ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص

اختصاصی از ژیکو اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

اوضاع سیاسی ایران در زمان رژیم پهلوی :

هنگامی که نظام پهلوی در سایه‌ی استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعه‌ی ایرانی واکنش‌هایی خاص در این دوران به‌نمایش گذاشت که این واکنش‌ها از چشم درباریان مخفی نماند.بروز نارضایتی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و شکست سلسله‌ی پهلوی، حلقه‌ی نهایی اوضاع سیاسی جاری در زمان حکومت پهلوی بود. نشانه‌های انحطاط از اواسط دهه‌ی 50 شمسی به چشم می‌خورد و حتی نزدیکان به دربار آن را احساس می‌کردند. مینو صمیمی از جمله‌ی این درباریان بود:«تقریباً هر روز به قضایایی برمی‌خوردم که از گسستگی بیش از پیش پیوند مردم و رژیم حاکم حکایت داشت. روند امور به جایی رسیده بود که بعضی افراد، بی‌باکانه، در حضور دیگران از رژیم بد می‌گفتند و به انتقاد از فساد مالی و رفتار غیراخلاقی خانواده‌ی شاه می‌پرداختند.» و همین مطلب از زبان پرویز راجی:«تا مدتی، من و امثال من، تبلیغاتی را که در مملکت رواج داشت، باور می‌کردیم و تصورمان و یا شاید آرزویمان این بود که دفعتاً معجزه‌ای خواهد شد و یک شبه همه چیز تغییر خواهد کرد. ولی حالا احساس می‌کنیم که تمام آن تصورات و آرزوها، خواب و خیالی بیش نبوده و تبدیل ایران به «پنجمین قدرت صنعتی جهان!» نیز بیش از حد مسخره به نظر می‌رسد. حقیقت این است که ما دارای کشوری عقب مانده و مردمی بی‌تمدن هستیم.» و تدوام همین امر در ساختار نیروهای مسلح در نوشته‌های عباس قره باغی:«مهم‌ترین عامل نارضایی در نیروهای مسلح شاهنشاهی در سال‌های اخیر، دو موضوع سوء جریانات مالی و عدم رعایت قانون و عدالت، در امور پرسنلی و مسائل رفاهی و اجتماعی بود.» واکنش مردم در قبال عملکردهای حکومت پهلوی، در خاطرات فریدون هویدا، به خوبی قابل مشاهده است:«ولی مردم طبقه‌ی پایین هرگز نمی‌توانستند، برای اقدامات رژیمی ارزش قائل باشند که در رأس آن شاه، دوستان و بستگانش را آزاد گذارده بود تا با اطمینان خاطر، کلیه‌ی امور تجارتی کشور را به خود اختصاص دهند و صرفاً، به فکر پرکردن جیب‌هایشان باشند. در این مورد، حتی طبقات مرفه نیز اکثراً از رفتار شاه و مواضع سیاسی وی، آشکارا انتقاد می‌کردند و روی هم رفته وضع به جایی رسیده بود که با گسترش سایه‌ی دیکتاتوری بر تمام شئون جامعه؛ هر مسأله‌ی نامطلوبی؛ در هرجا به چشم می‌خورد، همگی آن را به شاه نسبت می‌دادند و همین نکته است که می‌تواند علت اصلی نفرت عمومی ایرانیان را از شاه در سال 1357به خوبی آشکار سازد.» باز هم توصیفاتی از همین دست به قلم پرویز راجی:«(11آبان 57): جهش‌های سریع اجتماعی و اقتصادی دو دهه‌ی اخیر، این امید را در ما به وجود آورد که به زودی، در جامعه‌ی ایران، شاهد پیدایش عوامل ثبات و برانگیختن احساس مسئولیت در مردم خواهیم بود. ولی همراه با اعلام سیاست فضای بازسیاسی، چون مسئله‌ی بروز آثار ناشی از نارضایتی‌های مردم آن قدرها مورد توجه قرار نگرفت، به همین جهت نیز تشکیلات سیاسی ایران از استحکام چندانی برخوردار نبود، ]جامعه[ دچار ضایعات و صدمات شدیدی شد.» عبدالمجید مجیدی نیز دیدگاه‌هایی مشابه راجی، اما در عرصه‌هایی دیگر دارد:«گرفتاری ما این بود که نهادهای مملکت، درست کار نمی‌کرد. بنیاد حکومت مشروطه درست کار نمی‌کرد. یعنی مجلس، یک مجلس واقعی که طبق قانون اساسی عمل بکند، نبود. دادگستری‌مان یک دادگستری‌ای که آن‌طور که به اصطلاح قانون اساسی، مستقلاً و با قدرت عمل بکند، نبود. دولتمان که قوه‌ی مجریه بود، آن طوری که باید و شاید، قدرت اجرایی نداشت. توجه می‌کنید؟ این ساختار سیاسی، این نهادی که می‌بایست درست عمل بکند، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، گاه‌گداری یک گروهی بروند، گروه دیگری بیایند، وجود نداشت. آن اعتمادی که مردم، می‌بایست به دستگاه‌ها داشته باشند که وقتی وکیل مجلس صحبت می‌کند، حرف مردم را دارد می‌زند، وجود نداشت. آنجایی که پرونده‌ی شخصی می‌رفت به دادگستری می‌بایست اعتماد داشته باشد که قاضی با بی‌طرفی قضاوت می‌کند، این اعتماد وجود نداشت.» فریدون هویدا با صراحت بیشتری به توصیف آخرین سال‌های حکومت پهلوی نشسته است:«در سفر ایران، هر جا رفتم و با هر کس؛ اعم از آشنا یا بیگانه؛ صحبت کردم، همه به نحوی از اوضاع مملکت گله داشتند. در آن زمان، گرچه مردم هنوز شخص شاه را آشکارا هدف حمله قرار نمی‌دادند، ولی از انتقاد و بدگویی نسبت به خانواده‌ی او به هیچ وجه ابایی نداشتند. عبدالرضا این‌کار را کرد، غلامرضا آن کار را کرد و مواردی شبیه آن (البته بدون القاب سلطنتی آنها)، ورد زبان مردم بود. ولی در این میان والاحضرت اشرف، خواهر دو قلوی شاه، جایگاه ویژه‌ای داشت و حملات اصلی نیز اکثراً رو به سوی او هدف‌گیری می‌شد.» و البته اسدالله علم وقوع انقلاب اسلامی را زودتر از سایرین پیشبینی کرده بود:«هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنه‌ی داخلی آن قدرها هم آرام نیست. مردمان عمیقاً ناراضی‌اند. مردم، خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند.» و آخرین قسمت از پرونده‌ی نظام پهلوی برپایی قیام همگانی در سراسر کشور بود. روایت درباریان از این خیزش خواندنی است. پرویز راجی در این باره چنین نوشته است:«(10 آذر 1357) امروز که ماه محرم در ایران آغاز شد، شورش مردم برای سرنگونی شاه نیز صورت جدیدی به خود گرفت. هزاران نفر در مقابله با مقررات منع رفت و آمد، از پشت بام‌ها و داخل کوچه‌ها، فریاد «الله اکبر» سردادند و مأمورین انتظامی نیز به سوی آنها آتش گشودند.» همین روایت، اما به قلم مینو صمیمی:«در آذرماه 1357 ]شمسی[، عظیم‌ترین تظاهرات مردم ـ که هرگز نظیرش را از آغاز قیام انقلابی تا آن زمان ندیده بودم ـ برگزار شد. در این تظاهرات که به صورت راهپیمایی آرام در طول خیابان شاهرضا صورت گرفت، حدود یک میلیون نفر از طبقات مختلف جامعه شرکت داشتند که در بین آنها هزاران زن، اکثراً با پوشش چادر نیز به چشم می‌خورد. این جمعیت عظیم در حالی که ضمن راهپیمایی خود، آرامش و نظم را کاملاً رعایت می‌کردند، چند شعار را بیش از همه ]و[ پشت سر هم، فریاد می‌زدند: «مرگ بر این سلطنت پهلوی»، «ما منتظر خمینی هستیم» و «حکومت اسلامی ایجاد باید گردد.» و ادامه‌ی قیام به روایت پرویز راجی:«(20 آذر 57)، شب، موقعی که فیلم تظاهرات امروز تهران را در اخبار تلویزیون دیدم، به خودم گفتم: «تعداد شرکت‌کنندگان هرچقدر که باشد، اهمیت ندارد. چیزی که فعلاً مشهود است؛ اقیانوس خروشانی از مردم است که تا هرجا چشم می‌بیند، تمام طول و عرض خیابان آیزنهاور (آزادی) را پوشانده است.»


