ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سهام عدالت قرار است به اقشار محروم داده شود

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد سهام عدالت قرار است به اقشار محروم داده شود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 5 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

سهام عدالت

سهام عدالت قرار است به اقشار محروم داده شود. چنین سهامی قاعدتا بیش از 20 درصد سود در سال نخواهد داشت چرا که سود بیش از این رقم در صورت حضور فعال در بازار بورس و استفاده از شکاف‌های اطلاعاتی بازار ممکن است. فرض کنید این سهام بخواهد اندکی به درآمد خانواده‌های دارنده آن اضافه کند. توجه کنید که سهام‌داران قرار است قیمت سهام را نیز از محل سود آن پرداخت کنند. پس رقم سود ماهیانه 80 هزارتومان انتظار خیلی بالایی نخواهد بود. قیمت سهامی که بخواهد ماهیانه 80 هزار تومان سود تولید کند باید چیزی حدود پنج میلیون تومان یا 5500 دلار باشد. فرض کنید 20 میلیون نفر (25% جمعیت) در کشور مشمول دریافت چنین سهامی باشند پس باید حداقل پنج میلیون خانواده از این نوع سهام دریافت کنند. ارزش کل سهامی که به این ترتیب باید واگذار شود برابر 27.5 میلیارد دلار است. فراموش نکنید که ارزش تمام سهام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که یکی از بزرگ‌ترین‌ها است و سهام شرکت‌های بزرگ خودروسازی و کشتی‌سازی و غیره را در اختیار دارد تنها سه تا چهار میلیارد دلار است. ضمنا ارزش کل بازار سهام تهران بیش از شصت میلیارد دلار نبوده که آن هم پس از افت قیمت باید به زیر پنجاه میلیارد دلار رسیده باشد. این را هم داشته باشید که امسال قرار بوده کلا 500 میلیون دلار سهام دولتی واگذار شود که کم‌تر از 35 درصد آن محقق شده است. از مشکلات اجرایی این برنامه که بگذریم من برایم سوال‌ است که دولت مهرپرور این همه سهام را از کجا می‌خواهد بیاورد و بین مردم توزیع کند.

2) دریافت‌کنندگان قرار است قیمت سهام را از محل سود آن پرداخت کنند. دولتیان این روش را وام قرض‌الحسنه نامیده‌اند. به نظرم این نام‌گزاری کاملا دقیق است برای این‌که همان طوری که در دنیایی که در آن تورم هست و پول نیز ارزش زمانی دارد وام قرض‌الحسنه چیزی جز انتقال مقدار مشخصی پول بی‌دردسر به وام‌گیرنده نیست انتقال سهامی که سهام‌دار قیمت آن‌را از محل سودش می‌دهد در واقع یعنی تصاحب مجانی این سهام. حالا با این اسم‌گزاری بامزه قضیه را موجه‌تر جلوه می‌دهند. تنها جایی که من در دنیا دیده‌ام سهامی را به کسی می‌دهند و بعد پولش را از محل سود پس می‌گیرند وقتی است که بخشی از سهام شرکت‌های درمانده را به یک تیم مدیریتی قوی می‌دهند تا آن‌ها تشویق شوند به کار شرکت رونق بخشند و آن‌را زنده کنند. این کار در واقع پیش‌پرداخت دستمزد مدیریتی این تیم است. شما جای دیگری چنین چیزی دیده‌اید؟

3) یک نفر گفته که با توزیع این سهام بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل می‌شود. دوستان البته هنوز تنشان گرم است و می‌توانند از این حرف‌ها بزنند ولی من دارم فکر می‌کنم که اگر دولت واقعا صاحب این همه سهام بود که توزیع آن بتواند زندگی مردم را دگرگون کند چرا اجازه ندهیم دولت آن‌ها را اداره کند و درآمدش را بین مردم - حداقل بین اقشار آسیب‌پذیر- تقسیم کند؟ پس الان این درآمد کجا است؟ نکند فکر می‌کنند که پس از توزیع سهام بین انبوهی از مردم قرار است کیفیت اداره این شرکت‌ها افزایش یابد و این سود رویایی از آن پس تولید شود؟

