ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

جامعه شناسی، ایل و عشایر

گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. ....

در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار می‌بردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار می‌روند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز می‌کند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی می‌کنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا می‌شوند، اطلاق می‌کند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمی‌کنند، و از تیره‌های ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی می‌کنند، به کار می‌برد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق می‌کنند، طایفه می‌نامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار برده‌‌اند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعه‌های دیگر، ملاکها و ضابطه‌هایی را پیشنهاد کرده‌اند. از آن جمله‌اند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از رده‌های این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین . دیگر مردم شناس فرانسوی، این ضابطه‌ها را ملاک تشخیص جامعه ایلی دانسته است: ۱. نظام خویشاوندی منسجم و نیرومندی که مسائل و معضلات ایل بر اساس قوانین برآمده از آن نظام، در درون ایل حل و فصل می‌شود؛ ۲. سازمان اجتماعی و اداری هرمی شکل شاخه‌ای مبتنی بر نظام خویشاوندی؛ ۳. شیوه معیشتی ویژه‌ای که بیشتر بر نگاهداری و پرورش دام استوار است (زراعت در جامعه ایلی در درجه دوم اهمیت قرار دارد و تولید صنایع دستی از نوع ریندگی و بافندگی اشتغال جنبی مردم ایل است)؛ ۴. شیوه زیست خاصی که به شکل کوچندگی و نیمه کوچندگی آشکار می‌گردد. برخی هم کوچندگی فصلی و تحرک از منزلی به منزل دیگر در قلمروی معین، و معاش مبتنی بر دامپروری را از شاخصه‌های مهم در شناخت جامعه ایلی می‌دانند و برای آن دسته از ایلها که زمانی کوچنده بودند و سپس یکجانشین شدند، و ضمن وحدت ایلی خود، از دامداری به کشاورزی روی آوردند، اصطلاح ایل به کار می‌برند. ایل را واحدی سیاسی- اجتماعی، مرکب از شماری طایفه متشکل از چند واحد پدر تبار نیز گفته‌اند. برخی هم ایل را که مبانی آن در زندگی عشایری و سازمان اجتماعی قبیله نهفته است ، پدید آورنده ساخت ویژه‌ای از قدرت دانسته، بعد سیاسی جامعه عشایری، و تحقیق اتحادیه‌های سیاسی قبایل و طوایف عشایری را در سازمانی خاص به نام سازمان ایلی یاد کرده‌اند. ایل را به مفهوم یک واحد مستقل اجتماعی- فرهنگی نیز تعریف کرده‌اند که سازمان اجتماعی آن قبیله‌ای، روش زیست آن کوچ نشینی (کامل یا نیمه)، و شیوه معیشت آن بیشتر دامداری است. ساختار اجتماعی ایل به منزله قبیله را، نظام عشیره ای مبتنی بر اتحاد چند عشیره شکل می‌دهد. هر عشیره از جماعتی ترکیب شده است که افراد آن بر اساس پیوندهای خونی متحد شده و یک واحد مستقل هم بسته را به وجود آورده‌اند. با توجه به آنچه گذشت ، می‌توان گفت که ساختار اجتماعی و سیاسی ، مهم‌ترین عامل هویت دهنده به جامعه ایلی است. ایل ممکن است جامعه‌ای عشایری، یا جامعه‌ای ده نشین و کشاورز باشد که در صورت اخیر، گله‌هایش را چوپانان به چرا ببرند. از این رو ،جامعه‌های کوچ نشین شبان و جامعه‌های یکجانشین کشاورز تا زمانی که سازمان اجتماعی- سیاسی خود را حفظ کرده باشند، ایل به شمار می‌روند(۱).

