ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره اخلاق و عرفان اسلامی

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره اخلاق و عرفان اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

اخلاق و عرفان اسلامی

اخلاص؛ شرط قبولی طاعات:

تمام کارهایی که مورد رضای خدا هستند، می توان به شکل عبادت انجام داد؛ و آن وقتی است که نیت انجام آنها رضای خدا باشد. ولی بعضی از اعمال حتما باید به قصد قربت انجام بگیرند؛ اگر به قصد قربت انجام نگیرند نه تنها ثوابی ندارند، بلکه گناه هم دارند. اصلا عبادت واجب اگر نیت خالص و قربت نداشته باشد باطل می شود؛ مثل نماز. البته عبادات دیگری هم هستند که ماهیتشان عرض بندگی در پیشگاه الهی است. آنها هم متقوم به نیت هستند؛ اگر به قصد ریا انجام بگیرند باطل هستند. بعضی از عبادت های دیگر هم هستند که بین فقها کم و بیش بحثهایی درباره آنها وجود دارد؛ مثلا، زکات و خمس. اگر کسی قصد قربت نداشته باشد، تکلیف مالی از او ساقط نمی شود، یا اینکه وظیفه مالی ساقط می شود، منتها گناه کرده یا از ثواب تکلیف واجبش بی بهره مانده است؟ این بحثها مال متخصصان است و فقها و بزرگان و مراجع باید درباره آن بحث کنند.

 

در مجموع، کارهایی را که به صورت عبادت انجام می گیرند، می توان به سه دسته کلی تقسیم کرد: یک دسته کارهایی هستند که اصلا عنوان و ماهیت آنها عرض بندگی به پیشگاه الهی است، خودشان هیچ جهت دیگری ندارند؛ مثل نماز، حج و روزه. بعضی از عبادتها هم هستند که اصل انجام کار فی حد نفسه عرض بندگی نیست، منتها باید به قصد قربت انجام بگیرند. زکات دادن، کمک به فقرا یا سایر مصارف زکات، اخراج مال زکوی از ذمه انسان است. حضرت امام خمینی (ره) می فرمودند: اینها را «افعال قربی» می گوییم.

 

آنجا که اصلا خود ماهیت کار عرض بندگی به پیشگاه خداست، وقتی کار انجام می گیرد، نباید هیچ قصد دیگری در انجام آن ملحوظ باشد؛ مثلا، وقتی آدم نماز می خواند اگر همراه قصد نماز، این قصد را هم داشته باشد که دیگران او را ببینند و تعریف کنند، این می شود ریا و موجب بطلان نماز، و نه تنها ثواب عبادت را نبرده، بلکه گناه هم کرده است. اما کاری که ماهیت آن عرض بندگی نیست؛ مثل انفاق کردن، می تواند آن را به قصد قربت انجام بدهد، ولی اگر با این قصد انجام نداد، گویی پولش را به دریا ریخته است و برای آخرتش فایده ای ندارد. برای اینکه نفعی داشته باشد، باید آن را به قصد قربت انجام دهد. در این جور افعال، قصد قربت کانه مقدم بر خود عمل است. آدم باید بخواهد که خدا از او راضی باشد، آن وقت این عمل را برای رضای خدا انجام دهد؛

 

الاابتغاء وجه ربه الاعلی  لیل:20

 

یریدون وجهه انعام:52

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اخلاق و عرفان اسلامی

مولوی

اختصاصی از ژیکو مولوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

مولوی ، خداوندگار عشق و عرفان

سراینده کتاب عظیم مثنوی ، مولانا جلال الدین محمد بلخی که باید از سلاله ی پیامبران شعر و ادب فارسی بلکه خلاق ترین و خدایی ترین ا«ها باشد. زندگی اش ساپا معنی و عشق بود که البته صورت ظاهر و دنیایی آن نیز دانستی و دلپذیر است . او جلا لالدین محمد نام داشت و در حدود سال 604 هجری در بلخ – که آن روزها زیر نفوذ خوارزمشاهیان بود – دیده به جهان کشود . پدرش بهاء الدین ولد ، معروف به « سلطان العلما » واعظی زبان آور و صاحب نام بود . که به صوفلیه گرایشی خاص داشت و مجموعه سخنان او اکنون باقی است و با عنوان معارف بهاء ول در تهران به چاپ رسیده است .

