ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مدیریت و رهبری در رسانه

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره مدیریت و رهبری در رسانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

مدیریت و رهبری در رسانه

حبیب ابراهیم پور*

اداره کل آموزش سازمان با همکاری موسسه AIBD1 کارگاه آموزشی مدیریت و رهبری2 را برای جمعی از مدیران و تهیه کنندگان سازمان برگزار نمود. استاد دوره خانم باربارا اسکراس از شبکه دویچه وله آلمان بودند. نظر به اهمیت و ضرورت مباحث مدیریت و رهبری در دنیای امروز سازمانها، بر آن شدیم تا مباحث کارگاه را بصورت منسجم جهت استفاده دیگر همکاران که امکان حضور و استفاده از کارگاه را نداشتند ارائه کنیم. به همین منظور گزارش - مقاله ذیل تدوین شده است.

مقدمه:

امروز هم از نظر درک مدیریت و رهبری و هم از نظر عمل کردن به آن روزگاری هیجان انگیز است. آنچنان که در گذشته بی سابقه بوده است، اینک شاهد این آگاهی فزاینده هستیم که توفیق سازمانهایمان مستقیماً به استفاده موثر از منابع انسانی متکی به علوم رفتاری کاربردی، بستگی دارد.(هرسی و بلنچارد : کبیری 1371) و صاحبنظران علم مدیریت رمز موفقیت مدیر را در توان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی وی می‌دانند (رضائیان 1382)

مباحث مورد بحث در این کارگاه عبارت بود است، تعریف و تفاوت مدیریت و رهبری، مهارتهای رهبری ومدیریت، سبکهای رهبری و ایجاد انگیزه در کارکنان برای تحقق اهداف سازمانی. که در ادامه به این موارد پرداخته می‌شود.

مدیریت و رهبری

اصطلاح رهبری ابتدا بوسیله هنری فایول تحت عنوان ”جهت دهی یا دستور دهی“3 بعنوان یکی از وظایف‌پنجگانه‌مدیریت‌مطرح شد سپس واژه هدایت‌بعنوان معادل‌فارسی این عبارت(Direction) وارد متون مدیریتی شد و بالاخره با تطور معنایی، عبارت فوق، ارتباطات4، انگیزش5 و رهبری6 معنی شد (سیدجوادین 1374، رضاییان 1382) وامروز از واژه رهبری بجای هدایت و جهت دهی استفاده می‌کنند.

رهبری عبارت است از ”توانایی ترغیب دیگران به کوشش مشتاقانه جهت کسب اهداف معین“ یا فعالیتهایی که مردم را برای تلاش مشتقاقانه در جهت کسب اهداف گروهی تحت تاثیر قرار می‌دهد. در تعریفی وسیعتر رهبری یعنی ”نفوذ در دیگران جهت کسب هدف می‌باشد.“

تفاوت آن با مدیریت در این است که مدیریت نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی است. اما در رهبری اهداف میتواند گوناگون با شد ولی در مدیریت اهداف سازمانی اولویت دارد . برای مثال اگر فردی در رده عملیاتی بر تصمیم مدیرعالی سازمان اثر بگذارد در آن صورت آن فرد در این مورد رهبر است و مدیر عالی پیرو. رهبر ممکن است عضو سازمان نباشد و در رهبری سلسه مراتب مطرح نیست و مضاف بر اینکه هدف رهبر ممکن است با هدف سازمان همگام، یا برخلاف آن باشد. (هرسی و بلنجارد، مورهدگریفین، استیفن رابینز، کبیری 1371، الوانی 1373، رضاییان 1382)

مهارتهای مدیریت و رهبری

اجماع نظریه پردازان مدیریت بر این است که سه نوع مهارت برای اجرای فرایند مدیریت وجود دارد که عبارت اند از: مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت مفهومی یا ادراکی

مهارت فنی: یعنی توانایی به کاربردن دانش، روش و تکنیک و وسایل لازم برای اجرای وظایف خاص که از راه تجربه، آموزش و تعلیم بدست آمده است.

