ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد هشت سال دفاع مقدس

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد هشت سال دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

نگاهی به شروع جنگ تحمیلی و قطعنامه 598 از تصویب تا اجرا

انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال 57 با فروپاشی رژیم ستمشاهی به پیروزی رسید و نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام(ره) بنیانگذاری شد. با این رویداد بزرگ نظم امنیتی منطقه به زبان ادبیات سیاسی به هم ریخت، یعنی ایران که تا آن زمان به عنوان یک قدرت منطقه‌ای حافظ منافع غرب تلقی می‌شد و به عنوان مانعی در برابر نفوذ گسترش کمونیسم بود، با پیروزی انقلاب اسلامی اعلام شد که دیگر ایران ژاندارم منطقه نخواهد بود. از طرف دیگر در کشوری که انقلاب می‌شود حکایت از آن دارد که حکومت پیشین حکومت سالمی نبوده و مردم با انزجار از حکومت پیشین به دنبال حکومتی جایگزین یا انقلاب و دگرگونی هستند. این کشور در چنین مقطعی درگیر سر و سامان دادن به امور داخلی می‌شود و سعی می‌کند با ارائه الگوهای جدیدی در سیاست خارجی خود، سال‌ها پس از پایان جنگ جهانی دوم و حکمفرمایی نظام دو قطبی در جهان آن روز با شعار «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی» استراتژی وابستگی را به استراتژی عدم تعهد تغییر دهد.

امریکا که یار دیرین خود و منافع بسیاری را در منطقه از دست داده بود در صدد برمی‌آید که از طریق عراق ایران را متنبه کند تا پاسخی به امریکا ستیزی که در ایران به راه افتاده بود داده باشد و به همین دلیل چراغ سبز را به عراق نشان می‌دهد.

یک دهه پیش از انقلاب اسلامی حزب بعث در عراق روی کار آمد و طی این مدت حسن البکر در مقام دبیرکل حزب و رئیس جمهور و فرمانده کل قوا به همراه جانشینش صدام حسین عراق را بازسازی کردند.

رسیدن به آب‌های ساحلی و دسترسی به مناطق مهم و استراتژیک حاشیه خلیج‌فارس جزو استراتژی عراق به ویژه حزب بعث بود که این هدف از دو راه محقق می‌شد؛ دسترسی به بخشی از مناطق ساحلی ایران و تسلط بر جزایر بوبیان که جزو خاک کویت بود، اما صدام حسین اعلام کرد که عراق آماده است تمام اختلافات خود با ایران را از راه زور حل کند. این موضعگیری آشکارترین اعلام آمادگی عراق برای فشار به ایران در راستای سیاست واشنگتن بود؛ سیاستی که از طرق مختلف مثل تطمیع بر صدام تحمیل شده بود و صدام فکر می‌کرد که این بهترین فرصت برای رسیدن به قدرت منطقه‌ای است.

از سوی دیگر حکومت‌های عراق به جز دوران حکومت برادران عارف برای تضمین بقای خود و در قبال رقابت‌های سیاسی درون غربی برای رسیدن به رهبری دنیای عرب سخت در تلاش پروراندن و اعتلا دادن به یک سلسله احساسات ناسیونالیستی افراطی عربی شدند.

حاکمان عرب عراق در رقابت‌های سیاسی و قدرتی با مصر، سوریه و عربستان سعودی تمدن‌های سومری، کلدانی و بابلی را تمدن‌های عربی فرض کرده و خود را وارثان بر حق آن تمدن‌ها و خلافت عباسی دانسته و عراق را مهم‌ترین کشور عربی قلمداد کردند.

از سوی دیگر از آنجا که مبارزه و دشمنی علیه اسرائیل مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده رهبری در دنیای عرب در نیمه دوم قرن بیستم بود، رقیبان عراق همانند مصر به رهبری عبدالناصر و سوریه به رهبری حافظ اسد، گوی سبقت را از عراق و صدام حسین ربودند. این وضع عمدتاً ناشی از شرایط جغرافیایی حاکم بر کشمکش عربی اسرائیل بود، اما عراق به دلیل بی‌بهره‌ بودن از همسایگی جغرافیایی با اسرائیل گوی سبقت در رهبری عرب را آسان به رقیبان باخت.

بروز انقلاب اسلامی در ایران و اعلام سیاست‌های جمهوری اسلامی در پشتیبانی همه جانبه از عرب‌ها برای احقاق حقوق مردم فلسطین نه تنها بعث عراق را از ادامه این دشمنی‌های بی‌مورد ولی خانمان برانداز باز نداشت که بهانه تازه‌ای به دست صدام حسین داد تا در مقام خالدبن ولید کمر به تجدید قادسیه بندد و برای نجات عرب از امواج اسلام انقلابی به حرکت درآمده در ایران و برای فراهم آوردن رضایت خاطر ایالات متحده و اسرائیل- که انقلاب اسلامی ایران را خطری بزرگ برای ثبات و امنیت جهان قلمداد کرده بودند- جنگ هشت ساله‌ای را به ایران تحمیل کند.

صدام حسین در نخستین دیدارش با وزیر خارجه وقت ایران (شهریور 58) عادی شدن روابط دو کشور را منوط به استرداد جزایر سه گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی) از سوی ایران، تأمین حقوق عربستان (خوزستان) و بازگرداندن قسمت‌هایی از اروندرود به عراق دانست.

این درخواست عراق (خروج ایران از جزایر سه گانه خلیج فارس) طی یک نامه رسمی توسط سعدون حمادی، وزیر امور خارجه عراق به کورت والدهایم، دبیرکل  وقت سازمان ملل متحد تسلیم شد.

سعدون حمادی طی این نامه با استناد به روحیه «توسعه طلبی» دولت ایران در منطقه خواستار خروج نیروهای ایرانی از سه  جزیره شده است. در این نامه همچنین به دخالت ایران در امور داخلی کشورهای ساحل خلیج فارس و به خطر افتادن استقلال این کشورها اشاره شده است.

صدام در آن زمان سعی می‌کرد که به هر طریق از رژیم‌ تازه تولد یافته ایران امتیاز بگیرد و می‌اندیشید که موقع دور انداختن قرارداد الجزایر و حمله به ایران فرا رسیده است؛ قراردادی که در سال 1975 با واسطه‌گری الجزایر بین ایران و عراق به امضا رسیده بود و همین صدام بود که در آن قرارداد حق ایران را به رسمیت شناخته بود. به هر حال تحولات رخ داده باعث شد که عراق از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی ضمن حمایت از گروه‌های ضدانقلاب، مخصوصاً در استان‌های همجوار تحرکات مرزی را آغاز کرد.

در واقع تحرکات عراق رفته رفته از سال 58 شروع شد. همان‌طور که ذکر شد، جنگ هشت‌ساله که با تحریک و حمایت همه‌جانبه استکبار جهانی توسط رژیم بعثی عراق بر مردم ایران تحمیل شد، تنها محدود به خطوط مقدم جبهه‌ها نبود، بلکه تمام سرزمین اسلامی، اعم از شهرها و روستاها را دربرگرفت. از آنجا که نظام جمهوری اسلامی در تعارض مستقیم با قدرت‌های سلطه‌گر قرار داشت، لذا از همان ابتدا با مقابله جدی آنان مواجه شد که به عنوان مثال می‌توان به کودتاها و عملیات‌های براندازی، درگیری‌های داخلی و شورش‌های محلی در قالب ادعاهای خودمختاری اشاره کرد.