جلال الدین هنگام فوت پدر ، جوانی بیست و چهار ساله بود. با این حال به درخواست مریدان ، بر مسند تدریس و منبر و وعظ و بهاء ولد نشست .یک سال بعد برهان الدین محخقق که از مریدان قیدم بهاء ولدبود. به شوق دیدار وی به قونیه آمد اما استاد مرده بود . جلال الدین که خود بر مسند پدر تکیه زده بود، دسا ارادت به این شاگرد پیش کسوت پدر داد و برهان الدین هم به حرمت حق استاد ، فرزند وی جلال الدین را تحت ارشاد و تربیت خوی درآوردو او را به حلب و دمشق فرستاد تا اندوخته های بیشتری فراهم آورد و خود هم اندک اندک وی را با معارف صوفیه و مراحل سیر و سلوک آشنا کرد.

برهان الدین به سال 638 هـ . درگذشت و جلال الدین از همدمی با آن مرشد پیر هم محروم ماند . در همان حال ، حوزه ی درس و وعظ او رونق فراوان یافته بود .در سال 642 هـ . حادثه ای شگرفت در زندگی مولانا روی داد ،در آن سال مردی ژولیده موی و شوریده سر موسوم به شمس تبریزی که از بسیاری سفر و بی قراری که داشت وی را شمس برنده و آفاقی ( به معنی هر جا گرد ) نیز می گفتند . گذارش به قونیه افتاد . آشنایی با شمس ، به یک باره سرنوشت و درس و وعظ و مریدان و شاگردان جلال الدین را دگرگون کرد .

صحبت این درویش بی سر و سامان چنان انقلابی در روح مولانا پدید آورد که درس ووعظ را کنار گذاشت و یک باره دل به هم نشینی و همدمی وی تسیلم کرد . مولانا ساعت ها و روزها با شمس در خلوت بود و عوض هرکاری ، به سماع و وجدو حال می پرداخت . این امر سبب ناخشنودی وخشم مریدان و حتی خانواده مولانا شد . مریدو مراد را سرزنش ها کردند و به ویژه شمس را جادوگر خواندند و به هلاک تهدید کردند تا آنجا که وی به ناچار قونیه را ترک گفت وبه دمشق رفت اما غیبت شمس از قونیه چندانی به درازا نکشید ، زیرا مولوی ، سلطان ولد ، پسر خویش را از پی او فرستاد تا وی را به قونیه بازآورد . این بار ، مریدان در پی آزار و هلاک او برآمدند . شمس از قونیه دل برکند و از آن شهر برفت و دیگر کس ازوی نشانی نیافت.مولانا تا پایان عمر از دیدار با شمس ناامید نشد و حتی دوبار به طلب او عزم دیار شام کرد .

باری ، غیبت ناگهانی شمس نه تها مولوی را به جای اول خود باز نیاورد ، بلکه بیش از پیش وی را به دنیای عشق و هیجان کشانید و بر خلاف انتظار مریدان ، او خود رایک باره تسلیم وجد و سماع کرد و غزلهای شورانگیز و پر ذوق و حالی سرود که مجموع آنها به نام « دیوان کبیر یا کلیات شمس تبریزی » نام بردار گشته است .

