ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی رئالیسم 10ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره ی رئالیسم 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رئالیسم

رئالیسم از ریشه‌ی لاتین «Real» به معنای واقعیت گرفته شده است. رئالیسم در معنای لغوی، معادل واقع‌گرایی یا واقعیت‌گرایی است. به لحاظ مابعدالطبیعی و در فلسفه‌ی یونان باستان، واقعیت عبارت است از امر بیرونی خارج از ما. در حکمت عرفان اسلامی، «واقعیت»، امری ذومراتب است و در نظام هستی، «واقعیت مثالی» قرار دارد و باطنٍ واقعیت ملکوتی یا مثالی نیز، واقعیت جبروتی است که البته در زبان حکما و عرفا، از این مراحل بیش‌تر با تعبیر «حقیقت» نام می‌برند و معمولاً واژه‌ی «real» یا «واقعیت» در خصوص مرتبه‌ی محسوس عالم و واقعیت حسی به کار برده می‌شود.

مرحوم علامه طباطبایی، در مقابل سوفسطائیان و آن دسته از فیلسوفان موسوم به «ایده‌آلیست» که به نحوی منکر وجود عالم عینی بیرون از ماده بودند، اساس اندیشه‌ی فلسفی خود را «رئالیسم» نامیدند. در یک احصاء مختصر، می‌توان از 3 منظر، به مفهوم «رئالیسم» (واقع‌گرایی) و مفهوم مقابل آن «اید‌آلیسم» نگریست:

الف) هستی‌شناختی

از نظر این دادگاه، «واقعیت»، عبارت از آن مرتبه از واقعیت است که ظهور عینی و محسوس دارد و ظاهرِ وجود است و «حقیقت» همانا مرتبه‌ی باطنی و عینی‌ای است که اصیل‌تر و واقعی‌تر از مرتبه‌ی آن را تشکیل می‌دهد که در نظام هستی‌شناسی حِکْمی - عرفانی آن را «واقعیت ملکوتی» یا «عالم مثال» می‌نامند.

ب) معرفت‌شناختی

در این منظر - که برگرفته از تعریف افلاطونی - ارسطویی از حقیقت است، «واقعیت» عبارت است از عالم عینی مستقل از وجود ما و «حقیقت» عبارت است از انطباق تصویر ذهنیِ فاعلِ شناسا با واقعیت خارجی. اگر تصویر ذهنی شناسنده، مبتنی بر «واقعیت» باشد، قضیه‌ای صادق و معادل «حقیقت» است و اگر تصویر یا قضیه ذهنِ شناسنده انطباق با واقعیت خارجی نداشته باشد، قضیه‌ای «کاذب» است.

ج) اخلاقی و ارزشی

از منظر اخلاقی و ارزشی، «واقعیت» یا رئالیته عبارت از آن امری است که وجود دارد و غالباً زشت و غیراخلاقی و ناپسند است و «حقیقت» همانا وضعیتِ آرمانی و موعودی است که باید جانشین واقعیت موجود گردد. از این منظر، رئالیسم به معنای پذیرش زشتی و بی‌عدالتی واقعیت‌ موجود، بدون تلاش جدی یا بنیادین برای تغییر آن است. از این منظر، فرد «رئالیست» یا «واقع‌گرا» کسی است که دعوت به پذیرش وضع موجود عالم و نحوی تسلیم انفعالانه در برابر آن دارد و تلاش انقلابیون آرمان‌گرا را نحوی «اید‌آلیسم» و «پندارباقی» می‌داند.

در بررسی اصطلاح «رئالیسم» و «رئالیته» باید به این مهم توجه کرد که «واقعیت» در فلسفه‌ی مدرن غربی، محدود به عالم محسوس و قابل کشف، از طریق تجربه‌ی حسی و روش‌های «ساینتیفیک» (به اصطلاح علمی) است و در نسبت با بشر مدرن خودبینانه - به عنون سوبژه یا سوژه‌ی تصرف‌گرِ شناسای دکارتی- معادلی صِرف «اُبژه» مطرح می‌شود. در این تلقی، رئالیسم از منظر خودبنیادانگاری نفسانی (سوبژکتیویسم) بشر مدرن تعریف شده و «واقعیت» به صرف واقعیت حسی - تجربی قابل تصرف توسط اراده‌ی معطوف به قدرت بشر بورژوا، تقلیل مرتبه و معنا داده است. رویکردِ رئالیستی در هنر قرون هیجده و نوزده غربی نیز، تا حدود زیادی ملهم از چنین تعریفی از رئالیته است .

مفهوم شناسی رئالیسم

ئالیسم به عنوان مکتبی هنری ، ادبی ، فلسفی و اجتماعی از واقعیت های عرصه زندگی برگرفته شده است و می خواهد معنای مناسب انسان و زندگی باشد؛ اما این مکتب تنها به عرصه مادی مربوط نمی شود.

