ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (درمان با روش EMDR)

اختصاصی از ژیکو مبانی نظری وپیشینه تحقیق حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (درمان با روش EMDR) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری وپیشینه تحقیق حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (درمان با روش EMDR)


مبانی نظری وپیشینه تحقیق حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد  (درمان با روش EMDR)
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 25 صفحه
نوع فایل:word
 
 
قسمتی از پیشینه ومتغییر
 

در اینجا به بررسی و چگونگی درمان حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) می پردازیم.

  • درمان EMDR

EMDR  درمانی پیچیده و تخصصی برای غلبه بر آثار ضربه عاطفی و تجارب ناراحت کننده آن است که نخستین بار در 1978 از سوی روان شناسی به نام فرانسین شاپیرو مطرح شد. او متوجه شده بود که نگرانی ها و استرس های وی با حرکت چشمانش به طرفین کاهش می یابد. دکتر شایپرو از EMDR برای مقابله با نشانه های ناخوشایندی مانند اضطراب، گناه، خشم، افسردگی، ترس، اختلالات خواب، و بازگشت به خاطرات بد ناشی از واقعه ای تکان دهنده در گذشته استفاده کرد. این شیوه مستلزم بازخوانی واقعه یا رویدادی استرس زا گذشته و برنامه ریزیی مجدد ذهن و جایگزینی باور های منفی با باورهای مثبت و آگاهانه ای است که خود فرد انتخاب می کند(شایپرور، 2001 و 2002).

  • EMDR علامت اختصاری چه کلماتی است؟

EM: (Eye Movement) یا حرکت چشم

دکتر شایپرو ابتدا معتقد بود که درمان مراجع (بیمار) فقط از طریق حرکت سریع چشم به طرفین صورت می گیرد، اما اکنون مشخص شده است که تاثیرات مثبت این شیوه از هر نوع تحریک دوگانه حسی است که می تواند حرکت متناوب چشم ها به طرفین، ضربه های متناوب انگشت بر دو دست راست و چپ بیمار، یا تغییر تن صدا در دو گوش باشد که در نهایت به تحریک متناوب نیمکره راست و چپ مفز منجر می شود. این عمل را پردازش دو گانه می نامند که مراجع را قادر به پردازش مجدد ضربه عاطفی می کند(شاپیرو و سیلک فارست، بی تا؛ ترجمه هاشمیان  و همکاران، 1379).

Desensitization) :D ): یا حساسیت زدایی که به معنای کاهش و حذف پریشانی یا اغتشاش روانی است که با خاطره یک سانحه درد آور متداعی شده است.

Reprocessing) :R): یا پردازش مجدد که به معنای جایگزینی باورهای منفی و ناسالم با باورهای مثبت و سالمتر  است.

  • کاربرد EMDR
به طور کلی اگر فشار روانی ناشی از وقایع و رویدادهای سخت زندگی کاهش نیابد یا درمان نشود، فرد دچار احساس فقدان کنترل و درماندگی می گردد. حالتی که از آن با عنوان اختلال استرس پس از سانحه یاد می شود. روش EMDR در درمان این فشارهای روانی بیشترین کاربرد را دارد. این فشارها می توانند ناشی از حوادث و وقایع تکان دهنده؛ مانند لایای طبیعی، جنایت و تجاوز جنسی، جنگ، مرگ و جدایی باشد یا رویدادهایی که کمتر آسیب زننده اند؛ مانند سرزنش های دوران کودکی و پیام های منفی والدین، که موجب احساس ناخوب بودن در فرد می شود، یا تمسخر و آزار همسالان.

 

 

دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری وپیشینه تحقیق حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (درمان با روش EMDR)

چشم اندازی به اخلاق در اسلام

اختصاصی از ژیکو چشم اندازی به اخلاق در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

چشم‏اندازى به‏«اخلاق در قرآن‏»

مقدمه

اخلاق که با چگونگى رفتار و حالتهاى اختیارى انسان سروکار دارد، همواره جاذبه ویژه‏اى براى او داشته است و آدمى به دیده احترام در آن نگریسته است.

نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پایه تشکیل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است که حتى کسانى هم که خود به زیور اخلاق آراسته نیستند، آراستگان به فضایل اخلاقى را با دیده عزت مى‏نگرند و شان آنها را والا مى‏دانند.

جذبه و دلربایى اخلاق، اگر از چشم‏انداز قرآنى به آن نگریسته شود، دوچندان خواهد شد. زیرا قرآن آخرین کلام الهى با بشر است و به اقتضاى این ویژگى، کامل‏ترین سخن را در باره اخلاق بیان کرده است. فضایل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفا وسیله‏اى براى سامان‏دهى به رفتار این جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نیست، بلکه از آن مهم‏تر، چونان مصالح ساختمانى براى پى‏ریزى بناى حیات ابدى او به حساب مى‏آید.

این نگرش فرجام شناسانه به فضایل و الزامهاى اخلاقى، چنان بر ارج و اهمیت آنها مى‏افزاید که بدون وقوف در عرفات اخلاق، پاى نهادن به حرم رستگارى که مطلوب همیشگى آدمى است، ناممکن مى‏نماید.

از نگاه قرآن مى‏توان مباحث مختلف مربوط به اخلاق را سامان داد; مثلا با تنظیم و تنسیق قواعد کلى اخلاقى، راه را براى علم اخلاق (۱) قرآنى هموار کرد. به علاوه، مى‏توان با تامل در قواعد مذکور و بهره‏گیرى از نصوص و ظواهر آیات قرآن، مبناى ارزشهاى اخلاقى را کشف کرد و زمینه حصول اخلاق هنجارى (۲) یا نظریه اخلاقى (۳) برگرفته از قرآن را فراهم آورد. افزون بر اینها، مى‏توان با تامل در قواعد اخلاقى قرآن و نظریه اخلاقى برگرفته از آن، در کنار بهره‏گیرى از هستى‏شناسى، و بویژه انسان‏شناسى قرآنى، مبانى فلسفى اخلاقى را هم به دست آورد و از رهگذر آن به تدوین فرااخلاق (۴) ملهم از قرآن پرداخت. (۵)

اگرچه پرداختن به اخلاق قرآنى در طبقه‏بندى رایج اندیشه اخلاقى (۶) ، به حوزه اخلاق توصیفى (۷) مربوط است، زیرا این شاخه است که به توصیف نظرگاههاى اخلاقى قرآن کریم و مکتب اسلام مى‏پردازد، اما بى‏تردید اخلاق قرآنى صرفا توصیف اخلاقیات نیست و چنانچه اشاره شد مى‏تواند زمینه لازم براى اندیشه فلسفى درباره مبناى ارزشهاى اخلاقى (اخلاق هنجارى) و پیش‏فرضها، مفاهیم و مبانى اخلاق (فرااخلاق) را فراهم آورد.

به علاوه این که توصیفى بودن بحث اخلاق قرآنى به معناى فقدان نقش انگیزشى آن نیست. زیرا قرآن کتاب هدایت و رستگارى است و توصیف راه رستگارى، بهترین نوع ایجاد انگیزش در کسانى است که به قرآن ایمان دارند; و به این جهت است که پرداختن به اخلاق قرآنى براى مسلمانان چیزى بیش از یک پژوهش علمى است و در واقع براى آنها که در این جهان گذرا و فانى، دل در گرو حیات جاویدانى دارند که نشانه‏هایش را، علاوه بر وجدان و عمق جان خویش، در پژمردگى و فناپذیرى جلوه‏هاى مختلف زندگى این جهانى مى‏بینند یک فریضه است.

