلیل الگوهای ژنتیک است که در DNA یک

شخص ظاهر می گردد .

1-جدا کردن DNA مورد سوال از بقیه ماده سلولی در هسته و می تواند به طور شیمیائی یا استفاده از یک ماده پاک کننده برای شستشوی ماده اضافی از DNA یا به طور مکانیکی توسط بکار بردن یک مقدار زیاد فشار برای بیرون راندن آن صورت می گیرد .

2-بریدن DNA به چندین قطعه از اندازه های مختلف : این کار توسط استفاده از یک یا چند آنزیم محدودیت انجام می شود.

3-ذخیره کردن قطعات DNA فرایندی که توسط آن جدایش اندازه «بخش بندی اندازه» انجام می شود . موسوم به الکتروفورلیس ژل می باشد . DNA بهداخل یک ژل ریخته می شود مثل آگاروز و یک بار الکتریکی برای ژل بکار می رود ، دارای بار مثبت در پائین و بار منفی در بالا است .


دانلود با لینک مستقیم


اسید دی اکسی ریبونوکلئدیک یا DNA

تحقیق درمورد تعدد زوجات یا چند زنی

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد تعدد زوجات یا چند زنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

گزارشی از تحقیقات موجود در زمینه تعدد زوجات (چند زنی)

موضوع پایان نامه: چند همسری ازنظر اسلام

محقق: محمد جعفری - زمستان 73

دانشگاه تهران/ دانشکده علوم اجتماعی.

در این قسمت به خلاصه پژوهشی پرداخته می شود که "چند همسری از نظر اسلام" را مورد بررسی قرار داده است.

این پایان نامه در سه بخش تنظیم شده است: در فصل اول مقام زن در اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده مورد بحث قرار گرفته ؛ در فصل دوم چند شوهری از نظر اسلام مورد بررسی قرار گرفته و در فصل سوم به موضوع تعدد زوجات یا چند زنی در اسلام پرداخته شده است. در اینجا به ذکر خلاصه ای از فصل سوم اکتفا می کنیم.

 چند زنی و سابقه آن

چند زنی یا تعدد زوجات در مقابل تک زنی قرار می گیرد. چند زنی دارای سابقه طولانی در میان ملت های قدیم است. علامه طباطبایی در" کتاب تعدد زوجات و مقام زن در اسلام " می نویسد:

" در بیشتر ملتهای قدیم چون مصر ، هند ، چین ، فارس قدیم و حتی در میان رومیان این پدیده دیده می شود."

در چین جامعه به کسی که می توانست از چند زن نگهداری کند به چشم اعتبار می نگریست. در ایران در زمان ساسانیان اصل تعدد زوجات اساس تشکیل خانواده ها به شمار می رفت و در عمل تعداد زنانی که مرد می توانست داشته باشد نسبت به استطاعت او بود .

چند زنی در بین مذاهب و ادیان:

ویل دورانت در کتاب "تاریخ تمدن "آورده است که، در آئین زرتشت تعدد زوجات و انتخاب و اختیار کردن همخوابگان و کنیزکان آزاد بوده و این به خاطر تشویق برای افزایش جمعیت بوده است.

دکتر سید رضا پاک نژاد در کتاب" ازدواج ، مکتب انسان سازی" می نویسد در تورات ( کتاب مقدس یهودیان ) برای چندزنی تعابیری اندیشیده شده که این معنی مجاز بودن آن است.

انجیل ( کتاب مقدس مسیحیان ) نیز در این زمینه اظهار نظر و مخالفتی نکرده ،منتهی کلیسا تعدد زوجات را ممنوع کرده است.  

آثار چندزنی از نظر اسلام:

- ملحق شدن عده کثیری از زنان به دایره ازدواج وزناشویی

ازدواج یک حق ذاتی و فطری هر آدمی است، همچنین در اکثر نقاط جهان جمعیت زنان بیشتر از مردان است. و از آنجا که اسلام ارضاء جنسی از طریق همجنس بازی یا اموری از این قبیل را منع کرده و راه صحیح ارضاء غرایز را ازدواج دانسته، چند همسری و تعدد زوجات را با شرایط ویژه جایز می داند.

