ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله سیری در آثار باستانی عراق

اختصاصی از ژیکو مقاله سیری در آثار باستانی عراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سیری در آثار باستانی عراق


مقاله سیری در آثار باستانی عراق

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:27

سرآغاز هر‌کدام از شهرهای باستانی کشور عراق، دوره‌ای از ادوار تاریخی را با سیر تطوٌر و تحول شتابان تمدن پشت‌سر نهاده است. اَلْحضراء (هاترا) نیز عصر درخشانی را در شرایط منحطی که در آن بود، در صحنة تاریخ آن‌زمان سپری نمود، باآنکه در اقطار جنوب‌غربی آسیا تمدنهای اعراب و آرامی و آشوری و ایرانی و یونانی و رومی و مصری حضور داشتند. درآن دورة پرآشوب که کشورهای مقتدر و متخاصم راه‌انداختند و صدمات آن به اکثر مناطق رسید، حضر (هاترا) همچنان از این حوادث خانمان‌برانداز برحذر بود و لذا به هنر و صنایع خود (در آن بحبوحة حوادث) رنگ و شکلی تازه بخشید، و اعتقاد و باورهای خود را برروی بناها و حجاریهای بسیار بر سنگ به نمایش گذاشت. همه این هنرنمایی حاصل فکر و قٌاد و آگاه و روشن و مجرٌب، و نیز برخواسته از روح و روانی صاف و بی‌آلایش و آرام مردمانی بود که در چنان محیطی استعدادها را برمی‌انگیزاند و  با جان و دل در فضای بادیه احساس می‌شد. محیطی که نه مرزی و حدودی برای آن وجود داشت و نه بیگانه‌ای بر آن حکم می‌راند. شهر حضر (هاترا) با موقعیت جغرافیایی ویژه خود در بادیه‌های سرزمین عراق، در دوردست‌ترین مناطق نفوذ کشورهای متخاصم واقع بود، که با داشتن قلعه‌ها و باروها و خندقهای عمیق در اطرافِ آن، از حوادث دوران محفوظ و مصون ماند. در وسط این شهر معبد باشکوهی قرار داشت که به اطراف شهر محیط و با صخره‌های سنگی عظیم بنا شده، و داخل معبد را مجسمه‌های بزرگان شهر و بتهای بزرگترین خدایان مزیٌن کرده‌بود. هنگامیکه اوضاع سیاسی در کشورهای مشرق‌زمین در نیمة قرن سوم میلادی (باظهور ساسانیان) دستخوش تحوٌل گشت، دوران تمدن درخشان حضر(هاترا) نیز اوفول و پایان یافت و همة آثار تمدن فروکش نمود و به بوته فراموشی رفت تا زمانیکه مدیریت آثار باستانی کشور به سال 1951 میلادی برآن شد که آثار باقیماندة تمدن هاترا را کاوش کند. در مراحل اوٌلیه کاوش، پیوسته به خاک‌برداری بناهای برجای مانده مشغول بودند و سپس تدریجاً به بازسازی و احیاء ابنیه هاترا اقدام شد. کتابِ «حضر شهر خورشید» به‌عنوان شناسنامه و سند تاریخی این‌شهر باستانی محسوب می‌شود. بنابراین تاآنجا که کاوشهای باستانشناسی انجام گرفته و امکان بررسی و شناسایی جهت آشکار‌کردن تمدن

