ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

انگیزه دورى از گناهلو لم یتوعد الله على معصیته لکان یجب ان لا یعصى شکرا لنعمه

اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى کردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود که انسان ، مرتکب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله ، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى کرده باشد. 

شرح:

کسیکه گناه میکند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت ، نعمت هایى را که خداوند به او داده است ، تباه میکند. زیرا چنین کسى ، براى آن که بتواند گناهى را مرتکب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را که در وجودش هست ، به کار ببرد. در حالیکه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است.

 

خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى کردن به او نداده است .

 

فرزند عزیز، کسى را در نظر بگیر، که مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتکب گناه شود، و بطور مثال ، دست به دزدى بزند:

تمام اعضاء بدن آن شخص ، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى که دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.ششهاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بکشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیکرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشمهایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حرکت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى که با چشمش مى بیند، پیش برود، گوشهایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیک شدن مردم را تشخیص ‍ بدهد و از خطر فرار کند، دستهایش باید توانایى کار و حرکت داشته باشند، تا او درها را باز کند و اشیاى را بردارد، مغزش باید کار خود را انجام دهد،تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا کنند... و اگر یکى از این اعضاى ، یعنى یکى از این نعمتهایى که خداوند بهانسان داده است ، کار خود را به درشتى انجام ندهد، شخص گناهکار، قادر به انجام گناهنخواهد بود.

 

پس مى بینى که گناهکار، براى آنکه در برابر خداوند، مرتکب گناه و نافرمانى ، شود، از همان امکانات و نیروهایى استفاده میکند، که خداوند، آنها را، براى انجام کارهاى درست و نیک به او داده است . به این ترتیب ، آیا شخص گناهکار، با انجام هر کدام از گناهان خود، و نعمتها و نیروهایى را که خداوند دارد، تباه و حرام نمى کند؟

 

البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده ، و آنها را از گناه و نافرمانى ، بیمناک کرده است . ولى اگر خداوند چنین بیم و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره انگیزه دورى از گناه

رابطه مفهوم گناه و جرم

اختصاصی از ژیکو رابطه مفهوم گناه و جرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

رابطه مفهوم شرعی «گناه» و مفهوم حقوقی «جرم» و نسبت «تحریم» و «تجریم»

چکیدهدر سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت. از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیـﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود. پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران

 

گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد. در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند. فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند. انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد. مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند. دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد. یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است. ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند. داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد. یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند. بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند. قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد. به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود. مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد. و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند. گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.

فروید هم به رابطه مذهب و گناه پرداخته است. او معتقد است که تمام مذاهب در صدد پاسخگوئى به احساس گناه هستند. احساس گناه در مقابل پدران نخستین. فروید در وجود عیسى مسیح راه و تلاشى مى بیند براى تسکین آگاهى به گناه. مسیح خود را قربانى می کند تا بدین وسیله انسانها را از "گناه موروثى" نجات دهد.

اما گناه چیست؟ گناه بار مذهبى دارد و متفاوت است از کلمه تقصیر و نیز متفاوت است از مفهوم »عذاب وجدان«، که هر دو لزوما بار مذهبى ندارند. در یک مفهوم عام مى توانیم گناه را زیر پا گذاشتن قوانین خدائى و دینى بدانیم. اوامرى که ادیان نهى و ممنوع کرده اند بسته به زمان و مکان آنها متفاوت است و مىتوان براى هر یک از آنها عوامل تاریخى، اجتماعى و سیاسى جست. بهر حال این ممنوعه ها واسطه هائى هستند براى اطاعت بندگان. و سرپیچى از آنها مقابله با قدرت خدائى تلقى می شود.

در جوامعى که عصر روشنگرى و اصلاحات را پشت سر گذاشته اند، بین نهادهاى مذهب و سایر نهادهاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى مرزى به وجود آمده است. گناه به وجدان افراد واگذار شده و از بار آن کاسته شده است. ضمنا در این جوامع درک از گناه هم تغییر کرده است. و بسیارى از اعمال و افکارى که سابقا گناهان کبیره بودند و به خاطر آنها انسانها را به قتل گاهها مىبردند، دیگر نه تنها گناه به حساب نمىآیند، بلکه امورى صرفا خصوصى تلقى مىشوند. در کشور ما نه تنها هنوز گناه و احساس گناه حضورى زنده و نقش- آفرین در رفتار و شخصیت انسانها دارد، از این فراتر گناه وارد مقوله جرم شده و شدیدترین مجازاتهاى این زمینى را در پى دارد.

