ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

شش سیگما GE

اختصاصی از ژیکو شش سیگما GE دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

اقتصاد DFSS – کیفیت بازرگانی – شش سیگما: لغات کلیه ی یک معامله درمورد پیش قدمی شش سیگما GE نوشته شده است. در حقیقت آن در روابط به سمت نابودی پیش رفته است. به هرحال تاکنون بعضی از مواد منتشر شده در مورد تجربه های شش سیگما GE درست شده است، بعضی ها از منابع دستی ثانویه به سومیه قابل سوال نوشته شده است وبه به شدت در زمان نام کلسنی اشاره شده است. جذاب ولی داستان وتخیل مخض هدف این گزارش گسترش یک حساب دسته اول وشخصی از تلاشهای شش سیگما GE ، از آن ابتدا می باشد. همه نظرات بیان شده نظرات شخصی مولف است ونباید با سمینار GE ترکیب شود.

معرفی: یک معامله در مورد پیش قدمی شش سیگما عمومی الکتریکی نوشته شده است. در حقیقت به سوی نابودی پیش رفته است شدیدا در اواسط . به هر حال تاکنون بعضی از مواد منتشر شده در مورد تجربه های سیگما شش GE درست شده است، بعضی ها از منابع دستی ثانویه یا سومیه قابل سوال نوشته شده است وبه شدت در رمان تان کلسنی خوانده شده است، دلربا واما افسانه پاک به نظر می رسد که هر شخصی در اتفاقات افتاده در G E ماهر است وجداکردن حقیقت از دروغ مشکل می آید. به عنوان مثال خوانندگان کتابهای مدیریت عمومی ومتون شش سیگما ممکن است تصمیمات نادرستی در موارد زیر بگیرند: بازخرید کردن شش سیگما G E آسان است در حالیکه نیست. رایزنهای خارجی به ما نشان داد تاچگونه هرچیزی را انجام دهیم در حالی که نشان نداد. کاربردهای طراحی وغیر ساختی در آغاز مطرح شدند آنها بعدا آمدند. G E هیچ اشتباهی در راه خود انجام نداد. آن انجام داد. من در حال تهمت زدن به مولفین قبلی با خراب کردن حقائق نیستم ویا گمراه کردن خواننده های حاضر ، برعکس، بیشتر مولفین تمایل به تاکید درستی ها دارند.وشاید نقش آن ها دراین درستی ها، هدایت خوانندگان معمولی برای رسیدن به تصمیمات اشتباهی است که هیچ قدم اشتباهی برای فائق آمدن وجود نداشت. من صمیمانه درگیر تلاشهای شش سیگما GE بوده ام، از همان ابتدا واز سال 1995 ومن مایل به گسترش یک حساب دست اول وشخصی از آنچه به آن شبیه بود هستم. به علاوه من مایل به تعیین وتنظیم رکوردها به صورت مستقیم به آنچه واقعا در GE اتفاق افتاده هستم. همه نکات بیان شده نقطه نظرات شخصی من هستند ونباید با مقاله ترکیب ومخلوط شوند.

آغار – جک هرگز بلوف نمی کند. درطول دوماه از آغاز مرکز D,R در GE در اسچنکتادی ، NY در سپتامبر من به همه کارمندان مرکز گفتم که برای یک پرزنتیشن سمینار ویدیوئی در سالن جمع شوند. همینکه شرکت اسکات پپرترک شد، که برشکست شده بود. سرانجام بوسیله آن رانلپ به کیمبرلی کلارک فروخته شد، انتظار من از چنین ملاقاتی چندان بالا نبود. هیچکس نمی دانست چه انتظاری داشت باشد. زمانی ما فهمیدیم جک یک سمینار ویدیوئی درست کرده است وخواستار مشارکت باهمه کارمندان شده است. در GE ، EO معمولا به نام کوچک شخص بر می گردد که این نشانه ای از غیر رسمی بودن است. نمایش کوتاه شده بود، در هر چند دقیقه . آن شامل یک خلاصه وضعیت از جک بود که در حال توضیح دادن GE درمورد مبادرت کردن نسبت به یک ابتکار جدید مهم که شش سیگما نامیده می شد بود. جک به موارد وابسته به کیفیت در کمپانی اشاره کرد واعتقاد داشت که شش سیگما راه حل ممکن بود.اوگفت که این نوآوری یکی از مقدمترین نوآوری ها درپنج سال آینده است ومطلقا یک کمپانی متفاوت درپایان آن زمان است به دلیل شش سیگما اومخصوصا به این افتخار می کرد که G E شش سیگما را اختراع نکرده است بلکه به اندازه کافی رشد کرده است تابر NIH اینجا اختراع نشده فائق آید. سیندروم واداپت دومتد قابل ذکر ارائه شده توسط دیگرانند، مثلا موتورلایاسیگنال الاید- جزئیات بیشتری از رهبران تجارت خصوصی ما تعقیب می شود. شک کردن به اظهارات مدیریتی پرآب وتاب ، یا شاید لکه دار شدن بوسیله تجربیات اخیر دونالپ، من به یک هم قطار پیشنهاد کردم هنگامی که درحال قدم زدن خارج سالن بودیم. اگر او واقعا راست می گوید شرایط واقعا عالیست. هم قطار من که می دانست من در GEجدید هستم به من گفت: یک چیز وجود دارد که شما باید بدانید وآن این است که جک هرگز بلوف نمی کند. من پرسیدم این چه معنی می دهد. اوگفت این بدین معنی است که وقتی جک می گوید قصد انجام کاری رادارد اوواقعا دارد. این واقعا خلاصه تجربیات من در پنج سال گذشته با شش سیگما بوده است:جک بلوف نمی کرد.