پس از غیبت شمس ، مولوی ، بی قرار به دنبال گمشده ی خویش بود. چیزی نگذشت که صلاح الدین زرکوب ، مرید پیر و عامی و نه چندان فرهیخته ای او که در قونیه دکان زرگری ذداشت ،دل وی را ربود. مولانا با وجود ناخشنودی مریدان ، زرکوب را نایب و خلیفه ی خویش کرد و دختر او ، فاطمه خاتون را به عقد ازدواج پسر خود ، سلطان ولد ، درآورد و به مبارکی این پیوند غزلهای آبداری سرود. مریدان این بار نیز رنجیده خاطر می بودند و حتی یک بار در پی قتل صلاح الدین برآمدند اما مولانا تواضع و تکریم خود را به وی بیش تر کرد . پس از مرگ صلاح الدین به سال 658 هجری ، مولوی به جای او حسام الدین چلبی ، یکی ازجوان مردان کرد نژاد ارومیه را که در سلک مریدان وی بود ، به دوستی و مصاحبت خود برگزید . انی بار


دانلود با لینک مستقیم


مولوی

دانلود تحقیق توبه و جایگاه بلند آن در عرفان

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق توبه و جایگاه بلند آن در عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق توبه و جایگاه بلند آن در عرفان


دانلود تحقیق توبه و جایگاه بلند آن در عرفان

دسته بندی :  علوم انسانی _ معارف اسلامی و دینی ، مذهبی

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

توبه و جایگاه بلند آن در عرفان یکى‏از مباحث مهم درعرفان عملى و مقامات‏العارفین توبه است.
توبه گرچه در نظر مفسران، علماى علم‏اخلاق، متکلمان و محدثان از جایگاهى بلند و ارزشى والا برخوردار است اما عارفان و صوفیان توجه‏اى خاص و عنایتى ویژه به آن مبذول داشته‏اند.
سیرى اجمالى در آثار مشایخ بزرگ به وضوح نشانگر این معنى است.
از آثار ارزشمند آنان چنین بدست مى‏آید که تقریبا همه اینها توبه را از مهمترین مقامهاى سالک راه حق مى‏دانسته‏اند.
بعنوان نمونه در آثار مختلف پیر هرات از کشف الاسرار گرفته، منازل السائرین و صد میدان و.
.
.
این مطلب با اهمیت‏خاصى طرح شده است.
محیى‏الدین عربى، چهره برجسته عرفان اسلامى باب مفصلى را در دایرة‏المعارف بزرگ خود(الفتوحات المکیه) (۲) به این امر اختصاص داده است.
نجم‏الدین رازى در «مرصادالعباد» دو مبحث‏بسیار مهم در این مورد دارد.
مولوى افزون بر طرح مسئله توبه در «مثنوى معنوى‏» به مناسبتهاى مختلفى، توبه نصوح را بطور جالب، جامع و مشروح بیان فرموده است.
بلبل گلستان شعر و عرفان، حافظ شیرازى در حد قابل توجهى مسئله را مدنظر داشته و در سى و دو بیت از دیوان خود به بیان توبه پرداخته است، ابن فارض شبسترى، و نسفى هر کدام بنوبه خود بر اهمیت این موضوع اصرار ورزیده‏اند.
ما بعنوان نمونه سخنى از خواجه عبدالله انصارى را در ارزش والاى توبه نقل مى‏کنیم: «.
.
.
توبه نشان راه است، و سالار بار، و کلید گنج، و شفیع وصال، و میانجى بزرگ و شرط قبول و سر همه شادى.
» از نشانه‏هاى اهمیت توبه، تاریخ دیرینه آن است; زندگى آدم ابوالبشر در این ناسوت خاکى با آن آغاز مى‏شود، پیام آوران بزرگى همانند ابراهیم، اسماعیل، یونس، موسى و پیامبر بزرگ اسلام - صلى‏الله علیه وآله - هموار در حال توبه و در طلب توبه الهى بوده‏اند.
امیرالمومنین على‏ابن ابى طالب - علیه‏السلام - که همه صوفیان و عارفان بوجودش افتخار مى‏کنند و وى را مرشد مرشدان و.
.
.
مى‏دانند - و فرزندان معصومش - بویژه امام زین‏العابدین - علیه‏السلام - رهنمودهایشان و خصوصا نیایشهایشان مملو از توبه و استغفار است و سلوک معنوى بسیارى از ستاره‏هاى درخشان آسمان عشق و عرفان مانند رابعه عدویه، ابراهیم‏بن ادهم و فضیل عیاض و.
.
.
با توبه آغاز مى‏گردد و بسیارى از عارفان بزرگ آن را نخستین گام سالک در راه سازندگى مى‏دانند.
از دیدگاه قرآن هم که بى‏گمان از مهمترین منابع عرفان است، دهها آیه به این امر خطیر اختصاص داده شده است، واژه «توبه‏» و مشتقاتش نود و دو بار و «استغفار» و مشتقاتش چهل و پنج مرتبه در کتاب خداى عزوجل استعمال شده است.
افزون بر اینکه در آیات متعدد و مختلف دیگر هم بدون ذکرى از این واژه‏ها این مسئله مطرح شده است.
مفسران کتاب خدا نیز با عنایتى خاص به شرح و بسط و تفصیل معناى این واژه ک

