ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد زندیه

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 54 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

سلسله زندیه

جانشین سلسله ای که نادرشاه افشار به آن ترتیب بوجود آورد و به آن ترتیب از میان رفت، سلسله ای بود که مؤسس و موجد آن، لرزاده ای شچاع و مردم دار از سرداران گمنام خود نادر بود و کریم خان زند نام داشت که چون از طایفه ” زند“ بود، سلسله ای را که بنیان گذاشت به این سبب ” زندیه“ نام گذاشتند.برای اینکه علل پیدایش سلسله ای را که بنیان گذاشت به این سبب “ زندیه“ نام گذاشت. برای اینکه علل پیدایش سلسله زندیه دانسته شود، لازمست ابتدا مختصری درباره اوضاع ایران پس از قتل نادر شاه افشار بررسی شود.

پس از قتل نادر، هر یک از سران سپاه او، در هر گوشه ای از مملکت که مختصر نفوذی داشتند، سر به شورش و اغتشاش برداشتند. قسمت شمالی ایران از کردستان تا افغانستان عرضه تاخت و تازه های علیقلی خان ” عادلشاه “ و ابراهیم خان (ابراهیم شاه ) و محمد حسن خان قاجار شد و در نواحی جنوبی و مرکزی، حکام و فرمانرویان ایلات بختیاری و زند راه استقلال میپیمودند و در چنان احوالی، شاهرخ شاه افشار نیز در خراسان حکومت داشت و در ظاهر، پادشاه افشار بود (1161 هجری قمری) و در همان زمان برولایات فارس فتحعلی خان افشار، بر اصفهان ابوالفتح خان بختیاری و بر همدان، محمد علی خان تکه او حکومت میکردند.

اولین قیام از طرف محمد حسن خان قاجار صورت گرفت باین ترتیب که در گرگان به جمع آوری سپاه مشغول شد و ایلات یموت (بفتح یاء) و ترکمنان را دور خود جمع کرد. سپس آزادخان افنان قیام کرد و او که از طرف ابراهیم شاه بر کردستان و همدان حکومت داشت، پس از شکست ابراهیم شاه از شاهرخ ، ابتدا شهر ” زور“ و بعد کرمانشاهان را به تصرف در آورد و در سال 1162 هجری قمری بر آذربایجان دست یافت و حتی شهر ” ارومیه “ یعنی رضائیه امروزی را به پایتختی برگزید و رسما خود را پادشاه ایران خواند !

بعد از اینکه شاهرخ توسط طرفداران میرزا سید محمد متولی دستگیر و کور شد، هر کدام از حکام وی نیز در شهرهای مهم مانند اصفهان و همدان به خودسری و تمرد پرداختند و حتی در شیراز نیز علیه فتحعلی خان افشار شورشی بوجود آمد که رهبر آن ” صالح بیک بیات “ بود و سرانجام نیز ” صالح بیک“ در اوایل سال 1136 هجری قمری به حکومت شیراز رسید و به این ترتیب با اطاعت بزرگان شیراز از صالح بیک بیات، شیراز از قلمرو حکومت افشاریه خارج شد.

مرکز توجه تمام مدعیان سلطنت پس از نادرشاه افشارشهر اصفهان بود که حکومت بلارقیب نماند و علیمردان خان بختیاری در تسخیر اصفهان بر آمد ولی از ابوالفتح خان شکست خورد و چون در تصرف اصفهان اصرار داشت از کریم خان زند که در آن زمان با 4 هزار سوار تیر انداز و شمشیر زن خود ، در سلطان آباد اراک اردو زده بود کمک خواست و کریمخان نیز دل به وعده های او بست و با برادرش صادق خان به کمک او رفت.

این بار حاکم اصفهان، در مقابل مهاجمین زند مغلوب شد و منتها، چون کریم خان در اوسیاست و شجاعتی سراغ کرده بود به پیشنهاد خان زند، اتحاد مثلثی از ابوالفتح خان بختیاری – کریم خان زند و علیمردان خان بختیاری تشکیل شد و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندیه

مقاله روابط خارجی ایران در دوره زندیه

اختصاصی از ژیکو مقاله روابط خارجی ایران در دوره زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روابط خارجی ایران در دوره زندیه


مقاله روابط خارجی ایران در دوره زندیه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:64

مقدمه:

بعد از نادر شاه روابط خارجی ایران از توسعه‌ای که در زمان  او پیدا کرده بود کاسته شد و محدود به مسائل مربوط به سرحدات عثمانی و نمایندگیهای تجارتی دول اروپایی در خلیج فارس گردید.