حدس دوم نه. درطول چندهفته ای من در اولین MBB مستربلک بلت برگزار شده در مرکز اجرائی CE در کروتونوپل شرکت کردم. جلسه توسط میکل هری از آکادمی شش سیگما رهبری می شد. من فهمیدم که هری عضو شش سیگما وعضو سیران قدیمی خوب وانجمن s howman بوده است. اما چیزی


دانلود با لینک مستقیم


شش سیگما GE

تحقیق درمورد شش سیگما

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد شش سیگما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

معرفی روش شش سیگما

مقدمه

در اواسط دهه‌ی 1980، شرکت موتورولا (Motorola) تلاشی گسترده برای بهبود کیفیت را آغاز کرد. هدف این شرکت دستیابی به نقص صفر در تولیدات و خدمات بود. این عملکرد را کیفیت شش سیگما معرفی کرد و با ایجاد یک سیستم ارزیابی عملکرد را به سوی کسب رضایت مشتری به عنوان هدف اصلی سوق می‌داد. در واقع شرکت موتورولا در دهه 80 نوعی از مهندسی را در مدیریت کیفیت جامع به کار گرفت که به طرح روش‌شناسی شش سیگما منجر شد.

موتورولا، مفهوم شش سیگما را به عنوان هدف اصلی کیفیت در واسط دهه 1980 برگزید. اما این مفهوم و برنامه شش سیگمای ابداعی شرکت موتورولا، در سال 1989 یعنی زمانی که موتورولا اعلام کرد که تعداد عیوب تولیدات یا خدمات ارائه شده نباید بیش از 4/3 قطعه در میلیون طی 5 سال باشد. به رسمیت شناخته شد.

ضرورتی که موتورولا را به سمت ابداع روش شش سیگما کشانید قبول این واقعیت بود که در فضای رقابتی کسب و کار امروز دیگر نمی‌توان صرفاَ با تفکر خطای صفر و برخی راهکارهای عملیاتی به موقعیت رسید. در سال 1998، شرکت موتورولا موفق به دریافت جایزه‌ای کیفی مالکولم بالدریچ ،

(Malcolm Baldrige National Quality Award) شد. هدف از اهدای این جایزه، شناخت شرکت‌هایی است که فرضیه با ارزشی را برای سایر شرکت‌ها در زمینه‌های مختلف کاری، مطابق مدل معینی درآورند. نوآوری خاص موتورولا که بیشترین توجه را به خود جلب کرد، برنامه شش سیگما بود. آنچه در این برنامه مورد توجه قرار گرفت این نکته بود که با توجه به تکنولوژی بسیار پیچیده‌ی امروز، ایده‌های قدیمی درباره پذیرش سطوح کیفی قابلیت لازم را ندارند.

در اوایل دهه‌ی 1990، برنامه شش سیگما در موتورولا ادامه پیدا کرد و به آرامی در سازمان‌های دیگر نیز راه یافت. مدتی بعد، غول‌های اقتصادی ایالات متحده مثل زیراکس، بوئینگ، جنرال الکتریک، کداک، الاید سیگنال و غیره از روش شرکت موتورولا پیروی کردند.

برنامه‌ی شش سیگما سبب شد تا طی سال‌های گذشته اکثر شرکت‌های ایالات متحده منافع مشترکی را کسب کنند. با اجرای این برنامه شرکت الاید سیگنال در سال 1995 ، 175 میلیون دلار و در سال 1997 تقریباَ دو برابر آن مبلغ را صرفه‌جویی کرد. عملکرد جنرالالکتریک(GE) نیز با تمرکز برروی اجرای برنامه شش سیگما از 200پروژه در سال 1995، به 6000 پروژه در سال 1997 بسط یافت. جنرال الکتریک اعلام کرد به سبب اجرای این برنامه در سال 1997، 500 میلیون دلار، و در سال 1998، بالغ بر 72 بیلیون دلار، صرفه‌جویی داشته است.

موارد فوق نمایانگر حرکت سازمان‌ها به طرف سطوح کاربردی شش سیگما برای صرفه‌جویی‌های میلیارد دلاری از یک طرف و کمک به بالا رفتن ارزش سهامشان از طرف دیگر است. به هر حال، صرفه‌جویی در مبالغ دلاری، کمک می‌کند تا پتانسیل این اصل کیفیت بارز شود.

از دیگر ویژگی‌های برنامه شش سیگمای موتورولا این بود که فقط شامل متغیرها (ویژگی‌های کمی) نبود، بلکه ویژگی‌های وصفی را نیز در بر می‌گرفت.

دانستن این نکته نیز حائز اهمیت است که اجرای برنامه 6 سیگما تنها محدود به بخشهای تولیدی نمی‌شود. این برنامه می‌تواند برای هر نوع کسب و کار براساس فرآیندی حتی اگر با یک توزیع نرمال توصیف نشده باشد به کاررود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شش سیگما

تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

‌در اواسط‌ دهه‌  1980، شرکت‌ موتورولا(MOTOROLA) به‌ تلاشی‌ گسترده‌ برای‌ بهبود کیفیت‌ و دستیابی‌ به‌ نقص‌ صفر در تولیدات‌ و خدمات‌ خود پرداخت. چنین‌ وضعیتی‌ را به‌عنوان‌ کیفیت‌ 6 سیگما نام‌ نهاد و یک‌ سیستم‌ سنجشی‌ ایجاد کرد که‌ عملکرد را به‌ سوی‌ کسب‌ رضایت‌ مشتری‌ به‌ عنوان‌ هدف‌ اصلی‌ سوق‌ می‌داد. سیگما حرف‌ هجدهم‌ از حروف‌ الفبای‌ یونانی‌ و اصطلاحی‌ در آمار است‌ که‌ به‌ نمایش‌ انحراف‌ از وضع‌ مطلوب‌ می‌پردازد. شش‌ سیگما را معادل‌ 4/3 نقص‌ در میلیون‌ تعریف‌ کردند و نقص‌ را هر چیز خارج‌ از رضایت‌ مشتری‌ نامیدند. شرکتهای‌ نمونه‌ آمریکایی، امروزه‌ درحد 3 یا 4 سیگما یا به‌ ترتیب‌ معادل‌ 66807 یا 6210 نقص‌ در میلیون‌ به‌ تولید می‌پردازند. برای‌ دستیابی‌ به‌ 6 سیگما، سازمان‌ به‌ کاهش‌ متغیرهای‌ اثرگذاری‌ بر ضایعات‌ موجود در فرایند می‌پردازد به‌نحوی‌ که‌ فرایندی‌ جدید و محصولی‌ نوین‌ در سطح‌ کیفیت‌ 6 سیگما حاصل‌ گردد. بهبود زمانی‌ تحقق‌ می‌یابد که‌ سیستم‌های‌ بهبود فرایند با انضباطی‌ کامل‌ و مبتنی‌ بر شیوه‌DMAIC اجرا گردد. عواملی‌ که‌ زیر چتر شش‌ سیگمای‌ شرکتها قرار می‌گیرند، متفاوتند.

کمربند مشکی: این‌ اصطلاح‌ به‌ رهبران‌ گروه‌ مسئول‌ اجرای‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما اطلاق‌ می‌شود. کمربند مشکی‌ها یک‌ دوره‌ آموزشی‌ حداقل‌ 4 هفته‌ای‌ را سپری‌ می‌کنند و به‌ مدت‌ 2 سال‌ موظفند به‌طور تمام‌ وقت‌ به‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما بپردازند. هرچند واحد و سرپرستان‌ آنها نیز به‌ این‌ امر اشتغال‌ دارند، پاداش‌ تلاش‌ آنها، دستیابی‌ به‌ موفقیت‌ در پروژه‌های‌ بهبودی‌ است‌ که‌ به‌وسیله‌ آنها مدیریت‌ می‌شود. به‌طورکلی، نامزدهای‌ کمربند مشکی‌ به‌دلیل‌ مهارتهای‌ رهبری‌ و ارتباطشان‌ انتخاب‌ می‌شوند، اما این‌ انتخاب‌ می‌تواند به‌دلیل‌ تخصصشان‌ در مدیریت‌ پروژه‌ها باشد. مهمتر از همه‌ اینکه، آنان‌ باید عامل‌ تغییر باشند.

شورای‌ رهبری: مدیران‌ ارشد مسئول‌ تعریف‌ 6 سیگما برای‌ سازمان‌ هستند. مسئولیت‌های‌ اصلی‌ آنان‌ هدف‌گذاری‌ در سطح‌ شرکت‌ در راستای‌ استراتژی‌های‌ کسب‌وکار، تعیین‌ نحوه‌ و چگونگی‌ کسب‌ مزیت‌ در تحقق‌ نتایج‌ پروژه‌ها و در بعضی‌ موارد، تعریف‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما هستند.

کمربند سبز: به‌ اعضای‌ گروههای‌ بهبود 6 سیگما گفته‌ می‌شود که‌ بر روی‌ دانش‌ 6 سیگما کار می‌کنند. به‌طور نمونه، کمربند سبزها مسئول‌ اجرای‌ 6 سیگما در حوزه‌ وظایف‌ و مسئولیت‌های‌ خود هستند. آنها ممکن‌ است‌ به‌طور تمام‌ وقت‌ یا نیمه‌وقت‌ به‌ این‌ وظیفه‌ بپردازند و سپس‌ به‌ وظایف‌ اصلی‌ خود اشتغال‌ ورزیده‌ و آنها را به‌ اتمام‌ رسانند. کمربند مشکی‌ها عموماً‌ برگزارکننده‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ برای‌ کمربند سبزها هستند.

قهرمان: به‌ مدیران‌ ارشدی‌ گفته‌ می‌شود که‌ پروژه‌های‌ 6 سیگما را انتخاب‌ و نظارت‌ می‌کنند. این‌ مسئولیت‌ قهرمان‌ است‌ تا از وجود منابع‌ موردنیاز اطمینان‌ حاصل‌ کرده، محدودیت‌های‌ موجود بر سر راه‌ بروز استعدادها را درهم‌ شکسته، کمک‌ و همراهی‌ سایرین‌ را در صورت‌ لزوم، برای‌ کسب‌ موفقیت‌ پروژه‌های‌ بهبود جلب‌ کنند. قهرمانان‌ معمولاً‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ چندروزه‌ را سپری‌ می‌کنند.

تئوری‌ اضطرار: فرایند تصمیم‌گیری‌ خاصی‌ برای‌ مواقع‌ اضطراری‌ است. این‌ تئوری‌ اولین‌بار توسط‌ الیاهوام‌گلدرات‌(ELIYAHU M.GOLDRATT) در کتابش‌ تحت‌ عنوان‌ <هدف> که‌ در سال‌ 1992 منتشر شد، طرح‌ گردید و اصولاً‌ برای‌ حل‌ مشکلات‌ تولید، زمانبندی‌ تولید و کنترل‌ موجودی‌ به‌کار می‌رود.

