ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره منابع اعتباری

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره منابع اعتباری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

این احتمال وجود دارد که بسیاری از منابع اعتباری در دسترس برای مصرف کنندگان در دهه 1980 ممکن است بر گسترش آن تاثیر گذاشته باشد. با این وجود ضروری است تا بپذیریم که افزایش در رقم فراهم آوران منابع اعتباری ضرورتاً منجر به افزایش خودبخود در جذب تسهیلات نمیشود. یک پیش شرط در خصوص رشد اعتبارات مشتری، قابلیت پذیرش مشتری می‌باشد. فورتسکیو مسئله فوق را اینگونه توصیف نموده است:

اشیاء تغییر یافته‌اند چرا که شاید زنان خانه‌دار شمال بریتانیا بدلیل اعتبارات مشکوک سعی نمودن از ماشین لباسشویی که همسرانشان بصورت قسطی خریداری نمودند استفاده نکنند تا زمانی که آخرین پرداخت صورت گیرد. این نوع گرایش اکنون به تمایلات آمریکایی نزدیک می‌باشد. من ترجیح می‌دهد از خودرویی استفاده نمایم که برای آن هزینه‌ای متقبل نشوم بدین ترتیب هزینه آن برای خودرویی صرف می‌شود که ؟؟ همسرم با آرامش خاطر رانندگی میکند.

یک نکته مشابه در این جا توسط لویس مطرح شده است (43: 1982) زمانیکه او گرایشات خود را در این خصوص نمایان ساخته و انگیزه‌های مربوط به وام گرفتن نیز که تا حد وسیعی تغییر یافته است. وام گرفتن بنظر می‌رسد در این جا یک اقدام توأم با شرمندگی، پذیرش ضعف و مدارک مربوط به فقدان محدودیت بحساب نمی‌آید. یکی از دلایل عمده‌ای که لویس در خصوص افزایش اعتبار ذکر نمود آن است که مشتریان احساس امینت مالی بیشتری به دلیل ارائه مزایای بیمه بیکاری، مستمری و سایر کمکهای مالی می‌کنند. یک توصیف مشابه که در این جا توسط دورنمای فراهم آورنده خدمات مالی بدست آمده است توسط راسل توسعه یافته است. (1975). او بحث نمود که سطوح بالای استخدام، از طریق دخالت دولت در امور پولی و خط مشی مالی، بانکها را قادر می‌سازد تا به مشتریان برای پرداخت‌هایشان اعتماد نمایند. تاکنون بحث ما بر اعتبار مشتری متمرکز بوده است. با این وجود، بیشتر مباحث اخیر با افزایش بدهی مشتری مرتبط می‌باشند. در حالیکه ما می‌بایست کل اشکال اعتبارات را در حکم بدهی محاسبه نماییم. بیشتر مشتریان مشکلات چندانی در عمل بر اساس قراردادهای اعتباری‌شان ندارند. در اینجا می‌بایست میان میزان اعتبار و بدهی تمایز قایل شد. بدهی دلالت بر این دارد که افراد نسبت به مشکلات مالی که از طریق دیون معوقه و غفلت شکل می‌گیرد متعهد هستند. گزارش شورای ملی مشتریان در سال 1989 بیان می‌دارد که خانواده‌های انگلیسی بزرگترین مقروضین در اروپا محسوب می‌شوند چرا که آنها 20 درصد بدهی در مقایسه با شرکای فرانسوی و آلمانی را دارا هستند. می‌توان گفت آنها سه برابر مردم ایتالیا و هلند بدهی دارند. بریتانیا اساساً دارای نرخ بهره بالاتری برای وام گرفتن در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی می‌باشند. بالاترین نرخ بهره در بریتانیا نزدیک به بیست برابر بالاتر از سایر کشورهای اروپایی است. تعداد خانواده‌هایی که در سطح بالای قادر به پرداخت بدهی‌هایشان نبودند نیز در سطح وسیعی افزایش گسترده را در سراسر دهه 1980 نشان می‌دهد که از 3/1 میلیون در سال 1981 به 2 میلیون در سال 1989 رسیده است.

یک سری از یافته‌ها حکایت از افزایش در میزان بدهی مشتریان دارد. برت مود و کمپسون بر این تاکید داشته‌اند که آنها دو طبقه عمده را در این خصوص مطرح ساخته‌اند. از یک طرف در این جا مقروضین قرار دارند که دلایل آنها فقر و تغییر شرایط زندگی است و از طرف دیگر افرادی هستند که قادر به انجام مدیریت پولی نمی‌باشند.