طبقه بندی ایلها

جامعه‌های ایلی ایران از قومهای گوناگون، با فرهنگها و زبان‌های متفاوت برآمده، و در سازمانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منسجمی سامان یافته‌اند. هر یک از جامعه‌های ایلی دارای ویژگیهای قومی و فرهنگی و زبانی مخصوص به خود است. در اسناد تاریخی و رسمی، و در برخی از نوشته‌های تحقیقی و قوم‌نگاریهای اخیر، گروههای ایلی- عشایری ایران بر مبنای خاستگاه قومی- زبانی طبقه بندی شده‌اند. مستوفی قدیم‌ترین طبقه‌بندی از ایلات را در دوره صفوی در فهرستی از آمار مالی و نظامی ایران در ۱۱۲۸ق/۱۷۱۶م به دست داده است. بنابراین طبقه بندی ، ایلات به دو گروه بزرگ ایرانی و غیر ایرانی تقسیم شده، و فهرست ایلات و طایفه‌های وابسته به هر یک از این دو گروه، بنابر توزیع جغرافیایی آنها، نام برده شده است. وی گروه «ایرانی الاصل» راکه با طایفه‌های دیگر نیامیخته بودند، در ۶ فرقه یا طایفه «صحرانشین» طبقه بندی کرده، و نوشته است که این گروه در کوهها، و بزرگانشان گاه در شهرها زندگی می‌کنند، این ۶ فرقه اینهاست: ۱. لرها که ۱۱۱۸ جماعتند و در ۴ طایفه بزرگ فیلی ، لک وزند، بختیاری و ممیسنی (ممسنی) با یکدیگر در آمیخته‌اند؛ ۲. گروس، کلهر و مکری؛ ۳. کردهای خراسان که طوایف بزرگ زعفرانلو، سعدانلو، کوانلو (ظاهرا قوانلو) و دوانلو رادر برمی‌گیرد؛ ۴. جلایر خراسان؛ ۵. قرائی؛ ۶. جلایی، همو گروه «ایلات بیرونی» یا غیر ایرانی را که از سرزمینهای دیگر به ایران آمده بودند، به دو فرقه عرب و ترک تقسیم کرده است: ترکها را ۶ طایفه نوشته است: ۱. افشار(شاملو، قرخلو و سروانلو)، بیات و دنبلی؛ ۲. قاجار و قجر؛ ۳. شقاقی؛ ۴. زنگنه؛ .۵. قراگوزلو؛ ۶. شاه شیون (شاه سون). فرقه عرب را هم به ۶ طایفه چعب (کعب) ، عرب حویضه (حوزه، هویزه)، عرب فارس، عرب میش مست خراسان، عرب زنگویی و عرب عمری تقسیم کرده است. ماری شیل ایلهای ایران را به ۳ گروه نژادی ترک، لک و عرب جای می‌دهد. ایلهای ترک را از بازماندگان مهاجمان قبایل ترک ترکستان، لکها را از گروههای هم تبار ایرانی اصیل، و عربهای کرانه‌های خلیج فارس را از نسل اعراب ساکن در سواحل مقابل خلیج، و ایلهای عرب پراکنده در ایران را منشعب از مهاجمان و فاتحان عرب دانسته‌اند. وی لرها و بختیاریها را از لکها، و کردها را هم از اعضای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درموردمتن انگلیسی مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص

تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص - ورد

اختصاصی از ژیکو تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص - ورد


تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص - ورد

جامعه شناسی، ایل و عشایر

گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. ....

