ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله معاد و جهان پس از مرگ

اختصاصی از ژیکو مقاله معاد و جهان پس از مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله معاد و جهان پس از مرگ


مقاله  معاد و جهان پس از مرگ

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات 23

برخی از اشخاص براین باورند که ضرورتی ندارد درباره مرگ و معاد بیندیشیم وازمسائلی که راهی برای

شناخت آن نداریم , سخنی بگوییم ویا کتابی بخوانیم.

آنها می گویند: ما باید به وجدانیات وقوانین جاری کشور, آداب و سنن ملی واجتماعی پای بند باشیم .

به کسی ستم نکرده و حقی را از احدی ضایع نکنیم . از دروغ و خیانت ودزدی و... پرهیز کنیم . کاری بر                         خلاف وجدان  و عملی بر خلاف قانون انجام ندهیم , تا مورد ملامت وجدان ومکافات قانونی قرار بگیریم.

برای اینکه خوش باشیم , نباید به مصائب و دشواری های مردمان محروم کاری داشته باشیم . از مرگ و –میر عزیزان نباید متا ثر شویم . اگر جمعیتی بر اثر زلزله و یا بمب اتمی نابود شوند ,به ما ربطی ندارد .  ما برای دردها , رنج ها و بدبختی های مظلومان اشک تاثر نمی باریم...

هم اکنون زندگی جمعی از خانواده ها بر این منوال می گذرد , حتی برخی از مذهب ها عملا زندگی خود را بر پایه ی این عقاید تنظیم کرده اند . ولی به عنوان درآمد پاسخ باید گفت : این گفتارها در حد شعار و حرف مطلوب است . آیا افراد بشر می توانند در جامعه زندگی کنند و از اینگونه مسائل کناره گیرند؟!            مگرمی شود انسان خردمند و کنجکاو و متفکر و آینده نگر , ضروری ترین مسائل اعتقادی و فرهنگی را از تفکرات خود حذف کند ؟! مگر می شود درباره مرگ نیندیشید , در صورتی که به قول ((موریس مترلینگ))در زندگی و جهان ما فقط یک حقیقت قابل توجه وجود دارد و آن هم مرگ است ؟! مگر می شود از چنگ اینگونه مسائل فرار کرد؟!

      (( مرگ عبارت است از تولدی جاودانی در گهواره ای از نور و آتش هر کس بخواهد تصور وجود مرگ را از مخیله ی خود دور کند , یا از چنگ آن بگریزد بیش تر خود را در چنگال آن گرفتار می بیند . شبح مرگ مانع از دیدن همه ی چیزها می شود. ))1   

                          (( به نقل از کتاب معاد درنگاه دین و عقل اثر محمد باقر شریعتی))

------------------------------------------------------------------------------------------------------

1 -  موریس مترلینگ ,مرگ,ترجمه فرامرز برزگر ص 2

رابطه انسان با معاد    

این باورجهانی وریشه دارازچند جهت باانسان ارتباط دارد: یکی ازنظرفلسفه تاریخ,که ازارکان((جهان بینی))به شمارمی آید: وقتی انسان به رشد جسمی وبلوغ فکری میرسد, قهرمانان خیر و شر را در کشمکش و نزاع می بیند .دراین جدال همگانی و پیکار دایمی و تاریخی , نمودهای فضیلت ,مغلوب عناصر رذیلت گشته و باطل غالبا بر حق چیره می گردد ,

و تاریخ به طور مقطعی به سود ستمگران رخ می نماید. اما برای وجدان حساس و ضمیر بیدار بشرقابل قبول نیست که خداوندان آزادی وعدالت, مقهوروقربانی آفرینندگان شرارت وجنایت گردند و با فرا رسیدن مرگ آنان , همه چیز پایان پذیرد , و روزی قرار نباشد به حساب این    دو قطب متضاد, رسیدگی شود و ((یوم الفصل )) (روز جدایی خائن از خادم ) فرا نرسد .