دانلود با لینک مستقیم


اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص

اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص

اختصاصی از ژیکو اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

اوضاع سیاسی ایران در زمان رژیم پهلوی :

هنگامی که نظام پهلوی در سایه‌ی استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعه‌ی ایرانی واکنش‌هایی خاص در این دوران به‌نمایش گذاشت که این واکنش‌ها از چشم درباریان مخفی نماند.بروز نارضایتی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی و شکست سلسله‌ی پهلوی، حلقه‌ی نهایی اوضاع سیاسی جاری در زمان حکومت پهلوی بود. نشانه‌های انحطاط از اواسط دهه‌ی 50 شمسی به چشم می‌خورد و حتی نزدیکان به دربار آن را احساس می‌کردند. مینو صمیمی از جمله‌ی این درباریان بود:«تقریباً هر روز به قضایایی برمی‌خوردم که از گسستگی بیش از پیش پیوند مردم و رژیم حاکم حکایت داشت. روند امور به جایی رسیده بود که بعضی افراد، بی‌باکانه، در حضور دیگران از رژیم بد می‌گفتند و به انتقاد از فساد مالی و رفتار غیراخلاقی خانواده‌ی شاه می‌پرداختند.» و همین مطلب از زبان پرویز راجی:«تا مدتی، من و امثال من، تبلیغاتی را که در مملکت رواج داشت، باور می‌کردیم و تصورمان و یا شاید آرزویمان این بود که دفعتاً معجزه‌ای خواهد شد و یک شبه همه چیز تغییر خواهد کرد. ولی حالا احساس می‌کنیم که تمام آن تصورات و آرزوها، خواب و خیالی بیش نبوده و تبدیل ایران به «پنجمین قدرت صنعتی جهان!» نیز بیش از حد مسخره به نظر می‌رسد. حقیقت این است که ما دارای کشوری عقب مانده و مردمی بی‌تمدن هستیم.» و تدوام همین امر در ساختار نیروهای مسلح در نوشته‌های عباس قره باغی:«مهم‌ترین عامل نارضایی در نیروهای مسلح شاهنشاهی در سال‌های اخیر، دو موضوع سوء جریانات مالی و عدم رعایت قانون و عدالت، در امور پرسنلی و مسائل رفاهی و اجتماعی بود.» واکنش مردم در قبال عملکردهای حکومت پهلوی، در خاطرات فریدون هویدا، به خوبی قابل مشاهده است:«ولی مردم طبقه‌ی پایین هرگز نمی‌توانستند، برای اقدامات رژیمی ارزش قائل باشند که در رأس آن شاه، دوستان و بستگانش را آزاد گذارده بود تا با اطمینان خاطر، کلیه‌ی امور تجارتی کشور را به خود اختصاص دهند و صرفاً، به فکر پرکردن جیب‌هایشان باشند. در این مورد، حتی طبقات مرفه نیز اکثراً از رفتار شاه و مواضع سیاسی وی، آشکارا انتقاد می‌کردند و روی هم رفته وضع به جایی رسیده بود که با گسترش سایه‌ی دیکتاتوری بر تمام شئون جامعه؛ هر مسأله‌ی نامطلوبی؛ در هرجا به چشم می‌خورد، همگی آن را به شاه نسبت می‌دادند و همین نکته است که می‌تواند علت اصلی نفرت عمومی ایرانیان را از شاه در سال 1357به خوبی آشکار سازد.» باز هم توصیفاتی از همین دست به قلم پرویز راجی:«(11آبان 57): جهش‌های سریع اجتماعی و اقتصادی دو دهه‌ی اخیر، این امید را در ما به وجود آورد که به زودی، در جامعه‌ی ایران، شاهد پیدایش عوامل ثبات و برانگیختن احساس مسئولیت در مردم خواهیم بود. ولی همراه با اعلام سیاست فضای بازسیاسی، چون مسئله‌ی بروز آثار ناشی از نارضایتی‌های مردم آن قدرها مورد توجه قرار نگرفت، به همین جهت نیز