در گذشته، میان دو اصطلاح ایل و عشایر تمایزی قائل نبودند و این دو را مترداف با یکدیگر و برای معرفی گروهی از مردم کوچندهٔ شبانکارهٔ چادرنشین به کار میبردند؛ اما امروزه در مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر، دو مفهوم متفاوت به کار میروند. در برخی از متنهای تاریخی ایران، ایل به مفهوم جامعه اسکان نیافته و چادرنشین، شناسانده شده است فسایی دو اصطلاح ایل و طایفه را از یکدیگر متمایز میکند و ایل را به مردمی که در تمام سال در بیابانها، در چادرهای سیاه زندگانی میکنند و از گرمسیرات به سردسیرات جابه جا میشوند، اطلاق میکند. و طایفه را برای مردمی که کوچ نمیکنند، و از تیرههای ایلات نیستند و در سیاه چادر یا در دهات زندگی میکنند، به کار میبرد؛ اما همو در جایی دیگر برعکس، برخی از گروههای کوچنده مانند «بهاءالدینی» در ناحیه صیصکان، و «سادات میرسالار» درناحیه بهمئی کهکیلویه را که کوچ و ییلاق و قشلاق میکنند، طایفه مینامد. گفتنی است که تاریخ نگاران ایرانی از دوره صفوی به این سو، گه گاه طایفه را به جای ایل، برای معرفی جماعت کوچنده به کار برده‌‌اند. برخی از مردم شناسان ایران برای تمایز میان جامعه ایلی و جامعههای دیگر، ملاکها و ضابطههایی را پیشنهاد کردهاند. از آن جملهاند: وجود ساختار ایلی، یعنی رده بندی تیره و طایفه و جز آن در ایل؛ باور اعضای ایل به تعلقشان به یکی از ردههای این ساختار؛ و داشتن سرزمین مشترک با محدوده معین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مردم شناسی و جامعه شناسی، ایل و عشایر 11ص - ورد

مقاله سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ

اختصاصی از ژیکو مقاله سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ


مقاله سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 120 صفحه می باشد.

 

فهرست مطالب
مقدمه ۵
بیان مسئله ۸
ژئومورفولوژی ۱۳
آب و هوای مناطق ایل بختیاری ۱۶
منابع آب ۲۴
الف ) آبهای سطحی ۲۵
ب ) آبهای زیرزمینی ۲۸
پوشش گیاهی مناطق ایل بختیاری ۲۹
جانوران مناطق ایل بختیاری ۳۴
تفاوتهای دو منطقة قشلاق و ییلاق ۳۵
جغرافیای انسانی ایل بختیاری ۳۶
ساختار اجتماعی ۴۳
تقسیمات و جوامع داخلی ایل ۴۳
سازمان سیاسی و اداری ایل ۴۷
طوایف و تیره‌های ایل بختیاری ۴۸
جمعیت ایل بختیاری و ویژگیهای آن ۵۱
آمار و تعداد نفوس ۵۲
تراکم جمعیت ۵۵
توزیع جمعیت مناطق و مراکز عشایری ۵۵
نژاد و مذهب ۶۱
آموزش و پرورش ۶۲
وضعیت بهداشت ۶۴
آداب و رسوم و فرهنگ ۶۷
مهاجرت و ترک زندگی عشایری در ایل بختیاری ۷۴
مسکن و نحوة سکونت عشایر بختیاری ۷۶
اقتصاد ایل بختیاری ۸۰
ییلاق و قشلاق و کوچ‌ در عشایر بختیاری ۸۱
انگیزه‌های کوچ ۸۲
انواع کوچ ۸۳
قلمروهای عشایری ۸۴
مدت استقرار در قلمروهای ییلاقی و قشلاقی ۸۶
چگونگی کوچ ۸۸
مسافت کوچ (مسافت ایل راهها) ۹۱
وسیلة کوچ ۹۱
ایل راهها و مسیرهای اصلی کوچ بختیاری ۹۲
تعداد دامهای بختیاری ۹۵
نژاد و خصوصیات دامهای بختیاری ۹۷
روشهای مختلف استفاده از دام ۹۸
نگهداری دام ۱۰۳
چوپان و وظایف او ۱۰۹
فرآورده‌های دامی و سود حاصل از یک دام در طول یک سال ۱۱۳
فهرست منابع و مأخذ بر اساس حروف الفبا ۱۱۶

 