نتایج انتخابی در این جا بر بستانکار متمرکز می‌باشد که یک دورنمای بزرگتری را برای فعالیتهای موسسات مالی در نظر می‌گیرد. مطابق با این نوع ارزیابی، موسسات مالی مسئول افزایش بدهی هستند. زیرا آنها باعث تشویق در جهت تعهدات اضافی میشوند که این مسئله نیز میزان پرداخت‌های اضافی را افزایش داده و برنامه‌های نامناسب در زمینه پرداخت‌های قسطی را به همراه دارد. در حقیقت، فرایند بدست آوردند اعتبار تا حدی شکل غیر رسمی را بخود گرفته است که معمولاً یک مطلوبیت کذایی و اغوا کننده را به همراه دارد. آن یک کیفیت ناشناخته‌ای را داراست که متقاضی را قادر می‌سازد تا صرفاً یک فرم درخواست را پر نمایند. در نتیجه درجه‌بندی ارائه سطح گسترده اعتبارات ارزیابی سطح مصاحبه با مدیر بانک یا سایر افراد ذیربط کاری اضافی شده است و افزایش در سطح اعتبار و بدهی از دهه 1980 در بریتانیا سیر صعودی داشته است. با این وجود سطح اعتبار مشتری به شکل وام‌های سقفی و موجودی کارت‌های اعتباری به عنوان نوک کوه یخ در رابطه با کل مقدار اعتبار گسترش یافته توسط موسسات مالی وجود دارد. کارت‌های اعتباری و وام‌های شخصی تنها برای 15 درصد از وام های شخصی را شامل میشود. بزرگترین اقلام اعتبار برای بیشتر افراد همان هزینه‌های مربوط به مناقصه می‌باشد. در بخش بعدی، گسترش فاینانس مناقصه، از طریق افزایش در سطح مالکیت خانه بدست خواهد آمد.

دموکراسی مالکیت دارای؟ سطح رشد مالکیت خانه در دهه 1980

محاسبات مربوط به مالکیت خانه تقریباً تا 65 درصد از شرایط مربوط به خانه‌دار شدن در بریتانیا را شامل میشود. این درجه با 43 درصد در آلمان غربی، 85 درصد در اسپانیا، 51 درصد در فرانسه مقایسه می‌شود (اپوانس 1988، هولمز 1992). مالکیت خانه در بریتانیا در طول دهه 1980 در خصوص نسبت افرادی که صاحب خانه میشوند و در خصوص ارزش گرو (رهن) وام داده شده به خریداران افزایش یافته است. دلایل مربوط به افزایش مالکیت خانه همواره مورد بحث می‌باشد.

مطابقت‌ کننده‌ها در ساندرز (1990) و نمونه مربوط به مالکان خانه در چهار مورد در بریتانیا در سال 1987 نشان دادند که چرا آنها بعنوان مالکان- مستأجران خانه انتخاب شدند. با این وجود، بندرت می‌تواند دلایل ذکر شده را بصورت مستقل از سطح مالکیت خانه در نظر گرفت و نیز این که دارایی بعنوان دارایی ارزشمند با توجه به کسب سرمایه قابل توجه مد نظر قرار داد.

تا حدی می‌توان گفت افزایش اخیر در مالکیت خانه از طریق خصوصی سازی خانه‌های دولتی قابل توصیف می‌باشد. حق خریداری مسکن با منبع موثق داخلی بعنوان نتیجه قانون مسکن سال 1980 محسوب میشود و قانون حق مستاجر (اسکاتلند) 1980، این نگرش را در میان مستاجران بوجود آورد که آنها می‌توانند جهت ؟؟ شرایط اجاره از یک دوره حداقل سه ساله استفاده نمایند. به دنبال قانون کنترل ساختمان و مسکن، سال 1985 دوره ارزیابی به دو سال کاهش یافت. بین سالهای 1980 و 1982، فروش منبع داخلی و مسکن ؟؟ از رقم 93000 به 228000 بطور


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره منابع اعتباری

دانلود مقاله کامل درباره نقش انگیزش در یادگیری بسیاری از معلمین ویژگی

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره نقش انگیزش در یادگیری بسیاری از معلمین ویژگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

نقش انگیزش در یادگیری بسیاری از معلمین ویژگی¬های دانش آموزان خوب را در خصوصیاتی نظیر سخت¬کوشی، همکاری و علاقه¬مندی می¬دانند و بعضی از آنان این ویژگی¬ها را به داشتن انگیزش دانش آموز منحصر می¬کنند. بسیاری از معلمان از دانش¬آموزان سخت¬کوشی صحبت می¬کنند که تر م تحصیلی را آهسته، ولی پیوسته به پایان می¬رسانند [1] (اسپالدینگ، ترجمه نائینیان و بیابانگرد، 1377، ص3). پژوهش¬ها نیز نشان داده است که انگیزش دانش آموزان در یادگیری از اهمیت مطلوب¬تری نسبت به هوش برخوردار است.

