ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد معنی ضرب المثل های فارسی

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد معنی ضرب المثل های فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

آب از آسیاب افتادن :

کارها دوباره به مسیر خود افتاد ، فتنه ها خوابید ، سر و صداها ، شور و شر ها پایان پذیرفت .

از اسب افتادیم ولی از اصل نیافتادیم :

اگر دچار فقر و تنگدستی شده ایم ولی نجابت و انسانیت خود را حفظ کرده ایم

به گربه گفتند فضله ات درمان است خاک رویش ریخت :

مضایقه کردن چیز ناقابل ، کسی که جنبه کاری و خاصیتی نداشته باشد .

پا در یک کفش کردن :

سر حرف خود ایستادن ، در کاری اصرار و لجاجت ورزیدن .

تا ابله در جهان است مفلس در نمی ماند :

افراد زیرک از خوش باوری و سادگی اشخاص برای مقاصد خود استفاده می کنند.

جایی که نمک خوری نمکدان نشکن :

اجر حقوق و محبت های دیگران را با نامهربانی ضایع نکن .

چشم و گوش بسته :

از هیچ جا و هیچ چیز با خبر نبودن ، چیزی نیاموخته و بی تجربه .

حرف راست را باید از بچه شنید :

باطن بی غل و غش کودک نظیر بزرکترها نیست هرچه بداند به زبان می آورد .

خدا میان گندم هم خط گذاشته است :

هرکسی در زندگی سهم و قسمت خود را می برد و به آن قانع باشد .

در شهر کوران آدم یک چشم پادشاه است :

در میان یک عده بیسواد آدم کم سواد هم شخص معتبری است .

ذوق زده شدن :

از به دست آوردن چیزی و وقوع امری سخت شاد شدن

رگ دیوانگیش گل کردن :

از شدت خشم به کارهای نامعقول و غیر طبیعی زدن .

زاغ سیاه کسی را چوب زدن :

کسی را به طور پنهانی تعقیب کردن ، سر از کار کسی در آوردن .

ژاژ خایی کردن :

بد دهنی و هرزه گویی کردن ، بر علیه کسی بیهوده گویی کردن .

سال به سال ، دریغ از پارسال :

افسوس که آنچه امروز از دست می رود فردا نظیر آن را به دست نخواهیم آورد .

شمشیر را از رو بستن :

دشمنی و عداوت خود را علنی کردن .

صابونش به تن ما خورده :

آزارش به ما هم رسیده ، ما هم از او صدمه دیده ایم .

ضامن بهشت و دوزخش نیستم :

من وظیفه خودم را به خوبی انجام می دهم و کاری به بد و خوب بعدش ندارم .

طوطی واری یاد گرفتن :

از حفظ کردن مطلبی بدون توجه به معنا و مفهوم آن .

ظاهر سازی کردن :

ظاهر و باطن یکی نبودن ، ریاکار بودن .

عروس تعریفی آخرش شلخته ار آب در آمد :

با انهمه تعریفش جنس نامرغوبی از آب در آمد .

غزل خداحافظی خواندن :

آماده شدن برای مفارقت و سفر ، تهیه مقدمات رفتن از منزل

فکر نان کن که خربزه آب است :

در اندیشه کار و پیشه بهتری باش و گرنه از این طریق به مقصود خود نمی رسی .

قصاص قبل از جنایت :

تنبیه کسی که هنوز مرتکب گناهی نشده دور از انصاف است

کارها نیکو شود اما به صبر :

صبر و امیدواری میوه شیرین دارد ، همانند چون صبر کنی زغوره حلوا سازی .

گناه دیگری را پای دیگری نمی نویسند :

گناه و خطای هر کسی را به پای خود او می گذارند نه شخص دیگر ، همانند : برادر را به جای برادر نمی کشند .

لی لی به لالای کسی گذاشتن :

بیش از اندازه به کسی محل گذاشتن ، توجه و احترام بی جهت نسبت به کسی داشتن .

مال است نه جان که آسان بتوان داد :

در مورد کسانی است که پول و مال به جانشان بسته است .

نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمانی :

جایی بی آب و علف و بدون سکنه .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد معنی ضرب المثل های فارسی

مقاله درباره معنی

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره معنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

معنی

فرهنگ واژه‌ای است که معانی گوناگونی دارد. برای مثال، در ۱۹۵۲ آلفرد کلوبر(Alfred Kroeber) و کلاید کلاکهون (Clyde Kluckhohn) در کتاب خود به نام فرهنگ: مروری انتقادی بر مفاهیم و تعاریف [۲] Culture: A Critical Review of Concepts and Definition با گردآوری ۱۶۴ تعریف از فرهنگ اظهار کردند که فرهنگ در اغلب موارد به سه برداشت عمده می‌انجامد:

- برترین فضیلت در هنرهای زیبا و امور انسانی که همچنین به فرهنگ عالی شهرت دارد

-الگوی یکپارچه از دانش، عقاید و رفتار بشری که به گنجایش فکری و یادگیری اجتماعی نمادین بستگی دارد

- مجموعه‌ای از گرایش‌ها، ارزش‌ها، اهداف و اعمال مشترک که یک نهاد، سازمان و گروه را مشخص و تعریف می‌کند

هنگامی که این مفهوم برای نخستین بار در سده‌های هیجدهم و نوزدهم میلادی در اروپا به کار گرفته شد، بر فرایند کشت و زرع یا ترویج در کشاورزی و باغبانی دلالت داشت. چراکه نام انگلیسی این کلمه(از کلمه لاتین کالتورا (cultura) از کولر (colere) ریشه گرفته و به معنای کشت کردن، زراعت و ترویج است)[۳] در آغاز سده نوزدهم این مفهوم بر بهبود یا پالایش و تهذیب نفس در افراد به ویژه در حین آموزش استوار بود و سپس در تأمین آرزوهای ملی یا ایده آل‌ها دلالت داشت. در نیمه سده نوزدهم برخی از دانشمندان واژه را برای ارجاع به ظرفیت جهانشمول بشری اطلاق کردند.

در سده بیستم "فرهنگ" به عنوان یک مفهوم محوری وکلیدی در انسان‌شناسی به کار رفت که همه پدیده‌های انسانی را دربر می‌گرفت و صرفاً نتیجه امور ژنتیکی به حساب نمی‌آمد. اصطلاح "فرهنگ" به ویژه در انسان‌شناسی آمریکایی دارای دو معنی بود(۱)ظرفیت و گنجایش تکامل یافته بشر برای دسته بندی و بیان تجربیات به واسطه نمادها و کنش پندارمآبانه و نوآورانه و(۲) راههای مشخصی که مردم براساس آن در نقاط مختلف جهان زندگی و تجربیات خود را به شیوه‌های گوناگون بیان می‌کنند و به شکلی خلاقانه دست به کنش می‌زنند. پس از جنگ جهانی دوم، اصطلاح، اگرچه با معانی مختلف، از اهمیت بیشتری دردیگر رشته‌ها و حوزه‌های علمی مثل جامعه شناسی، مطالعات فرهنگی روانشناسی سازمانی و علوم مدیریتی برخوردار شد.[۴]

گفتمان‌های سده نوزدهم

رمانتیسم انگلیسی

در سده نوزدهم ، انسان گرایانی مانند شاعر و مقاله نویس انگلیسی متیو آرنولد Matthew Arnold (۱۸۲۲-۱۸۸۸) کلمه فرهنگ را برای ارجاع به آرمانهای پالایش شده برای افراد بشر که به بهترین نحو در جهان اندیشیده و گفته شده‌است، به کار برد.این مفهوم از فرهنگ، با مفهوم آلمانی بیلدونگ (bildung) قابل مقایسه‌است: "...فرهنگ جستجوی کمال مطلق از طریق ابزارهای فهم درباره همه چیزهایی است که به انسان بستگی دارد؛ بهترین چیزی که در جهان اندیشیده و گفته شده است".[۵]

در عمل فرهنگ به یک آرمان ممتاز و نخبه گرایانه باز می‌گشت و با فعالیتهایی مانند هنر، موسیقی کلاسیک و آشپزی اشرافی همراه بود.[۶] از آنجا که این اشکال فعالیتها، با زندگی شهری عجین شده بود، فرهنگ با "تمدن"(از ریشه لاتین city civitas,) بازشناسی می‌شد. منظر دیگر، جنبش رومانتیک دربردارنده علاقه به فولکلور یا موسیقی محلی بود که به بازشناسی فرهنگ غیرنخبگان انجامید. این تمایز اغلب به عنوان چیزی تلقی می‌شد که فرهنگ عالی را که عمدتاً به گروه اجتماعی حاکم مربوط است از فرهنگ پست جدا می‌کند. به عبارت دیگر ایده فرهنگ که در اروپای سده هیجدهم و اوایل سده نوزدهم توسعه یافت نابرابری‌هایی را در جوامع اروپایی منعکس می‌کند.[۷]