مقدمه :
سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ که از مهم‌ترین ایلات کوچ‌رو ایران کنونی است در شمال و باختر سرزمین ایلات کهکیلویه یعنی زاگرس مرکزی قرار دارد. (ایلات و عشایر انتشارات آگاه ، سال ۱۳۶۲، ص ۲۰) قلمرو این ایل که به نام خاک بختیاری معروف است در ناحیه‌ای میان اصفهان و خوزستان قرار گرفته و سلسله جبال زاگرس در جهت شمال غربی به جنوب شرقی از میان این قلمرو می‌گذرد و آن را به دو بخش کوهستانی در شرق و جلگه‌ای در غرب این جبال تقسیم می‌کند بخش کوهستانی ییلاق و بخش جلگه‌ای قشلاق ایل بختیاری است. این منطقه محدود است از طرف شمال به لرستا، از سوی شرق به اصفهان و چهارمحال از سوی جنوب به قلمرو ایلات لرستان منطقه کهکیلویه و بویر احمد و ایل ترک زبان قشقایی و از سوی غرب به دشت خوزستان. جمعیت ایل را در حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده‌اند که در سرزمینی به مساحت ۷۵۰۰ کیلومتر مربع زندگی می‌کنند. از کل جمعیت ۲۰۰۰۰۰ نفر یعنی ۴۰ درصد زندگی کوچ‌نشینی و نیمه کوچ‌نشینی دارند که ییلاق و قشلاق می‌کنند و معیشت آنها مبتنی بر پرورش دام از نوع گوسفند و بز است، منطقه ییلاقی ایل در مرتفعات غرب اصفهان واقع شده است که بلندترین قلّة آن به ارتفاع ۴۵۴۹ متر در زیر کوه قرار دارد. سرزمین قشلاقی در دامنه شرقی سلسله جبال زاگرس واقع شده و تا قسمتی از خوزستان ادامه دارد. ایل بختیاری در طول سال دارای دو کوچ بزرگ در دو فصل بهار و پاییز است، اوایل بهار از گرمسیر به ییلاق می‌کوچند و پاییز برمی‌گردند. فاصله میان گرمسیر و ییلاق برحسب طایفه متفاوت است و در مداری به ۳۰۰ کیلومت می‌رسد. کوچ بختیاری‌ها به طور منظم صورت می‌گیرد، هر طایفه از مسیر معینی ((ایل راه)) که تقریباً ثابت است می‌گذرد، در ییلاق هم محل ثابتی دارند که دیگر طوایف نمی‌توانند از آن استفاده کنند. در بازگشت به گرمسیر آثاری از سنگچین ‌ها بر جای می‌ماند که مجدداً در سال آینده هر طایفه در محل خود چادرها را برپامی‌دارد. (رجوع شود به : اصغر کریمی ـ ژان پیر دیگار، ایل بختیاری در مجموعه مقالات مردم‌شناسی مرکز مردم‌شناسی ـ وزارت علوم و آموزش عالی ، دفتر دوم، ایلات و عشایری پاییز ۱۳۶۲ ، ص ۱۱ تا ۵۱٫) ایل بختیاری به دو نیمه یا بلوک «هفت لنگ » و «چهار لنگ» تقسیم می‌شود که هر کدام در کل قلمرو بختیاری دارای سرزمین مشخص است … هفت لنگ که همه ساله بین نواحی شرقی خوزستان یعنی «اندیکا» و «مسجد سلیمان» و «شوشتر» و «ایذه» و «شهرکرد» و «بروجن» در چهارمحال و بختیاری در حرکت و کوچ اند به چهار گروه دورکی، بابادی ، بختیاروند (یا بهداروند) و دنیارانی تقسیم می‌شود. چهار لنگ نیز که عمدتاً بین دزفول و ایذه در خوزستان از سویی و «داران» در اصفهان و «الیگودرز» و «بروجرد» در لرستان از سوی دیگر ییلاق ـ قشلاق می‌کنند و به گروههای هم وند، «محمد صالح» (مم صالح) ، «موگویی» و «کیان ارثی» تقسیم می‌شود… بسیاری از تیره‌های طوایف چهار لنگ اسکان یافته‌اند. (ایلات و عشایر، انتشارات آگاه، سال ۱۳۶۲ ص ۲۰ ) .
معیشت اصلی بختیاری‌ها دامپروری توأم با مختصری زراعت است که بیشتر به صورت دیم و کمتر به صورت آبی کشت می‌شود. زراعت آبی عمدتاً در محدوده روستاها و میان یک جانشینان متداول است، صنایع دستی هم یکی از فعالیت‌های اقتصادی بختیاری‌هاست که زنان انجام آن را بر عهده دارند. مواد اولیه صنایع دستی عمدتاً از تولیدات دامی تأمین می‌شود.

