ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز 10 ص

اختصاصی از ژیکو عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز

تهیه کننده:محسن یاریان

شماره کلاس:203

هنرستان محمودیه 7

عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز همیشه همراه با بدبینی فوق‌العاده شدید نسبت به قدرت‌های خارجی بوده است. البته نباید فراموش کرد که کشور ما در طول دهه‌های گذشته از سوی قدرت‌های خارجی اعم از شرقی و غربی صدمات زیادی دیده و برای استقلال خود بهای زیادی پرداخته است؛ در واقع عامل اصلی برای انقلاب، تا کنون بحث تحقیر خارجی بوده است. مردم پیش از پیروزی انقلاب احساس می‌کردند دیگران برای کشور تصمیم می‌گیرند و حاکمان قبل از انقلاب هیچ تصمیمی از خود نمی‌توانند بگیرند؛ از این رو در شعارها بحث استقلال را مطرح کردند. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: این درست است که ما نباید نسبت به خارجی‌ها خوش‌بین باشیم و حواسمان همواره باید به توطئه‌ها باشد، اما این بدبینی نباید آن قدر زیاد باشد که مانع هرگونه تعامل سازنده‌ی ما با دیگران و عاملی شود برای این‌که راه مناسب و کوتاه‌ را تنها به خاطر نگرانی‌های بیش از حد برای دستیابی به اهدافمان از دست بدهیم. رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به آن‌چه نگرانی همیشگی نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی در کشور می‌نامید، خاطرنشان کرد: این قضیه همواره باعث شده همیشه با وسواس برخورد کنیم، اما این در حالیست که بعد از گذشت زمان در مقطعی احساس کردیم نیاز به سرمایه‌ خارجی و کارشناسان بیرونی داریم؛ از این رو تا حدودی از خود نرمش نشان دادیم، اما هم‌چنان ته ذهنمان نگرانی وجود دارد و این در حالیست که در کشوری مثل مالزی با وجود سرمایه‌های زیاد خارجی، چنین چیزی وجود ندارد. روحانی با بیان این‌ که همیشه یک نگرانی عمده پشت ذهن ما نسبت به خارجی‌ها وجود دارد، در عین حال به بحث لانه‌ی جاسوسی اشاره کرد و گفت: در بحث لانه‌ی جاسوسی یک راه این بود که با آمریکایی‌ها بنشینیم و مساله را فیصله دهیم، اما ما به جای این‌که به مذاکره با طرفمان بپردازیم، در این مساله احساسات را وارد کردیم و آن قدر قضیه را کش دادیم تا رسیدیم به مقطعی که حاضر شدیم بعد از تحمیل جنگ، با آمریکا بنشینیم، اما آن زمان دیگر دیر بود. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: ‌شاید اگر زودتر حاضر به چنین کاری می‌شدیم، راحت‌تر به توافق می‌رسیدیم و منافع کشورمان بیشتر لحاظ می‌شد. اما متاسفانه باید گفت که ما همیشه در مقاطع سخت نمی‌توانیم تصمیم‌گیری سریعی داشته باشیم و احساسات را در تصمیمات دخیل می‌کنیم. وی هم‌چنین به قضیه‌ی گروگان‌گیری اشاره کرد و افزود: درآن قضیه نیز تا زمانی که عراق به ما حمله نکرده بود، هیچ کس جرات نمی‌کرد به حل و فصل مساله بپردازد. اما پس از آن آمادگی پیدا کردیم، حتی این اواخر در این زمینه عجله‌ هم کردیم و چون با زمان انتخابات آمریکا یکی شده بود، به سرعت آن را حل کردیم. روحانی ادامه داد: در زمان جنگ نیز زمانی که در موضع قدرت بودیم و خرمشهر را پس گرفته بودیم، باز هم نتوانستیم تصمیم بگیریم که هم‌زمان با دفاع مقدس با دشمن سر میز مذاکره بنشینیم و بحث کنیم، این قضیه را عقب انداختیم تا به جایی رسیدیم که دیگر راهی جز قطعنامه و مذاکره برایمان باقی نماند و آن زمان بود که مذاکره با عراق را انتخاب کردیم و البته آن هم خیلی دیر بود . دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی دلیل تمام این قضایا را بدبینی‌های عمیق که به گفته‌ی وی در پس ذهن‌ها وجود دارد، عنوان کرد و گفت: ما همواره نمی‌خواهیم با خارجی‌ها به ویژه دشمن بنشینیم و همیشه احساس می‌کنیم اگر این کار را بکنیم، سرمان کلاه رفته است، همان طور که شاهد بودیم برخی عزیزان از تریبون‌های عمومی اعلام کردند که هر وقت ما با خارجی‌ها می‌نشینیم، سرمان کلاه می‌رود که البته من این قضیه را قبول ندارم و معتقدم این نگاه هم ناشی از بدبینی است که به آن دچار هستیم. دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی گفت: ما همیشه می‌گوییم نباید به دشمن و افراد فریبکار نزدیک شویم و نزدیکی با خارجی‌ها را مثل نزدیکی با شیطان می‌دانیم، البته این خوب است، به شرط آن‌که همیشه ادامه داشته باشد نه این‌که در مقاطعی این را بپذیریم . امروز زمان آن رسیده که یک مقدار در تصمیم‌گیری‌ها متعادل‌تر باشیم و با منطق‌ بیشتر و فاصله با احساسات پیش رویم، هم‌چنین در نظر بگیریم که دنیای امروز با دنیای ده سال پیش و زمان جنگ سرد متفاوت است. امروز شرایط جهانی به سرعت تغییر می‌کند؛ ازاین رو ما نمی‌توانیم فرمول‌های گذشته را ملاک قرار دهیم . روحانی با بیان این‌که با سرعت گردش اطلاعات، تحولات متعدد نیز صورت می‌گیرد، گفت: نمی‌شود در دنیای امروز یک سری اصول را به عنوان اصول ثابت مد نظر قرار داد و در آن چارچوب، از دنیا فاصله گرفت و تنها هر گاه اضطرار به وجود آمد، نظر را تغییر داد. رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، حساسیت این مقطع زمانی را از یک نگاه از حساسیت زمان جنگ تحمیلی بیشتر دانست و ادامه داد: گر چه آن زمان برای ملت ایران موقعیت بسیار حساسی بود، اما امروز در شرایطی قرار داریم که در برابر یک هجمه‌ی عمومی هستیم و کشورهای مختلف به ویژه غربی‌ها دست به دست هم داده‌اند که به تدریج شرقی‌ها را کنار خود بکشند تا علیه جمهوری اسلامی به تصمیماتی برسند؛ از این رو امروز مهم است که با تدبیر و تامل راه را پیش رویم. روحانی در ادامه با اشاره به مساله‌ی هسته‌یی ایران اضافه کرد: تدبیر جمهوری اسلامی در این بود که در مساله‌ی هسته‌یی که امروز به یک مساله‌ی پیچیده‌ تبدیل شده است، بتواند از راه‌هایی پیش رود که هزینه‌ی کمتری دارد، اما شرایط امروز روند را سخت‌تر کرده است. اگر چه مردم مسرور و خوشحال هستند که دانشمندان و جوانان غیور در سازمان انرژی اتمی، توانسته‌اند موفقیت‌های خوبی در زمینه‌ی فناوری هسته‌یی کسب کنند، اما باید به یاد داشت که این تلاش‌ها مربوط به آخرین سال‌های نخست‌وزیری مهندس میرحسین موسوی است و از آن زمان تلاش‌ها در آن زمینه آغاز شده بود و در همه‌ی دوران ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، همه‌ی چیزهایی که امروز داریم، آماده شده بود . سانترفیوژها و بخش لیزر و غنی‌سازی، همه در آن دوران شکل گرفت. روحانی با اشاره به تلاش‌های دولت سیدمحمد خاتمی در این زمینه گفت: در آن دوران تلاش شد