معماری حضر معماری حضر بطور کلی در شیوة ساخت و ساز و استفاده از مواد و مصالح و نوع سبک معماری و هنرهای تزیینی و آرایشی بناها اسلوب‌های ویژة خود را داراست. در آثار معماری حضر، معمولاً از سنگهای تفته و گچ به کثرت استفاده شده و نیز در ساخت ایوانها که یکی از عنصرهای اصلی سبک معماری آن بشمار می‌آید. تزیینات برروی ایوانهای معبد کبیر با ساختنِ مجسمه‌ها و آرایشهای هنری و ستونها و نیمه ستونهای نهاده شده با اسلوب معینی از معماری دقیق آن حکایت می‌کند. ابنیة حضر در مرحلة اول به دو نوع تقسیم می‌شود: یکدسته که با خشت خام و ملاط گچ ساخته شده‌اند و دسته دیگر از ابنیه که ارتفاع بلندی را دارا هستند که با تخته سنگهای بزرگ و تفتیده همراه با استفاده از گچ ساخته شده‌اند. براین اساس شهر حضر از کهننترین شهرهای معروفی است که در ابنیه آن گچ به‌طور وسیعی بکار گرفته شده‌است. البته ملاط در آثار و بناهای شهرهای قدیمی مثل آشور و نینوی و بابل که از گل ساده و احیاناً از قیر بوده کاربرد داشته است. ساختمانهای مسکونی و معابد کوچک از ابنیة نوع اوٌل است که معمولاً با خشت خام و گچ ساخته شده‌اند البته قسمت زیربنایی دیوارها را بطور بسیار قلیل از قطعه سنگهای مرتب و به‌ اندازه ساخته‌اند. و پس از آن ساختمان را به همین شیوه به اتمام رسانده و اطاقها و دیوارهای آن را با خشت خام و گچ محکم می‌کردند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سیری در آثار باستانی عراق

سیری در زندگانی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س)

اختصاصی از ژیکو سیری در زندگانی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 73

 

سیری در زندگانی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س)

بسمه تعالی

اینجانب سیده بهیه صمدی دبیر دبیرستان محمودزاده (منطقه 11) تهران در تهیه این تحقیق به منابع زیر مراجعه نموده ام.

فهرست منابع

1- کتاب مسند فاطمه (ع)، تالیف مهدی جعفری.

2- کتاب نهج الحیاه، تالیف محمد دشتی.

3- کتاب بانوی نمونه اسلام، تالیف ابراهیم امینی.

4- کتاب بانوی اول، تالیف جواد نعیمی.

5- کتاب سیده زنان عالم، تالیف شهید عبدالحسین دستغیب.

6- کتاب زندگانی فاطمه زهرا (ع)(شعر)، تالیف سیدجعفر شهیدی.

مقدمه:

«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»

منظومه محنت زهرا و آل اودوشیزگان پرده نشین حریم قدس

بر خاطر کواکب ازهر نوشته‌اندنام بتول بر سر معجر نوشته‌اند

سپاس خداوندی را درخور است که به برکت اصحاب کسا، عرش و فرش بیافرید و نعمت در آن بگسترانید و از برای جانشینی خود بر روی زمین انسان را از ماند آبی گندیده بسرشت و برای هدایت او پیامبران فرستاد. درود برون از شمارش بر خاتم پیامبران که با ارائه رسالتش دین خدا را استواری بخشید و بشر را به راه راست رهنمون شد و با وانهادن قرآن و عترت پاک، چراغ شریعت را تا قیام قیامت بیافروخت. و سلام بر گرامی دخت پیامبر، محبوبه داور، همسر حیدر، فاطمه زهرا باد.

صدایی از آن دور دور، از آن دور دور، می آید، کم قوت است اما نافذ، تیز رو، به نشانه دل، دلهای گشاده بر صفا، دلهای اهل، اهل حق، اهل ولایت. این صدا، صدای بانوی بزرگ عالم است و گوش، گوش این خدمتگزاران دیانت. که مجموعه ای چنین لطیف را پس از بسیار رنج فراهم داشتن. چه رنجی؟ و چرا؟

کوشیدند ناجوانمردانی که معاصر آن بانو بودند (و یا پس از آن با همان ناجوانمردی، بلکه سخت تر و ریا کارانه تر) که این صدا را در گلو، و سپس در یادها و خاطره ها خاموش و بی اثر گردانند. گرچه بسیاری را توانستند، اما خداوند عزیز، آنچه را «نمونه آن بسیار» و «پرتوی از آن خرمن روشنی» بود، به عنایت بر ما نگاه داشت «همه شکر گزاریم.» و گویا که این صدا مستقیم هم آمده است که چنین صراحت دارد و چنین تأثیر می گذارد. خوبست که سابقه این امر را میان شیفتگان حق، یاد آوریم تا امید بخش دلها باشد. مردی زنده از «دیار طوس» می شنود صدای رسول خدا را، از ورای قرنها، از ورای کوهها و دره ها و حصارها، حتی از ورای حجاب های تاریخ ما و تاریخ همه حق دوستان که؛ تو گویی دو گوشم بر آوای اوست؛ دو گوش من. همین گوشها که در پی گوش دل به انتظار؛ حاضر نشسته است، و با هدایت فطری دل می تواند دریابد حق را، برگزیند حق را، فروگیرد از هر وارده ای؛ حق را که «شرع داخل» را «عقل درون» را «رسول باطن» را در کنار، و بلکه بر سر ناظر دارد. به همین لحاظ یقین می کند بر حق دریافته و گزیده اش، گوید: درست این سخن، گفت پیغمبر است، یعنی تردید ندارم، بر یقین کامل هستم، خود شنیده ام و خود دریافته ام و مستقیم از گوینده صادق آن، این من، و این گوش دل من «ما کذب الفواد مارای» می‌بیند رسول را در می یابد کلام او را، فرا می گیرد آن را، به گوش، به جان، به دل، و به عمق دل می سپارد. حجابهای حوادث، بدور، غبار سیاستها، بدور، القاآت بد نظران بدور.