جهان موجود تنها دنیای بیرون از ذهن نیست ، بلکه شامل تاثیرات ذهنی ما از واقعیت هم هست. تخیل یک رویداد واقعی در ذهن انسان است. بنابراین ، خودش جزو بدیهیات عرصه رئالیسم محسوب می شود، البته به شرطی که از لحاظ معنی به واقعیت مربوط و با آن سنخیت داشته باشد؛ یعنی تبدیل به توهم نشود.

تخیل و توهم هر دو، رویدادشان واقعی است ، ولی بعد معنا و کارکردشان متفاوت می شود. توهم یکباره از واقعیت می برد و به ذهنیتی بی معنا و بی ارتباط با واقعیت ، تغییر ماهیت می دهد. تخیل ، هیچ وقت ارتباطش را با واقعیت قطع نمی کند.

از این رو، لازم است با دقت بیشتری به مضمون و مفهوم رئالیسم بنگریم و آن را با نگاهی نو، از عنصر تخیل که جزو معنا و داده های خودش است ، محروم نکنیم. حتی باید با نگاه دیگری آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.

از عصر حجر تا امروز

از دورانی که بشر، اولین نقشها و تصویرهای ذهنی خود را از طبیعت ، روی دیوار غارها ترسیم کرد و بعد که کتابت آموخت ، رئالیسم با او و زندگی عجین بوده است و این روند، تا قرنها همان طور که او پدیده های واقعی را کنار خویش داشته در ذهن ، کلام و قلم او ادامه یافته است.

امروزه ، اگر به آثار ادبی گذشته بنگریم می بینیم که بسیاری از آنها از رئالیسم برکنار نبوده اند، مضمون هایی واقعی داشته اند و بعضی از آنها ساختار و شکل رئالیستی هم دارند.

تجربه گرایی را در «رابینسون کروزوئه » اثر دانیل دوفو در نظر بگیرید. به رمان «اسپارتاکوس» اثر هوارد فاست و دهها اثر دیگر دقیق شوید. آن وقت پی می برید که تاریخ رئالیسم چیز دیگری به ما می گوید.

حتی رمان «دن کیشوت» اثر سروانتس از لحاظ تحلیلی دقیقا یک شوالیه ذهنی و مترسک شده ، اما واقعی را به نمایش می گذارد که مریض گونه می نماید و دورانش با به سر آمدن دوران تاریخی فئودالیزم به سر آمده است.

نگرانی ها و تردیدهای هملت ، پریشان حال و خوش بینی لیرشاه ، بدبینی اتللو و قربانی شدن 2 عاشق به دلیل اختلافات طبقاتی دو خانواده در رومئو و ژولیت را اگر نموده هایی از زندگی واقعی بشر و رویکردی رئالیستی ندانیم ، باید بگویم خود ما دچار توهم شده ایم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی رئالیسم 10ص

دانلود پروژه سیاره مشتری 10ص

اختصاصی از ژیکو دانلود پروژه سیاره مشتری 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سیاره مشتری

