ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق د رمورد حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی

اختصاصی از ژیکو تحقیق د رمورد حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق د رمورد حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی


تحقیق د رمورد حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه30

 

حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی

در بحث‏حکومت اسلامی از دیدگاه علمای شیعه پژوهشگر در برابر سه جریان فکری متفاوت قرار خواهد گرفت که تا به امروز یعنی پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی هر یک در راه مشخص خود حرکت نموده‏اند.البته نباید گمان کرد که تقسیم بندی این جریانهای فکری به معنای تقسیم شدن نظریه پردازان روحانی حکومت اسلامی به سه دسته مشخص نیز هست زیرا در بستر متحول شرایط اجتماعی و سیاسی طبیعتا دیدگاههای علما نیز شاهد تغییراتی بوده است.بدین معنا که دیدگاههای متفاوت یک روحانی در شرایط سیاسی متفاوت، گاهی به هر سه جریان فکری یاری رسانده است.از این رو در این مبحث تقسیم بندی مشخصی از روحانیون قابل تشخیص نیست و اشخاص نیز چندان مورد تاکید نمی‏باشد.در حقیقت آنچه بیشتر مورد توجه است افکار و جهت گیریهای آنها می‏باشد که در این پژوهش با عناوین جریانهای فکری اول، دوم و سوم از آنها یاد خواهد شد.نکته دیگر آنکه، تحلیل جریان فکری سوم بدلیل ارتباط نزدیک آن با رخدادهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در چهارچوب زمانی این پژوهش نمی‏گنجد، از این رو اشاره‏های کوتاه ما به این جریان، فقط با هدف نشان دادن خطوط کلی اندیشه‏های عالمان شیعی درباره حکومت اسلامی خواهد بود.

پیش از هر چیز باید به یک نکته اشاره کرد که هیچیک از علمای شیعه بر سر وجودیت‏یک امیر یا حاکم اختلاف نظری نداشته‏اند و پایه دیدگاه آنها نیز روایاتی است که می‏گوید:«مردم احتیاج به امیر و حاکم دارند یا خوب باشد یا بد. () »در این موضوع نیز تردید نداشته‏اند که همه فسادها و آلودگیهای موجود در جوامع بشری:«معلول مقرراتی است که از افکار خود آنها یعنی انسانها مایه گرفته و سندی است‏برای اثبات این حقیقت که قوانین بشری بسی نارسا و سخت آسیب‏پذیر است. () »

یک نگرش کلی درباره مفهومی به نام ولایت در میان همه علمای شیعه به چشم می‏خورد که می‏توان آن را مترادف سرپرستی دانست.چنین ولایتی از نظر آنها: «مساله‏ای است که هیچ اجتماعی در هیچ شرایطی نمی‏تواند از آن بی‏نیاز باشد (1) » و گاهی حتی برخی از دیدگاهها آنرا فراتر از چهارچوب یک مذهب خاص نیز دیده‏اند تا جایی که «هر انسانی با ذهن عادی خود نیازمندی جامعه را هر چه کوچک هم باشد به وجود ولایت درک می‏نماید.» (2)

در این تعبیر کلی سخن از یک جامعه ولایی آنگونه که بعدها مطرح شد نیست و ولایت می‏تواند حتی در یک جامعه وحشی نیز وجود داشته باشد زیرا بیشتر در معنای تکیه گاهی برای حفظ موجودیت هر جامعه بکار می‏رود.با چنین تعبیری ولایت:«موضوعی است که هر روش اجتماعی، استبدادی و قانونی، وحشی و مترقی، بزرگ و کوچک و حتی جامعه خانوادگی در سرپا بودن خود به وی تکیه می‏کند.» (3)

پس می‏توان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق د رمورد حکومت اسلامی و ولایت فقیه در اندیشه سیاسی عالمان شیعی

دانلودمقاله ولایت امام عصر

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله ولایت امام عصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