ماتیو آرنولد، فرهنگ را در مقابل آنارشی یا هرج و مرج قرار می‌دهد. دیگر اروپاییان پیرو فیلسوفانی نظیر توماس هابز و ژان ژاک روسو، فرهنگ را در مقابل وضعیت طبیعی قرار می‌دهند. هابز و روسو عقیده دارند که آمریکایی‌های بومی آن کشور که سرزمینشان به وسیله اروپاییان تسخیر شد، از سده‌های ۱۶ به بعد در وضعیت طبیعی به سر می‌بردند؛ این تضاد در مقایسه "متمدن" و "غیرمتمدن" مطرح شده‌است. براساس این اندیشه، ما می‌توانیم برخی کشورها و ملت‌ها را به عنوان متمدنتر وبرخی از مردم را فرهنگی تر نسبت به دیگران تلقی کنیم. این تقابل به نظریه داروینیسم اجتماعی هربرت اسپنسر و نظریه تحول فرهنگی لوییس هنری مورگان انجامیده‌است. همچنانکه برخی منتقدین بحث کرده‌اند که تمایز میان فرهنگ‌های عالی و پست ناشی از مجادله میان نخبگان و غیرنخبگان اروپایی است، برخی دیگر از آنان استدلال می‌کنند که تمایز میان متمدن و غیر متمدن چیزی جز مجادله میان قدرتهای استعماری اروپایی و مستعمراتشان نیست. دیگر منتقدین سده نوزدهم پیرو روسو این تمایز را میان فرهنگ عالی و پست پذیرفته‌اند، اما همچنین پالایش و پیچیدگی فرهنگ عالی را درنظرگرفته‌اند. آنها این تغییرات را به عنوان توسعه غیرطبیعی، ابهام آفرین و انحراف از وضعیت طبیعی مردم می‌دانند. این منتقدین موسیقی محلی (چنانچه توسط طبقه کارگر ساخته شده باشد)را بیان راستین شکل طبیعی زندگی می‌شناسند، درحالی که موسیقی کلاسیک در مقایسه با طبیعت و زندگی خالص، سطحی و منحط به نظر می‌رسد. به همین سیاق، این دیدگاه، اغلب مردم متکی به فطرت را مردمی غیراهلی تصویر می‌کند که به شکلی اصیل و غیرمصنوعی، ساده و سالم زندگی می‌کنند و به وسیله سیستم سرمایه داری به شدت طبقاتی غرب، دچار انحطاط نشده‌اند.

در سال ۱۸۷۰ ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲) این اندیشه‌های مبتنی بر فرهنگ عالی در برابر پست را برای طرح تئوری تحول مذهب به کار برد. براساس این تئوری، مذهب از شکل چندخدایی به توحید و یکتاپرستی متحول می‌شود.[۸] او در ادامه مطالعات خود، فرهنگ را به عنوان مجموعه گوناگونی از فعالیتهای مشخص کننده انواع اجتماعات انسانی بازتعریف کرد. این دیدگاه راه را برای درک مدرن از فرهنگ هموار کرد.[رومانتیسم آلمانی

فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت (۱۸۰۴- ۱۷۲۴) تعریفی فردگرایانه را از «روشنگری»، شبیه به مفهوم بیلدونگ ارایه داد:«روشنگری، خروج انسان از نابالغی خودانگیخته‌است» [۹]

او بحث کرد که این نابالغی از فقدان فهم ودرک ما ناشی نمی‌شود، بلکه از نبود شوق اندیشیدن مستقل سرچشمه می‌گیرد. برخلاف این جبن فکری، کانت بر: Sapere aude (شجاعت خردمندبودن!) اصرارداشت. درواکنش به کانت، پژوهشگران آلمانی مانند یوهان گاتفرید هردر(۱۸۰۳- ۱۷۴۴) اظهارداشت که آفرینشگری انسان که ضرورتاً غیرقابل پیش بینی ودر اشکالی فوق العاده گوناگون رخ می‌نماید، همانند عقلانیت بشری حائز اهمیت است. افزون براین، هردر شکلی جمعی از بیلدونگ را پیشنهادکرد:«برای هردر، بیلدونگ، کلیت تجربیاتی بود که یک هویت منسجم و احساس سرنوشت مشترک را برای مردم به وجود می‌آورد ».[۱۰]