کتاب اخلاق در قرآن (۸) بخشى از سلسله دروس «معارف قرآن‏» استاد مصباح یزدى در حوزه علمیه قم است، که به اخلاق قرآنى مى‏پردازد. این کتاب از جنبه‏هاى مختلف اخلاق قرآنى بحث مى‏کند. بخش اول کتاب به تحلیل مفاهیم اخلاقى و تبیین پیش‏فرضهاى اخلاق و نیز ارائه نظریه اخلاقى قرآن مى‏پردازد. مجموعه مباحث‏بخش اول کتاب در حوزه فلسفه اخلاق قرار مى‏گیرد و مى‏توان آن را نوعى فلسفه اخلاق ملهم از آیات قرآن دانست. سه بخش دیگر کتاب به ترتیب به بررسى اخلاقى رفتار انسان با خداوند، با خود و با دیگر انسانها مى‏پردازد.

مطالعه کتاب دیگر ایشان یعنى دروس فلسفه اخلاق (۹) مى‏تواند سهم زیادى در فهم دعاوى استاد در کتاب اخلاق در قرآن داشته باشد.

این مقاله گزارشى از بخش اول کتاب اخلاق در قرآن است. سعى نگارنده بر آن است که گزارش، مطابق با متن کتاب باشد; به این معنا که نکته‏اى بیش از آنچه در کتاب آمده، در متن مقاله راه نیابد و از طرف دیگر چیزى از نکات اصلى کتاب برجا نماند.

۱. اصول موضوعه در علم اخلاق

تبیین نظریه اخلاقى قرآن محتاج بررسى و توضیح چند پیش‏فرض اخلاق است که خود قرآن هم به آنها اشاره کرده است:

الف) انسان موجودى است که توانایى کسب کمال را دارد و مى‏تواند خود را به زیور اخلاق (۱۰) بیاراید. او افزون بر این که توان چنین کارى را دارد، به این توانایى خود آگاهى دارد. به بیان دیگر، او هم موجود مختار است و هم به اختیار خود علم و آگاهى دارد. اصل اختیار آدمى و قدرت انتخاب او مورد تایید قرآن کریم است و تفصیل بحث‏به حوزه انسان‏شناسى قرآنى مربوط مى‏شود. (۱۱)

البته مفهوم اختیار انسان باید با توجه به این نکته فهمیده شود که از دیدگاه قرآن همه امور، از جمله کسب کمال خود آدمى و هدایت و ضلالت او، مستند به خداوند است و در حیطه اقتدار الهى قرار دارد:

«انک لا تهدى من احببت ولکن الله یهدى من یشاء و هو اعلم بالمهتدین‏» (۱۲) (قصص/۵۶).

براساس بینش قرآنى، حتى میل و عطف توجه آدمى به خدا یا شیطان که اساس ایمان یا الحاد اوست، به دست‏خود خداوند است:

«...ولکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فى قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الراشدون‏» (۱۳) (حجرات/۷).

این نگرش توحیدى قرآن نباید به معناى انکار اختیار انسان تلقى شود. چرا که فاعلیت الهى در طول فاعلیت انسان است، و این دو در عرض هم نیستند تا نافى یکدیگر باشند. (۱۴)

بینش اسلامى ضمن قبول نقش عواملى مانند وراثت، محیط و تغذیه در شکل‏دهى به رفتار آدمى، عامل تعین بخش افعال و حالات نفسانى او را اراده خود آدمى به حساب مى‏آورد و اندازه مسؤلیت هرکس را به درجه و مرتبه اراده او مربوط مى‏داند.

باید به این نکته ظریف توجه داشت که اختیار انسان از بدیهى‏ترین اصول اخلاقى اسلام است و از محکمات عقیدتى قرآن به شمار مى‏آید که باید در پرتو آن، متشابهات روایى و قرآنى را تفسیر و تبیین کرد، نه آن که با تکیه بر برخى آیات و روایات متشابه در صدد ایجاد تردید در اصل اختیار انسان برآمد.