خلاصه‌ای از زندگینامه حضرت مهدی «عج» در نیمه شعبان سال 255 هـ در سامراء به دنیا آمد. 1 ایشان هم نام پیامبر (ص) و کینه‌اش ابوالقاسم است. حجت، قائم، صاحب الزمان، بقیه ا… خلف صالح از القاب آن حضرت و مشهورترین آن مهدی علیه‌السلام است. مادرش نرجس، که به نام ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد کرده‌اند. 2 وی از زنان با فضلیت و کمال بود تا آنجا که همه امام حسن (ع) و حکیمه دختر امام جواد (ع) خود را خدمتگزار وی می‌نامیدند.
در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی (عج) مقضم عباسی هشتمین خلیفة عباسی که حکومتش از سال 218 هجری آغاز شد، سامرا شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد.
این اندیشة که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولید نوزادان جلوگیری کرد و حتی مادران بی‌گناه را کشت و یا قابله‌هایی را پنهانی به خانه‌ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند، در تاریخ نظایری دارد. در زمان حضرت ابراهیم (ع) نمرود چنین کرد. در زمان حضرت موسی (ع) فرعون نیز به همین روش عمل نمود. ولی خدا نخواست. همواره ستمگران می‌‌خواهند مشعل حق را خاموش کنند، غافل از آنکه، خداوند نور خود را تمام و کامل می‌کند، اگرچه کافران و ستمگران نخواهند.
در مورد نوازد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری(ع) نیز داستان تاریخ به گونه‌ای شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد.
«هنگامی که ولادت این اختر تابناک حضرت مهدی (عج) نزدیک گشت و خطر او در نظر جباران قوت گرفت، درصدد برآمدند تا از پدید آمدن این نوازد جلوگیری کننده و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد او را از میان بردارند. بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی، دوران حمل و سپس تولد او، همه و همه، از مردم نهان داشته می‌شد، جز چند تن از نزدیکان یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسگری (ع) کسی او را نمی‌دید. آنان نیز مهدی را گاه‌بگاه می‌دیدند نه همیشه و به صورت عادی»1
شیعیان خاص، مهدی را مشاهده کردند:
در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی (عج) می‌رسیدند. از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا محبت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند و امام چنان کرد. آنان پسری را دیدند که بیرون آمد همچون پارة ماه، شبیه پدر خویش ، امام عسکری فرمودند: پس از من این پسر امام شماست و خلیفة من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید که هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد. این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او، عثمان بن سعید اطاعت کنید.»2 و بدین گونه امام یازدهم ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ، امام هدی را به جماعت شیعیان معرفی نمود و استمرار سلسلة ولایت را اعلام داشت.1
یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است، ابوسهل نوبختی می‌باشد. باری، حضرت مهدی (ع) پنهان می‌زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسگری(ع) در روز هشتم ماه ربیع‌الاول سال 260 هجری دیده از جهان فرو بست. در این روز بنا به سنت اسلامی، می‌بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر نماز گزارده، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند و یا بدخواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند. بدین سان مردم دیدند کورکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد و جعفر کذاب عمومی خود را که آمادة نمازگزاران بر پیکر امام بود به کناری زد و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد.

 

سیرت مهدی (ع):
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار و دارندة ذخایر پیامبران است. ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است. چون ظاهر شود به کعبه تکیه کند و پرچم پیامبر (ص) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند و جهان را پر از عدل و داد نماید.
حضرت مهدی (ع) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است. مهدی عادل است و خجسته و پاکیزه، خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند.
مهدی (ع) حق هر چقداری را بگیرد و به او دهد. حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد، از زیر دندان غاصب بیرون کشد و به صاحب حق بازگرداند. به هنگام حکومت مهدی (ع) حکومت جباران و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان نابود گردد. شهر مکه قبلة مسلمین مرکز حکومت انقلابی مهدی شود. آری چون مهدی قیام کند زمینی نماند مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی: اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمداً رسول الله بلند گردد.
مهدی (ع) فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد. در روزگار او همگان به رفاه آسایش و وفور نعمتی بی‌مانند دست یابند. حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار رویاند و آب نهرها فراوان شود. در جهان جای ویرانی نماند، مگر آنکه مهدی (ع) آنجا را آباد سازد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ولایت امام عصر