دانلود با لینک مستقیم


عملکرد ما از ابتدای جنگ تا امروز 10 ص

تحقیق در مورد رهبر معظم انقلاب 17 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد رهبر معظم انقلاب 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مزین شدن سال 1385 به نام مبارک پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنان که ناظر بر تحولات به وجود آمده در کشورمان و در سطح منطقه ای و بین المللی است ، مبین وجود ضرورت ها و الزامات اساسی در توجه مضاعف عموم مردم و مسوولان و حتی افکار عمومی جهان به ویژه در سطح جهان اسلام به وجود مقدس پیامبر اعظم اسلام حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) و بهره مندی از ویژگی ها و امتیازهای خاص آن وجود مبارک است.

پیامبری که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، مجموعه تکامل یافته فضایل همه انبیا و اولیای الهی در طول تاریخ و درخشان ترین کهکشان عالم وجود است.

در این میان توجه به اهداف مقام معظم رهبری از این نامگذاری، در دو عرصه لازم و ضروری است:

 

1- در سطح داخلی، به نظر می رسد با توجه به شکل گیری و تقویت همبستگی ملی و مشارکت حداکثری مردم در مسائل مهم کشور ، مردمی آماده به کار و سرشار از امید و جوانانی پرشور و با استعداد ، بیش از همیشه نیازمند بهره گیری از الگوی رفتاری مناسب برای حرکت روبه جلو و شتاب بخشیده به امور کشور هستیم تا از این طریق بتوانیم در عرصه های مختلف، فاصله خود را از قله های پیشرفت مادی و معنوی کاهش دهیم و با سربلندی از میان کوران حوادث و توطئه های پیش رو عبور کنیم.

قطعا وجود مقدس پبامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) که الگویی تمام عیار و کامل است ، می تواند راهگشا باشد و ما را در مسیر درست تری قرار دهد.

ضرورت ها و الزامات اساسی آن نیز از سویی نیازمند بازخوانی و مرور درسهای پیامبر اعظم و از سوی دیگر ، مستلزم تبدیل آنها به درسهای زندگی و برنامه های جاری دولت و ملت است.

در این میان ، توجه به درسهای اساسی مکتب نبوی، از جمله مکارم اخلاق و استقامت و ایستادگی - که بدون شک اولی مقدمه دومی است - ضرورتی دو چندان دارد که تبدیل شدن آن به یک فرهنگ و رویه عملی برای مردم و مسوولان نقش مهمی خواهد داشت.

تردیدی نیست که توجه دادن به ویژگی های پیامبر عظیم الشان اسلام بویژه به عنصر اخلاق ، به آن معنا نیست که جامعه ما از خصایل اخلاقی دور شده و نیاز به بازگشت به مکارم اخلاقی دارد ، بلکه به دلیل این که ایران اسلامی که الگویی از جامعه اسلامی و اخلاقی و منادی حکومت اسلامی در جهان امروز است ، نیازمند تقویت مکارم اخلاق در سطح جامعه خود و در سطح بین المللی است. جامعه بین المللی که بشدت تحت فشار، بی عدالتی ، قدرتمداری ، زورگویی و سیاست بازی سیاستمداران اخلاق گریز است.

با این حال ، بهره گیری مطلوب از وجود مبارک پیامبر اعظم اسلام ، ضمن این که نیازمند توجه بیش از پیش به اصل خودسازی است ، مستلزم بهره گیری از تجربه های گذشته و استفاده از راهکارهای عملی برای مردم و مسوولان در بخشهای مختلف است تا بتوانند خیزش بلندی داشته باشند.

2- در سطح بین المللی و منطقه ای نیز به نظر می رسد نامگذاری سال جاری به عنوان پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله و سلم) ناظر به شیطنت ها ، توطئه ها و اقدام های مراکز قدرت جهانی و صهیونیسم بین الملل نسبت به دین مبین اسلام ، پیامبر عظیم الشان اسلام و جهان اسلام است.

علاوه بر این که در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری از سوی غرب و رسانه های گروهی وابسته به صهیونیسم بین الملل برای مخدوش کردن چهره واقعی اسلام صورت گرفته است و نظام سلطه جهانی نیز منابع و سرنوشت ملتهای مسلمان را نشانه رفته و تهاجمات نظامی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی را علیه کشورهای اسلامی در دستور کار قرار داده است، اهانت سازمان یافته به ساحت مقدس پیامبر اسلام از سوی رسانه های گروهی غرب نشان داد تلاشهای پیدا و پنهان برای فشار و تضعیف جهان اسلام در حال انجام است و در این میان اصل تفرقه افکنی نیز محوریت یافته است.