مهارت انسانی: یعنی توانایی داوری در کار با یا بوسیله مردم به انضمام آگاهی از فن تشویق و به کار گرفتن شیوه‌های رهبری موثر.

مهارت ادراکی: توانایی درک مشکلات کلی سازمان و اینکه هر کاری، مناسب چه بخشی از سازمان است. چنین دانشی به شخص اجازه می‌دهد که براساس هدفهای سازمان عمل کند نه بر پایه هدفها و احتیاجات گروه مربوط به خویش.

به موازات پیشرفت فرد از سطح سرپرستی به مقام‌های بالای مدیریت، نوع ترکیب مهارتها فرق خواهد کرد. به عبارت دیگر در سه سطح مدیریت مهارتهای خاصی مورد نیاز است. (جدول شماره 1)

مهارتهای مدیریتی در سطوح مختلف

مدیریت سطح بالا

مدیریت میانی

مدیریت عملیاتی

بالا

پایین متوسط

پایین

مهارتهای ذهنی

بالا

بالا

بالا

مهارتهای انسانی

پایین

پایین- متوسط

بالا

مهارتهای فنی

جدول شماره 1

هرچه فرد از سطوح پایین مدیریتی به سطوح بالا ارتقاء می‌یابد. به مهارت فنی کمتری نیاز دارد. همچنین در سطوح پایین مدیریت که سرپرستان قرار دارند. مهارت فنی زیادی نیاز است. زیرا از آنها انتظار می‌رود تکنسین ها و کارکنان تحت سرپرستی خود را آموزش دهند.

با وجود اینکه مقدار مهارتهای فنی و ادراکی در سطوح مختلف مدیریت تفاوت می‌کند ولی مهارتهای انسانی شاخص مشترکی است که از اهمیت ویژه‌ای در تمام سطوح مدیریت برخوردار است . بعبارت دیگر مهمترین توانایی یک مدیر، توانایی او در رفتار با مردم است.(شکل شماره 1)

شکل 1 نشان می‌دهد که سازمانها معمولاً از چهار سطح تشکیل شده اند.

( کارکنان (غیرمدیران)، مدیران علمیاتی، مدیران میانی و مدیران عالی

هر کدام از این سطوح نیازمند مجموعه ای از مهارتهاست.

1- کارکنان اجرایی: تاکید بر مهارتهای فنی

کارکنان، کارهای اجرائی را انجام می‌دهند و مستقیماً درگیر برنامه‌‌ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کار دیگران نمی‌باشند. آنها باید از نظر دانش ومهارتهای فنی مستعد باشند تا بتوانند وظایف خود را انجام دهند. کارکنان تنها زمانی به مهارت انسانی نیاز دارند که بخواهند کار گروهی انجام دهند و مهارتهای ادراکی در این سطح ضروری نمی‌باشد. زیرا کارکنان معمولاً نیاز به تصاویر ذهنی فراتر از کار خود ندارند.

2- مدیران عملیاتی: تاکید بر مهارت فنی و انسانی

مدیران عملیاتی یک مرحله فراتر از انجام وظایف اجرایی هستند. مستقیماً درگیر طرح ریزی ، واگذار کار به دیگران، فراهم نمودن محیط کاری مناسب‌(سازماندهی) و انتقال انتظارات به دیگران هستند. مدیران عملیاتی باید از نظر فنی، تخصص لازم را داشته باشند ولی این میزان کمتر از خود کارکنان است. در عوض نیاز بیشتری به مهارتهای نسانی دارند. زیرا مدیران عملیاتی به برقراری ارتباط مناسب و ایجاد انگیزه در دیگران برای انجام کار توجه دارند.

