ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد پایان تاریخ و مهدویت

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق کامل درمورد پایان تاریخ و مهدویت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد پایان تاریخ و مهدویت


دانلود تحقیق کامل درمورد پایان تاریخ و مهدویت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 46
فهرست و توضیحات:

پایان تاریخ و مهدویت

موضوع مقاله : نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت ( مقایسه ، نقد و بررسی )

هدف مقاله : تحلیلی مقایسه ای بین نظریات آینده نگاران غربی با حکومت مهدوی

محورهای اصلی مقاله : پایان تاریخ ، فرانسیس فوکویاما ، لیبرالیسم ، دموکراسی ، حاکم اسلامی ، حکومت مهدوی

مقوله ی پایان تاریخ  ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان  در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .

قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی  و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1

متفکران آینده نگار معتقدند آینده بشریت ختم به دوره ای خواهد شد که در آنجا تلاش انسان برای تغییر وضعیت خود به پایان می رسد . انسان دیگر نقطه تضاد و چالشی نخواهد داشت ؛ بطوریکه  به بیشترین مطلوبیت های خود دست پیدا می کند و به سوی مطلوب خود بطور مستقیم جهت گیری خواهد کرد .2

در حوزه های مختلف نظری ، اظهار نظرهای متفاوتی درباره نظم نوین جهانی ارائه شده که شاید مهمترین آنها  از زمان فروپاشی نظام مارکسیستی وپایان جنگ سرد باشد. پایان جنگ سرد یکی ازمهمترین تحولاتی است که در اواخر قرن بیستم ، سیاست بین الملل را دگرگون ساخته و چالشهای فکری تازه ای را پیش روی ما قرار داده است . یکی از نظریات عمده ای که بعد از جنگ سرد برای تحلیل وضعیت جهان و آنچه نظم نوین جهانی خوانده می شود ارائه شده است نظریه پایان تاریخ است که معتقد به پیروزی غرب در جنگ سرد و ختم تضادهای ایدئولوژیک و تفوق لیبرال دموکراسی در سراسر دنیاست.

نظریه پایان تاریخ را فرانسیس فوکویاما ، پژوهشگر موسسه مطالعاتی راند مطرح کرده است .3 وی نظریه ی خود را نخست به صورت مقاله و سپس با انتشار کتابی تحت عنوان پایان تاریخ  و واپسین انسان 4 مطرح ساخت . به اعتقاد وی لیبرال دموکراسی شکل نهایی حکومت در جوامع بشری است . تاریخ بشریت نیز مجموعه ای منسجم و جهت دار است که بخش اعظمی از جامعه بشری را به سوی لیبرال دموکراسی سوق می دهد .

فوکویاما می نویسد : « محتملاً آنچه که ما شاهد آن هستیم نه فقط پایان جنگ سرد بلکه پایان تاریخ است. نقطه پایان تحول ایدئولوژیک بشریت ؛ و جهانی شدن دموکراسی غربی به عنوان شکل نهایی حکومت . فوکویاما فکر می کند که امروز دیگر هیچ کس به طور جدی منکر برتری شیوه زندگی بورژوازی نیست او بر این باور است که میل دستیابی به جامعه مصرفی در دراز مدت به لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی منجر گردیده و تصور می کند سیستم  غربی به طور پایان ناپذیری قابل گسترش است. در نظر او کشورها و تمدنهای غیر غربی قابل اعتنا نیستند و تاکید می کند که دوام و ادامه جنگ در بیرون از مرزهای غرب اهمیتی نخواهد داشت » 5

وی در تشریح نظریات خود ابراز می دارد : پایان تاریخ زمانی است که انسان به شکلی از جامعه ی انسانی دست یابد و در آن عمیق ترین و اساسی ترین نیازهای بشری برآورده شود و بشر امروز به جایی رسیده است که نمی تواند دنیایی ذاتا متفاوت از جهان کنونی تصور کند چرا که هیچ نشانه ای از امکان بهبود نظام جاری وجود ندارد.6