 

- منافع اقتصادی چندزنی:

چندزنی عامل بسیار مهمی در جلوگیری از اسراف و به هدر رفتن سرمایه هاست. اگر درصد زنان اضافی به علت اینکه حقوق آنان مراعات نشده با عشوه و طنازی میل مردان را به خود جلب کنند، بر اثر روابط نامشروع چون حقوقی برای آنان محفوظ نیست ممکن است دست به خالی نمودن جیب مردان بزنند و بعد این پولها را صرف عیش و نوش خود کنند به این ترتیب سرمایه های جامعه به هدر می رود... قانون چند زنی از این امر جلوگیری می کند.

 

- اصلاح جامعه از طریق تعدد زوجات: همانطور که بیان شد "حق تأهل" طبیعی ترین حق بشر است. اگر زنان اضافی جامعه احساس کنند که این حق آنان نادیده گرفته شده ، بسیار احتمال دارد از مقررات عدول کنند و از هر طریق ممکن ،حتی از روی حسادت ،حریم امن خانواده ها را درهم بشکنند.

- اما در صورتی که این زنان بتوانند با تعدد زوجات سامان یابند دیگر با حسادت ،انرژی و نیروی خود را بیهوده هدر نمی دهند و آن را صرف وضع زندگی، تربیت بهتر نسل خویش و پیشبرد اهداف عالی جامعه خواهند نمود.

 

چندزنی از نظر قرآن:

طبق آیه سه سوره نساء، قرآن اجازه چند زنی را به شرط رعایت عدالت می دهد. ولی هیچگاه تعدد زوجات را واجب ننموده و تنها چیزی که واجب کرده رعایت عدالت بین زنان است . قرآن فرموده که رعایت عدالت کارهر کسی نیست و کسی که نتواند مراعات عدالت را بکند باید به همان یکی اکتفا کند.

 

شرایط اسلام برای چند زنی:

-محدودیت: اسلام چند زنی را به حداکثر چهارزنی تقلیل داد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تعدد زوجات یا چند زنی

تحقیق درباره ی DNA

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره ی DNA دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اسید دی اکسی ریبونوکلئدیک یا DNA

DNA مولکولی است که دارای تمام اطلاعات برای زندگی است DNA حاوی کلیدی برای هر یکتایی مشخص است . در سطح کوچک ، DNA بصورت یک مارپیچ دوبل (مضائف) سازمان داده می شود که بارها پیچیده می شود تا اجازه انطباق در یک فضای فشرده را بدهد . در انسانها تمام DNA در داخل 46 مولکول مجزا موسوم به کروموزوم قرار می گیرد . این کروموزوم ها هرکدام دارای هزاران ژن هستند و هر ژن نحوه ایجاد یک پروئین خاص لازم برای عمل سلولی را مشخص می کند . DNA اطلاعات ژنتیک را با استفاده از نوکلئوتیدها حفظ می کنند . شبیه به یک اثر انگشت توالی DNA ما را بصورت فردی متمایز معین می کند .

علوم قضایی و DNA :

محققان جنایی تحلیل DNA را به عنوان مهمترین پیشرفت در جنایات جنگی معرفی کرده اند (پس از اثر انگشت) آزمایشات DNA در بررسی های جنایی به سرعت در طول سالها رشد کرده است . تحلیل DNA متکی بر خصوصیت اصلی DNA است . یعنی ترکیب بندی مانند سلولهای یک فرد یکسان است . دانشمندان قضایی بررسی توالی های ژنتیک موسوم به علامت گذارها تمرکز می کنند که آرایش اطلاعات ژنتیک آن بسیار متغیر است و برای هر فرد منحصر است . دانشمندان قضایی تمایل دارند تا هفت علامتگذار را آزمایش کنند که حاوی هزاران زوج باز است . این هفت علامت گذار پروفیل ژنتیک را تشکیل می دهند که در تحلیل های قضایی به کار می روند . متخصصان در جستجوی انطباق های بین DNA خارج شده از خون یا نمونه های بافت باقی مانده در صحنه یک جنایت است و DNA از نمونه های خود شخص مضنون گرفته می شود . مانند اثر انگشت که توسط کاراگاهان و آزمایشگاههای پلیس استفاده می شوند . در طی اوایل دهه 1900 هر شخص دارای یک DNA منحصر بوده است . DNA برای هر سلول بافت و اندام یک شخص یکسان است و نمی تواند توسط هر نوع روشی تغییر داده شود . در نتیجه DNA به سرعت روش اصلی برای تعیین هویت و تمایز بین افراد انسان است .