همچنین در باره تأثیر انگیزش بریادگیری پژوهش¬ها نشان می¬دهد که انگیزش قوی به یادگیری استوار و انگیزش کم به یادگیر کم منجر می¬شود. [2] (سیف، 1367، ص347) در واقع انگیزش موتور محرک تلاش و فعالیت برای یادگیری است. انگیزش میزان یادگیری دانش آموزان را به حد اکثر می¬رساند. دانش آموز بی¬انگیزه نه تنها رغبتی به درس خواندن و یادگیری نشان نمی¬دهد، بلکه با بی¬تفاوتی و بی¬توجهی خود چه بسا برای کارکردن دانش آموزان دیگر در کلاس نیز مزاحمت ایجاد می¬کند. در این مورد یک ضرب المثل انگلیسی وجود ددارد که می¬گوید شما می¬توانید اسبی را که تشنه است تا کنار آب بکشانید، اما نمی-توانید به نوشیدن آب وادارش کنید . مسئله انگیزش در مورد دانش آموزان نیز همین وضع را دارد (به نقل از کریمی، 1385، ص160)..یعنی ما باید دانش آموز را تشنه یادگیری کنیم، زیرا با این کارخود او به دنبال یادگیری خواهد رفت به این نکته باید توجه داشت که هر چند در امر آموزش انگیزه نقش مهمی دارد، اما این گونه نیست که بدون انگیزه نتوان در فرد یادگیری ایجاد کرد[3] (گانیه، 1373، ص411).در این زمینه آزوبل می¬نویسد: بین انگیزش و یادگیری رابطه دوسویه است نه یک سویه، ‌لزومی ندارد که فعالیت-های یادگیری را به تعویق اندازیم تا اینکه علایق و انگیزه¬ها رشد یابند غالبا بهترین را ه برای آموزش به یک دانش¬آموز بدون انگیزش این است که حالت انگیزشی او موقتا نادیده گرفته شود و تا آنجا که ممکن است به طور مؤثر به او آموزش داده شود (همان، ص411).با توجه به اهمیت بحث انگیزش در یادگیری در این متن می¬کوشیم با تعریف آن به طرح نظریه¬های موجود در این حوزه پرداخته و برخی از راهکارهای ایجاد انگیزه در یادگیری مبتنی بر این نظریه¬ها را اشاره خواهیم کرد:

تعریف انگیزشانگیزش اسم مصدر از انگیزیدن بوده و در لغت به معنای تحریک، ترغیب، تحریض و هیجان آمده است. دکتر سیف در کتاب روانشناسی پرورشی واژه انگیزش را این گونه توضیح داده است: ‹واژه انگیزش در انگلیسی از کلمه لاتین Mover (حرکت دادن) گرفته شد ه است . این اصطلاح همان گونه که از معنای رایج آن برمی¬آید به علت و چرایی رفتار اشاره دارد.(سیف، 1374، ص336)انگیزش را می¬توان به عنوان عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارنده رفتار تعریف کرد. (سیف‏، 1382، ص349)به زبان ساده انگیزش چیزی است که فرد را به پیش رفتن وا می¬دارد، در حال پیش رفتن نگه می¬دارد و تعیین می¬کند که به کجا سعی باید کرد رفت[4] (اسلاوین، 1385، ص360).روانشناسان، انگیزش را عامل درونی می¬دانند[5] که رفتار شخص را تحریک می¬کند و در جهت معین سوق می¬دهد و آن را هماهنگ می¬سازد. این نکته نیز مورد اتفاق است که انگیزه سازه¬ای است که به طور مستقیم قابل مشاهده و اندازه گیری نیست، ولی وجود آن از رفتار شخص استنباط می¬شود. (موری، 1354، ص13)اصطلاح انگیزه غالبا با انگیزه مترادف به کار می¬رود با این حال می¬توان انگیزه را به عنوان حالت مشخصی که سبب ایجاد رفتاری معین می¬شود، تعریف کرد. به سخن دیگر انگیزه اصطلاحی دقیق¬تر از انگیزش است. انگیزش عمل کلی مولد رفتار است، اما انگیزه حالت اختصاصی رفتار خاص است. (سیف، 1376، ص337)

نظریه¬های انگیزش در یادگیریچون انگیزش نیز مانند بسیاری از مفاهیم روانشناسی، مفهومی انتزاعی است. طبیعی است که صاحب نظران در مورد اهمیت و انواع آن اتفاق نظر نداشته باشند[6] به همین جهت نظریه-های معروف روانشناسی یعنی نظریه رفتاری، نظریه شناختی، نظریه انسان¬گرایی رویکرد اجتماعی هر یک در باره انگیزش حرف¬هایی برای گفتن دارند و توجیه¬های متفاوتی برای آن ارائه کرده¬اند. در این قسمت اظهار نظرهای این سه نظریه در باره انگیزش را اشاره خواهیم کرد.