گناه در اسلام تنها به عمل خلاف احکام دینى اطﻼق نمىشود. اندیشیدن به گناه یا اندیشه اى خلاف این احکام هم عین گناه است. و این یکى از تفاوتهاى گناه با جرم است. جرم، که مفهومى حقوقى است با استقلال امر قضاوت از مذهب تعریفى مشخص یافت. و این یکى از دستاورد هاى اصلاحات دینى در اروپا بود. در قضاوت مبتنى بر مذهب جرم و گناه یکى مىشوند. از یک طرف گرایش ها و اعمالی که به مقوله جرم سیاسى مربوط مىشوند با ظرف گناه سنجیده مىشوند و هر نوع دگراندیشى و مخالفت با حکومتى که خود را نماینده اسلام مىداند، به کفر، الحاد و ارتداد نسبت داده مىشود. از طرف دیگر طفره رفتن از اخلاق خشک و مقدس مذهبى وارد جرمهاى مذهبى شده و با مجازاتهاى سخت این زمینى و نفرین آخرت پاسخ داده مىشود. تعالیم قران نه تنها در ایجاد حس گناه در مسلمانان ، بلکه همچنین در نسبت دادن کفر و الحاد به ﻻدینان و به کسانى که به مذهبى دیگر وفادارند، نقش بزرگى دارد تا وسیله اى شود براى ارعاب غیرمسلمان و تحمیل اسلام. گسترش جغرافیایى اسلام با چنین القائاتى میسر شد. در احادیث و رساله ها دیگر نه موضوع گسترش اسلام، که این با جنگها تامین شده بود، بلکه تثبیت آن در میان بود. و این با القاى حس گناه و از طریق ایجاد یک سلسله اخلاقیات خشک و بسته میسر مىشد.

ممنوعیت و محرومیت بر امیال جنسى بیشترین سهم را در این میان دارد. درست است که اسلام در مقایسه با مسیحیت ارضاى نیازهاى جنسى را عملی زشت و تنها براى تولید نسل نمىداند با این همه بیشترین و سختترین مجازاتها را در همین ارتباط دارد. اول اینکه حق بهره ورى از لذت جنسى تنها براى مردان است و دوم اینکه آداب و قوانینى ریز و گسترده براى این ارتباط نوشته شده است که حتى براى مومن ترین مسلمان هم پایبندى کامل به آنها ممکن نیست. مثل قوانین مربوط به پوشش، گناه ناشى از نگاه به جنس دیگر، یا ناشی از خود ارضائى، همجنس گرائى و غیره. حتى اندیشیدن و خیالپرورى در باره اینها هم گناه است. به این ترتیب یک مسلمان در هیچ لحظه اى برى از گناه نیست.

توبه، که در ارتباط با گناه معنا مىیابد، جایگاه بزرگى در قران و احادیث دار. در قران توبه در دو حالت به کار رفته است. حالت اول پروسه اى براى برائت از گناه است. یعنى از کسانى انتظار مىرود که قوانین اسلامى را زیر پا گذاشته باشند. در اینجا جنبه کیفرى از آن در نظر است و زندان و مجازات هم باید وسیله اى باشد براى به توبه واداشتن گناهکار. اما حالت دوم در توبه جنبه همگانى بودن آن است. حتى مومنین هم به توبه فراخوانده مىشوند. و توبه کنندگان جایگاهى ویژه در نزد خدا دارند. یعنى می شود چنین استنباط کرد که همه، حتى مومنین هم، گناهکارند و نیاز به توبه دارند. توبه باید پروسه اى دائمى باشد در زندگى انسانها بر بستر عذاب روحى و حس حقارت ناشى از حس گناه. کارکرد توبه فراهم ساختن رابطه بندگى و اطاعت مطلق از خدا و اسلام است. القاى حس گناه نقش معجزه گرى در وابسته ساختن انسانها به ایدئولوژى مذهبى دارد. ابتدا باید شخص باور کند که گناهکار است تا براى پاک شدن از آن بىچون و چرا تسلیم ارشادات رهبران مذهبى شود.

من در زندان دیدم که چگونه می شود گناهان عالم را بر دوشهای نحیف یک نوجوان بار کرد. زندان جایى است که رژیم ها بی واسطه و با دغدغه کمتر مىتوانند سیستم نفوذ بر روان و دستکارى در شخصیت و رفتار انسانها را پیاده کنند. به زندانى القا مىشد که در گذشته آدمى فاسد و اسیر هواهاى نفسانى بوده و عمل او ــ گو خواندن کتاب یا اعﻼمیه باشد ــ جنایت بوده است. ابزارشان شکنجه، تبلیغات و برنامه هاى "ارشادى" بود با استفاده از شیوه تکرار. و مجازات هم به این ترتیب با گناه پیوند مىخورد. از یک طرف ایجاد حس گناه و عذاب روحى، ارعاب و مجازات روانى زندانى را به دنبال داشت و از طرف دیگر مخالفت و مقابله با جمهورى اسلامى، که یک مقوله سیاسى است با ابزار گناه سنجیده مىشد و با مجازاتهاى اسلامى پاسخ داده مىشد.