:DMAIC(این‌ واژه‌ اختصاری‌ با تلفظ‌DEH-MAY-IHK بیان‌ می‌شود) شامل‌ فرایند بهبود 5 مرحله‌ای‌ است‌ که‌ عموماً‌ توسط‌ شرکتها جهت‌ دستیابی‌ به‌ کیفیت‌ 6 سیگما مورداستفاده‌ قرار می‌گیرد. این‌ مراحل‌ عبارتند از تعریف(‌DEFINE) ، سنجش‌ (MEASURE)، تجزیه‌وتحلیل‌ANALYZE) )، بهبود(IMPROVE) و کنترل‌ (CONTROL) بسیاری‌ از شرکتها که‌ فرایند بهبود را خود معرفی‌ می‌کنند مبتنی‌ بر مدل‌ DMAIC به‌ تطابق‌ یافتن‌ و هماهنگ‌ شدن‌ با مراحل‌ آن‌ می‌پردازند. همچنین‌DMADV اختصاری‌ است‌ برای‌ فرایند طراحی‌ در سطح‌ کیفیت‌ 6 سیگما، این‌ مراحل‌ عبارتند از تعریف(‌D) ، سنجش(‌M) ، تجزیه‌وتحلیل(‌A) ، طراحی‌(D) و ممیزی‌(VERIFY) . بعضی‌ از شرکتها نیز ازDFSS به‌جای‌DMADV برای‌ طراحی‌ 6 سیگمای‌ خود استفاده‌ می‌کنند .

