ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حاکمان و خانواده در قرآن

اختصاصی از ژیکو حاکمان و خانواده در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

حاکمان و خانواده در قرآن

خانواده، کوچک ترین واحد اجتماعی است، لکن چون جامعه بشری از اعضای خانواده ها تشکیل می شود، تاثیر عمیق خانواده بر جامعه غیرقابل انکار است. از این منظر نگاه قرآن کریم به خانواده به دو بخش قابل تقسیم است: الف) خانواده به عنوان واحد مستقل اجتماعی. ب) خانواده به عنوان واحد موثر در زیرساخت واحدهای بزرگ تر اجتماعی. در این نوشته به نقش دوم خانواده و تاثیر و تاثر افراد آن بر واحدهای بزرگ تری که مدیریت آنها را به عهده دارند، پرداخته شده است. در عین حال به بخش اول نیز اشاره شده است. ●بخش اول: ویژگی های خانواده رهبران و حاکمان در کنار ویژگی های عمومی خانواده ها، هر صنف و گروه اجتماعی ویژگی های خاص خود را دارد. از نگاه قرآن کریم، خانواده حاکمان، مدیران و گروه های بالاست (اجتماعی، معنوی و ...) ویژگی های خاص و گاه برتری نسبت به دیگران دارند. برخی از این خصوصیات چنین است. ۱- آگاهی بیشتر در سوره احزاب آیه ۳۴ بعد از آنکه خداوند دستوراتی به خانواده پیامبر به عنوان پیامبر و رهبر جامعه اسلامی می دهد، می فرماید:«و اذکرن مایتلی فی بیوتکن من آیات الله و الحکمه ؛ و آنچه از آیات خدا و حکمت در خانه های شما تلاوت می شود را به یاد آورید.» ۲- موقعیت برتر علاوه بر آگاهی بیشتر، انتساب به حاکمان، رهبران موقعیتی برتر، برای زنان پدید می آورد. به این آیه توجه کنیم: «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول...(احزاب /۳۲) ؛ ای زنان پیامبر! (شما) همچون یکی از زنان (معمولی) نیستید؛ اگر خود نگهداری (و پارسایی) کنید، پس به نرمی (و ناز) سخن مگویید... خداوند متعال در آیات سوره احزاب، هفت دستور ویژه به همسران پیامبر داده است؛ مانند: عفت، شایسته سخن گفتن، در خانه ماندن، نماز، زکات، اطاعت خدا و اطاعت رسول (ص) لکن این احکام برای همه است و حکمت تکیه آیات بر زنان رسول (ص) به عنوان تاکید است، درست مثل اینکه به شخص دانشمند بگوییم تو که دانشمندی، دروغ نگو(۱). در تفسیر نمونه درباره این آیات آمده است. «اگرچه مخاطب در این سخنان همسران پیامبرند، ولی محتوای آیات و نتیجه آن همگان را شامل می شود. مخصوصاً کسانی که در مقام رهبری خلق و پیشوایی و تاسی مردم قرار گرفته اند. آنها همیشه بر سر دو راهی قرار دارند؛ یا استفاده از موقعیت های ظاهری خویش برای رسیدن به زندگی مرفه مادی و یا تن دادن به محرومیت ها برای نیل به رضای خدا و هدایت خلق.» (۲) ۳- الگو بودن همان گونه که حاکمان و رهبران و به طور کلی افراد دارای موقعیت برتر همواره مورد توجه افراد پایین دست بوده و الگوی آنان قرار می گیرند، خانواده آنان نیز همین کارکرد را دارند و خواسته و ناخواسته رفتارشان مورد تقلید و آرزوی دیگر خانواده ها قرار می گیرد. از این رو گروه هایی که همواره در طبقات فوقانی هرم های اجتماعی، علمی، سیاسی و معنوی قرار دارند، اگر صالح باشند، موجب صلاح طبقات پایین تر خواهند شد و در صورت فساد آنان، به سبب نظام الگوگیری از پایین به بالا، فساد تدریجی طبقات پایین نیز آغاز خواهد شد. همین کارکرد است که زورمداران جهان را همواره به فاسد کردن زمامداران و قشرهای موثر جوامع واداشته است. در تفسیر نمونه ذیل آیه ۳۰ سوره احزاب به این واقعیت که خانواده مدیران و رهبران الگوی عملی و نماد راه طی شده و موفقیت آمیز برای دیگران هستند، توجه شده است. «همیشه مقامات حساس و افتخارآمیز، وظایف سنگینی نیز همراه دارد. چگونه زنان پیامبر می توانند ام المومنین باشند ولی فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟ ... نه تنها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مقتضای آیات پیشین «اسوه» مردم است، که خانواده او نیز باید اسوه خانواده ها و زنانش مقتدای زنان با ایمان تا دامنه قیامت گردند.»(۳) آری در حقیقت ملاک اصلی در این آیات شخصیت و موقعیت اجتماعی است، لذا علاوه بر همسران پیامبر، تمام افراد صاحب موقعیت اجتماعی را هم شامل می شود و شاید بتواند گفت این افراد در کنار بعد شخصی، دارای بعد اجتماعی هستند و از این لحاظ در روند رویکردها، رفتارها و گزینش های عمومی در جامعه اثر گذارند و به همین دلیل باید به آثار اجتماعی کردارشان توجه شود. ۴- طمع دیگران آگاهی بیشتر، موقعیت برتر و الگو بودن، عوامل مهمی برای جلب طمع فرصت طلبان و موقعیت جویان است و در طول تاریخ، خانواده حاکمان، رهبران و زعمای سیاسی و مذهبی از این جهت در معرض آسیب بوده اند. به عبارت دیگر این امتیاز بزرگ همواره بزرگ ترین آسیب رسان به رهبران و اهداف آنان بوده است. از این رو خانواده حاکمان باید این خطر را احساس کنند و به عنوان عنصر خط دهنده در رفتارهای خود آن را فراموش نکنند. چنین خطر مهمی است که موجب می شود خداوند از پیامبر بخواهد به همسرانش بگوید: «ای زنان پیامبر! شما مانند هیچ یک از زنان نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید و در خانه هایتان بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (میان مردم) ظاهر نشوید و نماز را بر پا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید...»(۴) باید توجه کرد که خداوند در آغاز این آیات می فرماید: «شما اگر تقوا پیشه کنید، مانند زنان دیگر نیستند»، آنگاه تکالیفی که بین همه زنان مشترک است رامی آورد. دلیل چنین کاری چه می تواند باشد؟ به نظر علامه طباطبایی خداوند تکلیف آنها را


