ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی اسدالله علم و قیام 15 خرداد 42

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره ی اسدالله علم و قیام 15 خرداد 42 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

اسدالله علم و قیام 15 خرداد 42

امیر اسدالله علم فرزند محمد‌ابراهیم خان شوکت‌ الملک دوم در سال 1299 ش در شهر بیرجند متولد شد.

هرچند خاندان علم پیشینه خانوادگی خود را تا قرون دوم و سوم هجری قمری تسری می‌دهند، با این احوال از واپسین دوران سلطنت صفویه نشانه‌هایی از حضور برخی افراد منتسب به این خاندان در رأس امور لشکری و کشوری در لابلای منابع تاریخی به چشم می‌خورد. حداقل از اواسط دوران سلطنت قاجارها بدین سو خاندان علم تقریباً همواره حکمرانان و صحنه‌گردانان اصلی مناطق سیستان و بلوچستان بوده‌اند. در هنگام تولد اسدالله علم هم، پدر او شرکت‌الملک دوم حکمران سیستان و بلوچستان بود. وی از معدود حکمرانان و خاندان‌‌های متنفذی بود که اساساً به خاطر پیوندهای دیرینه با بریتانیایی‌ها و سپس کنار آمدن با جریان کودتای سوم اسفند 1299 و طرفداری هدفمند از رضاخان شأن و شوکت پیشین را تا حد زیادی حفظ کرد. با آغاز قدرت‌یابی و سلطنت رضاشاه خاندان علم در سلک طرفداران و خدمتگزاران سلسله جدید پهلوی وارد شد و به سرعت روابط نزدیک و حساب شده‌ای میان شوکت‌الملک و شخص رضاشاه و برخی دیگر از خاندان‌‌های متنفذ که البته با محافل بریتانیایی هم پیوندهای پنهان و پیدایی داشتند، شکل گرفت و شوکت‌ الملک از سال 1314 تقریباً برای همیشه به تهران آمد. چندین بار لباس وزارت پوشیده و استاندار فارس شد و در حالی که ارتباط او با خانواده سلطنت رو به فزونی می‌نهاد با دستور مستقیم رضاشاه موجبات ازدواج فرزندش اسدالله علم با دختر قوام‌الملک شیرازی را (در سال 1318 ش) فراهم آورد. بدین ترتیب پای اسدالله علم هم به دربار باز شد و میان او با ولیعهد وقت محمد‌رضا پهلوی دوستی و ارتباط نزدیک و دیرپایی به وجود آمد که تا آخرین روزهای عمر او (علم) تداوم داشت. در فاصله سالهای 1318 ـ 1321 ش اسدالله علم از دانشکده کشاورزی کرج لیسانس کشاورزی گرفت و مدت کوتاهی پس از مرگ پدرش شوکت‌الملک در سال 1323 پیشخدمت شاه شد و تا سال 1326 که از سوی قوام‌‌السلطنه نخست‌وزیر وقت فرماندار کل سیستان و بلوچستان شد، روابط نزدیکی با شاه و خاندان سلطنت داشت. شواهد و قراینی هم وجود داشت که نشان می‌دهد در طول دهه 1320 اسدالله علم با محافل نزدیک به بریتانیایی‌ها ارتباطاتی دارد و در عین حال در راستای حمایت از شاه و دربار در برابر جریانات سیاسی تأثیرگذار در مسائل داخلی و خارجی ایران مداخلاتی انجام می‌دهد. علم خیلی زود مورد توجه شاه قرار گرفت و با اعمال فشار او و دربار بود که از اواخر سال 1327 تا 1329 چند بار (در حالی که هنوز بسیار جوان بود) لباس وزارت (کشور ـ کشاورزی و کار) پوشید و به عنوان عامل شاه درکابینه‌ها حضور مؤثر پیدا کرد. اسدالله علم که به زودی در جایگاه مورد اعتماد‌‌ترین و نزدیکترین افراد به شاه قرار گرفت به نوعی رابط او با کابینه‌ها و در واقع خبر رسان تحولات و اقداماتی بود که احیاناً دور از اطلاع شاه صورت عملی به خود می‌گرفت. علم در نیمه دوم دهه 1320 هر آنچه توانست در تقویت موقعیت شاه در قبال دولت و مجلس و دیگر ارکان و قطب‌های قدرت و نفوذ کوشید و به ویژه با باندهای توطئه‌گری که در راستای تضعیف موقعیت ارکان مشروطیت (مجلس شورای ملی و نیز دولت پارلمانی) و تحکیم پایه‌ها، قدرت استبدادی شاه فعالیت می‌کردند، همکاری نزدیک و مؤثری داشت. در طول دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت اسدالله علم را عمدتاً در اردوگاه طرفداران دربار شاه، محافل بریتانیایی و مخالفان احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های ملی و مذهبی می‌بینیم. وی در میان احزاب و گروههای اسلامی و ملی در واپسین سالهای دهه 1320 و اوایل دهه 1330 به بعد جایی نداشت و نشانه‌ای بدست نیامده است که بازگوی کمترین نقش علم در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران باشد.