از این رو با نامگذاری سال جاری به عنوان سال پیامبر اعظم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب ، وجود ایشان در عرصه بین المللی نیز نقطه پیوند عقاید و عواطف همه ملتهای مسلمان و همه امت اسلامی است، می توان امیدوار بود که جهان اسلام ، به ویژه دولتها ، اندیشمندان ، صاحب نظران و رسانه های گروهی داخلی و خارجی با درک دقیق موقعیت کنونی جهان اسلام ، در تبیین حقایق دین مبین اسلام و شخصیت منحصر به فرد پیامبر گرامی اسلام که پیامبر صلح و دوستی است ، و شناساندن وی به جهان تشنه معنویت و عدالت، تلاشی دوچندان داشته باشند و راه را بر خرافه ، تحجر و توطئه های دشمنان اسلام ببندند.

فرازی از پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب به مناسبت حلول سال 85

در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‏تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‏ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‏ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‏ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‏ى این نام و این یاد، ملت ما درس‏هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‏هاى زندگى و برنامه‏هاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) افتخار مى‏کند. ملت ما پرچم اسلام را در میان امت اسلامى با استقامت و استحکام برافراشته است؛ سختى‏ها را تحمل کرده است و کامیابى‏هاى حضور در این میدان شرف و افتخار را دیده است و به فضل الهى، کامیابى‏هاى بیشتر در راه است.

ما درس اخلاق پیغمبر، درس عزت پیامبر اعظم، درس علم‏آموزى و درس رحمت و کرامت و درس وحدتى را که ایشان به ما داد و درس‏هاى زندگى ماست، باید در برنامه‏ى زندگى خودمان قرار بدهیم.

‏ فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در صحن جامع رضوى‏

امسال نام پیامبر اعظم اسلام، سال ما را مزین کرد. درباره‏ى پیامبر اعظم چه عرض بکنیم؟ جز اینکه بگوییم: پیامبر اعظم اسلام، مجموعه‏ى فضائل همه‏ى انبیاء و اولیاء است؛ نسخه‏ى کامل و تکامل یافته‏ى همه‏ى فضائلى است که در سلسله‏ى پیامبران و اولیاء الهى در تاریخ وجود داشته است.

نام احمد، نام جمله انبیاست چون که صد آمد نود هم پیش ماست‏‏

وقتى نام پیامبر اعظم را مى‏آوریم، کأنه شخصیت ابراهیم، شخصیت نوح، شخصیت موسى، شخصیت عیسى، شخصیت لقمان، شخصیت همه‏ى بندگان صالح و برجسته و شخصیت امیر مؤمنان و ائمه‏ى هدى (علیهم‏السّلام) در این وجود مقدس، متبلور و مجسم است. پیامبر اعظم را مى‏توان به درخشان‏ترین ستاره در کائنات عالم وجود تشبیه کرد و از آن وجود بزرگ و مقدس با این عنوان تعبیر کرد. چرا مى‏گوییم ستاره‏ى درخشان، نمى‏گوییم خورشید؟ چون خورشید یک جسم و جرم مشخص و معین است، نورانى است و با عظمت است؛ اما یک جرم و یک کره‏ى آسمانى است. لکن در این ستاره‏هایى که شما مى‏بینید، ستاره‏هایى هستند که یک کهکشانند و از این کهکشانى که ما در شبهاى تابستان در آسمان بالاى سر خودمان مى‏بینیم، هزاران برابر بزرگترند. کهکشان یعنى: آن مجموعه‏اى که هزاران منظومه و هزاران خورشید در آن هست.

پیامبر اعظم یک وجود کهکشان‏وار است و در او هزاران نقطه‏ى درخشنده‏ى فضیلت وجود دارد. در پیامبر اعظم، علم همراه اخلاق هست؛ حکومت همراه حکمت هست؛ عبادت خدا همراه با خدمت به خلق هست؛ جهاد همراه با رحمت هست؛ عشق به خدا همراه با عشق به مخلوقات خدا هست؛ عزت همراه با فروتنى و خاکسارى هست؛ روزآمدى همراه با دوراندیشى هست؛ صداقت و راستى با مردم همراه با پیچیدگى سیاسى هست؛ غرقه بودن جان در یاد خدا همراه با پرداختن به صلح و سلامت جسم هست؛ در او دنیا و آخرت همراه است؛ هدفهاى والاى الهى با اهداف جذاب بشرى همراه است.

او نمونه‏ى کاملى است که خداوند در عالم وجود، موجودى کامل‏تر از او نیافریده است؛ او مبشر است، بشارت‏دهنده است؛ منذر است، بیم‏دهنده است؛ بر همه‏ى بشریت و بر همه‏ى تاریخ شاهد و ناظر است؛ فراخواننده‏ى همه‏ى بشریت به سوى خداست و چراغ نورافشان راه انسانهاست. «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الى اللَّه بأذنه و سراجا منیرا».

سال پیامبر اعظم، سال این وجود کهکشان‏وار براى دولت و ملت ماست. علاوه‏ى بر این، وجود پیامبر اعظم در عرصه‏ى بین‏المللى، نقطه‏ى التقاى عقاید و عواطف همه‏ى ملتهاى مسلمان است. از همه‏ى اقوام، با همه‏ى مذاهب گوناگون، نقطه‏ى التقاى همه‏ى امت اسلامى در عقیده و عاطفه، وجود مبارک پیامبر اعظم است. اینکه ما در یک چنین سالى با این نام قرار داریم، تکلیف بزرگى را بر گردن ما مى‏گذارد. ملت و دولت ما در این سال، باید طورى عمل کنند که با حکمت نبوى، با علم نبوى، با حکومت نبوى، با عدالت نبوى، با اخلاق و کرامت نبوى، با فروتنى و عزت نبوى و با جهاد و رحمت نبوى هماهنگ باشد.

اینها البته کار یک سال نیست؛ کمااینکه پیغمبر اعظم، پیغمبر یک سال نیست، همه‏ى سالها سال اوست؛ همه‏ى تاریخ، متعلق به اوست. ولى این به معناى این است که ما در راه ساختن آن‏چنان جامعه‏اى، آن‏چنان دنیایى و آن‏چنان تمدنى که هدف پیامبر اعظم بود، امسال باید یک خیزش، یک حرکت بزرگ و یک گام بلند داشته باشیم. سال پیامبر اعظم، سال نگاههاى بلند، سال امید، سال کار، سال مجاهدت، سال خدمت و سال طراحیهاى هوشمندانه براى آینده‏ى کشور است؛ سال حرکت به پیش است.