بیان مسئله :
ایل بختیاری که همیشه به عنوان یکی از ایلهای پرجمعیت و دارای نفوذ گستردة سیاسی ندارد ، اقتصادی در جنوب غربی کشور شمرده شده، بارها مورد بررسی‌های مختلف فرهنگی ، اجتماعی و مردم‌شناسی قرار گرفته است. سعی ما در این تحقیق بر این است که مسائل انسانی، اقتصادی و تاریخی را به صورت پیوسته و از دید علم جغرافیا بررسی کنیم و تنها به شناخت عوامل و پدیده‌ها بسنده نکرده، ضمن شناخت، به روابط بین آنها نیز اشاره نماییم.
یکی از علل بررسی ایل مذکور آن است که بختیاریها از اصیل‌ترین و قدیمی‌ترین اقوام ایرانی محسوب گردیده، پرجمعیت‌ترین جامعة عشایری کشور نیز به شمار می‌روند؛ جامعه‌ای که در طول تاریخ بس طولانی خود، با جمعیت انبوه بر منطقه تسلط داشته، قادر به انتقال ویژگیهایی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود به ساکنان بخش‌های مجاور نیز بوده است ؛ به طوری که بخش‌هایی از خوزستان ، لرستان ، اصفهان ، چهارمحال و بختیاری و فارس کاملاً از ویژگیهای فرهنگ بختیاری برخوردار بوده ، متأثر از اقتصاد آنان هستند.
ایل بختیاری با تحولات سیاسی و اقتصادی کشور، بویژه از ۱۳۴۰ به بعد، بنیانهای اصیل اجتماعی و اقتصادی خود را از دست داده و امروزه پدیدة یکجانشینی، اشتغال در صنایع نفتی جنوب، پراکنده شدن در شهرها و قصبات منطقه و مشکلات عدیده دیگر، تشکیلات و ساختار ایلی و سنتی آن را تا حدودی از هم گسسته است.
با شنیدن نام بختیاری برای نخستین بار، اینطور استنباط می‌شود که قومی واحد از یک نژاد و فرهنگند، اما در عمل خواهیم دید که دقیقاً اینطور نیست و در بین آنان مردمانی از اقوام ایرانی، عرب و ترک نیز وجود دارند که همگی در یک تشکیلات سیاسی اجتماعی به نام بختیاری، منسجم و متحد گردیده‌اند و نفوذ و توسعة فرهنگی و اقتصادی آنان در جنوب ایران، در بین چندین استان کشور گسترده شده است. پس این مطلب مهم است که منطقة بختیاری یا حدود تحت قلمرو ایل بختیاری هیچ رابطه‌ای با تقسیمات سیاسی کشور، از جمله سطح استانها و مرز شهرستانها ندارد، بلکه بیشتر تابع مساعدت محیط طبیعی منطقه و میزان نفوذ سیاسی، اداری و اقتصادی بختیاری‌هاست ، به طوری که حتی بخش‌هایی از استان مرکزی و شمال شرقی اصفهان ، نظیر گلپایگان ، خوانسار، خمین ، محلات و کوهپایة اصفهان نیز تحت نفوذ بختیاری‌ها بوده است که البته امروزه به سبب تحلیل قدرتهای اجتماعی و کاهش مراتع و رواج پدیدة یکجانشینی ، عملاً از حیطة نفوذ آنان خارج شده و فقط آثاری از گذشته به صورت بناها، سنگ قبرها، لهجه‌ها و … باقی مانده است.