DNA چگونه کار می کند ؟

Souther n Blot راهی برای تحلیل الگوهای ژنتیک است که در DNA یک

شخص ظاهر می گردد .

1-جدا کردن DNA مورد سوال از بقیه ماده سلولی در هسته و می تواند به طور شیمیائی یا استفاده از یک ماده پاک کننده برای شستشوی ماده اضافی از DNA یا به طور مکانیکی توسط بکار بردن یک مقدار زیاد فشار برای بیرون راندن آن صورت می گیرد .

2-بریدن DNA به چندین قطعه از اندازه های مختلف : این کار توسط استفاده از یک یا چند آنزیم محدودیت انجام می شود.

3-ذخیره کردن قطعات DNA فرایندی که توسط آن جدایش اندازه «بخش بندی اندازه» انجام می شود . موسوم به الکتروفورلیس ژل می باشد . DNA بهداخل یک ژل ریخته می شود مثل آگاروز و یک بار الکتریکی برای ژل بکار می رود ، دارای بار مثبت در پائین و بار منفی در بالا است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی DNA

دانلود مقاله کامل درباره طهران یا تهران

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره طهران یا تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

املای کلمه تهران 1

(طهران یا تهران)  

 در خصوص املای کلمه‌ی تهران نیز میان مورخان و محققان اختلاف نظر وجود دارد و حتی، در سال‌های گذشته، در این موضوع مباحثی بین محققان و دانشمندان به میان آمد که تا مدت‌ها ادامه داشت. خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، ابن بلخی در فارس‌نامه، محمدبن محمود بن احمد طوسی در عجایب نامه، سمعانی در الانساب، ظهیرالدین نیشابوری در سلجوق نامه، عبدالرحمن جوزی در المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، راوندی در راحه الصدور و آیه السرور، اسفندیار کاتب در تاریخ طبرستان، یاقوت در المشترک، رافعی در التدوین، ذهبی در تذکره الحفاظ، میزان الاعتدال و العبر و قاضی عماد‌الدین در عجایب البلدان، خواجه رشید الدین فضل اله در جامع التواریخ، حمداله مستوفی در نزهه القلوب، شرف‌الدین علی یزدی در ظفرنامه تیموری، ابن حجر در لسان المیزان و عبدالحی بن عماد در شذرات الذهب، تهران را با طای مؤلف و به صورت طهران ثبت کرده‌اند. یاقوت در معجم‌البلدان با آن که آن را باطا ضبط کرده است، می‌نویسد: «... این کلمه عجمی است و ایشان تهران گویند.» و پس از آن قزوینی در آثار العباد آن را به تای منقوط آورده است. محمدحسن خان صنیع الدوله در کتاب مرآت البلدان درباره‌ی املای درست کلمه‌ی تهران چنین نوشته است:      « در نگارش احوال طهران دو چیز نگارنده را موجب تردید بود که آیا این لفظ را به طای مؤلف و در ضمن آن حرف نگارد یا به تای منقوطه و در این موضع ثبت نماید. یکی نگارش علمای جغرافی قدیم عرب و عجم و ارباب لغت که اغلب صریح به تای منقوط نوشته و آن‌هایی که به طای مؤلف نگاشته باز اشعار کرده‌اند که به تای منقوط صحیح و وجه رجحانی هم برای تای منقوط ایراد کرده‌اند. دیگر فارسی بودن لفظ و کثرت تداول تای منقوط در لغت عجم و دیری در این تردید بود تا وجود استدراک مرجع را از نواب والا وزیر علوم، اعتضاد السلطنه العلیه، العلیه، که