زندان آیینه نظام سیاسى و اجتماعى یک جامعه است. باوراندن گناه، ارعاب و مجازات روانى و مسخ انسانها که در زندان بىهیچ ملاحظه اى صورت مىگیرد، در سطح جامعه هم اجرا مىشود. رابطه گناه و مجازات در این نظام دو جنبه به خود مىگیرد: رابطه خود گناه با مجازات و رابطه احساس گناه با مجازات

وقتی گناه وارد مقوله "جرم" مىشود، به دنبال خود با مجازات پیوند می خورد. جرم و مجازات مفاهیم حقوقى هستند. در یک تعریف کلی جرم مواردى را شامل مىشود که در آن خسارتى به فرد یا جامعه وارد آید یا مسئله امنیت و نظایر آن در میان باشد. به عبارتى جرم با ضربه زدن به منفعت فرد یا جامعه سنجیده مىشود. جرم مستقل از بار مذهبى و گناه است. در حالیکه گناه به مذهب و میزان وفادارى فرد به آن بستگى دارد. به بیان دیگر رابطه اى است بین فرد مومن و خدا. یکى از دستاوردهاى روشنگرى در اروپا این بود که نهاد کلیسا و نمایندگان آن را از مجازات گناه محروم ساخت و این امر را به خدا واگذاشت.

در دنیاى اسلام، حداقل در ایران امروزى، استقلال بین دستگاه قضایى و مذهب وجود ندارد. قضاوت و کیفر به نام اسلام صورت مىگیرد. گناه، که به حوزه خصوصى آدمها برمىگردد، جرم مىشود. مثلا رابطه خارج از حوزه


دانلود با لینک مستقیم


رابطه مفهوم گناه و جرم

تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است.

 دورى از گناه

هر عملى که انسان را از تکمیل و شکوفایى خود باز دارد و مانع سیر و پویایى انسانى و حرکت او به سوى خداوند شود «گناه» است. خداوند در هدایت حکیمانه خود تمامى این اعمال گناه آلود را براى ما روشن ‏ساخته است . تکالیف الهى - یعنى انجام دادن واجبات و ترک محرمات- غایتى جز تعالى معنوى انسان ندارد.

تأثیر گناه در آلوده کردن روح انسان مانند آلودگى ظاهرى بدن نیست. گناهان شخصیت و حقیقت وجود انسان را واژگونه و چهره انسانى او را به چهره‏اى حیوانى تبدیل مى‏کند . گناه تأثیرى واقعى ‏در شخصیت حقیقى انسان مى‏گذارد که با مرگ از بین نمى رود و با او به سرای دیگر منتقل می شود.

از ویژگیهاى حیات آخرت ظاهرشدن انسان با شخصیت حقیقى خود است که در دنیا با روش و منش و با خصلتهای ‏روحى زشت و زیبا براى خود ایجاد کرده است. در حیات آخرت، از چهره انسان‏نماى دنیایى خبرى نیست. در آنجا، هر انسان با شخصیت حقیقى ظاهر می شود. این شخصیت نشان دهنده عمل و رفتار او در دنیاست .

تجسم اعمال از واقعیتهایی است که وحى آسمانى براى ما بازگو کرده است. انسان در قیامت با ظاهر شدن ماهیت حقیقى عمل زشتش دچار عذاب و درد و رنج دایمى ‏مى‏شود؛ و با آشکار شدن ماهیت واقعى عمل ‏خوبش، در لذت و سرور و شادى فرو می رود. در عمل انسان در دنیا، نشانى از واقعیت خوب و بد نیست؛ برای مثال، نمى‏توان از ظاهر سخنی راستى و ناراستى آن را باز شناخت.

نکته دیگر اینکه تأثیر گناه در ماهیت و شخصیت انسان تنها با مغفرت خداوند پاک می شود و هیچ عامل دیگرى جز مغفرت الهى نمى‏تواند این‏تأثیر را بزداید.

گناهان به 3 دسته تقسیم می شود:

 1- گناهانى که از شخصیت طغیانگر و حق ستیز کافران بر مى‏خیزد. «کافر» - به معناى پوشاننده حقیقت - به کسى گفته مى شود که در برابر حقیقتهاى بزرگ و روشنى که پیامبران الهى آورده اند به مخالفت بر مى‏خیزد. مخالفت با پیامبران و ایستادگى در برابر منطق و فکر و سخن پیامبران، که اندیشه و اخلاق و رفتارشان تجسم ‏روشن و آشکار حقیقت و راستى و انسانیت است، گناهى کافرانه است. خداوند و نظام هستى هیچ گاه ایستادگى در برابر حق را بر نمى‏تابد و تحمل نمی کند. استکبار - که در منطق قرآن زشت‏ترین پدیده معرفى شده - به معناى منش و رفتار خودخواهانه انسانهایى‏ است که در برابر حقیقت و راستى و درستى تسلیم نمی شوند و در برابر آنها به دشمنى و سرکشى بر مى خیزند.

 «اسلام» به معناى تسلیم بودن در برابر حقیقت است. خداوند که حقیقت برتر هستى است شایسته‏ترین حقیقتى است که باید در برابر او تسلیم بود . هر موجودى هم که صفات الهى در او بیشتر جلوه گر باشد از حقیقت بیشترى برخوردار است و شایستگى بیشترى دارد که از او پیروى شود.