آرمان های بی نهایت و اندیشه های بی پایان انسانی دومین دلیلی است که ایمان به رستاخیز را با جان آدمی پیوند می دهد . سقراط می گوید :

((   این بذرهای بی حد و حصر برای رویش و پرورش خود , مزرعه ای بی نهایت و زمینه ای نامتناهی  لازم دارد .))


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معاد و جهان پس از مرگ

دانلود معاد در ادیان دیگر

اختصاصی از ژیکو دانلود معاد در ادیان دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 10 صفحه

معاد در ادیان دیگر ادیان بزرگ از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند.
اما معاد پرستان حکومتی که عموما خود بدون هیچگونه پای بندی اخلاقی از موقعیت اجتماعی شان بهره های مادی میگیرند، برای مردم آخرت را اصل دانسته، بهره گیری از فضائل دنیا را حقیر جلوه می دهند.
آنها مردم را به ظهور امام غایب، معاد، رستاخیز و بهشت رجوع می دهند.
به مردم می گویند اگر فقر، بیکاری، فساد، بی امنیتی، فقدان آزادی ها و همه گونه خطر را تحمل کنید به بهشت می روید و رستگار خواهید شد.
اسلام، مسیحیت و یهودیت از سعادت انسان در دنیا و آخرت صحبت می کنند.
انسان هائی که در دنیا نیکوکارند به بهشت بشارت داده میشوند: "آنانکه ایمان آوردند و نیکو کار شدند بزودی در بهشتی در آوریم که نهرها از زیر آن جاریست و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت، جفت های پاکیزه است و آنان را بسایه رحمت ابدی خود در آوریم"(قران النسا 57)(1).
دنیائی که مملو از نیکو کاری باشد مسلما بهتر و انسانی تر است.
در هیچ یک از ادیان سختی کشیدن در دنیا برای رسیدن به سعادت آینده توصیه نمیشود.
در این ادیان روز معاد یا قیامت، مردگان به پا می خیزند و اعمال نیک و بد هرکدام به حساب می آید.
انسان های خوب به بهشت میروند و آخرتی خوب دارند و دیگران راهی جهنم شده به آخرتی بد می رسند.
اما در ادیان نامبرده مبحثی وجود دارد که اشاتولوگی (Eshatology) یا علم المعاد نام دارد.
میتوان آن را فرجام شناسی(2) یا معاد شناسی ترجمه کرد.
معاد شناسی مبحث "آخرین چیزها ،مرگ، رستاخیز، دوزخ و بهشت" است(3).
موضوع آن بررسی معاد، مرز میان دنیا و آخرت است.
معاد شناسی در ادیان مختلف معنای یکسانی ندارد.
اسلام، مسیحیت و یهودیت هرکدام معاد شناسی خود را دارند.
در معاد شناسی زندگی در دنیا فرع و معاد یا آخرت که زمان آن معلوم نیست اصل است.
عمده فعالیت های انسان برای سعادت در آینده است.
بهره گیری از فضائل زندگی، لذت بردن و گاهی حتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود معاد در ادیان دیگر

تحقیق در مورد ملاصدرا و مسأله معاد 16 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد ملاصدرا و مسأله معاد 16 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

ملاصدرا و مسأله معاد

استاد، ملاصدرا را تفکیکی می داند و استدلال می کند که ملاصدرا در مسأله معاد دو موضع یا به تعبیر ایشان دو «ایستار» دارد: یکی ایستار فلسفی که طبق آن معاد جسمانی را به یاری اصول فلسفی اثبات می کند و دیگری ایستار وحیانی که طبق آن ملاصدرا پس از دریافت ناکامی عقل از اثبات معاد قرآنی، به تعالیم وحیانی روی می آورد. استاد محمدرضا حکیمی معتقد است که ملاصدرا تفکیکی است و برای اثبات این ادعا کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه »(۱) را به این «تفکیکی سترگ » تقدیم داشته است . برای کسانی که با اصول مکتب تفکیک و مبانی صدرایی آشنا باشند، این ادعا حیرت انگیز و اثبات ناپذیر است؛ زیرا یکی از مهم ترین اصول مکتب تفکیک ، اصرار بر جدایی راه عقل و شرع و کشف است و این به کلی با سیرت فلسفی ملاصدرا ناسازگار می نماید .