در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل پناهندگی شاه به امریکا، سفارت امریکا در تهران به تصرف دانشجویان خط امام درآمد. این واقعه شکل جدیدی به رویارویی ایران با این قدرت استکباری بخشید. امریکا تاب چنین تحقیری را نداشت، لذا با حمله نظامی به طبس تلاش کرده این حقارت را جبران کند، لیکن به صورتی مفتضحانه شکست‌ خورده از این رو امریکا در یک بررسی منطقه‌ای جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکست‌های پی در پی خویش، ابتدا اقدام به تحریک اقتصادی و تسلیحاتی ایران کرد و سپس توسط صدام به عملیات نظامی ایران پرداخت.

در عراق نیز صدام با روحیه قدرت‌طلبی و سلطه‌گری، حسن البکر را طی کودتایی از صحنه قدرت راند و با طبع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975 خود را به عنوان وسیله‌ای که غرب می‌تواند توسط او به اهداف سلطه‌گرانه‌اش دست یابد معرفی کرد. لذا در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق دست زد و هم‌زمان به بمب‌گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروه‌های ضدانقلاب مبادرت کرد. در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه ایران اسلامی را آغاز نمود و در تلویزیون دولتی به بهانه باز پس‌گیری سه جزیره ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد و سرانجام پس از یک دوره مذاکرات مسئولان عراقی با مسئولان امریکایی و حضور برخی فرماندهان ارشد نظام شاه در عراق، وزارت امور خارجه آن کشور به صورت رسمی در 26/6/59 طی یادداشتی قرارداد 1975 الجزایر را لغو کرد و ارتش عراق در 31/6/59 حمله سراسری خود را آغاز کرد.

در این جنگ نابرابر ایران با تکیه بر نیروهای مردمی، ارتش و سپاه پاسداران هشت سال جانانه دفاع کرد تا اینکه در سال 1367 قطعنامه 598 را پذیرفت.

  قطعنامه 598‌، از تصویب تا اجرا 

جمهوری ‌اسلامی ایران در 27 تیر 1367 با ارسال نامه‌ای به دکوئیار، دبیرکل سازمان ‌ملل رسماً قطعنامه 598 را پذیرفت‌. این اقدام با توجه به رفتار و مواضع سازمان ‌ملل که در طول جنگ هشت‌ساله‌، به غیر از موارد بسیار محدود و غیراساسی‌، عملاً به‌ سود عراق رفتار می‌کرد‌، پرسش‌ها و ابهامات فراوانی را مطرح کرد‌. ضمن این‌که در آن ایام‌، با سقوط فاو‌، روند نظامی جنگ نیز برخلاف سال‌های گذشته به زیان ایران شد و عمیقاً بر روش جدید سیاسی ایران تأثیر گذاشت.

اکنون که 20 سال از آن ایام سخت و سرنوشت‌ساز می‌گذرد و با توجه به تغییراتی که در محیط بین‌المللی‌، منطقه و درون ایران صورت گرفته است‌، شاید بتوان تا اندازه‌ای اقدام جمهوری‌ اسلامی ایران را به ‌عنوان یکی از پدیده‌های بسیار مهم جنگ و انقلاب اسلامی که علاوه بر تأثیر آن در پایان بخشیدن به جنگ‌، آثار و نتایجی را بر روند تحولات جامعه ایران بر جای گذاشته و خواهد گذاشت‌، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد‌. در واقع‌، آنچه که مورد سؤال است‌، نحوه پایان دادن به جنگ در چارچوب قطعنامه 598 و علل موافقت جمهوری ‌اسلامی ایران با آن می‌باشد‌ که در خصوص جنگ عراق علیه ایران با اقدام ایران در پذیرش قطعنامه 598 تحقق یافت.

بر اساس ملاحظات یادشده و با توجه به تغییر روش ایران در پایان بخشیدن به جنگ‌، لازم است که ابعاد این موضوع و روند تحولاتی که طی هشت سال با هدف پایان دادن به جنگ و با تکیه بر راه‌حل‌های دیپلماتیک که شخصیت‌ها، کشورها و مجامع بین‌المللی مطرح کرده‌اند و همچنین براساس کلیات مواضع و اقدامات جمهوری اسلامی در حد فاصل تصویب تا پذیرش قطعنامه‌، بررسی شود تا مواضع ایران در هنگام صدور این قطعنامه آشکار شده و هر گونه شایعه‌ای مبنی بر مخالفت ایران با راه‌حل‌های دیپلماتیک‌، از جمله صدور قطعنامه 598 برای پایان دادن به جنگ‌، رد شود.

مهم‌ترین علت تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر‌، متأثر از این موضوع بود که حامیان جهانی و منطقه‌ای عراق، پذیرش برتری ایران بر عراق و تامین خواسته‌های بر حق آن کشور را با توجه به پیامدهایش‌، به ‌زیان منافع خود و خلاف هدف اصلی وقوع جنگ ارزیابی می‌کردند. جمهوری ‌اسلامی ایران پس از آزادسازی مناطق اشغالی و فتح خرمشهر‌، همواره بر دو موضوع اساسی تأکید می‌کرد‌: نخست‌، محکوم کردن عراق به‌عنوان متجاوز و مسئول جنگ و دوم‌، پرداخت غرامت به ایران به‌ عنوان قربانی تجاوز. با آنکه خواسته‌های ایران کاملاً منطقی و عادلانه بود‌، ولی بنا به ملاحظاتی‌، هیچ‌گاه این خواسته‌ها به‌طور جدی مورد توجه سازمان ملل قرار نگرفت‌.

امام راحل در پیام خود به حجاج بیت‌الله ‌الحرام در سال 1366 در این باره فرمودند‌:

"دنیا از آغاز جنگ تاکنون درتمام مراحل دفاعی ما هیچ‌گاه با زبان عدالت و با بی‌طرفی با ما سخن نگفته است.»

بنابراین‌، تمام تلاش‌ها و فعالیت‌های سیاسی تبلیغاتی و نظامی ایران از فتح خرمشهر تا پذیرش قطعنامه 598 با هدف تأمین خواسته‌های بر حق ایران انجام گرفت‌. کسب پیروزی نظامی با انجام سلسله عملیاتی که در مناطق مختلف صورت گرفت‌، برای تضمین خواسته‌های ایران و تحمیل آن به عراق و حامیان جهانی و منطقه‌ای این کشور بود‌. در همان حال‌، تلاش برای بازداشتن ایران از پیروزی نظامی بر عراق یا دستیابی به پیروزی سیاسی برپایه برتری نظامی‌، باعث شد تا فشارهای گوناگون و همه جانبه‌ای بر ایران وارد شود‌. ایران به موازات تشدید این فشارها‌، در برابر وضعیت کاملاً دوگانه و متضادی قرار گرفت‌، از یک‌سو‌، گسترش دامنه جنگ و تشدید فشارها و دشواری‌هایی که برای انجام عملیات نظامی گسترده با تضمین پیروزی وجود داشت‌، بیش از پیش جمهوری‌ اسلامی ایران را در تنگنا قرار می‌داد و امکان تأمین خواسته‌هایش را دشوار می‌ساخت و از سوی دیگر‌، با توجه به برتری به‌دست آمده از پیروزی‌های نظامی ایران بر عراق و خواسته‌های بر حق ایران‌، چشم‌پوشی از این خواسته‌ها برای مسئولان و تصمیم‌گیرندگان کشور امکان‌پذیر نبود‌. همچنین‌، با توجه به افکار عمومی جامعه که رخدادهای جنگ را با حساسیت زیادی پیگیری می‌کردند‌، اقدام به این تصمیم با چرخش از استراتژی پیشین‌، با هزینه بسیار زیادی در جامعه همراه بود‌. البته‌، این مسئله به این معنا نبود که ایران بدون در نظر گرفتن اصول و مصالح‌، در برابر واقعیات تسلیم شود و یا بدون در نظر گرفتن واقعیات‌، تنها برخی اصول و مواضع پیشین را مورد تأکید قرار دهد‌، برخورد ایران با قطعنامه 598 و بعدها با فاجعه سقوط هواپیمای ایرباس مؤید این موضوع می‌باشد.