تشکیلات سیاسی ایران از استحکام چندانی برخوردار نبود، ]جامعه[ دچار ضایعات و صدمات شدیدی شد.» عبدالمجید مجیدی نیز دیدگاه‌هایی مشابه راجی، اما در عرصه‌هایی دیگر دارد:«گرفتاری ما این بود که نهادهای مملکت، درست کار نمی‌کرد. بنیاد حکومت مشروطه درست کار نمی‌کرد. یعنی مجلس، یک مجلس واقعی که طبق قانون اساسی عمل بکند، نبود. دادگستری‌مان یک دادگستری‌ای که آن‌طور که به اصطلاح قانون اساسی، مستقلاً و با قدرت عمل بکند، نبود. دولتمان که قوه‌ی مجریه بود، آن طوری که باید و شاید، قدرت اجرایی نداشت. توجه می‌کنید؟ این ساختار سیاسی، این نهادی که می‌بایست درست عمل بکند، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، وجود نداشت. در نتیجه آن تغییر گروهی که در دولت باید وجود داشته باشد، گاه‌گداری یک گروهی بروند، گروه دیگری بیایند، وجود نداشت. آن اعتمادی که مردم، می‌بایست به دستگاه‌ها داشته باشند که وقتی وکیل مجلس صحبت می‌کند، حرف مردم را دارد می‌زند، وجود نداشت. آنجایی که پرونده‌ی شخصی می‌رفت به دادگستری می‌بایست اعتماد داشته باشد که قاضی با بی‌طرفی قضاوت می‌کند، این اعتماد وجود نداشت.» فریدون هویدا با صراحت بیشتری به توصیف آخرین سال‌های حکومت پهلوی نشسته است:«در سفر ایران، هر جا رفتم و با هر کس؛ اعم از آشنا یا بیگانه؛ صحبت کردم، همه به نحوی از اوضاع مملکت گله داشتند. در آن زمان، گرچه مردم هنوز شخص شاه را آشکارا هدف حمله قرار نمی‌دادند، ولی از انتقاد و بدگویی نسبت به خانواده‌ی او به هیچ وجه ابایی نداشتند. عبدالرضا این‌کار را کرد، غلامرضا آن کار را کرد و مواردی شبیه آن (البته بدون القاب سلطنتی آنها)، ورد زبان مردم بود. ولی در این میان والاحضرت اشرف، خواهر دو قلوی شاه، جایگاه ویژه‌ای داشت و حملات اصلی نیز اکثراً رو به سوی او هدف‌گیری می‌شد.» و البته اسدالله علم وقوع انقلاب اسلامی را زودتر از سایرین پیشبینی کرده بود:«هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنه‌ی داخلی آن قدرها هم آرام نیست. مردمان عمیقاً ناراضی‌اند. مردم، خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند.» و آخرین قسمت از پرونده‌ی نظام پهلوی برپایی قیام همگانی در سراسر کشور بود. روایت درباریان از این خیزش خواندنی است. پرویز راجی در این باره چنین نوشته است:«(10 آذر 1357) امروز که ماه محرم در ایران آغاز شد، شورش مردم برای سرنگونی شاه نیز صورت جدیدی به خود گرفت. هزاران نفر در مقابله با مقررات منع رفت و آمد، از پشت بام‌ها و داخل کوچه‌ها، فریاد «الله اکبر» سردادند و مأمورین انتظامی نیز به سوی آنها آتش گشودند.» همین روایت، اما به قلم مینو صمیمی:«در آذرماه 1357 ]شمسی[، عظیم‌ترین تظاهرات مردم ـ که هرگز نظیرش را از آغاز قیام انقلابی تا آن زمان ندیده بودم ـ برگزار شد. در این تظاهرات که به صورت راهپیمایی آرام در طول خیابان شاهرضا صورت گرفت، حدود یک میلیون نفر از طبقات مختلف جامعه شرکت داشتند که در بین آنها هزاران زن، اکثراً با پوشش چادر نیز به چشم می‌خورد. این جمعیت عظیم در حالی که ضمن راهپیمایی خود، آرامش و نظم را کاملاً رعایت می‌کردند، چند شعار را بیش از همه ]و[ پشت سر هم،