رویکرد رفتاری¬نگر به انگیزش رفتارگراها سعی کرده¬اند بدون سازه فرضی، ارتباط سببی و کارکرد بین عوامل عینی مشاهده شده (محرک و پاسخ) را مشخص کنند . بعدها این فرضیه ارائه شد که بین محرک و پاسخ یک متغیر فرضی رابط یا متغیر ارگانیزمی وجود دارد (خدا پناهی، انگیزش و هیجان 1376، ص13).[7]رفتارگرایان در توجیه خود از انگیزش آن را حاصل عوامل بیرونی می¬دانند و به همین جهت سخن از انگیزش بیرونی کرده¬اند. انگیزش بیرونی به انگیزشی اطلاق می¬شود که حاصل عواملی بیرون از خود یادگیرنده است. چشم انداز رفتاری بر پاداش و تنبیه¬های بیرونی به عنوان کلید تعیین انگیزش دانش آموز، تأکید می¬کند. مشوق¬ها، محرک¬ها یا رویدادهای مثبت یا منفی هستند که می¬توانند رفتار دانش آموز را برانگیزند. مدافعان استفاده از مشوق¬ها تأکید می¬کنند که آنها علاقه یا هیجان را به کلاس می¬افزایند و توجه را به رفتار مناسب معطوف می¬کنند و از رفتار نامناسب باز می¬دارند. این مشوق¬ها در کلاس درس می¬تواند نمره¬های عددی، رتبه¬ای، دادن جوایز و پیشرفت یا اجازه برای انجام فعالیتی خاص باشد. چنانکه می¬دانیم رفتاری که تقویت شود احتمال تکرار آن افزایش می¬یابد . تحسین معلم چهره بشاش او و نمره¬های خوبی که به کارهای مورد قبول شاگردان می¬دهد همگی پاداش¬هایی هستند ک احتمال افزایش آن رفتار یعنی ارائه کار قابل قبول را فراهم می¬کنند (کریمی، 1385، ص165). از آنچه گفته شد بر می¬آید که اثر بخش بودن رویکرد رفتاری به انگیزش قوی، وابستگی به تقویت کننده¬ای مؤثر دارد.

نظریه انسانی نگر به انگیزشانگیزش از دیدگاه انسان¬گرایی به عنوان نیرویی فعال تلقی می¬شود که باعث می-شود همه انسان¬ها رشد کنند و تحول یابند. انگیزش چیزی بیرونی نیست که معلم برای یک دانش¬آموز یا یک کلاس انجام می¬دهد، بلکه پرورش یک تمایل مثبت از پیش موجود و فراهم کردن امکان رشد، توسعه و یکپارچه کردن تجربه¬هایی تازه است. هر فردی دارای یک (اصل نمو)[8] درونی است که همة رفتارهای انسان را هدایت می¬کند و به آن نیرو می¬دهد (کریمی، 1385، ص175).دو عنصر از عناصر آموزش یادگیری برای انسان¬گراها اساسی است. این دو عامل عبارتند از: رابطه شاگرد - معلم و جو کلاسی. .معلمان حمایت¬گر و دلسوز معتقدند که دانش¬آموز به عنوان یک فرد مهم است، ‌و مطالب درسی را به نحوی به دانش¬آموز ارائه می¬دهند که برای هر دانش¬آموز شخصا معنی¬دار باشد و در هر کاری که در کلاس می¬کنند رفاه عاطفی دانش¬آموزان را در نظر می¬گیرند (کریمی، 1385،ص176).

انگیزش به صورت سلسه مراتبی از نیازها در رویکرد انسان گرایانه چون بر رشد توانایی¬های فرد و آزادی انتخاب سرنوشت تأکید می¬شود ارضای نیازهای اساسی مهم¬ترین انگیزه رفتاری است. مهم¬ترین نیازهای اساسی بر اساس طبقه بندی مزلو عبارتند از :نیازهای فیزیولوژیکی: گرسنگی، تشنگی و خواب،نیاز به ایمنی: اطمینان از بقا، مانند: محافظت شدن ا ز جنگ و جنایت نیاز به عشق و تعلق: ایمنی عاطفه و مورد توجه دیگران بودن نیاز به احترام: احساس خوب در بارة خود داشتن و نیاز به خود شکوفایی: تحقق توانایی¬های خودمطابق با تقسیم مزلو بالاترین نیاز، نیاز به خودشکوفایی زمانی رخ می¬دهد که نیاز¬های سطح پایین تا حدی ارضا شده باشند، اما دیده شده در بسیاری از اوقات این نیازها بدون ترتیب مطرح شده، ارضا می¬شوند. برای مثال برخی دانش¬آموزان نیازهای شناختی¬شان برآورده شده در حالی که نیاز به عشق و تعلق را تجربه نکرده¬اند (اسلاوین، 1385، ص405 ).