2- گناهانى که از سر جهالت و نادانى انجام مى‏شود. این گروه از انسانها از روى جهالت و ناآگاهى به حقیقت با حقیقت متعالى که پیامبران آورده اند مخالفت می کنند. اینان براى نجات امکان ‏بیشترى دارند. قرآن کریم در توصیفشان ‏مى‏فرماید: «اینان کسانى اند که از عقل‏ خویش بهره درست نمى‏گیرند». آنان زندگى دنیا را تنها در همین حیات ظاهرى خلاصه مى‏کنند که چشمانشان مى‏بیند و غرایزى که در وجود مادى خود حس مى کنند و در پى ادراک حقیقت بزرگتر هستى - که در وراى این ظاهر قرار دارد – بر نمى آیند. تداوم این نادانى بزرگ آنان را به تباهى مى‏کشد و مانع دستیابى آنها به شخصیت متعالى انسانى می شود و آنان را در برابر مسیر هدایت الهى قرار مى‏دهد.

3- گناهانى که از روى غفلت اتفاق ‏مى‏افتد. مرتکبان این گناهان کسانى اند که اندیشه خود را به روى فهم و درک‏ حقیقت گشوده‏اند. این گروه بندگى در برابر خداوند بزرگ را قبول دارند و سوداى زندگى جاودان و حیات حقیقى ‏در سر دارند، ولى نفس اماره و وسوسه های شیطانى آنان را به گناه مى‏آلاید. قرآن این گروه را چنین توصیف مى‏کند: «اینان پس از آنکه با وسوسه ‏نفس شیطانى به گناهى دست مى‏زنند، به یاد خدا مى‏افتند و از اینکه از فرمان او سر تافته‏اند پشیمان مى‏شوند و توبه مى‏کنند». توبه راه بازگشت آنان را هموار مى‏کند و مورد مغفرت خداوندشان قرار مى‏دهد و توجه به خدا اثر زیانبار گناه را از آنان مى‏زداید.

مهدویت و عقل‌گرایی (2)

نویسنده: حجت الاسلام حسین الهی نژاد

حکومت جهانی مهدوی و رشدیافتگی عقل

چنانچه از مفهوم‌شناسی اقسام عقل به دست می‌آید، آثار عقل نظری، جهان‌شناسی، هستی‌شناسی، مبدأ و خداشناسی، معاد و فرجام‌شناسی، ... است و آثار عقل عملی، رشد ایدئولوژی و باید و نبایدهای اخلاقی، تهذیب نفس و پرورش روح، عبادت و بندگی خدا است و آثار عقل ابزاری، رشد صنعت، تکنولوژی و تسلط بشر بر طبیعت و کیفیت بهره‌وری از آن می‌باشد.

تفاوت اساسی و بارز که میان رُشد عقلانیت در دوران رنسانس و عقلانیت در دوران بعد از ظهور مطرح است به این است که عقل‌گرایی و عقلانیت در دوران مدرنیته، عقلانیت یک‌سویه بوده و تنها به فکر شناخت نوامیس طبیعت و تسلط بشر بر آن می‌باشد؛ یعنی تنها به عقلانیت ابزاری که در ارزش‌گذاری و تمییز خوب و بد، خنثا است، می‌پردازد. امّا عقلانیت بعد از ظهور، متعادل می‌باشد؛ یعنی کنار رُشد صنعت و تکنولوژی که محصول عقل ابزاری است، عقل نظری(جهان بینی) و عقل عملی (ایدئولوژی) نیز به تناسب آن، رشد و ترقی می‌یابد.

اکنون به نمونه‌هایی از رشد‌یافتگی عقل نظری، عقل عملی و عقل ابزاری در دوران حکومت جهانی مهدوی خواهیم پرداخت.

1. رشد عقل نظری

در بیان چگونگی رشد عقل نظری میان مردمان بعد از ظهور، باید چنین گفت: از آن‌جا که عقل نظری، از مقوله شناخت و علم است و نیز عامل جدائی حق از باطل شمرده می‌شود، بر این اساس هرگاه در جامعه‌ای شناخت و معرفت به حقایق و هستی بیشتر باشد،‌نشان از رشد و تعالی عقل نظری مردم در آن جامعه می‌باشد.

البته میان حقایق و هستی‌ها، عالی‌ترین وجود و هستی، از آنِ خداوند متعال است؛ پس هرگاه عقل نظری مردم رشد کرد، خداشناسی و ماورا‌شناسی میان مردم بیشتر می‌شود؛ چنان‌که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید:

آگاه باشید! به راستی که خردمندترین مردم، بند‌ه‌ای است که پرودگارش را بشناسد و فرمانش برد.[25]

آنچه از روایات معصومین علیهم السلام دربارة زندگی مردم در دوران پس از ظهور و دوران نظام جهانی مهدوی برداشت می‌شود، این است که مردم، از نظر خداشناسی و توجه به خدا، در حد عالی قرار دارند. در واقع، همان رشد و تعالی عقل نظری، میانشان جاری است. در ذیل، برای تثبیت مطالب فوق، به روایاتی چند که به خداشناسی مردم عصرظهور اشاره دارد، می‌پردازیم.

