ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اسلام و سینما

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد اسلام و سینما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسلام و سینما


تحقیق در مورد اسلام و سینما

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه4

 

اسلام و سینما

هدف‌ از طرح‌ این‌ بحث‌ این‌ است‌ که‌ ببینیم‌: ارزیابی‌ سینما در کدام‌یک‌ از حوزه‌های‌ معرفت‌ دینی‌ ممکن‌ است‌؟ برای‌ پاسخ‌دادن‌ به‌ این‌ سؤال‌، ابتدا باید به‌ برخی‌ نظرات‌ که‌ جسته‌گریخته‌ درباره‌ی‌ سینمای‌ دینی‌ گفته‌ شده‌ است‌، اشاره‌ای‌ بشود.

بعضی‌ مبحث‌ «دین‌ و سینما» را بی‌حاصل‌ می‌دانند، زیرا اصولاً «سینمای‌ دینی‌» را «موجود» نمی‌دانند و اضافه‌شدنِ صفت‌ دینی‌ را به‌ سینما، کاری‌ توهمّی‌ و زائد می‌شمارند. اینان‌ می‌گویند سینما «هنر» است‌ و هنر خود تجلّی آفرینندگی‌ و لطافت‌ روح‌ بشری‌ است‌ و در ذاتِ «هنر»، مرتبه‌ی‌ خلیفة‌اللّهی انسان‌ بروز می‌کند و به‌ همین‌ دلائل‌، هنر خود هم‌عرضِ دین‌ و بلکه‌ برتر از آن‌ است‌. این‌ افراد معتقدند دین‌ در عینی‌ترین‌

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسلام و سینما

تحقیق در مورد اصول تربیت از دیدگاه اسلام

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد اصول تربیت از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصول تربیت از دیدگاه اسلام


تحقیق در مورد اصول تربیت از دیدگاه اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه18

 

فهرست مطالب

 

ضرورت و فایده‏ى اصل تربیتى

 

ارتباط اصول با دیگر عناصر نظام تربیتى

منابع اکتشاف اصول تربیت اسلامى

اصول تربیت

  1. اصل تعبّدمدارى
  2. زندگى محورى

اصول تربیت از دیدگاه اسلام

چکیده

 

این مقاله، پس از تعریف اصل و بیان ضرورت آن در مباحث تعلیم و تربیت، به ویژگى‏هاى حاکم بر اصول تربیتى مى‏پردازد، و سپس اصولى از قبیل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربى‏محورى، زندگى محورى، فردمحورى، عمل‏گرایى، اخلاق‏مدارى، سعى‏محورى، اعتدال‏گرایى، محبت‏محورى، نظارت‏مدارى، خوف و رجا، مرگ‏اندیشى، آخرت‏اندیشى و آرمان‏گرایى را مورد بررسى قرار مى‏دهد و در پایان به دست‏آوردهاى تربیتى این اصول مى‏پردازد.

واژه‏هاى کلیدى: اصول تربیتى، تعلیم و تربیت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسان‏شناسى.

 

مقدمه

 

وجود اصول و قواعد کلّى در مناسبات انسانى و مرجعیت آن براى تفسیر رفتارها آن‏چنان آشکار است که غالباً نیازى به بیان تشریحى آن وجود ندارد. بدیهى است که هیچ کنش و واکنش انسانى نمى‏تواند در خلأ و بدون ضابطه‏اى مشخص آغاز، و بى‏هدف پایان پذیرد. رفتارهاى یکسان زیادى مى‏توان یافت که خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مى‏شوند و احتمالاً نتایج مختلفى نیز به بار مى‏آورند.

 

امر تربیت که یکى از زمینه‏هاى مهم در مناسبات انسانى است نیز از این قاعده مستثنا نیست. نحله‏ها و مکاتب تربیتى هیچ‏گاه خود را فارغ از چارچوب‏هاى بنیادین و اصول نظرى معرفى نمى‏کنند. حتى مکتب‏هایى چون رفتارگرایى، که بر رفتار تأکید مى‏کنند و اهداف کلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقیق نمى‏دانند، نیز هرگز ادعایى در شکستن حصر قواعد و اصول کلى حاکم بر رفتار را ندارند؛ چرا که پذیرش همین قواعد و اصول کلى سبب امتیاز و تشخیص مکاتب تربیتى و جدایى آنها از یکدیگر مى‏شود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربیتى ریشه در نوع انسان‏شناسى مختلف دارد و هدفها، تعیین‏کننده نوع روشهاى تربیتى‏اند. بنابراین، مى‏توان هماهنگى اصول را با مبانى انسان‏شناسى از طریق هدف و غایت‏شناسى کاملاً توجیه کرد. به بیانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است که همواره از زوایاى درک موقعیت انسان در جهان بر اساس رویکردهاى گوناگون به او و جهان دریافت شده است. با توجه به آنچه بیان شد، حداقل مفاهیمى که در دستور کار هر مکتب تربیتى قرار مى‏گیرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهیم مزبور و درک نحوه ارتباط آنها نسبت به یکدیگر و کارکرد متمایز هر یک در زمینه‏ى تربیت، ما را به ساخت چارچوب یا نظام تربیتىِ مشخص رهنمون مى‏سازد؛ چارچوبى که فرایند تربیت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخص‏هاى آن، نایل مى‏شود.

مفهوم «اصل» در قلمرو تربیت

 

ارائه‏ى تعریفى نسبتا جامع از اصل، مبتنى بر شناخت روابط موجود میان عناصر تشکیل‏دهنده‏ى نظام تربیتى است. شاید نفى ویژگى عناصر دیگر تشکیل‏دهنده‏ى نظام از اصل، زمینه‏ى مناسب‏ترى را براى شناخت آن فراهم آورد. اصلْ


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصول تربیت از دیدگاه اسلام

تحقیق در مورد اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی


تحقیق در مورد اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه24

اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

* فرهنگ سیاسی ایرانیان به لحاظ تاریخی – دینی چه مشخصه ها و مشکلاتی و محدودیت هایی دارد ؟

پیش از دوران جدید تاریخ بشر که تاریخ تمدن و استیلای آن است و یافت مدار ذهن و زندگی مردمان بوده است و در این مورد میان شرق و غرب تفاوتی نیست. در غرب مسیحیت میهمان تمدن شد و از آغاز نیز پذیرفت که کار قیصر را به قیصر واگذارد و خود را به راحتی از سیاست کنار کشید او دین اسلام زمینه ساز بنیان گذاری تمدن شد .سیاست در جهان اسلام در زمان پیامبر و تا حدی دوران راشده چهره ای دلپذیر داشت و از زمان امویان ماهیت سیاست عبارت بود از واقعیت سیاست مسلمانان یا امر سیاسی در جهان اسلام خودکامگی بی مهار بود که این جریان بی مهار همواره می کوشید تا چهرهی زشتش را در پوشش عاطفه انگیز یافت بپوشاند .از این رو فلسفه یعنی خردورزی درباره هستی جهان و انسان در متن تمدن اسلامی دچار کاستی شد .فلسفه مسلمانان در پی وارد شدن آثار فکری و دانش های پیشین به جهان اسلام توسط آموزگار دوم فارابی بنیان نهاده شد که پیش از آن در جریان فکری – ذهنی در جهان اسلام پیدا کرده است .