دانلود با لینک مستقیم


حاکمان و خانواده در قرآن

اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه

اختصاصی از ژیکو اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه

اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه، امروز از مباحث اساسی است. علیرغم رویکرد جریان مدرنیته و نیز فمینیسم مبنی برحقیر و کوچک انگاشتن جایگاه خانواده، امروز جهان غرب به اشتباه تاریخی خود در کوچک انگاشتن منزلت خانواده و تضعیف بنیان های آن پی برده و در پی جبران آن است.اما چنین رویکردی همانند بسیاری از پدیده های دیگر که ره آورد غرب است ، بر وضعیت خانواده در جامعه ما نیز تأثیر نامطلوب نهاده است. این حرف به معنای آن نیست که تزلزل بنیان خانواده در جامعه کنونی ما تنها تحت تأثیر این عامل (ره آورد غربی) صورت گرفته است و نیز به معنای آن نیست که جایگاه و منزلت خانواده در جامعه امروز ما همسان جوامع غربی است. تردیدی نیست که اصولاً جامعه اسلامی، شرقی ، ایرانی ما نمی تواند در مورد خانواده همانند مغرب زمین شود. تزلزلی که از آن یاد می کنیم، تزلزلی است در قیاس با موقعیتی که از خانواده در منظر دین ما مطرح است و نیز موقعیتی که خانواده در همین جامعه در گذشته ای نه چندان دور داشته است. خانواده ایرانی هنوز در قیاس با خانواده در جوامع غربی بسیار جایگاه بالاتر و موقعیت پایدار تری دارد. اما در جامعه ای که با جهت گیری آرمانی و ارزشی انقلاب بزرگ شده و نظامی سیاسی را بر آن اساس بنیان نهاده، نمی توان به این حد از مطلوبیت و صحت در هیچ پدیده ای از جمله خانواده بسنده کرد. آنچه از منظر اسلام برای خانواده و جایگاه آن تعریف شده است، در تئوری بسیار جامع و گسترده است و در عمل بسیار زیبا و جذاب ، خانواده اسلامی درعرصه عمل و واقعیت عینی نیز وجود دارد، با همه شاخص ها و ویژگی هایی که خانواده در اوج تعالی و زیبایی و کمال می تواند داشته باشد. خانواده در کلام اسلام «اهل بیت» (اهل خانه) نامیده می شود. یعنی در نگاه اسلام خانواده ایده آل در یک «خانه» شکل می گیرد و این «خانه» است که با ویژگی های خاص خود می تواند ظرف شکل گیری و رشد چنین خانواده ای باشد. خانه و خانواده در اسلام از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ این سوالی است که امروز در جامعه اسلامی ما باید پاسخی صحیح و جامع به آن داده شود. خانه و خانواده اسلامی می تواند در عین داشتن تشابهاتی با خانه و خانواده سنتی، تفاوت های مهمی هم با آن داشته باشد. با خانه و خانواده غربی هم متفاوت است. برای یافتن ویژگی های این خانه و خانواده بیشترین اتکا و استناد به همان خانه و خانواده ای است که خود اسلام به عنوان «اهل بیت» از آن یاد کرده است و آن را الگوی مطلوب و ایده آل دانسته است.

