ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

افیولیت

اختصاصی از ژیکو افیولیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

افیولیت ها

 

پراکندگی مجموعه های افیولیتی و افیولیت ملانژها در ایران

مقدمه

مجوعه های افیولیتی که به نام Alpin ultramafic complexes هم خوانده شده است. به نظر عده زیادی از زمین شناسان ، معرف پوسته اقیانوسی است که درنتیجه پدیده ای که به نام فرارانش خوانده می شود در پوسته قاره ای قرار گرفته است. افیولیت ها از مجموعه ای از بازالت ها ، گابرو ها ، سنگ های اولترا مافیک و رسوبات عمیق دریایی تشکیل شده است. افیولیت ها معمولا ضخیم بوده و ضخامت آنها تا 8 کیلومتر هم می رسد. افیولیت به مجموعه ای از سنگ های مافیک واولترامافیک گفته می شودکه ممکن است منظم یا لایه لایه باشند ویا در اثر تنش های زمین ساختی بایکدیگر مخلوط شده باشند.به افیولیت؛ کمپلکس افیولیتیٍٍٍ ، سری افیولیتی، آمیزه افیولیتی وسر انجام آمیزه رنگین گفته شده که از میان آن ها واژه آمیزه رنگین(کالرد ملانژ) کاربرد بیشتری دارد واغلب به عنوان یک واحد سنگ چینه ای به کار می رود که در ایران بیشتر به صورت نوار های باریک هستند و در امتدادطولی اصلی رخنمون دارند.شواهد زمین شناسی ودیگربررسی های انجام شده نشانگر آن است که ترکیب شیمیایی آن ها همانند پوسته اقیانوسی است.لذا پذیرفته شده که مجموعه های افیولیتی ایران، باقی مانده اشتقاق های درون قاره ای هستند که در اثرکافتی شدن(Rifting)شکل گرفته اند. داشتن کرومیت، سولفید مس توده ای، کانی های گروه پلاتین، عناصر خاکی کمیاب و.....از ویژگی هایی است که به افیولیت ها ارزش اقتصادی می دهند.

ریشه لغوی

نام افیولیت توسط «برونیار» (1827) برای توصیف سرپانتینیت ها یا سنگهایی که از گروه سرپانتین تشکیل شده بودند ، ابداع شد. وی این نام را از لغت یونانی قدیمی افی به معنی مار و لیت هم که به معنی سنگ است ، گرفت.

تاریخچه

پس از نامگذاری افیولیت ها توسط برونیار، «استینمن» (1906) مفهوم مجموعه یا سری سنگی افیولیت را به کار برد. این مجموعه سنگی اصولا حاوی سنگ های اولترامافیک (مثل سرپانتینت و پریدوتیت) ، گابرو ، اسپیلیت و سنگهای وابسته است. او همچنین مشاهده کرد که این سنگها اصولا در چرتها و رسوبات پلاژیک مستقر شده اند یا با آنها وابستگی دارند. در سال 1926 ، «بنسون» گابروها و سنگهای اولترامافیک موجود در سنگهای سبز و سنگهای افیولیتی را توصیف نمود. توصیف او شامل سنگهایی می شد که در نواحی رورانده و کوهزایی آلپی (مثل سنگهای آذرین نوع آلپی) گسترش داشت. «تایر»(1967) بیان نمود که واحدهای اولترامافیک و گابرویی مجموعه های افیولیتی با قسمتی از سری سنگ آذرین آلپی شباهت دارند.

سیر تحولی و رشد

در سال 1957 «درور» ابراز داشت که بعضی از توده های پریدوتیت نوع آلپی ، قطعات گوشته فوقانی می باشند که به طریقه تکتونیکی کنده شده اند. «دیتز» (1963) اشاره نمود که سرپانتینیت های آلپی قطعاتی از کف اقیانوس بوده اند که در یک رخداد کوهزایی به صورت تکتونیکی از جا کنده شده اند. در همان سال ،«گاس»مقاله ای در مورد این موضوع نوشت که : آیا ماسیف ترودوس در قبرس قطعه ای از لیتوسفر اقیانوسی به سن مزوزوئیک بوده است یا نه؟ در سال 1967 گاس ، زمین شناسی و ژئوفیزیک سنگهای اولترامافیک ماسیف ترودوس واقع در قبرس را توصیف کرد. در سپتامبر 1972 سازمان زمین شناسی آمریکا در مورد افیولیت کنفرانس بزرگی برگزار نمود. در همین کنفرانس قرار شد که نام افیولیت به یک مجموعه مشخص از سنگهای مافیک تا اولترامافیک اطلاق گردد.