بخش اول - شش سیگما( Six Sigma ) سیگما(σ ) یکی از حروف الفبای یونانی و از شاخصهای مهم پراکندگی به نام انحراف معیار و در واقع مقیاسی برای سنجش انحراف است. سیگما بیانگر آن است که یک فرآیند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است، لذا در واقع استعاره ای است برای دقت فوق‌العاده در کاهش هزینه‌های کیفیت. استعاره‌ای که اهمیت محاسبات دقیق در فرآیند تولید و ارایه خدمات را مورد تاکید قرار می‌دهد. تعریف ( Six Sigma ) :شش سیگما یعنی رسیدن به سطحی از کیفیت تولیدات و ارایه خدمات که خطای فرآیندهای کاری به میزان 4/3 در یک میلیون موقعیت کاهش یابد . شش سیگما یک فلسفه است چون به کمک آن خطای کمتری در کار ایجاد میگردد ، یک اندازه گیری آماری است چون به دقت اندازه گیری محصول , خدمت و فرآیند کمک میکند ، یک ابزار اندازه گیری است چون سیستم اندازه گیری ایجاد میکند و در نهایت یک استراتژی تجاری است ، چون کیفیت بالا ، هزینه را کاهش میدهد . رویکرد شش سیگما کاهش مشخص خطاهای( variation) سازمان و رسیدن به سطح 6 سیگما در کیفیت می باشد .شش سیگما در واقع معرف روش شناسی سیگماها است این به آن معنا است که شش سیگما هدفی مشخص است که بایستی از مراحل و سطوح قبلی سیگماها بگذرد ( 1سیگما به 6سیگما ) برای سازمانی که رویکرد فوق را دنبال می کند ابتدا ورود به حوزه سیگماها و تعیین وضعیت موجود و سپس طی مراحل بهبود تا رسیدن نهایی به سطح شش سیگما 4/3 خطا در میلیون فرصت برنامه ریزی می گردد .منظور از کاهش خطا در سازمان کاهش خطا در فرآیند ها است در واقع محور بررسی و تحلیل ها در شش سیگما فرآیند می باشد و نه افراد . تمرکز سازمان برای کشاندن سطح کل به سطح شش سیگما با تمرکز بر فرآیند آغاز می گردد لذا تدوین فرآیندهای واقعی اصلی از اهمیت ویژه برخوردار است اهداف نهایی ( Six Sigma ) : اهداف شش سیگما در سازمان که بسیار صریح و مورد تاکید است عبارتند از : • افزایش سهم بازار • کاهش استراتژیک هزینه ها • رشد سود نهایی سیگمای فرایند سیگمای فرایند شاخصی است که قابلیت فرایند را با توجه به مشخصه های فرایند نشان می دهد . از آنجایی که سیگمای فرانید ، وجوه مشترکی با قابلیت فرایند دارد ، در موارد ذیل به کار می آید : • هرموقعیتی که بتوان میزان ضایعات در برآورده سازی مشخصات مورد نظر مشتری را حساب کرد .• در فرایند های چند مرحله ایی که دستیابی به یک معیار کلی از عملکرد فرایند مورد نظر باشد .درجه بندی سیگمای فرایند به صورت زیر است : '' شکل 1- سیگمای فرایند ''روش استاندارد تعیین DPMO ( تعداد قطعات خراب در یک میلیون فرصت خرابی ) ، استفاده از داده های واقعی فرایند و شمردن تعداد فرصت های خرابی است که خارج از حدود مشخصه ها قرار دارند و سپس این عدد به مقیاس میلیون آورده می شود .(Defect Per Million Opportunitis) DPMO جدول ذیل ، مقادیر خطا را بر حسب واحد بیان می دارد : '' شکل 2- در صد خطا در سیگمای فرایند ''هرگاه سازمانی به سطح شش سیگما برسد این به آن معنی است که حدود 9997/99 درصد از فرصت ها خطا نبوده اند . برای یک سازمان خطای بیشتر به منزله هزینه بیشتر و کیفیت پائین تر و در نتیجه کاهش میزان ارزش ایجاد شده برای مشتریان و به دنبال آن از دست دادن سطح رقابت پذیری و سهم بازار خواهد بود و توجه داشته باشیم از دید مشتریان ، حتی یک خرابی ، نشان دهنده مشکل است .چرخه DMAICچرخه DMAIC متدولوژی نتیجه گرایی می باشد که پروژه های شش سیگما برمبنای ان انجام می گیرند . بعبارتی ساده تر چرخه DMAIC روش سیستماتیک و منظمی ست برای حل مسائل و پیشبرد این دست از پروژه ها . DMAIC مخفف کلمات Define ( تعریف ) ، Measure ( اندازه گیری) ، Analyze ( تحلیل) ، Improve ( بهبود ) ، Control ( کنترل ) می باشد . چرخه DMAIC یک رویکرد ساخت یافته ، منسجم و همه جانبه برای بهبود فرایند است و شامل 5 فاز ذکر شده می باشد که هر فاز بطور منطقی همانطور که به فاز بعدی مرتبط است به فاز قبلی نیز مربوط می شود . دلیل دنبال کردن چنین متدولوژی منسجمی ، رسیدن به هدف متعالی شش سیگما با 3.4 واحد خرابی در میلیون می باشد . «شکل 3- چرخهDMAIC - D(Define) M(Measure) A(Analyze) I(Improve) C(Control)»فازیک- Define ( تعریف )در فاز تعریف ، اهداف و مرزهای پروژه بر اساس دانش مجریان پروژه از اهداف تجاری سازمان ، نیازهای مشتری و فرایندی که برای رسیدن به سطح سیگما لازم است بهبود داده شود ، تعیین می گردد .ابزارهایی که اغلب در فاز تعریف استفاده می شوند عبارتند از :• منشور پروژه - charter : قراردادی است که بین رهبر سازمان و تیم پروژه در ابتدای پروژه ایجاد می شود . اجزا منشور پروژه عبارتند از : مورد تجاری ( تاثیر مالی ) ، تعریف مشکل ، تعریف اهداف ، محدوده پروژه ، نقش اعضای تیم ، نقاط عطف و اقلام قابل تحویل پروژه و در نهایت پشتیبانی های مورد نیاز . • تحلیل ذی نفعان : برای کاهش مقاومت در برابر تغییرات هنگام پیاده سازی بهبود ها ، لازم است که خیلی سریع ، ذی نفعان پروژه مشخص شده و برنامه ای برای ارتباط با هر کدام از انها تدوین شود .• SIPOC : نقشه کلی فرایند است که شامل تامین کنندگان (Supplier) ، ورودیها (Input) ، فرایند (Process) ، خروجیها (Outputs) و مشتریان (Customers) می باشد . براساس خروجی فرایند در مورد کیفیت قضاوت می شود . کیفیت خروجی فرایند با تحلیل ورودیها و متغیرهای فرایند بهبود داده می شود .• صدای مشتری - VOC : صدای مشتری (voice of customer) ، برای توضیح نیازهای مشتری و درکی که مشتری از محصول یا خدمت ارائه شده توسط سازمان دارد به کار می رود . صدای مشتری برای شناسایی عوامل کلیدی اثر گذار در رضایت مشتری مورد استفاده قرار می گیرد . • نمودار وابستگی : نمودار وابستگی ابزاری است که اظهارات افراد را در گروههای مرتبط سازماندهی می کند .• مدل ‏کانو : تحلیل و درک نوع نیازمندیهای مشتری .• بازده کلی ( Rolled Throughput Yield ): روشی جهت تعیین بازده فرایند جاری .