پ.ت: الان دیدم وزیر رفاه مصاحبه کرده و رقم دقیق را اعلام کرده است. قرار است هشت میلیون نفر از این سهام دریافت کنند (من گفته بودم پنج میلیون) و به هر نفر هم دو میلیون تومان سهام داده شود. در این صورت ارزش کل سهام می‌شود چیزی حدود 17 میلیارد دلار. حالا سوال جدید هم برام پیش اومد. با سود دو میلیون تومان سهام چی کار می‌شه کرد؟ در بهترین حالت می‌شه ماهیانه سی و پنج هزار تومان که تازه باید تا سال‌ها پولش را هم از همین محل بدن. تازه همین‌ این‌ها در شرایط خوش‌بینانه سود بیست درصدی است.

علت تصمیم دولت براى واگذارى سهام عدالت

»...براى اینکه بدانید چرا به ما سهام عدالت رسیده ایم، مى خواهم در محضر شما یکى دو نمونه را عرض کنم.

در گذشته تصمیم گرفته شد که شرکتها و مراکز اقتصادى دولت به بخش خصوصى واگذار بشود. اصل این حرف، حرف خوبى است. دولت نمى تواند جاى مردم بنشیند. دولت نمى تواند به مغازه دارى و کارخانه دارى و مزرعه دارى بپردازد. این کار مردم است. دولت باید راه را پیش پاى مردم باز کند. دولت باید پشتیبان مردم باشد، دولت باید راهنمایى کننده مردم باشد، باید موانع را بردارد. آن کسى که باید کشور را بسازد، کشاورزى، صنعت، تجارت و فرهنگ را بسازد، مردم است و دولت باید حامى مردم باشد. تصمیم گرفتند که واگذار کنند. امروز که من در خدمت شما هستم، مى بینیم که برخى از این واگذاریها اصلاً روش صحیحى را طى نکرده است. در شهرى، یک کارخانه معظم با 84 هکتار زمین، 150 هزار متر سالن، سه و نیم میلیارد تومان ماشین آلات فعال و بیش از 26 میلیون دلار ماشین آلات دسته بندى آماده تازه وارد شده از خارج را به یک گروه در برابر دو میلیارد و 400 میلیون تومان واگذار کرده اند. چهار صد میلیون آن را نقد گرفته اند تادو میلیون آن را بعداً از محل همین کارخانه بدهند. من از استاندار آن استان پرسیدم، 84 هکتار زمین اینجا چقدر ارزش دارد. گفت: حداقل 30 میلیارد تومان فقط پول زمین آن است. ما وقتى این شرایط را دیدیم، گفتیم این اموال ملت است. ما چرا باید این را در اختیار افراد خاص بگذاریم؟ تصمیم گرفتیم همه شرکتهاى دولتى، همه کارخانجات دولتى و همه اموال اقتصادى دولت را در یک سبد و کاسه بریزیم. هر چه شد، این را به صورت سهام عدالت بین کل ملت ایران با اولویت محروم ترین ملت ایران، تقسیم کنیم. اسم این شد سهام عدالت. سهام عدالت را در گام اول از استانهاى محروم آغاز مى کنیم. روشهایى را طراحى کرده ایم و آیین نامه نوشته ایم، براى اینکه ببینیم این روش درست عمل مى کند و اشکالها و نواقص آن چیست، در چهار تا از محروم ترین استانهاى کشور و در آن استانها بین محروم ترین افراد آن استان شناسایى کردیم، حدود هفتصد هزار نفر جمعیت شد. از هفته قبل طرح توزیع سهام عدالت را آغاز کردیم و ان شاءالله تا پایان فرودین ماه این هفتصد هزار تمام مى شود. بعد در کل سى استان کشور به ترتیب از طبقات محروم تر شروع مى کنیم، سهام را به مردم تقدیم مى کنیم و این تا پایان واگذارى همه شرکتها و سرمایه هاى دولت ادامه پیدا خواهد کرد. اینها متعلق به ملت است و تک تک ملت ایران باید در سرمایه هاى خودشان شریک باشند. ما این کار را شروع کرده ایم و ان شاء الله با راهنمایى و کمک و حمایت شما این کار تا پایان ادامه خواهیم داد...»