در این نوشته می کوشم قوت این ادعا را بررسی کنم . اما پیش از این بررسی لازم است تأکید کنم که در این جا به هیچ روی قصد نقد یا دفاع از دیدگاه ملاصدرا درباره معاد نیست . همچنین نگارنده مبانی مکتب تفکیک را پذیرفتنی نمی داند، اما در این جا به این بحث نمی پردازد. بنابراین، محور این نوشته ، بررسی دلائل استاد حکیمی درباره تفکیکی بودن ملاصدرا است .

معضل فلسفی معاد

از سویی اصل معاد و تصریح به آن از آموزه های مسلّم اعتقادی مسلمانان بوده است و از سوی دیگر این اصل به دلیل مشکلات خاص خود از سوی مخالفان انکار شده است . با توجه به دشواری ها فلسفی معاد بود که فلاسفه از نظر فلسفی خود را تنها قادر به اثبات نوع خاصی از معاد، یعنی معاد روحانی، می دانستند. آنان یا معاد جسمانی را نمی پذیرفتند و آیات مربوطه را تأویل می کردند و یا فقط آن را از سر تعبد قبول می کردند. کسی مانند ابن سینا تنها به اثبات معاد روحانی می پردازد و درباره معاد جسمانی به این اشاره اکتفا می کند: «فحدیث آخر».(۲)

در چنین فضایی بود که ملاصدرا برای نخستین بار پای پیش گذاشت و طرحی برای اثبات فلسفی معاد جسمانی پی ریخت . ملاصدرا با طرح مقدماتی چند برای نخستین بار کوشید معاد جسمانی یی را که قرآن بیان می کند، با ادله فلسفی اثبات نماید.

ادعای استاد حکیمی

استاد حکیمی در کتاب «معاد جسمانی در حکمت متعالیه» می کوشد نشان دهد که ملاصدرا تفکیکی است ؛ زیرا در نهایت به این باور رسیده است که باید دست عقل را در مسیر اثبات معاد بست و راه تعبد را پیمود: «واقع این است که ما پس از تتبعات فراوان در آثار کوچک و بزرگ ملاصدرا و دقت در جوانب کلام او، به این نتیجه رسیدیم که ایشان برای وارد کردن بحث معاد جسمانی در فلسفه ، به آن مباحث و اصول پرداخته است ، و لیکن پس از طرح فلسفی ـ عرفانی برای معاد جسمانی ، معاد اصلی و اساسی اسلامی را همان معاد قرآنی دانسته و در واقع ، میان بحث معاد در فلسفه و فهم معاد از قرآن کریم تفکیک قائل شده است ، و معاد مثالی را معاد تام (عود الکل ) ندانسته است و معاد عنصری قرآنی را مطرح کرده ، آن را مورد تأکیدها و تصریح های متعدد قرار داده است».(۳) طبق این ادعا ملاصدرا درباره معاد دو موضع متفاوت اتخاذ کرده است : یکی موضعی فلسفی که خودش آن را کافی نمی داند و دیگری موضعی قرآنی که آن را تأیید می کند. استاد این دو موضع را این گونه تقریر می کند: «فیلسوف شیراز در موضوع بسیار مهم معاد ، دو ایستار اتخاذ کرده است : ایستار نخست ، ایستار فلسفی ؛ در این ایستارْ آن حجم بزرگ تلاش بحثی و فلسفی و عرفانی را عرضه می دارد؛ آن کارمایه سترگ فنی را به سامان می رساند و از فلسفه «مشائی» و «اشراقی» بسی پیش تر می آید. در ایستار دوم (ایستار وحیانی) به آستانه معالم قرآنی ، و علم صحیح وحیانی و تعالیم فیاض نبوی و وَلَوی روی می آورد... و در جهت طرح وحیانی معاد جسمانی به استفاده از آبشخور لایزال حقایق «علم مصبوب» سر می نهد».(۴)