• درخت - CTQ : مشخصه های بحرانی کیفیت (Critical To Quality ) ابزاری است که صدای مشتری را به نیازمندی های کیفی محصول / خدمت تبدیل می کند در پایان فاز تعریف ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• چرا این پروژه مهم است .• برای اینکه پروژه با موفقیت انجام شود باید به چه اهداف تجاری ( مالی ) برسد .• چه افرادی در پروژه مشارکت دارند ( حامیان پروژه- مشاوران – رهبر تیم و اعضا )• این پروژه با چه محدودیتهایی ( بودجه ، زمان ، منابع ) مواجه است .• چه فرایند کلیدی در این پروژه دخیل است ( تامین کنندگان ، ورودی ، خروجیها ومشتریان – SIPOC )• میزان بازده فرایند جاری چیست .• نیازمندی های مشتری یا مشخصه های محصول تولیدی یا خدماتی چه چیزهایی هستند . فاز دو – Measure ( اندازه گیری)در فاز اندازه گیری ، هدف این است که با ایجاد درک واقعی از مشکلات و شرایط فرایند موجود ، مکان یا منابع مشکلات به دقت مشخص گردد این فعالیت موجب خواهد شد دامنه علل بالقوه ایی که باید در فاز تحلیل ( فاز 3 ) بر انها تمرکز کرد کوچک تر شود بخش مهم فاز اندازه گیری محاسبه قابلیت پایه فرایند است و قابلیت فرایند ، معیاری است که به طور خلاصه میزان تغییرات مربوط به مشکلات مورد نظر مشتری در فرایند را بیان می کند . ابزار های مورد استفاده در فاز اندازه گیری : 1- برنامه جمع آوری داده ها ، 2- فرم های جمع آوری داده ها ، نمودارهای کنترل ،3 - نمودارهای فراوانی ، 4- گیج R7R ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- ماتریس اولویت بندی ، 7- FMEA ،8- قابلیت فرایند ،9- سیگمای فرایند ، 10- نمونه گیری ، 11- طبقه بندی و 12- نمودارهای سری های زمانی ( run chart ) در پایان فاز اندازه گیری ، تیم پروژه باید قادر باشد موارد زیر را به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• مشکل یا مشکلات اصلی بطور مشخص چه چیزهایی هستند . • داده ها چه الگوئی را نشان داده اند .• قابلیت فعلی فرایند چیست . فاز سه – Analyze ( تحلیل)در فاز تحلیل ، تئوری هایی در مورد علل ریشه ای ایجاد شده و با استفاده از داده ها سنجیده می شوند و در نهایت علل ریشه ای مشکلات شناسایی می شوند . علل شناسایی شده ، پایه ای را برای ارائه راه حل ها در فاز بعدی ( فاز بهبود ) شکل می دهند .ابزارهای مورد استفاده در فاز تحلیل :1- نمودار وابستگی ،2- طوفان فکری ،3- نمودارهای علت و معلول ،4- نمودارهای کنترل ، 5- فرم های جمع آوری داده ، 6- برنامه جمع آوری داده ،7- طرح آزمایشات( DOE ) ، 8-نمودارهای جریان ( فلوچارت ها ) ، 9- نمودار های فراوانی ، 10- آزمون های فرض ،11- نمودار پارتو ، 12- تحلیل رگرسیون ،13- متدولوژی سطح پاسخ ، 14- نمونه گیری ،15- نمودارهای پراکنش ، 16- نمودارهای فراوانی طبقه بندی شده .در پایان فاز تحلیل ، تیم پروژه بایستی قادر باشد ضمن بیان عللی که در فاز بعدی ( بهبود ) بر آنها تمرکز خواهند کرد در مورد موارد زیر نیز باید به حامی پروژه( champion ) پاسخ گو باشد : • چه علل بالقوه ای شناسایی شده است .• بر روی چه عللی سرمایه گذاری صورت خواهد گرفت و چرا .• برای بررسی و تایید آن علل چه داده هایی جمع آوری شده است .• داده ها چطور تفسیر شده است . فاز چهار - Improve ( بهبود )در فاز بهبود برای عللی که در فاز قبل بررسی بررسی شد ، راه حل هایی ارائه می گردد ، این راه حل ها پیاده سازی شده و در نهایت نتایج آنها ارزیابی می گردند . در این مرحله بایستی با استفاده از داده ها نشان داده شود که راه حل های ارائه شده ، مشکلات را حل کرده ، و منجر به بهبود شده اند .ابزارهای مورد استفاده در فاز بهبود :1- طوفان فکری ، 2- اجماع ( توافق عمومی) ، 3- تکنیک های خلاقیت ، 4- جمع آوری داده ها ، 5- طرح آزمایشات ، 6- نمودارهای جریان ، 7- FMEA ، 8- آزمون های فرض ،9- ابزارهای برنامه ریزی ، 10- تحلیل ذی نفعان .در انتهای فاز بهبود ، تیم پروژه باید قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهد :• چه راه حل هایی شناسایی شده است • در انتخاب یک راه حل چه معیارهایی بکار برده شده است • راه حل های مختلف با استفاده از آن معیار ها چگونه امتیاز دهی شده است .• نحوه برنامه ریزی های انجام شده برای پیاده سازی راه حل ها چگونه است .فاز پنج - Control ( کنترل )در طول فاز بهبود راه حل به طور آزمایشی اجرا شده است و برنامه ریزی های لازم برای اجرای راه حل به طور کامل انجام شده است . ارائه راه حل برای یک مشکل تنها بطور موقتی مشکل را برطرف می سازد . کاری که در فاز 5 یعنی فاز کنترل انجام می شود ، حصول اطمینان از حل مشکل و در نهایت اینکه روش های جدید به مرور زمان بهبود داده می شوند . ابزارهای مورد استفاده در فاز کنترل :1- نمودارهای کنترل ، 2- جمع آوری داده ، 3- نمودارهای جریان ، 4- نمودارهای فراوانی ، 5- نمودارهای پارتو ، 6- نمودارهای کنترل کیفیت فرایند ، 7- استانداردسازی .در انتهای فاز کنترل تیم پروژه بایستی قادر باشد در خصوص موارد زیر به حامی پروژه( champion ) توضیح دهند : • به کمک داده ها اثر بخشی راه حل ها را نشان دهند و نحوه مقایسه نتایج واقعی با برنامه را مشخص نمایند . • چگونگی استاندارد سازی روش های جدید .• نحوه نظارت بر فرایند ها و چگونگی حصول اطمینان از مطلوب بودن نتایج حاصله .• یافته های کلیدی چه هستند و تیم برای بهبود های آتی چه پیشنهاداتی را ارائه می کنند . توجه : در خصوص چرخه ذکر این نکته ضروری است که شروع هرفاز ، منوط به اتمام فاز قبل نیست ، بلکه در اجرا یک پروژه شش سیگمایی ، در حالی که هنوز فاز تعریف به اتمام نرسیده ، می توانید فاز بهبود را با تکیه بر دانسته های اعضا تیم شروع کنید . یا اینکه گذر از فاز تعریف بمنزله بسته شدن این فاز نیم باشد بلکه در هر مرحله قادر خواهید بود فاز تعریف Define را مورد بانگری قرار دهید.شش سیگما SIX SIGMAروشکاهش خطا هاReduce variationتئوری1. فاز تعریف(define)2. فاز اندازه گیری (measure)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شش سیکما و قابلیت اطمینان