توزیع سهام عدالت در راستاى اجراى عدالت

»...یکى از راههاى اجراى عدالت این است که کارها را به مردم واگذار کنید. این مردم اند که باید کشور را بسازند. وظیفه دولت این است که امکانات، پشتیبانى، راهنمایى و حمایت را در اختیار مردم قرار بدهد. ما با این شیوه خصوصى سازى که از چند سال قبل در کشور ما به راه افتاد، به شدت مخالفیم. ما با این شیوه که بیایند کارخانه اى، مزرعه اى و یک شرکت دولتى را با دهها میلیارد تومان ثروت به گروه کوچکى با قیمت بسیار کم واگذار بکنند و آنها هم بیایند بلافاصله انبارها را خالى کنند، سوله ها را جمع کنند، کارگران را بیرون بکنند و فقط شیره جان دولت را بکشند، به شدت مخالفیم. البته کسانى هم بوده اند که با وجدان پاک آمده اند، کارخانه یا جایى را که از دولت گرفته اند، درست اداره مى کنند و خدمت مى کنند، اشکالى ندارد، اما من مى خواهم اینجا اعلام بکنم همه آن واگذاریهایى که طى این چند سال انجام شده است، اگر این افراد بر خلاف تعهدات واگذارى انجام داده اند، ثروت را برده اند، سوله ها و انبارها را برده اند، زمینها را برده اند و کارى براى مردم انجام نداده اند، این دولت با قدرت خواهد ایستاد و اموال مردم را از آنها پس خواهد گرفت.

دولت از این به بعد هم تصمیم گرفته است شرکتها، کارخانجات و مزارع و صنایع مرتبط با دولت را به صورت سهام عدالت بین همه ملت ایران توزیع بکند. به عنوان نمونه و آزمایش از چهار استان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سهام عدالت قرار است به اقشار محروم داده شود

مقاله درباره صفات خداجوشن کبیر

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره صفات خداجوشن کبیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره صفات خداجوشن کبیر


مقاله درباره  صفات خداجوشن کبیر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

درجوشن کبیر، اسمائی مورد اشاره قرار گرفته که مضامین آن به یک عبارات خاص منحصر نمی شود.

نام "مقیم" اشاره به قدرت برپادارندگی خدا است که در برپا داشتن هر چیز از جمله بی نهایت جهانی که آن را تصور می کنیم، توانا است.

اسم عظیم نیز به بزرگی و بیکرانی پروردگار اشاره دارد که پهنه مشخصی را شامل نمی شود.

قدیم از دیگر اسمائی است که فلاسفه به کرات درباره آن به بحث نشسته اند. این اسم اشاره به مفهوم ازل یا زمان بی آغاز وجود پروردگار است در این باب این مفهوم نهفته است که وجود رب العالمین به لحاظ قدمت به هیچ وجه قابل محاسبه نیست.

صفت حلیم نیز در این میان از بردباری بی‌نظیر پروردگار حکایت دارد و اشاره به این معنی است که شتاب و عجله در آنچه که حضرت رب مشیتش تعلق گیرد کوچکترین جایگاهی ندارد، در عذاب کردن بسیار صبور و در خشم و اعمال قهر بسیار بردبار است.

حنان، مهر پیشگی خدا را مورد اشاره قرار داده و به این معنا است که پروردگار با همه آفریده هایش با مهر و محبت رفتار می کند.

صفت منان یادآور می شود که خدا از روی مهر و محبت به آفریده های خود نعمت عطا کرده و

اسم برهان بر این امر تاکید می‌کند که پروردگار راهنمای سرگشتگانی است که ممکن است در ظلمت و تباهی گرفتار شده باشند.