به دنبال تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران و ‌آغاز نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق که توطئه‌های دربار، شاه و محافل نزدیک به سیاست تجاوزکارانه بریتانیا در ایران بر ضد دولت و ملت ایران افزایش روز افزونی پیدا کرد، اسدالله علم هم به خاطر مشارکت در این گونه اقدامات توطئه‌آمیز بدستور مصدق نخست‌وزیر به بیرجند تبعید شد (البته قرار بود به خارج از کشورتبعید شود اما دکتر مصدق به دلایلی از این امر چشم پوشید). اسدالله علم در تمام دوران نخست‌وزیری مصدق و سپس وقوع کودتای 28 مرداد 1332 در تبعید شرق و جنوب شرقی کشور بود و از همان منطقه با مخالفان دولت مصدق (در داخل و خارج از کشور) در ارتباط بود.

ضمن این که در منطقه سیستان و بلوچستان هم از توطئه بر ضد دولت مصدق از هیچ کوششی فروگذار نکرد. پس از کودتا و بازگشت دوباره شاه و کودتاگران به قدرت، اسدالله علم تبعیدگاهش را به قصد تهران ترک کرد و کماکان در ردیف نخست دوستان و خدمتگزاران شاه قرار گرفت و در جریان انتخابات دوره 18 مجلس دخالت‌ های ناروای بسیاری کرد و هنگامی که به دنبال قدرت‌نمایی‌های فضل‌الله زاهدی نخست‌وزیر کودتا، شاه بر آن شد او را برکنار کند، اسدالله علم این سپهبد جاه‌طلب را وادار کرد تا به سرعت پست نخست‌وزیری را ترک کند. در دولت حسین علاء که پس از عزل زاهدی به قدرت رسید اسدالله علم در نقش بسیارمهم وزیر کشور ظاهر شد تا انتخابات دوره 19 مجلس شورای ملی را آنگونه که دلخواه شاه بود به انجام رساند. هم او بود که لایحه تشکیل ساواک را تهیه و تقدیم مجلس کرده و در از میان بر داشتن واپسین نشانه‌های نظام نیم‌بند مشروطیت (مطبوعات و روزنامه‌ها، مخالفان و منتقدان سیاسی و غیره ...) آنی فروگذار نکرد.

اسدالله علم از اواسط دهه 1320 به بعد مجموعه‌ای از افراد نامتجانس سیاسی، فرهنگی، نظامی و غیره را که به طیف‌های مختلفی علاقه نشان می‌دادند، به سلک دوستان و طرفداران خود و مآلاً رژیم پهلوی و شخص شاه وارد ساخت که درمقاطع مختلف عمر سیاسی او در سطوح مختلف با او همکاری و همفکری می‌کردند و اعضای باند او را تشکیل می‌دادند. در اواسط دهه 1330 دیگر بندرت در میان رجال کشوری و لشکری کسی را نزدیکتر از علم به شخص شاه می‌شناسیم که آمادگی داشت هر آنچه شاه بخواهد به نحو مطلوب و دلخواه او انجام دهد. بر همین اساس بود که در نخستین روزهای سال 1336 شاه او را مأمور تشکیل و تأسیس حزب مردم ساخت و او تا پایان دوران نخست‌وزیری دکتر منوچهر اقبال (1336 ـ شهریور 1339) این مهم را در چارچوب دموکراسی دلخواه شاه و حامیان خارجی آن به انجام رسانید و هنگامی که به دنبال بروز افتضاح در جریان انتخابات تابستانی دوره بیستم مجلس مجبور به کناره‌گیری از رهبری حزب مردم شد، به مقتضای تحولاتی که در عرصه سیاسی ـ اجتماعی کشور بروز کرده بود، در راستای باز هم حمایت از موقعیت متزلزل شاه در اریکه قدرت مأموریت‌های مهمتری به عهده او نهاده شد. در طول دوران کوتاه نخست‌وزیری شریف امامی (در سال 1339) و نیز زمامداری علی امینی (تیر 1341) اسدالله علم میان شاه و برخی گروههای سیاسی تأثیرگذار در مسائل آن روز کشور به واسطه‌گری پرداخت تا به نوعی وضعیت نگران کننده شاه در قبال دولتِ (به ویژه علی امینی) و نیز آمریکاییان را بهبود بخشد و با ایجاد شکاف و چند دستگی در میان گروههای سیاسی و دولت و دادن برخی وعده‌های سیاسی (البته فاقد ضمانت اجرایی) علی امینی و دولت او را تضعیف کرده و از چشم آمریکائیان بیاندازد. برخی از رهبران و اعضای درجه اول جبهه ملی و نیز خلیل ملکی از جمله افرادی بودند که علم آنان را در این پروژه به خدمت گرفت. بدین ترتیب علی امینی به پایان راه خود در عرصه نخست‌وزیری رسید. دیگر تمام شرایط برای ارتقاء اسدالله علم وفادارترین نوکر شاه به پست مهم نخست‌وزیری آماده شده بود. علم از تیر 1341 تا اسفند 1342 در یک برهه بسیار حساس و بحرانی بر مقام نخست‌وزیری تکیه زد تا چنانکه مطلوب آمریکائیان بود برنامه اصلاحات پیشنهادی آنان را (که به زودی نام انقلاب سفید بر آن نهاده شد) به مورد اجرا بگذارد و مخالفان سیاسی حکومت را از پیش رو بردارد. در این میان گروههایی نظیر جبهه ملی و نهضت آزادی ایران با سهولت بیشتری مقهور حکومت شدند. اما جریان مخالفت علما و روحانیون تحت رهبری امام خمینی با اصلاحات مورد نظر شاه، دولت اسدالله علم را با چالش‌هایی بس جدی مواجه ساخت و سرکوبگری‌ها و ددمنشی‌های پرشماری را به دنبال آورد که تا واپسین ماههای عمر دولت علم با نوساناتی تداوم یافت. با آغاز نخست‌وزیری علم سیطره شاه بر مجموعه دولت و حکومت گسترش چشمگیر و کم‌نظیری یافت. آگاهان به امور کابینه علم را مجموعه‌ای از افراد بدون صلاحیت و فاقد وجاهت لازم جهت کسب مقام وزارت ارزیابی کرده آن را به تمسخر گرفتند. برنامه انقلاب سفید در همین دوران آغاز شد و برغم مخالفت‌های گسترده مردمی، در 6 بهمن 1341 آن رفراندوم مشهور برگزار شد و با گسترش فشار بر مخالفان و زندانی شدن بسیاری از فعالان و منتقدان سیاسی در 2 فروردین 1342 کشتار مدرسه فیضیه و سپس قیام معروف 15 خرداد 1342 به وقوع پیوست. شاه در ششم خرداد 1342 طی نطقی در کرمان روحانیون را به دزدان، غارتگران و حیوانات نجس تشبیه کرد. امام خمینی در 13 خرداد، شاه را مورد حمله قرار داد و انقلاب سفید وی را، انقلاب سیاه خواند.