فوکویاما همچنین معتقد است : در طول چند سال گذشته همگام با پیروزی لیبرال دموکراسی بر رقبای ایدئولوژیک خود نظیر سلطنت موروثی ، فاشیسم و جدیدتر از همه کمونیسم در سراسر جهان اتفاق نظر درباره ی مشروعیت لیبرال دموکراسی به عنوان تنها نظام حکومتی موفق به وجود آمده است . اما افزون برآن لیبرال دموکراسی ممکن است نقطه ی پایان تکامل ایدئولوژیک بشریت و آخرین شکل حکومت بشری باشد و در این مقام پایان تاریخ را تشکیل دهد . در واقع  شکست کمونیسم دلیل پیروزی ارزشهای لیبرال غربی و پایان درگیریهای ایدئولوژیک است . 7

فوکویاما ؛ بشر را به منزله قطاری تلقی کرده که سرانجام به پایان سفر خود خواهد رسید و این پایان همان لیبرالیسم بازار آزاد است .8

اما آنچه در این مقوله از نظر ما حائز اهمیت است نظریات اسلام و خصوصا شیعه درباره پایان تاریخ است . قبل از اینکه به بررسی نقطه نظرهای اسلام در این باب بپردازیم لازم است اصول و مبانی لیبرالیسم مورد بررسی قرار گیرد .

لیبرته و آگالیته به معنای آزادی ، برابری و برادری از شعارهایی بود که در انقلاب کبیر فرانسه مطرح شد و بعد از آن لیبرالیسم به معنای آزادی طلبی  بعنوان یک ایده و خط مشی سیاسی به جریان های سیاسی وارد شد ، به مرور زمان لیبرالیسم مقوله های اقتصادی ، فکری و تربیتی را نیز شامل گردید . 9

در بعد اقتصادی ، لیبرالیسم معتقد به رفع مزاحمت دولت در امر سرمایه و تولید است و برای کسب سرمایه بیشتر خواهان آزادی از قید و بندهای حکومت است . پیشوایان این تفکر معتقد بودند نباید برنامه ریزی و محدودیت در کار اقتصادی وجود داشته باشد ، باید هرکس هر رویه ی اقتصادی که دارد اجرا کند و از برخورد و تصادم منافع اقتصادی افراد با یکدیگر وضع متعادلی پیش می آید . 10

لیبرالیسم معتقد است هر فردی همواره می کوشد تا با هر میزان سرمایه ای که می تواند در اختیار داشته باشد سودمندترین شغل را بیابد . در حقیقت آنچه که وی مد نظر دارد منافع شخصی خود اوست نه منافع جامعه ، اما بررسی منافع شخصی به طور طبیعی  یا ضرورتا او را به انتخاب شغلی سوق می دهد که بیشترین نفع را برای جامعه دارد پس به همین دلیل ، این خیر خواهی صاحب شغلها نیست که برای تامین نیازمندیهای دیگران تلاش می- کنند ، بلکه هدف تامین منافع است که آنها را به شغلهایی می کشاند که بیشترین استقبال را از سوی مردم داشته و به تبع آن بیشترین سود را برای صاحب آن شغل به دنبال بیاورد .11

دربعد نظری لیبرالیسم معتقد به نسبی بودن حق و حقیقت است . یعنی آنکه هر اندیشمندی که درصدد حقیقت یا بی  برمی آید نمی تواند به تمام حقیقت دست یابد اما به بخشی از حقیقت می رسد . بنابراین هیچ کس نباید ادعا کند که تمام حق با اوست . در چارچوب این نظریه تفکرات دینی از هیچ تقدسی برخوردار نیستند از این دیدگاه انسانیت انسان از عقیده او جداست و هر انسانی گر چه دارای عقیده ی باطل و غلطی باشد به انسانیت او لطمه نمی زند به عبارت دیگر عقیده  برتراز انسانیت نیست .