امام رضا علیه السلام در تفسیر آیه شریفه 83 سوره آل عمران[26] فرمودند:

در حق قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل شده است. چون ظهور کند، به کافران و مرتدان مشرق و مغرب، اسلام را عرضه می‌کند..... تا این‌که در شرق و غرب جهان، کسی باقی نباشد، جز معتقدان به یکتائی خدا.[27]

باز در روایت دیگری می‌فرماید:

خداوند، به دست او، زمین را از لوث کافران و منکران پاک می‌کند، زمین زیر پایش می‌پیچد و هر کار سخت و دشواری برای او آسان می‌شود.[28]

روشن است وقتی بساط کفر و انکار خدا از روی زمین برچیده شد، نقیض آن که همان خداشناسی و معرفت به خدا است، جای آن را پر می‌کند. این، همان تعریفی از رشدیافتگی عقل نظری است.

از امام باقر علیه السلام نیز روایتی به مضمون فوق نقل شده است:

روی زمین، نقطه‌ای نمی‌ماند، جز این‌که در آن، ندا می‌شود: «اشهد ان لا اله الا الله.[29]

از مجموع روایات فوق که به نوعی دورنمای زندگی انسان‌ها در دوران حکومت جهانی مهدوی را ترسیم می‌کنند، به وضوح، رشد و تعالی عقلی نظری در میان آن‌ها، آشکار می‌شود؛ همان عقلی که انسان را به حقایق و هستی آشنا کرده و به عالی‌ترین حقیقت و وجود یعنی خداوند متعال معرفت می‌بخشد.

همچنین در این‌باره روایات بسیاری از معصومان علیهم السلام نقل شده است که برخی از آن‌ها به صورت صریح و برخی به صورت تلویح، به مسأله رشد عقل نظری مردم در آن دوران پرداخته‌اند که از باب نمونه‌ به تعدادی از آن‌ها اشاره شد و در ذیل به برخی دیگر از آن‌ها خواهیم پرداخت.

امام باقر علیه السلام در روایتی به صراحت به موضوع رشد عقل نظری اشاره می‌فرماید:

هنگامی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد، تا خِردهای آن‌ها بیشتر شده و فکرشان کامل گردد.[30]

از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است:

(به انسان‌های دوران) بعد از ظهور آن اندازه حکمت داده می‌شود که زن در خانه‌اش براساس کتاب خدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله قضاوت می‌کند.[31]

از روایت فوق، دو مطلب به صورت صریح برداشت می‌شود: نخست گسترش معرفت و حکمت و دوم، گسترش اسلام شناسی که میان همه مردم و سطوح مختلف آن‌ها ـ اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ، و … ـ مطرح خواهد بود.

در نهج البلاغه از امیر المؤمنین علی علیه السلام پیرامون آینده بشریت و رشد حکمت در آن دوران، چنین نقل شده است:

بدانید آن کس از ما (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف‌) که فتنه‌های آینده را در یابد، با چراغی روشنگر در آن، گام می‌نهد و بر همان سیره و روش صالحان (= پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام‌) رفتار می‌کند، تا گره‌ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد کند … . سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه‌ها آماده می‌شوند و چونان شمشیرها صیقل می‌خورند. دیده‌هایشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش‌هاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان، جام‌های حکمت سر می‌کشند.[32]

برای تبیین روایات فوق، لازم است ابتدا به مفهوم شناسی «حکمت» و بعد به اقسام حکمت و رابطه آن با عقل پرداخته شود. قرآن، در آیاتی چند به مقوله حکمت پرداخته و پیامبران و اولیای الهی را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و مقاله کامل درباره دوری از گناه 27 ص

دانلود گناه 130 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود گناه 130 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 130 صفحه

3.
محضرهایى که از احترام ویژه‏اى برخوردارند همان طور که گفته شد:محترم بودن محضر حاضر و لزوم احترام آن منوط به‏چیزى نیست، بلکه نفس حضور او-هر کس که باشد-چنین اقتضایى دارد.
اکنون سخن ما این است که اگر فردى که در محضر او هستیم شخص خاصى‏باشد، مثلا داراى پست و مقامى، یا وصفى از اوصاف کمالى باشد، حکم مزبورتشدید مى‏شود و به اقتضاى فطرت، احترام آن محضر، لازم‏تر و واجب‏تر است.
در این جا براى روشن‏تر شدن مطلب به برخى موارد اشاره مى‏شود: الف)محضر فرد کامل از جمله مواردى که محضر از احترام فوق العاده‏اى برخوردار است و هتک‏حرمت آن قباحت‏بیشترى دارد، محضر فرد کامل است;بدین معنا که محضرشخص کامل نزد شخص ناقص، محترم‏تر و هتک حرمت آن قبیح‏تر است;مثلااگر شما در یکى از فنون، حظ و بهره‏اى داشته باشید و اتفاق بیفتد که در محضرشخصى حاضر شوید که ورود وى و تخصصش در آن فن از شما بیشتر بوده بلکه‏سر آمد همه باشد، آیا محضر او را محترم نمى‏شمارید؟
آیا به خود اجازه مى‏دهیدکه در حضور او عملى یا سخنى که موجب هتک حرمت آن محضر است انجام‏دهید؟
بى‏شک محضر او را محترم شمرده و از هتک حرمت ایشان پرهیز مى‏کنید.