در پی این سخنرانی اسدالله علم دستور داد مراسم مذهبی و سوگواری محرم را درشهرهای قم و تهران مورد تهاجم قرار دهند. طی روزهای 13 و 14 خرداد 1342 تعداد زیادی از وعاظ و روحانیون را دستگیر کردند. برخی از دستگیرشدگان عبارت بودند از : مرتضی مطهری، مکارم شیرازی، حسین غفاری، محمد تقی‌واحدی، مصطفی طباطبائی قمی، عباسعلی اسلامی، حسین خندق‌آبادی، عزالدین زنجانی، علی‌اصغر اعتمادزاده، عبدالکریم هاشمی‌نژاد، فرج‌الله واعظی، احمد حسینی همدانی، علی موحد ساوجی، محمد‌حسن بکایی،‌ عیسی اهری، اثنی‌عشری و سید‌محمد صدری.

به دنبال دستگیری این افراد دامنه اعتراض و تظاهرات گسترش بیشتری یافت بالاخص درتهران دانشجویان دانشگاه تهران به صف معارضان پیوسته و در مخالفت با دولت علم و رژیم پهلوی با روحانیون هم صدا شدند. بدین ترتیب طی روز چهاردهم خرداد، که مصادف با 11 محرم 1383 ق بود. در شهر تهران تظاهرات قابل توجهی از اقشار مختلف برپا شد و شعارهایی به طرفداری از امام خمینی و موضع وی در قبال دولت علم از سوی راهپیمایان سرداده شد. اسدالله علم نخست‌وزیر احساس کرد که برای جلوگیری از تظاهرات تنها یک راه حل وجود دارد و آن هم دستگیری رهبر مخالفان است. بدین ترتیب به دستور نخست‌وزیر در شب 15 خرداد 1342 کماندوها و دیگر نیروهای انتظامی مناطق مختلف شهر قم را محاصره کرده و در صبحگاه همان روز امام خمینی را دستگیر و به تهران بردند و در پادگان قصر زندانی ساختند.

خبر دستگیری امام در مدتی اندک در سراسر شهر قم پخش شد و به دنبال آن گروههای نسبتاً عظیمی از مردم به خیابان‌ها ریخته و به دستگیری ایشان اعتراض کردند. بدین ترتیب قیام معروف 15 خرداد 1342 در شهر قم شکل گرفت. در تهران نیز بلافاصله پس از پخش خبر دستگیری امام خمینی اقشار مختلف مردم به خیابان‌ها هجوم آورده و شعارهایی له ایشان و بر ضد دولت سر دادند و برخی مراکز دولتی نیز مورد تهاجم تظاهرکنندگان قرار گرفت. بدین ترتیب تهران نیز در قیام ضد رژیم با شهر قم همگام شد. در چنین شرایطی علم تنها راه برخورد با بحران پیش‌ آمده را در سرکوب قهر‌آمیز آن جستجو کرد. بالاخص اینکه شورش فوق به حدی گسترده شده بود که احساس می‌شد هرگاه در اسرع وقت با آن مقابله نشود، می‌تواند خطر سقوط رژیم را هم به دنبال داشته باشد.

علینقی عالیخانی دربارة چگونگی برخورد اسدالله علم نخست‌وزیر با تظاهرکنندگان 15 خرداد 1342 می‌نویسد:

«علم در روزهای حساس قیام 15 خرداد فعالیت خستگی‌ناپذیری داشت و با مقام‌های انتظامی پیوسته در تماس بود و خود از کلانتری‌های مناطق حساس شهر سرکشی می‌کرد و به همه مسئولان هشدار می‌داد خود را برای رویارویی با آشوبی بزرگ آماده کنند. به این سان هنگامیکه در بامداد روز 15 خرداد 1342 (5 ژوئن 1963) تظاهرات در اطراف بازار تهران آغاز شد علم ‌آمادگی کامل داشت و به رئیس شهربانی وقت سپهبد نصیری تلفنی دستور تیراندازی داد و در برابر تردید نصیری یادآور شد که این دستور را به عنوان نخست‌وزیر می‌دهد و نامة مؤید این دستور را نیز بی‌درنگ برای او خواهد فرستاد. خود نیز پس از ساعتی به دفتر نصیری رفت و از نزدیک شاهد وضع روز بود. این خونسردی و قاطعیت علم اثر بسیار مثبتی داشت و مسئولان انتظامی توانستند در چند ساعت به این غائله پایان دهند و تظاهر‌کنندگان را به شدت سرکوب کنند.»1