تحقیق درباره شش سیگما2

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره شش سیگما2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره شش سیگما2


تحقیق درباره شش سیگما2

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 99

 

فصل اول: شش سیگما واقعاً چیست؟

فصل دوم : ساختار اجرایی پروژه شش سیگما

فصل سوم: متدولوژی و فازبندی شش سیگما

مقدمه :

سیر تحولات جهانی به سمت دستیابی به تکنولوژی نوین و فن آوری برتر در ارائه محصولات و خدمات ، اهمیت کیفیت و لزوم توجه به آن را اجتناب ناپذیر نموده است . امروزه دیگر پرداختن به مقوله کیفیت یک مزیت رقابتی نیست بلکه پاسخگویی به یک نیاز حیاتی است . افزایش آگاهی افراد، لزوم نوآوری در فن آوری ، جهانی شدن کسب و کار، افزایش رقابت و رشد فزاینده نیازهای جامعه از جمله عواملی است که عرصه را بر مدیران و مجریان شرکتهای تولیدی و خدماتی تنگ نموده و آنان را مجبور به توجه روز افزون به بحث کیفیت محصولات و خدمات نموده است. یکی از ابزارهایی که امروزه بعنوان یک روش سیستماتیک ، جهت بکارگیری منسجم از ابزارهای مختلف کیفی، در جهت رسیدن به سطح کیفیت عالی مورد استفاده قرار می گیرد متدولوژی شش سیگما می باشد.

شش سیگما یک فرایند است با مجموعه ابزارهای آماری، که برای اجرای نظریه ها و فلسفه های مدیریت در راه رسیدن به تعداد عیب کمتر از 4/3 در میلیون استفاده می شود . شش سیگما با توجه به اهداف تعیین شده و جمع آوری داده ها که با بکار بردن تکنیکهای آماری و کاربرد ابزارهای مدیریتی صورت می گیرد به همراه تحلیل نتایج از طریق کاهش نقص در محصولات خدمات در جهت ایجاد تغییر در سازمان و تامین کیفیت مورد نیاز و رضایت مشتری گام بر می دارد بطور کلی می توان گفت شش سیگما گزاره جدید مدیریت با هدف ارتقای سودآوری افزایش سهم بازار و کاهش هزینه از طریق حل مشکلات و کاهش تغییر ناپذیری در فرایندهای عملیاتی و کسب و کار سازمان است. روش شش سیگما ابزاری برای بهبود کیفیت است هرچه به شش سیگما نزدیکتر شویم نیاز به آزمون و بازرسی کاهش می یابد هزینه ها کاهش می یابند چرخه تولید کوتاه تر می شود رضایت مشتری بهتر تامین می شود.

به طور خلاصه می توان گفت هدف اصلی متدولوژی شش سیگما اجرای یک استراتژی مبنی بر اندازه گیری است که بر بهبود فرایند و کاهش تغییر پذیری تمرکز می کند از دو متدولوژی در پروژه های شش سیگما استفاده می شود یکی فرایند DMAIC که یک سیستم بهبود برای فرایند موجودی است که خارج از حدود مشخصات قرار دارند و به دنبال راهی برای بهبود و افزایش سود در آنها هستیم.

شش سیگما واقعا چیست؟

شش سیگما یک استراتژی تحول سازمانی است.

استراتژی تحولی شش سیگما سیستمی است که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی ، آماری و نهایتا حل مسکلات شده و به شرکت امکان جهش و تحول را می دهد.

احراز کیفیت برتر و افزایش قابلیت اعتماد در محصولات تولید شده و مونتاژ شده نیازمند چارچوبی است که به قابلیتهای سازمان در زمینه های مدیریت کاربرد اطلاعات و تکنولوژی یکپارچگی ببخشد برای استفاده از اطلاعات وجود یک سری ابزارهای آماری که بتوان به وسیله آنها عملکرد فرایندها و تولیدات را بهینه نمود، بسیار ضروری است. در دنیای رقابتی امروز کیفیت خوی یک ویژگی تجملاتی نیست بلکه از دیدگاه هر دوی تولید کنندگان و مصرف کنندگان یک نیاز بنیادی است.

صرف نظر از تعریفهای متعدد کیفیت، یک سری ویژگیهای مشترک جهانی برای آن در نظر گرفته شده است که عبارتند از:

عملکرد دقیق، حداقل تغییر و کمترین هزینه.

دانشمندان و مهندسینی که به طور عمومی و کلی با مسائل برخورد می کنند علاقمند به مورد اول، آمارگران متمایل به مورد دوم و مدیران تجاری دوستار مورد سوم می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شش سیگما2

شش گام موثر در مدیریت بحران

اختصاصی از ژیکو شش گام موثر در مدیریت بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

شش گام موثر در مدیریت بحران                                                                       

                           

چکیده:

امروزه مدیریت بحران یک بخش اساسی از مدیریت استراتژیک است. قبل از تعقیب هرگونه اهداف بلند، مدیریت بحران برای تضمین ثبات و موفقیت مستمر یک سازمان ضروری است. اساسا سازمانهایی که در معرض بحران قرار دارند به آمادگی بیشتری در برابر آن نیاز دارند. مدیریت بحران موثر نیازمند یک رویکرد منظم و نظام مند است که مبتنی بر هوشیاری، حساسیت مدیریتی و یک درک خوب از اهمیت برنامه ریزی دقیق و آمادگی سازمانی است. این مقاله پیشنهاد می کند که شش گام اصلی می تواند برای آمادگی بیشتر یک سازمان در برابر بحران برداشته شود.