این چه کلامی است که اگر طالب خود را بیدار و حاضر بیند، در هر زمان، در هر جا، خود را به او رساند؟ این کلام برهانی است، این کلام زنده است. چشم و شامه نیز همین توان دریافت را به لطف خدا دارند. اویس را در بیابان، صورت پیامبر، به دیده آمد که زخم خورده است، بی هیچ تامل که (حکایت از یقین او در رؤیت بود) سنگ برگرفت، و حواله پشیمانی خود کرد، تا شرط وفا و همدردی و همدلی را گزارده باشد.

پیامبر نیز بوقتی، در معبر که به سوی خدا می رفت، بوی اویس را شنید و فرمود: «اشم رائحه الرحمن من جانب الیمن» و بسیاری از مومنان مکتب ما، چنین؛ واقعه؛ را داشته اند که می گفتند: برمشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا و آنقدر مکتب ما از این وقایع دارد که یقین را پای، محکم تر می کند، و عنایت خدا را در هدایت از منع ها و حصارها و پرده ها و… فراتر و برتر، رسا و نافذ می نماید، تا حجت بر همه، بالغ باشد و آنچه دل را روشنگر است و راهنما، به اهل آن برسد که: هوالهادی……. فاما الذین امنوا فیعلمون انه الحق من ربهم. تو دلیل می طلبی که واسطه باشد، از عالم حس تو را به مفهوم و با وساطتی دیگر به معنی و معقول برساند. از چنان وجودی براید، نقل آنچه فراتر از خیال و قیاس و گمان و وهم است.


دانلود با لینک مستقیم


سیری در زندگانی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا (س)

دانلود تحقیق سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای


دانلود تحقیق سیری در مفاهیم نهج البلاغه                                                        به ترتیب الفبای

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 19 صفحه

سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبایی برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیده‎ای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر می‎گذرانیم.
باشد که با غوطه‎ور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگی‎ها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم.
برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده می‎کنیم:[1] 1.
اخلاق آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.
[2] 2.
بینش همانا دنیا، نگاه کوردلان را بن‎بستی است که فراسویش هیچ نمی‎بیند.
ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد.
بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.
[3] 3.
پارسایی ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّت‎های روشن و پدیدار، و کتاب‎های آسمانی و دلیل‎های آشکار.
[4] 4.
تاریخ از گذشتة دنیا، آینده‎اش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پاره‎های تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش می‎پیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.
[5] 5.
ثروت هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.
[6] 6.
جهاد امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است.
زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند.
هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند.
دل او در پرده‎های گمراهی نهان، و حق از او روی گردان.
به خواری محکوم و از عدالت محروم.
[7] 7.
چاره اندیشی برای بیچارگان (ای مالک) خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، و دردمندان که دردشان را هیچ چاره‎ای نیست، چه در میان این قشر کسانی به دریوزگی روی می‎آورند و کسانی با نیاز آبرو داری می‎کنند.
پس، برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برایشان تعیین کرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمین‎های غنیمتی اسلام ـ در هر شهری ـ سهمی برایشان در نظر بگیر؛ چرا که برای دورترین مسلمانان، همانند نزدیک‎ترینشان سهمی هست و تو مسئول رعایت حق همگانی.
[8] 8.
حب و بغض ای مردم، محور اجتماع مردم حب و بغض (خوشنودی وخشم) است، بی‎گمان ناقة