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار بسیجیان‏ - فروردین 85

نامگذارى این سال به نام مبارک «پیامبر اعظم» یک پیام دارد؛ این پیام را باید با همه‏ى وجود و با همه‏ى دل دریافت کنیم و به اقتضاى آن پیش برویم، و فقط این نیست که سال را متبرک کنیم به نام مبارک پیامبر. آن پیام، این است که جامعه‏ى ما - از فرد و مجموعه - باید روزبه‏روز خود را به آنچه که پیامبر براى آن کمر همت بست و آن تلاش و مجاهدت را مبذول کرد، نزدیک کند. اهداف والاى پیامبر اسلام را در «یک جمله» نمى‏توان گنجانید؛ لیکن مى‏توان سرفصلهایى از آن را سرمشق کار خود در طول یک سال، یک دهه و یک عمر قرار داد.

یک سرفصل عبارت است از تکمیل مکارم اخلاقى: «بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق». جامعه بدون برخوردارى افراد از خلقیات نیکو، نمى‏تواند به هدفهاى والاى بعثت پیامبر دست پیدا کند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالى انسانى مى‏رساند، اخلاق نیکوست. اخلاق نیکو هم فقط خوش اخلاقى با مردم نیست؛ بلکه به معناى پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است. مردمى که در بین خود دچار حسد باشند، دچار بدخواهىِ یکدیگر باشند، دچار حیله‏گرىِ با یکدیگر باشند، دچار حرص به دنیا و بخل نسبت به مال دنیا باشند و دچار کینه‏ورزى با یکدیگر باشند، در این جامعه حتّى اگر قانون هم به طور دقیق عمل شود، سعادت در این جامعه نیست. اگر علم هم پیشرفت کند و تمدن ظاهرى هم به منتهاى شکوه برسد، این جامعه، جامعه‏ى بشرى مطلوب نیست. جامعه‏اى که انسانها در آن از یکدیگر احساس ناامنى کنند، هر انسانى احساس کند که به او حسد مى‏ورزند، نسبت به او بددلى دارند، نسبت به او کینه‏ورزى مى‏کنند، براى او توطئه مى‏چینند و نسبت به او و دارایى‏اش حرص مى‏ورزند، راحتى در این جامعه نیست. اما اگر در جامعه‏اى فضایل اخلاقى بر دل و جان مردم حاکم باشد، مردم نسبت به یکدیگر مهربان باشند، نسبت به یکدیگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنیا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به یکدیگر حسد نورزند، در مقابل راه پیشرفت یکدیگر مانع‏تراشى نکنند و مردمِ آن داراى صبر و حوصله و بردبارى باشند، این جامعه حتّى اگر از لحاظ مادى هم پیشرفتهاى زیادى نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسایش و سعادت مى‏کنند؛ اخلاق، این است. ما به این احتیاج داریم. ما باید در دل خود، خلقیات اسلامى را روزبه‏روز پرورش دهیم. قانون فردى و اجتماعى اسلام در جاى خود، وسیله‏هایى براى سعادت بشرند (در این تردیدى نیست)؛ اما اجراى درست همین قوانین هم احتیاج به اخلاق خوب دارد.

براى اینکه در جامعه اخلاق استقرار پیدا کند، دو چیز لازم داریم: یکى تمرین و مجاهدت خود ماست و یکى هم آموزشهاى اخلاقى که به وسیله‏ى آموزش و پرورش، مراکز تربیتى و مراکز آموزشى و علمى باید در همه‏ى سطوح به انسانها تعلیم داده شود؛ اینها موظفند. این یک قلم از کارهاى لازم در سال پیامبر اعظم الهى است؛ یعنى خودمان را در خلقیات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پیغمبر کنیم. یک فهرستى از صفات رذیله و زشت تهیه کنیم و ببینیم که هر کدام از آنها در ما هست، سعى کنیم آن را را کنار بگذاریم. همچنین یک فهرستى از خلقیات نیک تهیه کنیم و سعى کنیم با تمرین، آنها را براى خود فراهم کنیم. البته عامل پیشرفت در این راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پیامبر، محبت به این راه، محبت به آموزگاران اخلاق - یعنى پیامبران و ائمه‏ى معصومین (علیهم‏السّلام) - این عشق است که انسان را در این راه با سرعت پیش مى‏برد؛ این عشق را باید در خودمان روزبه‏روز بیشتر کنیم. «الّلهم ارزقنى حبّک و حبّ من یحبّک و حبّ کلّ عمل یوصلنى الى قربک»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهى و محبت کارهایى که محبوب الهى است؛ این عشقها را در دل خود برویانیم. این یک قلم از تعلیمات پیامبر، در سال پیامبر اعظم است.

یک قلم دیگر مسئله‏ى استقامت و ایستادگى است. در سوره‏ى «هود» خداى متعال به پیغمبر مى‏فرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا». یک روایتى از پیغمبر هست که فرمود: «شیّبتنى سورة هود»؛ یعنى سوره‏ى «هود» من را پیر کرد؛ از بس بار این سوره سنگین بود. کجاى سوره‏ى هود؟ نقل شده است که مراد، همین آیه‏ى «فاستقم کما امرت» است. چرا پیغمبر را پیر کند؟ چون در این آیه مى‏فرماید: همچنانى که به تو دستور دادیم، در این راه ایستادگى کن، استقامت کن و صبر نشان بده. خود این ایستادگى کار دشوارى است. این «صراط» است؛ پل صراطى که مظهر آن را در روز قیامت براى ما تصویر کرده‏اند. باطن عمل و راه ما در اینجا، همان پل صراط است؛ ما الان داریم روى پل صراط حرکت مى‏کنیم؛ باید دقت کنیم. اگر انسان بخواهد این دقت را در همه‏ى رفتار خود به کار بگیرد، او را پیر مى‏کند. لیکن از این مهمتر به گمان من، آن جمله‏ى بعد است: «و من تاب معک». پیغمبر فقط مأمور نیست که خودش ایستادگى کند؛ باید خیل عظیم مؤمنان را هم در همین راه به ایستادگى وادار کند. انسانهایى که از یک طرف در معرض هجوم بلایا و مشکلات زندگى هستند - دشمنان، توطئه‏گران، بدخواهان و قدرتهاى مسلط - و از طرف دیگر، مورد تهاجم هواهاى نفسانى خودشان هستند - خواهشهاى نفسانى و دل بى‏طاقت انسان که از زر و زیور دنیا مجذوب مى‏شود و به سمت آنها کشیده مى‏شود - از این صراط مستقیم، به چپ یا راست انحراف پیدا مى‏کنند. محبت طلا و نقره، محبت پول، محبت شهوات جنسى، محبت مقام و اینها، چیزهایى است که هر کدام، یک کمندى بر گردن دل انسان مى‏اندازند و آن را به سمت خودش مى‏کشانند. مقاومت و ایستادگى در مقابل اینها که انسان پایش نلغزد: «و من تاب معک»؛ مؤمنین را در بین این دو جاذبه‏ى قوى - جاذبه‏ى فشار دشمن و جاذبه‏ى فشار درونى دل هوسران - و این دو مغناطیس، در خط مستقیم نگه داشتن و هدایت کردن، به گمان زیاد، این، آن کارى است که پیغمبر را پیر کرد.