در مدت 22 سال حکمرانی کریم خان زند (1757-1779) مردم از یک دورة ‌صلح و آرامش برخوردار شدند و توانستند خرابیهایی که در اثر جنگهای داخلی به وجود آمده بود تا حدودی ترمیم کنند. و در این دوران دوباره پای اروپائیها به ایران باز شد زیرا قبل از آن بر اثر حمله افغانها و اغتشاشات داخلی نمایندگی‌های تجاری اروپایی در ایران تعطیل شده بود.

به طور کلی در مناسبات سیاسی خارجی کریم خان زند به دو دسته از کشورها بر می‌خوریم:

1- کشورهای همسایه مانند عثمانی و روسیه و تا حدودی هندوستان

2- کشورهای اروپایی

دستة اول کشورهایی هستند که ارتباط آنها با دولت مرکزی ایران به دلیل سوابقشان از زمان صفویه بیشتر جنبة سیاسی داشت تا تجاری و بازرگانی و در دسته دوم کشورهای هلند، انگلیس و فرانسه قرار دارند که انگیزة اصلی ارتباط آنها با ایران کسب سود و منفعت از طریق ایجاد دفاتر بازرگانی در بنادر خلیج فارس بود، چه آنها ایران را کشوری سودآور می‌دانستند.[1]

این کشورها با توجه به این که می‌خواستند در روابط خود با ایران با امپراطوری وسیع و گسترده عثمانی رقابت نمایند و به نوعی موازنة قوا دست یابند تا برای گسترش روابط خود با ایران عملاً باعث تضعیف و یا محدودیت قدرت رو به گسترش عثمانی را موجب شوند.

سیاست خارجی کریم خان زند در ارتباط با دسته اول گاهی به مصالحه و گاهی به جنگ و درگیری بجز هندوستان انجامید. در رابطه با کشورهای اروپایی وکیل ابتدا سعی کرد با توجه به ضعف مفرط نیروی دریایی خود کمک و پشتیبانی آنها را در سرکوبی میر مهنا که سواحل و بنادر جنوبی ایران و راههای آبی خلیج فارس را ناامن کرده بود به دست بیاورد تا جایی که حتی در رابطه با مزاحمتهای اعراب بین کعب به رهبری شیخ سلیمان تعهد کرد خسارت وارده به کشتیهای انگلیسی کمپانی هند شرقی را جبران کند ولی وقتی دورویی و ضعف پشتیبانی آنها را از طرحهای خود مشاهده کرد، دست به اقدامات دیگری زد که به آن پرداخته می‌شود.

در عهد کریم خان هر چند روابط تجاری ایرانی بیشتر با انگلستان بود اما چون با هوشمندی خاصی می‌دید چگونه انگلستان بر تار و پود اقتصادی هندوستان مسلط شده است سعی کرد هرگز خود را اسیر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی انگلیس نسازد.

روابط ایران و عثمانی

در عصر زند مناسبات ایران و عثمانی بیشتر جنبة‌ سیاسی داشت اگر چه ارتباط بازرگانی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. مرزهای طولانی مشترک بین دو کشور، اختلافات سیاسی بر سر اشغال برخی مناطق مرزی که اغلب متقابلاً صورت می‌گرفت- و گاه جانبداری از برخی اعراب مرزنشین از جانب یکی از دو کشور، وجود اماکن مقدسه شیعیان در خاک عثمانی و علاقة شیعیان ایران به زیارت ایران اماکن و بالاخره راه تجاری ایران به بازار تجارت جهانی از طریق عثمانی به طور کلی موضوع اصلی ارتباط دولت ایران و دولت عثمانی را تشکیل می‌داد. زمانی به دلیل برخی از این موارد و گاه به علت تشدید یکی از آنها روابط ایران و عثمانی شکل دیگر به خود می‌‌گرفت.