 قطعنامه 598 تنها یک روز پیش از اولین اقدام امریکا در حفاظت از نفت‌کش‌های کویت در 30 تیر 1366 تصویب شد و حضور نظامی امریکا در منطقه هیچ معنایی جز افزایش فشار به ایران به ‌منظور پذیرفتن قطعنامه 598 نداشت‌. با وجود این که قطعنامه در شرایطی تصویب شد که ایران به‌ دلیل در اختیار داشتن مناطق نسبتاً حساس در خاک عراق‌، از برتری قابل توجهی برخوردار بود ولی روح قطعنامه برای نجات عراق بود و به‌گونه‌ای نسبتاً محسوس‌، نیم‌نگاهی نیز به ایران داشت‌. برابر تمهیداتی که پیش از این صورت گرفته بود چنین پیش‌بینی شده بود که طرف امتناع کننده از پذیرش قطعنامه‌، با تحریم تسلیحاتی تنبیه و تحت فشار قرار گیرد‌. جمهوری ‌اسلامی ایران بر پایه ملاحظاتی که وجود داشت‌، قطعنامه را رد نکرد و به روند مذاکره با دبیرکل سازمان ‌ملل روی توافق نشان داد و این بدان معنا بود که ایران راه دیپلماتیک را برگزیده است.

هم ‌زمان با حضور آیت‌الله ‌خامنه‌ای‌، رئیس‌جمهور وقت ایران در اجلاس عمومی سازمان‌ ملل در شهریور 1366‌، ایشان در یک نشست مطبوعاتی با حضور اکثر رسانه‌های جهانی که در نیویورک برگزار شد‌، شرکت کردند‌. ایشان در پاسخ به پرسش یک خبرنگار در مورد چگونگی تنبیه متجاوز فرمودند:

«ما نوع تنبیه را به هیچ وجه از پیش تعیین نمی‌کنیم‌، اما اگر محکمه‌ای عادل برقرار شود‌، ما احکام آن محکمه را قبول خواهیم کرد.‌»

ایشان همچنین در پاسخ به پرسش دیگری که عنوان شد آیا در چارچوب قطعنامه 598 امکان صلح وجود دارد؟ گفتند:

«یقیناً وجود دارد و ما فرمول استفاده از این قطعنامه را برای رسیدن به آتش‌بس تهیه کرده و در اختیار دبیرکل قرار داده‌ایم و نکته اصلی‌، تنبیه متجاوز است که اگر این مسئله حل شود‌، تمامی مسائل حل خواهد شد.»

این اظهارات به روشنی نشان می‌داد که ایران بر راه‌حل دیپلماتیک‌، به موازات سایر راه‌حل‌ها و نیز پذیرش قطعنامه 598 به‌صورت مشروط تأکید داشت.

ایران ضمن پذیرش مشروط قطعنامه 598 با ادامه گفتگو با دبیرکل سازمان ‌ملل‌، تمهیداتی را برای تغییر ترتیب برخی از بندهای قطعنامه پیگیری کرد. فعالیت‌های ایران مؤثر واقع شد و دبیرکل طرحی را تهیه کرد که به طرح اجرایی دبیرکل مشهور شد‌. رئوس کلی این طرح را‌، دبیرکل در نامه مورخ 15 اکتبر 1987 میلادی (‌23 مهر 1366‌) اعلام کرد.

پس از سفر دبیرکل به تهران‌، شورای‌امنیت سازمان ملل به دبیرکل مأموریت داد تا طرحی در زمینه اجرای قطعنامه 598 تهیه کند‌. طرح اجرایی دبیرکل برای قطعنامه 598 با جابه‌جا کردن بعضی از بندهای مستخرج از خود قطعنامه بود که نظرات ایران را تا حدودی تأمین می‌کرد‌، زیرا گام نخست در اجرای این طرح، تشکیل کمیته‌ای برای تعیین متجاوز بود.

عراقی‌ها که با این اقدام مخالف بودند در یک موضع‌گیری صریح‌، اعلام کردند‌، با هرگونه تفکیک و جابه‌جایی در بندهای قطعنامه مخالف هستند‌. صدام علاوه بر موضع‌گیری فوق‌، در دیدار با وزیرخارجه ژاپن گفت‌: «موضع ایران را که عراق باید متجاوز شناخته شود و مجازات گردد‌، نخواهد پذیرفت‌.»

در نیمه آذر 1366 دبیرکل سازمان ملل در پی مذاکره با نمایندگان ایران و عراق‌، در چکیده گزارش خود به شورای امنیت اعلام کرد، مذاکرات به بن‌بست عملی رسیده است. در این گزارش درمورد علل بن‌بست در مذاکرات آمده است:

«‌جمهوری ‌اسلامی ایران به خاطر طرح مسئله غرامت و مرتبط کردن آن با مسئله عقب‌نشینی، از چارچوب قطعنامه 598 خارج شده است و عراق به دلیل اعلام لزوم اجرای متوالی و بی‌وقفه آتش‌بس، عقب‌نشینی و مبادله کامل اسرا و یا لااقل، انفکاک‌پذیر نبودن آتش‌بس و عقب‌نشینی، از طرح اجرایی دبیرکل فاصله گرفته است.‌»