ستاره شناسان در جولای 1994 شاهد رویداد منحصر به فردی در این سیاره بودند. برخورد 21 تکه از شهاب سنگ شومیکر-لوی 9 (Shoemaker-Levy 9) که به اتمسفر مشتری برخورد کرد. این برخورد منجر به وقوع انفجارهای مهیب و پراکندگی مقدار بسیار زیادی گرد و خاک در منطقه ای با وسعت بیشتر از قطر کره زمین گردید. ویژگی های فیزیکی مشتری مشتری یک گوی غول پیکر از گاز، مایع و مقدار بسیار ناچیزی سطح جامد می باشد. سطح این سیاره ترکیبی است از ابرهای متراکم و غلیظ قرمز، قهوه ای، زرد و سفید رنگ. این ابرها در مناطقی با رنگ روشن به نام حوزه و مناطقی با رنگ تیره به نام کمربند به شکل موازی با استوا به طور منظم دور سیاره چرخیده شده اند. مدار و گردش مشتری در مداری بیضی شکل به دور خورشید گردش می کند. یک دور کامل مشتری به دور خورشید معادل 4333 روز زمینی و یا تقریبا 12 سال زمینی می باشد. مشتری علاوه بر گردش به دور خورشید، حول محور طولی خود نیز گردش می کند. زاویه این محور حدود 3 درجه می باشد. مشتری سریع تر از دیگر سیارات به دور خود می چرخد. یک روز در مشتری معادل 9 ساعت و 56 دقیقه می باشد. دانشمندان نمی توانند سرعت گردش درون این غول گازی را به طور مستقیم اندازه گیری کنند. آنها نخست میانگین سرعت ابرهای قابل رویت این سیاره را محاسبه کردند. مشتری امواج رادیویی از خود متساطع می کند که توسط تلسکوپ های مستقر در زمین نیز قابل ردیابی می باشد. دانشمندان با مطالعه این امواج سرعت گردش سیاره را محاسبه نمودند. قدرت این امواج طی یک الگوی ثابت که در هر 9 ساعت و 56 دقیقه تکرار می شود، تغییر می کند. سرعت زیاد گردش مشتری باعث برآمدگی این سیاره در استوا و مسطح شدن قطبها گردیده است. قطر استوایی این سیاره 7 درصد بیش از قطر قطبی آن است. جرم و چگالی مشتری از دیگر سیارات منظومه شمسی سنگین تر است. جرم آن 318 بار بیشتر از جرم زمین می باشد. اگرچه این سیاره جرم زیادی دارد اما چگالی آن نسبتا کم است. میانگین چگالی این سیاره 33/1 گرم در هر سانتیمتر مکعب است یعنی اندکی بیش از چگالی آب. چگالی مشتری 4/1 برابر چگالی زمین می باشد. به خاطر کم بودن چگالی این سیاره، ستاره شناسان بر این باورند که عناصر عمده این سیاره هیدروژن و هلیوم می باشند. از این رو این سیاره بیشتر به خورشید شبیه است تا به سیاره ای نظیر زمین. هسته مشتری باید از عناصر سنگینی تشکیل شده باشد. احتمالا ترکیب بندی این عناصر نظیر ترکیب بندی عناصر هسته زمین است اما 20 تا 30 برابر سنگین تر. نیروی جاذبه سطح مشتری 4/2 برابر جاذبه زمین است. به این ترتیب جسمی که در روی زمین 100 کیلوگرم است بر روی مشتری 240 کیلوگرم وزن خواهد داشت. اتمسفر مشتری ترکیبی است از حدود 86 درصد هیدروژن، 14 درصد هلیوم و مقادیر کمی متان، بخار آمونیاک، آب، هیدروکربور اشباع نشده، اتان، ژرمانیوم و مونوکساید کربن. درصد هیدروژن یاد شده بر اساس تعداد مولکولهای این عنصر است نه بر اساس جرم کلی آن. دانشمندان این مقادیر را به کمک اندازه گیریهای تلسکوپی و اطلاعات سفینه ها محاسبه و به دست آورده اند. این عناصر شیمیایی لایه های رنگارنگی از ابرها را در ارتفاعات مختلف شکل داده اند. بالا ترین لایه سفید رنگ از کریستالهای بخار آمونیاک یخ زده به وجود آمده است. لایه های پایین تر و تیره رنگ تر ابرها مناطق کمربندها را تشکیل داده اند. در پایین ترین لایه قابل رویت، ابرهای آبی رنگی وجود دارند. ستاره شناسان انتظار دارند که در عمق 70کیلومتری پایین تر از ابرهای آمونیاک، ابرهای آب را تشخیص دهند. البته تا کنون این ابرها در هیچ لایه ای کشف نشده اند. بارزترین ویژگی سطح سیاره مشتری، یک نقطه قرمز بزرگ است. این نقطه حجم زیادی از گاز در حال دوران می باشد و شبیه به گردبادهای زمینیست. بزرگترین قطر این نقطه سه برابر قطر زمین طول دارد. رنگ این نقطه بین آجری و قهوه ای روشن در تغییر است. به ندرت این نقطه به طور کلی محو می شود. احتمالا وجود سولفور و فسفر در کریستالهای آمونیاک منجر به ایجاد چنین رنگی در این نقطه می گردد. گوشه این نقطه عظیم الجثه با سرعتی معادل 360 کیلومتر در ساعت در حرکت است. فاصله این نقطه نسبت به استوا ثابت است ولی به آرامی به سمت غرب و شرق حرکت می کند. حوزه ها، کمربندها و نقطه بزرگ قرمز نسبت به سیستم های چرخه ای زمین بسیار ثابت تر می باشند. از زمانیکه دانشمندان شروع به استفاده از تلسکوپ برای رصد آسمان کرده اند، ویژگی های مذکور تغییر ابعاد و رنگ داشته اند اما همچنان الگوی کلی خود را ثابت نگه داشته اند. دما دما در بالای ابرهای مشتری 145- درجه سانتیگراد است. اندازه گیریهایی که توسط دستگاههای اندازه گیری خاص به عمل آمده اند نشان می دهند که دمای این سیاره در زیر ابرها افزایش می یابد. دما در اعماق و در جاییکه فشار اتمسفر به حدود 10 برابر فشار جوی زمین می رسد، 21 درجه سانتیگراد یعنی دمای معمولی یک اتاق بر روی زمین است. این همان جائیست که می تواند گونه های زیستی احتمالی در سیاره غول پیکر مشتری را در خود جای دهد. اگر گونه ای زیستی در این سیاره وجود داشته باشد باید گونه ای هوازی باشد چون در مشتری از سطح جامد خبری نیست. دانشمندان تا کنون هیچ نشانی از حیات در این سیاره نیز یافت نکرده اند. نزدیک هسته، دما به شدت بالا می رود. دمای هسته مشتری حدود 24000 درجه سانتیگراد یعنی داغتر از سطح خورشید است!. مشتری از زمانیکه تبدیل به سیاره شد تا کنون همچنان در حال از دست دادن گرما می باشد. بیشتر ستاره شناسان معتقدند که خورشید، سیارات و همه اجرام موجود در منظومه شمسی از یک سحابی در حال گردش شکل گرفته اند.گرانش گازها و ذرات باعث متصل شدن و تبدیل آنها به ابرهای غلیظ و تکه هایی از مواد گردید. در حدود 6/4 بیلیون سال پیش، این مواد با یکدیگر فشرده شدند تا اجرام گوناگون منظومه شمسی شکل گیرد. فشار این مواد گرما تولید کرد. مشتری نیز خارج از این بازی نبود. هنگامیکه این سیاره شکل می گرفت، در اثر فشار زیاد، به قدری حرارت تولید شد که حتی امروزه پرتوهای حرارتی که این سیاره به فضا متساطع می کند، دو برابر مقدار گرمائیست که از خورشید دریافت می نماید. میدان مغناطیسی مانند سیاره زمین و بسیاری از سیارات، مشتری نیز مانند یک آهن ربای غول آسا کار می کند. نیروی مغناطیسی آن، میدان مغناطیسی بزرگی پیرامون این سیاره ایجاد نموده است. قدرت این میدان 14برابر قدرت میدان مغناطیسی زمین است. بدون در نظر گرفتن قدرت میادین مغناطیسی لکه های خورشیدی، میدان مغناطیسی مشتری در منظومه شمسی قویترین می باشد. دانشمندان هنوز به درستی دلیل پیدایش میدان مغناطیسی سیارات را نمی دانند. معتبرترین دلیل آن تا کنون حرکت ذرات باردار در مرکز سیارات می باشد. اندازه بزرگ مشتری و حرکت سریع آن منجر به این شده است که میدان مغناطیسی این سیاره از زمین قوی تر باشد. میدان مغناطیسی مشتری ذراتی چون الکترونها، پروتونها و دیگر ذرات بارداری را که در پرتوهای اطراف این سیاره وجود دارند به دام می اندازد. این ذرات به قدری قوی می باشند که می توانند به تجهیزات سفینه های