مقدمه:تنها چیزی که امروزه در دنیای کسب وکار روشن و مشخص است این است که مدیران باید برای عدم اطمینان آماده باشند. بحرانها رویدادهای ناگواری هستند که می توانند باعث افول سازمان شوند. حوادث 11 سپتامبر نشان دادند که ما هیچ گاه نمی توانیم آسوده باشیم. درمواقع بحرانی خودشیفتگی و رضایتمندی از خود نمی تواند مدیران را در تصمیم گیری اثربخش یاری کند، بلکه تنها آنها را آشفته خواهدساخت. مدیرانی که در شناسایی بحران کوتاهی می کنند و هیچ برنامه ریزی برای آن ندارند، هنگام بحران دچار گرفتاریهای شدیدی خواهندشد.گام اول: مواجهه با بحران: روبرو شدن با بحران، پرداختن به هر اقدامی است که برای کاهش خسارت و زیان ناشی از بحران ضروری است. برخی سازمانها از قبل اقدام به تدوین یک برنامه مدیریت بحران (CRISIS MANAGEMENT PLAN=CMP) کرده اند که به مدیران امکان واکنش مطلوب را می دهد. سازمانهایی که چنین اقدامی نکرده اند، احتمالا دچار ضرر و زیان بیشتری می شوند چون مدیران آنها برنامه مدیریت بحران را تدوین نکرده اند.برای نمونه درمورد فاسدشدن یک محصول، برنامه مدیریت بحران ممکن است رویه های بسیار مطلوبی را برای فراخوانی کالای معیوب فراهم سازد و با مشتریان، کارکنان، نمایندگان و سایر ذینفعان ارتباط برقرار کند. از این رو بدون بهره مندی از منافع یک برنامه مدیریت بحران، مدیران دچار چالشهای زیادی در فرایند مواجهه با بحران خواهندشد. همچنین آنها باید فشار زیادی را از لحاظ احساسی و فیزیکی تحمل کنند. این هم درست نیست که گفته شود یک برنامه مدیریت بحران همه مسایل را حل خواهدکرد، اما در اکثر موارد، مواجهه با بحران با کمک یک برنامه مدیریت بحران، فشار ناشی از آن را حداقل قابل تحمل خواهدکرد. بدیهی است که درهرحال یک سازمان (اعم از اینکه برنامه مدیریت بحران داشته باشد یا نه)، چنانچه دچار بحران شود، راه گریزی از آن نخواهد داشت.مدیران سازمان باید با بحران روبرو و بر آن چیره شوند. آنها باید میزان حمایت مردم و همچنین دارائیهای ارزشمند سازمان شامل دارائیهای ناملموس نظیر حسن نیت و تصویر ذهنی از سازمان را اندازه گیری کنند. از همه مهمتر، آنها باید در مقابل بحران با شجاعت، اراده محکم و تعهد، متانت و پشتکار واکنش نشان دهند. مدیریت خوب بحران می تواند تا حد زیادی باعث تسهیل در مواجهه با بحران و رهایی از خطر شود. متاسفانه مدیران ضعیف ممکن است بحران را خوب درک نکنند و سازمانهای خود را در معرض خطرات بیشتری قرار دهند. یک نمونه در این زمینه بحران شرکتهای کوکاکولا در بلژیک در سال 1999 است.گام دوم: بازاندیشی: بعداز بررسی یک بحران ازطریق مواجهه با آن، مدیران برای جبران خستگی روحی و روانی ناشی از این فشار نیازمند یک وقفه (تجدید قوا) هستند. اما این وقفه نباید بیش از حد طولانی باشد. این وقفه فرصتی است تا مدیران مناسبترین پاسخها را برای پرسشهای ذیل بیابند:1 – چه چیزی و چگونه اتفاق افتاده است؟2 – علت این واقعه چیست؟3 – چرا به این شکل رخ داده است؟بازاندیشی یافتن مقصر یا سپربلا نیست. از لحاظ یادگیری، بازاندیشی درواقع به درک اشتباهات گذشته و یافتن دلسوزانه یک روش بهتر و جلوگیری از تکرار اشتباهات در آینده اشاره دارد. خسارات ناشی از بحران را باید کاملا ارزیابی کرد تا اهمیت و اثر منفی آن برای سازمان مشخص شود.اغلب چنین ارزیابی می تواند درسهای مهمی را درباره نتایج نادیده انگاشتن مدیریت بحران در برداشته باشد. در سازمانی که برنامه مدیریت بحران در واکنش به بحران اجرا می شود، بازاندیشی به معنای نگاه عمیق به برنامه مدیریت بحران برای آزمون مجدد اثربخشی آن است. زمینه های آسیب پذیری که ممکن است به صورت ظاهری موردبررسی قرار گرفته یا کاملا حذف نشده باشند، در برنامه مدیریت بحران می تواند مشخص شود.بازاندیشی با پرداختن به این مسایل، اساس و شالوده ای را برای تلاشهای موردنیاز به منظور تقویت ظرفیتهای سازمانی در یادگیری و جلوگیری از بحران ایجاد می کند.گام سوم: برنامه نوسازی: اگر مدیران به اصل بهبود مستمر اعتقاد نداشته باشند، بازاندیشی توجه آنها را به بررسی روش آمادگی سازمانی دربرابر بحران جلب می کند. از این رو بعد از بازاندیشی نوسازی روشها به عنوان گام منطقی بعدی انجام می گیرد. اگر برنامه مدیریت بحران موجود نباشد، مسلما باید به جعبه ابزار مدیریت افزوده شود. برخی مخالفان سرسخت در سازمان ممکن است قبل از بحران، بر معرفی یک برنامه مدیریت بحران رسمی پافشاری کنند. پیامد بحران و شاهد موجود در مورد اثرات مخرب آن، قدرت زیادی را در متقاعدساختن مدیران فراهم می آورد تا مخالفان برنامه مدیریت بحران را به موافقان آن تبدیل کنند. ازسوی دیگر، چنانچه از


دانلود با لینک مستقیم


شش گام موثر در مدیریت بحران