خود اسدالله علم نیز حدود ده سال پس از واقعة 15 خرداد 42، در تاریخ 15 آذر ماه 1352، ضمن یادآوری خاطرات دوران نخست‌وزیری خود، جریان چگونگی برخوردش با تظاهرکنندگان را چنین شرح می‌دهد:

«عرض کردم در جریانات 15 خرداد و اغتشاش تهران و ایران که غلام نخست‌وزیر بودم جز ارتشبد نصیری که آن وقت رئیس شهربانی بود بقیه تقریباً دست و پای خود را گم کرده بودند و بدین جهت من ناچار شدم نخست‌وزیری را ترک کرده و تقریباً تمام روز را درشهربانی در ستاد عملیات باشم که اینها دستپاچه نشوند. [شاه] فرمودند: من هم در آن موقع ناچار شدم چندین دفعه به شدت به اویسی که آن وقت فرمانده گارد بود بگویم مجبورید تیراندازی کنید. عرض کردم از نخست‌وزیری دستور کتبی هم گرفتند و باز هم ترسیدند و دائماً به من می‌گفتند باید دید ریشه این کار کجاست. در صورتی که نظامی هیچ لازم نیست که ریشه کار را جستجو کند.» 2

هرچند شاه در رأس هرم قدرت عالی‌ترین مرجع تصمیم‌گیری درباره چگونگی برخورد با تظاهرکنندگان بود، اما در این میان نقش کلیدی را در سرکوب تظاهرکنندگان شخص اسدالله علم نخست‌وزیر بر عهده داشت. شاه هر چند تردیدی نداشت که ‌باید به مخالفت روحانیون به نوعی پایان داده شود، و حتی گفته شده است که شاه به عنوان فرمانده کل نیروهای نظامی شخصاً فرماندهی عملیات را بر عهده داشته و افرادی نظیر سرلشکر پاکروان تحت دستورات مستقیم شاه قیام 15 خرداد را سرکوب کرده‌اند، اما این نظر، با توجه به ویژگی‌های شخصی شاه، از سوی اغلب محققین مورد تردید واقع شده و نقش اصلی سرکوبگری به اسدالله علم نخست‌وزیر نسبت داده شده است. با توجه به شواهد و قراین نسبتاً فراوان نظر اخیر درست‌تر می‌ نماید و علم نخست‌وزیر را باید سرکوبگر تظاهرات روزهای قیام 15 خرداد دانست. داریوش همایون، که خود سالها در دوران محمد‌رضا شاه از دولتمردان عالی مقام کشور محسوب می‌شد، نقش قاطع علم در پایان دادن به قیام 15 خرداد را مورد تصدیق قرار می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که هرگاه در آن هنگام ثبات و قاطعیت شخص اسدالله علم نبود چه بسا رژیم پهلوی با خطر سقوط مواجه می‌شد. 3 ویلیام شوکراس نیز به نقل از جعفر بهبهانیان متصدی امور مالی شاه مسئول اصلی کشتار قیام 15 خرداد را اسدالله علم می‌داند و می‌نویسد:

«جعفر بهبهانیان متصدی امور مالی شاه به هنگام اغتشاشات 1963 در کنار علم بود بعدها تعریف کرد که شاه به علم گفته بود مردم را نکشد. علم پاسخ داده بود شما شاه هستید و من نخست‌وزیرم. من مسئول امنیت هستم و به هر طریقی که بتوانم مردم را ساکت خواهم کرد. اگر موفق شدم شما همچنان شاه خواهید بود. اگر شکست بخورم می‌توانید مرا به دار بزنید و باز همچنان شاه خواهید بود.»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی اسدالله علم و قیام 15 خرداد 42

زندگی نامه امام موسی صدر

اختصاصی از ژیکو زندگی نامه امام موسی صدر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

امام موسی صدر در روز 14 خرداد سال 1307 هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود.

امام موسی صدر پس از اتمام سیکل اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد سال 1322 رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی و سید محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پایان رسانید. وی از ابتدای بهار سال 1326 وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز سال 1338، یعنی قریب سیزده سال تمام، از مدرسین بزرگ حوزه های علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. اساتید اصلی دروس خارج ایشان در قم، حضرات آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، صدر و سید محمد حجت، و در نجف حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند.

امام موسی صدر دروس فلسفی را نزد حضرات آیات سید رضا صدر و علامه سید محمد حسین طباطبایی در قم، و نزد آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای در نجف فرا گرفت.وستان اصلی هم بحث امام موسی صدر را در قم، حضرات آیات سید موسی شبیری زنجانی، شهید دکتر بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ ناصر مکارم شیرازی، و در نجف آیت الله شهید سید محمد باقر صدر تشکیل می دادند.امام موسی صدر در طول زندگی حوزوی خود شاگردان برجسته ای را تربیت کرده است.معروف ترین آنان در ایران آیت الله شیخ یوسف صانعی از مراجع معظم امروز ، و در لبنان شهید عباس موسوی دبیر کل  سابق حزب الله است. 

امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در سال 1329 به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال 1332 از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه «انجمن تعلیمات دینی» را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت «منتدی النشر» در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس «مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه های علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت. 

 

امام موسی صدر در اواخر سال 1338 و به دنبال توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و  با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد. امام موسی صدر برای نیل به این اهداف، و با توجه به جغرافیای اجتماعی و سیاسی لبنان در منطقه و جهان، از همان بدو ورود فعالیتهای خود را سه حوزه موازی سازماندهی نمود: 

بازسازی هویت، انسجام و عزت تاریخی  شیعیان لبنان

امام موسی صدر از زمستان سال 1338 و همزمان با آغاز فعالیتهای گسترده دینی و فرهنگی خود در مناطق شیعه نشین لبنان، مطالعات عمیقی را به منظور ریشه یابی عوامل عقب ماندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شیعیان لبنان به اجرا گذارد. حاصل این مطالعات، برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدتی بود که از اواسط سال 1339 و در راستای سیاست محرومیت زدایی، طراحی و اجرا گردید. امام موسی صدر


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه امام موسی صدر

دانلود پروژه انقلاب خرداد 1284 مرداد 1285

اختصاصی از ژیکو دانلود پروژه انقلاب خرداد 1284 مرداد 1285 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 61

 

انقلاب (خرداد 1284- مرداد 1285 / ژوئن 1905- اگوست 1906)

در نتیجة بحران اقتصادی اوایل سال 1284/ 1905 ضربة نهایی وارد شد. برداشت بد محصول در سراسر کشور و افول ناگهانی تجارت در مناطق شمالی به دلیل شیوع وبا، جنگ روس و ژاپن و پس از آن انقلاب روسیه، به افزایش سریع قیمت مواد غذایی در ایران منجر شد. در سه ماهة اول 1284/1905 ، قیمت قند و شکر 33 درصد و گندم 90 درصد در تهران، تبریز، رشت و مشهد بالا رفت. در این هنگام که درآمدهای حاصل از گمرکات در حال کاهش و قیمت مواد غذایی در حال افزایش بود و درخواست وامهای جدید رد‌ می شد، دولت تعرفه های وضع شده بر تجار داخلی را افزایش داد و بازپرداخت وام اعتباردهندگان محلی را به تعویق انداخت. این بحران اقتصادی بلافاصله موجب سه اعتراض عمومی شد که هر یک شدیدتر از دیگری بود و سرانجام به انقلاب مرداد 1285/ اگوست 1906 منجر شد.

نخستین اعتراض به صورت یک راهپیمایی آرام در جریان مراسم عزاداری ماه محرم بود. حدود دویست تن از مغازه داران و وام دهندگان، خواستار عزل مسئول گمرکات، مسیو نوز بلژیکی و بازپرداخت وامهایی که دولت از آنها گرفته بود، شدند. راهپیمایان که پاسخی دریافت نکرده بودند، مغازه ها را بستند، با توزیع عکس مسیو نوز در حالت رقص با لباس روحانی، احساسات مذهبی را برانگیختند و به رهبری یکی از شالفروشان معتبر به سوی حرم حضرت عبدالعظیم راه افتادند. سخنگوی گروه در گفتگویی با خبرنگار حبل المتین، خواسته های اصلی را این گونه خلاصه می‌کند: «دولت باید سیاست کنونی کمک به روسها را که به ضرر تجار، اعتبار دهندگان و تولید کنندگان ایرانی است، عوض کند. دولت باید از تجار حمایت کند هر چند که محصولات آنها هنوز به خوبی محصولات شرکتهای خارجی نیست. اگر سیاست کنونی ادامه یابد کل اقتصاد ما نابود خواهد شد. پس از دو هفته گفتگو، مظفرالدین شاه که برای سفر به اروپا بی تابی می کرد و از اعلامیه های شدید الحن و تحریک کنندة انقلابیون هراسان بود، قول داد که در بازگشت، نوز را برکنار کند، بدهی ها را بپردازد و کمیته ای متشکل از تجار در وزارت تجارت تاسیس کند. اما این وعده ها هرگز عملی نشد. کمیته فقط یک مرجع مشورتی بود؛ بدهی ها به همان حال باقی ماند؛ و روس ها تهدید کردند که اگر ادارة گمرکات دستهای «مورد اعتماد» را در کند به «اقدامات مقتضی» دست خواهند زد.