اسم سلطان نیز سلطنت پروردگار را بر هر کلیتی مورد تاکید قرار می دهد و اشاره ای است به این امر که سلطنت باری تعالی فقط بر نهایت آنچه که قدرت تصویر کردن آن را داریم اعمال نمی شود، بلکه حکومت حضرت رب بر همه عالمیان بدون آنکه ذره نا چیزی از قلم بیفتد اعمال می شود.

مستعان نام دیگری است که از صفت رحیم ناشی شده به این معنا که چون خداوند بسیار مهربان است آفریده هایش را در وقت لزوم یاری می رساند و او یاور هر کسی است که از وی یاری بخواهد یا نخواهد.

دافع اشاره به این است که پرورگار قدرت دفع و دور کردن هر چیزی را دارد.

رافع به قدرت پروردگار در ارتقاء جایگاه و آفریده هایش اشاره دارد به این معنا که فقط او می تواند موجود ذلیل را رفیع کند و به عبارتی قدرت ارتقاء جایگاه موجودات فقط در اختیار خدا است.

صانع، پروردگار را سازنده و معمار کائنات می داند، خدائی که توان ایجادش در ساختن زیبا و موزون اشیاء و افراد بی نهایت است.

نافع به صفتی از پروردگار گفته می شود که از مصدر رحیمیت وی ناشی شده و تاکیدی است بر اینکه چون خدا بی نهایت مهربان است در نتیجه این مهربانی به بندگان خود نفع و سود می رساند.

صفت سامع، نیز به این معنی اشاره دارد که پروردگار هرناله و درخواستی را می شنود، و ستایش و کفران هیچ‌یک از پروردگار باری تعالی پنهان نمی ماند.

راحم تاکیدی بر آن است که خدا به آفریده هایش رحم می کند و به هیچ وجه آنها را از دایره رحمت خود منع نمی کند.

عاصم به این صفت پروردگار اشاره می کند که او تنها نگهدارنده موجودات است. در بلایای آسمانی تنها اوست که اگر بخواهد کسی یا چیزی ر احفظ می کند و در مصیبتها تنها اوست که اراده اش می تواند بر حفظ و نگهداری از چیزی تعلق یابد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره صفات خداجوشن کبیر

تحقیق وبررسی در مورد یونان باستان

اختصاصی از ژیکو تحقیق وبررسی در مورد یونان باستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

یونان باستان کجا قرار داشت؟

شبه جزیرة بالکان در جنوب قاره اروپا قرار دارد. بخش جنوبی شبه جزیره بسیار زیاد در آب پیشرفته است. این بخش از شبه جزیرة بالکان و تعدادی جزایر کوچک پراکنده در اطراف آن که در دریای اژه قرار دارند و سرزمینهای کرانه‌های دریایی آسیای صغیر، کشور یونان باستان را تشکیل می‌دادند. یونان باستان به سه بخش تقسیم می‌شد: یونان شمالی، یونان مرکزی و یونان جنوبی که آن را پلوپونز می‌نامند.

یونانیان مردمانی کشاورز بودند که نیاکان آنها را از نژاد «دریانوردان» هند و اروپایی می‌دانند. آنها نخست مقدونیه را تسخیر کرده بودند و بعد در همه سرزمینهایی که امروزه یونان می‌نامیم پراکندند.

یونانیان برای مدت طولانی کشاورز باقی نماندند، چون منافع زندگی در شهر را دریافتند. البته هنگامی که زندگی در شهر را آغاز کردند. برخی از شهرها را بنا کردند و برخی از آنها را بر خرابه‌های باقی مانده از پیش بازسازی کردند. زمینهای اطراف شهر را برای کشاورزی محفوظ نگهداشتند.