ب) از تحلیل اختیار آدمى اصل وجود هدف براى افعال اختیارى او حاصل مى‏آید. زیرا آنچه انسان را به انجام کارى وامى‏دارد، انتظارى است که از انجام آن دارد و در اصطلاح فلسفى، علت غایى نامیده مى‏شود. علت غایى البته غیر از غایت است، که معمولا گفته مى‏شود در هر حرکتى وجود دارد. چرا که علت غایى اشاره به صدور فعل از موجود با شعور و آگاه دارد و بیانگر قصد فاعل آگاه از انجام فعل است.

پس تردیدى در اصل هدف‏دارى افعال اختیارى انسان نیست و این نکته جاى بحث چندانى ندارد. اما آنچه مهم است فهم این نکته است که برخى هدفها چنانند که خود، مقدمه و واسطه دستیابى به هدفى دیگرند و اگر انسان از انجام کارى آنها را قصد کرده است تعلق این قصد به آن اهداف مقدماتى، براساس نقش واسطه‏اى آنها در راه تحصیل هدفهاى بالاتر است. به بیان دیگر، مطلوبیت‏برخى هدفها بالغیر است و از مطلوبیت چیز دیگرى سرچشمه مى‏گیرد، در حالى که هدفى هم هست که مطلوبیت‏بالذات دارد و محبوبیت آن برخاسته از ذات خود است و نه به دلیل نقش واسطه‏اى که در تحصیل چیزى محبوب‏تر از خود دارد.

در وجود هدفهاى واسطه‏اى یا مقدماتى تردیدى نیست، اما چه دلیلى بر وجود هدف بالذات است؟

دلیل وجود هدف و غایت‏بالذات، امتناع تسلسل در علل غایى ذکر شده است; به این صورت که اگر ترتب اهداف مقدماتى ادامه یابد و سلسله مطلوبهاى غیرى در جایى که مطلوبیت ذاتى دارد پایان نگیرد، اصل وجود اهداف مقدماتى هم در محاق تردید مى‏افتد و این خلاف قطع و یقینى است که به وجود آنها داریم. اگر مطلوب بالذات در کار نیست پس باید مطلوب بالغیر هم نباشد; اما در واقع مطلوب بالغیر هست، پس مطلوب بالذات هم وجود دارد.

ممکن است هدف میانى و مقدماتى کسى، براى دیگرى هدف غایى و نهایى باشد. یعنى آنچه براى کسى مطلوبیت غیرى دارد، براى دیگرى مطلوبیت ذاتى داشته باشد. دو کس که غذایى مى‏خورند، یکى قصدش از این کار، سیرى است که البته همراه با لذت است و در وراى آن چیز دیگرى نمى‏جوید، اما دیگرى علاوه بر سیرى، مى‏خواهد نیرویى بیابد تا به عبودیت‏خداوند بپردازد. پس سیرى توام با التذاذ، در یک جا هدف غایى است، چنانکه در حیوانات چنین است: «الذین کفروا یتمتعون و یاکلون کما تاکل الانعام والنار مثوى لهم‏» (۱۵) (محمد/۱۲)، و در جاى دیگر هدف مقدماتى.

نظامهاى اخلاقى عموما و قرآن کریم خصوصا، غایت نهایى (۱۶) آدمى را سعادت یا فلاح مى‏دانند و تنها آن را مطلوب ذاتى انسان به حساب مى‏آورند. سعادت، به لحاظ مفهومى، به معناى التذاذ پایدار است و سعید کسى است که به صورت پایدارى از لذتها بهره‏مند باشد.

اسلام تغییرى در مفهوم سعادت نداده است و آن را به همان معناى التذاذ پایدار، غایت نهایى انسان تلقى کرده است. اما البته به تصحیح نگرش انسان درباره شناسایى مصادیق التذاذ پایدار و چگونگى تحصیل آن پرداخته است. قرآن با طرح چشم‏اندازهاى بدیع از حیات اخروى و مقایسه آن با نعمتهاى دنیوى نشان مى‏دهد که گمشده آدمى، یعنى سعادت یا التذاذ پایدار، بدون توجه به حیات جاودان اخروى انسان، فراچنگ نمى‏آید. (۱۷)