تعداد صفحات : 52 صفحه

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق توبه و جایگاه بلند آن در عرفان

دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)


دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :51

 

بخشی از متن مقاله

مقدمه

توحید عرفان به معنی وحدت وجود موجود است ،که براساس آن تنهایک حقیقت وجود واقعی دارد و پدیده های دگر همه مظاهر و  تعنیات آن حقیقت اند و با این حساب باید همه چیز خدا ، و خدا همه چیز بوده باشد . عارف کسی است که حق را درهمه چیز می بیند بلکه آن را عین همه چیز می داند و نیز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست  الوهی است .

درمکتب عرفان عشق و جذبه نیروی حاکم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همین جاذبه عشق  ساری غیر مرئی است که عالم هستی را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پیوسته است به طوریکه اگر در این پیوستگی و به هم بستگی سستی و خللی روی دهد رشته هستی گسیخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .

دور گردن ها ز موج عشق دان                              گر نبودی عشق بفسردی جهان

کی جمادی محو گشتی ، در نبات                            کی فدای روح گشتی ، نامیات

برای بیان این عشق تنها می توان این عبارت را بیان کرد

گفتم دل و جان برسرکارت کردم                            هرچیزکه داشتم نثارت کردم

گفتا ، توکه باشی که کنی یا نکنی                            این من بودم که بیقرارت کردم

عرفا نسبت به پیروان ادیان و مذاهب دیگر  همیشه به دیده اغماض می نگریستند و معتقد بودند که معنی یکی است هرچند که عبارتهامختلف باشند و جانانه کعبه و بتخانه یکی است و حرم و دیر سبحه و پیمانه چندان فرقی ندارند در صورتی که اهل هر دین و مذهب یکی از اساسی ترین مسائل اعتقادی اش حقانیت دین و مذهب خاص خود و بطلان تمام ادیان و مذاهب دیگربود .

ابن عربی از عرفای قرن 6* می گوید «‌مبادا که تنها بعقیده ای خاص پایبند بوده و عقاید دیگر را کفر بدانی که در این صورت زیان می بری و بلکه علم به حیقیقت مسئله را از دست خواهی داد پس باطن خود را هیولا و ماده تمامی صورتهای اعتقادی بگردان از آن جهت که خدای تعالی برترو والاتر از آن است که در انحصار عقیده خاص واقع شود.»

عرفان نیز نمیتوانسته از تأثیر اسلام برکنار باشد در واقع زندگی و حالات و کمالات ومناجات رسول اکرم سرشار از شور و هیجان معنوی و مملو از بشارات عرفانی است . دعاهای رسول اکرم (ص) فراوان مورد استشهاد و استناد عرفا قرارگرفته است .

امیر المومنین علی(ع) که اکثریت قریب به اتفاق اهل عرفاو تصوف سلسله های خود را به ایشان می رسانند کلماتش الهام بخش معنویت و معرفت است .

