ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد قتل 78 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد قتل 78 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 98

 

پیشگفتار

شروع به جرم به عنوان مفهومی جدید، در یکی یا دو قرن اخیر شکل گرفته و به عنوان نهادی جدید و مستقل در حقوق کیفری امروز مطرح گردیده است. در گذشته آنچه که از اهمیت برخوردار بود، صرف ارتکاب جرم بود؛ به عبارتی، جرم یا ارتکاب می یافت و یا ارتکاب پیدا نمی کرد و در صورت اخیر، مجازاتی هم بر کسی که نتوانسته بود فعل مجرمانه خویش را به اتمام برساند، بار نمی گردید؛ اما، بتدریج مفهوم نظم عمومی به عنوان ملاک تعیین جرایم و مجازاتها مورد توجه جوامع مختلف قرار گرفت؛ به گونه ای که امروزه هر عملی که بتواند مراتب اخلال در نظم عمومی جامعه را فراهم نماید، از لحاظ اصول و قواعد حاکم بر حقوق کیفری قابلیت جرم انگاری، تعقیب و مجازات را دارد که شروع به جرم نیز به عنوان مفهومی جدید یکی از این موارد است.

از نظر قانونی در کشور ایران، شروع به جرم در قانون سال 1304 و قانون مجازات عمومی سال 1352، مورد توجه مقنن قرار گرفته بود و به عبارتی، شروع به جرم در جنایات، خود به عنوان جرمی مستقل، قابلیت تعقیب و مجازات داشت و در امور جنحه نیز وفق ماده (23) این قانون، منوط به تصریح در قانون گردیده بود، که این معنا تا سال 1362؛ یعنی، تا زمان تصویب قانون راجع به مجازات اسلامی به قوت خود باقی بود، اما پس از آن با تصویب ماده (15) قانون راجع به مجازات اسلامی، عنوان مستقل شروع به جرم مخدوش گردید و مقنن آن را به عنوان جرمی مستقل واجد تعقیب و مجازات ندانست و تنها در صورتی امکان تعقیب و مجازات فردی که شروع به ارتکاب جرمی کرده بود وجود داشت که عملیات و اقداماتی را که وی در راستای ارتکاب جرم مورد نظر خویش انجام می داد، واجد عنوان مستقل مجرمانه باشد. در سال 1370 نیز که قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید، مقنن مجدداً از همین رویه پیروی نمود؛ لذا در حال حاضر از نظر قانونی، اصل بر عدم جرم بودن شروع به جرم محسوب است مگر در مواردی که مقنن خلاف آن را تصریح نموده باشد، همچون موارد شروع به کلاهبرداری و یا اینکه همان اندازه از عملیات اجرایی، خود واجد عنوان مستقل مجرمانه باشد که در صورت اخیر، تعقیب و مجازات مرتکب به اعتبار ارتکاب شروع به جرمی که ناتمام مانده نخواهد بود، بلکه به اعتبار ارتکاب جرم تامی خواهد بود که مرتکب در راستای وصول به نتیجه جرم مورد نظر خویش انجام داده است.

با توجه به مراتب مذکور، شروع به قتل عمدی نیز علی رغم اهمیت موضوع به لحاظ اخلال در نظم عمومی، از نظر قانونی غیر قابل تعقیب و مجازات می نمود؛ چرا که، به عنوان مثال در مواردی که فردی به قصد سلب حیات از مجنی علیه مبادرت به پرتاب کردن وی در آب می نمود و یا اینکه با ریختن سم در غذای او قصد ازهاق نفس از وی را داشت؛ ولی از مجنی علیه به عللی خارج از اراده مرتکب سلب حیات نمی گردید، از نظر قانونی غیر قابل تعقیب و مجازات بود؛ چرا که صرف در آب انداختن کسی یا سم دادن به غیر، از نظر قانونی جرم تلقی نمی گردید تا مرتکب آن قابل تعقیب و مجازات باشد. نهایتاً در سال 1375، مقنن با تصویب ماده (613) ق.م.ا، شروع به قتل عمد را به عنوان جرمی مستقل مورد توجه قرار داد و آن را واجد عنوان مستقل مجرمانه دانست که ما در این مقوله، به بررسی ماده مذکور و مسئله مجازات مندرج در این ماده با توجه به مصادیق قابل فرض آن می پردازیم.