مى‏دانید نبى اعظم اسلام مسلمانها را - چه در دوران مکه (سیزده سال) و چه در دوران تشکیل حکومت در مدینه - از چه گذرگاههاى لغزنده و دشوارى عبور داد و به آن قله‏ها رساند؟ یک چنین حرکت عظیمى، کار هیچ انسانى نبود. آن مردمى که هیچى نمى‏فهمیدند و از اخلاق انسانى هیچ بویى نبرده بودند. پیغمبر اینها را به انسانهایى تبدیل کرد که فرشتگان الهى در مقابل عظمت و نورانیت آنها احساس حقارت مى‏کردند. استقامت، این است. امروز ما احتیاج به استقامت داریم.

انتخاب نام مبارک رسول خدا (ص) برای امسال از سوی رهبری انقلاب، از چند جهت میمون و مبارک است:

نخست از این باب که در سال گذشته، یکبار دیگر تمدن غربی به رغم همه شعارهایش درباره احترام به افکار و اندیشه ها، به رسول اکرم که بیش از یک میلیارد انسان به او عشق می ورزند اهانت کرد. پیامبری که ناشر اخلاق و انسانیت است و به پیامبر اخلاق شهرت دارد. این انتخاب باز هم انگیزه‌ای خواهد شد برای احترام بیشتر.

دوم آن که در اوج تبلیغات سلفی ها که جنگ علیه شیعه را راه انداخته اند، این انتخاب نشان خواهد داد که تشیع، اساس و بنیاد دین مبین اسلام را رسول اکرم (ص) می داند. در این تفکر امام علی (ع) شاگرد پیامبر (ص) است و امامان هم هرچه روایت می کنند، با واسطه اجدادشان از رسول خداست.

متأسفانه در جامعه شیعه به شناخت شخصیت پیامبر (ص) آنچنان که شاید و باید بها داده نشده و نمی شود. اکنون حتی یک مرکز پژوهشی جدی در این زمینه در میان مؤسسات دینی در داخل کشور نیست و عمده فعالیت ها به بخش های دیگر به خصوص حوزه‌های ولایی مربوط است. طبیعی است که کار در آن زمینه ها هم لازم است، اما غفلت از این طرف قابل بخشش نیست.

و باز هم متأسفانه باید گفت یکی از قوی ترین مراکز پژوهشی سیره نبوی در اسراییل و در دانشگاه هبرو (عبری) قرار دارد و چند دهه متوالی است که اساتید و محققان آن مرکز به نگارش در این زمینه مشغولند و پیداست که هدف نهایی آن، تلاش برای ویران کردن بنیاد های اعتقادی مسلمانان است هرچه در پوشش علمی این کار ها صورت می گیرد.

اما آنچه مهم است، این که در این سال چه باید کرد؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رهبر معظم انقلاب 17 ص

غیبت امام مهدى 43 ص

اختصاصی از ژیکو غیبت امام مهدى 43 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق

غیبت امام زمان (عج)

استاد راهنما :

جناب آقای محسن نورائی

تهیه کننده :

مرضیه محمودی

ورودی 85

مقطع کارشناسی ناپیوسته

فهرست

1- میلاد

2-طالع میلاد

3-شمایل و مقام وسیرت

4-خانواده پیغمبر و یازده امام از مهدی خبر دادند

5-علل و حکمتهای غیبت حضرت مهدی

6-غیبت

7-غیبت صغری

8-غیبت کبری

9- نایبان خاص در غیبت صغری

10- نیابت خاصه

12-نیابت عامه

13-نایبان عام در غیبت کبری

14- آثار و نتایج غیبت امام زمان

15 – رسول اکرم و نشانه های ظهور

16 – شب معراج و نشانه های ظهور

میلاد

مورخان و محدثان ولادت امام (( حجت بن الحسن المهدی )) را به سال 255 - یا 256 - هجری قمری دانسته اند.گفته اند :حضرت مهدی «عج» در شب جمعه نیمه ماه شعبان سال یاد شده پای بدین گیتی نهاد . بدین گونه اصل ولادت مهدی و به این جهان آمدن او جزء مسلمات تاریخ است . و بجز ائمه طاهرین و عالمان و مورخان و محدثان شیعه بسیاری از مورخان و محدثان اهل سنت نیز بدین امر تصریح کرده اند و آن را یک واقعیت دانسته اند . در کتابهای پژوهشی نام بیش از 65 تن از این عالمان را می آوریم :

1- علی بن حسین مسعودی :

در سال 260 ابو محمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب ،علیهم السلام ، در زمان خلافت المعتمد عباسی در گذشت . او به هنگام در گذشت ،29 سال داشت و او پدر مهدی منتظر است .

2- شیخ عبد الوهاب شعرانی :

مهدی «عج» ،از اولاد امام حسن عسکری است . در شب نیمه شعبان سال 255 متولد شده است . و او زنده است تا این که با عیسی بن مریم ملاقات کند .

3- شیخ سلیمان قندوزی :

خبر معلوم و مسلم ، در نزد موثقان ، این است که ولادت قائم «عج» ، در شب نیمه شعبان واقع شده است ، به سال 255 ، در شهر سامرا .