تصوف و تشرع

تشرع : تدوین و سامان بخشی دانش های بشری

تصوف : زهد گرایی اولیه اسلامی که به مرور زمان بعد از رحلت پیامبر کم رنگ تر شد و فلسفه هنگامی زاده شد که این دو جریان دوران برومندی و نیرومندی را طی می کردند و مسلمانان به شریعت سخت نیاز داشتند زیرا مرجع تشخیص رفتارهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اندیشه سیاسی اسلام و دموکراسی

پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

اختصاصی از ژیکو پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام


پایان نامه  بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 345 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل اول ۱
کلیات طرح ۱
۱-۱مقدمه ۲
۱-۲بیان مسأله ۴
۱-۳ اهداف تحقیق ۹
۱-۴ ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۰
۱-۵ سؤالات پژوهش ۱۱
فصل دوم ۱۲
مطالعات نظری ۱۲
۲-۱ مبانی نظری تحقیق ۱۳
بررسی مفهومی ۱۳
الف- تربیت ۱۳
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق ۱۳
تربیت از نظر روانشناسان ۱۴
تربیت ازنظرجامعه شناسان ۱۴
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم) ۱۴
تربیت از دیدگاه اسلام ۱۵
ب-تربیت اسلامی ۱۶
ج- اسلام ۱۹
معنا و مفهوم اسلام با توجه به آیات قران ۲۰
مشخصات اسلام ۲۳
د- انسان ۳۱
ارزش های انسان ۳۳
ضد ارزش ها ۳۷
میدان آزادی و ارادة انسان ۳۸
طغیان انسان علیه محدودیت ها ۳۹
ه- تربیت جهانی ۴۰
۲-۲ پیشینه تحقیق ۴۰
۲-۲-۱ کتاب های تربیتی: ۴۱
۲-۲-۱-۱ تعلیم و تربیت اسلامی، علی شریعتمداری، سال ۴۱
۲-۲-۱-۲ نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، خسرو باقری، ۱۳۸۲ ۴۲
۲-۲-۱-۳ روش تربیتی اسلامی، محمد قطب، ۱۳۵۲ ۴۳
۲-۲-۱-۴ تعلیم وتربیت دراسلام ،مرتضی مطهری،۱۳۷۴ ۴۴
۲-۲-۲-۱ اسلام و تربیت جهانگرا، زهرا سائوبه،۱۳۸۱ ۴۷
۲-۲-۲-۲ ثمره تعلیم و تربیت در قران کریم، ۴۹
فصل سوم ۵۲
روش شناسی تحقیق ۵۲
۳-۱ طرح تحقیق ۵۳
۳-۲ روش تحقیق ۵۳
۳-۳ جامعه و نمونه آماری ۵۳
۳-۴ ابزار اندازه گیری ۵۴
۳-۵ روش انجام تحقیق ۵۴
فصل چهارم ۵۶
تجزیه وتحلیل یافته های تحقیق ۵۶
مقدمه ۵۷
۴-۱ فردی ۵۷
۴-۱-۱ جسم ۵۷
یک دستور مهم بهداشتی ۵۹
غذای حرام و فلسفة آن ۶۰
ضرر به خویشتن ۶۳
پاکیزگی ۶۳
مسواک زدن ۶۴
عطر ۶۵
ورزش ۶۵
۴-۱-۲ روان ۶۶
ویژگیهای روح در قرآن مجید ۶۶
اراده ۶۷
تغییرات هنگام سختی‌ها ۶۸
الهامات ووحی ۶۸
۴-۱-۳ ذهن ۷۰
افعال عقل ۷۰
ارزش خرد در میزان قران ۷۲
مقام عقل در روایات اسلامی ۷۶
۴-۱-۴ بعد عاطفی ۷۷
محبت ۷۷
ملاک ها و ضوابط محبت ۷۸
دین و محبت ۷۹
سفارش به محبت در روایات اسلامی ۷۹
۴-۱-۵ جنبه های عالی رشد ۸۰
۴-۱-۵-۱ زیبا دوستی ۸۰
۴-۱-۵-۲ حقیقت جویی ۸۲
۴-۲ اجتماعی ۸۳
۴-۲-۱ خانواده ۸۳
تأکید بر ازدواج در اسلام ۸۳
۴-۲-۲ نیکی به پدر و مادر ۸۵
روایات ۸۹
۴-۲-۳ احسان و تفقد و رسیدگی به همه مردم ۹۱
۴-۲-۴ حسن خلق ۹۶
خوش رویی، خوش خویی ۹۷
خوشرویی در مواجهه با افراد ۱۰۰
خوشگویی ۱۰۳
۴-۲-۵ صبر ۱۰۵
۴-۲-۶ فرو بردن خشم ۱۱۰
۴-۲-۷ آداب عمومی یا آداب معاشرت ۱۱۳
۴-۲-۷-۱- آداب ورود به خانه ها؛ ۱۱۳
۴-۲-۷-۲- سلام ؛ ۱۱۷
سلام و تحیت در روایات ۱۱۹
۴-۲-۷-۳- آداب مجالس ۱۲۰
۴-۲-۷-۴- راه رفتن با تواضع ۱۲۱
۴-۲-۸ حیات اجتماعی وروابط انسانهاذیل عدالت ۱۲۳
عدالت یک رکن مهم اسلام ۱۳۳
۴-۲-۹ ادای حقوق دیگران ۱۳۴
۴-۲-۹-۱ امانتداری ۱۳۴
۴-۲-۹-۲ وفای به عهد ۱۳۷
وفای به عهد در روایات اسلامی ۱۳۸