البته راه زمینی و تاریخی تجارت ایران به مرکز مهم بازار وقت یعنی حلب از خاک عثمانی می‌گذشت و این راه نسبت به سایر راه‌ها کوتاه‌تر بود. با این همه تجار ایرانی هفته ها و ماه‌ها در کشور عثمانی به سر می‌بردند تا بتوانند کالاهای خود را در مراکز تجاری وقت در نواحی غرب عثمانی عرضه کنند، البته غیر از مخارج راه و هزینه حمل و نقل، گاه می‌بایستی عوارض سنگینی نیز بپردازند همچنین زوار ایرانی نیز گاه از پرداخت عوارض معاف نبودند. افزون بر‌آن ایرانیان مسافر مورد آزار عثمانیان قرار می‌گرفتند که گاه تلفاتی نیز به همراه داشت همچنین عوامل دیگری نیز بر مناسبات ایران و عثمانی تأثیر می‌گذارد.[2]

در زمان کریم خان اعراب بنی کعب که در ساحل راست اروند رود ساکن بودند و از تعدیات والی بغداد به ستوه آمده بودند به سرداری شیخ سلیمان از اروند رود گذشته و در ناحیه فلاحیه خوزستان ساکن شدند. هنگامیکه کریم خان مشغول انتظام امور غرب ایران بود شیخ سلیمان چند زورق فراهم آورد و مدخل اروند رود را در خلیج فارس بر روی مسافران و کشتیهای تجاری بست و به ویژه برای ابزار مخالفت با والی بغداد و حاکم بصره کشتیهای عثمانی را در دهنه رود توقیف کرد.[3]

زمانیکه کریم خان در سیلاخور بود سفیری به نام محمد آقا سلام آغاسی از طرف عمرپاشا، والی بغداد به خدمت او رسید و پیغام آورد که اگر کریم خان بخواهد قبیلة بنی کعب را که برای والی بغداد مزاحمت هایی ایجاد کرد که است سرکوب کند دولت عثمانی با در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه او را یاری خواهد کرد. وکیل با این پیشنهاد موافقت کرد، اگر  چه کریم خان در رفع مزاحمتهای اعراب بی کعب کوشید، اما آنچنان که از جانب عمرپاشا قول داده شده بود، کمکی از عثمانی دریافت نکرد و همین امر زمینه‌ای برای عدم اطمینان بعدی به دولت عثمانی را به وجود آورد و تأثیر در تیرگی روابط ایران و عثمانی گذاشت.[4]

جریان آن به این شرح بود که کریم خان پس از قبول درخواست دولت عثمانی از خرم آباد و دزفول گذشت و در اوایل رمضان سال 1178 وارد شوشتر شد و بعد از انتظام امور داخلی لرستان و خوزستان به سرکوبی اعراب بنی کعب پرداخت، شیخ سلیمان چون تاب مقاومت نداشت از دسترس سپاه ایران دور شد و به دریا پناه بود. سپس تلاش کرد که با ایرانیان از در آشتی درآید، به همین منظور پیکی به نزد کریم خان فرستاد و اعلام داشت، چنانچه با قبیله‌اش در خاک ایران به راحتی زندگی کند حاضر است مطیع خاندان زند باشد و حتی پسر خود را به عنوان گروگان به دربار کریم خان بفرستد. خان زند چون ترکها به تعهدات خود مبنی بر در اختیار گذاشتن کشتی و آذوقه عمل نکردند از تقاضای شیخ سلیمان استقبال کرد و زکی خان و سپاه او را که مأمور جنگ با بنی کعب بود فراخواند. اما ماجرای بنی کعب خاتمه نیافت.