سکانس افیولیت ها

سکانس افیولیت ها یا پوسته اقیانوسی معمولا از 5 قسمت تشکیل شده است که از سمت بالا به پایین شامل قسمتهای زیر است:

رسوبات پلاژیک و عمیق دریایی:

این رسوبات شامل رادیولادیت ، چرت ، آهکهای پلاژیک مناطق عمیق دریا و رسوبات آبیسال می باشد.

پیلولاوا:

در اثر انجماد سریع ماگمای بازالتی در مجاورت آب ، بازالت حاصل و بی پوست به خود می گیرد که دارای ترکهای زیادی در سطح است. رنگ این قسمت سبز تیره تا سبز زیتونی است و اغلب حفره دار است که حفرات توسط مواد ثانوی مانند کلسیت ، کلسدونی ، زئولیت ، کلریت ، پرهنیت و ... پر شده اند.

بازالت متراکم :

بازالت متراکم در زیر پیلولاوا قرار دارد و به دایکهای صفحه ای ختم می شود.

دایکهای صفحه ای:

دایکهای صفحه ای به موازات محور گسترش اقیانوسها قرار دارند. و این دایکها مسلسل وار در کنار هم چیده شده اند و معمولا یک طرف این ها حاشیه انجماد سریع دارد.

گابروهای لایه ای: ترکیب گابرو عینا مثل بازالت است. در داخل این گابروها حجم هایی از پلاژیو گرانیت دیده می شود ، که محصول تفریق ماگما است.

پریدوتیت قاعده (تکتونیت): پریدوتیت قاعده ای ممکن است هارزبوژیتی و یا لرزولیتی باشد.

طرز تشکیل افیولیت ها

وجود افیولیت ها و پراکندگی آنها دراغلب قاره های دنیا نشان می دهد که در جایگیری بخش اعظم آنها پدیده تصادم قاره – قاره دخیل بوده و اقیانوس مابین دو قاره در اثر فرآیند فرورانش از بین رفته و در حین تصادم بخشهایی از پوسته اقیانوسی بر روی حاشیه غیر فعال رانده شده اند. عدم وجود


دانلود با لینک مستقیم


افیولیت

تحقیق در مورد عرصه ها و آفاق اعجاز قرآن 14 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد عرصه ها و آفاق اعجاز قرآن 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

عرصه ها و آفاق اعجاز قرآن

ویژگیهای کلام الهی

اکنون نوبت آن است به جستجوی این موضوع بپردازیم که چه ابعاد و خصوصیاتی در قرآن مکنون است که منشأ برتری مطلق قرآن و مبدأ تحدی آن است؟ اعجاز قرآن می تواند در قلمروهای گوناگون جستجو و کاوش گردد. البته روشن است که این وجوه نه همة آن چیزی است که قرآن محتوی آن است، بلکه به اقتضای فهم و برداشت ماست. اینک به اختصار برخی از آنها را مورد توجه قرار می دهیم.

1-اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن

به اتفاق نظر تمام ادیبان و سخن شناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بی مانند است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلید پذیر؛ ترنم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد؛ بشاراتش آرام بخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلت زداست، لکن تخیل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است.

نزول قرآن با شکوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.

هنروران قوم تازی در ماههای حرام ارزنده ترین کالاهای خویش، یعنی سروده هایشان را در باشگاه ادبی و نمایشگاه هنری بازار عکاظ عرضه داشته، داوران و نقادان سخن، برترین نمونه ها را گزینش و معرفی می نمودند. آن برگزیده ها بر دیوار کعبه آویخته می شد و مایة‌مباهات صاحبانشان می شد. هفت قصیده مشهور به «معلقات سبع» از امرؤالقیس، طرفه بن العبد، زهیر بن ابی سلمی، لبید بن ربیعه، عمر و بن کلثوم، عنتره بن شداد و حارث بن حلزه، اشعاری بود که برتر از آنها کلامی وجود نداشت و به عنوان شاهکارهای ادبی عرب محسوب می شد. وقتی قرآن کریم نازل شد و آوای آن به گوش این چکامه سرایان و زبان ناسان رسید، انسان جانهایشان را تسخیر و دلهایشان را ربود که آن آثار ادبی و نمایشگاه شعر چونان شمع در برابر خورشید بی فروغ گردید و مجال ماندن نیافت: طلع الصباح فأطفاً القندیلا.

لبید که خود از شاعران نامی عرب و سراینده یکی از قصاید هفتگانه بود، وقتی با قرآن محمدی(ص) آشنا گردید دلسپرده آن شد، دیگر شعر نگفت و پیوسته در حال قرائت قرآن بود. وقتی از او پرسیدند که چرا شعر را رها کردی؟ گفت:«در مقابل قرآن دیگر نمی توانم شعر بیافرینم. اگر سخن این است، گفته های ما همه هجو است، من آن اندازه از قرآن لذت می جویم که بالاتر از آن نمی شناسم.»