تحقیق ولایت فقیه

اختصاصی از ژیکو تحقیق ولایت فقیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق ولایت فقیه


تحقیق ولایت فقیه

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:17

فهرست مطالب:

ولایت چیست؟
منظور از حکومت ولایى چیست؟
ویژگى هاى جامعه ى ولایى
ولایت فقیه چیست؟ و فقیه چه نوع ولایتى دارد؟
ولایت و قیمومیّت
ولایت و محجوریّت
ولایت فقیه یک بحث کلامى است یا فقهى؟
جایگاه ولایت فقیه در اصول و فروع دین
 چرا «ولایت فقیه» مى گوییم نه «وکالت فقیه»؟
منابع

 

 

ولایت چیست؟
سؤال از چیستىِ هر شىء، در واقع، پرسش از تعریف کامل، جامع و مانع از ماهیّت و کُنهِ حقیقى آن شىء است. هرگاه از چیستى و ماهیّتِ پدیده اى تکوینى پرسش به میان آید، مثلا پرسیده شود «انسان چیست؟» به اصطلاحِ دانشمندان منطقى، بهترین تعریف، ارائه ى حدّ تام است که مشتمل بر جنس قریب و فصل قریب مى باشد; اما وقتى از، امرى اعتبارى و مربوط به جهان تشریع و قرارداد سؤال شود، ارائه ى تعریفى مشتمل بر جنس و فصل براى آن، بى مفهوم است. در این موارد، پاسخ دهنده حتّى الامکان مى کوشد تا با ارائه ى تعریفى جامع و مانع، ابهام را از آن پدیده ى اعتبارى، زدوده، با تبیین روشن و شفّاف آن، ذهن پرسشگر را به سوى حقیقت، راه نمایى کند.
با این مقدمه، وقتى از چیستى ولایت مى پرسند، سؤال کننده مى خواهد با محتواى واقعى ولایت آشنا شود; از این رو، باید با توضیحِ جوانبِ گوناگونِ این موضوع، سیمایى روشن، دقیق و عالمانه از آن ترسیم کرد.
در پاسخ این که ولایت چیست، باید گفت: ریشه ى لغوى ولایت، «وَلْىْ» به معناى قرب، اتّصال و پیوند دو یا چند شىء است. از پیوند عمیق دو شىء، ولایت پدید مى آید.[1]
ولایت، دو گونه است: تکوینى و تشریعى; پیوند یادشده، اگر در محدوده ى امور تکوینى و پدیده هاى هستى آشکار گردد، ولایتِ تکوینى است. در ولایت تکوینى، پیوند و تأثیر و تأثّر، در امور واقعى است و تابع قرارداد و وضع کسى نیست. ولایت تکوینى، اساساً، ویژه ى علّت العلل آفرینش و ذات پاک الهى است، و در مراتب پایین تر، با اذن و اراده ى پروردگار، بندگان صالح او از پیامبران، امامان معصوم(علیهم السلام)و اولیاى الهى، درجات و بهره هایى از این تأثیرگذارى تکوینى را دارا مى باشند و معجزات و کراماتى که از این وجودهاى نورانى مشاهده مى شود، مثل زنده کردن مردگان یا اژدهاشدن عصا، معلول همان ولایت تکوینى و مقامات معنوى و روحانىِ آن انسان هاى کامل است.[2]
امّا ولایت تشریعى، همان ولایت قانونى است; به این معنى که هرگاه فردى حقّ تشریع و قانون گذارى داشته باشد و به تصمیم گیرى و تصرّف در امور جامعه بپردازد و آن را سرپرستى نماید، داراى ولایت تشریعى است. پس ولایت تشریعى، ناظر به سرپرستى، تدبیر و تنظیم اجتماعى است; ولایتى که تمامى جوامع بشرى، همواره، فطرتاً به آن نیازمند بوده اند.
بر اساس توحید ربوبى، همچنان که ولایت تکوینى بر عالم هستى، از آنِ خداوند است، ولایت تشریعى نیز، ویژه ى پروردگار هستى است.[3]انسان موحّد نباید از هیچ فرد یا نهادى فرمان بردارى داشته باشد و کسى را ولى، سرپرست و به تعبیر قرآنى، ارباب خود قرار دهد و بى چون و چرا مطیع او گردد;[4] مگر آن که خداوند سبحان براى او چنین حقّى را جعل و تشریع کرده باشد.
طبق آیه ى (النَّبِیُّ أَوْلى بِالمُـؤْمِنِـینَ مِنْ أَنْفُسِـهِمْ)[5] و بر اساس آیه ى (إنَّمَا وَلیّکُمُ اللهُ وَ رَسُوُله وَالَّذینَ أَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکوةَ وَ هُم راکِعُون)[6]، خداوند ولایت تدبیرى و حقّ اداره و تنظیم اجتماعى را براى پیامبر و امامان معصوم(علیهم السلام) تشریع کرده است. در اثر این ولایت، تصمیمات پیامبر(صلى الله علیه وآله)و امام معصوم براى افراد جامعه لازم الاجراست و آنها هستند که مى توانند حاکمیّت سیاسى و زمام دارى جامعه را گرفته، در رأس هرم قدرت قرار گیرند. این ولایت، چیزى است که طبق معارف فکرى شیعه، امامت نامیده مى شود.[7]
 