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای

تحقیق درمورد سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبایی برای آنکه از کنار دریای بیکران نهج البلاغه، لب تشنه بازنگردیم و با موضوعات و مفاهیم گوناگون نهج البلاغه و سبک و سیاق آن آشنایی بیشتری پیدا کنیم، گزیده‎ای از مفاهیم این کلام جاودانه را به شیوة الفبایی از نظر می‎گذرانیم. باشد که با غوطه‎ور شدن در دریای کلام امام ـ علیه السّلام ـ غبار تیرگی‎ها از جان بزداییم و با گوش جان سپردن به آوای ملکوتی نهج البلاغه، روح و روان را صفا بخشیم. برای پرهیز از اطالة کلام وبا توجه بهگستردگی معارف غنی ارزشی نهج البلاغه، در هر حرف از حروف الفبا تنها به یک یا دو مفهوم ( آن هم به نقل یک یا دو جمله) بسنده می‎کنیم:[1] 1. اخلاق آنکه حساب نفس خود کرد سود برد، و آنکه از آن غافل ماند زیان دید، و هر که ترسید ایمن گردید، و هر که پند گرفت بینا شد، و آنکه بینا شد فهمید و آنکه فهمید به دانش رسید.[2] 2. بینش همانا دنیا، نگاه کوردلان را بن‎بستی است که فراسویش هیچ نمی‎بیند. ولی آنکه بیناست نگاهش از دنیا گذرد، و از پس آن سرای آخرت را نگرد، بینا از دنیا رخت بربندد، و نابینا دل به دنیا بندد. بینا از دنیا بهره گیرد و کوردل برای دنیا توشه برگیرد.[3] 3. پارسایی ای مردم، پارسایی، دامن آرزو در چیدن است، و شکر نعمت حاضر گفتن، و از ناروا پارسایی ورزیدن و اگر از عهدة این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید و شکر نعمت موجود فراموش منمایید که راه عذر برشما بسته است، با حجّت‎های روشن و پدیدار، و کتاب‎های آسمانی و دلیل‎های آشکار.[4] 4. تاریخ از گذشتة دنیا، آینده‎اش را چراغ عبرتی ساز؛ چرا که پاره‎های تاریخ با یکدیگر همانند است و در نهایت پایانش به آغازش می‎پیوندد و تمامش در حال دگرگونی است و رفتنیست.[5] 5. ثروت هیچ ثروتی چون خرد، هیچ تهیدستی چون نادانی، هیچ میراثی چون ادب وهیچ پشتیبانی چون مشورت نمودن نیست.[6] 6. جهاد امّا بعد، جهاد، دری است از درهای بهشت که خدا بر روی برگزیدة دوستان خود گشوده است؛ و جامة تقواست که تن آنان را پوشانده است. زره استوار الهی است که آسیب نبیند؛ و سپر محکم اوست که تیر در آن ننشیند. هر که جهاد را واگذارد و نا خوشایند داند، خدا جامة خواری بر تنش پوشاند و فوج بلا برسرش کشاند و در زبونی فرو ماند. دل او در پرده‎های گمراهی نهان، و حق از او روی گردان. به خواری محکوم و از عدالت محروم.[7] 7. چاره اندیشی برای بیچارگان (ای مالک) خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران، و دردمندان که دردشان را هیچ چاره‎ای نیست، چه در میان این قشر کسانی به دریوزگی روی می‎آورند و کسانی با نیاز آبرو داری می‎کنند. پس، برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برایشان تعیین کرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمین‎های غنیمتی اسلام ـ در هر شهری ـ سهمی برایشان در نظر بگیر؛ چرا که برای دورترین مسلمانان، همانند نزدیک‎ترینشان سهمی هست و تو مسئول رعایت حق همگانی.[8] 8. حب و بغض ای مردم، محور اجتماع مردم حب و بغض (خوشنودی وخشم) است، بی‎گمان ناقة ثمود را تنها یک نفر پی کرد، اما چون تمامی قوم ثمود به کار او رضا دادند، خداوند همة ایشان را سزاوار عذاب ساخت و این سخن خداوند سبحان است که فرمود: «پس آن ناقه را پی کردند و همگی پشیمان شدند.»