سرچشمة تمدن یونان باستان از کجا بود؟

اگرچه فرهنگ یونان باستان تا اندازه‌ای مدیون تمدن مصریان، فنیقیان و بابلیان بود، اما ریشة تمدن یونان،‌ در اصل از جزیرة کرت است. این جزیره در جنوب شبه جزیرة بالکان، در دریای مدیترانه قرار دارد. اهالی کرت، کشاورزی پیشرفته داشتند.

ظرفهای سفالی لعابدار، اشیاء شیشه‌ای، جنگ‌افزار و مجسمه‌های کوچک از آنها بر جای مانده است. از شهرهای مهم کرت عبارت بودند از: کنوسوس،‌ فایستوس، گورتینا و گورنیا.

تمدن کرتی را تمدن مینویی یا مینوسی هم می‌‌نامند و این تمدن حدود سالهای 3400 تا 1200 پیش از میلاد ادامه داشت. این نکته را هم باید یادآور شویم که کرتی‌ها نوعی خط داشتند که تا به امروز خوانده نشده است. آنها با سرزمین و تمدنهای خاورمیانه باستان ـ مصر، بابل و … نیز تماسهایی داشتند.

تمدن کرت چگونه جای خود را به تمدن دیگری داد؟

مردم کرت، مردمی بودند با فرهنگ که از جنگ و ستیز گریزان بودند. به علاوه موقعیت اقتصادی پیشرفته‌ای که داشتند آنها را راحت‌طلب بار آورد. اقوامی به نام اکیئی‌ها که بخشهایی از شمال شبه جزیرة بالکان را در چنگ آورده بودند،‌ به شهرهای کرتی حمله بردند و آنها را تاراج کردند.

پس از اکیئی‌ها، دورین‌ها که قبایل یونانی بودند و در شمال این سرزمین زندگی می‌کردند، کار جزیرة کرت را یکسره ساختند و به نفوذ فرهنگی آن پایان دادند.

باید افزود حدود سال 1500 ق.م، آتشفشان «ترا» که تقریباً در فاصلة 110 کیلومتری کرت بود فوران کرد و مناطق مسکونی را تا ارتفاع چند متر به زیر خاک برد. آتش‌سوزی مهیبی هم در شهر کنوسوس، پایتخت کرت رخداد که این شهر را به کلی ویران کرد. علت آتش‌سوزی را به نام تزئوس منسوب می‌کنند.

در سالهای پایانی فرهنگ مینویی،‌ این فرهنگ در نواحی شمالی یونان،‌ مقدونیه، تروا و جزایر دریای اژه گسترده شد. فرهنگ مینویی با فرهنگ بومی این مناطق درهم آمیخت و فرهنگ نویی شکوفا شد که آن را فرهنگ میسینایی منسوب به سرزمین میسینی می‌نامند. به فرهنگ میسینایی، فرهنگ اکیئی و هلادی نیز می‌گویند.

«عهد هومری» در یونان باستان چیست؟

حدود سالهای 1100 پیش از میلاد تعداد بسیاری از قبایل دوری از شمال غربی شبه جزیرة بالکان به سمت جنوب هجوم آوردند. دوری‌ها که جنگجو بودند حتی نسبت به اکیئی‌ها نیز در سطح پایین‌تری قرار داشتند.

آنها در یونان مرکزی و پلوپونز نفوذ کردند، نواحی میسینی را تسخیر کردند و تعدادی از مردمان بومی را اسیر کردند. گروهی از آنها منطقة لاکونی در جنوب شبة جزیرة بالکان را فراچنگ آوردند. در این منطقه،‌ در قرن نهم پیش از میلاد، دولت اسپارت بنیانگذاری شد.

بنابر آنچه گذشت،‌ در آغاز هزارة اول پیش از میلاد ملیت یونان باستان شکل گرفت. در همین سالها بود که سلاحهای آهنی (شمشیر و نیزه) و دیگر افزارهای جنگی آهنی ساخته شد و استفاده از آهن روز‌افزون گشت. زندگی روزمرة مردم و صحنه‌هایی از زندگی فرهنگی و اجتماعی دوره‌ها، که شامل سده‌های دوازده تا هشتم پیش از میلاد است، در دو کتاب هومر منعکس شد. از این رو این دوران را، «عهد هومری» می‌نامند.