دانلود با لینک مستقیم


اوضاع سیاسی ایران در رژیم پهلوی 23 ص

تحقیق و بررسی در مورد اوضاع سیاسی زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد اوضاع سیاسی زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

مقدمه

بر ما ایرانیان پوشیده نیست که زندگی در این مرز و بوم کهن و عزیز حاصل تلاشها، مجاهدتها، جان نثاری های عزیزانی است که زندگی شریف خود را وقف این وطن نموده اند. افرادی چون قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، جلال الدین خوارزمشاه و آریو برزن ها و رئیسعلی ها و... .

آبرو و زندگی خویش را در گرو سربلندی ایران نهاده اند. و در انقلاب اسلامی نیز شهیدان سربلند بی شماری از جمله شهید بهشتی، شهید چمران، شهید همت، شهید باکری و شهید رجایی و... خلاصه

ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک خدا داند چه افسرها که رفته

1- اوضاع سیاسی زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی

فتحلی شاه در سال 1250 هـ.ق به منظور سرکشی و جمع آوری مالیات معوقه شیراز عازم اصفهان گردید و در تاریخ 19 جمادی الاخر سال 1250 هـ.ق در سن 68 سالگی و پس از 37 سال سلطنت در اصفهان درگذشت. جنازه وی به قم منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.

از خصوصیات بارز وی علاقه مفرط به زن و مال و زراندوزی بود. وی بیشتر علاقه مند به عیش و عشرت بوده تا جنگجویی. پیشرفتهایی هم که در کارهای کشوری و لشکری نصیب او گردید به طور عمده از وجود برخی از فرزندان او، از قبیل عباس میرزا و محمدعلی میرزا دولتشاه بود.

به هنگام فوت فتحعلی شاه 57 پسر، 46 دختر، 296 نوه پسری، 292 نوه دختری و 156 متعلقه منسوب به او در قید حیات بودند.

به دنبال فوت فتحعلی شاه کشمکشهای داخلی و مداخلات دولتین روسیه و انگلستان برای تعیین جانشین وی آغاز گردید. گرچه محمدمیرزا، پسر عباس میرزای نایب السلطنه و نوه فتحعلی شاه خواسته دولت روسیه از یک سو، و وصیت فتحعلی شاه از سوی دیگر جانشین شاه محسوب می شد؛ اما، مدعیانی چند از برای جانشینی وی قد علم کردند، یکی از آنان به نام ظل السلطان خود را جانشین فتحعلی شاه معرفی و خود را عادل شاه نامید. به علاوه عبدالله خان امین الدوله آخرین صدراعظم فتحعلی شاه نیز به لحاظ مخالفت با سلطنت محمدشاه، نه تنها مساعدتی برای جلوس او به تخت سلطنت نکرد، بلکه مشکلاتی نیز در سر راه حکومت وی به وجود آورد. اما، از آنجا که محمدشاه از وجود وزیر مقتدر و سیاستمدار مبرزی همچون میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی برخوردار بود، بزودی مشکلات موجود بر سر راه حکومت وی مرتفع و زمینه برای سلطنت او مهیا گردید.

گرچه دوران صدارت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی تنها بخش کوچکی از حیات سیاسی وی را تشکیل می دهد اما مشارالیه قبل از رسیدن به صدراعظمی محمدشاه، درگیر مسائل سیاسی ایران بود، به علاوه پدر و اجداد او نه تنها در سلسله قاجاریه بلکه در سلسله های زندیه و صفویه نیز مصدر خدماتی بوده اند که در سه قسمت ذیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

1. شرح حال قائم مقام و خانواده وی.