مقدمه

قتل بزرگترین تعرض به تمامیت جسمانی اشخاص است که خود دارای انواعی است و بر اساس عنصر روانی شدت و خفت آن مشخص میگردد. قتل در قانون مجازات اسلامی به مواردی همچون قتل، عمد (بند الف م 206) قتل در حکم عمد (بند ب و ج م 206) قتل خطا شبیه عمد (بند ب م 295) قتل خطای محض (بند الف م 295) قتل در حکم شبه عمد (تبصره 2 ماده 295) قتل در حکم خطای محض (تبصره 1 م 295) قتل غیرعمد (م 616-م 714) قتل در اثنای منازعه (م 615 ق م ا) تقسیم میگردد که در حقوق جزای فرانسه به قتل عمد ضرب و جرح منتهی به فوت ، و قتل غیرعمد تقسیم میگردد. در میان موارد فوق‌الذکر قتل عمد شدیدترین آنهاست که در حقوق جزای ایران به مصادیقی همچون قتل عمدی محض ، قتل در حکم عمد و قتل در اثنای منازعه و در فرانسه به قتل عمدی ساده و قتل عمدی مشدده تقسیم می‌گردد. که در بر گیرنده مواردی از قبیل: مسمومیت منجر به مرگ ، قتل سبق تصمیم قتل مستخدمین دولت ، قتل در اثر احراق عمدی، قتل توام با جنایت یا جنحه دیگر و قتل اولیا است . مواد از قتل عمدی محض (قتل با سونیت مسلم) آن است که جانی با قصد سلب حیات از مجنی علیه (ازهاق روح) بوسیله فعل غالبا یا نادرا کشنده سبب قتل مجنی علیه گردد. برای تحقق قتل عمدی محض سونیت خاص و عام تواما الزامی است . قتل در حکمم عمد نوع اول (ارتکاب قتل با فعل قتاله مطلق) زمانی ارتکاب مییابد که جانبی بدون قصد با ارتکاب فعل نوعا کشنده مطلق مباشر تا با تسبیباسبب قتل دیگری گردد. و هرگاه جانی بدون قصد قتل با ارتکاب فعل قتاله نسبی سبب قتل دیگری گردد قتل در حکم نوع دوم (ارتکاب قتل با فعل قتاله نسبی) تحقق یافته است . مصداق دیگر قتل عمدی محض در حقوق ایران قتل در اثنای منازعه است که میتواند ماهیتا مشمول یکی از موارد فوق‌الذکر گردد ولی بعلت ارتکاب در شرایط خاص مجازات آن تشدید میگردد. مجازات قتل عمدی در حقوق جزای ایران قصاص نفس است . اما در حقوق جزای فرانسه مجازات قتل عمدی ساده (هیجانی) سی سال حبس جنایی و مجازات قتل عمدی مشدده حبس جنابی دائمی است .

تعریف جرم

در قانون مجازات اسلامی و به طور کلی در هیچ یک از مقررات کیفری گذشته، تعریفی از شروع به جرم به عمل نیامده و مقنن تنها به تشریح مسئله شروع به جرم بسنده کرده است. در همین راستا، از شروع به قتل عمدی نیز تعریفی دقیق و مشخص در قوانین مدونه صورت نگرفته و لذا ارائه تعریفی مناسب از شروع به قتل عمدی، تا اندازه ای دشوار به نظر می رسد، مع ذالک تعریفی را که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد قتل 78 ص

نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص

اختصاصی از ژیکو نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

پیشگفتار

 

تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به ‏عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگـراست. این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فــراهم‏ نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان ‏براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه علیهم السلام بوده است و آن بزرگواران ‏در تمام صحنه‏هاى زندگـى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مى‏دادند و براى تحقق آن از شیوه‏هاى خاص بهره مى‏گرفتندکه به نظر مى‏رسد از مهمترین شیوه‏ها، دو شیوه (ذکر و دعا) است‏ و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مى‏شود اما از آنجا که درتربیت معنوى عنصرى کلیدى و مهم است از آن به عنوان یک شیوه ‏جداگانه یاد مى‏کنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این ‏دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند.