دعاهای اسلامی مخصوصاً دعاهای شیعی گنجینه ای از معارف اسلامی است از قبیل دعای کمیل ، دعای ابو حمزة‌ثمالی ، مناجات شعبانیه ، دعاهای صحیفه سجادیه عالیترین اندیشه های معنوی در این دعاها است .آیا با وجود این همه منابع جای این است که ما در جستجوی یک منبع خارجی باشیم ؟ مستشرقین در جستجوی منبعی غیر از اسلام هستند که الهام بخش معنویت های عرفانی باشد و دریای عظیم را نادیده می گیرند .

  در نهایت به بررسی اجمالی موارد زیر می پردازیم

  1. علم عرفان
  2. بررسی ارزش و اصالت عرفان اسلامی
  3. ارتباط تصوف و اسلام*
  4. ارتباط تصوف و عرفان اسلامی

 

عرفان و تصوف

یکی از علومی که در دامن فرهنگ اسلامی زاده شد و رشد یافت . تکامل پیدا کرد علم عرفان است . درباره عرفان از دو جنبه می توان بحث و تحقیق کرد : یکی از جنبه اجتماعی و دیگر از جنبه فرهنگی .

عرفان با سایر طبقات فرهنگی اسلامی از قبیل مفسرین . محدثین فقها ، متکلمین ، فلاسفه ادبا . شعرا … یک تفاوت مهم  دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقه فرهنگی هستند و علمی به نام عرفان بوجود آوردند و دانشمندان بزرگی در میان آنها ظهور کردند و کتب مهمی تالیف کردند . یک فرقه اجتماعی در جهان اسلام بوجود آوردند با مختصاتی مخصوص به خود . بر خلاف سایر طبقات فرهنگی از قبیل فقها و حکما و غیره که صرفا طبقه ای فرهنگی هستند و یک فرقه مجزا از یکدیگر به شمار نمی روند .

اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگی یاد شوند با عنوان « عرفا » و هر گاه با عنوان اجتماعی شا ن یاد شوند غالبا با عنوان « متصوفه » یاد می شوند .

عرفا و متصوفه هر چند یک انشعاب مذهبی دراسلام تلقی نمی شوند و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ، در عین حال یک گروه وابسته و بهم پیوسته اجتماعی هستند . یک سلسله افکار و اندیشه ها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشیدنها و احیانا آرایش سر و صورت و سکوت در خانقاهها و غیره به آنها به عنوان یک فرقه مخصوص فرهنگی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و می دهد .

 البته همواره - خصوصا در میان شیعه - عرفایی بوده و هستند که هیچ امتیاز ظاهری با دیگران ندارند و در عین حال عمیقا اهل سیر و سلوک عرفانی می باشند . و در حقیقت عرفانی حقیقی این طبقه اند ، نه گروههایی که صدها اداب از خود ایجاد کرده و بدعتها ایجاد کرده اند .

ما دراین درسها که درباره کلیات علوم اسلامی بحث می کنیم به جنبه تصوف عرفان کاری نداریم ، فقط از جنبه فرهنگی وارد بحث می شویم ، یعنی به عرفان به عنوان یک علم و یک شاخه از شاخه های فرهنگ اسلامی نظر داریم نه به  عنوان یک روش و طریقه که فرقه اجتماعی پیرو آن هستند .

اگر بخواهیم از جنبه اجتماعی وارد بحث شویم ناچار باید این فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفی ، مفید یا مضری که در جامعه اسلامی داشته است . فعل و انفعالهایی که میان این فرقه را از نظر علل و منشا و از نظر نقش مثبت و منفی ، مفید یا مضری کگه در جامعه اسلامی داشته است فعل و انفعالهایی که میان این فرقه و سایر فرق اسلامی رخ داده است رنگی به معارف ا سلامی داده است ، تاثیری که در نشر اسلام در جهان داشته است مورد بحث قرار دهیم . ما فعلا به این مطالاب کاری نداریم . بحث ما فقط درباره عرفان به عنوان یک علم و یک بخش فرهنگی است .