فتنه‌های میر مهنا و درگیری‌های کریم خان با او دوباره داستان بنی کعب را پیش آورد، پس از بازگشت کریم خان از نواحی غرب به شیراز شیخ سلیمان دوباره با انگلیسی‌ها درگیر شد و در تابستان 1179 دو فروند از کشتی‌ها را برای سرکوبی میرمهنا با او همکاری می‌کنند وی نیز آنان را در جنگ با شیخ سلیمان یاد می‌خواهند داد و بیست هزار تن از سپاهیان خود را از راه خشکی به کمک خواهد فرستاد.[5]

ظاهراً علاقة کریم خان به سرکوبی میر مهنا که مشکلات فراوانی تولید کرده بود موجب شده بود  تا وکیل الرعایا علیرغم عفو و بخشیدن اعراب بنی کعب، اندیشة محدود کرد ن قدرت آنان را در سر بپروراند، از همین رو وقتی آوازة قدرت نمایی میرمهنا در سواحل خلیج فارس پیچیده محمد صادق خان اعتضاد الدوله ، برادر کریم خان که در غیاب او امور فارس را بر عهده داشت ، سپاهی مجهز  به سرکوبی میرمهنا فرستاد، اما این سپاه با مقاومت و تهاجم زعابی‌ها در هم شکست و به جانب شیراز عقب نشست، کریم خان سپاه دیگری را به فرماندهی امیر گونه خان افشار علیه میرمهنا تجهیز و اعزام کرد. میرمهنا که در خود یارای مقابله با سپاه جدید کریم خان را نمی‌دید ابتدا به جزیرة خارگو (نزدیک خارک) عقب نشت و سپس به علت بی آبی و نامناسب بودن آب و هوا متوجه جزیرة خارک شد و آنجا را با قهر و غلبه از چنگ هلندی‌ها خارج کرد. از این پس تاخت و تازهای میرمهنا در خلیج فارس به شهرت افزایش یافت و متمردین را به علت دستبرد و شلتاق او نه عبور از سمت دریا امکان داشت و نه احدی از تجار  و مسافرین از اندیشه راهزنی او قدم به ساحل بحر عمان توانست گماشت. [6]

میرمهنا در سال 1169 تأسیسات انگلیسیها را در بند ریگ ویران ساخت و با حملات دریای خود تجارت را در خلیج فارس و زیانهای بسیاری به بازرگانان انگلیسی در بوشهر وارد کرد. بنابراین برای سرکوبی میرمهنا علاوه در ایران، دولت عثمانی هم که از ناحیه بصره دچار زیانهایی زیادی شده بود و همچنین انگلیسیها که تجارت خود را در خلیج فارس مختل می‌دیدند اظهار علاقه می‌کردند. [7]


[1] - ویلم فلور، هلندیان در جزیرة‌ خارک در عصر کریم خان زند ، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، توس، ص 151.

[2] - ورهرام، غلامرضا، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زندیه ، تهران: معین، صص 192-191.

[3] - میرخواند، میرمحمد سید برهان الدین خوارزمشاه، تاریخ روضه الصفا، ج/9، تهران : خیام ، ص 80.

[4] - ورهرام، غلامرضا، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زندیه . تهران: معین، ص 195.

[5] - پناهی سمنانی، کریم خان زند، تهران: نشر ندا، 1375،ص 79.

[6] - غفاری کاشانی، ابوالحسن، گلشن مراد، به اهتمام غلامرضا طباطبایی مجد، تهران : زرین، ص 276.

[7] - رجبی، پرویز، کریم خان زند و زمان او، تهران: امیرکبیر، 1352، ص 96.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روابط خارجی ایران در دوره زندیه

زندیه

اختصاصی از ژیکو زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

مقدمه :

زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از ایل زند که از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید او فردی مدبر و مهربان بود.کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب (شاه) پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود ارگ بازار حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده است.

کریمخان زند وکیل الرعایا (۱۱۹۳ – ۱۱۶۳ ه.ق): از سوابق زندگی خان زند تا سال ۱۱۶۳ ه.ق. که جنگ های خانگی بازماندگان نادر شاه بی کفایتی آنان را برای مملکتداری آشکار ساخت و آن عرصه را برای ظهور قدرت های جدید مستعد گردانید، خبری در دست نیست. به دنبال اغتشاشات گسترده و عمومی این ایام خان زند به همراه علی مردان خان بختیاری و ابوالفتح خان بختیاری اتحاد مثلثی تشکیل دادند و کسی را از سوی مادری از تبار صفویان بود را به نام شاه‌اسماعیل سوم به شاهی برداشتند. ولی چون هیچ یک از آنان خود را از دیگری کمتر نمی‌شمرد، ناچار به نزاعهای داخلی روی آوردند. سرانجام کریم خان توانست پس از شانزده سال مبارزه دائمی بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیسها روی خوش نشان نداد و همواره میگفت آنها می‌‌خواهند ایران را مانند هندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق. بصره را از حکومت عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