بنابر‌این گزارش، ایران و عراق هر یک به نوعی در ایجاد بن‌بست در روند مذاکرات مقصر قلمداد می‌شدند. این در شرایطی است که عراق با فرض این‌که ایران با قطعنامه 598 مخالفت خواهد کرد، برای دستیابی به موضع بهتر سیاسی، پذیرش قطعنامه را اعلام کرده بود ولی در عمل، با وجود این که از موضع ضعیف‌تری در صحنه نظامی برخوردار بود، به این دلیل که تمام تمهیدات بین‌المللی و منطقه‌ای برای نجات آن سازمان‌دهی شده بود به مخالفت خود ادامه می‌داد. در همان حال، اگرچه جمهوری اسلامی ایران قطعنامه را به‌طور رسمی نپذیرفته بود، ولی با عدم رد آن و پذیرش گفتگو در چارچوب قطعنامه 598 و بر اساس طرح اجرایی دبیرکل که مصوب شورای ‌امنیت بود، عملاً برای گشایش در روند صلح با هدف تأمین منافع ایران تلاش می‌کرد. بدیهی بود آن‌چه که موضع ایران را تقویت می‌کرد، تنها برتری نظامی بر عراق با استقرار در بخشی محدود ولی حساس در خاک عراق بود. بی‌گمان اعلام آتش‌بس و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی، به منزله خارج کردن برگ برنده ایران برای مذاکرات بود بی آنکه هیچ تضمینی برای تأمین خواسته‌های ایران مبنی بر اعلام عراق به‌عنوان متجاوز و پرداخت غرامت وجود داشته باشد. مواضع یکسویه سازمان ملل در پشتیبانی از عراق همچون هفت سال گذشته تا تصویب قطعنامه 598 و بی‌اعتمادی ایران به‌عملکرد و مواضع این سازمان و همچنین موقعیت برتر نظامی ایران، باعث شد تا جمهوری اسلامی ایران شرایط خود را برای پایان بخشیدن به جنگ مورد تأکید قرار دهد. بدون تردید اگر جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی بدون هیچ تضمینی شرایط سازمان ملل را می‌پذیرفت، اکنون مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شد، علل تاخیر در پذیرش قطعنامه نبود، بلکه این پرسیده می‌شد که چرا جمهوری اسلامی در شرایط برتر نظامی قطعنامه‌ای را پذیرفت که نه تنها خواسته‌های ایران را تضمین نمی‌کرد، بلکه منافع طرف متجاوز را تامین می‌کرد؟

پاسخ رسمی جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه 598

پس از عقب‌نشینی ایران از برخی مناطق همچون حلبچه در 22 تیر 1367، ادامه حمله‌های عراق و تشدید فشار بین‌المللی به ایران، سلسله جلساتی در داخل کشور با هدف اتخاذ تصمیم نهایی درباره جنگ تشکیل شد. در نشست مشترک رؤسای سه قوه، مجلس خبرگان و شورای نگهبان شرایط سیاسی نظامی کشور مورد بررسی قرار گرفت. امام راحل نیز در روز پنج‌شنبه و جمعه، 23 و 24 تیرماه مشورت‌هایی را به‌صورت جداگانه انجام دادند. ولی نشست اصلی بر اساس دستور امام و با حضور


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد هشت سال دفاع مقدس

روح

اختصاصی از ژیکو روح دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 62

 

کتاب مقدس در باره جادوگری احضــار ارواح طلــب مشورت از روح مردگان غیبگــویی و طالـــع بینــــــی چه میگوید ؟

  

در دنیایی زندگی می کنیم که بشر با مشکلات و نگرانیهای روزمره و موقعیتهای شغلی و اجتماعی نامستحکمی روبرو است. او بر اثر این عوامل زیر فشارهای روحی و جسمی قرار دارد. اگر رابطه روحانی خوبی با خالق خود نداشته باشد احساس افسردگی و بی پناهی می کند.  او سعی دارد در این اقیانوس پر طلاتم زندگی، تکه چوبی یافته و امید نجاتش را برآن ببندد. چه بسا بر اثر درماندگی به فال بینان غیبگویان احضار کنندگان ارواح، جادوگران و یا طالع بینان پناه می برد تا از دهان این اشخاص خبر خوشی دریافت کند تا شاید روح تشنه اش سیراب شود و به این طریق تسلی یابد. در صورتی که یکی از رازهای مهم موفقیت بشر در زندگی دانستن کلام خدا و اطاعت از اوامر الهی و دعا در حضورش است زیرا فقط اوست که تسلی دهنده قلب ناآرام بشر می باشد.

 

برای روشن شدن مطلب، کلام خدا را در کتاب مقدس سفر تثنیه فصل 18 آیات 10 تا 13 را مورد بررسی قرار می دهیم. خدا می فرماید: " در میان تو کسی یافت نشود که پسر یا دختر خود را از آتش بگذراند (بین بت پرستان مرسوم بود که پسر یا دختر خود را بعنوان قربانی در آتش می سوزانیدند و تقدیم به خدایانشــــان  می کردند) نه فالگیر (کسیکه با وسائلی مانند ورق بازی ورق طاروت قهوه چای نخود یا شمع و غیره فالگیری کند) نه غیبگو (شخصی که با یکی از روشهای زیر  مانند خیره شدن در کره کریستالی، آونگ ، چوبدستی تخته الفباء ، کف بینی ،  تحقیق و دنبال کردن پرواز پرندگان و تعبیر خواب، غیبگویی کند) نه افسونگر  (کسی که افسون کند یعنی کلماتی را برای جادو کردن بکار ببرد)، نه جادوگر (کسیکه بعنوان جادوی سفید یا کشیدن اشکال، خطوط و یا جدولهایی روی تکه  کاغذ یا فلز، طلسم خوشبختی ، محافظت و یا دفع آزار و اذیت از انسانرا بکار برد   و یا جادوی سیاه تولید مشکل یا بدبختی برای شخص بنماید) ، نه ساحر (کسیکه سحر می کندآنهم نوعی جادوگری است) نه سئوال کننده از اجنه (اجنه در لغت بمعنی جمع جنین است ولی در زبان فارسی به غلط برای جمع جن استفاده  می شود. صاحب اجنه کسی است که با اجنها که ارواح شریر می باشند مشورت  می کند و به صاحبان اجنه ، مدیوم نیز می گویند یعنی کسی  که صاحب علم  احضار ارواح می باشد) ، نه رمال (شخصی که با وسیله ای بنام رمل  و اصطرلاب  فال بگیرد وپیشگویی کند)، و نه کسیکه از مردگان مشورت می کند (مقصود شخصی است که روح مرده را احضار می کند و این احضار روح توسط همان صاحبان اجنه یا مدیوم ها انجام می شود)، زیرا هر که اینکار را کند نزد خداوند ناپسند است و به سبب این آلودگیها یهوه خدایت آنها را از حضور تو اخراج می کند. نزد یهوه خدایت کامل باش.

 

تماس با فالگیران و غیبگویان و جادوگران راه را برای ورود ارواح شریر در شخص مختلف باز می کند.

 

کتاب مقدس بما تعلیم می دهد که این اعمال مورد قبول خدا نمی باشد و اخطار می کند اینگونه ارتباط ، شخص را تحت تاثیر شیاطین قرار می دهد. یکی از طرق بسیار معمولی نفوذ ارواح ، غیبگویی است و آن کوشش برای کسب اطلاعات در مورد آینده می باشد که بتوسط فال یا قدرت روح شریر انجام می شود و متاسفانه بین مردم و حتی هموطنان عزیز بسیار رواج یافته است.

کلام خدا درکتاب اشعیاء نبی فصل 8 آیه 19 چنین می فرماید: " چون به شما بگویند که از اصحاب اجنه و جادوگران که جیک جیک و زمزمه می کنند سئوال کنید گویید آیا قوم از خدای خود سئوال ننماید و آیا از مردگان بجهت زندگان سئوال باید نمود؟"

ملاحظه می فرمایید خدا به صراحت چنین افرادی را مرده یعنی بدون نجات محسوب می نماید. عیسی مسیح در انجیل یوحنا فصل 10 آیه 10 می فرماید:       " دزد نمی آید مگر آنکه بدزدد و بکشد و هلاک کند." شیطان و فرشتگان شریرش سعی دارند با ظاهری محترمانه روشهایی را بکار ببرند تا بشر را از طریق خدا منحرف کنند و آنها را از نجات و ورود به ملکوت آسمان بدور نکهدارند. خدا بطور واضح در کتاب سفر لاویان فصل 19 آیه 32 می فرماید:" به اصحاب اجنه توجه مکنید و از جادوگران پرسش منمایید تا خود را با ایشان نجس سازید من یهوه خدای شما هستم."