در ۱۷۹۵ زبان شناس و فیلسوف بزرگ، ویلهلم فون هومبولت (۱۸۳۵- ۱۷۶۷) همگان را به انسان‌شناسی ای فرخواند که می‌توانست علائق کانت و هردر را درهم آمی‌زد. در دوران رومانتیک پژوهشگران آلمانی به ویژه، آنانی که با جنبش‌های ناسیونالیستی سروکار داشتند- مانند مبارزه و ستیز ناسیوناسیت‌ها برای خلق "آلمان" ورای شاه نشین‌های گوناگون و مبارزات ملی گرایان ازطریق اقلیتهای قومی برعلیه امپراطوری اتریش- مجارستان- عقیده‌ای گسترده تر از فرهنگ را به عنوان "دیدگاهی جهانی" ترویج کردند. برمبنای این مکتب فکری، هر گروه قومی یک دیدگاه جهانی مشخص دارد که با دیدگاه جهانی دیگران، قابل مقایسه نیست. باوجود شمولیت بیشتر نسبت به دیدگاههای پیشین، این رهیافت فرهنگی نیز همچنان اجازه می‌داد تا میان فرهنگ‌های "بدوی" و "متمدنانه" تمایز قایل شویم.

در ۱۸۶۰ آدولف باختین (Adolf Bastian) (۱۹۰۵- ۱۸۲۶) برای "یگانگی روحی بشریت" به استدلال می‌پرداخت. او ادعا می‌کرد که مقایسه‌ای علمی از همه جوامع انسانی آشکار خواهد کرد که دیدگاههای جهانی متمایز، دربردارنده عناصر بنیادی یکسانی است. براساس نظرباختین، همه جوامع انسانی در مجموعه‌ای از "ایده‌های اصلی"(Elementargedanken) شریک هستند؛ فرهنگ‌های متفاوت یا "ایده‌های قومی"(Volkergedanken) انطباق محلی این ایده‌های بنیادی هستند.[۱۱] این دیدگاه راه را برای درک و فهم فرهنگ مدرن هموارکرد. فرانز بواس(Franz Boas)(۱۹۴۲- ۱۸۵۸) در این سنت پرورش یافت و هنگامی که آلمان را به سوی ایالات متحده ترک کرد، آن را باخود به این کشور آورد.

گفتمان‌های سده بیستم

انسان‌شناسی آمریکایی

اگرچه انسان شناسان درسراسر جهان به تعریف تیلور از فرهنگ رجوع می‌کنند، در سده بیستم ، "فرهنگ" به مثابه مفهوم محوری و یکسان ساز انسان‌شناسی آمریکایی، پدیدار شد، آنجاکه این مفهوم، عموماً، ما را به ظرفیت جهانشمول انسان به دسته بندی و رمزگذاری تجربیات نمادین و برقراری ارتباط نمادین به واسطه تجربیات اجتماعی رمزگذاری شده، ارجاع می‌دهد. انسان‌شناسی آمریکایی در چهار رشته (یا زمینه) سازماندهی شده‌است که هرکدام نقشی مهم در پژوهش فرهنگی ایفا می‌کند: انیان‌شناسی بیولوژیک، زبان شناسی، انسان‌شناسی فرهنگی و باستان شناسی. پژوهش در این رشته‌ها دراندازه‌های متفاوت، برانسان شناسان دیگر کشورها تأثیر دارد.

فرهنگ ناشی از عوامل زیست‌شناختی ، محیط‌زیستی ، روان‌شناختی و تاریخ بشری است . به دلیل وجود مجموعه سنتها و پیچیدگی‌های روابط انسانی ، حتی چیزهای ساده‌ای که انسان مانند حیوانات به آن نیازمند است در قالب الگوهای فرهنگی درمی‌آید . فرهنگ روش متفاوت زندگی یا طرح زندگی گروهی از مردم است . به عنوان مثال یک ژاپنی گویای یک ملت یا یک جامعه‌است . فرد ژاپنی را می‌توان مستقیما مشاهده کرد ولی فرهنگ ژاپنی انتزاعی است از قواعد مشاهده شده یا روندهای منظم که در شیوه‌های زندگی این مردم وجود دارد[۱۲] .

فرهنگ ایران

/

/

هشت‌بهشت ایرانی

عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را می‌توان در امپراتوری پارس‌ها (هخامنشیان)، دوران ساسانیان ، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. افغانستان ، تاجیکستان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشه‌ای از فرهنگ ایران را به ارث برده‌اند. سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است. در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای جمهوری اسلامی ایران است را به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی که مهم‌ترین شاخصه فرهنگ ایرانی است. ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا. ۳- شخصیتهای اسطوره‌ای از جمله رستم. ۴- اساطیر تمثیلی همچون دیو، سیمرغ و... ۵- علم و هنر. ۶- معماری ایرانی. ۷- دین اسلام و بخصوص مذهب تشیع .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معنی

دانلودمقاله درمورد توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله درمورد توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است

دکتر فربد فدایی _ روانپزشک_ استادیار دانشگاه

اندیشمندان ایران و اسلام به تفصیل درباره تاثیر محیط و عوامل اکتسابی, یا فطرت و طبیعت, بر رفتار آدمی سخن گفته اند و با تمثیل و روشهای شبه تجربی به گونه ای جذاب نکات مهمی را عنوان کرده اند.