فرش بافى در دوره زندیه:

هنگامى که به کتابهاى فرش ایران رجوع مى کنیم زمانى که به قالى دوره زندیه مى رسیم همواره سکوتى عمیق یا تک مضرابى ضعیف ما را به تفکرى ژرف پیرامون این هنر در عصر مذکور دعوت مى کند که شاید خودعا ملى شود براى پژوهش بیشتر پیرامون قالى این عصر در ایران.

سیسیل ادوارد و در کتاب مشهور خود قالى ایران اشاره اى به این دوره

مى کند و به استناد به کتاب تاریخى سرجان ملکم کریم خان را فردى مدبر ولى بى سواد مى خواند و در هنرهاى این دوره که به بحث در مورد تجارت و ساخت آنها سخن به میان آورده اما از فرش زندیه سخنى نمى گوید البته دکتر سامى در کتاب خود بافندگى و بافته هاى ایران از دوران کهن اشاره دارد که قالى در اواخر حکومت زندیان باز در ایران رونق یافته است.

تورج ژوله نیز در کتاب برگى از قالى خراسان چنین مى نویسد : آرام اولئاویوس که جز یک هیئت هفت نفره بود در زمان شاه عباس دوم به ایران آمد و در سفرنامه خود نوشت بهترین قالیها در ایران بافته مى شود پس از صفویه با حمله افاغنه تا مدتى ایران از جمله خراسان دچار آشوب و هرج و مرج شد و سرانجام در دوران سلسله قاجار وضع کمى بهبود یافت و فرش ایران از طریق دریا وخشکى به اروپا و سایر نقاط و به عنوان مهمترین کالاهاى صادراتى ایران مطرح شد.

استاد پرویز تناولى در کتاب قالیچه هاى تصویرى ایران چنین مى آورد با آمدن سلسله زندیه صلح و آرامش دوباره به ایران باز گردید و این بار شیراز مرکز هنر و هنرمندان ایران شد و هنر تصویر گرى به اوج خود رسید و موضوع هاى تصویرى در همه جا و در همه رشته ها از جمله روى سنگ و کاشى و گچ نقش بست و نقاشان زیادى به تهیه تابلوهایى از شاهزادگان و رقاصان و نوازندگان پرداختند و کار تصویر گرى از انحصار کاخها بیرون آمد و به داخل خانة اشراف راه یافت اما عمر سلسله زندیه چنین نپایید و سلسله قاجار بر روى کار آمد و تهران به پایتختى برگزیده شد.

جواد یساولى در کتاب شناخت قالى ایران مى گوید : نادر شاه جهت حفظ انسجام و یکپارچگى کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنرى بپردازد لیکن رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاورى ایرانیان هنرى که در خفا به حیاتش ادامه مى داد در دوره زندیه اعتبار بیشترى یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت . بازرگانان تبریزى به تأسیس کارگاه هاى فراوان قالیبافى نه تنها در تبریز بلکه در کرمان ، مشهد ، کاشان و سایر شهرهاى ایران همت گماشته و قالى هاى بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافت.

آنچه که مستندات مکتوب نشان مى دهد قالى دوره زندیه هر چه باشد نقطة سکوت هارمونى بر صداى فرش ایران است نه شکوه صفوى را داراست و نه بدعت قاجار ، از دید من فرش زندیه سکوت است یک سکوت که تصمیم تکامل و از طرفى انحطاط نوینى را آغازمى کند که دیروز نبوده و امروز هم نیست و به فرداى زندیه که قاجار است تعلق دارد.

همواره شک مقدمه یقین است.«دکارت»

ذکر چند فرضیه در مورد قالى دوره زندیه از نظر نگارنده

1- کمتر بافته شدن قالیهاى گران قیمت در این دوران

در آن چه که پیش رویتان گذشت دیدیم که دوره زندیه دوره اى ملوک الطوایفى بوده است و دائماً در جنگ داخلى به سر برده اند و همیشه و در همه حال جنگها اولین تأثیرات خود را بر روى هنر این سرزمین گذاشته اند ، نه سرزمین ما بلکه هر دیارى که دچار این بلا شود هنرش و فرهنگش دچار تزلزل خواهد شد و رو به انحطاط خواهد رفت.