اصل لذت‏جویى در نهاد انسان است و نمودى از نیروى حیات آدمى به شمار مى‏آید. زندگى چیزى جز دل‏باختن به مظاهر مختلف لذت نیست و در اصل کام‏جویى و لذت‏خواهى، اعتراضى بر آدمى نیست. به بیان دیگر، اصل وجود نیروى لذت‏خواهى از حوزه اختیار آدمى خارج و به خلقت او مربوط است و به همین دلیل از دایره احکام اخلاقى بیرون است. اگر سعادت یا التذاذ پایدار، گاهى به وصف حسن موصوف مى‏شود به ناچار نباید آن را از سنخ حسن اخلاقى دانست. هم از این روى است که در هیچ جاى قرآن بر لزوم تحصیل سعادت اشاره نرفته و تشویقى براى جستجوى فوز و فلاح نشده است،


دانلود با لینک مستقیم


چشم اندازی به اخلاق در اسلام

مقاله در مورد چشم 7ص

اختصاصی از ژیکو مقاله در مورد چشم 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

چشم :

 

کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.

لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد.

قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است. ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.

در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند. مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.

لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود. در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.

درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است. این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند. پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند. در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.

کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.

ساختمان چشم وچگونگی بینایی

قسمت سفید کره چشم صلبیه Sclera نامیده می شود .نور ازقرنیه Cornea که بافتی شفاف است ،وارد چشم می شود.

قرنیه با تمرکز نور موجب عبور آن از میان مردمک Pupilمی شود. مردمک دریچه گردوتاریکی است که در مرکز عنبیهIris قرار دارد و به عنوان یک دیافراگم (دوربین عکاسی) میزان نورعبوری را تنظیم می نماید. مردمک درتاریکی گشاد و در روشنایی تنگ می گردد .

عدسی چشم Lens در پشت مردمک قرار دارد .عضلات چشمی عد سی را برای متمرکز کردن شعاعهای نورانی بر روی شبکیه Retina (به خصوص هنگام مطالعه ) تنظیم می کنند، که به این عمل تطابق می گویند.

شبکیه از سلول های حساس به نور تشکیل شد ه است که تصاویر نورانی رابه پیام عصبی تبدیل واز طریق عصب بینایی Optic Nerve به مغز می فرستد که منجر به بینایی می گردد.

داخل حفره چشم از ماده ژله ای به نام زجاجیهVitreus پرشده است که درحفظ کرویت چشم دخیل است .

انحنای قرنیه، قدرت عدسی و طول کره چشم شما ، تعیین کننده چگونگی بینایی شما هستند . اگر این سه باهم هماهنگ و متناسب باشند ، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز شده و شما بینایی طبیعی و سالم خواهید داشت .واگر یکی از این سه با د و تای دیگر متناسب نباشد، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز نشده و سبب ایجاد عیوب- انکساری (نزدیک بینی ، دور بینی ، آستیگماتیسم و پیرچشمی) خواهد شد .

واحد اندازه گیری میزان عیوب انکساری ، دیوپتری است که عبارت ا ز قدرت کانونی عدسی اصلاح کننده ، لازم می باشد.

حدت بینایی با روند سالخوردگی متغیر است و سلا مت عمومی نقش بسزایی در میزان آن دارد .

عنبیه ومردمک

وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.

عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.

عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود. این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.

مردمک چشم انسان مثل بسیاری ازجانداران دیگرکه روزها مشغول فعالیت هستنددایره شکل است.مردمک درسایرجانوران به شکلهای متفاوتی است.مردمک چشم


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد چشم 7ص

مقاله تشخیص هویت براساس عنبیه چشم

اختصاصی از ژیکو مقاله تشخیص هویت براساس عنبیه چشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تشخیص هویت براساس عنبیه چشم


مقاله تشخیص هویت براساس عنبیه چشم

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:18

مقدمه:

منحصر به فردی اثر انگشت از قرن  16مورد توجه قرار گرفته است.