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه سیاره مشتری 10ص

تحقیق درمورد اندازه گیری مواد افزودنی در شیر 10ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد اندازه گیری مواد افزودنی در شیر 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

جستجو و اندازه گیری عوامل نگهدارنده و مواد افزودنی در شیر

تعریف:

عوامل نگهدارنده گاهی برای نگهداری شیر و جلوگیری از فساد و زمانی برای تبدیل شیر فاسد و خراب به شیری که دارای ظاهر معمولی باشد, اضافه میگردند.

حالت اول طبیعی بوده و حالت دوم تقلب محسوب می شود.

جستجو و اندازه گیری بیکرمات دوپتاس:

الف)جستجو:

اصول آزمایش:

بیکرمات دوپتاس معمولاً برای نگهداری نمونه های شیر اضافه می گردد, بدین جهت اینگونه شیرها زرد رنگ میباشند. برای تشخیص بیکرمات دوپتاس در شیر میتوان از نیترات نقره استفاده نمود که با آن رسوب کرمات نقره قرمز نارنجی میدهد.

معرفهای لازم برای آزمایش:

-محلول 1 درصد نیترات نقره

طرز عمل: در یک لوله آزمایش تقریباً یک میلی لیتر از شیر مشکوک و 3 تا 5 میلی لیتراز یک محلول یک درصد نیترات نقرهوارد مینماییم چنانچه رنگ زرد شیر مربوط بوجود بی کرمات دوپتاس باشد, تبدیل به قرمز نارنجی میشود. برای تشخیص بهتر رنگ میتوان از یک لوله آزمایش حاوی شیر معمولی بعنوان شاهد استفاده نمود.

دقت آزمایش:

آزمایش تقریباً 1/0 گرم بیکرمات دوپتاس را در یک لیتر شیر نشان میدهد.