کریم خان زند که خود را وکیل الرعایا خوانده بود پایتخت کشور را به سرزمینى برده بود که نه مرکز بافت بود و نه ساختمانهاى در خور تحسین سپاهان را داشت او شیراز را به عنوان پایتخت حکومت خود گزیده بود و در ده سال اول


دانلود با لینک مستقیم


زندیه

زندیه

اختصاصی از ژیکو زندیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

مقدمه :

زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی است که میان فروپاشی افشاریان تا برآمدن قاجار به درازای چهل و شش سال در ایران بر سر کار بودند. این سلسله به سردمداری کریم خان زند از ایل زند که از سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید او فردی مدبر و مهربان بود.کریم خان خود را وکیل الرعایا نامید و از لقب (شاه) پرهیز کرد. شیراز را پایتخت خود گردانید و در آبادانی آن کوشش نمود ارگ بازار حمام و مسجد وکیل شیراز از کریمخان زند وکیل الرعایا به یادگار مانده است.

کریمخان زند وکیل الرعایا (۱۱۹۳ – ۱۱۶۳ ه.ق): از سوابق زندگی خان زند تا سال ۱۱۶۳ ه.ق. که جنگ های خانگی بازماندگان نادر شاه بی کفایتی آنان را برای مملکتداری آشکار ساخت و آن عرصه را برای ظهور قدرت های جدید مستعد گردانید، خبری در دست نیست. به دنبال اغتشاشات گسترده و عمومی این ایام خان زند به همراه علی مردان خان بختیاری و ابوالفتح خان بختیاری اتحاد مثلثی تشکیل دادند و کسی را از سوی مادری از تبار صفویان بود را به نام شاه‌اسماعیل سوم به شاهی برداشتند. ولی چون هیچ یک از آنان خود را از دیگری کمتر نمی‌شمرد، ناچار به نزاعهای داخلی روی آوردند. سرانجام کریم خان توانست پس از شانزده سال مبارزه دائمی بر تمامی حریفان خود از جمله محمدحسن خان قاجار و آزاد خان افغان غلبه کند و صفحات مرکزی و شمالی و غربی و جنوبی ایران را در اختیار بگیرد. وی به انگلیسها روی خوش نشان نداد و همواره میگفت آنها می‌‌خواهند ایران را مانند هندوستان کنند. برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق. بصره را از حکومت عثمانی منتزع نماید و به این ترتیب، نفوذ اوامر دولت ایران را بر سراسر اروندرود و بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.

فرش بافى در دوره زندیه:

هنگامى که به کتابهاى فرش ایران رجوع مى کنیم زمانى که به قالى دوره زندیه مى رسیم همواره سکوتى عمیق یا تک مضرابى ضعیف ما را به تفکرى ژرف پیرامون این هنر در عصر مذکور دعوت مى کند که شاید خودعا ملى شود براى پژوهش بیشتر پیرامون قالى این عصر در ایران.

سیسیل ادوارد و در کتاب مشهور خود قالى ایران اشاره اى به این دوره

مى کند و به استناد به کتاب تاریخى سرجان ملکم کریم خان را فردى مدبر ولى بى سواد مى خواند و در هنرهاى این دوره که به بحث در مورد تجارت و ساخت آنها سخن به میان آورده اما از فرش زندیه سخنى نمى گوید البته دکتر سامى در کتاب خود بافندگى و بافته هاى ایران از دوران کهن اشاره دارد که قالى در اواخر حکومت زندیان باز در ایران رونق یافته است.

تورج ژوله نیز در کتاب برگى از قالى خراسان چنین مى نویسد : آرام اولئاویوس که جز یک هیئت هفت نفره بود در زمان شاه عباس دوم به ایران آمد و در سفرنامه خود نوشت بهترین قالیها در ایران بافته مى شود پس از صفویه با حمله افاغنه تا مدتى ایران از جمله خراسان دچار آشوب و هرج و مرج شد و سرانجام در دوران سلسله قاجار وضع کمى بهبود یافت و فرش ایران از طریق دریا وخشکى به اروپا و سایر نقاط و به عنوان مهمترین کالاهاى صادراتى ایران مطرح شد.