[9] 9. خود شگفتی (عُجْبْ) از خودپسندی و تکیه زدن بر توانمندی‎هایت که به شگفتی وامی‎داردت و گرایش گوش سپردن به چاپلوسی‎ها را در تو زنده می‎کند، سخت بر حذر باش! که برای پایمال کردن نیکی نکوکاران، این مطمئن‎ترین فرصت است برای شیطان.[10] 10. دعا (گروهی آن حضرت را پیش رویش ستودند، فرمود:) بار خدایا تو مرا از خودم بهتر می‎شناسی و من خود را از آنان بیشتر می‎شناسم، خدایا ما را بهتر از آن کن که می‎پندارند و بیامرز از ما آنچه را نمی‎دانند.[11] 11. ذکر از سخنان آن حضرت است هنگامی که آیة «رجال لاتلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله» را تلاوت می‎فرمود: همانا خداوند سبحان یاد خود را مایة جلای دل‎ها کرد تا به یمن آن، شنوایی جایگزین کری، بینش جایگزین کوری، انعطاف و حق‎پذیری جایگزین کین‎توزی گردد. آری، خداوند ـ که تمامی بخشیده‎هایش گرانمایه است ـ در دوران‎های پی در پی تاریخ ـ حتی در روزگاران فترت ـ همواره بندگان خاصی دارد که در ژرفنای اندیشه و در عمق خردهاشان با آنان در راز است و از طریق خرد دمساز، و آنان با روشنایی ویژه‎ای که در چشم‎ها و گوش‎ها و دل‎هاشان پدید می‎آید به چراغ‎هایی می‎مانند فرا راه انسانها؛ ایام خدا را به یاد آنان آرند و مردمان را از بزرگی و جلال او ترسانند.[12] 12. رنگارنگی روزگار روزگار را دو چهره است: روزی از تو و روزی بر تو. در آن روزی که از توست سرکشی بنه و روزی که بر توست تن به شکیبایی ده![13] 13. رهبری آنکه خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خود بپردازد، و بیش از آنکه به گفتار تعلیم فرماید باید به کردار ادب نماید، و آنکه خود را تعلیم دهد و ادب اندوزد، شایسته‎تر به تعظیم است از آنکه دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد[14] 14. زیان زبان جبران آنکه با نگفتن از دست نهاده‎ای آسان‎تر است از تدارک آنچه با گفتن از دست داده‎ای، و نگاهداری آنچه در مشک است با استوار بستن در آن با بند است. آنچه در دست است نگهداری، بهتر از آن است که آنچه نزد دیگران است خواهی؛ تلخی نومیدی بهتر، تا دست دریوزگی نزد مردمان بردن؛ کار با پارسایی برتر از هرزگی با توانگری است؛ و هر کس خود تواناتر است به راز خویش نگه داشتن؛ و بسا کوشنده که در جهت زیان خود کوشد! آنکه پرگوید، یاوه سراید؛ و هر که بیندیشد، بینش یابد.[15] 15. ژرفای هستی به ژرفای عظمت تو آگاهیمان نتواند بود. دانش ما تنها این است که می‎دانیم تو زنده و برپا دارندة جهانی، بی‎آنکه خواب بربایدت. ژرفای ذاتت را هیچ نگاهی درنیابد و ادراک وجودت را هیچ چشمی نتواند، بلکه این ادراک توست که پهنة چشم‎ها را فرا گرفته و پایان عمرها را می‎دانی و عنان سرتاپای پدیده‎ها را در دست قدرت خود داری. آنچه را ما از آفرینشت می‎بینیم و با آن از قدرتت به شگفتی می‎آییم و در توصیف بزرگی سلطنتت لب می‎گشاییم، بسی ناچیزتر است از آنچه از ما پنهان است و چشم‎هامان از دیدنش ناتوان است و اندیشه‎مان از تسخیر آن در بن‎بست است و میان ما و آن پرده‎هایی از غیب در افکنده است. پس هر که با قلبی فارغ اندیشه به کار گیرد تا دریابد که تو چگونه عرش خویش برپا داشته‎ای و مخلوقاتت را آفریده‎ای، و چگونه آسمان‎هایت را در فضا آویخته‎ای و چه‎سان زمین را بر امواج آب‎ها گسترده‎ای، نگاهش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سیری در مفاهیم نهج البلاغه به ترتیب الفبای