عرفان به عنوان یک دستگاه علمی و فرهنگی دارای دو بخش است : بخش عملی و بخش نظری .

بخش عملی عبارت است از ”ان قسمت که روابط و وظایف انسان را با خودش و با جهان و با خدا بیان می کند و توضیح می دهد .

عرفان در این بخش ماننند اخلاق است ، یعنی یک علم عملی است با تفاوتی که بعدا بیان می شود .

این بخش از عرفان علم « سیر و سلوک » نامیده می شود . در این بخش از عرفان توضیح داده می شود که « سالک » برای اینکه به قله انسانیت یعنی توحید برسد از کجا باید آغاز کند و چه منازل و مراحلی را باید طی کند و در منازل بین راه چه احوالی برای او رخ دهد و چه .ارداتی بر او وارد می شود و البته همه این مراحل و منازل باید با اشراف و مراقبتهای یک انسان کامل و پخته که قبلا این راه را طی کرده و از رسم و راه منزلتها ، آگاه است صورت گیرید و اگر همت انسان کاملی بدرقه راه نباشد خطر گمراهی است .

عرفا از انسان کاملی که ضرورتا باید همراه نو سفران باشد گاهی به طایر قدس و گاهی به خضر تعبیر می کنند .

همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس                            که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

ترک این مرحله بی همرهی خضر مکن                       ظلمات است بترس از خطر گمراهی

البته توحیدی که از نظر عارف ، قله منیع انسانیت به شمار می رود و آخرین مقصد سیر و سلوک عارف است . با توحید مردم عامی و حتی با توحید فیلسوف ، یعنی اینکه واجب الوجود یکی است نه بیشتر ، از زمین تا آسمان متفاوت است .

توحید عارف یعنی موجود حقیقی منحصر به خداست ، جز خدا هر چه هست نمود است نه بود . توحید عارف یعنی جز خدا هیچ نیست

توحید عارف یعنی طی کردن و رسیدن به مرحله جز خدا هیچ ندیدن .

این مرحله از توحید را مخالفان عرفا تایید نمی کنند و احیانا آن را کفر و الحاد می خواننند ، ولی عرفا معتقدند که توحید حقیقی همین است    ، سایر مراحل توحید خالی از شرک نیست . از نظر عرفا رسیدن به این مرحله کار عقل و اندیشه نیست کار دل و مجاهده و سیر و سلوک و تصفیه و تذهیب نفس است .

به هر حال این بخش عرفان بخش عملی عرفان است ، از این نظر مانند علم اخلاق است که درباره چه باید کرد ها بحث می کند با این تفاوت که :

اولا عرفان درباره روابط انسان با خودش و با جهان و با خدا بحث می کند و عمده نظرش درباره روابط انسان با خدا است و حال آنکه همه سیستمهای اخلاقی ضرورتی نمی بینند که درباره روابط انسان با خدا بحث کنند ، فقط سیستمهای اخلاقی مذهبی این جهت را مورد عنایت و توجه قرار می دهند .

ثانیا سیر و سلوک عرفانی - همچنانکه از مفهوم این دو کلمه پیدا است پویا و متحرک است ، بر خلاف اخلاق که ساکن است . یعنی در عرفان سخن از نقطه آغاز است و از مقصدی و از منازل و مراحلی که بترتیتب سالک باید طی کند تا به سر منزل نهایی برسد . از نظر عارف واقعا بدوه هیچ شاعبه مجاز برای انسان صراط وجود دارد و آن صراط را باید بپیماید و مرحله به مرحله و منزل به منزل طی نماید و رسیدن به منزل بعدی بدون گذر کردن از منزل قبلی نا ممکن است لهذا از نظر عارف ، روح بشر مانند یک گیاه و یا یک کودک است و کمالش در نمو و رشدی است که طبق نظام مخصوص باید صورت گیرد ولی در اخلاق صرفا سخن از یک سلسله فضائل است از قبیل ، راستی ، دوستی ، عدالت ، عفت ، انصاف ، احسان ، ایثار و غیره که روح باید به آن مزین و متجلی گردد . از نظر اخلاق روح انسان مانند خانه ای است که باید با یک سلسله زیور ها و زینتها و نقاشیها مزین گردد ، بدون اینکه ترتیبی در کار باشد که از کجا آغاز شود   و به کجا انتها یابد   مثلا از سقف شروع شود یا از دیوار ها یا از کدام دیو.ار ، از بالای دیوار یا از پایین  .