3- مدیران میانی: تاکید بر مهارتهای روابط انسانی

مدیران میانی مدیر مدیران عملیاتی هستند. آنها مسئول کار مدیرانی هستند که بر کارکنان نظارت می‌کنند. مدیریت میانی دومرحله فراتر از آنهایی است که در واقع کارهای اجرایی را انجام میدهند. مدیران میانی نیاز کمتری به مهارتهای فنی دارند. زیرا نظارت بر مسائل فنی وظیفه مدیران عملیاتی است. نیاز آنها به مهارتهای روابط انسانی تقریباً برابر با نیازمدیران عملیاتی است . هرچند مدیران میانی به طور فزاینده ای برای ایده دادن و پیش بینی آینده سازمان استفاده میشوند.

4- مدیریت عالی : تاکید بر مهارتهای ادراکی

مدیران عالی مستقیماً مسئول درک، هدایت و موفقیت سازمانی هستند. این بدان معناست که سطح بسیار بالایی از مهارتهای ادراکی برای مدیران عالی، نیاز است. مدیران عالی اکثر اوقات


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مدیریت و رهبری در رسانه

کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص

اختصاصی از ژیکو کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان

چکیده

این مقاله موضوع روش تفکر مدیران و ذهنیت های آنان را مورد بررسی قرار می دهد. شاخص های عمده در پرورش ذهنیت و انواع ذهنیت های مدیریت و رهبری شامل ذهنیت اندیشه‌ورز (مدیریت بر خویشتن)، ذهنیت تحلیلگر (مدیریت بر سازمان یا مجموعه)، ذهنیت جهان دیده (مدیریت بر محیط)، ذهنیت همکاری (مدیریت بر روابط) و ذهنیت اقدام (مدیریت بر تغییر) رئوس مطالب این مقاله را تشکیل می دهند.

منبع : روزنامه همشهری،‌ شنبه 7 بهمن 1385، سال پانزدهم، شماره 4193، صفحه 21.

کلیدواژه : مدیریت و رهبری ؛ تفاوت مدیریت و رهبری ؛ ذهنیت های مدیران

1- مقدمه

همیشه برایم این سؤال مطرح بود که به راستی اندیشیدن به شیوه مدیران، با اندیشیدن عادی چه تفاوتی ممکن است داشته باشد؟ گاهی فکر می‌کنم مدیران در سال‌های اخیر آن قدر غرق در مفاهیم رهبری شده‌اند که اصولاً مدیریت را از یاد برده‌اند. دیگر مدیر خوب بودن برایشان دغدغه خاطر ایجاد نمی‌کند، بلکه تمایل آنان بیشتر در رهبر خوب شدن است. در مرور بر مفاهیم مدیریت و رهبری همیشه شنیده و خوانده‌ایم که جدا کردن مدیریت از رهبری خطرناک است و مدیریت بدون رهبری، فضایی خشک پدید می‌آورد و رهبری بدون مدیریت به خیره‌سری می‌انجامد.

گاهی مدیران از توصیه‌های درهم و برهم مسئولان گله‌مندند. به آنان گفته می‌شود: جهانی باشیم و جهانی فکر کنیم، ولی محلی و منطقه‌ای عمل کنیم. همکاری کنیم در عین حال رقابت را فراموش نکنیم. نظم را مراعات کنید، لیکن پیوسته در حال تغییر باشید و... توصیه‌هایی از این قبیل. آیا این توصیه‌ها همزمان انجام شدنی است؟

تفکر مدیرانه و مدیر متفکر غالباً برای پاسخگویی به این سؤالات و برای دستیابی به کنه این موضوعات به ظاهر متناقض و به «تلفیق عمیق» از آنها دست می‌زند. ما هم برای این که بر هدف‌ها، راهبردها و راهکارهای اجرایی دقیق و عمیق شویم و بتوانیم ذهنیت‌های مختلف را در خود پرورش دهیم، باید جنبه‌های مختلف ذهنیت‌ها را یادآوری کنیم.

2- شاخص های عمده در پرورش ذهنیت

پنج شاخص عمده در راه پرورش ذهنیت وجود دارد که هر کدام در جایگاه خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

خود: مدیر یک مجموعه، تا خود را نشناسد، نمی‌تواند شناختی نسبت به سایر افراد پیدا کند.