استاد پرویز تناولى در کتاب قالیچه هاى تصویرى ایران چنین مى آورد با آمدن سلسله زندیه صلح و آرامش دوباره به ایران باز گردید و این بار شیراز مرکز هنر و هنرمندان ایران شد و هنر تصویر گرى به اوج خود رسید و موضوع هاى تصویرى در همه جا و در همه رشته ها از جمله روى سنگ و کاشى و گچ نقش بست و نقاشان زیادى به تهیه تابلوهایى از شاهزادگان و رقاصان و نوازندگان پرداختند و کار تصویر گرى از انحصار کاخها بیرون آمد و به داخل خانة اشراف راه یافت اما عمر سلسله زندیه چنین نپایید و سلسله قاجار بر روى کار آمد و تهران به پایتختى برگزیده شد.

جواد یساولى در کتاب شناخت قالى ایران مى گوید : نادر شاه جهت حفظ انسجام و یکپارچگى کشور فرصت آن را نیافت تا به مسایل هنرى بپردازد لیکن رفته رفته با حفظ امنیت و آرامش ایجاد شده در سایه شجاعت و دلاورى ایرانیان هنرى که در خفا به حیاتش ادامه مى داد در دوره زندیه اعتبار بیشترى یافت و مورد توجه فرمانروایان قرار گرفت . بازرگانان تبریزى به تأسیس کارگاه هاى فراوان قالیبافى نه تنها در تبریز بلکه در کرمان ، مشهد ، کاشان و سایر شهرهاى ایران همت گماشته و قالى هاى بافته شده از طریق استانبول به اروپا راه یافت.

آنچه که مستندات مکتوب نشان مى دهد قالى دوره زندیه هر چه باشد نقطة سکوت هارمونى بر صداى فرش ایران است نه شکوه صفوى را داراست و نه بدعت قاجار ، از دید من فرش زندیه سکوت است یک سکوت که تصمیم تکامل و از طرفى انحطاط نوینى را آغازمى کند که دیروز نبوده و امروز هم نیست و به فرداى زندیه که قاجار است تعلق دارد.

همواره شک مقدمه یقین است.«دکارت»

ذکر چند فرضیه در مورد قالى دوره زندیه از نظر نگارنده

1- کمتر بافته شدن قالیهاى گران قیمت در این دوران


دانلود با لینک مستقیم


زندیه

تحقیق درمورد دلایل افول نگارگری در دوره ی زندیه وقاجاریه 13 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد دلایل افول نگارگری در دوره ی زندیه وقاجاریه 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

دانشگاه علم و هنر

دانشکده هنر و معماری اردکان

مربوط به درس :

هنر و تمدن اسلامی

موضوع تحقیق:

نگارگری عهد زند و قاجار

هدف از انجام تحقیق:

دلایل افول نگارگری در دوره ی زندیه وقاجاریه

نام استاد:

جناب آقای اشعاری

اعضای گروه:

آمنه بهادریان

مهسا زاهدی

پریسیما هوشیانی

زمستان 87

چکیده:

آغاز سبک نگارگری قاجار را باید در دوران افشار و زند پیگیر بود اما به دلیل کوتاه بودن این دوران و تسلط اشوب و بلوا بر اوضاع آثار چندانی بر جای نمانده است. از کتب تصویر شده این دوران می توان به «تاریخ جهانگشای جوینی » اشاره کرد . از استادان دوره افشاریه می توان به محمد علی بیگ ، داوود نقاش ، محمد رضا هندی و هادی نقلش اشاره کرد .

محققان ایرانی پیوستگی شیوه نگارگری اواخر دوره صفوی را به سبک قاجار محرز دانسته اند. نخست ، تاثیر پذیری از شیوه های اروپایی است که از اواخر سده یازدهم هجری قمری آغاز شده بود و توسط فرزندان و نوادگان همان هنرمندان استمرار یافت ، مانند تداوم شیوه نگارگری محمد زمان توسط پسرش محمد علی.