طالع میلاد :

عالم معروف اهل سنت ،شیخ سلیمان قندوزی حنفی -یاد شده در بالا -پس از تصریح به وقوع ولادت « مهدی» ، طالع میلاد مقدس را نیز یاد می کند ،می گوید :

ولادت قائم «عج» ، در شب نیمه شعبان واقع شده است ، به سال 255 ، در شهر سامرا ، به هنگام قران اکبر ، در برج قوس ، به طالع 25 درجه ، از برج سرطان .

شمایل ومقام وسیرت

محدثان معتبر،از شیعه واهل سنت ،بنابر احادیث بسیار از پیامبر اکرم«ص»وامام علی بن ابیطالب «ع» و دیگر امامان ، شمایل و اوصاف امام مهدی «عج» را ،در کتابهای خویش آورده اند :

چهره اش گندمگون . ابروانش هلالی و کشیده .چشمانش سیاه و درشت و جذاب .شانه اش پهن.

دندانهایش براق و گشاده . بینییش کشیده و زیبا . پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندیش استوار و صخره سان . دستان و انگشتانش درشت . گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی – که از بیداری شب عارض شده - . بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم . موی سرش بر لاله گوش ریخته . اندامش متناسب و زیبا . هیئتش خوش منظر و رباینده . رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده . خروشش دریا سان ، و فریادش همه گیر .

محدثان و عالمان اسلام ، کمال معنوی ، و ولایت امام را ، در سن کودکی ، به سرگذشت عیسی مسیح ، و یحیی بن زکریا همانند دانسته اند ، و گفته اند : در میان شانه اش اثری است ، چون اثر نبوت . او صاحب علم حکمت بسیار است ، و دارنده ذخایر پیامبران است . مهدی ،فرزند پیامبر است ، و از اولاد بانوی اکرم ،حضرت فاطمه زهرا ، و نهمین امام است از نسل امام حسین «ع» :

مهدی 9ـ حسن عسکری 8ـ علی النقی 7- محمد التقی 6- علی بن موسی الرضا 5- موسی بن جعفر 4- جعفر بن محمد صادق 3- محمد بن علی باقر 2- علی بن الحسین 1- حسین بن علی

این است مهدی ، با این مشخصات ، و با این ویژگیها، و دهها نشانه و علامت دیگر ، که پیش از ظهور مهدی ، و پس از ظهور مهدی ، و مقارن ظهور مهدی ، و پس از ظهور مهدی ، محقق می شود .اینهاست واقعیت این امر. ومهدی این امام معین ومنصوص است. دیگر هرچه بگویند ،وهر کس را پیش اندازند، یاوه است وقبول آن حماقت .مهدی «عج» اکنون غایب است . او خلیفه حق ، وولی مطلق است .او خاتم اولیا ،ووصی اوصیا،منجی نهایی ، وقائد جهانی ، و انقلابی اکبر، ومصلح اعظم است . چون درآید ،به کعبه تکیه کند ،و پرچم پیامبر «ص» رادردست گیرد،ودین خدا را زنده سازد واحکام خدارا،در سراسر گیتی ،جاری کند .او با شمشیر درآید ، و زمین پر شده از جور وبیداد را،پر از مهربانی و داد گرداند.

درباره روش و رفتار و سیرت مهدی «عج» ،مطالب و مسائل بسیاری در احادیث رسیده است .

این مطالب و مسائل ، سیرتهای مهدی را روشن می سازد : سیرت دینی ، سیرت اخلاقی ، سیرت علمی ، سیرت انقلابی ،سیرت سیاسی ، سیرت اجتماعی ، سیرت مالی ، سیرت اصلاحی ،سیرت قضایی ،که دراینجا ما فقط سخنی درباره سیرت دینی و اخلاقی ایشان می آوریم :

الف ـ سیرت دینی

مهدی «ع» ، دربرابر خداوند وجلال خداوند فروتن است ،بسیار فروتن ،همچون عقاب ، به هنگامی که بال خویش فرو گشاید ، و سر به زیر انداخته ،از اوج آسمان فرو آید . مهدی ، در برابر جلال خداوند اینسان خاشع و فروتن است . خدا و عظمت خدا ، در وجود او متجلی است ، و همه هستی او را در خود فرو برده است . مهدی «ع» ، عادل است و خجسته و پاکیزه . او ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را بدست او عزیز گرداند .... مهدی ، همواره بیم خداوند را بدل دارد ، و به مقام


دانلود با لینک مستقیم


غیبت امام مهدى 43 ص

رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان 12 ص

اختصاصی از ژیکو رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان مقاله: رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان

آخر الزمان و اتفاقات مربوط به آینده و سرانجام عالم از جملة موضوعاتی است که مورد توجه هر انسانی با هر آئین و مذهب است. در بررسی تاریخی و اساطیری اقوام مختلف درمی یابیم همیَشة صحبت از دو جبهة بوده است که یک جبهة مظهر خوبی و پاکی است و جبهة دیگر مظهر پلیدی و زشتی که در پایان دنیا یعنی آخر الزمان جنگ بزرگی بین این دو جبهه اتفاق خواهد افتاده و نهایتا" بعد از سختی های زیاد پیروزی با جبهة حق است از جمله می توان در میان ملل و اقوام مختلف به برهمنان هندی، کائنان معابد --- عالمان بودایی و اساطیر ایرانی و یونانی اشاره کرد.

و همه ادیان آسمانی و بیشتر مکاتب بشری دربارة پایان تاریخ اظهار نظر کرده اند در همة پیشگویی های مربوط به آخرالزمان خبرهای وحشتناک و نگران کننده ای وجود دارد. در متون زرتشتی به ظرافت از دورة --- بشر در پایان جهان یاد شده است که آشوب ها و بلاهای زیادی خواهد بود که با ظهور منجی (سوشیانس) پایان می پذیرد.

ادیان ابراهیمی بیش از آیین ها و مکاتب دیگر بر آخر الزمان تأکید داشته اند. به طوری که در عهد عتیق و عهد جدید به آن اشاره شده است.

و این سیر پرداختن به آینده به اشکال مختلف در همه اقوام و ادیان از گذشته تا حال ادامه داشته و امروز در غرب به اوج خود رسیده است به طوری که با تأسیس مراکز اطلاعاتی و استراتژیک به مطالعه آینده جهان پرداخته و به دنبال ترسیم نقشه ای برای آیندة جهان و پایان آن آنطور که می خواهند هستند.

