ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعت

اختصاصی از ژیکو دانلود پایان نامه زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعت


دانلود پایان نامه زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعت

اصلاح طلبى مطهرى در یک حرکت دایره وار پس از مدتى به همان نقطه آغازین حرکت او رسید. مطهرى که از اصلاح حوزه به اصلاح دین رسید وقتى دریافت اصلاح دین ممکن است به انحراف آن منجر شود به اصلاح حوزه و تلاش براى دردست گرفـتن پرچم اصلاح طلبى دینى از سوى حوزویان رسید.
شاید این پرسش پیش پا افتاده به نظر آید که «اگر مرتضى مطهرى در عهد و عصر ما زنده مى ماند اصلاح طلب مى شد یا محافظه کار؟»؛ اما پاسخ دادن به این پرسش درواقع نسبت میان ما و مطهرى را روشن مى سازد و بى توجه به پیچیده اندیشانى که معتقدند چنین گزینه هایى گویاى گذشتگان ما نیست یا اغراق گرایانى که گمان مى کنند افرادى چونان مطهرى مى توانستند یک تنه مسیر تاریخ را عوض کنند و گزینه هایى فراخ تر را در اختیار ما قرار دهند، باید اذعان کرد نه مطهرى راهى متفاوت از آنچه امروز ما طى مى کنیم داشت و نه ما هنوز از عهده پاسخگویى به پرسش هایى که او در طرح آنها نقش داشت برآمده ایم. از سوى دیگر نقش مرتضى مطهرى در شکل گیرى مبانى جمهورى اسلامى چندان زیاد است که شکاف ها و چالش هاى کنونى (در حوزه سیاست و دیانت) را بدون رجوع به او نمى توان شناخت. بنابراین جست وجوى نسبت مرتضى مطهرىو عصر ما امرى سرگرم کننده و تلاشى بیهوده نیست بلکه به یک معنا کلید ورود به مباحثه هاى معاصر است.
از مطهرى دو چهره و تابلوى فکرى در دست است: یک تابلو در دست اصلاح طلبان دینى است. کسانى که روزگارى طولانى زیر عکس مطهرى نشستند و عکس هاى یادگارى گرفتند. مى دانیم که مطهرى در میان روحانیان معاصر از زمره افراد متفاوتى بود که بیش از حوزویان با دانشگاهیان رابطه داشت. آخرین خانه اى که او از آن خارج شد منزل دکتر یدالله سحابى بود. از سال ۱۳۳۱ تا سال ۱۳۵۸ در تهران به سر برد و بیش از آنکه به عنوان مدرس حوزه علمیه قم شناخته شود، استاد تمام وقت دانشگاه تهران بود. مطهرى پیش از دانشگاهى شدن مدت  زمان کوتاهى را در حوزه علمیه مشهد (۱۶ _ ۱۳۱۰) سپرى کرد و آنگاه مدت بیشترى را در حوزه علمیه قم (۳۱ _ ۱۳۱۶) به عنوان یک طلبه علوم دینى نزد استادانى مانند آیت الله بروجردى، آیت الله امام خمینى و علامه طباطبایى تحصیل کرد اما دوره درخشان حیات فکرى مطهرى در دوره پایتخت نشینى او بوده است. درباره علل مهاجرت وى از قم به تهران روایت هاى مختلفى در دست است. یکى از مشهورترین آنها حکایت از آن دارد که میان شاگرد و استاد؛ آیت الله مطهرى و آیت الله بروجردى فاصله و گلایه رخ داده بود. مرحوم بروجردى با وجود همه روشن اندیشى هاى خویش در برابر پاره اى اصلاحات در حوزه علمیه قم بدگمان بود. مخالفت ایشان با تحصیل دانشگاهى، تدریس فلسفه و فعالیت سیاسى طلاب در مجموع تصادم هایى را با دو استاد حوزه و آموزگار مطهرى (یعنى آیت الله خمینى و علامه طباطبایى) فراهم آورد که عواقب آن به آیت الله مطهرى هم رسید. مرحوم بروجردى البته در مخالفت با این موارد هریک استدلال و مبنایى داشت که گذر زمان زاویه نگاه ایشان را نه از منظر جمود که از منظر استقلال حوزه ثابت کرد اما در آن زمان نتیجه کار، دور شدن علامه طباطبایى از نهاد مرجعیت، سکوت اختیار کردن آیت الله خمینى و هجرت آیت الله مطهرى از قم بود. مطهرى هم مانند علامه طباطبایى اهل فلسفه و حکمت بود و هم مانند آیت الله خمینى اهل مبارزه و سیاست و بر آن دو چیزى هم افزود و آن ورود به محیط دانشگاه بود. دانشگاهى که رضاخان پهلوى براى مقابله با نهاد سنتى  آموزش یعنى حوزه ساخته بود اکنون پذیراى مردى معمم و دانش آموخته در همان نهاد سنتى بود. مرحوم مطهرى همچنین پاره اى آداب مرسوم حوزویان را کنار نهاد و همچون یک دانشگاهى زندگى کرد. خانه اى در قلهک تهران (منطقه اى خوش آب و هوا) اختیار کرد و از اتومبیل براى عبور و مرور استفاده کرد و با افراد «فکل  کراواتى» رفت و آمد کرد. مهدى بازرگان، یدالله سحابى و على شریعتى از مشهورترین دوستان مدرن مطهرى بودند.