حدود و وسعت . به طور کلی ، محدودة ایل بختیاری در جنوب غربی کشور در بین دو سرزمین کوهستانی و مرتفع شمال و شرق چهارمحال و بختیاری و لرستان و سرزمین جلگه‌ای گرمسیری مغرب و جنوب خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. به عبارتی، این محدوده، از بلندترین نقطة قلل مرتفع، یعنی زردکوه بختیاری با بیش از ۴۵۰۰ متر و کوههای الیگودرز با ارتفاعاتی بیش از ۲۵۰۰ متر شروع شده، به سمت غرب و جنوب تا جلگة پست و آبرفتی خوزستان ادامه می‌یابد.
طول و عرض جغرافیایی . چون محدودة مورد نظر ما بر تقسیمات سیاسی استانها منطبق نیست سعی کرده‌ایم که موقعیت جغرافیایی آن را در نقاطی که امروزه حد گسترش بختیاری‌ها به شمار می‌رود در نظر بگیریم. از نظر عرض جغرافیایی بین مدارهای ۳۱ درجه و ۱۶ دقیقه (رامهرمز) و ۳۳ درجه و ۲۲ دقیقه شمالی (الیگودرز) قرار دارد و تقریباً بیش از دو درجه و ۶ دقیقة عرض شمالی را می‌پوشاند. از نظر طول جغرافیایی بین نصف‌النهار ۴۸ درجه و ۵۰ دقیقه (شوشتر) و ۵۱ درجه و ۲۷ دقیقة شرقی (بروجن) قرار دارد. (اطلس کامل گیتاشناسی ؛ مؤسسه کارتوگرافی گیتاشناسی، مبحث ایران ، ج دهم ، ۱۳۶۸٫)
این مطلب بیانگر آن است که این محدوده به صورت چهارگوشی است که طول و عرض آن با اندکی اختلاف، تقریباً با هم برابر است و مسیرهای کوچ، صرف نظر از مناطق دشوار کوهستانی و دره‌ها نسبتاً کوتاه و مناسب است و استقرار عشایر در بخش‌های مختلف، بین طوایف و مناطق یکجانشین، به طور یکنواخت‌تر و ساده‌تر انجام می‌گیرد، بر خلاف مسیر ایل قشقائی که در کوچ از جنوب به شمال، باید طی کنند.
موقعیت نسبی . منطقة بختیاری در دو محدودة مشخص و متفاوت با هم گسترده شده است : منطقة اول شامل شمال و شرق آن می‌باشد که ییلاق عشایر است و به طور کلی در محدودة زاگرس میانی از شمال غربی به جنوب شرقی در امتداد رشته کوههای زاگرس کشیده شده است، به طوری که ارتفاع این منطقه از هزار متر در جنوب تا بیش از ۴۵۰۰ متر در شمال متغیر است (زردکوه ۴۵۲۷ متر، اشترانکوه در لرستان ۴۳۲۸ متر). منطقة دوم، جلگة خوزستان است که خاک بختیاری به شمال شرق و مشرق این جلگه محدود می‌شود (بخش قشلاقی بختیاری‌ها) . این منطقه با حداقل ارتفاع (کمتر از نهصد متر) و نزدیکی به حوضة گرم و خشک خلیج فارس از مناطق شمالی تفکیک می‌شود.
به طور کلی، شمال و شرق سرزمین بختیاری در محدودة ارتفاعات فشرده و چین‌خوردة زاگرس شمالی واقع است و تمام مسائل محیطی ، آب و هوایی و زیستی آن با وضعیت کوهستانی ارتباط کامل داشته، برعکس بخش جنوب و جنوب غربی آن در جلگة خوزستان واقع شده است و از نظر اکولوژیکی و پدیده‌های زیستی از جمله رویش گیاهی کاملاً متفاوت بوده، با وضعیت طبیعی منطقه گرم خوزستان و خلیج فارس مرتبط است.
تفاوتهای فصلی بین این دو محیط که اختلافها و تضادهایی از نظر آب و هوایی، زمان رویش گیاهان و منابع آب دارند موجب کوچ و جابجایی عشایر و دام آنان می‌شود.