در این جا تنها درپی آن هستم که نشان دهم آیا واقعاً ملاصدرا درباره معاد دو دیدگاه مختلف داشته است یا آن که وی همواره بر یک موضع پای می فشرده است . این مسأله گاه می تواند بحثی علمی باشد و گاه بحثی اخلاقی . در این جا من به جنبه اخلاقی بحث توجه دارم و بر این باور هستم که استاد برای اثبات این دوگانگی، صدر و ذیل گفتار این فیلسوف را تقطیع یا «تفکیک» کرده و سخنی به صدرا نسبت داده است که روح وی از آن بیزار است . پیش از بررسی ادعای استاد، لازم است گزارش کوتاهی از سلوک صدرا برای اثبات معاد جسمانی به دست بدهم و سپس دعاوی استاد را بررسی کنم . برای نشان دادن نادرستی ادعای استاد حکیمی ، دیدگاه فلسفی ملاصدرا را در سه کتاب مهم ایشان پی می گیریم: «مبدأ و معاد»، «اسفار» و «الشواهد الربوبیه» .

معاد در «مبدأ و معاد»

صدرا در بخش آغازین مقاله دوم کتاب «مبدأ و معاد» از این نقطه می آغازد که همه مسلمانان معاد را می پذیرند، اما در کیفیت آن اختلاف نظر دارند. از نظر وی ، منکران معاد دو دلیل عمده برای ادعای خود دارند: یکی امتناع اعاده معدوم و دیگری شبهه آکل و مأکول . در پاسخ به شبهه آکل و مأکول، متکلمان معتقد به اجزای اصلیه ای هستند که جزء هیچ بدن دیگری نمی شود و خداوند آن را برای هرکس حفظ می کند. اما پاسخ متکلمان قانع کننده نیست . ملاصدرا دیدگاه کسانی مانند ملاجلال دوانی را مستلزم مفسده تناسخ معرفی می کند. پس از آن می کوشد تا معاد جسمانی را که در قرآن آمده است ، به کمک هفت مقدمه اثبات کند:

۱. تحقق و تحصل هر ماهیت ترکیبی تنها به فصل آخر یا صورت آن است .(۵)

۲. موضوع حرکت کمّی ، همان شخص انسانی متقوم از نفس معین همراه با ماده مبهمه است ، که کمیت آن همواره در حال دگرگونی است .(۶)

۳. تشخص هر چیز، چه مادی باشد و چه مجرد، به وجود خاص آن است .(۷)

۴. وحدت شخصی همواره بر یک سیاق نیست و وحدت هر چیزی به حسب همان است .(۸)

۵. همان طور که فاعل می تواند در قابل شکلی ایجاد کند، می تواند بدون ماده قابل نیز شکلی ایجاد نماید.(۹)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ملاصدرا و مسأله معاد 16 ص

تحقیق در مورد معاد 54 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد معاد 54 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 58

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد آذرشهر

عنوان :

معاد

دانشجو :

رشته :

زمستان 1385

تقدیر و تشکر

با تشکر از زحمات استاد گرامیمکه همواره عامل ایجاد انگیزه ، مشوق و راه گشای من در طی این مسیر بودند و در این راه مرا یاری نموده اند .

مقدمه

معاد از ماده عود بمعنی برگشتن است چون روح دوباره ببدن برگردانیده میشود. معاد از اصول دین مقدس اسلام و اعتقاد به آن واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده میشود و بجزای عقیده و عملش میرسد.

مساله معاد که ابتدایش مرگ و قبر و بعد برزخ و سپس قیامت کبری و پایانش بهشت یا جهنم است با این حواس ظاهری درک نمیشود هر چند اصل معاد بدلیل عقل ثابت است بتفصیلی که ذکر میشود لکن محال است کسی بتنهائی سر در بیاورد که بعد از مرگ چه خبر است غیر از وحی راه دیگری ندارد زیرا هر کس در هر عالم و مقامی است ادراکش از حدود آن عالم تجاوز نخواهد کرد مثلا طفلی که د رعالم دحم است محال است چگونگی و بزرگی عالم بیرون رحم را بفهمد و محال است بی پایانی فضا و موجودات آنرا دریابد همچنین کسی که در عالم ملک و اسیر ماد9 و طبیعت است چگونه میشود ملکوت را بفهمد که باطن عالم ملک است و جایگاهش پس از خلاصی از این عالم میباشد و خلاصه خصوصیات عوالم پس از مرگ نسبت بکسی که در عالم دنیا است غیب است و برا یشناختن آن جز تصدیق آنچه را که حضرت آفریدگار خبر داده راهی نیست.