سازمان: مدیر تا بخش‌های مجموعه تحت پوشش خود را نشناسد، نمی‌تواند به تحلیل سیستماتیک فعالیت‌های آن دست بزند.

محیط: محیط در واقع متنی است که سازمان و مجموعه در آن قرار دارد.

روابط: روابط عبارت است از شبکه ارتباطاتی که مدیر با دیگران و با سایر بخش‌ها دارد. اعم از واقعی یا مجازی.

تغییر: تغییر نیز عبارت است از ایجاد دگرگونی و تحول در خود، سازمان، محیط و ارتباطات.

نکته قابل توجه این است که بسیاری از مدیران اجرای کار و مراحل آن را می‌دانند، اما خوب بلد نیستند از بیرون به قضیه نگاه کنند و بازتاب وضعیت بیرون را در اندیشه خود به چالش بکشند. تعدادی از مدیران هم از آن طرف بام غش می‌کنند. یعنی آن چنان در به چالش کشیدن اندیشه‌های جورواجور غرق می‌شوند که کار از سرعت می‌افتد. برخی از مدیران استاد بوروکراسی، برنامه‌ریزی در کاغذ (بدون اجرا)، کاغذبازی و دیوان سالاری هستند. اما در واکنش به ارباب رجوع، همکار، دوستان، همردیفان، همتایان، بالا دستان و... ضعیفند. تعداد زیادی از مدیران با کوچکترین سخنی از سوی فرد مقابل به واکنش می‌پردازند، اما بدون برنامه و بیشتر از طریق آزمون و خطا عمل می‌کنند.

به راستی چارچوب‌های فکری و نگرش‌هایی که به واقع می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، کدامند؟ این که ما که هستیم، به کجا می‌رویم و چه چیزی برنامه‌های ما را حمایت و هدایت می‌کند، همیشه در تدوین چارچوب‌های فکری ما موثرند. اهداف مهم، ارزش‌های روشن، تصویر شفاف از آینده سه مقوله مهم در تدوین چارچوب‌های اندیشه ما هستند. اهداف از پیش تعیین شده می‌توانند به همراه ارزش‌ها، خطوط راهنمایی برای چگونگی عمل کردن مدیران را فراهم آورند. ارزش‌های فردی باید در راستای ارزش‌های جمعی قرار گیرند. تصور نتیجه نهایی نیز باید روشن باشد. یک چشم‌انداز واقعی زنده و پویا محدود به یک چارچوب خاص نیست.

آنچه برای تحقق‌ یک چشم‌انداز مهم است عبارت است از این که:

چگونه تدوین شده است.

چگونه بیان شده است.

چگونه پایدار باقی می‌ماند.

برای نوشتن چشم‌انداز باید از نظریات دیگران استفاده کنیم. تدوین چشم‌انداز یک فرآیند در حال پیشرفت است که مدام باید با مشارکت فکری دیگران طراحی و به روز شود. همه دست‌اندرکاران تدوین چشم‌انداز باید تعهد خود را در اجرای چشم‌انداز نشان دهند. اما این که چارچوب‌های فکری ما و ذهنیت‌های ما چگونه می‌توانند چشم‌اندازهای جدیدی را بر روی ما باز کنند، مسئله دیگری است و همان طور که در ابتدا گفتیم چگونه می‌توان مدیرانه اندیشید و شاخص‌های عمده برای پرورش ذهنیت‌های مدیریت و رهبری چیست و اصولاً این ذهنیت‌ها کدامند؟

3 - انواع ذهنیت های مدیریت و رهبری


دانلود با لینک مستقیم


کنکاشی پیرامون ذهنیت های مدیریت و رهبری در یک سازمان 7 ص

امامت و رهبری

اختصاصی از ژیکو امامت و رهبری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

بسمه تعالیامامت ورهبری درکلام امیرمؤمنان علی(ع)