مطهری اصلاح طلب یا محافظه کار
گزینشی از کتابهای استاد مطهری(براساس مقاله مریم صادق بهمنی)
مطهری اید ئولوگ جمهوری اسلامی(گفتگو بادکترعلی لاریجانی)
مهمترین ویژگیهای مطهری ازنگاه دکترمحسن کدیور
اصلاح طلب اصول گرا(علی مطهری)
مطهری وروحانیت(مصطفی تاج زاده)
حق عدل وآزادی از دیدمطهری(مصطفی معین)
مطهری وحقوق بشر از نگاه مطهری(عمادالدین باقی)
وحدت اسلامی از دید استاد
آرزوهای شریعتی(سعیداردکان زاده یزدی)
گزارشی از برگزاری مراسم بزرگداشت شریعتی درحسینیه ارشاد
مناسبات فکری مطهری وشریعتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه زندگی وافکار استاد شهید مرتضی مطهری ومناسبات فکری ایشان با استاد دکتر علی شریعت

تربیت از دیدگاه شهید مطهری

اختصاصی از ژیکو تربیت از دیدگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تربیت از دیدگاه شهید مطهری


تربیت از دیدگاه شهید مطهری این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد تربیت از دیدگاه شهید مطهری و در 24 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
قرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخوردارى از چنین هویتى، مطالعه دقیق کتاب تشریع و نظام تکوین را به قصد دریافت تصور روشن و واقع بینانه ازآنها به بشر توصیه مى نماید، تا از این طریق، راه تعالى و تکامل خود را هموار و زمینه تشکیل و تأمین زندگى آرمانى خویش را در دو جهان، فراهم سازند.
ناکامى و گمراهى انسان از نگاه قرآن در صحنه زندگى، به اشتباه در برنامه ریزى، قانون گذارى و نظام رفتار خلاصه نمى شود، بلکه تفسیر و تلقى غیرواقع بینانه از هستى را نیز در بر مى گیرد و به همین دلیل در این کتاب مقدس، آموزش حکمت و حقایق هستى در کنار تلاوت آیات الهى، تزکیه و تعلیم وحى، به عنوان عامل مؤثر در جهت رهایى انسان از ضلالت مطرح است. (یتلوا علیهم آیاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین) جمعه/ 2
بدین ترتیب، قرآن رسالت تعلیم و تربیت انسان را به عهده دارد و هر مفسر، پژوهنده و مربى که بدان روى آورد به گونه اى راهى به شناساندن نظام تربیتى قرآن مى جوید و به فرا خور فهم و توانش به تبیین دیدگاه هاى تربیتى این کتاب آسمانى دست مى یابد.
شهید مطهرى، از معدود دانشمندانى است که به دلیل شخصیت علمى، فلسفى و حضور جدى در حوزه مکتب هاى تربیتى و فلسفى معاصر خود و برخوردارى کامل از تمامى ویژگى ها و شرایط لازم براى یک مفسر، توانسته است گام هاى بلندى در راستاى تبیین و ارائه مکتب تربیتى قرآن بردارد، هر چند که تازه هاى استاد در این رابطه، هنوز در آثار مختلف ایشان پراکنده اند و ارائه نظام مند آنها همچنان یک نیاز شمرده مى شود!
از ویژگى هاى یافته هاى تربیتى شهید مطهرى از قرآن که بهره گیرى از آن براى نهادهـاى پرورشى قـابل توصیه مى باشد، توجه همزمان به فلسفه آموزش و پرورش و روش تربیتى قرآن است که در این نوشته به صورت فشرده، به مطالعه گرفته مى شود.
فلسفه تربیت در قرآن
گرچه توجه به فلسفه تربیت، پیشینه اى تاریخى به قدمت خود تربیت دارد و هر مربى و نظام تربیتى به گونه اى دیدگاه هاى زیربنایى و فلسفى این حوزه معرفتى را نیز به بحث گرفته است، ولى جداسازى فلسفه تربیت از روش تربیتى همچنان فلسفه سایر علوم، گذشته چندان درازى ندارد. تعریف هایى که براى (فلسفه تربیت) ارائه شده اند، به صورت روشن و تا حدودى همصدا پیوند بایدهاى نظام اخلاقى را با مباحث کلى و فلسفى تردید ناپذیر مى دانند، از آن جمله گفته اند:
عناصرى که تشکیل دهنده یک نظام تربیتى هستند و به صورت نظامدار و منطقى با هم ارتباط دارند، در حقیقت برآمده و متأثر از پرسش ها و بحث هاى کلى اند که ماهیت فلسفى و وجود شناختى دارند و از چیستى انسان (موضوع تربیت) و ارزش هاى انسانى (محتواى قابل انتقال به تربیت شونده) که دو عنصر اساسى در نظام تربیتى مى باشند، سخن مى گویند.
جان دیوئى مى نویسد:
(… اگر بخواهیم تعلیم و تربیت را به عنوان جریان تشکیل گرایش هاى اساسى،