ولید بن مغیره مخزومی گل سر سبد عرب «ریحانه العرب» و امیر سخن در میان مشرکان، وقتی سروش روح افزای کلام الهی را شنید با تمام کین ورزی و دشمنی با پیامبر اکرم و پیام او، ناچار به اعتراف گردید که این سخن بالاتر از افق کلام انسان است: فوالله ما هو بشعر و لا بسخر و لا بهذی جنون، و آن قوله من کلام الله… آن له لحلاوه و آن علیه لطلاوه وان اعلاه لمثمر و آن سفله لمغدق و انه لیعلوا و لا یعلی علیه.

عتبه بن ربیعه از بزرگان قریش برای محاجه و اقناع پیامبر به محضر آن جناب آمد. رسول اکرم آیات آغازین سوره فصلت را بر او تلاوت کرد. وقتی برگشت اظهار داشت:«سوگند به خدا سخنی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرصه ها و آفاق اعجاز قرآن 14 ص

اهمیت و نقش جنگل ها 15ص

اختصاصی از ژیکو اهمیت و نقش جنگل ها 15ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اهمیت و نقش جنگل ها

امروزه بحث منآبع طبیعی و محی زیست از جمله مسائلی است که در بسیاری از محافل علمی جهان و حتی مجلات و روزنامه ها به وفور دیده و شنیده می شود و در اکثر موارد هشدارها جدی و در مورد تخریب منآبع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن قآبلیت سکونت کره زمین است . پژوهشهایی که در چند ساله اخیر صورت گرفته و تغییرات عظیمی که در شرایط طبیعی کره زمین به وقوع پیوسته بیانگر آن است که کره زمین در حال گرم شدن و جنگل های آن در حال نآبودی است. لایة ازن که کره زمین را از گزند اثرات زیانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشید محفوظ می دارد روز بروز نازکتر می شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزایش می دهد. قدرت تولید مواد غذایی در سطح جهان به علت فرسایش خاک و بهره برداری بی روبه از زمین و آب در حال کاهش است. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران هوایی فوق العاده آلوده دارند، هوایی پر از اکسید کربن و ترکیبات سرب و گوگرد که همگی برای سلامتی انسان مضرند. فراوانی و تشدید سیلابها بویژه در سالهای اخیر حکایت از بروز اوضاع نابسامانی دارد که بر سر منابع طبیعی تجدید شونده آمده است. این در حالی است که هر سال تقریباً 17 میلیون هکتار از جنگل های جهان یعنی منطقه ای برآبر مساحت اطریش از بین می روند. در حالیکه این جنگل ها سهم قآبل توجهی در تولید اکسیژن، پالایش هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیلاب دارند.در این تحقیق به نقش و اهمیت جنگلهای جهان پرداخته شده است:

1- جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست:

امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر  65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیلة سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشتة‌ نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیلة‌ درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویة درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.

با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های جهان و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط جهان وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون درکشورهای سرسبز جهان مشاهده نشده است. این‌  حوادث‌  ناگوار  در  مناطق  ‌سرسبز جهان  که  ‌روزگار  ‌درازی  ‌به  ‌برکت‌  وجود  پوشش‌  جنگلی  ‌انبوه‌،  بارشهای‌  منظم  ‌و  کافی‌،  خاکهای  ‌عمیق‌  و  حاصلخیز  و  تعادل  ‌پایدار  اکوسیستم‌،  بعنوان  ‌جزیره‌های  ‌امن  ‌و  مصون  ‌از  آفات‌  و  بلایای  ‌طبیعی  ‌همچون  ‌سیل‌  محسوب‌  می‌شد  بصورت  ‌وحشتناکی  ‌عیان  ‌شده  ‌است‌. می توان گفت ‌هر  چند  سیلابها  ناشی از  بارندگی  ‌هستند  ولی‌  آنچه  ‌بیشتر  موجب‌  بروز  سیلابها  شده‌اند،  عمل  ‌متقابل‌  و  قانونمند  طبیعت‌  در  برابر  بهره‌برداری‌های  ‌بی‌رویه  ‌انسان‌،  کاربری‌های  ‌نادرست‌  اراضی‌  و  استفاده‌های  ‌نابخردانه‌  انسان  ‌از  منابع  ‌بیکران  ‌آن‌  است‌.  طبیعت  ‌بویژه‌  مناطق‌  کوهستانی  ‌بنا  به  ‌ماهیت‌  خود  شکننده‌اند  و  فشارهای  ‌جمعیت‌  رو  به  ‌رشد  انسان  ‌و  استفاده‌های  ‌نامعقول‌  آنها  را  بر  نمی‌تابند  به  ‌همین  ‌دلیل  ‌با آهنگی ‌سریع ‌رو به ‌تخریب ‌گذاشته‌اند و برای‌ انسان‌ پیامدهای ‌ویرانگری‌ نظیر سیل ‌به ‌بار می‌آورند.