خداوند در فصل 20 آیه 6 همین کتاب ادامه می دهد: " کسی که به سوی صاحبان اجنه و جادوگران توجه نماید تا در عقب ایشان زنا کند (مقصود زنای روحانی است یعنی تجاوز نمودن از دستورات خدا) من روی خود را به ضد آن شخص خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت". خدا در همین فصل در آیه 27 به قوم اسرائیل دستور می دهد: " مرد و زنی که صاحب اجنه یا جادوگر باشد البته کشته شودو ایشانرا به سنگ سنگسار کنید، خون ایشان بر خود ایشان است." در مسیحیت حکم قتل برای کسی صادر نشده ولی دستور اکید داده شده که از این اشخاص دوری جوییم و هیچگونه مشورتی باآنها انجام ندهیم.

شخصی که با مسائلی از قبیل فالگیری، غیبگویی، احضار ارواح و جادوگری آلوده شود نه فقط خود او زیر لعنت خدا قرار می گیرد بلکه مطابق کلام خدا این لعنت تا نسل سوم و چهارم در خانواده او ادامه خواهد یافت. پس باید توجه داشت که تماس با فالگیران و ساحران و جادوگران مسئله ساده ای نیست بلکه امری بسیار جدی و حساس می باشد که شخص متخلف و خانواده اش را تحت تاثیر و کنترل شریر قرار می دهد.

سرنوشت پادشاهی که روح مرده را احضار کرد

 

در کتاب مقدس می بینیم شائول اولین پادشاه اسرائیل که مرد خدا ترسی بود و زمانی تمامی جادوگران و صاحبان اجنه را بقتل رسانیده بود بر اثر اشتباهاتش خدا از روگردان شد و او وقتیکه می خواست با فلسطین جنگ کند از خدا طلب مشورت کرد اما به دعاهایش جوابی داده نشد. او


دانلود با لینک مستقیم


روح

دانلود مقاله کامل درباره دفاع مقدس

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

دفاع مقدس

تهاجم سراسری عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال بخشی از خاک مقدس میهن اسلامی، با مقاومت ملت بزرگ ایران مواجه شد و سرانجام پس از مدت کوتاهی، در سراسر جبهه‌ها متوقف گردیده و در لاک دفاعی فرو رفت

رویای شیرین فتح خوزستان، رسیدن هفت روزه به تهران و سرانجام سقوط جمهوری اسلامی، به تلخکامی حاکمان بغداد و ابر قدرت‌های پشتیبانی وی تبدیل گردید. مدتی نگذشت که ملت ایران نیروهای مسلح خود را بازسازی و برای آزادسازی مناطق اشغالی آماده نموده و یک صدا و یکپارچه فریاد زدند

همه سر به سرتن به کشتن دهی

از آن به که کشور به دشمن دهیم

برای آزاد سازی کشور، نیروهای مسلح دست در دست نیروهای مردمی و پشتیبانی آحاد ملت و به رهبری امام امت، با یک دست قرآن و با دستی دیگر اسلحه، به دشمن یورش برده و طی چند عملیات بزرگ و پی در پی همانند ثامن الائمه(ع) طریق القدس، فتح‌المبین و بیت المقدس و... بیشتر مناطق و شهرهای اشغالی را یکی حاکم عراق به بهانه واهی "لزوم به کارگیری نیروهای اسلام در جنگ با کشور اسراییل ناگهان صلح طلب شده و با آتش بس خود فرموده ، نیروهای خود را به مرزهای بین‌المللی عقب کشید.

عراق با این اقدام فریبکارانه، ضمن آن که در نظر داشت از تحمل تلفات و ضایعات بیشتر، ارتش خود را نجات دهد، دستور آزادسازی قدس را به جمهوری اسلامی ایران می‌داد تا بلکه بتواند از فشارهای آتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بکاهد. ولی رهبر انقلاب اسلامی ایران، هوشیارتر از آن بود که این‌گونه ترفندها بتواند او را فریب دهد. امام امت در پاسخ به این دعا ، اعلام نمودند: "اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان نشود و تمام گویندگان از لبنان بگویند، تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است برای امریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرده و هم عراق از دست می‌دهد و هم لبنان را ؛ نه می‌تواند در عراق کاری بکند و نه می‌تواند در لبنان . ما راه مان این است که باید از راه شکست عراق، دنبال بنان برویم، نه مستقلا ، ان شاء الله " با این

هشدار امام(س) که "راه قدس از کربلا می‌گذرد" ، تدبیر استراتژی کشور در رابطه با تداوم جنگ با عراق و همچنین اعزام نیرو برای آزاد سازی قدس، مشخص و حجت بر همگان تمام شد.

با اعلام این تدبیر، استراتژی کشور برای آینده مشخص شده بود و از طرفی، مگر نیروهای مسلح می‌توانستند اعمال وحشیانه عراق در آغاز تجاوز، یعنی ویران کردن شهرها، آواره نمودن زنان، کودکان و سالخوردگان را فراموش کنند؟ آیا تجاوز به نوامیس اهالی شهر بستان قابل فراموش شدن بود؟! آیا زنان خرمشهر را که تا آخرین لحظه در شهر مانده بودند و در نهایت، با هدایت نیروهای رزمنده، در حالی که مردان خود را تشویق و تهییج به مقاومت و پایداری می‌کردند، کودک شیر خوار را به پشت افکنده ، کودکی دیگر را در آغوش گرفته و بسته‌ای کوچک از وسایل ابتدایی مورد نیاز را بر سر گرذاشته و با حسرت به خانه‌های تخریب شده شهر نگاه می‌کردند، و با پای پیاده شهر را ترک و روانه شهرهای مختلف کشور شده و سپس آوارگی را تحمل می‌کردند قابل فراموش شده بود؟! آیا موشکباران شهرها و حمله هوایی به بیمارستان‌ها و منازل مسکونی در اقصی نقاط کشور را ، که موجب شهید و مجروح‌شدن افراد بی‌گناه شده بود، قابل فراموش شدن بود؟! آیا با این اقدامات مگر می‌شد ادعای صلح طلبی عراق را باور کرد؟ در چنین شرایطی سه سوال برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مطرح بود

آیا عراق برای رسیدن به اهداف خود پس از احراز آمادگی مجدد و توفیق در فریب ایران، دوباره به ایران حمله خواهد کرد؟

آیا متجاوزی را که مرتکب این همه جنایت علیه ملت بزرگ ایران شده، باید بدون عقوبت رها کرد؟

آیا در صورت صحت ادعای صلح طلبی عراق، وضعیت نیروهای مسلح کشور، به گونه‌ای بود که ایران در مذاکرات، موضع برتر سیاسی داشته باشد تا بتواند شرایط خو را به عراق بقبولاند؟

برای رسیدن به پاسخ این سوالات ، هیچ مرجعی بهتر از کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن کریم، وجود نداشت، که امام امت با استناد به آیه شریفه "وقاتلو هم حتی لا تکون فتنه" اعلام نمودند. با این آیه

شریفه، استراتژی نطامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را در همه ابعاد مشخص فرمودند چرا که و پاسخ سوالات سه گانه فوق در آن مستتر بود.

استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پی دریافت این تدبیر و به دنبال اجرای استراتژی مقاومت در مقابل تهاجم عراق ، استراتژی تثبیت و آماده سازی نیروها "پدافند و آماده سازی" ، استراتژی آزاد سازی مناطق اشغال (آفند)و استراتژی باز دارندگی را باسه هدف زیر برگزیدید

کاهش توان نظامی عراق برای جلوگیری از تجاوز مجدد "دفع فتنه"؛

تنبیه متجاوز؛

3. رسیدن به مواضع برتر نظامی برای پشتیبانی مذاکرات سیاسی و قبولاندن شرایط مورد نظر. نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، آن است که عراق بر خلاف ادعای عقب نشینی ، هنوز از بعضی مناطق خط مرزی که از نظر نظامی از امتیازهای خاصی برخودار بود، خارج نشده بود، لذا اولا ، باید به ادامه اشغال ، حتی یک وجب از خاک ایران خاتمه داده و بیرون رانده می‌شد و ثانیا، برای قرار گرفتن در مواضع برتر سیاسی ، باید مواضع برتر نظامی به اشغال نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در می‌آمد.

استراتژی نظامی عراق

عراق برای توجیه شکست نیروهای نظامی خود و افکار عمومی جهان ، با عنوان کردن دلایل سیاسی بر شمرده شده، اعلام صلح نمود، ولی باید بررسی شود که از دیدگاه نظامی ، دلایل عقب نشینی عراق چه بود و برای آینده چه استراتژی‌ای را خود در نظر گرفته بود؟

از دیدگاه نظامی، مواضع پدافندی عراق در مناطق اشغالی، دارای سه نقیصه به شرح ذیل بوده :

باز بودن جناحین و دردسترس بودن عقبه؛

آرایش خط پدافندی ضعیف و قابل نفوذ؛

در دسترس نداشتن نیروی احتیاط لازم

نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با بهره‌برداری صحیح از این نقاط تحت ضعف ، توانسته بودند ضربات کوبنده‌ای بر پیکر نیروهای عراقی، وارد کنند پس از آن ، در گسترش و توانایی نیروهای نظامی عراق تغییراتی به وجود آمد که عبارت‌اند از:

جناحین خطوط پدافند، با اتکا به مواضع طبیعی حفاظت شد.

با کاهش خطوط پدافندی و عمق دادن به آن ، اقدام به صرفه جویی قوا نمود.

3. با استفاده از نیروهای صرفه جویی شده ، نسبت به تشکیل نیروهای احتیاط قوی و در دسترس ، قدرت عکس العمل بیشتری یافت و قابلیت انعطاف لازم را به وجود آورد. نتیجه آن که ، نیروهای نظامی عراق با آگاهی از تداوم نبرد و به منظور حفظ ماشین جنگی خود، کسب آمادگی متحرک را خط مشی خود قرار دادند.

چگونگی اجرای استراتژی نظامی جدید جمهوری اسلامی ایران

اجرای استراتژی نظامی جمهوری اسلامی، از آن جایی که مبتنی بر تنبیه متجاوز و فرسوده کردن نیروهای نظامی عراق از طریق وارد کردن هر چه بیشتر خسارت و ضایعات ، آسیب رساندن به مناطق حیاتی و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره دفاع مقدس

دانلود پروژه بررسی نقش زنان در دفاع مقدس

اختصاصی از ژیکو دانلود پروژه بررسی نقش زنان در دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

فهرست

مقدمـــه 2

فصل اول:نقش زنان در صدر اسلام 4

فصل دوم : سهم زنان در جنگ هشت ساله ایران و عراق 7

الف : تقویت روحیه ی رزمندگان 7

ب ـ کمک‏های نقدی و غیر نقدی 10

ج ـ آشپزی و تهیه مواد غذایی 11

د ـ خیاطی و تهیه لباس گرم 12

ه ـ اهدای خون 13

و ـ ازدواج با رزمندگان و جانبازان 13

ز ـ سخنرانی و نامه‏های پرشور در تشجیع رزمندگان 14

ذ ـ تبلیغات برای ایجاد روحیه حماسی در رزمندگان 15

2ـ حضور زنان در میدان نبرد و خط مقدم 15

الف ـ پرستاری و امداد رسانی به مجروحین 17

ب ـ شرکت مستقیم در عملیات‏ها 18

ج ـ عکاسی و خبرنگاری جنگ 20

د ـ اسارت در جنگ 20

3 -نقش زنان در حفظ آثار و ارزش‏های دفاع مقدس پس از جنگ 21

فصل سوم :حرف آخر 23

پی نوشت ها و منابع 25

بررسی نقش زنان در دفاع مقدس

چهره‏شان عجیب بود. روسری‏های سرمه‏ای و کِرم رنگ پوشیده بودند و لباس بلندی بر تن داشتند. سرمه چشمانشان گرد و غبار و اشک، سرخی لب‏هایشان از خشکیِ تشنگی، و گونه هایشان آفتاب زده و سوخته بود. عطرشان بوی باروت می ‏داد و گردنبندی از پوکه به گردن داشتند. با تحمّلی شگفت آور سلاح در دست می‏ گرفتند، یا کوله‏ای از تدارکات و مهمات و... را با آن سنگینی بر دوش می‏ انداختند. زیورشان اسلحه شان بود، یا دوربین عکاسی ‏شان، یا ضبط صوت و جعبه مهمّات و جعبه کمک‏های اولیه... و اکنون نیز قلمشان زیبنده‏ترین زینت آن‏هاست. ابهت ‏شان چشم مردان را می‏گرفت و سوزن در دستشان، تیری بود بر قلب دشمن. نُقل عروسی‏شان گلوله بود؛ شاهد عقدشان شهدا؛ ضامن عقدشان امام (ره)؛ شرط ازدواجشان همراهی در سیر و سلوک و مدّت ازدواجشان شاید تا چند لحظه دیگر... .

و زنان جنگ، چنین بودند.

مقدمـــه

بیایید به سرزمین عشق و عرفان سفر کنیم ؛ سرزمینی که تجلی گاه شکوه ایثار است ؛ سرزمینی که همه یکرنگی و اتحاد است. این جا سرزمین عشق و ایثار و فداکاری است. ای قلم ها! بدون وضو در این حـریـم مـقـدس وارد نـشوید. ای هـمسـفران ! لازمـه ی ورود به این سـرزمیـن ، داشـتـن دل هایـی پـاک و بی آلایش است. حرمت و قداست این سرزمین بسیار زیاد است. این سرزمین متعلق به شیرزنان عارفی است که در هشت سال دفاع مقدس ،حماسه ها آفریدند. آن ها با توکل به خداوند و با تأسی به حدیث متواتر و شریف الثقلین به دو امانت گران بهای الهی چنگ زدند و آن را الگوی و سرمشق خود ساختند. بیایید به این سرزمین روحانی سفر کنیم ، تا بسیاری از حقایق را دریابیم ؛ سرزمینی که همه نور خداست و عظمت خدا را به وضوح می توان در آن مشاهده کرد ؛ سرزمینی که معنای واقعی عبادت ، عشق ،شوق نیایش ، نماز ، محبت ، مشارکت ، خلوص ، انفاق ،گذشت ، ایثار جان ، خداشناسی و هزاران خصلت زیبای دیگر را در حد کمال در خود جای داده است ؛ سرزمینی که از هر گوشه و کنار آن می توان هزاران نکته ی اخلاقی و اجتماعی آموخت ؛ سرزمینی که ساکنان آن همه به ریسمان الهی چنگ می زنند و به انگیزه ی تعبد نسبت به فرمان الهی و به قصد وصول به مقام فناء الی الله حرکت کردند. اینان سبقت گیرندگان جهاد و شهادتند و شهادت را نزدیک ترین راه تقرب به ذات احدیت می دانند. در سرزمینی که سراسر وحدت و عشق است ،همه به دنبال یک هدف می گردند و آن رضای خداست و در این صحنه ، همه در تلاشند تا گوی سبقت را از دیگران بربایند. آری ، سخن از شیر زنانی است که از همان روزهای نخست که رژیم بعث عراق به میهن اسلامی مان هجوم آورد ، همدوش مردان فریاد "هل من ناصر ینصرنی" حسین زمان خویش را لبیک گفته و وارد صحنه های نبرد شدند. زنان متعهد و مؤمن کشورمان همانند دریایی خروشان به سوی مقصد نهایی (رضای خداوند) حرکت کردند.