دانلود با لینک مستقیم


تربیت از دیدگاه شهید مطهری

مقاله عدال از دیدگاه شهید مطهری

اختصاصی از ژیکو مقاله عدال از دیدگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عدال از دیدگاه شهید مطهری


مقاله عدال از دیدگاه شهید مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:6

 

  

 فهرست مطالب

 

عدالت و مجازات هاى دنیوى و اخروى

معرفت شناسى عدل الهى

آثار و نتایج مترتّب بر باور و یا عدم باور به عدل الهى

دلایل قائلان به عدل الهى

 

 

اقتضاى عدالت بر خلاف ظلم خوددارى از ستم در حق دیگران است. اما بسیارى از معترضانْ شرور موجود در عالم را ستمى در حق انسان مى دانند. همین امر باعث شده که در بحثِ از عدل الهى, مسئله شرور, مهم ترین و بحث انگیزترین مسئله شود. ظاهراً در وجودِ شرور فراوان و متنوع در جهان تردیدى نیست, اما این شرور چگونه با عدالت خداوند قابل جمع اند؟
این مشکل از دوران باستان مطرح بوده است. در یونان باستان اپیکور به استنادِ شرور, عدل الهى را مورد سؤال قرار مى داد. کسانى چون دیوید هیوم و برتراند راسل این اشکالات را پى گرفته اند, در زمانه ما نیز کسانى چون آنتونى فلو و جى. ال. مکى تنسیق هاى جدیدترى از آن ارائه کرده اند.
تقریر اشکال به روایت هیوم این است:(چرا باید در جهان مصیبتى باشد؟ حتماً تصادفى نیست, پس علتى دارد. آیا خدا چنین خواسته؟ ولى او کاملاً خیر خواه است. آیا خلاف خواست اوست؟ ولى مگر او قادر مطلق نیست. استحکام این دلیل, به این کوتاهى, به این وضوح و به این قاطعیت را هیچ چیز نمى تواند متزلزل کند.62
براى تتمیم اشکال باید علم مطلق را هم به خیرخواهى وقدرت اضافه کرد. آن چه ایجاد اشکال مى کند قید اطلاق در سه گزاره ناظر به صفات خداست. اگر قدرت, خیر خواهى و علمِ خداوند و یا دست کم یکى از این ها محدود مى بود, مشکل حل مى شد. اما اکثر مسیحیان و مسلمانان حاضر نیستند که نه از اصل این صفات و نه از قید اطلاقِ دست کم یکى از آن ها دست بردارند.
شرور را معمولاً دو قسم مى کنند, شرّ طبیعى و شرّ اخلاقى. حوادثى مثل سیل, زلزله و توفان شرور طبیعى اند, شرور اخلاقى مثل گناه, جرم وظلم وستم, که حاصل سوء استفاده انسان ها از اختیارند و عامل آن انسان ها هستند نه طبیعت . البته لایب نیتس قسم سومى را هم اضافه مى کند که عبارت است از شرّ مابعد الطبیعى.
وى امکان را که لازمه همه مخلوقات است, نوعى شرّ مى داند. لایب نیتس در تقریر اشکال مى گوید: (خداوند هم در شرور اخلاقى شریک است و هم در شرور طبیعى و شرکت وى در هر دو قسم, هم طبیعى است و هم اخلاقى, انواع شرّ منحصر در دو نوع نیست.)63 چون طبیعت و انسان ساخته خداست, پس شرور ناشیِ از این دو منسوب به اوست و چون او با آزادى کامل عمل مى کند و در مورد شىء و پیامدهایى که ممکن است داشته باشد, معرفت کامل دارد, علت اخلاقى شرور هم هست,64 اما چون همه شرور از آن رو شرّند که به درد و رنج آدمى منجر مى شوند مى توان تنها شر را درد و رنج دانست.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عدال از دیدگاه شهید مطهری