 اصول حاکم بر زندگی انسانی که نه تنها الگوی ما، بلکه الگوی بزرگترین اولیای الهی،‌امامان معصوم و امام زمان ما است، اصولی قابل توجه و با اهمیت اند.، چرا که اصولی از یک زندگی ایده آل و الگو هستند که می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا که یک  خانواده ایده ال حاصل تلاش و روابط کلیه اعضای آن خانواده است،‌در اینجا، به بررسی اصول حاکم بر زندگی علی (ع) ،‌ فاطمه (س) و حسینین (ع) و زینبین پرداخته ایم.

1- ساده زیستی و زهد خانوادگی

نحوه ازدواج،‌ مهریه، شروع زندگی خانوادگی در یک خانه اجاره ای و ساده پوشی زهرا (س) و علی (ع) و فرزندانشان نمونه هایی از اهمیت این اصل در زندگی خانوادگی شان است،‌آنچنان که صحابی جلیل القدری چون سلمان را به تعجب واداشت که :

-           عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن      می کنند و این دختر رسول خدا است که نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.

 2- مشارکت در امور زندگی و اهمیت دادن به کار و همکاری در بین اعضای خانواده

برای مثال علی (ع) بچه داری می کرد، فاطمه (س) نان می پخت و یا گندم آسیاب می کرد، ،‌علی (ع) به جهاد می رفت و زخم برمیداشت و فاطمه (س) زخمهای او را درمان می کرد و شمشیر او را     می شست به همین دلیل هم بود که علی (ع) در هر بعد از ابعاد زندگی اش بالاترین تلاشها و موفقیتها را داشت و فاطمه زهرا (س) هم در مقام عبادت،‌دفاع از ولایت و کار در خانه و خانه داری و مهمتر از همه تربیت فرزند بالاترین موفقیتها را کسب نمود.

3- ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها بر خانواده

نمونه هایی همچون بخشیدن پیراهن عروسی توسط حضرت زهرا در شب ازدواج آن حضرت با علی (ع)، فراموش نشدن یاد خدا،‌ گفتن تکبیر و به نماز ایستادن عروس و داماد در شب اول عروسی و ثمره اینها ایثار و انفاق  خانوادگیشان که در بالاترین حد آن سوره انسان مورد اشاره قرآن قرار گرفته است، بیانگر حاکمیت این اصل در خانه علی (ع) است.

 4- حاکمتی روح مشورت بر زندگی

مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر اکرم (ص) به عنوان فکر برتر و بهره مندی از راهنماییها و ارشادهای ایشان بارها و بارها توسط علی (ع) و زهرا (س) صورت گرفت.

5- حاکم بودن روح برنامه ریزی و نظم در خانه

تقسیم کارهای خانه،‌انجام امور در زمان مناسب،‌ اختصاص مکانی خاص برای عبادت و نماز در خانه و داشتن برنامه جهت تربیت فرزندان از جمله این موارد است.

6- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام

گذشته از امیرالمؤمنین که اسوه جهادی و فدایی بودن و سیاستمداری است،‌خطبه ها و فالیتهای سیاسی حضرت زهرا (س) نشان دهنده این است که ایشان هم به عنوان یک زن، سرآمد مبارزات سیاسی در


دانلود با لینک مستقیم


اهمیت خانواده و جایگاه حساس آن در جامعه

نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص

اختصاصی از ژیکو نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 41

 

پیشگفتار

 

تربیت ابعاد مختلفى چون جسمانى، عقلانى، عاطفى، اجتماعى واخلاقى دارد. از مهمترین ابعاد تربیت، تربیت معنوى است که به ‏عقیده ما در تربیت اسلامى، پرورش این بعد غایت همه ابعاد دیگـراست. این نوع تربیت که شامل پرورش بعد معنوى انسان و فــراهم‏ نمودن زمینه ارتباط انسان با خداوند و در نهایت پرورش انسان ‏براى رسیدن به قرب الهى است. بسیار مورد تاکید ائمه علیهم السلام بوده است و آن بزرگواران ‏در تمام صحنه‏هاى زندگـى بیشترین اهمیت را به پرورش این بعد فرزندان مى‏دادند و براى تحقق آن از شیوه‏هاى خاص بهره مى‏گرفتندکه به نظر مى‏رسد از مهمترین شیوه‏ها، دو شیوه (ذکر و دعا) است‏ و هر چند دعا نیز یک نوع ذکر تلقى مى‏شود اما از آنجا که درتربیت معنوى عنصرى کلیدى و مهم است از آن به عنوان یک شیوه ‏جداگانه یاد مى‏کنیم. امام باقر(ع) در سیره تربیتى خود از این ‏دو شیوه به شکل خاصى بهره جستند.

ذکر و یاد خدا

ذکر که عبارت از توجه قلبى انسان نسبت ‏به خداوند است و گاهى‏ در قالب الفاظ مخصوصى بر زبان جارى مى‏شود. نقش بسیار مهمى درتربیت ‏بعد معنوى انسان دارد. ابن

قداح از امام صادق(ع) نقل ‏کرده که «پدرم (امام باقر(ع)) بسیار یاد خدا مى‏نمود، همـراه‏ او راه مى‏رفتم او را در حال ذکرمى‏دیدم با او غذا مى‏خوردم او را درحال یادخداوند مى‏دیدم، با مردم سخن مى‏گفت و این کار او را از یاد خدا غافل نمى‏کرد. من مشاهده مى‏کردم که زبان او مدام ‏در حال گفتن ذکر لا اله الا الله بود. پدرم ما را جمع مى‏نمود وما را به ذکر و یاد خـدا امر مى‏فرمود و این کار تا طلوع خورشید ادامه داشت، هر کدام از ما که قرائت قرآن آمـوخته بود به ‏خواندن قرآن و هر کدام که قرآن نیاموخته بود به گفتن ذکر امرمى‏نمودند.» ایـن حدیث در بردارنده دو نکته مهم است. نخست آن که بر مطابقت ‏گفتار با عمل حضــرت دلالت دارد و نشان مى‏دهد که امام ابتدا خود عمل مى‏نمودند و از ذکر گفتن غافل نمـى‏شدند و بعد فرزندانشان را به ذکر و یاد خدا امر مى‏نمودند. نکته دوم آن که نباید فرزندان‏ را به حال خودشان رها کرد بلکه مى‏بایست ضمن حفظ آزادى حساب‏ شده و منطقى و توجه به استقلال طلبى و آزادی خواهى آنها در فرصتهاى مناسب با ایجاد انگیزه و شوق به طور عملى آنها را به ‏انجام کار نیک مشغول نمود.