2- نقش اقتصادی جنگل:

به طور کلی درآمد جنگل را به صورت ملموس و غیر ملموس بررسی می نمایند، درآمد غیر ملموس آن در ارتباط با نقش و ویژگیهای جنگل است که قبلاً بر شمرده شده است و غیر از  تولید مستقیم آن است. جنگل به عنوان یک واحد تولیدی پایا با درآمد مستمر می تواند نقش اقتصادی ارزنده ای در دراز مدت داشته باشد. گذشته از این فرآورده های جنگلی اعم از چوب و یا سایر محصولات فرعی دیگر چرخ هزاران هزار واحد تولیدی اعم از کوچک و بزرگ را در سراسر جهان به گردش در می آورند، زیرا جنگل تامین کننده مواد اولیه بسیاری از صنایع بوده که آن صنایع با یکدیگر روابط متقابل بنیادی دارند. بطور مثال کارخانجات صنایع چوب و صنایع کاغذ با صنایع دیگر بیش از 100 نوع تبادل کالا دارند که این موضوع نقش قابل توجهی در تحرک اقتصاد کشور دارد. علاوه بر این درختان منبع تامین مواد اولیه برای صنعت داروسازی مدرن نیز می باشند بطوری که بیش از 25 درصد مواد مورد نیاز صنعت داروسازی مستقیماً از درختان بدست می آید. فواید دیگر جنگلها و مراتع را می توان در حفظ ذخایر ژنتیک گیاهی و جانوری، تامین غذا و مامنی برای وحوش و پرندگان و بالاخره اکوتوریسم دانست.

3- نقش‌ جنگلها و مراتع‌ در جلوگیری‌ از رانش‌ زمین‌:

رشد درختان‌ در دامنه‌ها سبب‌ افزایش‌ پایداری‌ خاک‌ می‌گردد.ریشه‌ درختان‌ با فرو رفتن‌ درخاکهای‌ حساس‌ به‌ لغزش‌ مانند ستونهایی‌ عمل‌ کرده‌ و با ایجاد شبکه‌ متراکم‌ ریشه‌ای‌ از بهم‌پاشیدن‌ قطعات‌ یا بلوکهای‌ لغزشی‌ جلوگیری‌ می‌کنند.مطالعات‌ انجام‌ شده‌ در منطقه‌ جنوب ‌شرقی‌ آلاسکا نشان‌ داد که‌ پس‌ از قطع‌ درختان‌، افزایش‌ قآبل‌ ملاحظه‌ای‌ در تعداد لغزش‌هاصورت‌ گرفت‌ آنها نتیجه‌ گرفتند که‌ نابودی‌ و فساد تدریجی‌ سیستم‌های‌ تداخلی‌ ریشه‌ درختان‌(پس‌ از قطع‌ آنها) عامل‌ وقوع‌ لغزشها بودند. هر چند عده‌ای‌ اعتقاد دارند که‌ در بعضی‌ موارد درختان‌ به‌ دلیل‌ نیروی‌ وزن‌ خود و یا بر اثر نیرویی‌ که‌ توسط‌ باد در بعضی‌ از مناطق‌ به‌ درختان‌وارد می‌شود ممکن‌ است‌ باعث‌ لغزش‌ شوند ولی‌ به‌ دلایل‌ زیر نقش‌ پوشش‌ گیاهی‌ در جلوگیری‌از حرکت‌ زمین‌ کاملاً آشکار است‌.

یکی‌ از عوامل‌ مهم‌ و مؤثر در حرکت‌های‌ توده‌ای‌ یا رانش‌ زمین‌ وجود رطوبت‌ در خاک‌است‌ در ایران‌ نیز اکثر لغزشها معمولاً در دامنه‌های‌ رو به‌ شمال‌ (سایه‌گیر)که‌ رطوبت‌ بیشتری‌نسبت‌ به‌ دامنه‌ جنوبی‌ دارند اتفاِق می‌افتد.بنآبراین‌ درختان‌ با انجام‌ عمل‌ تبخیر و تعرِق و درنتیجه‌ کم‌ کردن‌ ظرفیت‌ نگهداری‌ آب‌ خاک‌، نقشی‌ ا ساسی‌ در این‌ مورد ایفا می‌کنند درختان‌ بامصرف‌ بالای‌ آب‌ و تعرِق زیاد در حقیقت‌ عمل‌ زهکشی‌ خاک‌ را انجام‌ می‌دهند و در نتیجه‌ آن‌ راسبک‌ نگه‌ می‌دارند. مطالعات‌ انجام‌ شده‌ در امریکا (ایالت‌ اوهایو)نشان‌ می‌دهد که‌ ضریب‌ اطمینان‌در برآبر لغزش‌، در دامنه‌های‌ جنگلی‌ پوشیده‌ از درخت‌ 9 برابر بیشتر از دامنه‌های‌ بدون‌ درخت‌است‌.