اقوال حقیقت مآل ایشان سندی صحیح و معتمد علیه جمیع فضلای عصر است، تحریراً مشورت نمودم، جوابی مرقوم فرمودند که همان موجب رجحان تای منقوط گردیده آن را اختیار کرد.» صنیع‌الدوله در کتاب مرآت البلدان عین پاسخ وزیر علوم دوران ناصری را به شرح زیر ثبت کرده است:      «در باب طهران با تای منقوط نوشته‌اند و صحیح است. در آثار البلاد بعد از بیهق که در ردیف با است، تبریز را نوشته و بعد از تبریز، طهران را با تای منقوط نگاشته. در معجم البلدان نیز به تای منقوط متوجه شده. چون کتابی از معجم البلدان و آثار البلاد معتبرتر نمی‌باشد دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید و به سایر کتب رجوع کنید به خصوص که کتاب شما فارسی است و تای منقوطه در فارسی استعمال شده است. زحمت شما را دوستدار کم کرد. علامه میرزا محمدخان قزوینی ضمن مقاله مفصلی که با عنوان طهران در روزنامه کاوه، چاپ برلن، منتشر نمود املای این شهر را با طای مؤلف ذکر کرده است. استاد سعید نفیسی املای درست تهران را با تای منقوطه دانسته و نوشته است:      «در کتاب‌های قدیم تهران را به فتح تا یعنی تَهران ضبط کرده‌اند و تُرک‌ها هم هنوز این کلمه را تَهران تلفظ می‌کنند. می‌دانید که تهران در دامنه کوه توچال ساخته شده و ته به زبان فارسی به معنی انتهای گودال و چیزگوداست و ران در بسیاری از جاهای ایران به معنی دامنه‌ی کوه و تپه استعمال می‌شود. چنان که ناحیه‌ای از گیلان هم که در دامنه‌ی کوه قرار گرفته را نکوه نام دارد. به نظر من اصل این کلمه، همان طوری که در کتاب‌های قدیم نوشته‌اند، تهران یعنی ته و انتهای دامنه کوه معنی می‌دهد و در زبان مردم کم کم ته ران ، تهران شده است» مرحوم سیدابوالقاسم انجوی شیرازی نیز در زمره طرفداران نگارش املای تهران به تای منقوط بوده و معتقدند:      «تهران را از قدیم تهران می‌گفته و می‌نوشته‌اند نه طهران. چنان که یا قوت در معجم البلدان نویسد: «تهران به کسر و سکون را ونون در آخر، این کلمه پارسی است و ایشان (یعنی مردم آن‌جا) تهران گویند زیرا که در زبان ایشان طا وجود ندارد» مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی در مورد املای تهران مقاله‌ای نوشته و طرفداران املای تهران را با تای فارسی دارای حس وطن پرستی جغرافیایی معرفی کرده است و یادآوری نموده که بایستی حروف اعلام نقطه‌دار را با حروف بی‌نقطه و من‌جمله تهران را به صورت طهران نوشت» آقای ابراهیم صفایی( محقق) معتقدند که تبدیل کلمه طهران با طای مؤلف به تهران با تای منقوطه صحیح نیست و تلفظ حرف اول این نام در زبان پهلوی با تلفظ حرف ط نزدیک بوده و به همین سبب پس از تغییر الفبای پهلوی به الفبای فارسی نام طهران با ط ثبت شده و تا سال‌های قبل از سال1320 ه .ش، هم این املا تقریباً در همه جا رعایت شده است و معتقدند اگر روزی قرار باشد این تغییر ثبت شود باید مراجع صلاحیت‌دار و فرهنگستان صحیح مرکب از اشخاص فاضل و عمیق و علاقه‌مند به زبان و فرهنگ و ادب تشکیل شود و مشکلاتی که در راه خط و زبان داریم خردمندانه از پیش بردارند. 2