دانلودمقاله تاریخچه حجاب استاد مطهری

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله تاریخچه حجاب استاد مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است‏ که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بوده‏اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان عضی ملل حجاب وجود داشته است . تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خوانده‏ام در ایران استان و در میان‏ قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده‏ سخت‏تر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به‏ وسیله اسلام در عرب پیدا شده است .
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع‏ به قوم یهود و قانون تلمود می‏نویسد : . " اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت و یا در شارع عام نخ می‏رشت یا با هر سنخی‏ از مردان درد دل می‏کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلم‏ می‏نمود همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق‏ داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد " .
علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه‏ بعدا شرح خواهیم داد بسی سخت‏تر و مشکلتر بوده است .
در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم می‏گوید :
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی‏ گشاده در میان مردم آمد و شد می‏کردند . . . " .
آنگاه چنین می‏گوید :
" پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد . زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی‏ خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه‏نشینی زمان حیض که‏ برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان‏ را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده‏پوشی در میان مسلمانان به شمار
می‏رود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان‏ روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که‏ آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر با برادرشان باشد ببینند . در نقشهائی که از ایران باستان بر جای‏ مانده هیچ صورت زن دیده نمی‏شود و نامی از ایشان به نظر نمی‏رسد . . . "
چنانکه ملاحظه می‏فرمائید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده ، حتی پدران و برادران نسبت به زن شوهردار نامحرم شمرده می‏شده‏اند . به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی‏ درباره زن حائض اجرا می‏شده که در اتاقی محبوس بوده ، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری می‏جسته‏اند و از معاشرت با او پرهیز داشته‏اند سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان‏ بوده است . در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا می‏شده است .
اما اینکه می‏گوید : " و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان‏ به شمار می‏رود " منظورش چیست ؟ . آیا مقصود اینست که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات‏
خشنی است که درباره زن حائض اجرا می‏شود ؟ ! همه می‏دانیم که در اسلام‏ چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد . زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است ، و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست ، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچگونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشه‏نشینی شود و اگر مقصود اینست که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد ، باز هم سخن‏ نادرستی است . زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به‏ حجاب نازل شده است .
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده می‏شود یعنی هم مدعی است‏ که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمان شدنشان در میان مسلمانان رواج‏ یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض ، در حجاب زنان‏ مسلمان و لااقل در گوشه‏گیری آنان مؤثر بوده است در جلد 11 صفحه 112 ( ترجمه فارسی ) می‏گوید : .
" ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام‏ بود . عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافی‏ می‏کردند . عمر به قوم خود می‏گفت : با زنان مشورت کنند و خلاف رأی ایشان‏ رفتار کنند . ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می‏کردند و در کوچه‏ها پهلو به پهلوی‏ می‏رفتند و در مسجد با هم نماز می‏کردند .
حجاب و خواجه‏داری در ایام ولید دوم ( 126 - 127 هجری ) معمول شد . گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام‏ بودند " .
در صفحه 111 می‏گوید : .
" پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود ، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می‏گرفتند . همه طبقات زیورهائی داشتند . زنان پیکر خود را به‏ نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ می‏آراستند ، موی خود را به‏ زیبائی دسته می‏کردند یا به دو طرف سر می‏ریختند ، یا به دسته‏ها بافته به‏ پشت سر می‏آویختند و گاهی اوقات با رشته‏های سیاه ابریشم نمایش آنرا
بیشتر می‏کردند . غالبا خود را به جواهر و گل می‏آراستند . پس از سال 97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب می‏پوشیدند . از آن پس این عادت‏ همچنان رواج بود " .
ویل دورانت در جلد 10 " تاریخ تمدن " صفحه 233 راجع به ایرانیان‏ باستان می‏گوید : .
" داشتن متعه بلامانع بود . این متعه‏ها مانند معشوقه‏های یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند ، اما زنان‏ قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می‏شدند . این رسم دیرین ایرانی به‏ اسلام منتقل شد " .