ب) اندازه گیری:

اصول آزمایش:

آزمایش بر روی خاکستر شیر انجام میشود؛ بدین ترتیب که کرماتها را بکمک یک محلول سولفات فروز و آمونیاک (یا ملح Mohr) بفرمول :

احیا نموده , زیادی این محلول را با پرمنگنات دوپتاس تیتره مینماییم.

معرفهای لازم برای آزمایش:

محلول آبکی 8 گرم در لیتر سولفات فروز و آمونیاک که در موقع استعمال تیتره میگردد( برای پایدار نمودن این محلول میتوان به نسبت 12 میلی لیتر در لیتر به آن اسید سولفوریک اضافه نمود).

محلول پرمنگنات دو پتاس 02/0 نرمال که هر میلی لیتر آن معادل است با 00098/0 گرم .

اسید سولفوریک بوزن مخصوص 83/1=d

طرز عمل:

خاکستر شیر را ابتدا چند مرتبه با /اب مقطر و سپس با یک محلول آبکی اسید سولفوریک 5 درصد میشوییم تا اینکه جمعاً 25 تا 30 میلی لیتر مایع بدست آید, بعد آنرا در یک بشر ریخته تقریباً 5 میلی لیتر اسید سولفوریک و دقیقاً 20 میلی لیتر محلول سولفوریک یا ملح Mohr بآن اضافه می نماییم. اسید کرمیک فوراً احیا میگردد زیادی ملح مور را با محلول تیتره پرمنگنات دوپتاس تیتره مینماییم تا اینکه رنگ گلی پایدار بدست آید فرض میکنیم n تعداد میلی لیترهای محلول پرمنگنات دوپتاس لازم باشد. 20 میلی لیتر از همان محلول سولفوریک (ملح مور) را درهمان شرائط با محلول پرمنگنات دو پتاس تیتره مینماییم و فرض میکنیم تعداد میلی لیترهای لازم باشد.

نتیجه گیری:

در این صورت مقدار بیکرمات دوپتاس موجود در شیر برحسب گرم در لیتر از رابطه زیر بدست میآید:

 

2- جستجوی فرمل:

شیری که به آن فرمالین اضافه شده باشد در موقع سنجش نسبت درصد چربی بروش ژربر علاوه بر بوی مخصوص برنگ بنفش نیز در می آید.

اصول آزمایش:

پروتیدهای شیر حاوی هسته اندول(تریپتوفان) بوده و بدین جهت در حضور یک اسید قوی مانند اسید کلریدریک , یک اکسیدان ضعیف مانند کلرورفریک و مقدار جزئی فرمل و در مقابل حرارت رنگ بنفش (واکنسVoisenet.) تولید مینماید و از روی رنگ بنفش میتوان بوجود فررمال پی برد.

با توجه باینکه رنگ بنفش در حضور مقدار زیاد فرمل(بیش از 5 میلی لیتر محلول افی سینال فرمالدئید حاوی 35 درصد متانول در یک لیتر شیر) ظاهر نمی گردد چنانچه واکنش در اولین دفعه منفی باشد, قبل از نتیجه گیری باید آزمایش را یکمرتبه نیز با شیر رقیق شده تکرار نمود.

معرفهای لازم:

اسید کلریدریک خالص 19/1 =d

کلرورفریک(کلورفریک( محلول 5/2درصد که تقریباً معادل محلول یکدهم کلرورفریک افی سینال بوزن مخصوص 26/1=d است) که در شیشه های قطره چکان نگهداری میشود.

طرز عمل:

در یک لوله آزمایش تقریباً 2 میلی لیتر از شیر مورد آزمایش, قریب 2 میلی لیتر اسید کلریدریک خالص و حداکثر یک قطره از محلول 5/2 درصد کلرورفریک داخل نموده بهم زده و تا نقطه جوش حرارت میدهیم. چنانچه رنگ بنفش ظاهر گردد, شطر حاوی فرمالدئید خواهد بود.

دقت آزمایش:

آزمایش تا 005/0 میلی لیتر محلول فرمالدئید افی سینال(حاوی 5/3 درصد متانول) را در لیتر شیر تشخیص می دهد.

توجه اگر بجای رنگ بنفش رنگ خاکستری قهوه ای ظاهر گردد, آزمایش را تکرار کرده و بجای 2 میلی لیتر شیر مورد آزمایش تقریباً 2 میلی لیتر شیر عاری از فرمل و یک قطره شیر مورد آزمایش برداشت می نماییم. در این صورت چنانچه رنگ بنفش ظاهر شود, شیر مورد آزمایش حاوی بیش از 5 میلی لیتر فرمل در لیتر میباشد و اگر رنگ خاکستری قهوه ای ظاهر شود شیر حاوی فرمالدئید نمی باشد.