مرحوم عبدالعزیز جواهر کلام تلفظ درست طهران را با طای مؤلف دانسته و برای اثبات عقیده خود دلایل زیر را ذکر کرده‌اند:     1. ضبط کلمه با طا یا ثا یا ذال و مانند آن‌ها به زبان عربی که در زبان فارسی آن را با ت یا س یا ز خوانده می‌شود و از مخرج اصلی عربی ادا نمی‌شود، بنا بر قواعدی که لغت شناسان عرب برای ضبط لغات می‌نگارند، دلیل بر درستی آن در زبان ادبی فارسی نخواهد شد زیرا که قواعد معنوی ضبط کلمات، ولو این که اعجمی باشد، اجازه در تصرف به ضبط اصلی آن‌ها در نگارشات فارسی و لغت بیگانه نمی‌دهد و تنها در تلفظ روا می‌داند که موافق مخرج حروف آن لغت تلفظ شود. بنابراین کلمه‌ی طهران که ضبط قدیمی آن در عربی با طای مؤلف است باید در نگارش‌های علمی و ادبی زبان فارسی و غیره همان‌طور با طای مؤلف و صحیح ضبط شود، اگر چه در تلفظ ناگزیر با تای منقوط تأدیه می‌گردد، با این وصف پاسخ مزبور مرحوم فرهاد میرزا معتمد الدوله به صنیع‌الدوله در خصوص نگاشتن کلمه طهران با تای منقوط یا طهران با طای مؤلف (دیگر لازم نیست به خود زحمت بدهید الخ) کاملاً بی‌مورد خواهد بود و دلیل علمی بر مقصود نمی‌توان شمرد.      2. ضبط صحیح و قدیمی این کلمه اعم است از این که طهرانِ اصفهان یا طهرانِ ری باشد و تمامی منسوبان به آن با طای مؤلف آمده است نه با تای منقوطه زیرا که در الانساب، فارس‌نامه، راحه الصدور و تاریخ طبرستان نام طهران را با طای مؤلف آورده‌اند و یا قوت نیز طهران را با طای مؤلف ضبط کرده است ولی گفتار وی (لفظ اعجمی است و عجم آن را به تای منقوطه تلفظ‌ می‌نمایند) به اشتباه انداخته و گمان برده‌اند که ضبط ادبی آن هم رواست که با تای منقوطه باشد.     3. ضبط زکریا بن محمود قزوینی، مؤلف آثار البلاد، طهران را با تای منقوطه دلیل بر سخن ایشان نمی‌شود؛ زیرا که قزوینی کتاب خود را در سال 664 یا 674 ه.ق، تألیف کرده و مؤلفین مذکور بسیاری بر او سبقت دارند و گفتار آنان بیش‌تر سندیت دارد.     4. گذشته از ضبط کلمه‌ی طهرانِ ری با طای مؤلف، در کتاب‌های مزبور، طهران اصفهان و همگی منسوبین به طهران ری و اصفهان با طای مؤلف نیز آمده است و از نسبت صحیح محمدبن حماد طهرانی به طور یقین می‌دانیم که تلفظ و ضبط درست کلمه‌ی طهران از قرن سوم ه .ق، تا اواخر قرن هفتم ه .ق، که پایه و اساس شناسایی ضبط و تلفظ این کلمه در قرون بعد خواهد شد با طای مؤلف نه با تای منقوطه آمده است چنان که در تاریخ رشید الدین‌ فضل‌اله (جامع التواریخ) در ضمن حوادث سال 683 ه .ق، طهران را با طای مؤلف ذکر کرده است و نیز مجدالدین محمدحسین اصفهانی، در کتاب زینت المجالس و حاج زین العابدین تمکین شیروانی ، در کتاب بستان السیاحه، نام طهران را با طای مؤلف ثبت نموده‌اند. با این وصف ضبط کلمه طهران با تای منقوطه، در کتاب آثار البلاد قزوینی و نزهه القلوب مستوفی و تذکره هفت اقلیم رازی، با مدارک قدیمه سمعانی، بلخی، راوندی و ابن‌اسفندیار و ضبط علمای متأخرین که با طای مؤلف نگاشته‌اند برابری نخواهد نمود و درست آن است که با طای مؤلف تلفظ و تحریر گردد. با این وجود املای تهران با تای منقوط متداول است و به نظر می‌رسد دیگر کسی تهران را طهران ننویسد.          