یکی از موضوعات بسیار عمیق،ارزشمند و گرانبهای نهج البلاغه موضوع امامت و مسائل مربوط به آنست.نهج البلاغه خود تبلور فرهنگ امامت و ولایت و تجلّی روح بلند علوی سلام ا... علیه است.در نهج البلاغه جلوه های گوناگون امامت و حاکمیت اسلامی بوضوح قابل مشاهده و درک است. امام (ع)چه بعنوان امام و ولی امر مسلمانان و چه در منصب ولایت الهی و ولَی الله در ابعاد گوناگون ملکی و ملکوتی امامت و نیز در جریان شناسی حوادث آن روزگار و دستهای پلیدی که در برابر امامت حقّه ایستادند و عناصر فرصت طب و قدرت خواه را بر مسند خلافت نشاندند و یا عناصر جاهل و متحجّر که در اثر جهالت و جمود در برابر امامت آنحضرت موضع گرفته و کار شکنی کردند. در ادامه به تشریح و توضیح و تبیین نظام حکومتی اسلام و ویژگیهای والی و حاکم و زمامدار اسلامی در برابر دیگران و مدّعیان دروغین می پردازد. و قولاً و عملاً چهره امامت اسلامی را از چهره های فریبکاران و دغلبازان نمایان می سازد و ویژگیها و خصوصیات هر یک را بطور کامل و دقیق تبیین و با شرائط روزگار منطبق و تطبیق می نماید.و در این رابطه نقش بسیار مقدّس و ملکوتی اهل البیت (ع)و عترت و خاندان بزرگ عصمت و طهارت (ع) و ویژگیها و فضائل و کرائم آن بزرگواران را نشان می دهد..تا چراغ راه و صراط مستقیم ایمان و هدایت و راهنمای اسلام اصیل محمدّی (ص) و قرآن ناب احمدی (ع) باشد. و طلا از مطلا و خالص از ناخالص و طیب از آلوده و سره از ناسره بازشناخته شود. در بیانی نورانی آن حضرت می فرماید: یحتاج الامام الی قلب عقول و لسانٍ قزول و جنانٍ علیٰ اقامة الحق مسؤول (غررالحکم) .امام به قلبی بسیار خردمند و زبانی بسیار گویا و پرتوان و دلی سخت پرجرأت و قاطع بر اقامه حق نیازمند است. آری:" قلب عقول و زبان گویا و جنان شجاع".در نهج البلاغه جلوه هائی از دو اصل امامت و عدالت در گفتار و رفتار و سیره و عمل اهل البیت (ع) نشان داده می شود. و جریانهای انحرافی و ساختگی و منافق و بدعتگذار بازشناسی و نقّادی می شود. و نقش و جایگاه امامت راستین و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام در برابر نقشه ها و دسیسه ها و توطئه ها بطور وضوح تبیین می گردد. و جنود حق و سپاهیان باطل و ائمه نور و منادیان ظلمت معرفی می گردد.امام بعنوان اسوه مکتب و الگوی عملی و عینی امت اسلامی و ارزشهای الهی است. امام تجسم فضائل و مکارم و کرائم اخلاق و پیشوای عدالت گستر و مجری عدل و قسط و حافظ احکام و تعالیم اسلام و انسان کامل و وارسته از همه آلودگیها و مظهر اسماء حسنای الهی و مرزبان احکام و معارف حقه الهیه است. آری؛ امام در سیمای شاه بیت مصحف امامت ـ علی (ع) ـ عصار مکارم و محامد اخلاقی و تجلی ملکات عالیه انسانی و تندیس اشرفیت خلائق عالم است .