رد عرفان بر عکس ، عناصر اخلاقی مطرح می شود اما به اصطلاح صورت دیالکتیکی ، یعنی متحرک و پویا .

ثالثا عناصر روحی اخلاقی محدود است به معانی و مفاهیمی که آن را می شناسند . ، اما عناصر روحی عرفانی بسی وسیعتر و گسترد ه تر است .

در سیر و سلوک عرفانی از یک سلسله احوال و واردات قبلی سخن می رود که منحصرا به یک سالک راه در خلال مجاهدات و طی طریقها دست می دهد و مردم دیگر از این احوال و واردات بی بهره اند .

بخش دیگر عرفان مربوط است به تفسیر هستی یعنی تفسیر خدا و جهان و انسان . عرفان در این بخش مانند فلسفه است و می خواهد هستی را تفسیر نماید ، بر خلاف بخش اول که مانند اخلاق است و می خواهد انسان را تغییر دهد و همچنانکه در بخحش اول ، با اخلاق تفاوتهایی داشت ، رد این بخش با فلسفه تفاوتهایی دارد . در درس بعد این مطالب را توضیح خواهیم داد .

عرفان نظری

اکنون باید به توضیح بخش دوم عرفان یعنی عرفان نظری ، بپردازیم ، عرفان نظری به تفسیر هستی می پردازد ، درباره خدا ، جهان و  انسان بحث می نماید .

عرفان در این بخش خود مانند فلسفه الهی است که در مقام تفسیر و توضیح هستی است . و همچنانکه فلسفه الهی برای خود موضوع ، مبادی و مسائل معرفی می کند ولی البته فلسفه در استدلالات خود تنها به مبادی و اصول عقلی تکیه می کند و عرفان مبادی و اصول به اصطلاح کشفی را مایه استدلال قرار می دهد و آنگاه آنها را با زبان عقل توضیح می دهد.

استدلالت عقلی فلسفی مانند مطالبی است که به زبانی نوشته شده باشند و با همان زبان اصلی مطالعه شود ، ولی استدلالات عرفانی مانند مطالبی است که از زبان دیگر ترجمه شده باشد . یعنی عارف لااقل به ادعای خویش آنچه را که باد دیده دل و با تمام وجود خود شهود کرده است با زبان عقل توضیح می دهد .

تفسیر عرفان از هستی ، و به عبارت دیگر : جهان بینی عرفانی هستی ، با تفسیر فلسفه از هستی تفاوتهای عمیقی دارد .

از نظر فیلسوف الهی هم خدا اصالت دارد و هم غیر خدا ، الا اینکه خدا واجب الوجود و قائم بالذات است و غیر خدا ممکن الوجود و قائم بالغیر و معلول واجب الوجود ولی از نظر عارف غیر خدا به عنوان اشیایی که در برابر خدا قرار گرفته باشند ، هر چند معلول او باشند ، وجود ندارد ، بلکه وجود خداوند همه اشیاء را در بر گرفته است ، یعنی همه اشیائ اسماء و صفات و شوؤن و تجلیات خداوندند ، نه اموری در برابر او .