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت و نقش جنگل ها 15ص

تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 50

 

میان افزود ها: بدل یا معترضه؟

مقدمه

این مقاله از پنج بخش تشکیل شده است . پس از مقدمه ، در بخش دوم ، دو اصطلاح میان افزایی و میان افزود معرفی می شوند ؛ میان افزایی پدیده ای است که در آن میان افزود ها (بدلها و معترضه ها ) با ایجاد وقفه ای کوتاه ، در جمله جا خوش کرده و سخنگو برای لحظه ای در دنیای دیگر سیر می کند . در این بخش ، این سؤال مطرح می شود که آیا به گفتة برخی دستور نویسان صفت می تواند بدل باشد یا خیر . در بخش سوم ، معناشناسی انتساب و شالوده های آن معرفی خواهند شد یعنی : قاعدة خلق دنیا ، قائدة استمرار دنیا ، قائدة تخصیص دنیای اشاره ای و قائدة تفسیر اشاره ای . در بخش چهارم ، شیوه های تلویجی خلق دنیای زبانی و تغیر زاویه دید معرفی می شوند ، یعنی ، زمان گردانی ، سبک گردانی ، میان افزایی ، آیرونی و تعامل های کاربرد شناختی . در بخش پنجم ، خواهیم دید می توان معیاری از درون مباحث مربوط به معنا شناسی انتساب به دست آورد تا بر اساس آن بتوان دو نوع ساخت میان افزایی ، یعنی بدل و معترضه ، را از هم تمیز داد ؛ اعمال این معیار مارا سرانجام به این نتیجه خواهند رساند که صفتی که برخی دستور نویسان نام بدل بر آن می نهند ، در واقع لفظی است معترضه .

میان افزودها

میان افزودها نامی است که ما به مجموعه ساخت های بدلی و ممعترضه داده ایم . به نظر می رسد در تعاریفی که دستور نویسان از این دو گروه ساخت دستوری ارائه می کنند ، نیز نوعی اشتراک به چشم می خورد و آن مفهوم وقفة ای است که در طرح جملة اصلی پیش می آید . فرشید ورد (1375: 229) عبارت درنگی خاصی را به کار می برد . در هنگام کاربرد ساخت های بدلی ، به این دلیل وقفه پیش می آید تا توضیحات بیشتری در بارة هسته ارائه شود ، هر چند برخی دستور نویسان از عبارت دیگری همچون توصیف اسم دیگری ، نام دیگر شخص ، شغل یا موقعیت اجتماعی وی بهره گرفته اند (باغینی پور 1376: 17) . اما جمله معترضه ، جمله ای است که در ضمن جمله اصلی می آید و مفهومی چون دعا و نفرین و تذکر و توضیح و جز آنها را می رساند ، اما در مفهوم جمله اصلی نقش ندارد ؛ از این رو حذف آن ، خللی در معنی و پیام جملة اصلی پدید نمی آورد ، مانند دو جمله روانش شاد باد و بر خلاف آن چه معروف شده در دو مثال زیر :

استادم ، روانش شاد باد ، در فلسفه و عرفان کم نظیر بود .

مزد کیان ، بر خلاف آنچه معروف شده ، زندگی زاهدانه ای داشتند . (احمدی گیوی و انوری 1374: 206)

اما احمد گیوی و انوری در دستور زبان فارسی (2) خود دو مثال دیگر هم آورده اند :

بابک ، خدا حفظش کند ، بچة مؤدبی است .

مطابق روایت مسیحیان -- و این روایت با قرآن کریم تطبیق نمی کند -- عیسی (ع) به دست مخالفان کشته شد .

ریچارد ای اسپیرز(1373: 56- 155) بین لفظ معترضه و بند معترضه فرق می گذارد و بند معترضه را نوعی مشخص از لفظ معترضه به شمار می آورد . از نظروی لفظ معترضه ساختاری است که اطلاعات اضافی یا تکمیلی ارائه می کند و این نوع لفظ را می توان بدون لطمه خوردن به دستوری بودن یا معنای بنیادی سایربخشهای جمله حذف کرد :

Granted, I was late.