رویکرد شناختی به انگیزش برخلاف نظریه¬های رفتاری روانشناسان شناختی انگیزش را به صورت پاسخی در برابر نیازهای درونی در نظر می¬گیرند و بنابراین از انگیزش درونی سخن می¬گویند. انگیزش درونی عبارت است از: پاسخی که به نیازهایی که دردرون یادگیرنده است از قبیل: کنجکاوی ، نیاز به دانستن و احساس قابلیت و رشد داده می¬شود.

انگیزش پیشرفت یکی از نیازهایی که پژوهش¬های زیادی را به خود اختصاص داده نیاز به پیشرفت یا انگیزه پیشرفت است. گیج و برلاینر انگیزه پیشرفت را به صورت یک میل یا علاقه به موفقیت کلی یا موفقیت در یک زمینه فعالیت خاص تعریف کرده¬اند. پژوهش¬هانشان داده¬اند. افراد از لحاظ این نیاز باهم تفاوت زیادی دارند بعضی افراد دارای انگیزه سطح بالایی هستند و در رقابت با دیگران و در کارهای خود، ‌برای کسب موفقیت به سختی می¬کوشند، بعضی دیگر انگیزه چندانی به پیشرفت و موفقیت ندارند و از ترش شکست آماده خطر کردن برای کسب موفقیت نیستند ( سیف، 1382، ص 357).انگیزش پیشرفت به عنوان سایقی تعریف شده است که به یادگیری تکالیف درسی سرعت می¬بخشد تا شخص با کیفیت یافتن و موفقیت، ‌افتخار کسب کند. نیاز به پیشرفت با انگیزة‌اجتناب از شکست تعدیل می¬شود (کریمی، ص 167).

نظریه برانگیختگیاصطلاح برانگیختگی به حالت تهییج ،‌توجه یا گوش به زنگ بودن اشاره می¬کند. برانگیختگی از معدود متغیرهای انگیزشی است که برای آن شاخص¬های قابل مشاهده و قابل اندازه گیری فیزیولوژکی وجود دارد. معلم در کلاس درس نقش یک محرک را بازی می¬کند و میزان تحریکاتی را که یادگیرندگان دریافت می¬کنند تاحدودی زیادی در اختیار دارد . معنی¬دار بودن مطالب،پیچیدگی وسهولت گفتارهای معلم، طرز نگاه کردن و کیفیت نوشته¬های او بر روی تابلو همه به طور مستقیم توجه بر می¬انگیزد. همچنین معلم ممکن است از طریق ارائه مطالب کسل کننده و روش یکنواخت آموزشی سطح برانگیختگی دانش آموزان را پایین آورد. از آنجا که سطح برانگیختگی با معنی¬داری، تازگی و پیچیدگی محرکات نسبت مستقیم دارد. هر نوع تغییر در رفتار معلم که منجر به افزایش این عامل شود توجه دانش آموزان را بالا خواهد برد. (سیف ، 1383،‌ص358)

نظریه نسبت¬دادننخستین فرض اساسی نظریه اسناد این است که جستجو برای درک و فهم امور و عامل رویدادها، مهم¬ترین منبع انگیزشی انسان است. نظریه اسناد کوششی است برای ارائه علت یا دلیل وقوع رویدادها یا تجربه¬های شخصی. بنا بر این نظریه اسناد به علت¬هایی که فرد برای رویدادها یا نتایج اعمالش به ویژه کسب موفقیت یا مواجهه با شکست، بر می¬گزیند اشاره دارد (سیف،1382، ص362).در روانشناسی تربیتی نظریه اسناد تلاش دارد تا تبین¬های دانش¬آموزان را برای موفقیت و شکست¬های آنان در موقعیت¬های کلاسی به طور نامداری توصیف کند. واینر دریافت که اسنادها در الگوهایی کلی جای


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش انگیزش در یادگیری بسیاری از معلمین ویژگی

تحقیق درمورد بسیاری از بچه ها عاداتی دارند که آزاردهنده است

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد بسیاری از بچه ها عاداتی دارند که آزاردهنده است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

 