تشخیص هویت از طریق اثر انگشت به صورت گسترده ای در تکنولوژی بیومتریک قابل استفاده است. به این علت که برر سی اثر انگشت به عنوان یک روش صحیح در تشخیص هویت قدمت زیادی دارد و همچنین در مراکزی که از نظر تکنولوژی پیشرفته نیستند data base های بزرگی از اثر انگشت موجود است و قابل استفاده و پر کاربردمی باشد.این تکنولوژی می تواند به هر 2 طریق یک به یک و n به یک استفاده شود. یعنی هم می تواند یک مدل را با یک  مدل دیگر مقایسه کند و هم می تواند یک مدل را با سایر مدل های موجود مقایسه کند.

تطبیق اثر انگشت به صورت الکترونیکی به دو روش انجام می گیرد.

1-روش Minutiea که در این روش ا زمقایسه پایان های مرزبندی شده و  دو شاخه روی انگشت استفاده می شود.

2-در روش دیگر  از الگوبرداری استفاده می شود به این ترتیب که  ابتدا تصویر تقویت شده و خرابی ها و اغتشاشات آن حذف می شوند و سپس به مقایسه و برر سی الگوی اثر انگشت می پردازد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تشخیص هویت براساس عنبیه چشم

دانلود مقاله کامل درباره چشم 7ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره چشم 7ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

چشم :

 

کره چشم نام خوبی است زیرا چشم انسان به واقع شبیه کره ای است که قطر آن 5/2 سانتی متر و وزن آن حدود 7گرم است.

لایه ی خارجی کره چشم ، صلبیه است که از بافت رشته ای سفید رنگ و محکمی تشکیل شده است و این همان بخشی است که “سفیدی” چشم نامیده می شود. در بخش میانی جلوی چشم ، صلبیه شفاف می گردد و نور می تواند عبور کند. این بخش قرنیه نام دارد.

قرنیه از پوشش ظریف ، حساس و شفافی به نام ملتحمه پوشیده شده است. ملتحمه آبگونه ای تولید می کند و با کمک غدد اشکی بخش جلوی چشم را تمیز و مرطوب نگه می دارد.

در داخل صلبیه لایه نازکی به رنگ قرمز تیره است که مشیمه نام دارد.این لایه حاوی رگهای خونی است که لایه های مختلف چشم را تغذیه می کنند. مشمیه همچنین حاوی سلول های رنگدانه ای است که نور را جذب می کنند و از بازتابیدن آن روی لایه حساس به نور چشم جلوگیری می نمایند.

لایه مشیمیه در جلوی چشم به عنبیه عضلانی مبدّل می شود. در وسط عنبیه حفره ای به نام مردمک وجود دارد که نور از میان آن به داخل چشم عبور می کند.

درون مشیمیه لایه دیگری به نام شبکیه است. این لایه حاوی سلول هایی است که نور را دریافت و به پیامهای عصبی الکتریکی تبدیل می کنند. پیامها توسط اعصابی که از پشت چشم عبور می کنند به عصب بینایی که مغز می رود منتقل می شوند. در محلی که کلیه اعصاب از چشم خارج می شوند هیچ سلول شبکیه ای حساس به نوری وجود ندارد ، این ناحیه قادر به تشخیص نور نیست از این رو به آن نقطه کرو می گویند.

کره چشم به دوحفره تقسیم میشود:حفره جلویی پشت قرنیه قراردارد وحاوی مایع زلال وشفافی به نام زلالیهاست.پشت این حفره،عنبیه است وبعد ازآن عدسی قراردارد.عدسی شفاف است ونور را روی شبکیه متمرکزمی کند.حفره پشت عدسی که حجم کره چشم راتشکیل می دهدحاوی جسم ژلاتینی شفافی به نام زجاجیه است.

ساختمان چشم وچگونگی بینایی

قسمت سفید کره چشم صلبیه Sclera نامیده می شود .نور ازقرنیه Cornea که بافتی شفاف است ،وارد چشم می شود.