فردوسی که از گهر و نژاد و هنر می گوید در حقیقت چکیده حکمت باستانی ایران در مورد این واحد زیستی _ روانی_ اجتماعی که انسان می خوانیم به نظم در آورده است.

سعدی نیز مباجثه امروز ما را درباره ژنتیک و محیط عنوان می کند که گاه می سراید:

شگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد

و گاه می گوید:

شمشیر نیک زاهن بدچون کند کسی ناکس به تربیت نشود ای حکیم کس

امروز می کوشیم بامشاهده دقیق و ترتیب آزمایش به پاسخی برسیم که ادیبان و حکیمان و فیلسوفان گذشته از طریق منطق و جدل و تمثیل و شهود و اشراق در پی آن بوده اند. البته در این راه به پیش رفته ایم اما به پاسخ کامل نرسیده ایم.

می دانیم که مسائل زیست شناختی ممکن است در بزهکاری نقشی داشته باشد. تریزومی xyy, یا صرع, یا نشانگان قطعه پیشانی مغز شاید سبب بزهکاری ناخواسته یی گردد.

دانسته ایم که مسائل روانشناختی هم ممکن است به بزهکاری منجر شود: محیط روانی نامناسب خانه, جو بی اعتمادی و سوء طن, و توهین و تحقیر نسبت به کودک, بزهکار روان _ نژند می سازد.

می دانیم مسائل جامعه شناسی هم از اسباب بزهکاری است: محرومیت, فقر, بی سوادی, کثرت نامتناسب جمعیت, و تبعیض, بزهکار حرفه ای می سازد.

روزگاری بیماری جسمی, داغ ننگ و مایه طرد و سرزنش و محکومیت و مجازات بود. هنوز هم ریشه هایی از این اندیشه باقی است. حتی امروز نیز بیمار جذام و مسلول از بقایای این دیدگاه در رنجند. سپس روزگاری رسید که نه بیماری جسمی, بلکه بیماری روانی موجب قضاوت منفی اخلاقی و مجازات و آزار و شکنجه می شد. تمدن اسلام, رفتار انسانی با بیمار روانی و درمان و نه مجازات او را توصیه کرد. اکنون بیمار روانی را نه به عنوان گناهکار, بلکه بهعنوان بیمار می پذیریم.

اما درباب, بزهکار هنوز همه ما او را بی توجه به ریشه ها و اسباب بزهکاریش, از نظر اخلاقی مورد قضاوت قرار میدهنیم و به کیفر او فرمان میدهیم. حال آنکه بسیاری از بزهکاران, بیمارانی هستند که بزهکاری, نشانه بیماری ایشان است وبرحسب قاعده کلی اسلامی بیمار و نیازمند درمان هستند, ومهم تر از درمان آن است که از این بیماری اجتماعی پیشگیری کنیم.

چگونه از بزهکاری پیشگیری کرد؟ پاسخ به این پرسش در هر عصر برحسب دیدگاه رایج آن عصر و برپایه آگاهی علمی آن دوره متفاوت بوده است.

نخستین اندیشمندان در سپیده دم تاریخ, بیشتر به ذاتی بودن رفتارها, چه خوب و چه شریرانه باور داشتند. این باور در طول زمان به صورت دیدگاهخ پیش ساختگی پرداخت شد. دیدگاهی کگه می پنداشت انسانی کوچک اما کاملاً شکل گرفته در نطفه مرد جای دارد که از هر نظر کامل است و تا هنگام تولد و پس از ان تنها از نظر جثه رشد می کند.

جان لاک, با نفی اعتقاد به ویژگیهای ذاتی, رفتارها را فقط ناشی از یادگیری و تجربه دانست. این دیدگاه با اندیشه آزادیگرایانه و مردگرایانه عصر روشنفکری متناسب بود.

وی می گفت کودکان به طور ذاتی خوب و نه بد هستند. همه برابر زاده می وشند. شرایط, تداعیها, تکرار, تقلید, پاداش, و تنبیه می تواند کودک را نادان و ستیزه جو, یا فرهیخته و نیکوکند.

روسو, که خرمن جنبش رمانتیک را در تاریخ اندیشه ها شعله ور کرد گفت: بگذاریم کودک به گونه یی آزاد استعدادهای فطری خویش را آشکار کند. به آنان بیاموزیم که خود بیندیشند و از تاثیرات مخرب جامعه به دور باشند. آن گاه رفتار بد از آنان نخواهیم دید. بدی و بزه ناشی از محدودیتها و قیدهای اجتماعی است.