ذکر و یاد خدا

ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت ‏به خداوند است و گاهى‏ در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مى‏شود. نقش بسیار مهمى درتربیت ‏بعد معنوى انسان دارد. ابن

قداح از امام صادق(ع) نقل ‏کرده که «پدرم (امام باقر(ع)) بسیار یاد خدا مى‏نمود، همـراه‏ او راه مى‏رفتم او را در حال ذکرمى‏دیدم با او غذا مى‏خوردم او را درحال یادخداوند مى‏دیدم، با مردم سخن مى‏گفت و این کار او را از یاد خدا غافل نمى‏کرد. من مشاهده مى‏کردم که زبان او مدام ‏در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مى‏نمود وما را به ذکر و یاد خـدا امر مى‏فرمود و این کار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آمـوخته بود به ‏خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امرمى‏نمودند.» ایـن حدیث در بردارنده دو نکته مهم است. نخست آن که بر مطابقت ‏گفتار با عمل حضــرت دلالت دارد و نشان مى‏دهد که امام ابتدا خود عمل مى‏نمودند و از ذکر گفتن غافل نمـى‏شدند و بعد فرزندانشان را به ذکر و یاد خدا امر مى‏نمودند. نکته دوم آن که نباید فرزندان‏ را به حال خودشان رها کرد بلکه مى‏بایست ضمن حفظ آزادى حساب‏ شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به ‏انجام کار نیک مشغول نمود.

دعا

دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت ‏بعد معنوى ‏انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مى‏کند و در پرتـو آن جان خود را از چشمه معـرفت و محبت ‏سیراب‏ مى‏گرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مساله‏اى پدرم را محزون مى‏کرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مى‏نمود. آنگاه خود دعـا مى‏کردند و آنها آمین مى‏گفتند.» همچنین برید بن معاویه عجلــى نقل مى‏کند:«هــرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلـى جمع مى‏نمودند و این چنین دعا مى‏کردند «اللهم انى استودعک ‏نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم ‏احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنا نعمتک ولا تغیرما بنا من عافیتک و فضلک‏.» پرودگارا خــود و اهلـم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تـو سپرده‏ام، پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جـوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضیلت را نسبت ‏به ما تغییر مده.‏»

از دو حدیث‏ بیان شده‏ معلوم مى‏شود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مى‏گردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مى‏داد که ‏باید در تنهایى و هنگام مشکلات بر خداوند توکل نمود و تنها از او در خواست کمک نمود.

 

حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.

حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.


دانلود با لینک مستقیم


نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص

تحقیق درمورد حجاب 37 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد حجاب 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

پیشگفتار

ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمائی‏ نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است

اگر مشکلی در رهنمائی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبرو شدن با او با منطق و زبان خودش است . و در اینوقت است که هر کسی احساس می‏کند این نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر می‏رسد ، لجوج نیست‏ ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد

هدف نویسنده و همچنین هدف گروه روشنفکر و متدین انجمن اسلامی پزشکان‏ از طرح و بحث و نشر " مسأله حجاب " اینست که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوط به زن وسیله‏ای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه‏ بیندازند . بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمائی نمی‏شود این تبلیغات آثار شوم خود را می‏بخشد

این بنده خدا را سپاسگزار است که احساس می‏کند فعالیتهای قلمی ناقابل‏ او در این میدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب ، اثر نیک‏ محسوسی داشته است . تا آنجا که اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی‏ در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح‏ متجدد عملا در وضع خود تجدید نظر کرده‏اند

بدون شک پدیده " برهنگی " بیماری عصر ما است . دیر یا زود این‏ پدیده به عنوان یک " بیماری " شناخته خواهد شد . فرضا ما کورکورانه از غرب تقلید کنیم ، خود پیشتازان غربی ماهیت این پدیده را اعلام خواهند کرد . ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشینیم می‏ترسم خیلی دیر شده باشد . اگر می‏خواهید ببینید کار برهنگی در غرب به کجا رسیده و فریاد چه کسانی‏ را بلند کرده است این قسمت از نامه یکی از هنرپیشگان معروف جهان را به‏ دخترش که به قول خودش چهل سال مردم روی زمین را خندانده است بخوانید