اعتراض دوم، در آذرماه و هنگامی که حاکم تهران می کوشید با به فلک بستن دو تن از تجار سرشناس شکر قیمت شکر را پایین آورد، روی داد. یکی از این افراد، تاجر هفتاد و نه سالة بسیار محترمی بود که هزینة تعمیر بازار مرکزی و احداث سه مسجد را در تهران پرداخت کرده بود. وی مدعی بود که دلیل افزایش قیمتها نه احتکار بلکه اغتشاشات روسیه است. براساس گفتة یکی از شاهدان عینی، خبر به فلک بستن تجار مثل برق در سراسر بازار پیچید. مغازه ها و کارگاهها بسته شد؛ جمعیت در مسجد بازارگرد آمدند؛ و دو هزار تن از تجار و طلاب به رهبری طباطبایی و بهبهانی در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشستند. این گروه از همانجا چهار خواستة اصلی خود را به دولت اعلام کردند: برکناری حاکم تهران؛ عزل نوز؛ اجرای شریعت؛ و تاسیس عدالتخانه. معترضان، موضوع تاسیس عدالتخانه را مبهم گذاشتند تا در مذاکرات بعدی دستشان باز باشد. دولت، نخست با چنین نهادهایی به دلیل اینکه همة شئونات و امتیازات را- «حتی میان شاهزادگان و بقالان معمولی»- از بین می‎برد، مخالفت ورزید و به معترضان اعلام کرد که اگر ایران را دوست ندارند می‎توانند به آلمان «دموکراتیک» بروند. اما پس از یک ماه تلاش ناموفق برای درهم شکستن اعتصاب عمومی در تهران، سرانجام تسلیم شد. معترضان پیروز در بازگشت به شهر با استقبال جمعیت پرشماری که فریاد «زنده باد ملت ایران» سر داده بودند، روبرو شدند. ناظم الاسلام کرمانی در خاطرات خود می نویسد که عبارت «ملت ایران» تا آن هنگام هرگز در خیابانهای تهران شنیده نشده بود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه انقلاب خرداد 1284 مرداد 1285

مقاله الوتره~1

اختصاصی از ژیکو مقاله الوتره~1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

شماره 516 ، شنبه،25 خرداد ، 1387

خانه

بورس و بازار

زنان

ادب ایران

کتاب

سینما

حوادث

صفحه آخر

ورزش

دانش

اندیشه

اقتصاد

جهان

سیاست

جامعه

ارتباط با ما    آرشیو    خانه    نسخه PDF   

صفحه اول - الگوی ترکیه برای کاهش نرخ تورم

گروه اقتصاد: هیات اعزامی صندوق بین‌المللی پول (IMF) به ایران تورم را چالش اصلی اقتصاد ایران دانست و تقویت جایگاه مالی، افزایش نرخ بهره‌ و شناور کردن بیشتر نرخ مبادله ارز را به عنوان راهکار مهم برای مقابله با آن پیشنهاد کرد. هیاتی از این صندوق به سرپرستی ویتالی کرامارنکو در روزهای 28 آوریل تا 11 می 2008 در ایران به سر برده و در مورد ماده چهار با مقامات اقتصادی ایران به بحث و گفت‌وگو پرداخت. این هیات اعزامی از صندوق بین‌المللی پول در پایان سفر خود بیانیه منتشر و پیشنهادهای خود را برای ایران مطرح کرد. به گزارش ایسنا این هیات در بیانیه خود با اشاره رشد اقتصادی ایران طی سال‌های اخیر به واسطه افزایش قیمت نفت الگوی اقتصادی کشور ترکیه را برای کاهش نرخ تورم برای اقتصاد ایران تجویز کرده است موفقیت اقتصادی ترکیه که اتفاقا بسیار منطبق بر توصیه‌های سازمان‌های اقتصادی بین‌المللی نظیر صندوق بین‌المللی پول است پیش از این از سوی مرکز پژوهش‌های مجلس نیز توصیه شده بود. این موفقیت‌ها مرهون اصلاحات اقتصادی کمال درویش وزیر دارایی ترکیه بود که به عنوان دبیرکل یکی از مهم‌ترین اجزای سازمان ملل یعنی برنامه توسعه ملل متحد UNDP انتخاب شد که تا به حال دبیرکل جهان سومی به خود ندیده بود و مدیریتش معمولا در انحصار آمریکایی‌ها قرار داشت. برهمین اساس صندوق بین‌المللی پول نیز در پیشنهادهای خود برای مهار تورم الگوی اقتصادی کشور ترکیه را قابل توجه دانست. در پیشنهادهای صندوق بین‌المللی پول به ایران آمده است: متوسط رشد تولید ناخالص داخلی ایران طی سال‌های 2005 تا 2007 به 6.2 درصد و ذخایر ناخالص رسمی این کشور در این مدت به 82 میلیارد دلار رسیده است. در عین حال تورم نیز به دلیل افزایش شدید تقاضا در سطح داخلی تا حد زیادی افزایش پیدا کرده است. پیشرفت ایران در زمینه انجام اصلاحات ساختاری متفاوت بوده است، یارانه‌های انرژی کاهش پیدا کرده است و نهادهای مسوول جمع‌آوری مالیات به تکنولوژی مجهز شده‌اند در عین حال ضعف در محیط تجاری مانعی در راه توسعه بخش خصوصی است. مذاکرات ما با مقامات ایرانی بر اتخاذ سیاست‌هایی برای کاهش تورم متمرکز بود، تورم چالش اصلی مقامات ایران در کوتاه‌مدت محسوب می‌شود. با توجه به این امر هیات صندوق بین‌المللی پول، تقویت جایگاه مالی، افزایش نرخ بهره‌ (در حال حاضر در واقع منفی است) و شناور کردن بیشتر نرخ مبادله ارز را به عنوان سه راهکار برای مقابله با تورم پیشنهاد کرده است. هیات صندوق معتقد است در میان مدت باید برای افزایش بهره‌وری در اقتصاد تلاش کرد و به ویژه یارانه‌های گسترده در بخش انرژی را به تدریج از میان برداشت و به جای آن کمک‌های اجتماعی هدفمند ارائه کرد، اتخاذ سیاست‌هایی در زمینه مداخله مالی و اصلاح فضای تجاری و سبک و کار، همچنین رشد اقتصادی سریع‌تر و ایجاد فرصت‌های شغلی بیشتر را به دنبال می‌آورد. در این سفر هیات اعزامی صندوق بین‌المللی پول برای پایین آوردن نرخ تورم در ایران الگوی کشور ترکیه پیشنهاد شد.