داروین لورنتش و تین برگن بر موهبت های ذاتی که در محیط مناسب به صورت رفتارهای سازگارانه در می آید تکیه کرده اند.

فروید ذهنیات و رفتارهای انسان را محصول رشد و تابع قوانین ثابت دانست و رفتارها, از جمله رفتار بزهکارانه را به طور عمده ناشی از انگیزه های ناخودآگاه انگاشت. در پی او گروه عظیمی از جمله اگوست آیکهورن, هیلی, و برونر با دیدی روانکاوانه به تبیین بزهکاری پرداختند.

برحسب نظر آیکهورن, برای یافتن علل بزهکاری نه تنها باید عوامل بر انگیزنده ای را بجوییم که بزهکاری نهفته را آشکار کرده است, بلکه باید دریابیم چه چیزی بزهکاری نهفته را پدید آورده است. طبق نظر او معمولاً کودک با زمینه تکمیل شده برای بزهکاری متولد نمی شود بلکه این زمینه بیشتر به وسیله نخستین تجربیاتی که محیط بر کودک تحمیل می کند تعیین می گردد. کودک در ابتدا موجودی غیر اجتماعی است یعنی ارضای مستقیم غرایز اولیه را بی توجه به جهان پیرامون خویش می طلبد . پرورش درست کودک عبارت است از راهنمایی او از موقعیت غیر اجتماعی به موقعیت اجتماعی. این وظیفه در آغاز به عهده پدر و مادر و سپس آموزگاران است و در عصر ارتباطات. رسانه های گروهی نیز در آن سهیم اند. اما رشد برخی کودکان مسیر دلخواه را دنبال نمی کند, از این رو کودک یاغیر اجتماعی باقی می ماند یا با سرکوبی تمایلات


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله درمورد توجه به بهداشت روانی به معنی کاستن از بزهکاری است 10

ادبیات معنی های مختلفی دارد

اختصاصی از ژیکو ادبیات معنی های مختلفی دارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

به نام خدا

ادبیات معنی های مختلفی دارد. "ادبیات در معنی عام غالبا‌ً به هر نوع نوشته ای گفته می شود, مثل بخش نامه ها, اعلان ها, رساله ها و اعلامیه ها, آثار تاریخی و علمی و فلسفی و ادبی, ادبیات به معنای خاص به هر اثر عالی و ممتازی اطلاق می شود که در آن عامل تخیل دخیل باشد و در ضمن با دنیای واقعی نیز ارتباط معنی داری داشته باشد."(1) ادبیـات را از دیـدگـاه های متفاوت تقسیم بندی کرده اند. ادبیات سنتی ایران را به تبعیت از سنت عرب ها به نظم و نثر تقسیم کرده اند و این تقسیم بندی از دیدگاه ظاهر است. تقسیم بندی ظاهر با وجود داشتن محاسنی از قبیل پیدا کردن اشعار و ابیات و ... عیوبی نیز دارد. مهم ترین این عیب ها ناتوانی محقق در جستجوی تحول فکری نویسنده و شاعر است. در تقسیم بندی جدید که بر اساس معنی و مفهوم صورت می گیرد ادبیات به چهار نوع حماسی, غنایی, نمایشی و تعلیمی تقسیم شده است.

ادبیات از لحاظ قالب های نوشتاری به انواع داستان, نمایش نامه, گزارش, خاطره نویسی, قطعه ی ادبی, سفرنامه, سناریو نویسی (در حوزه نثر) قابل تفکیک است.

داستان نویسی در دنیای امروز به همراه شعر از رایج ترین قالب های ادبی هستند. در کتاب های دبیرستانی تا چند سال پیش از پرداختن به ادبیات داستانی کوتاهی می شد و متأسفانه هنوز هم در دانشگاه در رشته ادبیات فارسی واحدهای مستقلی به ادبیات داستانی اختصاص نیافته است. از سال 1376 هیئت مـﺆلفان جدید که خـودشان از دست اندرکاران ادبیات معاصر هستند ‌آبی زیر پوست کتاب های درسی ادبیات به جریان انداختند و بخش های مستقلی برای ادبیات داستانی و جهان اختصاص دادند.

ادبیات داستانی که در کتاب های درسی درج شده است به چهار گروه می تواند دسته بندی شود:

الف- داستان های بلند سنتی مثل سمک عیار

ب- داستان های کوتاه سنتی مثل داستان های گلستان، بهارستان، کلیله و دمنه، اسـرارالتـوحیـد، سنـدبادنامه، مرزبان نامه، تاریخ بیهقی، تذکره الاولیاء ، فیه مافیه و...