حدود سرزمین بختیاری. امروزه منطقه‌های اصلی سکونت بختیاری‌ها در دو استان چهارمحال و بختیاری و خوزستان نشان داده می‌شود، اما حوزة نفوذ سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی آنان در خارج از این استانها کاملاً مشهود است. به طور کلی ، منطقة سکونت ایل بختیاری به این مناطق محدود می‌شود : از شمال به نجف‌آباد ، داران، الیگودرز؛ از مشرق به اصفهان ، شهرضا، بروجن ؛ از جنوب به سمیرم ، لردگان و شمال استان کهگیلویه و بویراحمد و بالاخره از مغرب و جنوب غربی به شهرستان‌های مشرق خوزستان نظیر رامهرمز، شوشتر و دزفول و مناطق بین آنها ـ اگر چه تا اهواز نیز گسترش دارد.
وسعت . اگر چه تعیین مساحت واقعی منطقة بختیاری با توجه به حدود گسترش آن در جهات مختلف کار ساده‌ای نیست توانسته‌ایم مساحت تقریبی آن را محاسبه کنیم. با در نظر گرفتن ناحیة بین شوشتر و بروجن (منتهی‌الیه غرب و شرق منطقه) و رامهرمز و الیگودرز (منتهی‌الیه جنوب و شمال منطقه) مساحتی حدود ۵۰۶۲۶ کیلومتر مربع به دست می‌آید که از این مقدار ۱۴۸۷۰ کیلومتر مربع در استان چهارمحال و بختیاری ؛ ۶۲۰۲ کیلومتر مربع در شهرستان ایذه ؛ ۴۳۱۳ کیلومتر مربع در شهرستان رامهرمز، ۳۵۳۸ کیلومتر مربع در شهرستان شوشتر؛ ۶۹۸۶ کیلومتر مربع در شهرستان مسجد سلیمان ؛ ۷۹۷۶ کیلومتر مربع در شهرستان الیگودرز و ۶۷۴۱ کیلومتر مربع نیز بین شهرستانهای استان اصفهان، شمال کهگیلویه و بویراحمد سردسیر و دزفول واقع شده است. (اطلس کامل گیتاشناسی؛ مبحث ایران.) مطابق این تقسیم‌بندی ، اینطور استنتاج می‌شود که از نظر وسعت تفاوت مهمی بین ییلاق و قشلاق بختیاری مشاهده نمی‌شود و این خود نشان‌دهندة وضعیت خوب و مرغوب بودن مراتع در قشلاق است؛ زیرا معمولاً در ایران مناطق قشلاقی به سبب رطوبت کمتر، فقر پوشش گیاهی و خشکسالی‌های متعدد، نسبت به مناطق ییلاقی از نظر مرتع محدودیت بیشتری دارد و معمولاً قشلاق باید وسیعتر از ییلاق باشد، نظیر قشلاق قشقائیها که دو برابر ییلاق آنان است یا قشلاق عشایر کرمان، البرز جنوبی و خراسان . در مورد بختیاری‌ها تقریباً موازنه‌ای بین حدود مراتع قشلاقی و ییلاقی وجود دارد که خود حاکی از پوشش گیاهی مناسب و کافی در دو منطقه است. اما باید توجه داشت که امروزه مناطقی که عملاً تحت نفوذ و استقرار عشایر بختیاری است بمراتب کمتر از محدوده‌های مذکور وسعت دارد، به طوری که وسعت مناطق تحت نفوذ در ییلاق ده هزار و در قشلاق دوازده هزار کیلومتر مربع در نظر گرفته شده است که بر مناطق و مراکز اصلی بختیاری‌ها منطبق است ؛ در حالی که دامنة نفوذ آنان تا مساحتی حدود دو برابر ارقام فوق (بیش از پنجاه هزار کیلومتر مربع) تعیین می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سرزمین ایل بختیاری یا لُر بزرگ