2. قائم مقام در زمان حیات فتحعلی شاه.

3. صدارت قائم مقام

2- الف) شرح حال قائم مقام و خانواده وی

میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی پسر میرزا عیسی فراهانی مشهور به میرزا بزرگ قائم مقام اول در سال 1913 هـ.ق در هزاوه فراهان، اراک متولد گردید. خاندان وی از اهل علم و ادب بوده و سالها به نیکی مشغول خدمتگزاری سلاطین سلسله های حاکم در ایران بوده اند. جد وی به نام میرزا حسین متخلص به وفا در 1180 هـ.ق مطابق با 1766 م وارد خدمت زندیه شد. میرزا حسین دو برادر به نامهای محمدحسن و میرزاعلی داشت. وی به ترتیب در زمان حکومت صادق خان زند(95-1193 هـ.ق)، جعفرخان زند(1203-1200 هـ.ق) و لطفعلی خان زند(1290-1203 هـ.ق) مقام وزارت داشت و پس از انقراض سلسله زندیه به دست آقا محمد خان قاجار، حاضر به خدمت در دستگاه قاجارها شد. بعد از چندی درخواست رفتن به عتبات را کرد و برادرزاده خود میرزا بزرگ(قائم مقام اول) را به جای خود در خدمت قاجارها گذاشت و با برادر خود محمدحسن به عتبات رفت.

در سال 1213 هـ.ق فتحعلی شاه، عباس میرزا را که فرزند بزرگ او بود، در سن 11 سالگی به ولیعهدی و نیابت سلطنت انتخاب و او را با وزارت میرزا عیسی قائم مقام و سپهسالاری نظام الدوله راهی آذربایجان نمود. چندی از این انتخاب نگذشته بود که در اثر درایت و کاردانی میرزا عیسی اوضاع آذربایجان و مناطق خوی و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد اوضاع سیاسی زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی

دانلود پاورپوینت تاریخ ایران و جهان سوم انسانی مبحث اوضاع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر قاجار - 9 اسلاید

اختصاصی از ژیکو دانلود پاورپوینت تاریخ ایران و جهان سوم انسانی مبحث اوضاع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر قاجار - 9 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تاریخ ایران و جهان سوم انسانی مبحث اوضاع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر قاجار - 9 اسلاید


دانلود پاورپوینت تاریخ ایران و جهان سوم انسانی مبحث اوضاع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر قاجار - 9 اسلاید

 

 

 

اوضاع اجتماعی:

جمعیت ایران – 5 تا 6 میلیون نفر – 12- 40 درصد ایلات- 40 درصد روستانشینان- 20 درصد شهر نشین – شهر های مهم – گروه ها و اقوام قومی

2- شهر های سلسله مراتب اجتماعی – ساکنان شهر ها – روحانیون – شاهزادگان – نهاد روحانیت – ابوالقاسم قمی – محمد علی بهبهانی و آشتیانی – ایجاد کارخانه ها –نیروی مذهبی– حضور زنان – مردم روستاها و ایالات

جنبش های اجتماعی – شکست های سیاسی و دخالت بیگانگان :1- رویتر2- تالبوت

مناسب برای دانش آموزان و دبیران و اولیا

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تاریخ ایران و جهان سوم انسانی مبحث اوضاع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی ایران در عصر قاجار - 9 اسلاید

دانلود تحقیق درمورد اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق درمورد اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن


دانلود تحقیق درمورد اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8

 

اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن

سوره تکویر آیه 2 و 3 :

( إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ * وَإِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ )

« و هنگامى که ستارگان تیره و بى نور شوند * و هنگامى که کوه ها را به حرکت آرند و از جا برکنند » .

سوره انفطار آیه 1 و 2 :

( إِذَا السَّماءُ انفَطَرَتْ * وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انتَثَرَتْ ) .

« هنگامى که آسمان بشکافد * و هنگامى که ستارگان پراکنده شوند » .