در بعد سیاسی لیبرالیسم معتقد به کاهش حضور دولت در عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی است آنها معتقدند حکومتها نماینده مردمند اما نمی توانند به جای مردم باشند . لیبرالیسم تنها نقشی که برای دولت قائل است تامین امنیت شهروندان است ودرغیراین بصورت دولت را به عنوان مزاحم تلقی می کند که باید زحمت آن را کم کرد زیرا دولت به هر حال محدود کننده آزادی افراد است و وقتی اصل در آزادی افراد است بایدهرآنچه راکه بااین اصل تضاد پیدا می کند کنار گذاشت.12

در بعد فرهنگی و تربیتی لیبرالیسم بر اصالت انسان و انسان مداری معتقد است بطوریکه او را در تمام امور حاکم می- داند تا جائیکه هیچ نیازی به یک منبع مافوق بشر چون خدا و وحی و انبیاء ندارد . بر این اساس اراده  و خواست بشر ملاک اصلی ارزشهاست . فرد انسان در عمل به خواسته هایش آنقدر آزاد است که قوانین اخلاقی ملزم به سازگاری با امیال او هستند ، فرد بر جامعه مقدم است و مصالح اجتماعی نمی تواند محدود کننده آزادیهای فردی باشد .13

آنچه از بررسی حوزه های مختلف لیبرالیسم بدست می آید این که در تمام ابعاد اصالت به فرد داده شده و آزادی اصل و ملاک قرار گرفته است . اما در عین حال آزادی را تابع بازده اقتصادی و سودآوری ساخته و از آزادی حقیقی که زمینه ساز امنیت فردی و اجتماعی است سرباز زده است ، به ویژه چنین می نماید لیبرالیسم ناتوان از آن است که بعد ارگانیک ، برادرانه و همبستگی آفرین را به روابط اجتماعی بازگرداند چیزی که بدون آن انسان هستی و زیستی را که شایسته نام زندگی باشد نخواهد داشت . از طرفی آموزه های لیبرالیسم باعث ناکارآمدی حکومتها می شود و بخاطر فقدان دستیابی به حقیقت دائمی،انسان راهمواره دراضطراب وتشویش نگه می دارد بطوریکه فردهیچ گاه نسبت به بدیهی ترین امورنمی تواند به عنوان یک حقیقت ثابت بنگرد . انسان باید از بسیاری خواسته های فطری و غریزی خود چون میل به اتکا به یک نیروی برتر، ارتباط با ماوراء و ... را زیر پا بگذارد. در این حوزه فکری اخلاق بی معنا می شود و واژه هایی چون ایثار ، فدا کردن جان برای عقیده ، دوست داشتن دیگران ، انفاق و ... مضحک می نماید .

با توجه به این کاستیها ، گسترش فقر ، فساد و فحشا و نابرابریهای عظیم اقتصادی و اجتماعی که دستآورد نظام لیبرالیسم است چالشهای زیر بیش از پیش قابل ملاحظه است : در این نظام در واقع به حقوق مالکین اهمیت داده شده زیرا مبنا بر اصل مالکیت فردی است و حقی برای افراد غیر مالک قرار داده نشده علاوه بر این چون اصل بر مبنای سود آوری و رقابت است ضعفا و سرمایه های کوچک به سرعت از پا درآمده و لگد مال می شوند .14 در این نظام به نیروی کار انسانی مانند دیگر ابزارها نگاه می شود بطوریکه صاحب سرمایه هر وقت اراده کند می تواند کارگر را کنار گذارد . این مساله در نظر سنجی هایی که به عمل آمده کاملا نمود دارد چنانکه بر اساس آمار در کشور فرانسه 058% کارگران این کشور نگران از دست دادن شغلهایشان هستند.15 این تشویش و اضطراب در دیگر کشورهای لیبرال در بین طبقه کارگر به وفور به چشم می خورد .