فطرت شما به شما حکم مى‏کند که اى ناقص!حرمت محضر کامل را هتک مکن‏و آن را محترم بشمار.
بنابر این، باید از کسى که مى‏گوید:من نمى‏توانم گناه نکنم.
پرسید:آیاخداوند را کامل مى‏دانى یا خیر؟
اگر بگوید:خیر، سخنى را که تمام خدا پرستان‏در بطلان آن متفقند بر زبان آورده است، و اگر بگوید:آرى، باید از او پرسید:این‏خداوندى که به اعتراف خودت کامل است، آیا بر جمیع احوال و کردار و گفتار تومطلع و ناظر و حاضر است‏یا خیر؟
اگر بگوید:خیر، باز بر خلاف همه الهیون‏سخن گفته است، و اگر بگوید:آرى، باید از وى پرسید:آیا خود را در مقابل‏خداوند کامل، ناقص مى‏دانى یا خیر؟
اگر بگوید:نه، من نیز مانند او کامل‏هستم، باز هم بر خلاف ضرورت سخن رانده است و اگر بگوید:آرى، خود راناقص مى‏دانم، باید بدو گفت:اى آن که به نقص خود و کمال خداوند معترفى واو را بر خود ناظر و خود را در محضر او مى‏دانى و به حکم فطرتت محضر کامل‏را براى ناقص محترم مى‏شمارى، چرا ادب محضر کامل را مراعات نمى‏کنى واز ارتکاب امور خلاف شؤون او پروایى ندارى؟
چرا با فطرت خویش در افتاده وبر خلاف اقتضاى آن عمل مى‏کنى؟
ب)محضر عالم یکى دیگر از مواردى که محضر از احترام بیشترى برخوردار است، محضرعالم است.

محضر عالم براى شخص جاهل محترم‏تر و هتک حرمت آن قبیح‏تراست;اگر عالم و جاهل هر دو در یک محضر اجتماع کنند، جاهل در حضورعالم دست از پا خطا نمى‏کند و جانب رضایت او را رعایت مى‏کند.
حال با توجه به این مطلب، باید از کسى که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود گناه 130 ص

دانلود تحقیق ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل


دانلود تحقیق ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل

 

مشخصات این فایل
عنوان: ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 42

این مقاله درمورد ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل می خوانید :

-گناه از دیدگاه سایر ادیان و مکاتب
کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید و رسائل و نوشته های دینی اولیای مذاهب یهود و مسیحیت است.
(( گناه در یهود : تجاوز از شریعت اقدس الهی گاهی گناه در کتاب مقدس مذکور شود و قصد از قربانی گناه باشد.
گناه در مسیحیت : اطاعت نمودن بدان باشد هر ناراستی گناه است . کتاب مقدس مبداء پیدایش گناه را به والدین اول ما نسبت می دهد لهذا هیچ کس بدون گناه نمی باشد . اما گناه بر حسب جرم آن به تفاوت است، چنانکه یوحنا در نامه اول فصل 165 در میان گناهی که منتهی به موت و گناهی که منتهی به موت نیست فرق می گذارد و مفاد آیه این است که انسان بدان درجه می رسد که روح مقدس خدا را از خود خارج کرده است . گناهی نیز هست که به هیچ وجه آمرزیده نشود و آن گناه و ضدیت به روح القدس می باشد .
اما معنی گناه را از زبان یک کشیش مسیحی بشنویم : ثمره روح یکی است ، و کار شرارت هم یکی است . جمع خصایل نیکو از یک منبع سرچشمه می گیرد ، و تما صفات زشت ، و هر نوع شرارت نیز از یک منبع بر میخیزد . ریشه هر نوع صفات حمیده این است که در مسیح بمانیم ، و ریشه هر نوع خصلت ناپسند این است که خارج از مسیح بمانیم …. هر بار که اشتباهی از ما سربزند علتش این بوده که در مسیح نبوده ایم وقتی در مسیح می مانیم از گناه در امانیم حتی مواقعی که آزمایش سخت و قوی باشد. دارا بودن هر خصلت نیکو به منزله نوعی اطاعت است از خدا. ارتکاب هر نوع عمل زشت و یا به زبان آوردن هر قسم سخن ناشایست و یا پروراندن هر گونه فکر بد بمنزله نوعی طغیان است بر علیه او …. همه بر علیه خدا یاغی     بوده ایم و اثراتی از آن یاغیگری در ما هنوز باقی است ولی این اثرات در هر کدام از ما به یک نحوی بروز می کند.
13-گناه و عرفیات
آنچه در بین افراد اجتماع شناخته شده و مقبول است عرف گفته می شود گاه آن را به عنوان یک عمل خوب انجام می دهند و یا به عنوان عمل بد ترک می کنند و دلیل عقلانی برای بسیاری ار عرفیات وجود ندارد. این عرف را گاهی شرع هم تایید می کند و گاهی نسبت به آن ساکت است. قسم سوم که مورد بحث ما می باشد ، می فرماید     (( ترک َ الذّنبٍ اَهوَن‘ مٍن طَلَبٍ التّوبٍه )) ترک گناه آسانتر از طلب توبه است اکنون به مهمترین عوامل بازدارنده گناه اشاره می کنیم :