۴-۲-۱۰- نظارت اجتماعی ۱۳۹
آیا امر به معروف موجب سلب آزادی است؟ ۱۴۷
امر به معروف و نهی از منکر از خشونت جداست. ۱۴۸
۴-۲-۱۱ احترام به حقوق بشر ۱۴۹
۴-۲-۱۲ امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی ۱۵۸
جمع بندی نکات با توجه به روایات ۱۶۱
۴-۳ فرهنگی ۱۶۴
۴-۳-۱ علوم و اهمیت آن ۱۶۴
اهمیت علم، منحصر به علوم دینی نیست ۱۶۹
فراگیری علوم مفید در روایات اسلامی ۱۷۲
مقام علماء و جایگاه معلم ۱۷۶
۴-۳-۲ افکار ۱۷۹
عدم تکیه بر اخبار غیر موثق یا اخبار فاسقان ۱۸۲
مذمت تقلید کورکورانه در تربیت اسلام ۱۸۲
۴-۳-۳ منطق آزاداندیشی اسلام ۱۸۴
۴-۳-۴ برخورد منطقی با همه مخالفان ۱۸۶
۴-۳-۵ هنر و ادبیات ۱۸۸
شعر و شاعری در اسلام ۱۸۹
موسیقی ۱۸۹
فلسفه تحریم غنا ۱۹۰
۴-۳-۶ داستان ۱۹۱
نقش داستان در زندگی انسانها ۱۹۱
۴-۳-۷ سنن و مناسک ۱۹۴
فلسفه و اسرار عمیق حج ۱۹۵
۱- بعد اخلاقی حج ۱۹۵
۲- بعد سیاسی حج ۱۹۶
۳- بعد فرهنگی حج ۱۹۷
۴- بعد اقتصادی حج ۱۹۸
۴-۳-۸ کار ۱۹۹
کار از دیدگاه بزرگان ۱۹۹
اسباب و سرچشمه های روزی ۲۰۰
اگر روزی هر فرد مقسوم است آیا به کار و تلاش نیازی هست؟ ۲۰۱
۴-۴ اقتصادی ۲۰۲
۴-۴-۱ معامله و مبادله وشرایط آن ۲۰۲
تنظیم اسناد تجاری ۲۰۲
۴-۴-۲ مالکیت در اسلام ۲۰۸
۴-۴-۳ اسراف ۲۰۹
۴-۴-۴ اقتار ۲۱۱
۴-۴-۶ انفاق ۲۱۳
انفاق یکی از طرق حل مشکل فاصلة طبقاتی ۲۱۳
موارد مصرف انفاق ۲۱۷
ذکریک نمونه متعالی انفاق درقرآن ۲۱۸
۴-۴-۷ پرهیز از ربا، رشوه، کم‌فروشی ۲۱۹
انواع ربا ۲۱۹
ربا یکی از علل فاصله طبقاتی کشورهای ثروتمند و فقیر ۲۲۱
رشوه ۲۲۲
کم فروشی ۲۲۵
۴-۴-۸جمع آوری مال ۲۲۸
نخست اینکه: «وسیله» باشد و نه «هدف» ۲۲۸
۴-۴-۹ مال یتیم ۲۲۹
سفارش دیگر قرآن در مورد اموال ایتام ۲۳۱
۴-۵ سیاسی ۲۳۲
۴-۵-۱ حکومت ۲۳۲
ضرورت حکومت برای مردم ۲۳۲
اهداف حکومت اسلامی ۲۳۶
۴-۵-۲ صلح ۲۳۸
۴-۵-۳ روابط بین المللی ۲۴۶
رفتار مسلمین با غیر مسلمانان ۲۵۳
۴-۵-۴ آداب جهاد ۲۵۴
انواع جهاد ۲۵۷
۱- جهادابتدائی ؛ ۲۵۷
۲- جهاد برای خاموش کردن آتش فتنه؛ ۲۵۸
۳- جهاد برای حمایت از مظلومان؛ ۲۵۹
نیروهای دفاعی ۲۶۰
۴-۵-۵ اسیران جنگی ۲۶۵
روایات اسلامی دربارة اسیران ۲۶۶
۴-۵-۶ انتظار ۲۶۸
نخستین فلسفه- تربیت و خودسازی فردی ۲۶۹
فلسفه دوم- خودیاری های اجتماعی ۲۷۰
فلسفه سوم- منتظران راستین در فساد محیط حل نمی شوند ۲۷۱
۴-۵-۷ آزادی ۲۷۲
آزادی عقیده ۲۷۶
۴-۵-۸ وحدت سیاسی ۲۷۹
اعتراف مورخان و دانشمندان ۲۸۱
۴-۵-۹ مشورت ۲۸۳
شرایط مشاورین ۲۸۷
وظیفه مشاور ۲۸۸
۴-۶ معنوی ۲۸۹
۴-۶-۱ اثباب وجود خدا ۲۸۹
۱- برهان نظم ۲۸۹
۲- برهان حرکت ۲۹۰
۳- برهان وجوب و امکان ۲۹۱
۴- برهان علت و معلول ۲۹۲
۵- برهان صدیقین ۲۹۳
شواهد زنده فطری بودن خداشناسی ۲۹۳
دلایل توحید ۲۹۷
۴-۶-۲ رابطه خداباانسان ۲۹۸
۴-۶-۲-۱ رازقیت ۲۹۸
شگفتی در جهان ارزاق ۳۰۲
اگر روزی همه تضمین شده پس چرا گروهی گرسنه اند؟ ۳۰۴
روزی و عوامل تنگی و وسعت در روایات اسلامی ۳۰۵
۴-۶-۲-۲ خالقیت ۳۰۶
عالم اسرارآمیز جنین جلوه ای از خالقیت ۳۰۷
۴-۶-۲-۳ احیاء و اماته ۳۱۰
سایر آیات ۳۱۳
۴-۶-۲-۴ کرامت به انسان ۳۱۳
۴-۶-۳ رابطه انسان با خدا ۳۱۵
۴-۶-۳-۱ تسلیم ۳۱۵
۴-۶-۳-۲ عبادت ۳۱۵
۴-۶-۳-۳ اطاعت ۳۱۶
۴-۶-۳-۴ توکل ۳۱۷
۴-۶-۳-۵ اخلاص ۳۱۷
۴-۶-۳-۶ استعانت ۳۱۸
۴-۶-۳-۷ تشکر ۳۱۸
فصل پنجم ۳۲۰
نتیجه گیری و پیشنهادها ۳۲۰
۵-۱ خلاصه رساله ۳۲۱
۵-۲ پاسخ به پرسشهای تحقیق ۳۲۵
۵-۳ نتیجه گیری ۳۲۵
۵-۴ پیشنهادها ۳۲۶
فهرست منابع وماخذ ۳۲۸