دانلود پاورپوینت کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)

اختصاصی از ژیکو دانلود پاورپوینت کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)


دانلود پاورپوینت کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)

مقایسه روش امام حسین (ع)با سایر ائمه(ع)

در نظر بسیاری از مردم روش امام حسین(ع) با

سایر ائمه(ع) متفاوت است.

برخی تصور میکنند که از علامات شیعه ، تقیه است؛در حالی که امام حسین(ع) تقیه نکرد. اگر تقیه حق است ، چرا امام حسین(ع) تقیه نکردو اگر حق نیست،چرا سایر ائمه(ع) تقیه کرده،به آن دستور داده اند؟ در بسیاری از امور دیگر هم بین سیره ی معصومین(ع) تضاد و تناقض ظاهری دیده میشود.از طرفی چون همه ائمه(ع) به عقیده ما معصومند و فعلشان مانند قولشان حجت است،پس ما در عمل چه کنیم وتابع کدام سیره باشیم؟گفته میشود:چون شیعه یک پیشوا ندارد بلکه چهارده پیشوا دارد و از آنها راه و رسمهای مختلفی نقل شده،در نتیجه،نوعی حیرت برای شیعه پیدا میشود و نیز وسیله خوبی است برای آن کسی که دین را وسیله مقاصد خود قرار می دهد؛زیرا هر کاری بخواهد بکند؛ از یک حدیث یا عمل یکی از معصومین(ع) در یک مورد به خصوص شاهد میاورد.

اتفاقا نقطه قوت شیعه در همین است.یک پیشوا اگر فقط 23سال در میان ما باشد، چندان تحولات و تغییرات و موقعیت های مختلف برایش پیش نمیاید که ما وی را در همه حالات الگوی خود قرار دهیم،ولی اگر به مدت 273سال،یک پیشوای معصوم داشته باشیم که با انواع قضایا مواجه شود طریق حل آن قضایا را به ما بنمایاند،ما بهتر با روح تعالیم اسلام آشنا میشویم و از جمود و خشکی نجات پیدا میکنیم.

از طرف دیگر،دین مردم را نسبت به مقتضیات زمان آزاد گذاشته است.حال وقتی که پیشوایان معصوم(ع) متعدد شدند و در مجموع زمان برخورداری از پیشوای معصوم(ع) بیشتر شدانسان بهتر میتواند روح تعلیمات دین را از آنچه که مربوط به مقتضیات زمان است جدا کند.البته یک سلسله مسائل داریم که روح تعلیمات دینی است و دستورهای کلی الهی می باشد و به هیچ وجه قابل تغییر نیست؛زیرا ناظر بر مصالح کلی و عالی بشریت است.

مثلا پیامبر(ص) زندگی فقیرانه ای داشتند ولی امام صادق(ع) چنین نبودند.امام در جواب کسی که به نحوه زندگی ایشان اشکال میگرفت،میفرمایند: که هر دو عمل ما مقتضی زمانه ماست.آنچه دستور اسلام است همدردی و مساوات است.

پس یکی از طرق حل تعارضات در سیره ها و حتی در اقوال معصومین حل عرفی است که از راه مقتضیات زمان میباشد.

مشکلات علی (ع)

میدانیم علی(ع) پیوسته در زمان خلافت خلفا از بیان اینکه خلافت،حق مطلق اوست،خودداری نمیکرد و در عین حال میبینیم بعد از کشته شدن عثمان از پذیرش خلافت کراهت داشت.

اولین مشکلی که وجود داشت کشته شدن عثمان بود؛که به دو جنگ خونین صفین و جمل منجر شد.در کشته شدن وی برخی از طرفداران عثمان مثل معاویه نیز شرکت داشتندکه می خواستند از کشته شدن وی بهره برداری کنند.تفاوت مخالفان علی(ع) با مخالفان پیامبر(ص) در این بود که مخالفان پیامبر(ص) کافر بودند و علنا شعار ضد اسلام میدادند؛اما علی(ع) با یک عده دانای بی دین مواجه بودند که شعارهایشان شعار اسلامی بود و هدفهایشان ضد اسلامی.

مشکل دیگر علی(ع) انعطاف ناپذیری او در اجرای عدالت بود.

مشکل سوم خلافت وی صراحت وصداقت او در سیاست بود.

شامل 58 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت کتاب سیری در سیره ائمه اطهار (علیهم السلام)