در مورد شیرهایی که جهت نگهداری بآنها بیکرمات دوپتاس اضافه گردیده است نمی توان با این آزمایش بوجود فرمالدئید پی برد.

3-جستجوی آب اکسیژنه:

اصول آزمایش:

برای جستجوی آب اکسیژنه میتوان از واکنش Dupouy. استفاده نمود. این واکنش براساس وجود آنزیم پراکسیداز در شیر استوار است که در حضور آب اکسیژنه موجب اکسیداسیون گائیاکل و تغییر رنگ آن به گلی میگردد. ظاهر شدن این رنگ دلیل بروجود آب اکسیژنه در شیر میباشد.

ولی چنانچه شیر خیلی ترش شده باشد(ترشی بیش از 50درجه درنیک) یا قبلاً حرارتی بالاتر از منحنی انهدام آنزیم پراکسیداز حرارت داده شده باشد, در اینصورت پراکسیداز در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اندازه گیری مواد افزودنی در شیر 10ص

تحقیق درمورد بلژیک 10ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد بلژیک 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بلژیک

پادشاهی بلژیک کشوری است در غرب اروپا. پایتخت آن بروکسل است. بلژیک در شمال با هلند، در شرق با آلمان، در جنوب شرقی با لوکزامبورگ، در جنوب با فرانسه و از شمال غربی با دریای شمال مجاور است.

'"پادشاهی بلژیک"'(هلندی:"" Koninkrijk België ، فرانسوی:"Royaume de Belgique";آلمانی:"konigreich Belgien") یکی از مهم ترین و اصلی ترین اعضاء اتحادیه اروپا به شمار می رود. بلژیک دارای جمعیتی بیش از ده ملیون نفر با مساحتی حدود 30.000 کیلومتر مربع می باشد. (11.700&nbsp,مایل مربع)

حدود فرهنگی بلژیک از لحاظ زبانشناسی بین آلمانی و زبان رومنس تقسیم شده است و دارای دو زبان اصلی است.در60% مناطق،اکثراًمناطق فلامندرز هلند صحبت می شود( در حالی که بلژیکی ها از هر دو زبان با عنوان فلمینگی یاد می کنند));فرانسوی در 40% مناطق جنوبی مثل والونیا صحبت می شود و منطقه پایتخت – بروکسل هر دو زبان در ادارجات مرسوم است که همچنین شامل گویش اقلیت هلندی نیز می شود،کمتر از 1% مردم بلژیک در اقلیت آلمانی زبان در شرق کشور زندگی می کنند.این تنوع زبانی اغلب موجب تناقضات فرهنگی سیاسی می شود و نشان دهنده ترکیب اقلیت ها و مناطق بلژیک|سیستم حکومتی و تاریخ بلژیک|تاریخ سیاسی می شود.

بلژیک نام خود را از اسمی لاتین که نام اکثر بخش های شمالی گاول(Goul) بود با عنوان گاولیا بلژیکا برگرفته است،و به یاد گروهی از افراد قبایل کلت(celt) بلژی نامیده شد.به لحاظ تاریخی،بلژیک قسمتی از کشورهای اسکاندیناوی بوده که شامل هلند و لوگزامبورگ نیز می شده است و سابقاً نواحی وسیع تری را نسبت به گروه ایالت های بنلوکس حاضر در می گرفته است.از اواخر قرون وسطی تا قرن هفدهم،مرکز تجاری و فرهنگی پر رونقی به شمار می رفته است.از قرن شانزدهم تا انقلاب بلژیک در سال 1830،بلژیک در دوره ای که هلند شمالی نام داشت،محل جنگ های بسیاری بود که بین قدرت های اروپایی در می گرفت،و با عنوان "میدان جنگ اروپا" لقب گذاری شده بود. اخیراً بلژیک عضو برجسته ای از اتحادیه اروپا به شمار می رود و مانند دیگر اعضاء اصلی سازمان های بین المللی،مثل ناتو،میزبان مرکز فرماندهی آن بوده است.

 

تاریخ

بیش از دو هزار سال پیش، ناحیه ای که اینک بلژیک خوانده می شود، دارای جمعیت زیادی بوده و اغتشاشات فرهنگی و سیاسی فراوانی را شاهد بوده است. اولین حرکت مستند شده مردمی تصرف منطقه توسط جمهوری روم ،در قرن اول بعد از میلاد مسیح بود که تا قرن پنجم توسط آلمانی ها،فرانکها ادامه پیدا کرد.فرانکها پادشاهی مرووینگیان را تثبیت کردند که در قرن هشتم امپراطوری کارولینگیان نام گرفت.در طی قرون وسطی،کشورهای اسکاندیناوی به چندین ایالت فئودال کوچک تقسیم شدند.بسیاری از آنان در طی قرون چهاردهم و پانزدهم توسط خاندان برگندی با عنوان هلند برگندین متحد گشتند.این ایالات در قرن پانزدهم استقلال بیشتری یافتند و پس از آن ایالات هفده گانه نام گرفتند.