بعد دیگر این مساله این است که چون مبنا بر اصل رقابت و سودآوری بیشتر است کارتل ها و شرکتهای بزرگ با سرمایه های عظیم اکثر سرمایه ها را در دست خود می گیرد نتیجه این اقدام افزایش رو به تصاعدی آمار فقر و بیکاری است بطوریکه بر اساس آماری که سازمان جهانی غذا در آستانه بیستمین سالروز جهانی غذا اعلام کرد بیش از 300 میلیون کودک در جهان از گرسنگی دائمی رنج می برند که از میان آنان تقریبا یکصد و هفتاد میلیون بدون آنکه ناشتایی خود را میل کنند به مدرسه می روند که در طول روز هم هیچگونه غذایی تناول نمی کنند.16 عموم انسانها در این بهشت نئولیبرال اینگونه زندگی می کنند : 80 درصد از مردمی که در جهان سوم زندگی می کنند تنها 22 درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارند ، 5 کشوری که جزء فقیرترین کشورهای جهان اند، 3/2 درصد از ثروت جهانی را در30 سال گذشته داشته اند و امروزه 4/1 درصد ، به عبارت بهتر و ملموس تر درآمد و سرمایه 3 کشور از ثروتمندترین کشورها بیشتر از درآمد ناخالص داخلی 48 کشور توسعه نیافته جهان است. حدود 358 نفر میلیاردر در جهان دارای ثروتی برابر با 3/2 میلیارد انسان فقیر در جهان اند یعنی حدود نیمی از جهان . پنج کشور از غنی ترین کشورها ، 86 درصد از کالا و خدمات جهان را مصرف می کنند که شامل 45 درصد گوشت قرمز و ماهی، 74 درصد خطوط تلفن و 87 درصد وسایل نقلیه است .

 

فهرست پانوشتها:

1-     غنی نژاد ، موسی : پایان تاریخ و آخرین انسان ، ص 23

2-     سبحانی ، محمد تقی : فرجام تاریخ و انسان واپسین ،ص11

3-   مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی راندRand   در سال 1948 م به مثابه بازوی تحقیقاتی و مشورتی نیروهای مسلح آمریکا بنیان گذاشته شد.

4-   Francis fukuyama  , The End of History and the last Man

5-   ر.ک: دوبنوا ، آلن : بازگشت تاریخ شامگاه بلوک بندیها و پگاه ملتها ،ص15

6-   امیری ، وحید : نظریه برخورد تمدنها ، ص16

7-   همان، ص16

8-   آریایی ، مسعود: نقد نظریه پایان تاریخ ،ص99

9-   ر.ک: رجائی ، علی رضا : آشنایی با مبانی لیبرالیسم ،ص44

10- ر.ک: همان ، ص44

11- ر.ک: آربلاستر، آنتونی : لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط ، ص369

12- ر.ک: حصاری ، علی اکبر : تاریخ فرهنگی – سیاسی معاصر ایران، ص65

13- آربلاستر، آنتونی ،ص370

14- ر.ک: اصغری ، محمود : آزادی در قلمرو اقتصاد ،ص75 الی 100

15- اخبار نیم روزی – ساعت 14- 26/6/82

16- ر.ک: نشریه موعود ، شماره 35، ص55

17- ر.ک: آریایی مسعود : پایان تاریخ  یا بازگشت بحرانهای لیبرالیسم ،ص107

18- قرآن کریم – سوره بقره ، آیه 216

19- ر.ک: پسندیده ، عباس : گفتمان عدالت پیش شرط ظهور،ص28

20- سوره انبیاء ،آیه 73            

21- مکیال المکارم ، ج1،ص86

22- نجم الثاقب ،ص100

23- نهج البلاغه ، خ 138، ص256

24- کمال الدین و تمام النعمه ،ج2، ص392

25- غیبت نعمانی ، باب 13، ح30 ، ص345

26- نشریه موعود ، شماره 35 ،ص55

27- نهج البلاغه ، خ 150

28- مکیال المکارم ،117/1

29- همان ، ص130

30- همان ، ص130

31- همان ، ص108

32- الزام الناصب ، ص 254

33- همان ، ص254

34- نهج البلاغه ، خ 138

35- معجم احادیث الامام المهدی ، ج1، ص320

36- غیبت نعمانی ، باب 13، ح 26،ص343

37- الزام الناصب ، ص 254

38- همان ، ص 254

39- نهج البلاغه ، خ 138

40- بحار ، ج52، ح 131،ص362

41- همان ، ج51، ص30

 

فهرست منابع و مآخذ:

1-  قرآن کریم

2-  آربلاستر، آنتونی : لیبرالیسم غرب ظهور و سقوط

3-  آریایی ، مسعود : پایان تاریخ  یا بازگشت بحرانهای لیبرالیسم، مطالعات منطقه ای – اسراییل شناسی . امریکا شناسی . ج3، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه، تهران ، 1379،ج3

4-   آریایی ، مسعود: نقد نظریه پایان تاریخ ، ، مطالعات منطقه ای ، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک ، تهران ، 1379،ج2

5-   اصغری ، محمود : آزادی در قلمرو اقتصاد، اندیشه حوزه، شماره 21، فروردین و اردیبهشت 1379

6-   امیری ، وحید، مجتبی  : نظریه برخورد تمدنها هانتینگتون و منتقدانش ، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، تهران، 1379

7-   اخبار نیم روزی ، شبکه اول سیما، ساعت 14، 26/6/82

8-   پسندیده ، عباس : گفتمان عدالت پیش شرط ظهور، نشریه موعود ، شماره 35، دی و بهمن 1381

9-   رجائی ، علی رضا : آشنایی با مبانی لیبرالیسم، نگاه حوزه، شماره 18-17- مرداد و شهریور1375

10- حصاری ، علی اکبر : تاریخ فرهنگی – سیاسی معاصر ایران، انتشارات نصایح ، قم، چاپ دوم 1381

11- دوبنوا ، آلن : بازگشت تاریخ شامگاه بلوک بندیها و پگاه ملتها ، ترجمه : ش. رستگار، اطلاعات سیاسی . اقتصادی ، شماره 50-49، مهر و آبان 1370

12- سبحانی ، محمد تقی : فرجام تاریخ و انسان واپسین، نشریه موعود ، شماره 36، بهمن و اسفند 1381

13- شیخ صدوق : کمال الدین و تمام النعمه ، ترجمه آیت الله کمره ای ، کتابفروشی اسلامیه ، تهران ، صفر ، 1379هـ

14- غنی نژاد ، موسی : پایان تاریخ و آخرین انسان، اطلاعات سیاسی . اقتصادی ، شماره 64-63 ، آذر و دی 1371    

15- معجم احادیث الامام المهدی

16- موسوی اصفهانی ، محمد تقی : مکیال المکارم ، ترجمه حائری قزوینی ، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر ، چاپ پنجم ، 1379

17- مجلسی ، محمد باقر: بحارالانوار، داراحیاء التراث ، بیروت ، لبنان ، 1403هـ

18- نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی ، نسیم حیات ، چاپ اول 1379

19- نعمانی ، محمد بن ابراهیم: غیبت نعمانی ، ترجمه جواد غفاری ، کتابخانه صدوق ، 1363

20- نوری ، حسین « طبرسی نوری » : النجم الثاقب ، انتشارات علمیه اسلامیه ، تهران، بی تا

21- یزدی حائری ، علی : الزام الناصب فی اثبات حجه الغائب ، المکتبه المرتضویه ، طهران ، 1351هـ

22- نشریه موعود ، شماره 35، دی و بهمن1381

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد پایان تاریخ و مهدویت

مقاله در مورد پایان تاریخ و مهدویت

اختصاصی از ژیکو مقاله در مورد پایان تاریخ و مهدویت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد پایان تاریخ و مهدویت


مقاله در مورد پایان تاریخ و مهدویت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:45

 

  

 فهرست مطالب

 

 

موضوع مقاله : نظریه های پایان تاریخ و اندیشه مهدویت ( مقایسه ، نقد و بررسی )

 

هدف مقاله : تحلیلی مقایسه ای بین نظریات آینده نگاران غربی با حکومت مهدوی

 

محورهای اصلی مقاله : پایان تاریخ ، فرانسیس فوکویاما ، لیبرالیسم ، دموکراسی ، حاکم اسلامی ، حکومت مهدوی

 

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

مقوله ی پایان تاریخ  ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان  در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .

 

 

 

قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی  و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1

 

 

 

متفکران آینده نگار معتقدند آینده بشریت ختم به دوره ای خواهد شد که در آنجا تلاش انسان برای تغییر وضعیت خود به پایان می رسد . انسان دیگر نقطه تضاد و چالشی نخواهد داشت ؛ بطوریکه  به بیشترین مطلوبیت های خود دست پیدا می کند و به سوی مطلوب خود بطور مستقیم جهت گیری خواهد کرد .2

 

 

 

در حوزه های مختلف نظری ، اظهار نظرهای متفاوتی درباره نظم نوین جهانی ارائه شده که شاید مهمترین آنها  از زمان فروپاشی نظام مارکسیستی وپایان جنگ سرد باشد. پایان جنگ سرد یکی ازمهمترین تحولاتی است که در اواخر قرن بیستم ، سیاست بین الملل را دگرگون ساخته و چالشهای فکری تازه ای را پیش روی ما قرار داده است . یکی از نظریات عمده ای که بعد از جنگ سرد برای تحلیل وضعیت جهان و آنچه نظم نوین جهانی خوانده می شود ارائه شده است نظریه پایان تاریخ است که معتقد به پیروزی غرب در جنگ سرد و ختم تضادهای ایدئولوژیک و تفوق لیبرال دموکراسی در سراسر دنیاست.

 

 

 

نظریه پایان تاریخ را فرانسیس فوکویاما ، پژوهشگر موسسه مطالعاتی راند مطرح کرده است .3 وی نظریه ی خود را نخست به صورت مقاله و سپس با انتشار کتابی تحت عنوان پایان تاریخ  و واپسین انسان 4 مطرح ساخت . به اعتقاد وی لیبرال دموکراسی شکل نهایی حکومت در جوامع بشری است . تاریخ بشریت نیز مجموعه ای منسجم و جهت دار است که بخش اعظمی از جامعه بشری را به سوی لیبرال دموکراسی سوق می دهد .

 

 

 

فوکویاما می نویسد : « محتملاً آنچه که ما شاهد آن هستیم نه فقط پایان جنگ سرد بلکه پایان تاریخ است. نقطه پایان تحول ایدئولوژیک بشریت ؛ و جهانی شدن دموکراسی غربی به عنوان شکل نهایی حکومت . فوکویاما فکر می کند که امروز دیگر هیچ کس به طور جدی منکر برتری شیوه زندگی بورژوازی نیست او بر این باور است که میل دستیابی به جامعه مصرفی در دراز مدت به لیبرالیسم اقتصادی و سیاسی منجر گردیده و تصور می کند سیستم  غربی به طور پایان ناپذیری قابل گسترش است. در نظر او کشورها و تمدنهای غیر غربی قابل اعتنا نیستند و تاکید می کند که دوام و ادامه جنگ در بیرون از مرزهای غرب اهمیتی نخواهد داشت » 5

 

 

 

وی در تشریح نظریات خود ابراز می دارد : پایان تاریخ زمانی است که انسان به شکلی از جامعه ی انسانی دست یابد و در آن عمیق ترین و اساسی ترین نیازهای بشری برآورده شود و بشر امروز به جایی رسیده است که نمی تواند دنیایی ذاتا متفاوت از جهان کنونی تصور کند چرا که هیچ نشانه ای از امکان بهبود نظام جاری وجود ندارد.6

 

 

 

فوکویاما همچنین معتقد است : در طول چند سال گذشته همگام با پیروزی لیبرال دموکراسی بر رقبای ایدئولوژیک خود نظیر سلطنت موروثی ، فاشیسم و جدیدتر از همه کمونیسم در سراسر جهان اتفاق نظر درباره ی مشروعیت لیبرال دموکراسی به عنوان تنها نظام حکومتی موفق به وجود آمده است . اما افزون برآن لیبرال دموکراسی ممکن است نقطه ی پایان تکامل ایدئولوژیک بشریت و آخرین شکل حکومت بشری باشد و در این مقام پایان تاریخ را تشکیل دهد . در واقع  شکست کمونیسم دلیل پیروزی ارزشهای لیبرال غربی و پایان درگیریهای ایدئولوژیک است . 7

 

 

 

فوکویاما ؛ بشر را به منزله قطاری تلقی کرده که سرانجام به پایان سفر خود خواهد رسید و این پایان همان لیبرالیسم بازار آزاد است .8

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد پایان تاریخ و مهدویت