این نامه مثل معروف عامیانه خودمان را به یاد می‏آورد : " عزا چه عزائی‏ است که مرده شوی هم گریه می‏کند "

او پس از آنکه به دخترش اجازه می‏دهد " فقط به خاطر هنر می‏توان لخت‏ و عریان به روی صحنه رفت " و تأکید می‏کند که این لختی منحصرا در روی‏ صحنه و برای ضرورت هنر باشد ، می‏نویسد :

" . . . برهنگی بیماری عصر ما است . من پیرمردم و شاید حرفهای‏ خنده‏آور بزنم . اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح‏ عریانش را دوست می‏داری . بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده‏ سال پیش باشد ، مال دوران پوشیدگی . نترس این ده سال ترا پیرتر نخواهد کرد . به هر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختی‏ها بشوی . . "

نویسنده این نامه به داشتن بعضی افکار انسانی معروف است . این سخنان وی نشانه دیگری است از بهره‏مند بودن او از برخی افکار انسانی همانطور که در مقدمه چاپ اول این کتاب به اطلاع خوانندگان محترم رسید ، محتوای اصلی و اولی این کتاب ، یک سلسله بحثها و درسها بوده است که‏ در جلسات انجمن اسلامی پزشکان القا شده است و پس از استخراج از ضبط صوت و تنظیم و اصلاح عبارات و اضافه برخی از مطالب به صورت کتاب در آمده است .

در چاپ دوم ، تجدید نظرهائی نسبت به چاپ اول به عمل آمد و در مقدمه‏ آن چاپ متذکر شدیم که در تجدید نظر هیچ مطلبی حذف نگردید بلکه یک‏ سلسله مطالب اضافه شد . مطالب اضافی غالبا مطلب مستقلی نیست ، تتمیم‏ و تکمیل است برآنچه در چاپ اول بوده و لهذا ضمن فصول کتاب گنجانیده‏ شده است . فقط یک فصل در آخر کتاب تحت عنوان " شرکت زن در مجامع " اضافه شد و البته فصل فتواها که در چاپ اول خیلی به اختصار برگزار شده‏ بود در چاپ دوم تکمیل شد و آنرا نیز در حقیقت یک فصل اضافی باید شمرد

برخی مطالب در چاپ دوم پس و پیش شد ، عبارات در موارد جزئی اصلاح‏ گردید ، مدارک اخبار و احادیث در پاورقیها نشان داده شد ، در آخر کتاب‏ فهرست اعلام اشخاص و کتب و اماکن را اضافه کردیم ، دو فهرست هم یکی‏ برای آیات کریمه قرآن و یکی دیگر برای احادیث و اشعار و کلمات مشهور قرار دادیم . از این رو چاپ دوم از چاپ اول بسی کاملتر و جامعتر از آب‏ در آمد و در حدود یک ثلث بر جلد اول اضافه گشت .

در چاپ سوم اضافات و اصلاحات بسیار ناچیز و مختصری صورت گرفت که قابل ذکر نبود . اکنون که چاپ جدید این کتاب منتشر می‏شود ، یک سلسله تجدید نظرهای دیگری به عمل آمد . این تجدید نظرها نیز همه از نوع اضافات و توضیحات است و کمی هم اصلاحات ، چیزی کم نشده‏ همچنانکه در جوهر مطالب کتاب نیز تغییراتی داده نشده است

مقدمه

لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی‏توان تردید کرد

پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به‏ غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟

چنانکه می‏دانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس‏ ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می‏کنند . قاعده اولی‏ طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت‏ پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟

اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست

درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس‏ شرم نمی‏کنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد

3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام

4 - ایرادها و اشکالها

5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟

آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این‏ معنی دلالت می‏کند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه‏ بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کناره‏گیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست‏ تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسأله‏ای به نام " حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه " پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟

اینها پرسشهائی است که این کتاب بدانها پاسخ می‏گوید

بخش اول تاریخچه حجاب :

1 - آیا در میان ملل دیگر قبل از اسلام حجاب بوده است ؟

2 - وضع حجاب در جاهلیت عرب

3 - حجاب در قوم یهود

4 - حجاب در ایران باستان

5 - حجاب در هند

تاریخچه حجاب

اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏ که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است

تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران باستان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏ وسیله اسلام در عرب پیدا شده است

ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد :

" اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد "

علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است

در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید :

" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏ گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . "

آنگاه چنین می‏گوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد

زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏ آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حجاب 37 ص

دانلود مقاله کامل درباره موسیقی محلی آذربایجان 45 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره موسیقی محلی آذربایجان 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

پیشگفتار

در این تحقیق‌گونه سعی در بدست دادن تعریف ویژه از موسیقی نیست، تنها هدف در سیر تاریخی موسیقی در بخشی از خاک کشور عزیزمان، ایران است. موسیقی آذری که یکی از ابعاد شکل‌دهنده فرهنگ موسیقی ماست، مانند بخش‌های دیگر در دوران‌های مختلف تاریخی دچار افت و خیز بود و فراز و فرودهایی داشته است و با توجه به اینکه هر موسیقی، زبان مشترک بشری است و تاثیرگذار و تاثیرپذیر از سایر فرهنگ‌ها و اینکه توجه داشته باشیم بسیاری از سرزمین‌ها و کشورهای همجوار در روزگاران دور و نزدیک، در محدوده‌ی مرزهای ایران قرار داشته‌اند و هر یک اکنون مستقل هستند و همین دوری و نزدیکی ایجاب می‌کند برای تحقیق در مورد هر یک از ابعاد فرهنگی و اجتماعی بخشی از کشورمان، حوزه‌ای وسیع درداخل و خارج مرزهای کنونی مد نظر قرار گیرد.

ولذا تحقیق در خصوص موسیقی آذری از این قاعده مستثنی نبوده و برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، بایستی موسیقی آذری در بین اقوام و ملل گوناگون که در پیرامون کشور ما به زبان آذری (ترکی) سخن می‌گویند، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد و از تمامی منابع موجود در زمینه‌های فرهنگی و تاریخی مربوط به موسیقی و تاریخ آن برای رسیدن به هدف بهره گرفت، یا به‌طور کلی، تحقیق علمی و پایه‌ای ایجاب می‌کند که ما از کلیه‌ی ابزارها و منابع استفاده کرده و در صورت لزوم با اساتید موسیقی به صورت چهره به چهره صحبت کنیم، سازها و کارکرد آنها را بشناسیم، و تا حدودی با گوشه‌ها، زوایا، پرده‌ها و دستگاه‌ها، ردیف‌ها الحان مختلف آن بخش از موسیقی مورد مطالعه آشنا باشیم و مهمتر از همه، زبان و گویش مورد محاوره را تا حدودی درک کنیم، اما ما در نظر داریم در این تحقیق به موسیقی آذری به عنوان یک موسیقی محلی (فولکلور) نگاه کرده و از این دریچه کوچک و تنها در محدود خاک ایران آن را مورد بازنگری قرار دهیم. زیرا معتقدیم، موسیقی آذری (ترکی) در گستردگی وسیعی از جهان مثل مغولستان، ترکمنستان، ازبکستان، ترکیه و ... رواج داشته و به تبع حوزه جغرافیایی خود، تغییراتی کم و زیاد در آن بوجود آمده است، از این رو همانطور که قبلاً گفته شد، در این تحقیق سعی شده به موسیقی آذربایجان به عنوان یکی موسیقی محلی و فولکلور نگاه کنیم.

امیدواریم هنرمندان این عرصه، مخصوصاً نوازندگان و خوانندگان آذری زبان که در راه پرپیچ و خم هنر موسیقی آذری، ضربات سنگین روزگاران نامساعد را تحمل کرده‌اند و با پایداری و خلاقیت خویش و با فداکاری‌ها و تلخ‌کامی‌ها، عاشقانه در باروری و حفظ این هنر کوشیده‌اند.