« ... و فیهم کرائم القرآن و هم کنوزالرحمن ...»در نهچ البلاغه اصول و مبانی و ابعاد این مسائل بازگو و بازشناسی می شود. و اهل البیت (ع) الگوی تمامی ارزشها و فضائل الهی و محور مقالبه با ظلم و استبدادو استکبار و فساد و تباهی شناسانده می شود. امام قافله سالار اولیاء خدا و کاروان دار بندگان خالص اوست. امام و رهبر در فرهنگ اسلامی چراغ هدایت و صراط مستقیم الی الله و تجلّی عبودیت و بندگی خداوند منّان ومظهر فلاح و رستگاری است. چند موضوع در این رابطه و در نهج البلاغه شریف قابل بحث و بررسی و تأمل و تدبر است.از جمله بحث امامت اهل البیت(ع)،سیره و سنّت امام، اهل البیت (ع)و منحرفان و طاغیان و باغیان و جریانهای انحرافی فراوان دیگر شرائط مربوط به حاکم و زمامدار اسلامی،نقش مردم؛از جمله این مباحث بحث امام عصر(عج)در نهج البلاغه شریف و در خطب مربوط و در خلال بیانات و ارشادات آنحضرت و در اثناء مباحث و خطب ملاحم واخبار غیبی نهج البلاغه و یا دیگر مباحث ارزشمند و متعالی این کتاب شریف است. اینجانب در این گفتار می خواهم به بیانات و اشارات و ارشادات آنحضرت در رابطه با امام عصر (ارواحنا فداه) بپردازم و نکاتی را در این رابطه یاد آور شوم :الف ـ اینکه انجام امر جهان و حاکمیت و زمامداری بدست اهل البیت (ع) خواهد افتاد و بشریت در آستان اهل البیت (ع) خواهد سائید. [و از دیو و دد ملول است و انسانش آرزواست.]و ارجاع به و عده الهی و نوید پیامران (ع) است. همانا خداوند می فرماید[و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر انَّ الارض یرثها عبادی الصالحون.] "در کتاب زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح خداوند به ارث خواهند برد."و این وعده قطعی و حتمی خداوند است. که سرانجام صالحان براریکه قدرت خواهند نشست و جهان را عدالت فرا خواهد گرفت و دست جباران کوتاه خواهد شد و جامعه بشری گمشده خود را باز خواهد یافت . در نهج البلاغه امام (ع) می فرماید.[ لتعطفنّن الدنیا علینا بعد شموسها عطف الفروس علی ولدها] همانا دنیا بعد از سرکشی بما رو خواهد کرد. و انعطاف نشان خواهد داد. همانند انعطاف شتر چموش و سرکش نسبت به فرزند خود. در این بیان نورانی امام (ع) به بازگشت نهائی دنیا به دامان اهل البیت (ع) و تسلیم در برابر حق و صالحان از خاندان نبوت (ع) اشاره فرموده و اینکه سرانجام جامعه بشری در برابر حق تسلیم خواهد شد. و به حکومت صالحان و عدالت جهانی رو خواهد آورد. و ناسازگاری ها و قدرت طلبی ها تداوم نخواهد یافت. و سرکشی و طغیان پایدار نخواهد ماند. که": انَّ الارض یرثها عبادی الصالحون". آنحضرت پس از این بیان آیه شریفه "و نرید ان نمّن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلم ائمه و نجعلهم الوارثین" را تلاوت فرمودند.