14-گناه و خودشناسی
چگونه ممکن است انسان از گناهان دوری کند . در حالیکه خویشتن را آن گونه که هست نشناخته باشد؟ انسان تا از وجود دشمن در اطراف خانه اش باخبر نشود اسباب دفاع را آماده نمی کند .انسان مومن از طریق خود شناسی به کرامت نفس و عظمت این خلقت بزرگ الهی و اهمیت روح ادمی که پرتوی از انوار الهی است ، پی میبرد ، و درک می کند که این گوهر گرانبها را نباید به ثمن و بهای ناچیز فروخت و به اسانی از دست داد. تنها کسانی که خود را آلوده به گناهان می کنند و گوهر پاک روح انسانی را به فساد و نابودی می کشانند که از عظمت آن بی خبرند. هر انسان منصف با شناخت خویش ، به خطرات هوای نفس و انگیزه پیروی از شهوات و تضاد آنها با سعادت خود پی برده و برای مقابله با انها آماده می شوند. از همه مهمتر خود شناسی بهترین راه برای خداشناسی است که حضرت رسول (ص) می فرماید : من عَرفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ رَبَة‘  هر کسس خود را بشناسد پس پروردگارش خواهد شناخت لذا خداشناسی و آگاهی از صفات حق قویترین عامل بازدارنده گناه و پرورش فضائل اخلاقی است که انسان باید این صفت را از خود دور کند تا به برکات خودشناسی نائل گردد.
15-گناه و یاد خدا
قرآن و روایات اهمیت فوق العاده ای برای ذکر و یاد خدا قائل شده اند و آنرا به عنوان یکی از شاخه های مهم عبادت در پاکسازی روح و عامل بازدارنده از گناه معرفی کرده اند. یاد خدا از بزرکترین عبادات و بهترین حسنات و در برابر تهاجم و وساوس شیطان ، به انسان مصونیت می بخشد او را از خواب غفلت بیدار می کند و مانند دانه های حیات بخش باران بر سرزمین روح و قلب انسان می بارد و انواع بذر های فضیلت و تقوا ار شکوفا و بارور می سازد .علمای اخلاق برای هر مرحله ای از حالات روح ، مثل ترس ، توبه ، مصیبت ، شکر و توکل اذکاری را نام برده اند ولی مطلق ذکر در هر حالی خوب است البته نه اینکه به عنوان قصد ورود گفته شود.
خداوند در قرآن می فرماید : نماز برپادار که نماز ( انسان را ) از زشتیها و کناه باز میدارد . ذکر خدا از نماز هم بالاتر است . آری یاد خدا روح نماز است و روح شریفترین بخش وجود می باشد. اگر نماز سبب ترک زشتیها و گناه می شود این امر نیز به خاطر همین ذکرالله است زیرا یاد خدا از نماز هم بالاتر است چون یاد خدا انسان را به یاد نعمتهای او می اندازد که تمام وجود انسان در آن غرق است و یادآوری این نعمت ها انسان را از نافرمانی بخشنده نعمت باز می  دارد و از گناه شرمنده   می سازد . از سوی دیگر او را به یاد روز قیامت و دادگاه عدل الهی   می اندازد. خود را در برابر دادگاه بزرگ حق می بیند و پرونده اعمال خویش را در آنجا حاضر و فرشتگان عذاب را آماده مجازات بدکاران و فرشتگان رحمت را آماده پذیرایی از بندگان خوب خدا در بهشت می بیند . از سوی دیگر یاد خدا ، شیطان را از وجود آدمی دور   می سازد.  چنانکه حضرت علی ( ع ) می فرماید : یاد خدا شیطان را از شما طرد می کند . البته ذکر خدا به این نیست که نام او را مرتب بر زبان جاری کنیم و مکر و تکبیر و تسبیح و تهلیل بگوییم بلکه منظور انست که با تمام قلب متوجه خدا و عظمتش باشیم، او را در همه جا حاضر و ناظر بدانیم مخصوصاً در مواقع آلودگی به گناه. بدون شک چنین ذکری عامل حرکت به سوی نیکیها و حائل بین انسان و گناه می باشد. بعضی علماء اخلاق بر این عقیده اند که دل و جان انسان جایگاهی است که هرگز نمی تواند خالی بماند اگر ذکر خدا آن را پر کند وساوس شیطان دور می شود و اگر خالی از یاد خدا باشد جولانگاه لشکر شیطان می شود.
بنابراین یاد خدا قلب را نورانی ، شیطان را دور می کند و عامل نهی از گناهان می باشد و دل را صفا می بخشد.