بر ما خرده نگیرید و ما در ردیف خشک‌اندیشانی قرار ندهید که در طول تاریخ همواره به این قشر هنرمند تحت عنوان مظاهر شیطانی و عوامل لهو و لعب نگاه کرده و گاهاً آنان را وادار کرده‌اند که با کوله‌باری از محنت و تنهایی و دلتنگی، به خلوتگه عارفانه خویش پناه ببرند و در غبار غربت و فراموشی زمان محو گردند.

تمام کمی کاستی‌های را به حساب کمبود منابع و عدم آشنایی به این هنر بگذارید، ولاغیر.

موسیقی محلی (فولکلور)

همانطور که درمقدمه عنوان شد، نگاه ما به موسیقی آذربایجان، نگاهی است منطقه‌ای و محدود و برای اینکه موضوع کاملاً روشن شود که این تاکید و. اصرار ما چه حوزه‌ای را دربرخواهد گرفت، تعریفی از موسیقی محلی را بیان می‌کنیم:

لغت فولکلور از دو بخش Folk-lore به معنای ( =Folkملت و =Lore علم) تشکیل شده است و بنا به تعریف لغت‌نامه آکسفورد (Oxford) فولکلور یعنی «قصه و عادت و عقاید قدیمی و یا دسته‌ای از مردم (مردم بومی)»، اما به مرور زمان لغت فولکلور وسعت بیشتری را پیدا کرد و جنبه‌های دیگر زندگی توده‌های مردم، از جمله روانشناسی عوام، سنن مردم، موسیقی محلی و ...) دربرگرفت.

ترانه‌های محلی اولین پایه‌ی تجربی موسیقی هر قوم و کشوری بشمار می‌رود. غمها و شادی‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها، قهرمانان و شخصیت‌های برجسته مردم به این موسیقی راه می‌یابند، از این‌رو از ارزش ویژه‌ای برخوردار است، به عبارت دیگر سرمایه‌ی اصلی موسیقی یک کشور یا قوم یا منطقه را می‌توان نغمه‌های بومی و محلی آن کشور دانست. البته این بدان معنی نیست که موسیقی یک مدت نغمه‌های محلی آنست، ولی هیچگاه از آن به دور نیست، زیرا زبان روحیه یک ملت به شمار می‌رود.

در جهان ملت یا نژادی وجود ندارد که از موسیقی محلی بی‌بهره‌مند باشد، حتی دورافتاده‌ترین اقوامی که از هنر، بهره‌ی بسیار کمی برده‌اند، از ترانه‌های محلی (عامیانه) برخوردارند. انسان به همان شیوه‌ای که زبان مادری را می‌آموزد، نغمه‌های بومی و محلی را نیز فرا می‌گیرد و در برابر آن واکنش مثبت نشان می‌دهد و برعکس، در برابر نغمه‌های فرهنگ‌های بیگانه از خود واکنش چندانی نشان نمی‌دهد.

موسیقی، بیانگر و توصیف‌کننده روحیات، ذوق و احساسات هر قوم و ملتی است و از آنجائیکه موقعیت جغرافیایی، شرایط اجتماعی و آداب و رسوم هر قوم و ملت از یکدیگری متفاوت و موسیقی، مترجم تخیلات و از تراوش‌های روحی و ذهنی آنان سرچشمه می‌گیرد، از این‌رو موسیقی اقوام گوناگون از همدیگر متمایز است. همانطور که هر گروه و جمعیتی از بشر برای بیان هدف و مقصود خود به ایجاد زبان و حروف ویژه‌ای مبادرت ورزیده‌اند، که این زبان با زبان گروه دیگر متفاوت است،موسیقی هر قوم و ملتی با موسیقی دیگر اقوام متفاوت است، زیرا موسیقی هر قوم و مردمی، زاده‌ی روحیات و خلقیات و نیز نماینده خواسته‌ها و آرزوها و پدیده‌های گوناگون‌ آنها می‌باشد و این عوامل به اوضاع جغرافیایی، طرز اعتقادات و اندیشه‌ها، آداب و رسوم، دین و مذهب، نیازمندی‌های زندگانی مادی و سوابق تاریخی بستگی دارد.