که خود این آیه کریمه نیز به وجود نورانی امام عصر(عج) تفسیر شده است. ب ـ در بیان دیگری آنحضرت میفرماید: ... و ما اقرب الیوم من تباشیر غدٍ یا قوم هذا ورود کلّ موعودٍ و دنّو من طلقه مالا تعرفون اَلا و انّ من ادرکها مناّ یسری فیها بسراجٍ منیر و یحذو فیها علیٰ مثال الصالحین... چقدر نزدیک است امروز به بشارتهای فردا (به صبحگاه های فردا)آنچه را خداوند وعده فرموده ."الیس الصبح یقرب" نوید طلوع صبح امید و پیروزی حق پرستان".ای مردم . اینک وقت و آغاز ورود هر آنچه بدان وعده داده شده اید خواهد بود. و هنگام نزدیکی طلوع و درخشیدن و ظهور آن چیزی است. که آن را نمی شناسید. طلقه مالا تعرفون . طلوع خورشید حقیقت . طلوع سپیده صبح امیدواران طلوع موضوعی که برای شما شناخته نیست و از غیب عالم است. آن حوادث و شرائط ظهور و تحولات عصر ظهور برای شما ناشناخته است.احتمال نیز داده می شود که این عبارتها اشاره به فتنه های بعد از آن بزرگوار و یا فتنه های آخر زمان باشد. " اَلا و انَ من ادرکها منّا یسری فیها بسراجِ منیر"؛ آگاه باشید. کسی که از ما آن فتنه ها را درک می کند. در آن فتنه ها با چراغ روشن حرکت خواهد کرد. و پا جای پای صالحان خواهد گذاشت و همانند صالحان حرکت خواهد کرد.و علیٰ مثال الصالحین که مصداق آن رسول اکرم (ص) و امیرالمؤمین (ع) خو اهند بود. او نیز تداوم بخش راه آن بزرگواران خواهد بود. و از آرمانهای شایستگان پیروی خواهد کرد. تا در آن فتنه ها گره ای را بازکند. و بنده ای را آزاد کند. و در میان کفر و شرک و الحاد شکافی ایجاد نماید. و در میان مؤمنان و اهل ایمان وحدت برقرار سازد. این عبارتها و عبارتهای بعد می تواند چندین مصداق داشته باشد. الف ـ امامان پس از آن بزرگوار تا قیامت ب ـ علما و بزرگان دین و اصحاب یقینج ـ مؤمنان راستین و صالحان ازامت د ـ وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه فتنه ها نیز می تواند به فتنه های بنی امیّه و بنی العباس تا فتنه های آخرالزمان و عصر ظهور اشاره داشته باشد. لیکن به نظر می رسد با عنایت باینکه خطبه در مقام بیان ملاحم و پرده برداری از حقایق آینده جامعه بشری و نفش اهل البیت (ع) در آینده و در هدایت امت است و با عنایت به کلمات بسیار عمیق و پرمعنای اَلا و من ادرکها منّا (از ما خانواده)؟...؟ انطباق آن با وجود نورانی ولی عصرارواحنا فداه نزدیک تر به واقع باشد. تعبیرهای "یسری فیها بسراج منیر".شب روی است که با چراغ روشن و نورانی حرکت می کند.در قرآن کریم سراج و هاج به رسول اکرم (ص) اطلاق شده است.مصداق سراج منیر نیز در بیان آنحضرت در حد ائمه اهل البیت و مهدی آل محمد (ع) است. "و یجد و علی مثال الصالحین".