ویل دورانت طوری سخن می‏گوید که گوئی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری‏ درباره پوشیدگی در زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است ! و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم‏ هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد می‏کرده‏اند . و حال آنکه قطعا چنین‏ نیست . تاریخ قطعی برخلاف آن شهادت می‏دهد . بدون شک زن جاهلیت همچنان‏ بوده که ویل دورانت توصیف می‏کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد . عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می‏کرد :
" مرحبا به زنان انصار ، همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید . سر خود را با روسریهای مشکلی‏ می‏پوشیدند . گوئی کلاغ روی سرشان نشسته است " ( 1 ) .
در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 همین مطلب را از ام‏سلمه نقل می‏کند با این تفاوت که ام‏سلمه می‏گوید :
" پس از آنکه آیه سوره احزاب (یدنین علیهن من جلابیبهن ») نازل‏ شد ، زنان انصار چنین کردند " .
" کنت گوبینو " در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب‏ شدید دوره ساسانی ، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند . او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده است بلکه‏ مخفی نگه داشتن زن بوده است . مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان‏ آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت می‏گذاشت کسی از وجودش‏ آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان می‏کرد زیرا اگر معلوم می‏شد که چنین‏ خانم خوشگلی در خانه‏اش هست دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش هم‏ نبود .
" جواهر لعل نهرو " نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد . در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان " جلد اول صفحه 328 ضمن ستایش از تمدن اسلامی ، به‏ تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره می‏کند و از آنجمله می‏گوید : .
" یک تغییر بزرگ و تأسف‏آور نیز تدریجا روی نمود و آن در وضع زنان‏ بود . در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت . زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی‏کردند بلکه در اماکن عمومی حضور می‏یافتند ، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه می‏رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می‏پرداختند . اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش‏ رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجود داشت اقتباس کردند . عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند . اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند . به قراری که نقل شده است‏ مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدائی زنان از مردان و پرده‏نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد . تدریجا سیستم " حرم " آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند " . سخن درستی نیست . فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه‏ مسلمانان غیر عرب ، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی‏ نداشته است .
از سخنان نهرو بر می‏آید که رومیان نیز ( شاید تحت تأثیر قوم یهود ) حجاب داشته‏اند و رسم حرمسراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای‏ اسلامی راه یافت . این نکته را دیگران نیز تأیید کرده‏اند .
در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکمفرما بوده است ولی درست روشن نیست‏ که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام‏ در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تأثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفته‏اند . آنچه مسلم است اینست‏ که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است . از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن بر می‏آید که حجاب هندی به‏ وسیله ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است . نهرو پس از سخنانی که از او نقل کردیم می‏گوید : " متأسفانه این رسم ناپسند کم‏کم یکی از خصوصیات جامعه اسلامی شد و هند نیز وقتی مسلمانان بدینجا آمدند آنرا آموخت " .
به عقیده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است . ولی اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب‏ بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمترین ایام حجاب را پذیرفته است . زیرا هند از مراکز قدیم ریاضت و پلید شمردن لذات مادی بوده است راسل در " زناشوئی و اخلاق " صفحه 135 می‏گوید :
" اخلاق جنسی آنچنان که در جوامع متمدن دیده می‏شود از دو منبع سرچشمه‏ می‏گیرد : یکی تمایل به اطمینان پدری ، و دیگری اعتقاد مرتاضانه به خبیث‏ بودن عشق . اخلاق جنسی در اعصار ماقبل مسیحیت و در ممالک خاور دور تا به‏ امروز فقط از منبع اول منشعب می‏شود ، و استثنای آن هند و ایران است که‏ ظاهرا ریاضت طلبی در آنجا پدید آمده و در سراسر جهان پراکنده شده است‏ " .
به هر حال آنچه مسلم است اینست که قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتکر آن نیست ، اما اینکه حدود حجاب اسلامی با حجابی‏ که در ملل باستانی بود یکی است یا نه ؟ و دیگر اینکه علت و فلسفه‏ای که‏ از نظر اسلام حجاب را لازم می‏سازد همان علت و فلسفه است که در جاهای‏ دیگر جهان منشأ پدید آمدن حجاب شده است یا نه ؟ مطالبی است که در
قسمتهای بعدی به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخچه حجاب استاد مطهری