 


الف- تربیت
۱- تربیت از ۲ ریشة رً بَوَ یا رُبُو به معنای زیادتی یا افزایش و فزونی و رشد و رَ بَبَ (رَبَّ ) به معنای پرورش کاری به منظور افزودن، اضافه کردن این گونه نتیجه می شود:
«اداره و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر به منظور جهت دادنش به سوی کمال بینهایت»
در این تعریف اداره به معنای سرپرستی کردن و کفالت، هدایت در معنای راهنمایی و جهت را نشان دادن و جریان به معنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر آمده است و کمال بینهایت مقصود خداوند است. (قائمی امیری،۱۳۸۵)
۲- تربیت از نظر لغوی به معنای نشو ونموو نما دادن و زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است .[۱]
۳- تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد.
تربیت از دیدگاه دانشمندان مختلف:
صاحب نظران در عرصه های مختلف نیز تعاریف خاصی از تربیت بیان داشته اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق
- تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست.
- تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب.
- تربیت عملی است که گرایش به رهبری، آسان کردن رشد انسانی، روانی، فکری، معنوی و مسئولیت اجتماعی کردن انسان را بر عهده دارد.
- تربیت رساندن جسم و روح است به بالاترین پایه جمال و کمال.
تربیت از نظر روانشناسان
- تربیت عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.
- تربیت پروردن قوای ذهنی، ادراک، حافظه، تداعی معانی، دقت و اراده است.
- تربیت کوششی است برای ایجاد تغییرات و رشد و نمو، آشکار کردن، فعلیت دادن استعدادها و قوای پنهانی.
تربیت ازنظرجامعه شناسان
- تربیت عبارت است از عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها که هنوز رشد کافی نیافته اند صورت می گیرد و غرض آن پرورش جسمی، فکری و اخلاقی آنهاست برای عضویت در جامعه و زندگی آینده.
- تربیت عبارت است از انتقال سنن، آداب و رسوم، مهارت ها و فرهنگ یک جامعه به اعضای جوان‌تر و یا انتقال میراث اجتماعی.
- تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه.
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم)
- تربیت عبارتست از ایجاد تغییراتی برای سیر تکاملی، و سیر تکاملی عبارتست از فعل و انفعال پرورش مستمر
- تربیت، هنر ساختن و پروردن انسان است.
- تربیت پروردش دادن حیات انسانی از طریق عملی است.
تربیت از دیدگاه اسلام
- تربیت وسیله ای است برای ساختن مستمر و به عمل آوردن آدمی که حاصل آن داشتن انسانی است متفکر، مؤمن، متعهد و مسئول که در برابر محیط ارزیاب، منتقد و در جنبه رفتار عامل به یافته های مکتب باشد.
- تربیت، هدایت و اراده جریان ارتقایی و تکاملی بشر است به گونه ای که او را به سوی الله(جل جلاله) جهت دهد.
- تربیت، ایجاد هیأتی تازه است در فرد از طریق فرا هم آورن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.
- تربیت عبارت است از احیای فطرت خدا آشنای انسان و پرورش ابعاد وجود او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.
یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است. او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما مفهوم و معنا می بخشد و نیز در کسب تجربه‌های بعدی به ما یاری می دهد اما خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است، زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که در شمول مفهوم، با واژه زندگی برابری می کند، تجربه همان اندازه که ممکن است در راه های خردمندانه به کار رود، احتمال دارد در مسیر القای عقاید و تبلیغات زهرآگین افتد (مانند تجربه های هیتلر و موسولینی). در تربیت باید مفهوم کیفی تجربه مورد نظر باشد؛ بنابراین تربیت را باید فرایندی دانست که به روشنی افکار نوع بشر رهنمون می شود.
این تعریف نه تنها رشد عقلی، بلکه بلوغ عاطفی و بهبود اخلاقی را نیز از ملاک های تربیت می شمارد، بنابراین تربیت بدون تهذیب عادت های عمده کامل نیست.
همچنین در تعریف مذکور این مفهوم نیز نهفته است که در روش های تربیتی و هدف های تعلیم و تربیت باید همواره تجدید نظر شود.
ب-تربیت اسلامی
تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار می رود.
واژه تربیت از ریشه «ربو» مصدر متعدی باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیده است و در مشتقات مختلف آن، می توان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه «ربوه» گفته می شود … «إِلَى رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ، (مؤمنون/۵۰)» زیرا نسبت به سطح زمین برآمده است، نفس زدن را «رَبو» می گویند به سبب این که موجب برآمدن سینه است.
«ربا» نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هر گونه زیادتی، فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل است، ربا (به معنای شرعی) محسوب نمی گردد. «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ (بقره/۲۷۶)».
بنابراین واژه تربیت،با توجه به ریشه آن، به معنی فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنی تغذیه طفل به کار می رود.
اما علاوه بر این، تربیت به معنی تهذیب نیز استعمال شده که به معنی زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال، نظر بر آن بوده که تهذیب اخلاقی، مایه فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را تربیت دانست.
در قران مفهوم تربیت (از ریشه ر ب و) چندان مورد توجه قرار نگرفته است و اگر جستجوگری بخواهد با پی جویی این واژه و موارد استعمال آن در قران، اصطلاحاً تربیت اسلامی را تببین کند توفیقی نخواهد یافت. در مواردی که این کلمه در رابطه با انسان به کار رفته عمدتاً مفهوم رشد و نمو جسمی مراد بوده است. چنان که در آیات زیر مشهود است، «وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا(اسرا/۲۴)، و بگو خدایا بر والدین من که مرا در کودکی تربیت کردند رحم نما»
کلمه صغیر (کوچک) در برابر کبیر (بزرگ) است و این قرینه ای است بر آن که «تربیت» در این آیه به معنی رشد و نمو جسمی (از ر ب و) است و معادل دقیق آن در زبان فارسی «بزرگ کردن» است. اگر گفته شود که بزرگ کردن، بدون آن که شامل جنبه های معنوی و اخلاقی شود چه اهمیتی دارد که باید به سبب آن برای والدین طلب رحمت نمود، پاسخ واضح است؟ در قران، حتی صرف زحمات عادی والدین، مایه خضوع و احسان در برابر آنان محسوب شده است. «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا (احقاف/۱۵) هر چند آنان مشرک بوده باشند یا حتی فرزند را نیز به شرک ورزی واداشته باشند.
نظیر معنای فوق را در خطاب موسی (ع) نیز می یابیم. هنگامی که موسی (ع) به پیامبری رسید و در برابر فرعون ایستاد، فرعون را باز شناخت و گفت: «آیا ما ترا در کودکی تربیت نکردیم … أَلَمْ نُرَبِّکَ فِینَا وَلِیدًا وَلَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِکَ سِنِینَ (شعرا/۱۸)»