I hope to be early- very early – next time.

Keeping track of our investment, as we must do from time to time, is much easier with a computer.

We all arrived on time, of course.

و بند معترضه بندی غیر اساسی است که اطلاعات اضافی یا تکمیلی ارائه می دهد :

Jim , the man you just met, is my brother .

Our cat, the one we just bought, is getting to be annoying.

My Uncle George ,who became a farmer ,just adores our cat.

We gave another one to Mellissa, the one who had the curly hair, because she looked so much like Shirley Temple.

مک آرتور(1992) نیز در توضیح parenthesis در فرهنگ زبان انگلیسی خود آورده است :کلمه، عبارت ، بند یا جمله ای توصیفی ،توضیحی یا بدلی که ساختار را به گونه ای با وقفه مواجه می سازد که برآن تأثیری ندارد . در مورد این که آیا صفت می تواند در نقش بدل ظاهر شود یا خیر نیز توافق چندانی بین دستور نویسان دیده نمی شود. تنها صادقی (1357) ، مشکوه الدینی (1373) و ارژنگ(1374) بر این باورند که صفت را می توان در نقش بدلی به کار برد . انوری و احمدی گیوی (1374: 128) در توضیح نقش بدلی ، تبصره ای آورده اند بدین شرح که صفت نیز می تواند نقش بدلی داشته باشد ، همان گونه که در مثال های بالا برخی از بدلها در اصل ، صفت بوده اند . از آنجا که ایشان نقش بدلی را در بخش اسم آورده اند می توان به این نتیجه رسید که این کلمات که در اصل صفت بوده اند ، اکنون اسم اند و بدل . مثالهای ایشان عبارتند از :

گاندی ، منجی و پیشوای محبوب هند ، از چهره های درخشان قرن بیستم است .

از شیراز ، شهر ادب پرور فارس ، مردان نامدار و بزرگی برخاسته اند.

دهخدا، علامه و محقق نامی ، به زبان و ادب فارسی خدمتی بزرگ کرده است .

به نظر می رسد توضیح ایشان گرهی از کار فروبستة این سؤال نمی گشاید که آیا صفت در نقش بدل بکار می رود یا خیر . کافی است مثال های ایشان را با مثال های صادقی (1375)، مشکوه الدینی (1373) و ارژنگ(1374) مقایسه کنیم ؛ ما در این جا تنها مثال ارژنگ (ص 81) را می آوریم :

دختر کوچکم بیچاره امروز بیمار شد .

نگارنده بر این باور است که مباحث مطرح شده در این مقاله می تواند گره از کار بدل واقع شدن یا بدل واقع نشدن صفت بگشاید . در واقع شاید بتوان گفت که این مقاله بر آن است که دلیل استفاده از میان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میان افزود ها، بدل یا معترضه

تحقیق در مورد فرم ها ونقش های نمادین درمساجد ایران 12 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد فرم ها ونقش های نمادین درمساجد ایران 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

فرم ها ونقش های نمادین درمساجد ایران

رحمان احمدی ملکی

مدرس دانشکدۀ تجسمی دانشگاه هنر

مساجد اسلامی درسرزمین ایران،مثل همۀ ممالک اسلامی،جلوه ای اززیباییهای بصری ونمونۀ بارزی ازتلفیق وارتباط فرم های نمادین با باور-های عمیق اعتقادی است. اشکال الگویی وارتباطات سمبولیک درتمامی جوانب ونماهایشان به وضوح دیده می شود.« اساساً هنرهای دینی،به خصوص مساجد اسلامی دریک امر مشترکند وآن جنبۀ سمبولیک آنهاست،زیرا درهمۀ این هنرها،جهان سایه ای ازحقیقت ومرتبتی متعالی-ازآن است. ازاینجا درهنرهاهرگزقید به طبیعت که درمرتبۀ سایه است وجود ندارد. به همین جهت هرسمبولی،حقیقتی ماوراء این جهان پیدا می کند.سمبول ها اینجادرمقام دیداری است که از مرتبۀ خویش نزول کرده است تا بیان معانی متعالی کند. این معانی جزبا این سمبول ها وتشبیهات به بیان نمی آیند،هم چنان که قرآن ودیگرکتب دینی برای بیان حقایق معنوی،به زبان رمزواشاره سخن می گویند.»درمعماری مساجد نیز،نقوش گچبری ها،آجرکاری ها وکاشیکاری ها برمبنای معنای سمبولیک – هریک ازآنها وحس پویای زیبا پسندی مذهبی مردمان انتخاب می شوند. ختایی ها،اسلیمی ها ودیگرنقوش کاشیکاری که با رنگ های ملایم وتضادهای دلنشین کنارهم ودرلابلای هم می خزند،چشم را با منحنی های بیکران به هم بافته شان به مسیرهای بی انتهای ماًمنی نامعلوم وبهشتی گم شده سوق می دهند.بیشترین قسمت سطوح کاشیکاری به رنگ های سردی چون زنگاری ها،فیروزه ای ها ولاجوردی ها تعلق دارد. لاجوردی ها ورنگ های آبی خام ، عمق دارند که آدمی رابه بی نهایت وبه جهانی خیالی ودست نیافتنی می برند.آبی گستردگی ووسعت آسمان صاف رابه یاد می آورد. نشانۀ صلح است وبهجت وفرحناکی ورنگ بی گناهی ؛ نورآبی، کسانی راکه بی قرارند،آرام می کند. آبی همواره متوجه درون است وجنبه های -گوناگون روح آدمی را نشان می دهد، درفکروروح او وارد می شود وبا روان او پیوند می خورد، آبی معنی ایمان می دهد واشاره ای است به