نگارگری سبک قاجار شامل شیوه دیوار نگاره های دوره صفویه و نقاشی کلاسیک اروپا است ، به ترتیبی که در آغاز مایه ایرانی آن بیشتر و در میانه به طور مساوی از نقاشی ایرانی و اروپایی میه می گیرد و در پایان دوره به تدریج به نفوذ سبک اروپایی در نگارگری ایرانی افزوده می شود تا جایی که به کپی برداری از آثاراستادان رنسانس می پردازند . از دوره آقا محمد خان قاجار آثار درخوری به جا نمانده اما در مقابل تعداد فراوانی تابلوی رنگ روغن از دوره سلطنت فتحعلیشاه و محمد شاه به جا مانده است.

بسیاری از این نگاره ها با موضوهایی نظیر رقاصه ها و مجالس بزم و رزم برای قهوه خانه ها و مجموعه های شخصی ساخته می شدند و چهره های شاهزادگان و موضوهای تاریخی برای کاخهای شخصی . نگارگر پرده شاهزاده قجری و خدمه تمام ویژگیهای نقاشیهای اوایل سده سیزدهم هجری را در خود جای داده است بیان ازاد کوها و حالت های برگ درختان در دور دست و فزای تعریف نشده دشت معرف عمق در تصویر است. سایه روشن کاری روی چهره و دست ها نشان از آگاهی هنرمند به هجم پردازی است. با وجود این نگاره مرکب از سطوحی است که از رنگهای درخشان ، نوارهای تزئینی الماس ، مروارید ، زمرد و کمربند یاقوت نشان ، ابزوبند و هاشیه های زینتی تشکی شده است . اگر چه این پرده جذابیت خاص خود را دارا هستند، حالت روبرو نمای اندامها چیزی را فراتر از صورت ظاهر آنها نمایان نمی سازد.

تاثیر عکاسی بر نگارگری دوره قاجار امری بلا منازع است. در نگاره هایی که خانزاد اسماعیل از ناصرالدین شاه ترسیم کرده است، شاه با همان کتی نشان داده است که در عکسی از همان دوره دیده می شود. در این نگاره نقو ش زینتی لباس به همان ظرافت نقوش قالی به تصویر در آمده اند . این گونه واقع نمایی با نگاه مستقیم خالی از فروتنی شاه که تا قبل از دوره قاجار ، در نگارگری امری غیر قابل تصور بود، همسو شده است اگر چه چهره شاه چیزی بیش از صورت ظاهر وی را آشکار نمی سازد ، اما چهره اش انسانی است نه یک چهره آرمانی .

شیوه نگارگری در این دوران در آغاز مشابهت زیادی به رنگ و روغن های دوران زند دارد. بیشترین اختلاف نقاشیهای قاجار و زند در رنگهای این تصاویر است . رنگهای قالب نقاشیهای رنگ و روغن دوران زندیه سبز و رنگهای هماهنگ با آن بود که در تصاویر رنگ و روغن قاجاری به سرخ های مختلف مبدل شد.

نگارگری قاجار:

نگارگری سبک قاجار شامل شیوهءدیوار نگاره های دورهء صفویه و نقاشی کلاسیک ارو پاست ودر پایان دوره بر نفوذ سبک ارو پایی افزوده می شود تاجایی که به کپیه برداری از آثار استادان رنسانس می پردازند.

چهرهء انسان در تصاویر این دوران نسبتا تخت است که با کمی سایه در زیرگردن وروی گونه ها دیده می شود . تمام چهره ها شبیه بهم با چشمان درشت خمار ابروهای کمانی چهره سه رخ بیضی موهای بلند چین چین و مواج با دستان ظریف حنا بسته با کمر باریک است.

در هنگام پادشاهی ناصرالدین شاه بسیاری از نقاشان به ارو پا فرستاده شدند که میرزا علی اکبر خان نقاش باشی ملقب به مزین الدوله به پاریس فرستاده شد و پس از بازگشت به ایران به تدریس نقاشی وموسیقی پرداخت که کمال الملک در مکتب او به شاگردی پرداخت.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دلایل افول نگارگری در دوره ی زندیه وقاجاریه 13 ص