مراد فرعون آن است که تو طفلی در معرض هلاکت بودی و ما ترا از آب برگرفتیم و بزرگت کردیم نه این که مقصود او تهذیب اخلاقی موسی باشد.
بنابراین طراح اسلام در ساختن و پرداختن انسان، در مفهوم تربیت نمی گنجد زیرا این مفهوم و استدلال قران به معنی بزرگ کردن و رشد و نمو جسمی است.
باید توجه داشت که تعاریف مختلفی از کلمه تربیت اسلامی به عمل آمده است اما از میان این تعاریف به نظر می آید تعریفی که باقری (۱۳۸۲) ارائه می دهد، مبنای دقیق تری دارد. به همین منظور با تأکید بر این تعریف، تلاش می گردد مفهوم تربیت اسلامی روشن گردد.
علیرغم دامنه محدودی که کلمه تربیت از (ر ب و) داشت، مادة (ر ب ب) و استعمال و مشتقات آن در رابطه با انسان، فراخنای وسیعی از آیات قران را دربرگرفته است و چنین به نظر می آید که در بررسی آنچه به عنوان تربیت اسلامی گفته می شود باید این طریق را پیمود.
ر ب ب ( که در صورت مضاعف، ربّ می شود) دو عنصر معنایی دارد: مالکیت و تدبیر؛ پس رب به معنای مالک مدبر است یعنی هم صاحب است و تصرف در مایملک از آن اوست و هم تنظیم و تدبیر مایملک در اختیار اوست.
کلمه رب در حالت اضافه، به غیر خدا نیز اطلاق می شود (ربّ الدار: صاحب خانه) اما هر گاه به طور مطلق به کار رود (یعنی به صورت رب) اختصاص به خدا خواهد داشت. زیرا وقتی چیز معینی (چون خانه یا غیر آن) به رب اضافه نشود معنی مالکیت و تدبیر نسبت به همه موجودات را افاده می کند و این تنها از آن خداست نکته دیگر آن است که چون کلمه رب دو عنصر معنایی دارد، می توان آن را تنها با توجه به یکی از دو معنی یا هر دو استعمال نمود. پس رب گاه معنی مالک و گاه معنی مدبر دارد و در صورتی که در استعمال قرینه ای بر اختصاص به یکی از این دو معنی موجود نباشد معنی مالک مدبر خواهد داشت.
در «المفردات» رب در معنای مصدری، معادل تربیت گرفته شده است، یعنی گرداندن و پروراندن پی در پی چیزی تا حد نهایت (انشاء الشی حالاً فحالاً الی حد التمام) و این معنی از دوجنبه مالکیت و تدبیر، تنها به جنبه دوم ناظر است و می توان گفت که تدبیر، متضمن مالکیت گرفته شده است. به هر حال تدبیر، فرع بر مالکیت است و رب، هم مالک است و هم مدبر.
بر اساس مطالب گفته شده تربیت اسلامی اصطلاحاً این گونه تعریف می شود «شناخت خدا به عنوان رب یگانه انسان و جهان و برگزیدن او به عنوان رب خویش و تن دادن به ربوبیت او و تن زدن از ربوبیت غیر».
در این تعریف سه عنصر شناخت، انتخاب و عمل وجود دارد بر این اساس مفهوم تلاش و کوشش فرد، به نحو اصولی در تعریف تربیت اسلامی لحاظ شده است؛ اگر حرکت از سمت فرد صورت نپذیرد مقصود حاصل نخواهد شد.
از همین رو است که در قران، تطهیر و تزکیه، هم به خدا و رسول خدا(ص) (به اصلاح رایج، به مربی) نسبت داده شده و هم به خود انسان (به اصطلاح رایج به متربی).
ج- اسلام
قران کریم که دین خدا را از آدم تا خاتم یک جریان پیوسته معرفی می کند نه چند تا، یک نام روی آن می گذارد و آن «اسلام» است البته مقصود این نیست که در همة دوره ها دین خدا با این نام خوانده می شده است و با این نام در میان مردم معروف بوده است بلکه مقصود این است که حقیقت دین دارای ماهیتی است که بهترین معرف آن لفظ اسلام است و این است که می گوید:« إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ (آل عمران/۱۹) دین در نزد خدا اسلام است.» و یا می گوید «مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا (آل عمران/۶۷) ابراهیم نه یهود و نه نصرانی بلکه حق جو و مسلم بود »(مطهری،۱۶۶،بی تا)
اسلام آیین حق الهی است و آخرین و کامل ترین و بهترین دین در تأمین سعادت بشری و جامع ترین دین در تأمین مصالح دنیوی و اخروی انسان هاست دینی که تمام نیازهای بشر را در امور و نظام های فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی برمی آورد. دین اسلام آخرین دین است و دیگر انتظار آمدن دین دیگری را نداریم تا بیاید و بشر را از ظلم و فساد و تباهی نجات بخشد به ناچار روزی فرا خواهد رسید که آیین اسلام قوت و نیرو می گیرد و سراسر جهان را تحت سیطره عدالت و قوانین متقن خود درمی آورد.
اگر قوانین و دستورات اسلام آن طور که هست در تمام زمین به صورت کامل و صحیح پیاده شود صلح و امنیت همه انسان ها را فرا می گیرد و تمام انسان ها به سعادت واقعی خود نائل می شوند و به آخرین حد رفاه و آسایش و عزت و سر بلندی و بی نیازی و اخلاق نیک می رسند و دیگر در دنیا ستم از ریشه قطع می گردد و محبت و برادری بین همه انسان ها برقرار می شود. فقر و تهیدستی از صفحه روزگار برچیده می گردد.
بنابراین تمسک و پیروی از اسلام علت عقب ماندگی شرم آور مسلمین نشده است بلکه برعکس. دوری از تعالیم سازنده اسلام و سبک شمردن قوانین آن، به وجود آمدن ستمگری ها و تجاوزها در میان فرمانداران و زیر دستان و خواص و عوام مسلمین، باعث این عقب گردها و ضعف و سقوط معنوی شده است.
ایمان، امانتداری، درستکاری، اخلاص، رفتار نیک، گذشت، و دوست داشتن برای برادر مسلمان آنچه را که برای خود دوست می دارد از اصول مسلم اسلام است. امروزه و آینده راه نجات و سعادتی جز این نیست که با کمال دقت نظر برای تذهیب خود و نسل آینده در پرتو دین استوارشان نهضتی به پا کنند و در سایه چنین نهضتی ظلم و تعدی را در میان خود ریشه کن سازند.
معنا و مفهوم اسلام با توجه به آیات قران
۱- دینی را که خدای تعالی به جهانیان عرضه فرموده است اسلام است. دین اسلام در نهایت کمال است و آنچه موجب سعادت دنیا و آخرت باشد در آن تضمین گردیده است، به طوری که مراعات آن آرامش روحی و سرافرازی را برای تمام انسان ها- الی الابد- تأمین می نماید.
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا (مائده/۳) امروز برای شما- مسلمانان- دینتان را کامل گرداندم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما برگزیدم.»
۲- دین اسلام، مجموعه ای است از کتاب و سنت؛ قران کریم و گفتار و رفتار و تقریر حضرت رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار (۱۴ معصوم علیهم السلام)، که جامع تمام خیر و سعادت و مانع تمام بدی و آفت است، عصاره ادیان گذشته آسمانی و موجب سعادت دو جهانی برای تمام انسان ها است. «وَمَن یُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِیمًا (احزاب/۷۱) و هر که خدا و رسول او را فرمان برد به درستی که رستگار شده است، رستگاری بزرگی.»
۳- اسلام در مقابل شرک؛ پاک سازی قلب و اندیشه از پرستش غیر الله و باور داشتن به رسالت الهی است؛« قُلْ أَغَیْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ یُطْعِمُ وَلاَ یُطْعَمُ قُلْ إِنِّیَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکَینَ (انعام/۱۴) ای پیغمبر بگو آیا غیر الله سرپرست و یار و مددکاری را در نظر بگیرم؟ الله که آفریدگار آسمان ها و زمین است و روزی می دهد و روزی داده نمی شود بگو من به درستی که فرمان داده شده ام اول کسی باشم که خود را تسلیم خدا کرده و او را به یکتایی بستایم و هرگز از انباز دارندگان مباش.»