دعا

دعا و مناجات از مؤثرترین روشها در تربیت ‏بعد معنوى ‏انسان است، از طریق دعا و مناجات انسان با خداوند ارتباط پیدا مى‏کند و در پرتـو آن جان خود را از چشمه معـرفت و محبت ‏سیراب‏ مى‏گرداند. امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه مساله‏اى پدرم را محزون مى‏کرد ایشان زنان و فرزندان را جمع مى‏نمود. آنگاه خود دعـا مى‏کردند و آنها آمین مى‏گفتند.» همچنین برید بن معاویه عجلــى نقل مى‏کند:«هــرگاه امام باقر(ع) قصد مسافرت داشتند خانواده خود را درمنزلـى جمع مى‏نمودند و این چنین دعا مى‏کردند «اللهم انى استودعک ‏نفسى و اهلى و مالى و ولدى، الشاهد منا و الغائب، اللهم ‏احفظنا و احفظ علینا، اللهم اجعلنا فى جوارک، اللهم لا تسلبنا نعمتک ولا تغیرما بنا من عافیتک و فضلک‏.» پرودگارا خــود و اهلـم و مالم و فرزندانم، حاضر و غایب آنها را به تـو سپرده‏ام، پروردگارا ما را حفظ کن و سلامتى ما را مستدام دار، پروردگارا ما را در جـوار خودت جاى ده و نعمتت را از ما مگیر و عافیت و فضیلت را نسبت ‏به ما تغییر مده.‏»

از دو حدیث‏ بیان شده‏ معلوم مى‏شود که آن حضرت فرزندان خود را از طریق دعا به یاد خداوند متوجه مى‏گردانید و غیر مستقیم به آنها تعلیم مى‏داد که ‏باید در تنهایى و هنگام مشکلات بر خداوند توکل نمود و تنها از او در خواست کمک نمود.

 

حمد و سپاس خدایى را سزاست که شکر شاکرین و حمد حامدین و ذکر ذاکرین و سعى خالصین متوجه درگاه اوست. ستایش بیکران مرا و راست که در خلق خویش هیچ کاستى نگذاشت بل همه مخلوقات حتى پست ترین شان را به راستى بگذاشت. تسبیح لایتناهى بر آستان او که آدمى را در مسیر سعادت بر همه موجودات، ولایت و تاج خلافت در سیاره زمین بر او کرامت و خلعت «لقد کرّمنا» بر اندامش عنایت و بعد از تکوین، مصداق «فتبارک» بر قامتش مقالت فرمود.

حمد و آفرین بر ذات جهان آفرین که هستى را آمیخته با حکمت و تعالیم را براى بشر همراه با مصلحت و براى وصول به سربلندى و عزّت توأم ساخته است.


دانلود با لینک مستقیم


نقش خانواده در تربیت عبادی نماز و فرزندان 38 ص

تحقیق امار بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

اختصاصی از ژیکو تحقیق امار بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

مقاله –مریم معین الاسلام

مقدمه

خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.

از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.

اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.

بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.

از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.

با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.

جایگاه رفیع خانواده

بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.

برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.

ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.

تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.

نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.

کنفوسیوس می گوید :

«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»

خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.

زیانهای فروپاشی خانواده

تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.

1-اختلال در جامعه

نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.

2- فقدان عواطف

جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.

« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .

3- از بین رفتن آداب و سنن

خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.

با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.

خانواده در منظر استعمار نوین

انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق امار بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی

مقاله در مورد عملکرد خانواده

اختصاصی از ژیکو مقاله در مورد عملکرد خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

مقدمه :

بدون کوچکترین مبالغه باید گفت که تداوم انقلاب اسلامی وحفظ وبقای نظام اسلامی نیز به عملکرد خانواده های عزیز بستگی دارد زیرا با این که فضای کلی جامعه هم در آدمی تاثیر دارد ولی آن چه تربیت خانوادگی با یک کودک ونوجوان می کند هیچ عامل دیگری قادر به این کار نیست یک مادر آگاه ومومن باشدی خود می تواند فرزند سالم و پویایی را پرورش دهد وبه عنوان عضوی تاثیر گذار به جامعه تحویل دهد ویک پدر شایسته قادر است با رفتار انسانی وقاطع خود روحیه ی مبارزه وجهاد را در فرزند خود به وجود آورد و به عزت اقتدار جامعه اسلامی یاری رساند .

پدر به سب نقش تربیتی و فرهنگی خود می تواند در پرورش فرزندان متفکر آگاه و بالغ بسیار تاثیر گذار باشد اگر ابعاد این نهاد ترتیبی به درستی تحلیل شود و معلوم می گردد که سلامت و پویای جامعه به سلامت و پویای پدر ومادر خانواده بستگی دارد .