 
منظور از حکومت ولایى چیست؟
براى آشنایى با حکومت ولایى و پى بردن به مفهوم دقیق این واژه، ابتدا باید به مفهوم لغوى و عرفى ولایت توجّه کنیم و آن گاه در پرتو این مفهوم، به کالبدشکافىِ ترکیبِ حکومت ولایى بپردازیم.
ولایت واژه اى عربى به معناى به هم پیوستگى و نوعى اتّصال و ترابط دو چیز است; به شکلى که هیچ گونه روزنه و شکافى، آن دو، را از هم نگُسسته، مانع پیوند عمیق آن دو نگردد.[8] لغویان براى ولایت، در زبان عربى و فارسى، معانى متعدّدى را ذکر مى کنند که از آن میان، مى توان به اِمارت، تدبیر، محبّت، سلطان و خِطّه و موطِن هر کس اشاره کرد. از آن جا که ریشه ى اصلى، با همان معنا و وضع لغوى، به نوعى در تمامى این معانى ملحوظ است، نمى توان معانى برشمرده را از سنخ مشترک لفظى دانست.[9] با این وجود، با بررسى موارد کاربرد واژه ى ولایت، در متون عربى و محاوره ى عرفى، به این نتیجه مى رسیم که گسترده ترین کاربرد این واژه، اِمارت و حاکمیّت سیاسى است; به گونه اى که هرگاه ولایت، بدون قید به کاررود و عارى از قرینه باشد، انصرافِ آن به ولایت سیاسى و اِمارت خواهد بود. منظور از ولایت سیاسى و اِمارت، همان مدیریّت و اداره ى جامعه و تنظیمِ امورِ کلانِ اجتماعى است، که در زبان فارسى مى توان آن را سرپرستى نامید.
ولایت، در کاربرد عرفى، نظیر امامت است. امامتِ مطلق و بدون مضافٌ الیه، همان رهبرى و حاکمیّت سیاسى است، و امامت مضاف و مقیّد حتماً نیازمند ذکر مضافٌ الیه است; مانند امامت جمعه. ولایت نیز چنین است.
مورّخان بزرگى چون طبرى و ابن اثیر، براى نقل حوادث تاریخى و ذکر دوره ى حکومت هاى گوناگون در تاریخ، واژه ى ولایت را به کار مى برند. ابن قتیبه، در کتاب الإمامة و السیاسة، از زمام دارى حاکمان سیاسى، به ولایت تعبیر مى کند; مثل ولایة الولید، ولایة الحجّاج، ولایة هشام بن عبدالملک; بدون آن که قرینه اى به کار برده باشد.[10]


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق ولایت فقیه