روی این اصل موسیقی یک قوم، کلیه‌ی این ویژگی‌ها را دربر می‌گیرد و تحت تاثیر آن ساخته می‌شود و بطور کلی، بیانگر فرهنگ و روح یک ملت و قوم می‌باشد و گفتیم شرایط کلی لهجه‌ها و زبان هر قوم با قوم دیگر متفاوت است. پس لحن هر موسیقی بر اساس لهجه‌ی ملت‌ها و هر منطقهِ‌ی خاص، متفاوت است. در کشور ما، لهجه‌ها و زبان‌ها و گویش‌های گوناگون لری، کردی، آذری، بلوچی و ... وجود دارد که هر کدام با لطافت وزیبایی ویژه خود آشکار می‌گردد و از ویژگی‌های مخصوصی برخوردار هستند.

چون موسیقی از ذوق فطری هر قوم و مردمی سرچشمه می‌گیرد و بیان‌کننده عواطف و احساسات آنها می‌باشد، از این‌رو مایه‌های اصلی موسیقی یک کشور را در نغمه‌های محلی و فولکلور آن باید جستجو کرد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره موسیقی محلی آذربایجان 45 ص

هـود (ع)

اختصاصی از ژیکو هـود (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

پیشگفتار

‌راویان ، از نظر قدمت ، اعراب را به سه دسته تقسیم کرده اند :

1 ـ اعراب بائده

2 ـ اعراب عاریه

3 ـ اعراب مستعربه

اعراب عاربه ، اقوام بسیاری بودند که از جمله عاد و ثمود را می توان نام برد. قوم عاد ، از نسل « عادین عوص بن ارم » و قوم ثمود از نسل جابربن ارم بودند . و "ارم" فرزند سام بن نوح است .

سبب نامگذاری ایشان به اعراب بائده ، این است که آنها بر روی زمین ، منقرض گشته است . همچنین قوم ثمود و عاد را به اعراب عاربه ، یعنی اعراب اصیل ، نام می نهند .

راویان ، قوم عاد را به دو دسته تقسیم می کنند : یکی عاد اول و دیگر عاد ثانی .

عاد اول ، از نیرومندترین اقوام روی زمین به شمار می آمده است و قرآن ، بدین موضوع اشارت دارد که : و اهلک عاداً الاولی و ثمود فاما ابقی . نجم 50 ـ 51

خداوند پیامبری به نام "هود" به سوم قوم عاد ، فرستاد .

از قرآن دانسته می شود که مسکن قوم " عاد " در سرزمین احقاف بوده است : و اذکر اذا نذر قومه بالاحقاف . ترجمه : أی رسول یاد آور حال هود ، پیامبر عاد را که قومش را در احقاف ، انذار کرد .

احقاف ، جمع حقف ، به معنی ریگزار است . لیکن ، قرآن محل آن را معین نکرده است . ولی راویان ، معتقدند که مکان احقاف میان یمن و عمان تا حضر موت و شحر است . قوم عاد ، شهری برپا ساختند که نامش " ارم" بود .

این نام در قرآن نیز آمده است : الم ترکیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد . " فجر 6 و 7 "

ترجمه : ای رسول ، ندیدی که خدای تو با عاد چه کرد . و نیز قبیلة ارم که صاحب قدرت بودند .

باستان شناسان ، بر اساس کاوش های بسیار ، مکان ارم را کوه "رُم" می دانند . این کوه در 25 مایلی شرقی عقبه قراردارد و در پیرامون این کوه ، آثار پیشین جاهلی ، دیده می شود.

راویان یاد آور می شوند که قوم عاد ، خدایان سه گانه أی را که "صداء" و "صمود" و "هبا" نام داشتند می پرستیدند . این مقدمة کوتاه را بدان سبب آوردیم تا به شرح حال هود پیامبر بپردازیم .