کتابهای هومر چه نام دارند؟

هومر،‌ مشهورترین شاعر حماسه‌سرای یونان باستان است. او طی سالهای آخر سدة نهم تا اوایل سدة هشتم پیش از میلاد می‌زیست. بنا به روایت مشهور،‌ هومر نابینا بود.

برخی از دانشمندان باستان‌شناس، اساساً‌ وجود شخصی به نام هومر را که اشعاری سروده باشد، انکار می‌کنند. در هر صورت، آنچه امروزه به هومر منسوب است دو کتاب است: ایلیاد و اودیسه.

در ایلیاد، وقایع جنگ اکیئی‌ها با اهالی تروا و زندگی یونانیان تا سدة هشتم پیش از میلاد بازگو شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد یونان باستان

تحقیق وبررسی در مورد نظریه قرار اجتماعی 38 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق وبررسی در مورد نظریه قرار اجتماعی 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

نظریه قرار اجتماعی

نظریۀ قرار اجتماعی که زمانی بر اندیشۀ سیاسی اروپا مسلط بود، در نظریۀ جدید سیاسی نقش مهمی بازی کرده است. بنیاد این نظریه بر این فرضیه نهاده شده است که پیش از تکوین دولت، انسان در «وضع طبیعی» (state of nature )زندگی می کرد. « وضع طبیعی» را عده ای حالتی پیش از اجتماع شدن و برخی دیگر پیش از سیاسی شدن می دانند ولی هر چه بوده باشد، وضعی پیش از پیدایش نهاد حکومت است. وضع طبیعی جامعه ای سازمان یافته نبود و در آن هیچ قدرت سیاسی وجود نداشت تا قوانین و مقرارتی را وضع کند و به اجرا گذارد. تنها به اصطلاح « قانون طبیعی» تنظیم کنندۀ طرز رفتار و عمل بشر بود. هر انسان زندگی خاص خود را داشت و تنها از آن قواعد رفتاری اطاعت و پیروی می کرد که می اندیشید برای پیروی کردن مناسب است.

جانبداران گوناگون این نظریه در مورد شرایط زندگی انسان در وضع طبیعی توافق نظر ندارند. برخی آن را وضع ددمنشانۀ کامل که در آن قانون جنگل بر زندگی انسانها حاکم بوده تصور کرده اند. برخی دیگر آن را یک زندگی« معصومانه و با سعادت» دانسته اند. عدۀ دیگر هم آن را وضعی کاملاً ناامن، گرچه تا حدی انسانی، می دانستند. شرایط این زندگی هر چه بود، انسان در وضع طبیعی، بنا به این یا آن دلیل، تصمیم گرفت آن را ترک کند و یک جامعۀ مدنی بنابریک قرار اجتماعی بر پا دارد. پس از آن، قانون طبیعی جای خود را به قانون بشری داد که توسط اقتدار سیاسی به اجرا در می آمد.

بنابر نظریۀ قرار اجتماهی، دولت محصول کوشش سنجیدۀ انسان است و اقتدار خود را از رضایت مردمی می گیرد که در زمانهای دور تاریخی از راه قراری اجتماعی خود را به صورت هیئتی سیاسی سازمان دادند. دربارۀ شرایط این قرار، هر یک از متفکران نظر متفاوتی دارند. به گمان برخی از آنان، این قرار تنها ایجادگر نهاد جامعۀ مدنی بود، در حالی که برخی دیگر به عنوان یک قرار حکومتی که میان فرومانرویان و فرمانبرداران گذاشته شد به آن نگاه می کنند. عده ای عقیده دارند که طرفهای این قرار اجتماعی فقط افرادی بودند که در وضع طبیعی زندگی می کردندو فرمانروا طرف آن نبوده است. دیگران معتقدند که طرفهای آن از یک سود مردم و از سوی دیگر فرمانروا بودند.