پ- داستان های بلند امروزی(رمان) مثل سیاحت نامه ابراهیم بیگ، مدیر مدرسه، سوشون، بینوایان، کلبه ی عموتم.

ت- داستان های کوتاه امروزی( نوول) مثل هدیه ی ناتمام، کباب غاز، گیله مرد، هدیه سال نو، خسرو، گل دسته ها و فلک, گاو, سه پرسش, ققنوس, قاصدک, قصه عینک, آخرین درس, کلاغ, دیوار و ...

در این مقـاله بخش آخـر یعنـی داستان های کوتاه امروزی(نوول) مندرج در کتاب های درسی را بررسی می کنیم.

قبل از آنکه وارد بحث و بررسی شویم. تعریف بسیار کوتاه از داستان کوتاه به دست می دهیم و برخی ویژگی های آن را متذکر می شویم.

1- وحدت تأثیر : بدین معنی که داستان تأثیر واحدی را بر خواننده القا کند.

2- محدودیت شخصیت ها : در داستان کوتاه نمی توان شخصیت های زیادی وارد داستان کرد زیرا در داستان کوتاه جایی برای پرورش و توصیف آنها وجود ندارد.

3- داشتن طرح مشخص : یعنی اینکه داستان, آغاز, وسط و پایان مشخصی داشته باشد. ادگار آلن پو معتقد بود "طرح شرط اصلی در داستان کوتاه است."(2)

به طور کلی می توان داستان کوتاه را چنین تعریف کرد :

"داستان کوتاه اثری است کوتاه که در آن نویسنده به یاری یک طرح منظم, شخصیتی اصلی را در یک واقعه ی اصلی نشان می دهد و این اثر بر روی هم تأثیر واحدی را القا می کند."(3) داستان هدیه ی ناتمام اثر رابرت زاکس در کتاب ادبیات سال اول دبیرستان نقل شده است. انتخاب این داستان برای این گروه سنی بسیار مناسب است زیرا با روحیه ی جوانان شانزده ساله یا کمی پایین تر همخوانی خوبی دارد. خود قهرمان اصلی داستان هم به نام "نیک" 14 ساله است.

هدیه ناتمام :

شخصیت های داستان عبارتند از راوی داستان که ده ساله است. برادر بزرگ او که چهارده سال دارد. پدر آنها یک کارگر فقیر است و مادرشان یک زن خانه دار و زحمتکش و صبوری است. راوی داستان خواهان بهبود زندگی است اما برادر بزرگ خواهان تسکین این زندگی طاقت فرسا است.

لحن داستان با صمیمیت ماجرای قصه را پیش می برد. زاویه ی دید اول شخص است که از زبان یکی از شخصیت ای داستان بازگو می گردد.

طرح داستـان بدین صورت است که خـانواده ای با مشقت و سختی بـه سر می برند اما در وسط نسبتاً فرجی در زندگی آنها به وجود می آید به طوری که بچه ها بتوانند برای مادرشان هدیه کوچکی به عنوان روز مادر تهیه کنند.

روای داستان یک شانه ی زیبا می خرد اما نیک پسر بزرگتر برای اینکه رنج مادر را تخفیف دهد یک سطل زمین شویی می خرد "نیک" هدیه خود را قبل از راوی ارائه می کند و مادر را افسرده و متأثر می سازد و خودش هم اندوهگین می گردد. امـا پدر مطابق معمول در داستان کوتاه پیچی به داستان می دهد بدین معنی که توضیح می دهد این سطل کار ما را آسان می کند به اضافه ی اینکه "نیک" از این به بعد کار زمین شویی را خودش عهده دار خواهد شد. مادر از این توضیح بسیار شرمنده می شود و می گوید :"آه : من چه قدر نادانم. نیک را بوسید و از او تشکر کرد"(4) راوی داستان تحت تأثیر جو قرار می گیرد و از ارائه هدیه زیبای خود چشم پوشی می کند زیرا احساس می کند اگر هدیه زیبایش را نشان دهد باز سطل زمین شویی را به همان سطل زمین شویی تبدیل می کند و دوباره آن را از چشم می اندازد. با لحنی آمیخته به اندوه می گوید : "نصف سطل زمین شویی هدیه من است" در نتیجه درون مایه ی داستان را که ایثار و فداکاری است در پایان به حد اعلای خود می رساند به طوری که "نیک با چشم هایی که از محبت سرشار بود, به من نگاه کرد."