۴- اسلام در برابر کفر؛ استوار ماندن بر توحید و رسالات الهی« وَلاَ یَأْمُرَکُمْ أَن تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِکَةَ وَالنِّبِیِّیْنَ أَرْبَابًا أَیَأْمُرُکُم بِالْکُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (آل عمران/۸۰) پیغمبری که از جانب خدا مأمور به ارشاد خلق شده مردم را به پرستش خدا امر می کند. شما را فرمان نمی دهد که فرشتگان و پیغمبران را اربابان خود قرار دهید. آیا شما را به کفر فرمان می دهد پس از آن که اسلام را پذیرفته و خدا و رسالات او را باور داشته اید؟»
۵- اسلام در مقابل طغیان و تمرد؛ انقیاد و فرمانبری از الله« وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ (زمر/۵۴) به سوی خداکه آفریدگارتان است باز گردید و تسلیم او شوید».
۶- اسلام در مقابل ریاکاری و دغل؛ عبادت خالص بی شائبه برای خدای تعالی است «وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لله وَهُوَ مُحْسِنٌ (نساء/۱۲۵) و کیست که دین بهتری داشته باشد از کسی که تمام برنامه هایش برای الله است و روی خود را متوجه الله نموده و جز او هدفی دیگر ندارد و این غایت نیکوکاری است توجه فقط به خدا و اخلاص در عمل برای رضای او (جل جلاله) »
در این آیه «اسلم» به معنی «اخلص»، خالص تر است. چنانچه در آیه سوم سوره می فرماید:«ألا لَهُ الدّینُ الخالِص »پس دینی را که خدای تعالی به بهترین وجه می ستاید همان خلوص و پاکی در نیت و قول و عمل است.
۷- اسلام ارادی، سر فرود آوردن در برابر جلال و عظمت آفریدگار است «إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ (بقره/۱۳۱) هنگامی که پروردگار ابراهیم او را گفت سر فرود آر، گفتا سر به فرمان پروردگار جهانیانم.»
۸- اسلام غیر ارادی، سر به فرمان و وابسته بودن تمام کائنات (خواسته و ناخواسته) در برابر اراده و خواست آفریدگار عالم است «وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ (آل عمران/۸۳) و برای او سر به فرمان و تسلیم است آنچه در آسمان ها و زمین است راضی یا ناراضی و به سوی او برگردانده خواهند شد.»
۹- اسلام دین صلاح و آرامش است «وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ (انفال/۶۱) و اگر کافران آماده صلح شدند ای پیغمبر تو نیز آن را بپذیر و خود را به الله بسپار و در تصمیمت قاطع باش.»
۱۰- اسلام برای دفاع از حق و رفع فتنه و ایجاد امنیت و آرامش جنگ را تجویز نمی کند در صورت رفع تعدی ادامه جنگ و دنبال کردن دشمن را روا نمی دارد وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ (بقره/۱۹۳) و بجنگید با کافران تا فتنه برطرف شود قانون و دین خدا به جای بیدادگری و هرج مرج و خود کامگی حاکم گردد پس اگر کافران دست از فتنه و آشوب برداشتند در این صورت هیچ گونه تجاوزی مگر به ستمکاران روا نیست.
۱۱- اسلام دین دعوت و هدایت است و جز در موارد ضروری بر سلاح و اجبار تکیه ندارد« ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ (نحل/۱۲۵) بخوان مردمان را به سوی پروردگارت به نصایح و اندرزهای پر بار و نیکو با آنان مجادله کن به حجت و دلیلی که شیرین تر است.»
چنانکه دانستیم اسلام می خواهد حقایق را به مردم بنماید و کسی که حق به جانب دارد و دلیل و برهانش برای احقاق آن از آفتاب روشن تر است به زور متوسل نمی شود مگر در مقابل زورگویان که اعمال زور و قدرت در برابر آنها جای معذرت است.
از آنجایی که راجع به مسأله صلح و جنگ ذیل بعد سیاسی بحث خواهد شد از آوردن مباحث مبسوط صلح دوستی اسلام در اینجا خودداری می شود.
۱۲- اسلام دین مدارا و رحمت و احسان است و در حدود مصلحت به وسیله نیکی ها از وقوع بدی ها جلوگیری می کند آن هم به بهترین روش متناسب «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (فصلت/۳۴) و هرگز نیکی هم تراز بدی نمی شود به بهترین وجه از وقوع بدی ها جلوگیری کن در این صورت ناگاه در بین تو و دشمنت دوستی ایجاد و او به صورت صمیمی بسیار گرمی درخواهد آمد».
و در آخر این که پس از آمدن اسلام خدای تعالی هیچ دینی را به غیر از آن از هیچ کس نمی پذیرد زیرا اسلام خلاصه و عصاره تمام دستورات الهی است به علاوه برنامه های خاص خود و نقش اصلاح اساسی ادیان گذشته شامل تورات و انجیل و زبور و صحف و کتب پیغمبران دیگر نیز هست. کسی که آن را قبول نداشته باشد تمام رسالات الهی را نفی و تمام پیغمبران را تکذیب کرده است (العیاذ بالله تعالی) «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ (آل عمران/۸۵) و هر که غیر از اسلام دینی دیگر را برگزیند هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است.»
مشخصات اسلام
برای ترسیم خطوط اصلی نظریات اسلام، تحت عنوان مشخصات اسلام لازم است سه محور شناخت شناسی، جهان بینی و جهان شناسی و مشخصات ایدئولوژی بررسی شود.
اسلام یک مکتب فلسفی نیست و با زبان و اصطلاح فلسفه و فلاسفه با مردم سخن نگفته است، بلکه زبانی مخصوص خودش داردکه عموم طبقات به فراخور فهم و استعداد خود از آن بهره می گیرند ودر لابلای مطالب خود دربارة همه مسائل سخن گفته است- و این سخت حیرت آور است- به طوری که می توان ایدئولوژی آن را به صورت یک دستگاه اندیشه عملی و بینش های جهانی آن را به صورت یک حکمت نظری و نظریاتش را در باب معرفت و شناخت شناسی به صورت اصول یک منطق عرضه د اشت.
از آنجایی که مشخصات ایدئولوژیکی مد نظر با بحث مربوطه بیشتر مرتبط است از دومحور دیگر صرف نظر کرده و به اشاره ای در مبحث ایدئولوژی بسنده می شود.
البته بیان مشخصات اسلام از نظر ایدئولوژیکی به علت وسعت و گستردگی دامنه ایدئولوژی اسلام چه از نظر مشخصات کلی و چه از نظر مشخصاتی که هر شاخه بالخصوص این ایدئولوژی دارد بسی دشوار است ما از باب مالایدرک کله لایترک کله آنچه فعلاً در این جایگاه میسر است فهرست می‌کنیم.
۱- همه جانبگی ،از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است و به تعبیر درست تر، از جمله ویژگی های صورت کامل و جامع خدانسبت به صورت های ابتدایی ،جامعیت و همه جانبگی است .
منابع چهارگانه اسلامی کافی است که علماء امت نظر اسلام را دربارة هر موضوعی کشف نمایند. علماء اسلام هیچ موضوعی را به عنوان این که بلاتکلیف است تلقی نمی کنند.
۲- اجتهاد پذیری، کلیات اسلامی به گونه ای تنظیم شده است که اجتهاد پذیر است، اجتهاد یعنی کشف و تطبیق اصول کلی و ثابت بر موارد جزئی و متغیر. علاوه بر نحوة تنظیم کلیات اسلامی که خاصیت اجتهاد پذیری به آنها داده است، قرار گرفتن عقل در شمار منابع اسلامی کار اجتهاد حقیقی را آسان کرده است.
۳- سماحت و سهولت، اسلام به تعبیر رسول اکرم «شریعت سمحه سهله» است پیامبر فرمودند: لم یرسلنی الله بالرهبانیه و لکن بعثنی بالحنیفیه السهله السمحه ، در این شریعت به حکم این که «سهله» است، تکالیف دست و پا گیر و شاق و حرج آمیز وضع نشده است. «ما جعل علیکم فی الدین من حرج»، خدا در دین تنگنایی قرار نداده است. و به حکم این که «سمحه» می شود (باگذشت است)، هر جا که انجام تکلیفی توأم با مضیفه و در تنگنا واقع شدن گردد، آن تکلیف ملغی می شود.