خصوصیات معاد ، ربطی بعقل ندارد

بنابراین اگر کسی بگوید از عقل ما دور است که پس از مرگ فالن طور شود اصلا حرفش مورد قبول نیست چون ربطی بعقل ندارد و جمیع عقلا پشت بپشت هم بزنند از جزئیانات عالم دیگر خبری نخاهند داشت چیزی که هست آنچه را که محمد (ص) و آل او فرموده اند ما هم تصدیق مینمائیم زیرا آن بزرگواران معصوم و محل نزول وحی حضرت آفریدگارند.

آیا مرده حرف میزند؟

با این بیان شبهاتی که بعضی از بیخردان میکنند معلوم شد که همه بی اساس است مانند اینکه میگویند کسی که مرد بدنش در حکم جماد اس نظیر چوب خشک، دیگر سئوال و جوابش در قبرش چیشت و ما اگر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معاد 54 ص

دانلود جایگاه معاد

اختصاصی از ژیکو دانلود جایگاه معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  Word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن 

 

تعداد صفحات : 12 صفحه

جایگاه معاد : معاد در تحمل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجهی دارد زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه می شود؟
پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟
نتیجه و هدف از زندگی چیست؟
آری این سئوالها برای همه مطرح است گرچه افرادی به زبان معاد را نمی پذیرند ولی ناخوداگاه در عمق جان خود احساس ابدیت برای انسان دارند و گاه و بی گاه از خود علامتهایی نشان می دهند که دلیل آن است که با وجود مرگ و پوسیده شدن جسم حاضر نیستند انسانیت و شخصیت واقعی او را نابود و نیست شده بدانند که ما نمونه هایی از این علامتها را در اینجا بیان می کنیم .

1- تمام منکران معاد به قبر نیاکان خود احترام می گذارند.
2- نام شخصیتهای مرده را بر روی خیابانها ، موسسات ، مدارس و دانشگاهها می گذارند.
3- گاه ی مردگان خود را مومیایی کرده تا فاسد نشوند یکی از احساسات درونی انسان احساس غربت است دنیا برای او تنگ است با همسر و باغ و مسافرت هم موقتا خود را سرگرم می سازد ولی پس از چندی ابز از درون احساس کمبود می کرد همۀ وسائل رفاه هم او را سیر نمی کند گاهی به فکر خود کشی می افتد گاهی می پرسد هدف آفرینش چیست؟
چرا من هستم تمام این قلقلک های درونی نشان می دهد که انسان احساس غربت می کندو این جهان با تمام گستردگیش برای او تنگ است و جسم برای او قفس و دنیا برای او زندان است که این احساس فیزیکی از زمینه های ایمان به روزی است که در آنجا انسان سیر می شود به تمام آرزوها و اهدافش می رسد زیرا پاسخ هر نیاز و احساس و قلقلک درونی در بیورن موجود است مثلا احساس تشنگی با آب و احساس شهوت با همسر و احساس غربت هم با معاد پاسخ داده می شود در طول تاریخ هیچ کس دلیل علمی برای نبودن معاد نیاورده و چیزی که مخالفان معاد زمزمه می کنند آن است که مگر می شود انسان مرده ای که ذراتش پوسیده و پخش شده است بار دیگر زنده شود؟
پاسخ عقل و قرآن آن است که می شود و این کار نشدنی نیست هم در فکر قابل تصور است و هم دائما در شبانه روز نمونه هائی از زنده شدن مردگان را با چشم خود می بینیم امام جواد (ع) می فرماید: خوابیدن و بیدار شدن بهترین نمونه ای است که مردن و زنده شدن را برای ما قابل درک می کند آری مرگ یک خواب طولانی و شدیدی بیش نیست بهار و پاییز درختان نمونه دیگری از زنده شدن و مردن گیاهان است در سورۀ فاطر می خوانیم : خداست که با دها فرستد تا ابر را انگیزد و آن را به شهرها و مناطق مرده روانه می کند و پس از باریدن آن شهر مرده را زنده می کند سپس می فرماید «کذلک النشور» یعنی زنده شدن مردگان هم مانند زنده شدن درختان و گیاهان است در جای دیگر می فرماید: «احیینا به بلده میتا کذلک الخروج» ما به واسطه باران شهر مرده را زنده کردیم همچنین است خروج شما در قیامت .