3

وجه تسمیه کلمه تهران

در باب وجه تسمیه تهران عقاید و نظرهای مختلفی اظهار شده است. مرحوم سعید نفیسی در این خصوص نوشته است:     «وجه تسمیه‌ای که یاقوت در معجم البلدان آورده و قزوینی در آثار البلاد تکرار کرده است به این قرار است که مردم این ناحیه در هجوم خصم به زیر زمین پناه می‌برده‌اند و ایشان را تَه‌ران گفته‌اند، مشتق از تَه به معنی زیر و ران به معنی راننده از فعل راندن، یعنی کسانی که به تَه می‌رانند ! و پس از آن این اسم ،که بدواً بر اهالی اطلاق می‌شده است ، بر این ناحیه قرار گرفته است. می‌توان گفت که این وجه تسمیه به ذوق نمی‌نشیند و مخصوصاً اگر در اسامی قُرای اطراف ری فحص کنیم می‌بینیم که لفظ ران در دنباله اسامی بعضی از قراء و محال دیگر مثل جماران، نیاوران، شمیران، قصران و طهران دیده می‌شود و از این قرار می‌بایست همه از فعل راندن مشتق شده باشد و حتی در نقاط دورتر از اطراف ری.  نکته دیگر آن است که طهرانی است از توابع اصفهان؛ چنان که اشاره شد و اگر وجه تسمیه آن مانند وجه تسمیه طهران باشد بسیار شگفت و دور است که مردم دو ناحیه، که لااقل پنجاه فرسنگ دور از یکدیگرند، عادت مشترکی داشته باشند و اگر وجه تسمیه این دو ناحیت یکسان‌ نباشد طهران اصفهان را به چه تسمیه کرده‌اند؟ وانگهی در لفظ ران که دنباله اسامی ایران امروز و ایران زمان ساسانیان و ایران و آذربایجان و مکران و هاماوران و آران، از توابع کاشان، استاد بران و اشکوران، هر دو از دهات اصفهان، ترخوران، از محال تفرش، نوبران، در اطراف همدان، طابران، خاوران، مازندران و نزدیک به بیست کلمه دیگر، از اسامی جغرافیایی قدیم و جدید ایران است، چه می‌توان گفت؟ آیا این اسامی همه از فعل راندن مشتق شده‌اند؟ اندک دقتی در اسامی جغرافیایی ایران مسلم می‌دارد که ان در آخر اسامی بسیار است و ظاهراً چنان می‌نماید که این دو حرف زائد است و بر آخر اسامی دیگر می‌افزایند که معنای ظرف مکان از آن بر آید، چنانکه آن را در پی کلمات دیگر برای اراده ظرف زمان می‌افزایند، چون بامدادان، صبح‌گاهان و غیره. چنان که ستان در آخر اسامی نواحی و ممالک بر آید و معنی محل از آن اراده می‌شود؛ چون هندوستان و کوهستان. در این صورت را جز و این دو حرف زاید نیست و بالعکس جزوکلمه است؛ یعنی طهران از طهر و تیران از تیر مشتق شده است و مازندران از مازندر چنانکه کاشان از کاش و خاوران از خاور مشتق است. در کلمه خاوران و قصران مخصوصاً به خوبی می‌توان پی به این نکته برد. زیرا که خاور و قصر معنی مسلم دارد و اگر حرف زاید را ران بدانیم خاو و قص را معنی نخواهد بود و قص علیهذا.  پس دور می‌نماید که ران در کلمه‌ی طهران از فعل راندن آمده باشد و وجه تسمیه‌ای که ثبت کرده‌اند پذیرفتنی نیست و دور از قبول ذهن سلیم است. وجه تسمیه دیگری هست که آن را در کتابی مسطور ندیده‌ام ولی اغلب متخصصین زبان آن را به زبان آورده‌اند و آن این است که در طهران تَه همان معنی زیر می‌دهد و ران که به معنی قسمت بالای پا باشد در این‌جا به معنی دامنه و دامن کوه آمده است. پس طهران یعنی در تَه دامنه‌کوه.» در خصوص وجه تسمیه تهران نظر دیگری وجود دارد که در بعضی آثار محققّان و متقدمین آمده است و با نظر دوم سعید نفیسی نیز نزدیک و شبیه است و آن این که: کلمه‌ی تهران از دو قسمت تَه به فتح ت که به معنی انتها و آخر و ران که به معنی دامنه است ترکیب گردیده که جمعاً معنای آخر دامنه می‌باشد. چون قریه تهران در دامنه‌ی کوه البرز قرار گرفته به آن « تهرابآن» یا همان آخر دامنه‌ی کوه می‌گفتند. در مقابل قریه شمران است که حرف شم معنی بالا می‌دهد و ران هم که دامنه می‌باشد. پس معنای آن بالای دامنه می‌شود و به این علت آن را شمیران می‌گفتند که بر فراز دامنه‌ی کوه البرز و بالا دست تهران قرار داشت. فرهنگ نظام، تهران را واژه‌ای فارسی دانسته و وجه نامگذاری آن را چنین ذکر کرده است: «تیران منسوب به تیر است که نام فارسی عطارد است؛ شاید دِه مذکور به نام ستاره‌ی تیر که در ایران قدیم مقدس بوده بنا شده یا منسوب به شخص تیرداد نام بوده» و دلیل این نظریه را الف و نون آخر کلمه تیران آورده است. زیرا در ایران قدیم مرسوم بوده است که شهرها و دهات را به وسیله الحاق الف و نون نسبت به نام سازنده آن نامگذاری می‌کردند. احتمال دیگری که این فرهنگ داده است این است که چون در اوستا تئیره نام قله‌ای است از البرز شهر مذکور تیران را منسوب به آن قله دانسته. در هر صورت طهران و تهران را غلط مشهور و نام صحیح تاریخی آن را تیران می‌داند.