قرنیه با تمرکز نور موجب عبور آن از میان مردمک Pupilمی شود. مردمک دریچه گردوتاریکی است که در مرکز عنبیهIris قرار دارد و به عنوان یک دیافراگم (دوربین عکاسی) میزان نورعبوری را تنظیم می نماید. مردمک درتاریکی گشاد و در روشنایی تنگ می گردد .

عدسی چشم Lens در پشت مردمک قرار دارد .عضلات چشمی عد سی را برای متمرکز کردن شعاعهای نورانی بر روی شبکیه Retina (به خصوص هنگام مطالعه ) تنظیم می کنند، که به این عمل تطابق می گویند.

شبکیه از سلول های حساس به نور تشکیل شد ه است که تصاویر نورانی رابه پیام عصبی تبدیل واز طریق عصب بینایی Optic Nerve به مغز می فرستد که منجر به بینایی می گردد.

داخل حفره چشم از ماده ژله ای به نام زجاجیهVitreus پرشده است که درحفظ کرویت چشم دخیل است .

انحنای قرنیه، قدرت عدسی و طول کره چشم شما ، تعیین کننده چگونگی بینایی شما هستند . اگر این سه باهم هماهنگ و متناسب باشند ، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز شده و شما بینایی طبیعی و سالم خواهید داشت .واگر یکی از این سه با د و تای دیگر متناسب نباشد، امواج نورانی به درستی در روی شبکیه متمرکز نشده و سبب ایجاد عیوب- انکساری (نزدیک بینی ، دور بینی ، آستیگماتیسم و پیرچشمی) خواهد شد .

واحد اندازه گیری میزان عیوب انکساری ، دیوپتری است که عبارت ا ز قدرت کانونی عدسی اصلاح کننده ، لازم می باشد.

حدت بینایی با روند سالخوردگی متغیر است و سلا مت عمومی نقش بسزایی در میزان آن دارد .

عنبیه ومردمک

وقتی راجع به رنگ چشم افراد صحبت می کنیم درواقع به عنبیه که حفره سیاهی(مردمک)دروسط آن است اشاره می کنیم.عنبیه حاویسلولهایرنگدانه ای است که باعث میگرددچشم افرادرنگهای گوناگونیداشته باشد.چنین منحصربه فردهستند.رنگ چشم هیچ تاثیری دربهتردیدن ماندارد.وظیفه عنبیه رنگی تنظیم کردن میزان نوری است که به چشم وارد میشود.

عنبیه این کاررابه وسیله دوگروه عضله انجام می دهد.یک گروه عضله عنبیه رابازمی کند وگروه دیگرسبب بسته شدن آن می شود.هنگامی که نورتغییرمیکندعضلات داخل عنبیه کشیده یاکوتاه می شوند واندازه مردمک راتغییرمی دهندتامیزان نوری راکه واردچشم می شود کنترل کنند.درنورکم،مردمک ممکن است تاعرض8 میلیمترگشادترشود تانور بیشتری به شبکیه برسد.درنورزیاد،مردمک ممکن است به اندازه نوک سنجاق ریزشود.

عنبیه خودبه خودتغییرشکل می دهد.هنگامی که نورشدید واردچشم میشودوشبکیه آن رادریافت میکند،مردمک یکباره منقبض میشود. این یک واکنش حفاظتی غیرارادی است که مغزدرآن دخالت مستقیمی ندارد.زیرامغزممکن است به چیزهای دیگری شغول باشدوبنابراین واکنش راکمی به تاخیرمی اندازد.

مردمک چشم انسان مثل بسیاری ازجانداران دیگرکه روزها مشغول فعالیت هستنددایره شکل است.مردمک درسایرجانوران به شکلهای متفاوتی است.مردمک چشم گربه به شکل شکاف عمودی است که برای شکارهای شبانه ممکن است بسیارپهن شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره چشم 7ص