و حال جالب است با همة شواهد و قراین و استناداتی که وجود دارد هنوز کسانی هستند که بحث آینده و آخر الزمان برایشان جلب توجه نکرده است و طرح اینگونه موضوعات را به ذهن گرایی و تخیل انسان ها نسبت می دهند شاید بتوان گفت که این افراد دو گروه هستند.

گروه اول کسانی که مایل اند بحث آخر الزمان را کم رنگ جلوه دهند و مردم را به شعار آسوده بخوابید که ما بیداریم تشویق نمایند. که در واقع این ها همان افرادی هستند که خداوند می فرماید فی قلوبهم مرض

گروه دوم افرادی هستند که منظرهای محدود و ناقصی دارند مانند فردی که سرخود را روی یک قالی خم نموده است و فضای دید خود را محدود ساخته است. وقتی از این فرد می خواهیم که آن چه را می بیند توصیف کند خواهد گفت لکه های رنگی که هیچ ارتباطی با هم ندارند. حال از این فرد می خواهیم که سر خود را بالاتر بیاورد و از فضای بالاتری به آن نگاه کند آن گاه خواهد توانست توصیف بهتر و دقیق تری نماید. حال اگر از همین فرد بخواهیم در فضای بالاتری قرار گیرد به طوری که به همة قالی اشراف پیدا کند، آن گاه خواهد گفت که چقدر این قالی زیباست.

بله؛ افراد گروه دوّم به دلیل منظر محدود خود نسبت به آینده و آخرالزمان می توانند تبین و برداشت درستی داشته باشند. ما در این مقاله سعی کرده ایم در راستای اهمیت بحث پرداختن به آینده به جبهه بندی حق و باطل بپردازیم و رفتار غربیان و مسلمانان را مورد بررسی قرار دهیم.

جایگاه آخر الزمان و جبهه بندی حق و باطل در قرآن کریم:

قرآن کریم--- لِکُلِّ شیء است یعنی تعیین کنندة همه چیزها است پس باید به موضوع آخرالزمان و جبهه بندی حق و باطل در آن تبیین شده باشد. خداوند در قرآن از دو گروه بسیار ذکر می کند یکی گروه کافران و دیگری گروه مؤمنان.

بر اساس آیات قرآن مؤمنان کسانی هستند که به خداوند، رسولان و یوم آخر ایمان دارند و نقطة مقابل مؤمنین کفار هستند، کفار به لحاظ تفسیرشان از باطل و مؤمنین از حق تبعیت می کنند. پس براستی خداوند حق است و غیر از خدا باطل.

در بررسی آیات فوق به این نتیجه می رسیم که افراد به دو گروه تقسیم می شوند گروهی که در جبهه حق هستند و گروه دیگر گروه باطل است.

صفحه 3 نبود»

صفحه 4:

نگاهی قرآنی به سیر جبهه بندی حق و باطل در قرآن:

همان طور که مطرح شده جبهة حق مربوط به خداوند و اهل ایمان است و خداوند می خواهد حق را به وسیلة حاکمانش احقاق نماید. لذا خداوند موجودی خلق می کند تا خلیفه الله باشد و مجرایی باشد برای خدایی خداوند در زمین که این موضوع در آیات 29 و 30 سورة بقره توضیح داده شده است. و إذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی ارض خلیفه. خداوند می خواهد در زمین با جعل خلیفة خود حکومت حق را آغاز نماید. لذا از همة ملائک می خواهد که بر آدم (ع) سجده نمایند. وَ إذ قالَ قال لِلْملائکه اسجُدُوا لِآدمَ فَسَجدوا الا ابلیس.

همة ملائک بر آدم (ع) سجده کردند الا ابلیس و از این جا جبهة باطل شکل گرفت. اَبی واستکبر و کانَ من الکافرین. که ابا کرد و از کافرین قرار گرفت.

بنابراین ابلیس با کار خود جبهة باطل را شکل داد و به عزت خداوند سوگند خورد که بندگان خدا را اغواء نماید. فبعزتک لاغوینهم اجمعین. و جبهة باطل با سرکردگی شیطان شروع به اخلال در جبهة حق می نماید و با وسوسه حضرت آدم (ع) برای تناول از شجره ممنوعه باعث هبوط حضرت آدم (ع) می گردد خداوند می فرماید: ----- لهی الشیطان.

پس شیطان موجب لغزش آن ها از بهشت شد و آنان را از آن چه در آن بودند بیرون کرد و این هنگام به آن ها گفتیم همگی به زمین هبوط کنید در حالی که بعضی دشمن دیگر خواهید بود و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و وسیلة بهره برداری خواهد بود (36 بقره)

بنابراین در قالب یک برنامه الهی برای ملک کبیر چنین ماجرایی رخ می دهد و در زمین جبهة حق و باطل در مقابل هم قرار می گیرند.

در جبهة حق حضرت آدم (ع) است که خداوند او را به وسیلة ابتدا به کلمات توبه می دهد و او را دعوت به تبعیت از هدایت می کند و در نقطة مقابل جبهة دشمن و سردسته آن ها را توسری می زند. شاید این سئوال مطرح گردد مگر جبهة حق را خدا ولایت نمی کند پس چرا از ابتدا جبهة باطل را ایجاد می کند و به جبهة باطل فرصت و توان انجام کار می دهد؟

بله؛ خداوند ولی جبهة حق است و دوست دارد جبهة حق رشد داده شود به همین دلیل خداوند فضاسازی می کند و به جبهة باطل مهلت می دهد تا رشد کند. تشکیل دولت و لشکر


دانلود با لینک مستقیم


رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان 12 ص

تحقیق درمورد عارف قزوینی 29 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درمورد عارف قزوینی 29 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:

عارف قزوینی

تهیه کننده: مرضیه ذوقی فیاض

شماره پرسنلی:30636130

بهار 87

خیلی متأسفم از اینکه دوره عمر به تأسف گذشته خود را که از شدت پریشانی و بدبختی همیشه میل داشته ام فراموش کرده باشم به اختصار هم ننوشته که پس از مرگ من چهار نفر از دوستان یا علاقمندان به این آب و خاک یا اشخاص بدبخت و بد زندگانی مانند من بدانید از دست زندگی به من چه گذشته است، خدایا وجدان خود را به شهادت می طلبم که آنچه را می نویسم عین حقیقت است. پس اگر در غزلی گفته شده است:

محیط گریه و اندوه و غصه و محنم کسی که یک نفس آسودگی ندید منم

دروغ نگفته یا اینکه اگر در غزل دیگری دلتنگی و شکایت به این زبان کرده:

به مرگ دوست مرا میل زندگانی نیست ز عمر سیر شدم مرگ ناگهانی نیست!