سرّ اینکه اباذر در مبارزه شهره ی آفاق است، برای آن است که مبارزات قولی و عملی او در کتاب‏ها به ثبت رسید و در سخنرانی‏ها طرح گردید. سرداران جنگ تحمیلی نیز چنین بودند. از همّت و چمران و باکری‏ها و بابایی‏ها و.... سخن‏ها گفته شد. امّا زنانی هم بودند که چه در صدر اسلام و چه پس از آن، اباذر گونه، هم در صحنه جنگ حضور داشتند و هم برای روحیه دادن به نیروهای اعزامی و رزمی از آیات و احادیث رسول خدا) صلی‏علیه‏وآله‏وسلم) استمداد می‏نمودند و دعوت و رهبری آن‏ها بر محور قرآن کریم بود.

اگر کارهایی که زنان، در جنگ‏ها و صحنه‏های سیاسیِ اسلام کردند، ده‏ها بار گفته می‏شد، به صورت فیلم تبلیغی درمی‏آمد و کتاب‏ها در این زمینه نوشته می‏شد، آنگاه مشخص می‏گشت که زن‏ها در پیشبرد دین چه در صدر اسلام و چه پس از آن همچون اباذر و مالک اشتر بودند.

زن هم می‏تواند مسأله جهاد را به عهده بگیرد، چرا که جهاد، تنها در سنگر بودن و تیراندازی کردن نیست. کمک‏های تدارکاتی پشت جبهه و متن جبهه، امور مربوط به نقشه برداری، دیده بانی و ... بخش‏های مهمی از جهاد به شمار می‏رود، که زنان می‏توانند آن‏ها را به عهده بگیرند.

زن از فیض جهاد محروم نیست. اگر کشوری در حال جنگ و دفاع است، و از طرف بیگانگان تهدید می‏شود، زن نیز باید دفاع کند و لازمه دفاع آموزش دیدن است. در هیچ یک از این مسائل، زن را محروم نکرده‏اند، بلکه در اکثر دشواری‏ها و امانت‏داری‏ها، در بسیاری مصائب و مشکلات، زن همتای مرد است.

مشارکت بانوان در دفاع مقدس، از اهمیت به سزایی برخوردار است، زیرا از جهت کمیّت، حدود نیمی از آحاد جامعه را زنان تشکیل می‏دهند و مشارکت زن، یعنی هماهنگی نیمی از نیروهای جامعه در راستای یک هدف .

در اینجا ما به یاری خداوند متعال تلاش داریم تا گوشه ای از فعالیت های زنان را در هشت سال دفاع مقدس به عرصه ظهور بگذاریم .

فصل اول:نقش زنان در صدر اسلام

نقش زنان در صدر اسلام در دفاع، امری انکارناپذیر و مالامال از ایثاری آگاهانه، تقدیمی عاشقانه و روحی مخلصانه است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی نقش زنان در دفاع مقدس

دانلود مقاله کامل درباره اصول و محورهای فرماندهی و مدیریت در دفاع مقدس

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره اصول و محورهای فرماندهی و مدیریت در دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اصول و محورهای فرماندهی و مدیریت در دفاع مقدس

نگاهی به گفتمان، استراتژی و رهبری امام خمینی(ره) در دفاع مقدس

این مقاله به بررسی رهبری امام خمینی در دفاع مقدس از دو زاویه ی استراتژی امام (ره) و رهبری ایشان دردفاع مقدس می‌پردازد و مبتنی بر گفتمان نو پدید حضرت امام (ره) و بکارگیری عناصر و مفاهیم آن، استراتژی امام (ره) در جنگ را تبیین و ترسیم می‌کند و پس از مشخص نمودن استراتژی ایشان به عنوان بستر تحقق اهدف جنگ تحمیلی به ترسیم ابعاد رهبری ایشان برای نیل به این استراتژی می‌پردازد. زوایای دو گانه این مقاله از گفتمان شباهت محور (به فرهنگ صدر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام) به ترسیم الگوی استراتژی امام رسیده و مبتنی بر چهره‌های سه گانه رهبری امام (ایدئولوگ، فرمانده، بنیان گذار) درصدد چگونگی رهبری امام (ره) برای نیل به این استراتژی در جنگ تحمیلی می‌پردازد و ضمن اشاره به اهداف و ابزارهای استراتژی امام، به رهبری امام به عنوان رهبر معنوی، رهبر سیاسی و رهبر نظامی برای نیل به اهداف استراتژی ایشان می‌پردازد.

* مقدمه و چارچوب نظری

امام (ره) به عنوان رهبر ایدئولوژیک انقلاب ، اصول و زمینه عقیدتی پیدایش انقلاب را در قالب نظامی از اندیشه و تفکر به عنوان پیشوانه فکری و نظری انقلاب در مکتب فکری جدیدی ارائه کرد. این مکتب فکری که براساس آن تعریف جدیدی از انسان، جامعه، جهان و جایگاه انسان در نظام هستی ارائه می‌شود،جایگاه همه مسایل را در منظومه فکری آن مشخص کرده و راه حل مشکلات جامعه و راه رسیدن به نظام مطلوب را پیشنهاد می‌دهد و به عنوان کتاب راهنمایی است که چگونگی ترمیم و بازسازی یک جامعه را ارایه می‌دهد. منوچهر محمدی معتقد است: ایدئولوگ یا راهگشای فکری انقلاب، نه انتخابی است و نه انتصابی، بلکه بر پایه مقبولیت نظریات اوست {که یک مکتب فکری با رهبری یک ایدئولوگ قابلیت تبدیل شدن به گفتمان حاکم بر جامعه را دارد}. در نتیجه بر پایه مقبولیت نظرات یک ایدئولوگ مردم به او معتقد می‌شوند و دعوتش را به خاطر اصالت پیام و حقیقت اندیشه‌اش می‌پذیرند (منوچهر محمدی، ، 1381، ص 48(