۴- زندگی گرایی، اسلام یک دین زندگی گرا است نه زندگی گریز لهذا با «رهبانیت» به شدت مبارزه کرده است، «لارهبانیه فی الاسلام»، در اسلام رهبانیت نیست. در جامعه های کهن همیشه یکی از دو چیز وجود داشت؛ یا آخرت گرایی و زندگی گریزی (رهبانیت)، یا زندگی گرایی و آخرت گریزی (تمدن، توسعه). اسلام آخرت گرایی را در متن زندگی گرایی قرار داد، از نظر اسلام، راه آخرت از متن زندگی و مسئولیت های زندگی دنیایی می گذرد.
۵- اجتماعی بودن؛ مقررات اسلامی، ماهیت اجتماعی دارد. حتی در فردی ترین مقررات از قبیل نمازو روزه برنامه های اجتماعی وجوددارد. مقررات فراوان اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی وجزایی اسلام ناشی از این خصلت است. همچنان که مقرراتی از قبیل جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، از مسئولیت اجتماعی اسلامی ناشی می شود.
۶- حقوق و آزادی فردی؛ اسلام در عین این که دینی اجتماعی است و به جامعه می اندیشد و فرد را مسئول جامعه می شمارد، حقوق و آزادی فرد را نادیده نمی گیرد و فرد را غیر اصیل نمی شمارد. فرد از نظر اسلام چه از نظر سیاسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضایی و چه از نظر اجتماعی حقوقی دارد، از نظر سیاسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حق مالکیت بر محصول کار خود و حق معاوضه و مبادله، و صدقه و وقف و اجاره و مزارعه و مضاربه و غیره در مایملک شرعی خود دارد و از نظر قضایی حق اقامة دعوی و احقاق حق و حق شهادت، و از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل و مسکن و انتخاب رشتة تحصیلی و غیره و از نظر خانوادگی حق انتخاب همسر دارد.
۷- تقدم حق جامعه بر حق فرد؛ آنجا که میان حق جامعه و حق فرد تعارض و تزاحم افتد، حق جامعه بر حق فرد و حق عام بر حق خاص تقدم می یابد، حاکم شرعی در این موارد تصمیم می گیرد.
۸- اصل شورا؛ اصل شورا در مسائل اجتماعی، از نظر اسلامی اصلی معتبر است در مواردی که نصی از اسلام وارد نشده مسلمین باید روش علمی خود را با شورا و فکر جمعی انتخاب نمایند.
۹- منتفی بودن ضرر؛ دستورهای اسلامی که مطلق و عام است تا آن حد لازم الاجرا است که مستلزم ضرر و زیانی نباشد. قاعده ضرر یک قاعده کلی است و اسلام حق «وتو» در مورد هر قانونی دارد که منتهی به ضرر گردد.
۱۰- اصالت فایده؛ از نظر اسلام در هر کار اعم از فردی و اجتماعی باید در درجه اول فایده و نتیجه مفید آن در نظر گرفته شود. هر کاری که مفید فایده ای نباشد از نظر اسلام «لغو» تلقی می شود و ممنوع است . «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» (مؤمنون/۳)
۱۱- اصالت خیر در مبادلات؛ گردش مال و ثروت و نقل و انتقال آن باید از هر نوع بیهودگی مبرا باشد، در مقابل هر نقل و انتقالی باید یک خیر مادی و یا معنوی در کار باشد و گر نه گردش مال به باطل است و ممنوع،«وَلاتَأکُلواأموالَکُم بَینَکُم بِالباطِل»(بقره/۱۸۸) نقل و انتقالات ثروت از طریق قمار، مصداق اکل مال به باطل و حرام است.
۱۲- هر مبادله و گردش ثروتی، باید از روی آگاهی کامل طرفین باشد و اطلاعات لازم قبلاً کسب شده باشد درغیراینحال معاملات جاهلانه و ریسکی، غرر و باطل است.« نهی النبی عن الغرر.»
۱۳- ضدیت با ضد عقل؛ اسلام عقل را محترم، او را پیامبر باطنی خدا می شمارد. اصول دین جز با تحقیق عقلانی پذیرفته نیست. در فروع دین عقل یکی از منابع اجتهاد است. اسلام عقل را نوعی طهارت و زوال عقل را نوعی «محدث» شدن تلقی می کند. لهذا عروض جنون یا مستی نیز همچون بول کردن یا خوابیدن، وضو را باطل می سازد. مبارزه اسلام با هر نوع مستی و حرمت استعمال امور مست کننده مطلقاً به علت ضدیت با ضد عقل ها است که جزء متن این دین است.
۱۴- ضدیت با ضد اراده ؛همچنان که عقل محترم است و پاره ای از دستورهای اسلامی برای نگهبانی عقل است، اراده که قوه مجریه عقل است نیز محترم است. از این رو «بازدارنده» ها که در زبان اسلام «لهو» نامیده شده است حرام و ممنوع است.
۱۵- کار ؛ اسلام دشمن بیکاری و بیکارگی است. انسان به حکم این که از جامعه بهر می گیرد و بهره می برد و به حکم این که کار بهترین عامل سازندة فرد و اجتماع و بیکاری بزرگترین عامل فساد است باید کار مفید انجام دهد. اسلام، انگل بودن و کَل بر جامعه بودن را در هر شکل مورد لعن قرار داده است. «ملعون من القی کله علی الناس »
۱۶- قداست شغل و حرفه ؛ شغل و حرفه علاوه بر این که یک تکلیف است یک امر مقدس و محبوب خدا است، « ان الله عیب المؤمن المحترف، خداوند مؤمن صاحب حرفه را دوست می‌دارد.» «الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛ آنکس که برای اداره عائلة خود خویشتن را به رنج می‌افکند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند.»
۱۷- ممنوعیت استثمار؛ اسلام استثمار یعنی بهره کشی بلاعوض از دیگران را به هر شکل و هر لباس، ناروا و مطرود می شمارد. برای نامشروع بودن یک کار، کافی است که ثابت شود ماهیت استثماری دارد.
۱۸- اسراف و تبذیر؛ مردم بر اموال خود تسلط دارند «الناس مسلطون علی اموالهم» ولی این تسلط به معنی این است که در چارچوبی که اسلام اجازه داده آزادی تصرف دارند و نه بیشتر. تضییع مال به هر شکل و به هر صورت، به صورت دور ریختن، به صورت بیش از حد نیاز مصرف کردن، به صورت صرف در اشیاء لوکس و تجمل های فاسد کننده که در زبان اسلام از آنها به «اسراف» و «تبذیر» تعبیر شده حرام و ممنوع است.
۱۹- توسعه در زندگی. گسترش دادن به زندگی برای رفاه عائله (همسر و فرزندان) مادام که به تضییع حقی و یا به اسراف و تبذیر و یا به ترک یک تکلیف وظیفه منتهی نشود مجاز بلکه ممدوح و مورد ترغیب است.
۲۰- رشوه؛ در اسلام رشوه دهنده و رشوه گیرنده به شدت محکوم و مستحق آتش معرفی شده اند و پولی که از این راه تحصیل می شود حرام و ناروا است.
۲۱- احتکار؛ گردآوری ارزاق عمومی و نگه داشتن آنها به منظور بالا رفتن قیمت ها و گران تر فروختن حرام و ممنوع است. حاکم شرعی علیرغم میل و رضای مالک، آنها را به بازار عرضه و به قیمت عادلانه به فروش می رساند.
۲۲- درآمد بر پایه مصلحت نه مطلوبیت؛ معمولاً ریشه ارزش و مالیت را مطلوبیت و تمایلات مردم می دانند و برای مشروع بودن کاری قرار داشتن آن در جهت خواسته های عموم را کافی می شمارند ولی اسلام مطلوبیت و کشش تمایلات را برای اعتبار مالیت چیزی و مشروع شمردن کار افراد کافی نمی‌ داند، مطابقت یا مصلحت را شرط لازم مالیت در عرف شرع و مشروعیت کار می شمارد.
یعنی اسلام منبع مشروع درآمد را صرف تمایلات مردم نمی شمارد، بلکه علاوه بر زمینة تمایلات و مطلوبیت، موافقت با مصلحت را نیز شرط می داند. به عبارت دیگر اسلام وجود تقاضا را برای مشروعیت عرضه کافی نمی داند. از این رو در اسلام پاره ای از کار و کسب ها «مکاسب محرمه» خوانده شده است. مکاسب محرمه چند نوع است:
الف- مبادله موجب اغراء به جهل و تثبیت نادانی ها. چیزهایی که سبب می شود عملاً مردم به جهل و انحراف فکری و عقیده ای تشویق شوند، حرام است. هر چند تقاضا به قدر کافی وجود داشته باشد. از این رو روبت