آسمان عبارت از محیطى است که ما هر شب و روز بالاى سر خود مشاهده مى کنیم ، پس تمام محیط بالا با آنچه در اوست از منظومه ، کهکشان و ستارگان را شامل مى شود ، بعد از شکافته شدن تمام آن برنامه ها به هم خورده و فانى مى شوند .

دانشمندان امروز بر این عقیده اند که : مصرف تدریجى « هیدروژن » موجب افزایش حرارت مى شود ; هیدروژن خورشید که به تدریج به « هلیوم » مبدل مى شود ، قسمت مرکزى خورشید تیره تر مى گردد و در نتیجه انرژى ، کمتر از آن صادر مى شود و باانقباضى که در قشر خارجى پیش مى آید و انرژى که در قسمت درونى تولید و ذخیره مى گردد ، از ذخیره مرکزى آن پیوسته انرژى و حرارت بالا مى رود ; به این ترتیب این منبع قدرت ، پیوسته در یک حالت توازن ، نورحرارت مى دهد ; ولى این وضع براى همیشه نخواهد بود ; زیرا زمانى مى رسد که مایه هیدروژن آن ، کاهش مى کند و منبع انرژى زیر اتمى آن تمام خواهد شد و به سرعت جرم آن منقبض و تششع و حرارت آن به هم پیچیده و تاریک مى شود . با تاریک شدن خورشید ، وضع منظومه شمسى که ستارگان دیگراند ، از نظم افتاده و همه فرو خواهند ریخت و اینچنین است حال هر خورشیدى که در کهکشان فضاهاى دیگر ( غیر ازفضاى ما ) موجود است .

تذکرى دوباره

همانگونه که گفتیم مقصود ما تطبیق قرآن با گفته دانشمندان امروز نیست ; زیرا قرآن مجید داراى وضعى ثابت و مطالبى بس شگفت آور است ، که باید گذشت زمان تفسیر و ترجمه نماید ; بنابراین به همین مقدار که ما به اشارات کلى قرآن تصریح مى کنیم ، حقیقت این کتاب مقدس براى اهل نظر بیشتر روشن مى شود .

چنانچه صورت ها و پدیده هاى زنده ، همگى در معرض حوادثند ، خورشید نیز چنین است ، و هر روز در انتظار پیش آمد یک حادثه ناگهانى که موجب انفجار و سپس خاموشى آن شود مى باشد ، این گونه انفجارهاى ناگهانى را در ستاره هاى درخشان دیگر ، به وسیله دوربین هاى ستاره شناسان ، اکنون بیشتر از زمان هاى گذشته مشاهده مى کنند .

آیات دیگرى نیز بر این نکته اشاره دارند که تمام منظومه ها ، کرات و خورشید بیشتر از مدت معینى زندگى ندارند ، آن آیات عبارتند از : سوره روم آیه 8 سوره زمر آیه 8 ، سوره احقاف آیه 2 .

7 ـ خلقت انسان در قرآن

سوره علق آیه 2 :

( خَلَقَ الاِْنسَانَ مِنْ عَلَق ) .

« [ همان که ] انسان را از علق به وجود آورد » .

سوره مؤمنون آیات 12 ، 13 ، و 14 :

( وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنسَانَ مِن سُلاَلَة مِن طِین * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِى قَرَار مَّکِین * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً . . . ) .

« و یقیناً ما انسان را از [ عصاره و ]چکیده اى از گِل آفریدیم * سپس آن را در نطفه اى در قرارگاهى استوار [ چون رحم مادر  ]قرار دادیم . * آن گاه آن نطفه را علقه گرداندیم ، پس آن علقه را به صورت پاره گوشتى درآوردیم » .

سوره حج آیه 5 :

( یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِى رَیْب مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِن تُرَاب ثُمَّ مِن نُّطْفَة ثُمَّ مِنْ عَلَقَة ) .

« اى مردم ! اگر درباره برانگیخته شدن [ پس از مرگ ] در تردید هستید ، پس [ به این واقعیت توجه کنید که ] ما شما را از خاک آفریدیم ، سپس از نطفه ، سپس از علقه » .