بسته به این که مکتب فکری ارایه شده از سوی رهبر تا چه حد اصالت و حقانیت داشته باشد و حاوی چه میزان از ارزش‌های علمی، اخلاقی و علمی باشد که بتواند ایمان و اعتماد مردم را جلب کند، می‌تواند موجبات پای‌بندی، تعهد همگانی و فداکاری مردم را در تحقق آن فراهم نماید. گفتمان نیز با بکارگیری "ایدئولوژی مبتنی بر همین مکتب فکری به وجود می‌آید و در پی دست‌یابی به نتایج علمی و برانگیختن احساسات مردم است " (بشیریه ، 1372، ص 82) امام خمینی با ارائه چهره های مختلف یک رهبر نقش ها و کار ویژه های خاصی را ،در قالب رهبری سیاسی، معنوی و نظامی در فرایند جنگ نشان داده که صاحب نظران مبتنی بر نظریات رهبری، سه چهره ی متفاوت از آن ارائه داده اند. (محمدی، 1381ن ص 57-33 و 99-67(

1- رهبران فکری یا ایدئولوژی پرداز: با ایفای نقش ایدئولوگ یا بنیان گذار مکتب فکری انقلاب و طرح ایدئولوژی انقلاب

2-. رهبران بسیج گر یا کاریزمائی: که با ایفای نقش قهرمان یا فرمانده کل عملیات انقلاب نقش بسیج گری فعالی در این مرحله دارد و به دلیل خصوصیات کاریزمائی، دارای مهارت فراوانی در تحریک مردم به عمل سیاسی (و نظامی) است، سلاح او زبان و نطق و بیان اوست که به وسیله آن مکتب فکری انقلاب را ساده و عامه فهم می کند ( بشیریه، حسین، 1372، ص 92)

یک رهبر فرمانده، معمولاً دارای پایگاه اجتماعی وسیع، نبوغ، استعداد و خلاقیت ویژه ای می باشد که با کسب مقبولیت کافی از میان گروه های انقلابی نقش غیر قابل انکاری را در سمت و سوی تحولات انقلابی ایفا می کند، رهبری این فرمانده از سویی متکی بر ایدئولوژی و از سوی دیگر معطوف به مدیریت است و تداوم پیوند بین گذشته و آینده انقلاب را تضمین می کند. بنابراین " او کتاب ناطق انقلاب است و استراتژی و تاکتیک مبارزه، بسیج نیروها، جبهه گیری ها و شعارهای عملی را تعیین می کند و به ارزیابی نیروها و امکانات می پردازد و انقلاب را از بن بست ها، مهلکه ها و پرتگاه ها نجات می دهد " (محمدی، 1381، ص 49) این بحث که در رهبری سیاسی و نظامی امام متجلی می شود در بحث رهبری سیاسی و نظامی نشان خواهد داد که چگونه رهبری امام به عنوان فرمانده، جنگ را اداره کرد وادامه داد.

3. رهبران سیاست گذار و مدیر: که با ایفای نقش زمامدار حکومت انقلابی یا سیاست مدار و معمار جامعه پس از انقلاب، مبانی قدرت انقلابی را تحکیم و خود انقلاب را نهادینه می کنند و هم در عرصه نظری و هم در عرصه عملی به تثبیت و استقرار نظام جدید کمک می کند. بنابراین در این شرایط وجود رهبرانی که درهر سه نقش حضور داشته اند بسیار مغتنم است ( شفعیی فر، 1384، ص 18 و 17)بر همین اساس، برخی معتقدند که علی رغم تفاوت ها و تمایزات سه چهره ی رهبری و گاه تعارضات آن ها، ایده آل ترین و موفق ترین نوع رهبری انقلاب، آن است که هر سه چهره رهبری در شخص واحدی جمع باشد ( محمدی، 1381، ص 50 و بشیریه، 1372، ص 92(

بنابراین بسیاری از اعمال، فعالیت ها و اقدامات پس از انقلاب فقط به صرف نظر وخواست چنین رهبری مشروعیت پیدا می کند و قانونی می شود: این امر بدان سبب است که رهبران انقلابی به خصوص اگر کاریزمائی و دارای هر سه چهره رهبری باشند، دارای نوعی قدرت موسس ومشروعیت بخش هستند و تا زمانی که نظام جدید و نهادها و ساختارهای آن استقرار نیافته اند - و حتی پس از آن - این رهبران فوق همه نهادها و قوانین قرار می گیرند و مردم و نهادها نیز ایفای این نقش را پذیرا می شوند. ( شفیعی فر، 1384، ص 19(

حضرت امام (ره) نیز با ایجاد یک گفتمان در قالب ایدئولوژی و مکتب فکری و هدایت جامعه و ساختار های قدرت در خصوص اولویت بخشی به جنگ به عنوان فرمانده، و ایجاد پلی بین ایدئولوژی و مدیریت با استفاده از رهبری معنوی خود، همچنین با ایفای نقش بنیان گذار به نهادسازی و مشروعیت بخشی به آن در عرصه جنگ پرداخته و با تاسیس بسیج، نهادمند کردن سپاه، شورای عالی پشتیبانی جنگ و... به این نهادها مشروعیت و وجاهت قانونی دادند که در بخش رهبری امام (ره)در جنگ به بخشی از آن اشاره خواهد شد.

بنابراین این مقاله بررسی دو گانه‌ای است که از یک سو به تبارشناسی پیدایش و ظهور گفتمان جنگ تحمیلی به منزله‌ی یکی از حوزه‌ها و منظومه‌های نمادین رهبری امام خمینی در طراحی استراتژی جنگ تحمیلی و از سوی دیگر مبتنی بر گفتمان امام(ره) در جنگ به استراتژی و نقش ایشان در رهبری معنوی، سیاسی و نظامی جنگ می‌پردازد.

* 1- گفتمان جنگ تحمیلی

الف) ضرورت پرداختن به گفتمان جنگ تحمیلی

همانا کاربرد زبان، نشانه‌ها، نمادها و استعاره‌ها برای بیان وضعیت سوژه‌های گفتمان جنگ در برابر تهاجم عراق و همچنین بازتاب دنیای ناخودآگاهانه‌ی مردم ایران در مقابله با دشمن را می توان در میزان مقبولیت و رضایتمندی افراد جامعه از استراتژی برخاسته از گفتمان حاکم دانست. (چرا که نشانه‌ها، نمادها و استعاره‌ها در روانکاوی، کلید ورود به ناخودآگاه فردی و جمعی به شمار می‌رود)

در همین راستا منظومه دال‌های گفتمان جنگ تحمیلی و نظام معنایی، دلالتی و نمادین آن را می -توان بخشی از ادبیات سیاسی نوپدید حضرت امام (ره) دانست که از طریق نشانه‌شناسی و روان کاوی عناصر زبانی (نشانه‌ها و نظام دلالتی، نمادها و استعاره‌ها) تحلیل شده و عناصر بیگانه ستیزی آن برجسته و آشکار می‌گردد. این اثر به دنبال نادیده گرفتن چند علیتی بودن جنگ تحمیلی و گفتمان آن نیست. بلکه به دنبال راهی است که رهبری امام خمینی در جنگ تحمیلی را از زاویه‌ای متفاوت (تبارشناسانه، نشانه شناسانه و روان کاوانه) کالبد شکافی نماید و در ضمن به جنبه‌های "پنهان " در درون گفتمان نوپدید امام در جنگ تحمیلی و "عناصر بیگانه ستیزی " در آن به گونه‌ای مستند بپردازد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اصول و محورهای فرماندهی و مدیریت در دفاع مقدس