اختلاف نظر دیگری که میان جانبداران نظریۀ قرار اجتماعی وجود دارد این است که در حالی که برخی آن را یک واقعیت تاریخی می دانند، دیگران آن را یک افسانۀ تاریخی تلقی می کنند. اختلاف دیگری به کاربردهای گوناگون آن توسط ارائه دهندگان این نظریه مربوط است. هایز نظریۀ قرار اجتماعی را برای توجیه استبداد، لاک آن را برای پیشتیبانی از حکومت مبتنی بر قانون اساسی، و روسو برای حمایت از دکترین حاکمیت عمومی به کار بردند.

نظریات اندیشمندان در این زمینه

اندیشۀ مبتنی کردن اقتدار فرمانروا بر یک قرار اجتماعی، ریشه ای قدیمی دارد. نخستین بار سوسفط ها که پیش از افلاطون زندگی می کردند، آن را مطرح کردند. آنها دولت را آفریده ای غیر طبیعی یا ساختگی می دانستند، که برای تأمین منافع اعضا ایجاد شده بود.

افلاطون در کریتو و جمهور، و ارسطو در سیاست، این نظریه را فقط برای رد کردن مورد بحث قرار دادند، زیرا از نظر این دو، دولت طبیعی و ضروری بود نه غیر طبیعی و ساختگی.

به نظریاتی که ارسطو دربارۀ خاستگاه دولت بیان کرده است گاه با نام نظریۀ طبیعی خاستگاه دولت اشاره شده است. به عقیدۀ ارسطو، پایۀ دولت در طبیعت بشر است. دولت برای تأمین نیازهای انسان به وجود آمده است. نخستین نیاز انسان فیزیولوژیک یا جسمانی است که سبب پیدایش خانواده شد. اما انسان همچنین نیازمند خوردن غذا، پوشیدن لباس، جان پناه یا مسکن برای زندگی است. انسان در می یابد که او و خانواده اش نمی تواند همۀ این نیازمندیهای اقتصادی را به روالی رضایت بخش تأمین کند. از آنجا که پیوسته نیازهای تازه ای پدید می آید و زندگی مادی بهبود می یابد تخصص و تقسیم کار بسیار ضرور و سبب پیدایش تهاتر و مبادله می شود.

اساس خانواده فقط جسمانی نیست، بلکه خانواده نیازهای عشق و محبت عاطفی و عقلی را هم ارضا می کند. در واقع، همین جنبۀ اخلاقی و عاطفی خانواده را در زندگی انسان چنین پر اهمیت می کند. در نتیجۀ روند طبیعی گسترش، خانواده به خاندان تبدیل می شود. خاندانها روستاها را به وجود می آورند و اتحاد چند روستا سبب پیدایش دولت (پولیس) می شود. بنابراین، دولت اوج تکامل روند طبیعی است که با معاشرت غریزی زنان و مردان آغاز می شود. خانواده و انجمنهای کمتر از دولت، قادر به ارضای همۀ نیازهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی انسان نیستند و نمی توانند شرایط لازم برای زندگی خوب را فراهم آورند، فقط دولت در موقعیتی است که می تواند همۀ نیازهای انسان را تأمین کند. به عقیدۀ ارسطو، شهر (پولیس) که می توان آن را دولت نامید: «پدیده ای طبیعی است و انسان به حکم طبیعت حیوان اجتماعی است، و آن کس که از روی طبع ، و نه بر اثر تصادف، بیرون از شهر[دولت] باشد، موجودی یا فروتر از آدمی است یا برتر از او.»

ارسطو با توجه به این گسترش روانشاختی خاستگاه دولت اشاره می کند که چطور جامعۀ سیاسی برای انسان ضروری است. انسان از دیگر موجودات جاندار از آنجا تفاوت می یابد که دارای توان نطق و خرد است. این تواناییها به انسان امکان می دهد به تبادل نظر بپردازد و در زندگی عمومی شرکت کند. در واقع به عقیدۀ ارسطو، اندیشه های مشترک قانون و عدالت در جارچوب دولت مردم را به پیوند می دهد. این است بنیاد عقلی یا فلسفی دولت.