بنابراین نمونه هائی از زنده شدن در آفرینش هر روز و شب و هر سال و فصل پیش چشم ما می درخشد و مساله زنده شدن مرده را برای ما ساده و ممکن جلوه می دهد.
داستانی دیگر روزی حضرت ابراهیم از کنار دریایی می گذشت که لاشه حیوانی را دید که حیوانات و پرندگان و جانوران دریایی بر روی آن ریخته اند و هر کدام قسمتی از بدن او را خورده اند وقتی حضرت ابراهیم این منظره را دید از خدا پرسید که روز قیامت چگونه حیوانات را زنده می کنی خداوند از حضرت ابراهیم پرسید آیا ایمان به معاد و قدرت من نداری؟
گفت : چرا اما تا با چشمان خودم نبینم آرامش پیدا نمی کنم خداوند به ابراهیم گفت که چهار پرنده را بگیر و بکش و گوشتشان را درهم مخلوط کن و بر سر چند کوه بگذار وپس یک به یک آنها را صدا بزن ببین چگونه ذرات مخلوط از هم جدا و در کنار هم و پرنده اولی ساخته می شود حضرت ابراهیم هم همین کار را کرد و مشاهده کرد که وقتی پرندگان را صدا می کند چگونه قطعات هر پرنده از سر هر قله به هم می پیوندد و همان پرنده ی قبلی را می سازند.

«دلیل اول معاد» برای معاد چند دلیل محکم می توان آورد که هم عقل و هم قرآن آن را بیان فرموده است از جمله اینکه چون خداوند عادل است باید معاد باشد و اگر قیامت نباشد به عدالت خداوند ضرر می زند از سوی دیگر دردنیا هم که یا جز اینست و یا به ندرت گوشمالی هائی جزئی بیشتر به چشم نمی خورد و دیر یا زود خوبان و بدان از دنیا می روند و اگر حساب و جزایی در جایی دیگری مثل قیامت در کار نباشد و با مردن همه نابود شوند پس عدالت خدا چه می شود؟
آری چون خداوند عادل است و در دنیا هم جزائی نیست پس باید در سرای دیگر جزاء باشد.

سئوال چرا در دنیا خداوند جزا نمی دهد آیا بهتر نبود معامله نقدی می شد و هر نیکوکار یا گناهکاری در همین دنیا حسابش تصفیه می شد تا دیگر نیازی به قیامت نداشته باشیم ؟
این سئوال پاسخ های متعددی می تواند داشته باشد که ما به بعضی از آنها به طور فشرده اشاره می کنیم.

پاسخ اول : چون جزا در دنیا به دیگران هم سرایت می کند.
ظلم است .
مثلا : اگر من امروز یک سیلی به صورت مظلومی زده باشم و خداوند جزایم را دراین دنیا بدهد و دست من را فلج کند وقتی به منزل بروم تمام بستگان رنج می برند در حلی که بستگان من گناهی نکرده اند در این دنیا جای سرایت است یعنی رنج و خوشی من در دیگران نیز اثر می گذارد به همین دلیل جزا در دنیا نیز یک بی عدالتی است.
اما در قیامت پیوندها گسسته می شود و هر کس به فکر خودش است و به گفته ی قران حتی انسان از فرزند و همسر خود نیز فراری می شود و در فکر نجات است و در آن جا اگر بلایی سر مجرم آمد به دیگران سرایت نمی کند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود جایگاه معاد