تعادل نظر وعمل

مرد یا زنی را تصور کنید که درباره ی امور مختلف سخن می گویند وتوضیحات گوناگون ارائه می کند ولی رفتار و عمل وی باگفته هایش انطباق ندارد . در این حالت چه اتفاقی می افتد وچه فضایی در خانواده به وجود می آید به اولین اثر آن بی اعتبار شدن حرف ها و نظریات است اعضای خانواده می بیند که حرف ها در یک طرف قرار دارند واعمال از جنس دیگرند وبدین ترتیب بی اعتمادی به تدریج در بین اعضای خانواده شکل میگیرد در عوض تعادل نظر وعمل بر بقا استحکام واطمینان خانواده می افزاید و سبب میشود که گفته ها مسموع باشد در منابع دینی ها عالمان غیر عامل مورد نکوهش قرار گرفته اند عالمی که به علم خود عمل نمی کند افراد از دین و حقیقت اموردفع می کند و گفته های او خریدار نخواهد داشت در مقابل با عمل درست می توان به اندازه ی چند پیام نظری بامردم حرف زد و در آنان اثر گذاشت .

تعادل معنویت و مادیت

خانواده ایی که البته اوقات تدبیرهای آن بر محور امورمادی قرار دارد وملاک های داوری آن عمدتا از مادیات گرفته می شود فرزندانی با شاکله ی مادی تربیت خواهد کرد زیرا هر چند معنویت با جوهر انسان ترکیب یافته است ولی شرایط زندگی اوضاع را عوض می کند در وی فطرت اولیه رامی پوشاند تعادل بین معنویت ومادیت در زندگی مناسبترین حالت است بعضی ها با افراط در معنویت را باید در انگیزه ها جست نه در انگیخته ها چه بسا کاری در صورت مادی باشد ولی در محتوا معنوی وچه بسیارند اموری که در صورت معنوی ولی در باطن مادی اند .

این نکته از جهت تربیت اهمیت فوق العاده دارد پدر متعادل وقت وفکر خود را طوری تقسیم می کند که هم به امور مادی زندگی یعنی تامین نیازهای مادی برسد وهم به نیازهای معنوی پدری که به اقامه ی نماز اهمیت می دهد حرام و حلال را مهم می شمارد واحسان ونیکوکاری راجزء فرهنگ وضرورت های زندگی خود تلقی می کند ودر مراسم دعا ونیایش شرکت می کند درواقع کارهای معنوی انجام می دهد شکل کاملا مطلوب آن است که فردمسلمان در انجام کارهای روزمره انگیزه ایی داشته باشد .

اگر این حالت میسر نشود حداقل بخشی از زمان را باید برای پرداختن به مسائل معنوی گذراند .

تعادل مدیریت و مشارکت

مرد خانواده مدیر جهت دهنده به امور خانواده است این نکته درنظام فکری اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است ولی مدیریت استبدادی و خشن شرعا وعقلا مورد تایید نیست بلکه از طریق اداره ی باید زمینه های رشد اعضای خانواده را فراهم ساخت امور خانه باهم فکری و مشارکت همسر وفرزندان قابل حل است چرا که هر کدام از آنان دارای عقل واندیشه اند ویقینا در سامان دهی امور می توانند موثر باشند درچنین فضایی اعتماد دو اطمینان به یکدیگر رشدمیکند ونشاط وانبساط خاطر را در افراد وجود می آید استبداد درهر شرایطی نامطلوب است درجامعه ایی که در آن یک دیکتاتور حکومت می کند همه چیز به سوی انحطاط پیش خواهد رفت واستعداد ها سرکوب خواهد شد درخانواده هایی که یک پدر مستبد وجود داشته باشد زمینه برای جامعه ی استبدادی شکل می گیرد و انسان های سرکوب شده به جامعه تحویل میگردد این افراد هر جا قرار بگیرند گرفتاری به وجود خواهند آورد چون انسان هر چیزی را بدست آوردهمان راتحویل می دهد .

تعادل منطق و عاطفه

زندگی انسان با منطق عقل پذیر می شود وبا عاطفه دل پذیر هیچ یک از این دو به تنهایی برای زندگی مطلوب کافی نیست یک خانواده نیز نمی تواند بایکی از آن ما به سعادت برسد منطق


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد عملکرد خانواده