معمار اصلی برنامه تثبیت اقتصادیچندی پیش وزیر سابق امور اقتصادی و دارایی با حضور در برنامه مثلث شیشه‌ای تورم لجام‌گسیخته فعلی را معلول راهکارهای غلط اقتصادی و البته قابل اصلاح و کنترل خواند. دانش‌جعفری اشاره‌ای هم داشت به برنامه اصلاحات اقتصادی کمال درویش و نتایج تعمیم آن به اقتصاد ایران. هنوز زمان زیادی از اشاره وزیر سابق اقتصاد ایران نمی‌گذرد که صندوق بین‌المللی پول الگوی اقتصادی ترکیه را برای اقتصاد متورم ایران تجویز می‌کند. کمال درویش که وزیر اقتصاد دوران بحران اقتصادی سال ۲۰۰۰ میلادی ترکیه بوده و به عنوان معمار اصلی برنامه تثبیت اقتصادی تحت کنترل صندوق بین‌المللی پول این کشور شناخته می‌شود، در خصوص اصلاحات اقتصادی اش برای مهار تورم می‌گوید: تورم به عنوان یکی از مهم‌ترین معضلات اقتصادی در ترکیه مهار شد و به ارقام یک‌رقمی رسید. اقتصاد از چنبره «رانت‌خواری» بیرون رفت و به ساختار اقتصادی سالم هدایت شد، نظام بانکی به مقیاس بزرگی اصلاح شد. ولی با وضعیت ناخواسته هجوم سرمایه کوتاه‌مدت خارجی روبه‌رو شد. رئیس برنامه توسعه سازمان ملل با اشاره به تراکم جدی نقدینگی در بازارهای مالی جهان می‌افزاید: «البته که ترکیه به تنهایی نمی‌تواند با این مسئله مقابله کند. ولی حداقل با اتخاذ تدابیری می‌تواند از سرعت ورود این پول به بازار داخلی خود جلوگیری کند.» کمال درویش تاکید کرد ورود پول داغ به بازار ترکیه موجب رشد سرسام‌آور ارزش لیرترک شده و قدرت رقابت تولیدکنندگان داخلی را بسیار تضعیف کرده است. وی گفت: «دولت آنکارا در انضباط مالی و بودجه، عملکرد بسیار مثبتی دارد. ولی باید به وجود مشکلی در سیاست پولی و ارزی خود نیز واقف باشد.» همزمان با اظهارات کمال درویش بانک مرکزی ترکیه نیز اعلام کرد رشد ارزش لیرترک جدید رکورد جدیدی را شکسته و به بالاترین حد خود رسید. اما این وضعیت ضمن زمینه‌سازی برای افزایش واردات به ترکیه، بخش تولید و صادرات این کشور را نیز به‌شدت تحت تاثیر و فشار قرار داد.الگوی ترکیه: برگشتن از شرق، نشستن با غربترکیه ۲۷سال پیش با مصوبات مشهور ۲۴ژانویه ۱۹۸۰میلادی در راه اقتصاد آزاد و ادغام با اقتصاد جهانی گام گذاشت که به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی نقطه عطفی در تاریخ این کشور بود و زمینه را برای رشد و تحول جدی در ساختار اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی این کشور فراهم آورد. اقتصاد نیمه بسته ترکیه به دنبال حمله ارتش این کشور به جزیره قبرس با عنوان حمایت از ترک‌های قبرسی در سال ۱۹۷۴میلادی، با تحریم‌های جدی روبه‌رو شد. در دهه ۷۰همزمان با انقلاب اسلامی ایران که قیمت نفت در بازارهای جهانی به شدت رو به افزایش گذاشت، ترکیه با تنگنای جدی ارزی روبه‌رو شد و به تعبیر «سلیمان دمیرل» نخست‌وزیر وقت خزانه ترکیه محتاج چند سنت بود.در آن دوران صحنه سیاست در ترکیه نیز بسیار متشنج بود و درگیری شدیدی بین جریان‌های راست و چپ وجود داشت و ناتوانی دولت در تامین مواد خام و انرژی از خارج، چرخ‌های اقتصاد ترکیه را از حرکت باز داشته و بازار سیاه را بر اقتصاد حاکم کرده بود و مردم در صف‌های بسیار طولانی برای تامین مایحتاج خود تلاش و تقلا می‌کردند. در آن دوران در محافل اداری شمار محدودی از بروکرات‌ها بر این عقیده بودند که شرط رهایی کشور از وضع فعلی، گذر به اقتصاد آزاد (لیبرالیزه شدن) و باز کردن درهای اقتصاد ترکیه به روی دنیا و ادغام با اقتصاد جهانی است. در چنین بحبوبه‌ای، دولت وقت «بلند اجویت» نخست‌وزیر متوفی برای رهایی از بن‌بستی که کشور دچار آن بود، انتخابات زود هنگام در ترکیه برگزار کرد و در نتیجه این انتخابات، مقام نخست‌وزیری را در اواخر دهه ۷۰ به سلیمان دمیرل واگذار کرد. بروکرات‌های وقت ترکیه به