4

به نظر می‌رسد قول مرحوم کسروی در مورد وجه نامگذاری تهران منطقی‌تر از دیگران باشد. او عقیده دارد که:  تهران شهری است که از هزار سال بازمانده و اکنون تخت گاه کشور است. نام آن از دو بخش پدید آمده تَه و ران _ تَه یا ک‍َه اگر چه در فارسی کنونی معنایی ندارد ولی در زبان‌های بسیار کهن به معنای گرم بوده است. تمام دیه‌هایی که در زبان فارسی دارای بخش تَه یا کَه هستند، مانند کهران(1) ، تهران، کهرم یا جهرم(2) ، دارای هوای گرم بوده‌اند و ران نیز به معنای جا و مکان می‌باشد. از سوی دیگر شمی، سمی و زمی در زبان کهن به معنای سرد است و جاهایی که نام‌شان از بخش شمی یا سمی پدید آمده جاهای سردسیر است، مانند شمیرم و سمیرم (3) و سمیران و شمیران، پس تهران یا کهران جای گرم (گرم‌سیر) و شمیران یا سمیران به معنای جای سرد (سردسیر) است. این نکته در خور توجه است که شمی یا سمی با کلمه زمی شباهتی دارد که در بعضی زبان‌ها به معنای سرما و زمستان است. در زبان اوستایی زیما به معنی زمستان است که قسمت زم در زمستان و زمهریر (4) هنوز باقی مانده.          _____________________________________     1- کهران نام دهی است از توابع شهرستان هر واقع در شمال بخش هوراند.     2- جهرم از شهرستان‌های استان فارس است.     3- سمیرم از شهرهای استان اصفهان است.     4- شدت سرما، سرمای سخت، جای بسیار سرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره طهران یا تهران

تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

میان افزود ها: بدل یا معترضه؟

مقدمه

این مقاله از پنج بخش تشکیل شده است . پس از مقدمه ، در بخش دوم ، دو اصطلاح میان افزایی و میان افزود معرفی می شوند ؛ میان افزایی پدیده ای است که در آن میان افزود ها (بدلها و معترضه ها ) با ایجاد وقفه ای کوتاه ، در جمله جا خوش کرده و سخنگو برای لحظه ای در دنیای دیگر سیر می کند . در این بخش ، این سؤال مطرح می شود که آیا به گفتة برخی دستور نویسان صفت می تواند بدل باشد یا خیر . در بخش سوم ، معناشناسی انتساب و شالوده های آن معرفی خواهند شد یعنی : قاعدة خلق دنیا ، قائدة استمرار دنیا ، قائدة تخصیص دنیای اشاره ای و قائدة تفسیر اشاره ای . در بخش چهارم ، شیوه های تلویجی خلق دنیای زبانی و تغیر زاویه دید معرفی می شوند ، یعنی ، زمان گردانی ، سبک گردانی ، میان افزایی ، آیرونی و تعامل های کاربرد شناختی . در بخش پنجم ، خواهیم دید می توان معیاری از درون مباحث مربوط به معنا شناسی انتساب به دست آورد تا بر اساس آن بتوان دو نوع ساخت میان افزایی ، یعنی بدل و معترضه ، را از هم تمیز داد ؛ اعمال این معیار مارا سرانجام به این نتیجه خواهند رساند که صفتی که برخی دستور نویسان نام بدل بر آن می نهند ، در واقع لفظی است معترضه .

میان افزودها

میان افزودها نامی است که ما به مجموعه ساخت های بدلی و ممعترضه داده ایم . به نظر می رسد در تعاریفی که دستور نویسان از این دو گروه ساخت دستوری ارائه می کنند ، نیز نوعی اشتراک به چشم می خورد و آن مفهوم وقفة ای است که در طرح جملة اصلی پیش می آید . فرشید ورد (1375: 229) عبارت درنگی خاصی را به کار می برد . در هنگام کاربرد ساخت های بدلی ، به این دلیل وقفه پیش می آید تا توضیحات بیشتری در بارة هسته ارائه شود ، هر چند برخی دستور نویسان از عبارت دیگری همچون توصیف اسم دیگری ، نام دیگر شخص ، شغل یا موقعیت اجتماعی وی بهره گرفته اند (باغینی پور 1376: 17) . اما جمله معترضه ، جمله ای است که در ضمن جمله اصلی می آید و مفهومی چون دعا و نفرین و تذکر و توضیح و جز آنها را می رساند ، اما در مفهوم جمله اصلی نقش ندارد ؛ از این رو حذف آن ، خللی در معنی و پیام جملة اصلی پدید نمی آورد ، مانند دو جمله روانش شاد باد و بر خلاف آن چه معروف شده در دو مثال زیر :

استادم ، روانش شاد باد ، در فلسفه و عرفان کم نظیر بود .