16-گناه و تفکر
شکی نیست که ، یکی از بزرگترین امتیازات بشر ، مسئله تفکر و اندیشیدن است که اگر این نعمت الهی در وجود انسان نبود ، امتیاز دیگری بر حیوانات نداشت. قرآن در آیات مختلف انسانها را به تفکر در آفرینش دعوت می کند از آن جمله می فرماید : آیا آنها در درون خویش تفکر نکردند که خداوند آسمانها و زمین آنچه در میان این دو است جز به حق نیافریده ؟ و برای آن اجل و پایان معینی قرار داده است . اگر این افراد درست بیندیشند به خوبی از دو امر آگاه می شوند که اولاً جهان بر اساس حق آفریده شده و نظاماتی بر ان حاکم است که دلیل بر وجود عقل و قدرت کامل د رخالق این جهان است . ثانیاً این جهان رو به زوال و فنا می رود، و از آنجا که خالق حکیم ممکن نیست بیهوده آن را آفریده باشد دلیل بر این است که جهان دیگری کهسرای بقاء است بعد از این جهان می باشد وگرنه افرینش این جهان مفهوم نداشت و این خلقت طویل و عریض تنها برای چند روز زندگی دنیا بی معنی بود و از اینجا انسان به وجود جهان آخرت پی میبرد لذا دقت در نظم و حقانیت این جهان دلیل بر وجود خداوند است و دقت داشتن پایان معین دنیا دلیل بر معاد است. در پایان آیه اضافه   می کند که بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان کافرند. بنابراین تفکر در معاد و ایمان به زندگی ابدی بعد از این دنیا و ایمان به دریافت کیفر و پاداش اعمالی که ما در این دنیا انجام می دهیم چنین تفکری نقش بازدارنده ای در ارتکاب گناه و آلودگی دارد . امام صادق (ع) در عظمت تفکر می فرمایند: یا ساعت اندیشیدن از یک ساعت عبادت بالاتر است . تفکر ممکن است انسان را به کار نیک دعوت کند چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید : تفکر انسان را به کار نیک و عمل به آن وا می دارد. تفکر ممکن است انسان را به کار زشت و گناه دعوت کند چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید : کسی که زیاد در گناهان فکر کند گناهان او را به سوی خود می کشند . بنابراین تفکر نیکو و پسندیده است که در راه وصول به نیکی و عمل به آن باشد. و انسان را به توحید ومعاد و شناخت دنیا و آخرت راهنمایی کند مانند : تفکر در خلقت و عظمت آسمانها و زمین خلقت انسان ، نعمت های ظاهری و باطنی از جانب پروردگار ، تفکر در علم ، قدرت ، حکمت ، رحمت ، احاطه ، حضور ، عدل ، یکتایی ، عزت ، حاکمیت ، لطف و عنایت های خدا ، تغییرات و فناء دنیا و حوادث عبرت انگیز ، احوال بزرگان ، تاریخ گذشتگان ، مرگ ، عذاب الهی ، معاد ، جزای کوچکترین اعال نیک و بد ، عاقبت گناه و مفاسد اخلاقی در دنیا و آخرت ، جهنم ، بهشت بسیار نیکو می باشد. و به آنها سفارش شده ....

بخشی از فهرست مطالب مقاله ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل

گناه و اندیشه                                                                                1
گناه و عمل                                                                                    2
گناه و توجیه اقتصادی                                                                 4
گناه و توجیه روانی                                                                     5
گناه و توجیه فرهنگی                                                                   6
گناه و توجیه سیاسی                                                                   7
گناه و تشخیص حق و باطل                                                         8
گناه وراثت                                                                                  11
گناه و تربیت خانوادگی                                                               14
گناه و تغذیه                                                                                16
گناه و اقتصاد                                                                              17
گناه و محیط نا پاک                                                                    20
کناه و دوستان بد                                                                        22
گناه و جهل                                                                                  24
گناه و فرهنگ جامعه                                                                   25
گناه و تداوم گناه                                                                        27
گناه و آیات                                                                                 28
گناه و روایات                                                                             28
گناه از دیدگاه سایر ادیان و مکاتب                                            34
گناه و عرفیات                                                                            35
گناه و خود شناسی                                                                   35
گناه و یاد خدا                                                                            36
گناه و تفکر                                                                                38
گناه و عبادت                                                                             41


 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارزیابی گناه از دیدگاه اندیشه و عمل