ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی که‌گیری شده به روش اجزاء محدود

اختصاصی از ژیکو مقاله تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی که‌گیری شده به روش اجزاء محدود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی که‌گیری شده به روش اجزاء محدود


مقاله تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی که‌گیری شده به روش اجزاء محدود

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:17

مقدمه

بسیاری از سازه‌های بتن مسلح قدیمی موجود به پایان زمان سرویس دهی خود رسیده‌اند و یا حتی بیشتر از آن عمر کرده‌اند و تعداد زیادی از سازه‌های بتنی جدید نیز در معرض شرایط محیطی نامناسب قرار دارند که سبب خرابی پیش از موعد آنها در عرض 20 سال می‌گردد. خرابی سازه های مبتنی به علل یک سری ‏فرآیندها مانند: فرآیند الکتروشیمیایی (خوردگی فولاد آرماتور)، فرآیند فیزیکی (یخ زدن و ذوب شدن)، فرآیند شیمیایی (حمله عوامل شیمیایی، حمله سولفات‌ها و واکنش سنگدانه‌های قلیایی بتن) و آسیب‌های مکانیکی صورت می‌پذیرد. ( اشکال 1 الی 3)

تمامی این فرآیندها منجر به ظهور فیزیکی آثاری چون انقباض و انبساط بتن شده که نتیجه آن به صورت ترک‌ها و پکیدن (قلوه کن شدن) بتن بروز می‌نماید.

تا به حال استراتژی مقابله با مشکلات ذکر شده تعمیر و بازسازی بوده و کمتر روش جایگزینی کامل سازه بتنی مطرح بوده است.

به هر حال نه تنها کارهای تعمیراتی بتن دارای قدمت زیادی نمی‌باشد بلکه هیچ آئین‌نامه‌ای نیز برای این نوع کارها و ارائه طراحی مناسب وجود ندارد.

انتظار می‌رود اکثر سازه‌های بتنی که تعمیر شده‌اند نخواهند توانست همان سرویس دهی و عمر مناسب که در طراحی اولیه مد نظر بوده ارائه نمایند بلکه در بعضی حالات روند خرابی به علت اشکالات موجود در طرح تعمیراتی و مشخصه‌ها و نقایص کنترل کیفیت شتاب بیشتری یافته‌اند. (Emmons and Vaysburd 1996)

این خرابی‌های زودهنگام در سیستم‌های تعمیر شده بتنی اغلب به علت عدم فهم صحیح از علل مشکل می‌باشد در حالی که راه حل مشکل بر پایه علائم موجود در خرابی می‌باشد.

همانطور که توسط Emmons و Vaysburd در سال 1996 مطرح گردید یک درک درست از اندرکنش بین سیستم تعمیر شده بتنی با قسمت موجود زیر آن برای اطمینان از عملکرد بعدی سازه تعمیر شده الزامی است.

این مقاله به معرفی عوامل تاثیرگذار بر عملکرد دال‌های تخت بتنی که به روش لکه‌گیری تعمیر و اصلاح شده‌اند می‌پردازد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

- حالات هوازدگی در زمان سرویس‌دهی

- سازگاری رفتار ساختمان و الزامات موجود.

اهمیت عامل عدم تناسب بین مواد بکار رفته در تعمیر و سازه بتن مسلح موجود از طریق یک مطالعه تحلیلی نشان داده شده که عملکرد وصله تعمیری بتن را آشکار می‌سازد. در ادامه نتیجه‌گیری شده که روش‌های تحلیلی ابزاری بسیار موثر در انتخاب مناسب مواد برای تعمیر و تکنیک تعمیر بتن می‌باشند.

- الزامات عملکرد وصله بتنی:

الزامات عملی برای وصله‌های بتنی به عنوان یک سیستم تعمیری در دال تخت بتنی موجود در وهله اول دوام و سرویس‌دهی می‌باشند.

به اکثر الزامات سرویس‌دهی برای وصله بتنی معمولاً در الزامات مربوط به دوام اشاره شده است به استثناء الزامات سازه‌ای مانند: ارتعاش، خیز (تغییر مکان) و ... .

الزامات مربوط به دوام وصله‌ها دارای دو قسمت هستند:

اول: کاهش نرخ مکانیسم خرابی

دوم: سازگار بودن با سیستم موجود، بطوری که اندرکنش این دو قسمت منجر به آغاز مشکل دیگری برای دوام سیستم نگردد.

توجه به این نکته ضروری است که خواص مکانیکی،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی که‌گیری شده به روش اجزاء محدود

مقاله تخت سلیمان

اختصاصی از ژیکو مقاله تخت سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تخت سلیمان


مقاله تخت سلیمان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

مقدمه

در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است که برپایه افسانه‌های ایرانی سبب نامیدن آن این بوده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آوردند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را در آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامور گشت.

این محل را هم اکنون با نام تخت سلیمان مینامند.