دانلود با لینک مستقیم


ادبیات معنی های مختلفی دارد

مقاله معنی جایگزین کربن

اختصاصی از ژیکو مقاله معنی جایگزین کربن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

معنی جایگزین: کربن )رایانه( کربن عنصری شیمیائی در جدول تناوبی است، با نشان C و عدد اتمی ۶.
کربن عنصری غیر فلزی و فراوان، چهارظرفیتی ودارای سه آلوتروپ می‌‌باشد: الماس)سخت‌ترین کانی شناخته شده( گرافیت)کی از نرم‌ترین مواد( Covalend bound sp1 orbitals are of chemical interest only فولریت (فولرین ها، مولکولهایی در حد بیلیونیوم متر هستند که در شکل ساده آن، 60 اتم کربن یک لایه گرافیتی با ساختمان 3 بعدی منحنی، شبیه به روروئک (روروئکی که قسمت جلوی آن مانند چوب اسکی خم شده)، تشکیل می‌‌دهند . دوده چراغ از سطوح کوچک گرافیت تشکیل شده.
این سطوح بصورت تصادفی توزیع شده، به همین دلیل کل ساختمان آن همسانگرد (ایزوتروپیک) است. چنین کربنی همسانگرد و مانند شیشه محکم است.
لایه‌های گرافیت آن مانند کتاب مرتب نشده اند، بلکه مانند کاغذ خرد شده می‌‌باشند. الیاف کربن شبیه کربن شیشه‌ای می‌‌باشند.
تحت مراقبتهای ویژه (کشیدن الیاف آلی و کربنی کردن) می‌توان لایه‌های صاف کربن را در جهت الیاف مرتب کرد.
هیچ لایه کربنی در جهت عمود بر محور الیاف قرار نمی‌گیرد.
نتیجه الیافی با استحکام بیشتر از فولاد می‌‌باشد .
کربن در تمامی جانداران وجود داشته و پایه شیمی آلی را تشکیل می‌‌دهد.همچنین این غیرفلز ویژگی جالبی دارد که می‌تواند با خودش و انواع زیادی از عناصر دیگر پیوند برقرار کند(تشکیل دهنده بیش از ده میلیون ترکیب).در صورت ترکیب با اکسیژن تولید دی اکسید کربن می‌کند که برای رویش گیاهان، حیاتی می‌‌باشد.در صورت ترکیب با هیدروژن ترکیبات مختلفی بنام هیدرو کربنها را بوجود می‌‌آورد که به شکل سوختهای فسیلی، در صنعت بسیار بنیادی هستند.
وقتی هم با اکسیژن و هم با هیدروژن ترکیب گردد ،گروه زیادی از ترکیبات را از جمله اسیدهای چرب را می‌‌سازند که برای حیات و استر، که طعم دهنده بسیاری از میوه‌ها است، ضروری است.ایزوتوپ C-14 به طور متداول در سن یابی پرتوزایشی کاربرد دارد. ویژگیهای درخور نگرش کربن به دلایل زیادی قابل توجه است.
اشکال مختلف آن شامل یکی از نرم‌ترین (گرافیت) و یکی از سخت‌ترین (الماس) مواد شناخته شده توسط انسان می‌‌باشد.
افزون بر این، کربن میل زیادی به پیوند با اتمهای کوچک دیگر از جمله اتمهای دیگر کربن، داشته و اندازه بسیار کوچک آن امکان پیوندهای متعدد را بوجود می‌‌آورد.
این خصوصیات باعث شکل گیری ده میلیون ترکیبات کربنی شده است .ترکیبات کربن زیر بنای حیات را در زمین می‌‌سازند و چرخه کربن – نیتروژن قسمتی از انرژی تولید شده توسط خورشید و ستارگان دیگر را تأمین می‌کند. کربن در اثر مهبانگ (انفجار بزرگ آغازین) حاصل نشده، چون این عنصر برای تولید نیاز به یک برخورد سه مرحله‌ای ذرات آلفا (هسته اتم هلیم) دارد.
جهان در ابتدا گسترش یافت و به چنان به سرعت سرد شد که امکان تولید آن غیر ممکن بود.
به هر حال، کربن درون ستارگانی که در رده افقی نمودار H-R قرار دارند، یعنی جائی که ستارگان هسته هلیم را با فرایند سه گانه آلفا به کربن تبدیل می‌کنند، تولید شد. کاربردها کربن بخش بسیار مهمی در تمامی موجودات زنده است و تا آنجا که می‌‌دانیم بدون این عنصر زندگی وجود نخواهد داشت(به برتر پنداری کربن مراجعه کنید).عمده‌ترین کاربرد اقتصادی کربن، فرم هیدروکربنها می‌‌باش


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معنی جایگزین کربن