فضایی لایتناهی وروح . برای مردم مشرق زمین، آبی سمبل جاودانگی است. وقتی به تاریکی تیرگی می گراید، معنی وهم،بیم، وغم واندوه، یا مرگ وفنا به خود می گیرد. مردمان آیین پردازباستان ، به قداست فیروزه ای معتقد بودند. به زعم آنها، فیروزه سوی چشم را زیاد می کرد.رنگ رویش وتعالی بود، نازایی وبی باری را ازبین می برد، عزّت وسلامت نفس می آورد،ونقشی داشت درچیرگی نوربر ظلمت .لاجورد رنگ عالم مثال است، حکمت عالیۀ عالم علوی است. تماشای این رنگ، تماشای وسعت درون است، رسیدن به شعوررازناک وشهود متعالی است. آبی لاجورد، هستۀ تمثیل مراقبه ومشاهده است. بیانگر بیکرانگی آسمان آرام وتفکربرانگیز سحرگاهان صاف وصمیمی است. درزمینۀ کاشیکاری، این رنگ به نهایت گویایی می رسد وهمچون سینۀ فراخ لاجوردین سپهر،تمامیت فضای میان نقش هارا می آکند ونقوش زیرزرد ونارنجی درمیانۀ آن، بسان ستارگانی درآسمان بیکرانۀ شب هنگام،می درخشد وبه هم پیوستن این ستارگان روشن به طریق مسیرها وخطوط باریک با رنگ های شاد وروشن، جریان وتموج بی دریغ چشمۀ نوری است که درچرخش ها ودوران های بی پایان،همچون آوندهای جاری درخت زندگی، به برگ های منتزع وختایی های رنگین می رسند که گونه های متنوع هرکدام، به منزلۀ ورق های سبزدفترهستی است که چشمه-های سرزمین نگاه را به ضیافت سفرۀ قداست می خواند.این نقش ها- که اغلب ازنقوش گیاهی،برگ ها ودرختان پیچان نشاًت گرفته اند- درخت تعالی گرا وروبندۀ زندگی را درباغ های آرمانی انسان، تداعی می کنند. جریان ورویش این درخت،درخرامش خطوط سیال ونقش های گوناگون، زایندۀ دنیایی ازرموزواسرارعمیق سر به مهری استکه درشاخه های بی شمار وسیالت امواج روان،گسترش یافته وگوشه های فراموش شدۀ خاطرآدمی را با خامۀ خیال محشون ازتصاویرپاک ورنگ های زیبا می سازد.

گل ها،برگ ها وریاحین تجرید شده،هرکدام رایحه ای پنهانی درخود دارند.رایحۀ آن بهشت ازلی، آن آرمانشهرزیبا وباغ های موعود فرحبخش خیال آدمی. عطربهشت عدن وباغ رضوان وعطرسایه سارگل ها ودرختان خم شده ونقش بسته برچشمۀ کوثر. این گل ها،برگ ها ودرختان که درفرش ها ونگارگری ایران نیز به چشم می خورد، بیانگر دنیای مثالی، وتمثیلی ازفردوس برین وماًمنی برای تجدید اشتیاق وتعلق خاطرآدمی وتداعی ذهنی لذتبخش وی به نیستان ازلی گم کردۀ اوست.