تاریخچه و موقعیت

 مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان که در 45 کیلومتری شمال شرقی شهر ستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، با وسعتی معادل 5/12 هکتار به عنوان یکی از محوطه های تاریخی مهم کشور محسوب می گردد. در این منطقه نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه می شود. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی می باشد. که ساختمان آتشکده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترین معبد مورد احترام حکومت مذکور ایفا می نماید و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب می شده و آتشکده ساسانی آذر گشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد « تخت سلیمان » نام گرفت.

 

 وسیع ترین تاسیسات مذهبی و اجتماعی مجموعه مربوط به دوره ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است. بقایای آثار معماری این مجموعه متعلق به یکی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخره دوره ساسانی در قرن 6 م به شمار می آید.
 بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین مبین اسلام توسط ایرانیان ، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو و پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هـ.ق تعداد اندکی از معتقدان آئین باستان ایران در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده می شده، بعدا" نیز محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوعی تا قرن 11 هـ.ق ادامه حیات می دهد.

 

جهانی شناخته شد و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست تهیه است.

محوطه باستانی تخت سلیمان در آذربایجان، به مساحت 74 کیلومتر مربع چهارمین اثر تاریخی است که سکوت 24 ساله ایران در عرصه بین المللی را شکست و در سال 1382 در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسید و بار دیگر کارشناسان یونسکو را بر آن داشت تا اثر ارزشمند دیگری از ایران را مورد بررسی قرار دهند .

این محوطه تاریخی یادگاری از دوران ساسانی است. آن زمان که سه آتشکده بسیار مهم در ایران وجود داشت و اکنون تنها آثاری از آتشکده آذر گشسب به جای مانده و با نام تخت سلیمان خوانده می شود. این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود و نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. به ویژه پس از جنبش مزدکیان و شکل گیری آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشکده با عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد.
در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه بر خسرو پرویز آتشکده، آذرگشسب غارت و ویران شد. حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود.
این آتشکده در سال ۶۲۴ میلادی به ‌وسیله هراکلیوس ویران شد و بعدها به طور کامل متروک و بدون هیچ کاربری رها شد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تخت سلیمان

مقاله تخت سلیمان

اختصاصی از ژیکو مقاله تخت سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تخت سلیمان


مقاله تخت سلیمان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:17

مقدمه

در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتش‌هایی که در این آتشگاه‌ها نگهداری می‌شد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است که برپایه افسانه‌های ایرانی سبب نامیدن آن این بوده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آوردند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را در آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامور گشت.

این محل را هم اکنون با نام تخت سلیمان مینامند.

تاریخچه و موقعیت

 مجموعه آثار باستانی تخت سلیمان که در 45 کیلومتری شمال شرقی شهر ستان تکاب در استان آذربایجان غربی قرار گرفته، با وسعتی معادل 5/12 هکتار به عنوان یکی از محوطه های تاریخی مهم کشور محسوب می گردد. در این منطقه نشانه ها و بقایای استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه می شود. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی می باشد. که ساختمان آتشکده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترین معبد مورد احترام حکومت مذکور ایفا می نماید و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب می شده و آتشکده ساسانی آذر گشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد « تخت سلیمان » نام گرفت.

 وسیع ترین تاسیسات مذهبی و اجتماعی مجموعه مربوط به دوره ساسانی است که تاکنون شناسایی و از زیر خاک بیرون آورده شده است. بقایای آثار معماری این مجموعه متعلق به یکی از بزرگترین نمادهای مذهبی، سیاسی و فرهنگی اواخره دوره ساسانی در قرن 6 م به شمار می آید.
 بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین مبین اسلام توسط ایرانیان ، این مجموعه عظیم که در جنگهای ایران و روم در زمان خسرو و پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هـ.ق تعداد اندکی از معتقدان آئین باستان ایران در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده می شده، بعدا" نیز محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکی کم اهمیت با مشاغل متنوعی تا قرن 11 هـ.ق ادامه حیات می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تخت سلیمان

تخت جمشید

اختصاصی از ژیکو تخت جمشید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

فهرست فصل ها:

هخامنشیان

دلایل ساخت پاسارگاد

جایگاه تخت جمشید (شهر پارسه)

کاخهای تخت جمشید

پلکان ودروازه ورودی (دروازه ملل)

کاخ آپادانا

کاخ صد ستون

کاخ داریوش (تچد)

آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم

10- کاخ خشایار شاه

11- دروازه ناتمام و خزانه شاهی

12- مصالح و زیربنای تخت جمشید

13- ویرانی تخت جمشید

14- جمع بندی محقق

15- فهرست منابع

1- فصل اول

هخامنشیان

سرزمین ما کشوری است بسیار بزرگ، این سرزمین که اسمش از قوم آریایی آمده «ائران اخشر» که ایرانشهر و بعد ایران شد. در سرزمین پهناور اقوام بزرگی از آریائیان مثل مادها، پارسها، خوارزمیان، بلخیان، کراتیان همه آمدند و جمع شدند و یک دولت بزرگ را تشکیل دادند زیر سلطه مادها و هخامنشیان، این اقوام یک نوع توحید داشتند که زرتشت آن را بهتر کرده بود. نیروهای طبیعت رو مثل آب و باد و آتش و خاک رو به عنوان نیروهای ایزدی می دانستند، البته نباید فکر کرد که به پرستش آنها اقدام می کردند کما اینکه در شاهنامه این مسئله بسیار واضح آمده که:

نیا را همی بود آئین و کیش پرستیدن ایزدی بود پیش

نگویی که آتش پرستان بدند پرستنده پاک یزدان بدند

در آن گه بدی آتش خوب رنگ چو مر تازیان راست محراب سنگ

قلمرو دولت هخامنشیان پهناور بود. از آسیای میانه و رود سند در هندوستان تا رود نیل در مصر ورود دامون در اروپا را در برمی گرفت.

در بیش از 2500 سال پیش بود که حکومتی آزادیخواه توسط کوروش بنیان نهاده شد. وی از بزرگان قبیله پارس و از نوادگان هخامنش، بزرگ خاندان پارسها بودو با یکپارچه کردن و متحد کردن قبایل ماد و پارس، بزرگترین و مقتدرترین حکومت آن دوران را پدید آورد و این امپراتوری تازه تاسیس را به نام جد خود «هخامنش» «هخامنشیان» نامید.

کوروش بیش از 25 سال حکومت کرد و سرانجام در جنگی در سال 530 ق. م زخمی شد و درگذشت. آثاری از کاخها و بناهای دوره حکومت کوروش از جمله مقبره وی در پاسارگاد و یکی از پایتخت های هخامنشیان در 135 کیلومتری شمال شرقی شیراز باقی مانده است. پس از کوروش پسرش کمبوجیه بر تخت نشست که بعد از تصرف مصر در راه بازگشت به دلیل نامشخصی درگذشت و بعد از فوت وی داریوش پس عموی کوروش اوضاع نابسامان کشور را سروسامان بخشید. و در سال 521 ق.م قدرت را به طور کامل در دست گرفت و شوش را به پایتختی برگزید. داریوش در حدود سالهای 518 تا 520 ق.م فرمان ساخت مجموعه ای با شکوه را در دامنه کوه رحمت


دانلود با لینک مستقیم


تخت جمشید

تحقیق درمورد پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis 15 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis

 

هخامنشیان همچون نیاکان خود عادت به کوچ کردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یک جا به سر نمی‌بردند، بلکه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوای تازه و خنکی داشت .

این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند که « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار می‌رفتند، یکی پاسارگاد که در آن‌جا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد، و دیگری « پارسَه » که برای پاره‌ای تشریفات دیگر به کار می‌آمد.

این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار می‌رفت، و گور بزرگان و نام‌آوران آنان در آن‌جا بود و اهمیت ویژه‌ای داشتند؛ به عبارت دیگر، این‌ها مراکز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیکان، که نظر به اهمیت آیینی خود، مرکز ثقل بسیاری از حوادث بوده‌اند. البته از این دو تخت‌جمشید بیش‌تر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسکندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تکیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.

نام راستین این شهر پارْسَهْ بوده است که از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس می‌خواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت‌جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار کم آگاهی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده است، و در جریان‌های تاریخ سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته. به علاوه، احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به مکان‌های مذهبی رفت‌‌ وآمد کنند و در باب آن آگاهی‌هایی به دست آورند؛ همچنان که تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کم‌تر می‌توانستند در باب مشاهد و امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند. بعضی گمان کرده‌اند که در برخی از نوشته‌های یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.

پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )

نام مشهور غربی تخت‌جمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویران‌کننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به کار برده است (سُوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده‌‌ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آن‌جا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» می‌خواندند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده است، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی که این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْل‌‌مِنار (چهل‌منُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت، و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید پادشاه افسانه‌ای که ساختمان‌های پرشکوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند دانستند و کم‌کم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند.

صفه‌ ی پارسه

تخت‌جمشید بر روی صفه‌ای بنا شده است که کمی بیشتر از یکصد و بیست‌و پنج ‌هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متکی به صخره‌ای است که از سمت شرق پشت به کوه‌ میترا یا مهر (= کوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شکل آن را می‌توان یک چهار ضلعی دانست که ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی کتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی می‌دهد که در این مکان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.

کارهای ساختمانی تخت‌جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه می‌بایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن کوشک شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودیها را با خاک و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آن‌که این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند (این بست‌های فلزی را دزدان و سنگ‌ربایان کنده و برده‌اند؛ تنها تعداد کمی از آن‌ها را بر جای مانده‌اند). این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد پارسَه ( تخت جمشید ) Persepolis 15 ص