دانلود با لینک مستقیم


امامت و رهبری

تحقیق درباره بررسی مفهوم رهبری در جامعه در آثار رومی با تاکید بر مثنوی معنوی 40 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره بررسی مفهوم رهبری در جامعه در آثار رومی با تاکید بر مثنوی معنوی 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

پیش در آمد :

دی شیخ با چراغ همی گشت کرد شهر گز دیو و دد ملو لم وانسانم آرزوست

طبق روایت های مختلف از آدم (‌ع)‌ تا خاتم (ص )‌یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر و ائمه و اولیا همه وهمه آمده اند تا انسان را که (صاحب اختیار وجبر )‌ است هدایت کنند و او را به سرمنزل مقصود و خوشبختی برسانند . ولی از بدو تولد اولین فرزندان آدم ، هابیل و قابیل می بینیم که انسان برای ارضای نیازهای خود چه اعمالی را انجام نمی‌دهد تا به لذت های آنی خود برسد. همانطوریکه هابیل برای حس برتری جویی و خود خواهی و هوا و هوس خود برادرش هابیل را می کشد و این اولین خونی است که بر روی زمین ریخته می شود . اما پیامبران و ائمه و اولیا آمده اند . تا انسان را که (‌ اشرف مخلوقات )‌ است به مکارم اخلاقی برسانند وبه همین دلیل بیشتر روی تهذیب نفس انسانها کار کرده اند اما باید توجه داشت که در درون انسان دو نیروی متضاد اهریمنی وخدایی به طور فطری قرار داده شده است که همیشه این دو نیرو با هم در جدال و کشمکش هستند و این انسان است که باید به تقویت نیروی درونی خود بپردازد تانیروی اهریمنی را وادار به عقب نشینی کند بدین گونه میدان دید و وسعت عملیاتی نیروی خدایی بیشتر میگردد وچنانچه این پیشرفت و روند ادامه داشته باشد ، نیروی اهریمنی بصورت زندانی‌ای در می آید که در غل و زنجیر نیروی خدایی اسیر میگردد ولی به محض اینکه انسان از جاده راستی و درستی منحرف گردد ، نیروی اهریمنی قوی گشته و غل و زنجیر را از هم گسسته و به مرکز فرماندهی نیروی خدایی یعنی عقل نزدیک می گردد و آن را مورد حمله و تهاجم قرار می دهد و آنقدر این حمله را ادامه می دهد تا انسان را مسخر خود کند تا از اینجا به بعد است که دیگر انسان هر روز و هر روز به گمراهی و کجروی بیشتر تمایل پیدا می کند و از نیروی خدایی خود فاصله گرفته و خویشتن خود را گم می کند و سرانجام بدی بر تمام وجود او حاکم گشته و او را درکام خود فرو می برد . تا به ورطه هلاکت و نیستی سوق دهد و به همین دلیل است که پیامبران و ائمه و اولیا را می فرستد که دراین راههای پرخوف وخطر ، دست گیر رهروان راه حقیقت و یا دیگر سالکان وادی طریقت باشند تا انسانها را با چراغ هدایت و روشنگر و بیدار کننده خود به راه درست و مستقیم بکشانند .

چه اگر این فرستادگان و برگزیدگان ودوستان خدا نبودند ،‌ جهان یکباره به دست بشر نابود و معدوم می شد و آثاری از انسان و انسانیت باقی نمی ماند . باید این برگزیدگان باشند ،‌ تاپیروان و سالکان وادی معرفت را به سرمنزل مقصود هدایت برسانند چنانچه گفته اند :

طی این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی

و آدمی بعد از پیامبران و ائمه نیاز به اولیاء‌ ، راهبر ، ولی، هادی و مرشد دارد .

مثل انسان و اینها مانند سفر دریایی و کشتی است . چون اینها دریای عرفان و بحر بی پایان دانش و بینش و حکمت ومعرفت معنوی را طی کرده اند و به قله رفیع وادی بیکران طریقت وسیر وسلوک روحانی و مرتبه کمال و سعادت انسانی رسیده اند وانسانها برای این سفر در دریای معرفت و شناخت نیاز به کشتی دارند و سفر دریا بدون کشتی امکان پذیر نیست ،‌اما این کشتی همان راهبر یا شیخ وهادی ومرشد می باشد . و این پیر یا مرشد است که باعث بی خطر شدن سفر در دریای پر تلاطم و طوفانزای زندگی انسان می شود و با صبر و متانت و وقار خود لنگر کشتی را به ساحل نجات می اندازد و انسان را به سلامت در ساحل خوشبختی پیاده می کند .

انسانها هم باید معتقد باشند که برحسب «‌قاعده لطف» خداوندی در هر عصر و زمان باید افرادی ممتاز از اولیاء‌ و برگزیدگان وجود داشته باشند تا این برگزیدگان بر حسب وظیفه کشتی نجات انسانها باشند و مایه ومیزان شناخت اهل هدایت از ارباب ضلالت بشوند و امر بر انسانها مشتبه نشود ،‌ که خود را فراموش کنند و از جاده راستی و درستی منحرف گردند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی مفهوم رهبری در جامعه در آثار رومی با تاکید بر مثنوی معنوی 40 ص