دراغلب این نقوش،نوشته نقش کارسازومهمی ایفا می کند. خطوط نسخ وکوفی، به سیالیت آب زلال وبه نرمی نسیم سحرگاهی، درلابلای نقوش،یاروی آنها می لغزند وآیات نورواشارات قداست رابرآنها می نگارند. دراکثراین گونه موارد، خط نسخ سفید رنگ ،روی نقش ها ونقش ها ونوشته های دیگرودرپردۀ نزدیک ،به چشم می خورد. بعد ازآن خط کوفی بنایی که اغلب به رنگ طلایی است، سپس نقوش درشت وروشن که با زمینۀ تضاد چشمگیزی برقرارمی سازد وآخرسرنقوش کوچک که با تضاد کم وبه حالت محو ونا مشخص، سطوح کوچک زمینه را می پوشانند وگهگاه حتی به چشم نمی آیند.وبدین ترتیب دراین نوع کاشیکاری،کلام ونقوش پرده پرده به عرصۀ عیان ومنظرچشم می رسند وبه تعبیرامروز،درچندین پلان درورای هم قرارمی گیرند واین عمل باعث توجه بیشترنگاه وتفکر بیشترتماشاگردراعجاب کارهنرمندانی می شود که نفس نفس زندگی شان شیفتۀ کلام الهی واثرشان نمونۀ مجسم خلاقیت وآفرینش به عاریت گرفته شده ازمنبع فیاض خالق مطلق است. درچنین عرصه ای، هرعاملی که به کارگرفته می شود وهر فنی که مایۀ زایش وآفرینش اثری است، نشان ازجهان علوی دارد وهرنقش ورنگ، درمقام نماد وسمبل، بیانگرچیزی از همان عالم است وهنرمند دراین فرایند،درمقام انسانی است که به صورت، دیداروحقیقت اشیاء درورای عوارض وظواهرمی پردازد.او-

صنعتگری است که هم عابد است وهم زائر؛و وجودی که با اثر این هنرمند ابداع می شود،نه آن وجود طاغوتی هنراساطیری وخدایان میتولوژی است ونه حتی خدای قهروسخط یهودیان،یعنی« یهوه»، بلکه وجود مطلق ومتعالی حق عزوشاًنه واسماء..... الحسنی است که با این هنر،به ظهورمی رسد. وبرای این است که صورت خیالی هنراسلامی متکفل محاکات وابداع نورجمال ازلی حق تعالی است؛ نوری که جهان درآن آشکارمی –شود وحسن جمال اورا چون آینه جلوه می دهد.در حقیقت بود این جهانی، رجوع به آن حسن وجمال علوی دارد وعالم فانی درحد ذات خویش،-نمودی وخیالی بیش نیست.

درواقع،هنرمند معتقد ،مجازرا واسطۀ حقیقت می بیند وفانی را مظهرباقی. به عبارتی،اوهرگزبه جهانی فانی توجهی ندارد،بلکه نقش رخ محبوب است که این جهان را برایش خوش می آراید. ونشان اوست که درقدم به قدم حرکت دستش وهرگوشه گوشۀ اثرش به عناوین وجلوه های گوناگون به ظهورمی رسد. پس اوبا رخ حق وجلوۀ رخ حق، درمجالی ومظاهراعیان ثابته- که عکس تابش حق اند ودیدار وجه الهی- سروکارپیدا می کند.

صورت خیالی دراین مرتبه برای هنرمند مشاهده ومکاشفۀ شاهد غیبی و واسطۀ حضورو تقرب به اسم اعظم الهی وانس به حق تعالی است وبدین اعتباراو،«لسان الغیب»وترجمان اسرار» الهی می شود وقطع تعلق ازماسوی ا... پیدامی کند ومقام ومنزل حقیقی یعنی توحید که مقام ومنزل – محمود انسانی است سیر می کند. هنرمند دراین مسیر،در ختایی ها، اسلیمی ها وخطوط دواروحت درنقوش منتظم که نماد تحکم وریتم مستقرند ودرسطوح رنگارنگ کاشی ،-تذهیب وحتی نقاشی – که به نحوی مانع حضور وقرب به جهت جاذبۀ خاص است- نمایش عالم ملکوت ومثال را، که عاری ازخصوصیات زمان ومکان وفضای طبیعی است، می بیند. دراین نمایش کوششی برای تجسم بعد سوم وخطاهای دید انسانی نیست .تکرارمضامین و صورت ها،همان رفتن به اصل است. هنرمند در این مضامین ازالگویی ازلی، نه ازصورمحسوس بهره می جوید، به نحوی که گویا صورخیالی او به صورخیالی اوبه صورمثالی عالم ملکوت می پیوندد.هنرمند مسلمان ازکثرت می گذرد تا به وحدت نایل آید. انتخاب نقوش هندسی واسلیمی وختایی وکم ترین استفاده ازنقوش انسانی و وحدت این نقوش دریک نقطه، تاًکیدی براین اساس است. طرح های هندسی که به نحو بارزی وحدت درکرت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرم ها ونقش های نمادین درمساجد ایران 12 ص