 

ایالات هفده گانه (نواحی نارنجی،قهوه ای و زرد رنگ) و ناحیه تحت فرماندهی اسقف Liège (منطقه سبز).برای توضیحات دقیق تر ایالات هفده گانه را مشاهده کنید.

تاریخ بلژیک را می توان از قرن شانزدهم از تاریخ اسکاندیناوی تفکیک کرد.جنگ هشتاد ساله (1648-1568)،ایالات هفده گانه را به جمهوری هفت ایالات متحده در شمال و هلند جنوبی در جنوب تقسیم کرد.ایالات جنوبی توسط هابسبرگ اسپانیایی،آستریایی با موفقیت قانونگذاری شد.تا زمان استقلال،هلند جنوبی توسط بسیاری از متصرفان فرانسوی بازدید شد و محل بسیاری از جنگهای فرانسه – اسپانیا و فرانسه ـ استریا در قرون هفده و هجده بود.در پی جنگهای انقلاب فرانسه : نبرد 1794 در جنگهای انقلاب فرانسه،مناطقی از اسکاندیناوی که هرگز تحت اختیار هبسبرگ نبودند،مانند اسقف ارباب توسط فرانسه اشغال شدند و نقش اسپانیایی ها و استریایی ها در منطقه پایان یافت.الحاق مجدد اسکاندیناوی پادشاهی متحده هلند در پایان اولین امپراطوری فرانسه در 1815 اتفاق افتاد.

انقلاب 1830 بلژیک موجب تثبیت استقلال کاتولیکها و بیطرف شدن بلژیک تحت حکومتی موقتی شد.از زمان انتصاب لئوپولد اول به عنوان پادشاه در سال 1831 بلژیک دارای یک نظام سلطنتی قانون اساسی و دموکراسی پارلمانی شد.در میان دوره استقلال و جنگ جهانی دوم،سیستم دموکراتیک از حکومت معدودی از ثروتمندان ناشی گشت که با دو حزب اصلی مشخص می گشتند.کاتولیکها و لیبرال ها،برای دستیابی به یک سیستم هماهنگ که سومین حزب را شامل می شد،حزب کارگری و نقش قدرتمند اتحادیه بازرگانی.در اصل،فرانسوی،که زبتن سازگار شده اشراف و بورژواها بود،زبان رسمی و اداری به شمار می رفت.این کشور تا این زمان با یک سیستم دوزبانه هلندی – فرانسوی گسترش یافته است. کنفرانس برلین در سال 1885 با پیمان استعمار کنگو با پادشاه لئوپولد دوم به عنوان املاک شخصی اش موافقت کرد و آن را ایالت آزاد کنگو نامید.در سال 1908،کنگو به عنوان مستعمره به کشور بلژیک واگذار گردید و از آن زمان به بعد کنگو بلژیک نامیده شد.بیطرفی بلژیک در سال 1914 ،در زمانی که آلمان بلژیک را به عنوان بخشی از نقشه شلیفن مورد حمله قرار داد.مستعمره های سابق آلمان،روآندا و اوروندی-که امروزه ووآندا و بروندی نامیده می شوند توسط کنگو بلژیک در سال 1916 تصرف شد. در سال 1924 این مناطق توسط اتحادیه ملل تحت اختیار بلژیک در آمدند.بار دیگر بلژیک توسط آلمان ها در سال 1940 طی یک یورش وحشیانه مورد حمله قرار گرفت .تا زمستان سال 45-1944 که توسط نیروی متفقین آزاد شد تحت اشغال قرار داشت.کنگو بلژیک استقلالش را طی بحران کنگو در سال 1960 به دست آورد و روآندا اوراندی در سال 1962 مستقل شد. بعد از جنگ جهانی دوم بلژیک به نیروهای ناتو پیوست و همراه با هلند و لوگزامبورگ گروه ملل بنلوکس را تشکیل داد.بلژیک همچنین یکی از شش عضو پایه گذار اتحادیه اروپایی فولاد و ذغالسنگ تاسیس شده در سال1951 ,اتحادیه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد بلژیک 10ص

تحقیق درمورد انرژی گرمایی 10ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد انرژی گرمایی 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

انرژی گرمایی

گرما شکلی از انرژی است . این انرژی برای اهداف مختلفی از قبیل گرم نمودن خانه و پخت غذا استفاده می شود.