توضیح و تفسیر

خلقت انسان از گِل مى باشد ، اما منظور از گل ، معناى عرفى آن نیست ; بلکه چکیده و عصاره اى از گل است که در آیه به جمله « سُلالَةٌ مِن طِین » یاد شده است . پس از آنکه تحول لازم در ترکیب خاک صورت گرفت و به بیان آیه سلاله اى از آن فراهم شد ، سلاله مزبور آمادگى مى یابد تابه قدرت حق دریافت حیات کند و به نطفه مبدل شود .

لغت « نطفه » خلاصه اى از کلیه صفات طبیعى موجودات ، و ذکر آن جامعترین کلمه اى است که براى معرفى موجود زنده مى توان به کار برد .

جمله « قَرار مَکِیْن » بلیغ ترین تعریفى است که براى محل مناسب پرورش تخم و نطفه ، در جمیع موجودات نطفه دار ، اعم از تخم گذار و بچه زا ، مى توان ذکر نمود . چنانکه کلمه نطفه به صورت « نکره » در آیه ذکر شده و شامل نطفه تمام جانداران مى باشد ، براى حیوانات بچه زا « قرار مکین » رَحِمْ و براى تخم زا مناسب ترین محلى است که تخم را در آن قرار مى دهند .

اغلب مفسران « علق » را خون بسته دانسته اند و چنین مى گویند که : پروردگار ، انسان را از خون بسته خلق نمود ، این تعبیر از نظر علمى مؤید و استوار نیست ; زیرا هیچ حیوان و انسانى را سراغ نداریم که از خون آنهم از خون بسته به وجود آمده باشد(1) .

معنى « علق » با توجه به ریشه لغوى و مشتقات آن ، بستگى و پیوستگى به چیزى یا چیزهایى است که آیه ناظر به آن است . انسان ابتدا از گل آنهم از چکیده ، سپس از نطفه ، پس از آن از علق یعنى چیزى که از پیوستگى سه دوران گل و نطفه و علق است به وجود آمد ، نه این که پیوسته به معناى خون بسته باشد .

پس از این ملاحظات ، تعبیرى که براى کلمه علق مى توان کرد مجموعه اى از بستگى ها و ارتباطات است که با قرار گرفتن در رحم ، به وجود مى آید و این معنى منافات با اصل موضوع که علق یعنى کرم کوچک ذره بینى است ندارد . تشکیل این کرم کوچک بسته ، به چند دوران گل ، نطفه و علقه است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ ناگفته نماند که : اگر مفسرانى چون علامه طباطبائى در تفسیر خلقت انسان ، از « علق » به خون بسته شده تعبیر کرده اند ; منظورشان خلقت اولیّه نیست ; بلکه منظور این است که خلقت انسان ابتدا از منى و نطفه که برگرفته از اسپرم زوج و تخمک زوجه مى باشد آغاز شده و سپس تبدیل به علقه مى شود . پس منظور آیات این نیست که انسان از همان آغاز با « علقه » خلق شده ; بلکه منظور این است که پس از آنکه نطفه تبدیل به علقه شد ، علقه تبدیل به مضغه و سپس به موجود زنده اى به نام بشر تبدیل مى شود . به عبارت دیگر « علقه » یکى از حالات و مراحل خلقت است نه ریشه آن به عنوان مثال اگر کسى در پاسخ این سؤال که : خشت از چه چیزى درست شده است ؟ بگوید : از گِلْ نمى توان ایراد گرفت که خشت از خاک و آب درست شده است . چرا که گِل مرحله اى است از مراحل وجودى آن .

نظریه دانشمندان

همه آن نطفه که در رحم ریخته مى شود انسان نمى گردد ; بلکه از زنان تخمى در نهایت خُرْدى جدا مى شود و در رحم قرار مى گیرد که به چشم دیده نمى شود و در نطفه مرد موجودات بسیار کوچکى است که آنها نیز به چشم دیده نمى شوند ; اما اگر با میکروسکوپ مشاهده شود ، داراى سرى مدور و شبیه زالو و دنباله دارند ، یکى از آنها با تخمى که از زن جدا شده متصل مى شوند و جنین از این دو تکوین پیدا مى کند .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد اوضاع خورشید و ستارگان دیگر در قرآن