    بسیاری از بچه ها عاداتی دارند که آزاردهنده است. این پنج عادت معمول آنهاست که والدین از آن شکایت می کنند: ناخن جویدن، مکیدن شست، پیچیدن مو، دست کردن در بینی و نگه داشتن نفس. شاید عادات فرزندتان، شما را اذیت یا نگران کند، اما آرام باشید. در بیشتر موارد یک عادت تنها مرحله ای در فرآیند رشد طبیعی است و علتی برای نگرانی وجود ندارد.    * عادت چیست     عادت یک نمونه از رفتار است که تکرار می شود و فرد معمولاً از وجود آن آگاه نیست. اگرچه خوشبختانه بچه ها از رفتار خود آگاه نیستند اما در مورد والدین این طور نیست. اگر فرزند کوچک شما معمولاً یک دستش را در دهانش می چپاند و دست دیگرش را در موهایش حلقه می زند، احتمالاً این مسئله شما را دو برابر اذیت می کند، اما این تعجب آور نیست. عادات، تمایل دارند که به صورت گروهی و دسته ای با هم نمایان شوند.    * ناخن جویدن    اگر انگشتان خیس کودک و خرده های ناخن روی زمین برای شما آشناست، بدانید که در این زمینه تنها نیستید! یکی از معمول ترین عادات بچگی جویدن ناخن یا دست کردن در بینی است. بعضی از تحقیقات نشان داده اند ۳۰ تا ۶۰ درصد بچه های بین سنین ۵ تا ۱۰ سال، یک یا بیش از یک ناخن را می جوند، همچنان که ۲۰ درصد نوجوانان این کار را انجام می دهند. (این عادت در کودکان پیش دبستانی کمتر معمول است). گاهی اوقات، یک کودک شاید ناخن پایش را هم بخورد.دختران و پسران به طور مساوی مستعد بروز این عادت در سال های اولیه زندگی خود هستند، اگرچه، هر چه بزرگتر می شوند، پسران تمایل بیشتری به ناخن جویدن دارند.    * پیچیدن مو    اکثر کودکانی که موی خود را تاب می دهند، نوازش می کنند یا می کشند، دختران هستند. تاب دادن مو ممکن است در سال های اولیه کودکی نمایان شود و شاید مقدمه و سرآغازی باشد برای کشیدن مو که ممکن است برای کودک مضر باشد. بیشتر کودکانی که موی خود را می پیچند و یا می کشند، وقتی بزرگتر می شوند عادت خود را ترک می کنند، اما کسانی که این عادت را ترک نمی کنند، اصلاح رفتارشان می تواند به ترک عادت کمک کند. اگرچه برای کسانی که کشیدن موی خود را از نوجوانی آغاز می کنند ترک این عادت سخت تر است و شاید این نشانه ای از اضطراب، افسردگی و یا بی نظمی ناخواسته ناشی از وسواس باشد.    * دست کردن در بینی    دست کردن در بینی که به شکل عادت در می آید، اگرچه معمولاً در کودکی آغاز می شود، اما احتمالاً تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. اگر سخت باور می کنید، نتایج مطالعه بر ۱۹۹۵ نفر از بزرگسالان را ملاحظه کنید. این مطالعه نشان می دهد ۹۱ درصد آنها دست در بینی خود می کنند و نزدیک ۸ درصد از آنها آن را می خورند!    * مکیدن شست    محبوبیت شست به عنوان انگشت انتخابی برای مکیدن این را می رساند که خوش طعم تر از انگشت اشاره است اما برتری شست به عنوان انتخاب تصادفی از آنجا ناشی می شود که شست وقتی داخل دهان می شود با حرکات تصادفی نوزاد ارتباط برقرار می کند. همچنین بعضی از بچه ها انگشتان، دست ها و یا کل مچ خود را علاوه بر شست یا به جای آن می مکند. اغلب کسانی که شست خود را می مکند کودکان کم سال هستند.    در حقیقت در همه جا از یک چهارم تا نیمی از کودکان دو تا چهار ساله شست های خود را می مکند. بیشتر کودکان برای رسیدن به آرامش و راحتی، شست خود را می مکند. اما تکرار یا زیاد شدن مکیدن شست بعد از چهار تا ۶ سالگی می تواند مشکلاتی از جمله مشکلات دندانی، عفونت شست یا انگشت و یا مورد تمسخر قرار گرفتن را ایجاد کند.    * حبس کردن نفس    اگر کودک دوساله شما عادت دارد که تهدید کند: «نفسم را نگه می دارم تا سیاه شوم.» این می تواند برای به دست آوردن چیزی که می خواهد، تجربه خطرناکی باشد. اگرچه این رفتار، رفتار معمولی است و معمولاً از شش تا ۱۸ ماهگی شروع می شود و به ندرت تا سنین شش تا هفت سالگی باقی می ماند اما بیشتر هشداری برای والدین است تا خطری برای کودک.    حبس کردن نفس یک بازتاب است که معمولاً با گریه کردن به علت یک جراحت کوچک، عصبانیت، ترس یا درماندگی شروع می شود. در بعضی موارد، کودک به قدری نفس خود را حبس می کند که از حال می رود و گاهی ممکن است دچار حمله کوتاهی شود. حمله ای که نتیجه حبس نفس است به تنهایی خطرناک نیست، مگر این که کودک هنگام افتادن زخمی شود. با پزشک کودک خود صحبت کنید تا مطمئن شوید اگر غش و یا حمله به کودک دست داد، برای او خطرناک نخواهد بود.    برای والدین مهم است که بدانند چگونه به این رویداد واکنش نشان دهند و آیا ترس آنها این رفتار کودک را قوی تر می کند یا خیر. والدین شاید احتیاج داشته باشند بدانند چگونه محدودیت هایی برای فرزند خود تعیین و خود بر ترس ها و اضطراب های ناشی از حبس تنفس غلبه کنند.    * چه چیزهایی در ایجاد یک عادت مؤثر است     چرا انگشتان پسر شما همیشه در دهانش است یا موهای دخترتان به شکل پروانه بالای سرش پیچیده است کارشناسان اعتراف می کنند همیشه مطمئن نیستند که چه چیز موجب بروز عادت می شود، اما عادت رفتاری آموخته شده است که نتیجه ای مثبت را برای فرزند فراهم می کند. عادات شاید به عنوان یک تفریح برای کودک افسرده یا بیشتر به عنوان یک سیستم تقلیدی برای آرام کردن اضطراب باشد. بار دیگری که شما شاهد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بسیاری از بچه ها عاداتی دارند که آزاردهنده است