فیلسوفان اپیکوری نیز این نظریه را در سیاست تأیید کردند. آنها معتقد بودند که عدالت، امری قرار دادی و محصول یک قرار اجتماعی است.

فلسفه سیاسی اکوئیناس مانند اخلاقیات و مابعدالطبیعه او حاصل ترکیب اصول عقاید مسیحی و غیر مسیحی است. شاید بتوان گفت که اصل اول این فلسفه همان عقیده ارسطویی به معنی الطبع بودن انسان است. و این عقیده، با آنچه نه قرن پیش از اکوئیناس، از جانب اوگوستینوس بیان شده بود و از مبانی مسلم تفکر سیاسی مسیحیان به شمار می رفت تعارض داشت زیرا اوگوستینوس جوامع سیاسی را نتیجه کوشش برای جبران هبوط یا گناه آدم می دانست و منکر آن بود که انسان به حکم طبیعت خود جانداری اجتماعی و سیاسی است.

اکوئیناس بر اساس نظر ارسطو جامعه را بر فرد مقدم می شمرد و می گفت که انسان طوری آفریده شده است که در اجتماع زیست می کند و مقصود از اجتماع نه فقط خانواده بلکه جامعه ای منظم است که از رهبری و حمایت دولت برخوردار باشد . پس جوامع سیاسی در اصل، براثر قرارداد اجتماعی یا جنگ و کشورگشایی پدید نیامده اند و انگیزه هستی آنها نیز برخورداری از آرامش یا حفظ مصالح افراد نیست بلکه این حقیقت است که «بنی ادم اعضای یکدیگرند» و طبع آدمی چنان است که زندگی راستین او جز با زیستن در جامعه سیاسی امکان ندارد. اکوئیناس چون مسیحی بود البته عقیده داشت که طبع آدمی افریده خداست و گفته ارسطو را که طبیعت، آدمیان را برای زندگی اجتماعی آفریده است چنین تعبیر می کرد که خدا آدمیزاده را برای زندگی اجتماعی مقدر کرده است، ولی آکوئیناس ضمن بیان این عقیده، اصلی دیگر را که او گوستینوس آموخته بود رد می کرد و آن اینکه همه جوامع زمینی، یعنی نظامهای سیاسی موجود بر بنیاد تباهی و شر بنا شده اند و از این رو امید مومن مسیحی به یافتن جامعه درست و خوب فقط در جهان دیگر روا می شود. ( در کل در موضوع ضرورت وجود حکومت نظر آکوئیناس بر خلاف الگوسینوس و به پیروی از ارسطو بود کعبه حکومت و جامعه سیاسی حاصل شر و تباهی نیست، بلکه نتیجه دو امر است : یکی شهری منش یعنی مدنی الطبع بودن آدمی که سبب می شود که هیچ کس ولو پاکان و بیگناهان نتوانند در تنهایی زیست کنند و دیگر ضرورت فرمانروایی مردان دادگر و شایسته بر عوام نادان. ( عنایت،اندیشه سیاسی در فلسفه غرب، 1384،ص 139-140 )

نظریه قرار اجتماعی در دورۀ اولیۀ عصر مسیحیت تا حدی در ابهام بود. در انجیل، نمونه هایی از قرارهایی که میان مردم و شاه گذاشته شده است وجود دارد. حقوق روم نیز نظریۀ قرار اجتماعی را زنده نگهداشت. بنابر حقوق روم، مردم منبع اقتدار سیاسی دانسته می شدند. در اندیشۀ سیاسی سیسرو، رضایت عمومی پایۀ دولت را تشکیل می دهد. از سیسرو به بعد، این اندیشه که مردم منبع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد نظریه قرار اجتماعی 38 ص