نوع بینش فیلسوف با عارف متفاوت است فیلسوف می خواهد جهان را فهم کند ، یعنی می خواهد تصویری صحیح  و نسبتا جامع و کامل از جهان از ذهن خود داشته باشد ، از نظر فیلسوف حد اعلای کمال انسان به اینست که جهان را آنچنانکه هست باعقل خود دریابد به طوری که جهان در وجود او وجود عقلانی بیابد و او جهانی شود عقلانی لهذا در تعریف فلسفه گفته شده ا ست :

صیروره الانسان عالما عقلیا مضاهیاللعالم العینی  فیلسوفی عبارت است از اینکه انسان جهانی بشود عقلی شبیه جهان عینی و لی عارف به عقل و فهم کاری ندارد عارف می خواهد به کنه  و حقیقت هستی که خدا است برسد و متصل گردد و آن را شهود نماید .

از نظر عارف کمال انسان به این نیست که صرفا در ذهن خود تصویری از هستی داشته باشد ، بلکه به اینست که با قدم سیر و سلوک به اصلی که از آنجا آمده است باز گردد و دوری و فاصله را با ذات حق از بین ببرد و در بساط قرب ز خود فانی و به او باقی گردد .

ابزار فیلسوف عقل و منطق و استدلال است ولی ابزرا کار عارف دل و مجاهده و تصفیه و تهذیب و حرکت .و تکاپو در باطن است . بعدا آنجا که درباره جهان بینی عرفانی بحث خواهیم کرد ، تفاوت آن با جهان بینی فلسفی روشن خواهد گشت .

عرفان و اسلام

عرفان هم در بخش علمی و هم د بخش نظری با دین مقدس اسلام تماس و اصطکاک پیدا می کند زیرا اسلام مانند هر دین و مذهب دیگر روابط انسان را با خدا و جهان و خودش بیان کرده و هم به تفسیر و توضیح هستی پرداخته است . قهرا اینجا این مساله پیدا می شود که میان آنچه عرفان عرضه می دارد با آنچه اسلام بیان کرده است چه نسبتی برقرار است .

البته عرفای اسلامی هرگز مدعی نیستند که سختی ماورائ اسلام دارند و از چنین نسبتی سخت تبری می جویند برعکس آنها مدعی هستند که حقایق اسلامی را بهتر از دیگران کشف کرده اند و مسلمان واقعی آنها می باشند عرفا در بخش عملی و چه در بخش نظری همواره به کتاب و سنت و سیرت نبوی و ائمه و اکابر صحابه استناد می کنند .

ولی دیگران درباره آنها نظریهع های دیگری دارند و ما به ترتیب آن نظریه ها را ذکر می کنیم .

الف - نظریه گروهی از محدثان و فقهائ اسلامی - به عقیده این گروه عرفا عملا پایبند به اسلام نیستند و استناد آنها به کتاب و سنت صرفا عوامفریبی و برای جلب قلوب مسلمانان ا ست و عرفان اساسا ربطی به انسان ندارد .

ب- نظریه گروهی از متجددان عصر حاضر این گروه که با اسلام میانه خوبی ندارند و از هر چیزی که بوی اباحیت بدهد و بتوان آنرا به عنوان نهضت و قیامی در گذشته علیه اسلام و مقررات اسلامی قلمداد کرد به شدت استقبال می کند مانند گروه اول معتقدند که عرفا عملا ایمان و اعتقادی به اسلام ندارند بلکه  عرفان و تصوف نهضتی بوده از ناحیه ملل غیر عرب بر ضد اسلام و عرب در زیر سرپوشی از معنویت .

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره عرفان (علوم انسانی)

عرفان عملی- 10 دوره نمونه سوال + پاسخنامه

اختصاصی از ژیکو عرفان عملی- 10 دوره نمونه سوال + پاسخنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نیمسال اول 89-88
نیمسال دوم 89-88
نیمسال اول 90-89
نیمسال دوم 90-89 همراه با جواب تستی
نیمسال اول 91-90
نیمسال دوم 91-90 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 92-91 همراه با جواب تستی
تابستان 92 همراه با جواب تستی
نیمسال اول 93-92 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 94-93 همراه با جواب تستی


دانلود با لینک مستقیم


عرفان عملی- 10 دوره نمونه سوال + پاسخنامه