انرژی حرارتی به 3 طریق قابل انتقال است

1 – هدایت

2 – انتقال

3 – تابش

زمانیکه انرژی مستقیماً از یک شئ به شئ دیگر عبور می کند به آن هدایت می گویند .  اگر یک ظرف سوپ برروی اجاق را با قاشق فلزی هم بزنید ، قاشق گرم خواهد شد. بدین ترتیب گرما از محیط گرم سوپ به قاشق سرد منتقل می شود.

فلزات هادی های بسیار خوبی برای انرژی گرمایی هستند، اما چوب و پلاستیک چنین خاصیتی ندارند. این گونه هادی های بد را عایق گویند. به همین دلیل است که معمولاً ظرف از جنس فلز بوده اما دستة آن از جنس پلاستیک قوی است.

انتقال، عبارت است از حرکت گازها و سیالات از یک محل سردتر به محل گرمتر . اگر ظرف سوپ از جنس شیشه باشد، می توان حرکت جریانات انتقالی در ظرف را مشاهده نمود. سوپ گرمتر از ناحیة پایین ظرف، که حرارت بیشتری دارد، به سمت بالا، که سردتر است، حرکت می کند. سپس سوپ سردتر به سمت پایین حرکت نموده و مکان سوپ گرمتر را اشغال می کند. این حرکت باعث ایجاد یک الگوی چرخشی درون ظرف می شود (به شکل توجه کنید).

بادی که ما حس می کنیم غالباً ناشی از جریانات انتقالی است. این امر توسط وزش بادهای نزدیک اقیانوس به سهولت قابل درک است. هوای گرم سبکتر از هوای سرد بوده و بنابراین اوج می گیرد. در خلال روز، هوای سرد روی آب حرکت نموده و در خشکی جایگزین هوایی می شود که در اثر دمای زمین اوج گرفته است. اما به هنگام شب جهت این جایگزینی تغییر می کند، به عبارت دیگر بعضی اوقات سطح آب گرمتر و خشکی سردتر است.

*تابش، شکل نهایی حرکت انرژی گرمایی است . نور و گرمای خورشید از طریق هدایت و انتقال نمی تواند به ما برسد زیرا فضا تقریباً به طور کامل خالی است . هیچ گونه عاملی برای انتقال انرژی خورشید به زمین

علم انتقال گرما به تحلیل آهنگ انتقال گرما در سیستم می‌پردازد. انتقال انرژی از طریق شارش گرما را نمی‌توان مستقیما اندازه‌گیری کرد ولی این انتقال چون به یک کمیت قابل اندازه‌گیری به نام دما ارتباط دارد، دارای مفهوم فیزیکی است.

شرط انتقال حرارت

شرط انتقال حرارت خود به خودی، اختلاف دما است. اگر دو سیستم در حال ارتباط با یکدیگر هم‌دما نباشند، گرما از ناحیهٔ پر دما (گرم) به ناحیهٔ کم دما (سرد) چریان می‌یابد. و این جریان تا زمانی ادامه می‌یابد که دو سیستم هم‌دما شوند.

چون گرما به دلیل وجود گرادیان دمایی شارش می‌یابد، دانستن توزیع دما ضروری است.

دلیل ترمودینامیکی انتقال حرارت

انتقال حرارت از جسم گرم به جسم سرد به دلیل افزایش انتروپی سیستم، خود به خودی است.

مسئلهٔ توزیع دما و شارش گرما در بسیاری از شاخه‌های علوم و مهندسی مطرح است. مثلاً در طراحی دیگ‌های بخار، چگالنده‌ها (کندانسورها) و رادیاتورها تحلیل انتقال گرما برای محاسبهٔ اندازهٔ آنها لازم است.

همرفت

همرفت یا کنوکسیون یکی از روش‌های انتقال گرما است. همرفت نه تنها در داخل یک سیال، بلکه بین دو جسم که یکی از آنها سیال باشد نیز اتفاق می‌افتد. فرآیند رسانش بین یک سطح جامد و یک سیال در حال حرکت، همرفت نامیده می‌شود. حرکت سیال می‌تواند طبیعی یا با اعمال نیروی خارجی باشد.

همرفت طبیعی

هنگامی که مایعات گرم می‌شوند، چگالی اکثر آنها کاهش می‌یابد. بنابراین در اثر گرانش مایعاتی که در نزدیکی سطح جامد قرار دارند، گرمتر شده و بالا می‌روند و مایعات سردتر جای آنها را می‌گیرند. این نوع همرفت را همرفت طبیعی می‌نامند.

همرفت اجباری (همرفت واداشته)

هنگامی که سیالی تحت یک گرادیان فشاری قرار گیرد، طبق قانون مکانیک شاره‌ها وادار به حرکت می‌شود. همرفت ناشی از این حرکت را همرفت اجباری می‌نامند.

برگرفته از :


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد انرژی گرمایی 10ص