هود ، قوم خود را به سوی خدا فرا می خواند

هود قوم خود را به بندگی خداوند یگانه و ترک پرستش بت فرا می خواند . چه این تنها راه رستگاری و نجات از کیفر روز بازپسین است : والی عاد اخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا لله ما لکم من اله غیره افلاتتقون .

ترجمه : و به سوی قوم عاد ، برادرشان هود را بفرستادیم . به آنها گفت : أی قوم خدا را بپرستید که جز او شما را خدایی نیست . آیا اندرز مرا گوش نکرده و پرهیزکار نمی شوید .

و اذکر اخاد عاد اذا نذر قومه بالاحقاف و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه الا تعبد وا الا الله انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم . " احقاف 21 "

ترجمه : یادآور أی رسول ، حال هود ، پیامبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف ، امتش را وعظ و اندرز کرد و بترسانید و پیش از هود و پس از او هم بسیاری پیامبر ، برای انذار خلق آمدند . باری هود قومش را گفت هرگز جز خدا کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت می ترسم .

این فراخواندگی ، هنگامی آغاز شد که قوم عاد ، عقیده داشتند که بتان ، شریکان "الله" بوده و از ایشان در نزد او ، شفاعت کنند . هود به آنها گفت : این پندار شما ، بی پایه است ، زیرا جز خداوند یکتا ، کسی سزاوار پرستش نیست : والی عاد اخاهم هودا قال : یا قوم اعبدوالله ما لکم من اله غیره ان انتم الا مفترون

لیکن ، قبیلة عاد ، دعوت هود را نشنیده گرفتند و او را تحقیر نموده و به نادانی و سبک مغزی و دروغگویی ، متهمش ساختند . ولی هود ، این اتهام را از خود ، زدوده و تاکید نمود که فرستادة خداوند جهانیان است و جز اندرز و ارشاد ، منظوری ندارد : قال الملاء الذین کفروا من قومه انا نراک فی سفاهه و انا لنطنک من الکاذبین قال یا قوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العالمین ابلغکم رسالات ربی و انا لکم ناصح امین . " اعراف 66 تا 68 "

هود ، قوم را به نعمت های خداوند ، متوجه می سازد

هود ، کوشید تا قومش را با توجه دادن به نعمت های خدا ، به راه حق بکشاند . او چنین گفت : آیا از اینکه بشری چون شما از سوی خدا آورده و مردم را به فرجام شوم گمراهی ، هشداری می دهد به شگفتی و ناباوری دچار می آیید ؟ آیا یادآور نمی گردید که خداوند ، شما را پس از نابودی قوم تباهکار نوح وارث زمین گردانید و بر قدرت جسمی و روحی شما ، بیفزود ؟ پس می سزد که در برابر این نعمت ها به خدا ایمان آورده و سپاسگزارش باشید . نه آنکه راه ناسپاسی پیشة خود سازید من به شما اندرز می دهم که نعمت های خدا را یادآور شوید . باشد که نیک فرجامی دنیا و آخرت را بدست آورید : او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم و اذکروا اذجعلکم خلفاء من نوح و زادکم فی الخلق بسطه فاذکروا آلاء الله لعلکم تفلحون . " اعراف 69 "

لیکن قوم هود ، سپاس نعمت های خدا را به جای نیاوردند و درخواسته ها و شهوات خود ، فرو رفته و در زمین ، گردنشکی نمودند . هود به ایشان گفت : چگونه شما بر فراز بلندی برای تفاخر و هوسرانی چون دنیاپرستان کاخ های با شکوه برپا می سازید . و به سان ستمکاران ، خود کامه شده و به هنگام برآمدن خشم ، بر کسی رحم نیارید و حتی تمام این تباهکاری ها را در نهایت گردن فرازی مرتکب می گردید . بترسید از فرمان خدا و بر راه من ، گردن نهید . أی قوم ، از خدایی که نعمت های بسیاری چون فرزندان و باغ های انبوه و چهارپایان و چشمه سارها ، بر شما ارزانی داشته بترسید . و در برابر نعمت های او ، به ناسپاسی و نخوت و خودسری ، برنخیزید چه کیفر او فرا می رسد و


دانلود با لینک مستقیم


هـود (ع)