تحقیق درمورد منابع اعتباری

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد منابع اعتباری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

این احتمال وجود دارد که بسیاری از منابع اعتباری در دسترس برای مصرف کنندگان در دهه 1980 ممکن است بر گسترش آن تاثیر گذاشته باشد. با این وجود ضروری است تا بپذیریم که افزایش در رقم فراهم آوران منابع اعتباری ضرورتاً منجر به افزایش خودبخود در جذب تسهیلات نمیشود. یک پیش شرط در خصوص رشد اعتبارات مشتری، قابلیت پذیرش مشتری می‌باشد. فورتسکیو مسئله فوق را اینگونه توصیف نموده است:

اشیاء تغییر یافته‌اند چرا که شاید زنان خانه‌دار شمال بریتانیا بدلیل اعتبارات مشکوک سعی نمودن از ماشین لباسشویی که همسرانشان بصورت قسطی خریداری نمودند استفاده نکنند تا زمانی که آخرین پرداخت صورت گیرد. این نوع گرایش اکنون به تمایلات آمریکایی نزدیک می‌باشد. من ترجیح می‌دهد از خودرویی استفاده نمایم که برای آن هزینه‌ای متقبل نشوم بدین ترتیب هزینه آن برای خودرویی صرف می‌شود که ؟؟ همسرم با آرامش خاطر رانندگی میکند.

یک نکته مشابه در این جا توسط لویس مطرح شده است (43: 1982) زمانیکه او گرایشات خود را در این خصوص نمایان ساخته و انگیزه‌های مربوط به وام گرفتن نیز که تا حد وسیعی تغییر یافته است. وام گرفتن بنظر می‌رسد در این جا یک اقدام توأم با شرمندگی، پذیرش ضعف و مدارک مربوط به فقدان محدودیت بحساب نمی‌آید. یکی از دلایل عمده‌ای که لویس در خصوص افزایش اعتبار ذکر نمود آن است که مشتریان احساس امینت مالی بیشتری به دلیل ارائه مزایای بیمه بیکاری، مستمری و سایر کمکهای مالی می‌کنند. یک توصیف مشابه که در این جا توسط دورنمای فراهم آورنده خدمات مالی بدست آمده است توسط راسل توسعه یافته است. (1975). او بحث نمود که سطوح بالای استخدام، از طریق دخالت دولت در امور پولی و خط مشی مالی، بانکها را قادر می‌سازد تا به مشتریان برای پرداخت‌هایشان اعتماد نمایند. تاکنون بحث ما بر اعتبار مشتری متمرکز بوده است. با این وجود، بیشتر مباحث اخیر با افزایش بدهی مشتری مرتبط می‌باشند. در حالیکه ما می‌بایست کل اشکال اعتبارات را در حکم بدهی محاسبه نماییم. بیشتر مشتریان مشکلات چندانی در عمل بر اساس قراردادهای اعتباری‌شان ندارند. در اینجا می‌بایست میان میزان اعتبار و بدهی تمایز قایل شد. بدهی دلالت بر این دارد که افراد نسبت به مشکلات مالی که از طریق دیون معوقه و غفلت شکل می‌گیرد متعهد هستند. گزارش شورای ملی مشتریان در سال 1989 بیان می‌دارد که خانواده‌های انگلیسی بزرگترین مقروضین در اروپا محسوب می‌شوند چرا که آنها 20 درصد بدهی در مقایسه با شرکای فرانسوی و آلمانی را دارا هستند. می‌توان گفت آنها سه برابر مردم ایتالیا و هلند بدهی دارند. بریتانیا اساساً دارای نرخ بهره بالاتری برای وام گرفتن در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی می‌باشند. بالاترین نرخ بهره در بریتانیا نزدیک به بیست برابر بالاتر از سایر کشورهای اروپایی است. تعداد خانواده‌هایی که در سطح بالای قادر به پرداخت بدهی‌هایشان نبودند نیز در سطح وسیعی افزایش گسترده را در سراسر دهه 1980 نشان می‌دهد که از 3/1 میلیون در سال 1981 به 2 میلیون در سال 1989 رسیده است.