تحقیقا" پاس شرافت دوستی را منظور داشته آن چه گفته ام خلاف نبوده است. به همان عالم محبت که خط سیرم از اول عمر در این عالم بوده و همیشه او را محترم و مقدس داشته ام، قسم که زندگانی نه چنان در دوره زندگی بر من تنگ گرفته که تنها می خواستم از تاریخ یک چنین زندگی ننگین کسی مطلع نشود بلکه میل داشتم چند غزل ناقص هم به کلی از بین رفته به هیچ وجه از من در صفحه تاریخ ایران که این اوقاتش اسباب شرمندگی آیندگان است باقی نماند و شاهدم این شعر است:

خوشم که هیچ کس از من دگر نشاند ندهد به کوی عشق نشان،به زبی نشانی نیست در این مدت یا به واسطه لاابالی بودن یا به جهت همین عقیده که نوشته شد هر کدام از دوستان خواستند اشعار پراکنده مرا که ده یک آن دست آمدنی نیست جمع کنند حاضر نشده ولی در اسلامبول برای قولی که به حضرت آقای رضا زاده شفق داده صرفنظر از عالم محبت وارداتی که به ایشان داشته و تا زنده ام خواهم داشت او را چنان شناخته ام که ایران باید سالها به وجود یک چنین فرزند افتخار کند، این است بر سر قول خود ایستاده حتی الامکان ساعی خواهم بود قولی که به حضرتشان داده خلاف آن نکنم، پس همین است که مرا وا داشته است با پریشان خیالی که سالهاست دست از خصوصیت من بر نداشته و من هم دوستی او را مغتنم می شمارم که با هزار عیبی که از برایم شمرده می شود من جمله بد اخلاقی است بی حقوقم نگویند با او همراهی کرده تا اینقدر هم جلوگیری از زبان تندگویان کرده باشم.

شروع می کنم به مختصری از تاریخ زندگانی خود همین را مقدمه ساخته، برای آنچه ساخته شده است به جمع آوری آن پردازم در ابتدا نیز معذرت می خواهم از آن چیزی که معذرت خواستنی نیست و آن این است که اگر نتوانستم، از عهده تعیین روز و شب یا ساعت، یا دقیقه ای که از کتم عدم قدم به عرصه وجود گذاشته به خوبی برآیم تقصیری از برایم نخواهد بود برای اینکه:

بر هر که بنگری به همین درد مبتلاست

اغلب مردم این مملکت از تاریخ تولد خود بی خبرند بدبختانه یک ملتی که از تاریخ ملیت و قومیت خود بی اطلاع باشد چه اهمیتی خواهد داشت اگر تاریخ تولد خود را نداند مکرر دیده و شنیده شده است که از یک مرد هفتاد ساله سؤال شده است: از عمر شریف چه می گذرد؟ در جواب گفته است: وقتی که خاقان مغفور به تخت نشست و تاج سلطنت بر سرگذشت من پنج ساله بودم، یا اینکه در سفر اول شاه شهید تازه عروسی کرده بودم. همچنین اگر از مادری بپرسند: پسرت چند سال دارد؟ خواهد گفت این گل سرخ که بیاید پا به چهارده خواهد گذاشت. پس من هم از روی همین پر گرام آباء و اجدادی ممکن است تاریخ خود را معین کنم.

اسمم ابوالقاسم تولدم در قزوین پدرم ملا هادی وکیل، می توانم بگویم نطفه من به بدبختی بسته شده است برای اینکه از زمان طفولیت که در کنف حمایت و تربیت پدر و مادر زندگی می کردم به جهت خصومتی که ما بین پدر و مادرم از اول عمر بوده است من و سایر برادرهای بدبختم همیشه مثل این بود که در میان دو ببر خشمگین زیست و زندگی می کنیم چون می دانم بیشتر پدر و مادرها در ایران به واسطه آشنا نبودن از بدو زناشوئی اخلاقشان به همدیگر، همه در یک ردیف هستند، اولادهای زبر دست این پدر و مادرها را همچون با خود شریک و همدرد می دانم از شرح آن خودداری کرده واگذار به درد دل و ذوق ایشان و خوانندگان می کنم. یاد ندارم تاکنون اسم پدرم را بخیر و خوبی برده یا اینکه از برای او طلب آمرزش کرده باشم و تمام بدبختیهای خود را در دوره زندگانی از او می دانم. برای یک ساعت خوشی که در واقع بدترین ناخوشیها بوده است که سعدی می فرماید:

به رغبتی شهوت انگیختن به رغبت بود خون خود ریختن

مرا یک عمر دچار زندگانی ننگینی کرده است که هر ثانیه آن مرگ مجسمی است در این محیط مسموم خاصه در دوره ای که ننگین کننده دوره های زندگانی بشر است. پدرم دارای شغل وکالت بود، من از طفولیت حس کرده بودم که این اسم اسباب نفرت مردم است، پس از عمری تجربه که از اوقات کودکی این اسم ننگین در گوش و مغزم جای گرفته است حالا خوب فهمیده ام که هر که دارای این شغل شد از هیچ گونه خیانتکاری مضایقه نخواهد کرد مثل اینکه بیشتر اشخاص خائن به این آب و خاک مردمانی بوده اند که خود را نماینده و وکیل ملت معرفی کرده خصوصا در این دوره که دوره چهارم مجلس است که همه می دانند خیانتی که در این دوره به دست وکلای دروغی یا وکلای کاندید های سفارت انگلیس یا اشرف ..... به این مملکت ستمدیده شده از اول انقلاب ایران تاکنون در هیچ دوره ای نشده است. من و هر ایرانی علاقمند به ایران می دانیم رئیس الوزرائی قوام السلطنه بعد از آن جنایت و خیانت به این آب و خاک و آن خیانتکاریها که فی الواقع تاریخ یک ملتی را لکه دار کرده، به مراتب ننگین تر از حرکات اسمعیل آقا است. باعث کشته شدن سردار با افتخار ایران کلنل محمد تقی خان نیز همه می دانند قوام السلطنه شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد عارف قزوینی 29 ص