اقتصاد بسته یا نیمه بسته اعتقاد داشتند و در دست زدن به هر گونه ابتکار عمل و رویکردهای جدید در اقتصاد بسیار محتاط بودند. اوزال که افق دید وسیعی داشت، توانست برنامه اقتصادی جدیدی را که هدف اصلی آن باز کردن درهای اقتصاد ترکیه به روی خارج و گذر به اقتصاد آزاد بود، با همکاری کادر محدودی از بروکرات‌ها تهیه کرده و برای تصویب تقدیم دولت دمیرل کند. این تصمیمات در ۲۴ژانویه ۱۹۸۰میلادی بعد از تصویب هیات دولت، اعلام شد که در تاریخ اقتصاد سیاسی ترکیه به «مصوبات ۲۴ژانویه» مشهور است. با این مصوبات، الگوی اقتصادی بسته متکی به تولیدات داخلی جایگزین واردات، کنار گذاشته می‌شد و اقتصادی باز با الگوی رشد متکی به صادرات جای آن را می‌گرفت. آزادی در حرکت سرمایه خارجی، کاهش تصدی‌گری دولت در اقتصاد و تسریع در خصوصی‌سازی از جمله اصلاحات ساختاری بود که در برنامه تدوینی اوزال گنجانیده شده بود. با اجرای«مصوبات ۲۴ژانویه»، عملیات تضعیف پولی بزرگی در ترکیه صورت گرفت و ارزش پول ملی این کشور در یک مرحله ۳۲/۷درصد کاهش یافت. برخی از کارشناسان اقتصادی بر این عقیده‌اند که گذر به اقتصاد آزاد بدون تامین زیرساخت لازم در کشور، نوعی «کاپیتالیسم وحشی» را در ترکیه حاکم کرد که صدمات بسیار سنگینی به طبقه متوسط و کم‌درآمد جامعه زد، برخی دیگر نیز می‌گویند اگر آن عزم رادیکال در اوزال وجود نداشت، ترکیه هنوز در ردیف کشورهای کم‌توسعه یافته و به عنوان یک کشور آسیایی عقب‌مانده باقی می‌ماند. در حالی که اکنون ترکیه به حد و اندازه‌ای رسیده که مذاکرات عضویت با اتحادیه اروپا را شروع کرده و با حجم بازرگانی خارجی بیش از ۲۰۰میلیارد دلاری و تولید ناخالص ملی حدود ۴۰۰میلیارد دلاری خود، هدف قرار گرفتن در بین ۱۰اقتصاد بزرگ جهانی را به خوبی به پیش می‌برد. شاید مهم‌ترین بعد انتقاد برانگیز «مصوبات ۲۴ژانویه» ترکیه، پیگیری الگوی اقتصادی بود که رشد اقتصادی تورم‌زایی داشت و تبعات جدی بسیاری برای این کشور داشت. مبارزه ترکیه با رشد تورم مزمن در این کشور به گفته یک تحلیلگر روزنامه اقتصادی دنیا چاپ استانبول، همواره ویژگی «یک گام به جلو و دو گام به عقب» را داشته است. البته در دوره اقتدار حزب «عدالت و توسعه» رهبری «رجب طیب اردوغان» که امسال وارد پنجمین سال خود شده، نرخ تورم هرچند دور از هدف اعلام شده است، ولی روندی رو به کاهش دارد و اکنون در زیر ۱۰درصد است. این در حالی است که تا سال ۲۰۰۰میلادی نرخ تورم ترکیه در مقاطعی به ارقام سه رقمی نیز رسید، ولی همواره در محدوده ۶۰ - ۷۰در صد قرار داشت. «محمد کچه جیلر» که از وزرای کابیته اوزال بود، در تحلیلی که در روزنامه دنیا چاپ شده، مدعی است دستاوردهای «مصوبات ۲۴ژانویه» بیشتر از تبعات آن بود و در سایه این اصلاحات، ترکیه از ماهیت یک کشور فقیر و مواجه با قحطی‌ها و کمبودهای زیاد، به یک کشور نسبتا مرفه تبدیل شد.

لطفا فرم زیر را پر کنید. فیلد های الزامی با ستاره مشخص شده اند.

نام و نظر

نام

 

ایمیل

 

وب

 

نظر

توضیحات

• نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود. • ایمیل شما نزد ما باقی می ماند و منتشر نمی شود.

 

مطالب پربیننده امروز

••••••••••••••••••••••••••••••••••••

کدام پالیزدار بازداشت شد؟

در پی آغاز زمزمه‌ها در مجلس ابراز شد

مخالفت باهنر با انشعاب حامیان دولت

دیپلماسی عراقی

گفت‌وگو با «منصور اوجی» به مناسبت انتشار کتاب «شیراز، نام دیگر من»

کوتاه مثل آه

صندوق بین‌المللی پول به ایران پیشنهاد داد

الگوی ترکیه برای کاهش نرخ تورم

تجمع کوتاه‌مدت در پارک ملت

گزارشی از تنها پارک اختصاصی بانوان در تهران

یک پارک و همه زنان

سهمیه‌بندی متناسب با ساختار معیوب

powered by khabartools


دانلود با لینک مستقیم


مقاله الوتره~1