یک سری از یافته‌ها حکایت از افزایش در میزان بدهی مشتریان دارد. برت مود و کمپسون بر این تاکید داشته‌اند که آنها دو طبقه عمده را در این خصوص مطرح ساخته‌اند. از یک طرف در این جا مقروضین قرار دارند که دلایل آنها فقر و تغییر شرایط زندگی است و از طرف دیگر افرادی هستند که قادر به انجام مدیریت پولی نمی‌باشند.

نتایج انتخابی در این جا بر بستانکار متمرکز می‌باشد که یک دورنمای بزرگتری را برای فعالیتهای موسسات مالی در نظر می‌گیرد. مطابق با این نوع ارزیابی، موسسات مالی مسئول افزایش بدهی هستند. زیرا آنها باعث تشویق در جهت تعهدات اضافی میشوند که این مسئله نیز میزان پرداخت‌های اضافی را افزایش داده و برنامه‌های نامناسب در زمینه پرداخت‌های قسطی را به همراه دارد. در حقیقت، فرایند بدست آوردند اعتبار تا حدی شکل غیر رسمی را بخود گرفته است که معمولاً یک مطلوبیت کذایی و اغوا کننده را به همراه دارد. آن یک کیفیت ناشناخته‌ای را داراست که متقاضی را قادر می‌سازد تا صرفاً یک فرم درخواست را پر نمایند. در نتیجه درجه‌بندی ارائه سطح گسترده اعتبارات ارزیابی سطح مصاحبه با مدیر بانک یا سایر افراد ذیربط کاری اضافی شده است و افزایش در سطح اعتبار و بدهی از دهه 1980 در بریتانیا سیر صعودی داشته است. با این وجود سطح اعتبار مشتری به شکل وام‌های سقفی و موجودی کارت‌های اعتباری به عنوان نوک کوه یخ در رابطه با کل مقدار اعتبار گسترش یافته توسط موسسات مالی وجود دارد. کارت‌های اعتباری و وام‌های شخصی تنها برای 15 درصد از وام های شخصی را شامل میشود. بزرگترین اقلام اعتبار برای بیشتر افراد همان هزینه‌های مربوط به مناقصه می‌باشد. در بخش بعدی، گسترش فاینانس مناقصه، از طریق افزایش در سطح مالکیت خانه بدست خواهد آمد.

دموکراسی مالکیت دارای؟ سطح رشد مالکیت خانه در دهه 1980

محاسبات مربوط به مالکیت خانه تقریباً تا 65 درصد از شرایط مربوط به خانه‌دار شدن در بریتانیا را شامل میشود. این درجه با 43 درصد در آلمان غربی، 85 درصد در اسپانیا، 51 درصد در فرانسه مقایسه می‌شود (اپوانس 1988، هولمز 1992). مالکیت خانه در بریتانیا در طول دهه 1980 در خصوص نسبت افرادی که صاحب خانه میشوند و در خصوص ارزش گرو (رهن) وام داده شده به خریداران افزایش یافته است. دلایل مربوط به افزایش مالکیت خانه همواره مورد بحث می‌باشد.

مطابقت‌ کننده‌ها در ساندرز (1990) و نمونه مربوط به مالکان خانه در چهار مورد در بریتانیا در سال 1987 نشان دادند که چرا آنها بعنوان مالکان- مستأجران خانه انتخاب شدند. با این وجود، بندرت می‌تواند دلایل ذکر شده را بصورت مستقل از سطح مالکیت خانه در نظر گرفت و نیز این که دارایی بعنوان دارایی ارزشمند با توجه به کسب سرمایه قابل توجه مد نظر قرار داد.

تا حدی می‌توان گفت افزایش اخیر در مالکیت خانه از طریق خصوصی سازی خانه‌های دولتی قابل توصیف می‌باشد. حق خریداری مسکن با منبع موثق داخلی بعنوان نتیجه قانون مسکن سال 1980 محسوب میشود و قانون حق مستاجر (اسکاتلند) 1980، این نگرش را در میان مستاجران بوجود آورد که آنها می‌توانند جهت ؟؟ شرایط اجاره از یک دوره حداقل سه ساله استفاده نمایند. به دنبال قانون کنترل ساختمان و مسکن، سال 1985 دوره ارزیابی به دو سال کاهش یافت. بین سالهای 1980 و 1982، فروش منبع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد منابع اعتباری