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی جهانی بودن تربیت با استفاده از آموزه های اسلام

دانلودمقاله اخلاق پیامبر اسلام

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله اخلاق پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق است
پیامبر اکرم(ص) در شرایطی به بعثت رسید که انواع فسادهای اخلاقی فراگیر شده بود، آن حضرت با بهره گیری از اخلاق ویژه خود، مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد و امروز نیز برای جهانیان نماد اخلاق است .
حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به لزوم بعثت نبی اکرم (ص) اظهار داشت: در عصر جاهلیت مبعوث شدن حضرت محمد (ص) بسیار لازم و ضروری بود، چرا که در این دوران اعراب می بایست صفات زشت و ناپسند را در خود کشته و صفات مثبت و پسندیده را طراحی کنند و آن را به کار گیرند.
وی با اشاره به ویژگیهای سعه صدر، دلسوزی و رأفت حضرت محمد (ص) گفت: قرآن بارها به این ویژگیهای حضرت محمد(ص) اشاره کرده و بر اصرار نبی اکرم بر هدایت مردم شهادت داده است .
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم یاد آور شد: پیامبر اکرم (ص) زمانی که تفاخر، غرور، تکبر، حیله، نیرنگ و انواع فسادهای اخلاقی و تکثر طلبی فزونی گرفته بود، زمانی که دختران را زنده به گور می کردند، به بعثت رسید و تحولاتی اساسی و بسیار چشمگیر ایجاد کرد.
حجت الاسلام سید ابوالحسن نواب با بیان اینکه پیامبر مبارزات خود را با صفات منفی شروع کرد، افزود: پیامبر چنان در این زمینه از اخلاق بهره گرفت که وقتی عرب از در می آمد، نمی دانست کدامیک از حاضران پیامبر است و کدامیک یار او . پیامبر با رفتار خود به گونه ای فوق العاده با تفاخر و غرور مبارزه و همه را به تعجب وا می داشت .
وی گفت: با مطالعه اخلاق جاهلیت می توان دریافت که پیامبر(ص) صفات بد را رفع و در مقابل صفات خوب را جایگزین و بنیانگذاری کرد، حضرت محمد(ص) مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد.
رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب قم اظهارداشت: اخلاق پیامبر از آن جهت اعجاب انگیز بود که در شرایطی که اعراب در عصر جاهلیت در اوج فساد و زشتی زندگی می کردند حضرت محمد (ص) دست دخترش را می بوسد.
ویژگیهای اخلاقی رسول خدا(ص)
گروه دین و اندیشه: رسول اکرم(ص) به عنوان خاتم پیامبران از ویژگیهای خاصی برخوردار هستند که آگاهی از آنها برای هر انسان مسلمانی ضروری بوده، شناخت بهتر پیامبر اسلام و ویژگیهای بارز مسلمانی را موجب شده، عشق به آموزه های اسلام را افزایش داده و چهره واقعی اسلام و مسلمان را تبیین خواهد کرد .
به گزارش خبرگزاری مهر، در میان ویژگی‌های رسول خدا (ص‌) هیچ چیزی مهمتر از اخلاق آن حضرت نیست. این ویژگی ‌همان چیزی است که خداوند، رسول خود را به دان ستوده و فرموده است‌: « انک لعلی خلق عظیم »‌، تو بهترین خلق و خو را داری‌. و خود رسول (ص‌) هم فرموده است که برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث گشته است و تازه مسلمانان نیز وقتی وصف آن حضرت را برای دیگران می ‌گفتند، مهمترین ویژگی دعوتش را همین می‌ دانستند که‌: «و یأمر بمکارم الاخلاق‌».
حضرت‌ بعدها هم در آموزه‌های خود روی اخلاق تکیه بسیاری داشت و می ‌فرمود: خداوند کریم است‌، کرامت و ارزشهای اخلاقی (معالی الاخلاق‌) را دوست دارد و جای دیگر هم فرمود: سنگین‌ ترین چیز در ترازوی مؤمن در روز قیامت «حسن خلق‌» است و فرمود: بهترین دوست من از میان شما، کسی است که بیشترین دوستی را با مردم دارد و به همین قیاس رابطه غیر دوستانه .
برخورد با خشک مقدسی‌
یک جنبه مهم تاریخ زندگی پیامبر(ص‌) رعایت دقیق قوانین الهی و وحیانی است‌. پیامبر تابع قرآن ‌است و به هیچ روی مجاز به تخطی از آنها نیست‌. در اینباره‌ بسان قرآن، از افراط و تفریط بیزار است و تلاش می‌کند همان گونه که به او دستور داده شده تا مستقیم حرکت کند «و استقم کما امرت‌» همین رویه را میان مردم نیز ترویج کند. حضرت می‌کوشد تا احکام را به مردم یاد بدهد و حدود دین و احکام شرعی را مشخص کند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اخلاق پیامبر اسلام