مزد کیان ، بر خلاف آنچه معروف شده ، زندگی زاهدانه ای داشتند . (احمدی گیوی و انوری 1374: 206)

اما احمد گیوی و انوری در دستور زبان فارسی (2) خود دو مثال دیگر هم آورده اند :

بابک ، خدا حفظش کند ، بچة مؤدبی است .

مطابق روایت مسیحیان -- و این روایت با قرآن کریم تطبیق نمی کند -- عیسی (ع) به دست مخالفان کشته شد .

ریچارد ای اسپیرز(1373: 56- 155) بین لفظ معترضه و بند معترضه فرق می گذارد و بند معترضه را نوعی مشخص از لفظ معترضه به شمار می آورد . از نظروی لفظ معترضه ساختاری است که اطلاعات اضافی یا تکمیلی ارائه می کند و این نوع لفظ را می توان بدون لطمه خوردن به دستوری بودن یا معنای بنیادی سایربخشهای جمله حذف کرد :

Granted, I was late.

I hope to be early- very early – next time.

Keeping track of our investment, as we must do from time to time, is much easier with a computer.

We all arrived on time, of course.

و بند معترضه بندی غیر اساسی است که اطلاعات اضافی یا تکمیلی ارائه می دهد :

Jim , the man you just met, is my brother .

Our cat, the one we just bought, is getting to be annoying.

My Uncle George ,who became a farmer ,just adores our cat.

We gave another one to Mellissa, the one who had the curly hair, because she looked so much like Shirley Temple.

مک آرتور(1992) نیز در توضیح parenthesis در فرهنگ زبان انگلیسی خود آورده است :کلمه، عبارت ، بند یا جمله ای توصیفی ،توضیحی یا بدلی که ساختار را به گونه ای با وقفه مواجه می سازد که برآن تأثیری ندارد . در مورد این که آیا صفت می تواند در نقش بدل ظاهر شود یا خیر نیز توافق چندانی بین دستور نویسان دیده نمی شود. تنها صادقی (1357) ، مشکوه الدینی (1373) و ارژنگ(1374) بر این باورند که صفت را می توان در نقش بدلی به کار برد . انوری و احمدی گیوی (1374: 128) در توضیح نقش بدلی ، تبصره ای آورده اند بدین شرح که صفت نیز می تواند نقش بدلی داشته باشد ، همان گونه که در مثال های بالا برخی از بدلها در اصل ، صفت بوده اند . از آنجا که ایشان نقش بدلی را در بخش اسم آورده اند می توان به این نتیجه رسید که این کلمات که در اصل صفت بوده اند ، اکنون اسم اند و بدل . مثالهای ایشان عبارتند از :

گاندی ، منجی و پیشوای محبوب هند ، از چهره های درخشان قرن بیستم است .

از شیراز ، شهر ادب پرور فارس ، مردان نامدار و بزرگی برخاسته اند.

دهخدا، علامه و محقق نامی ، به زبان و ادب فارسی خدمتی بزرگ کرده است .

به نظر می رسد توضیح ایشان گرهی از کار فروبستة این سؤال نمی گشاید که آیا صفت در نقش بدل بکار می رود یا خیر . کافی است مثال های ایشان را با مثال های صادقی (1375)، مشکوه الدینی (1373) و ارژنگ(1374) مقایسه کنیم ؛ ما در این جا تنها مثال ارژنگ (ص 81) را می آوریم :

دختر کوچکم بیچاره امروز بیمار شد .

نگارنده بر این باور است که مباحث مطرح شده در این مقاله می تواند گره از کار بدل واقع شدن یا بدل واقع نشدن صفت بگشاید . در واقع شاید بتوان گفت که این مقاله بر آن است که دلیل استفاده از میان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه