ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره چگونگی شکل گیری کاراکتر «ژاکلین» در تئاتر «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!»

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره چگونگی شکل گیری کاراکتر «ژاکلین» در تئاتر «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره چگونگی شکل گیری کاراکتر «ژاکلین» در تئاتر «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!»


مقاله درباره چگونگی شکل گیری کاراکتر «ژاکلین» در تئاتر «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!»

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:190

مقدمه :

بدیهی است ، بازیگری انسانی ترین هنرهاست . از آن جهت که همدم روح ، کالبد ، پدیده ها و جهان پیرامون آدمی‌است ، به مکاشفه ای می‌ماند که جز با از میان بردن موانع بازدارنده و آزار دهنده موجود در کار انسان نمایشگر ، امکان بروز نخواهد یافت .

بازیگری فن مقابله آدمی‌با خود است و یافتن یا ایجاد بهانه ای برای تسلط نقش بر بازیگر .

چگونه ایفای نقش کنم ؟

این پرسشی است که هر بازیگر از خود در ابتدای کارش بر روی متن نمایشنامه و کاراکتری که قرار است بازی کند ، می‌پرسد و با استفاده از دانش علمی‌و تجربی خود سعی می‌کند که به آن پاسخ دهد . در واقع او برای شخصیت پردازی درست نیاز به دانش و تجربه تئائری دارد و در این میان تئوریهای موجود تئائر نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کند . احتمالاً تئوری  از زمانیکه علم رو به پیشرفت گذاشته است اهمیت بیشتری پیدا کرده است و در واقع هر تئوری چکیده تجربیات و آموخته های یک یا چند نسل از پیشینیان است ، پس بایستی با تأمل و احترامی‌خاص با آنها برخورد کنیم . نکته دیگر اینکه ما بواسطه همین تئوریهاست که می‌توانیم به تجربیات جدید دست پیدا کنیم و همین تئوریها هستند که اندوخته علمی‌ما را تشکیل می‌دهند و گاهی اوقات نیز با توجه به شرایط بایستی حذف و تعدیل شوند .

بارها و بارها از کارگردانم شنیدم که می‌گفت : بازیگر نباید نقش را بازی کند ، او ابزاری است در خدمت نقش ، پس بگذارید نقش شما را بازی کند . برای رسیدن به این نظریه و عمل کردن به آن دست به تجربه ای نو زدیم .

در این تجربه جدید برای رسیدن به شیوه اجرایی مورد نظر کارگران مجبور بودیم که بعضی از تئوری ها را به شکلی تعدیل و یا حذف کنیم . این قضیه در ابتدا باعث بوجود آمدن اختلاف نظر بین اعضا گروه شد . زیرا عده ای بر این عقیده بودند که ماحق نداریم در تئوریها دست ببریم و باید آنها را بطور کامل بپذیریم و بقیه عکس این نظر را داشتند ولی کارگران برای آنها این موضوع را توضیح داد و گفت : که قصد ما نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن اصول نیست و مـا فقط می‌خواهیم تجربه ای جدیدی را به انجام برسانیم.

این شیوه اجرایی که ما می‌خواستیم تجربه  کنیم و این نحوه بازی گرفتن از بازیگران برای من بسیار جالب بود و با انگیزه بدست آوردن تجربه ای نو و گرانبها کار را شروع کردیم . در این شیوه کارگردان متذکر می‌شود که ؛ برای جان بخشیدن به یک نقش و یک صحنه باید به اندازه کافی از قوه تخیل بهره مند باشید تا بتوانید مجذوب مشکلات و گرفتاریهای دنیای تخیلی نقش بشوید و نه درگیر گرفتاریهای حقیقی – واقعی دنیای بازیگری خودتان . اساس بازیگری باوراندن است .

در این راستا ، استانیسلاوسکی هم به شاگردانش یاد داد که از « اگر سحر آمیز » استفاده کنند تا در فکر کردن و عمل کردن به کلمات ، موفقیت اجرای کامل نقش را کسب کنند و شرایط مفروض به همان مقدار « اگر » واقعی شود ، در دنیای خیالی صحنه بازیگر به آن چیزی تبدیل می‌شود که نویسنده خواسته است . عاشق ، دوست ، دشمن ، والد ، بردار ، خواهر و …. باید طوری عمل کرد که در صورت حقیقی بودن مسئله رفتار می‌کردیم . به عبارت دیگر ، موقع هنرپیشگی توجهمان را معطوف مشکلات نقش کنیم طوری که اگر مشکلات خودمان بودند . عمل می‌کردیم و تمام نیروهایمان را صرف پیدا کردن راه حل می‌کردیم . اگر نتوانیم این اطمینان را در خود ایجاد کنیم ، انتظار نداشته باشیم که تماشاچی این کار را بکند .

آلانازیمف (Alla Nazimova) ، بازیگر زن اوایل قرن بیستم که به خاطر چگونگی برداشتش از شخصیتهای ایبسن معروفیت داشت ، می‌گفت : « اول ، آخر و همیشه، یک بازیگر باید قوه تخیل داشته باشد ، بدون قوه تخیل بهتر است که یک واکسی باشد تا یک هنر پیشه » .


 

 

 

 

 

 

 

فصل اول

   


1-1 شناخت نویسنده

آثای نصرالله قادری عضو هیأت علمی‌دانشگاه هنر و عضو AICT است . او فارغ التحصیل سینما با گرایش کارگردانی و کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر است . از جمله آثار او می‌توان کتابها ذیل را نام برد:

وقت پیچاپیچ – محرمانه ـ گلی برای هیوا ـ افسانه لیلیث – بمن دروغ بگو – زخمه بر زخم – مثل همیشه – زندگی در تئاتر – هرا – غم عشق – مؤخره بسوی دمشق – زخم کهنه قبیله من – اسفنکس – زن ، مذهب ، نسل آینده در آثار برگمن – فریادها و نجواهای دختر ترسا – حکایت باور نکردنی بردار شدن سنساره – آناتومی‌ساختار درام.

وی همچنین کارهای زیادی را کارگردانی کرده است از آنجمله :

اسم شب – قابیل – فلق – اسفنکس – افسانه لیلیث – آخرین نوار کراپ – بازی تابلو – آخر شاپرکها – محرمانه – یحیی – هرا – غم عشق –افسانه پدر – حدیث آصف زهر خورده از بهر آنکه راست کردار بود – آه ، مریم مقدس – سنساره – گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد – هنگامی‌که آسمان شکافت .

همچنین چند فیلم ساخته به نامهای : شیخ اشراق – برادر ، برادر ـ نبض گل سرخ و تجربیاتی در بازیگری تئاتر دارد مانند : بامها و زیر بامها – آندروا – فلق – اسفنکس – افسانه لیلیث – آخرین نوار کراپ – قابیل – هدیه و یحیی – او بیش از صدها مقاله ، نقد تحقیق و پژوهش در مجلات سینمایی ، ادبی و تئاتری به رشته تحریر درآورده است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره چگونگی شکل گیری کاراکتر «ژاکلین» در تئاتر «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!»

تحقیق امار یک

اختصاصی از ژیکو تحقیق امار یک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

یک  باغچه دایره ای شکل را به پنج قسمت تقسیم کرده اند و گلهای بیشه ای ، کوهی ، وحشی ، جنگلی ،  دشتی را در هر قسمت جداگانه کاشته اند . اگر در هر قسمت فقط یک نوع گل با یک رنگ خاص کاشته باشند  . با توجه به اطلاعات زیر محل و رنگ هر گل را مشخص کنید  ؟

 

1 . گلهای آبی رنگ بین گلهای جنگلی و گلهای دشتی قرار دارند .2 . اگر پشت گلهای کوهی بایستید ، گلهای بیشه ای در سمت راست گلهای وحشی قرار دارد  .

3 . گلهای وحشی زرد رنگ هستند .

 4 . گلهای قرمز رنگ در کنار گلهای جنگلی هستند  .

 5 . گلهای کوهی در میان گلهای جنگلی و دشتی قرار دارند .

6  . گلهای قرمز رنگ در کنار گلهای دشتی سفید قرار ندارند  .

 

وحشی

کوهی

بیشه ای

جنگلی

دشتی

/

/

/

/

/

در یک مسابقه تیراندازی با کمان 4 بازیکن به مرحله نهایی رسیدند با توجه به اطلاعات داد شده مشخص کنید چه کسی اول شده است ؟

1 . تیر آقای امیدی از تیر اقای برهانی به هدف نزدیکتر است ، لیکن از تیر آقای خشایاری به مرکز هدف دورتر است.2 . تیر آقای جوادی یک حلقه به مرکز هدف از تیر آقای امیدی دورتر است .

حالا چه کسی برنده می شود  ؟ 

/

/

/

/

/


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق امار یک

دانلود مقاله درباره نحوه شکل گیری صلیب سرخ و هلال احمر 19 ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله درباره نحوه شکل گیری صلیب سرخ و هلال احمر 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

نحوه شکل گیری صلیب سرخ و هلال احمر

عنوان سازمان بین المللی با هدف تخفیف آلام انسانی و حفظ و پیشرفت بهداشت عمومی، بر طبق موافقتنامه ژنو در سال 1864 میلادی و خاصه درنتیجه مساعی شخصی به نام ژن هنری دونان (Jean Henry Dunant ، 1910 ـ 1828) سوئیسی، پس از تشکیل صلیب سرخ نامیده شد. در سال 1862 دونان کتاب "خاطره ای از سولفرینو Solferino " را شرح داد و خواستار تشکیل جمعیتهای امدادی داوطلب برای تسکین آلام این گونه آسیب دیدگان از جنگ شد.

وی پیشنهاد کرد که  خدمت به رنجوران و زخمی های نظامی، فعالیتی بی طرف محسوب  شود و "انجمن ژنوی امور عام المنفعه" با علاقه وافر از پیشنهاد وی استقبال کرد و در نتیجه، یک کنفرانس بین المللی با شرکت نمایندگان 16 کشور در ژنو تشکیل شد و موافقتنامه 1864 میلادی برای بهبود وضع مجروحان و رنجوران نظامی میدان جنگ تدوین شد و به امضای نمایندگان دوازده دولت از کشورهای شرکت کننده رسید و در آن بی طرف شمردن متصدیان خدمات پزشکی نیروهای مسلح، رفتار انسانی با زخمی ها و بی طرفی غیر نظامیانی که داوطلبانه به کمک مجروحان جنگ می شتابند و نیز علامتی بین المللی به منظور مشخص ساختن اعضا و وسایلی که در این راه به کار می روند پیش بینی شده بود. به افتخار ملیت دونان، صلیبی سرخ بر زمینه ای سفید به تقلید از پرچم سوئیس به عنوان نماد و علامت آن انتخاب شد.

در سال 1963 میلادی، در 88 کشور جهان جمعیتهای ملی صلیب سرخ پدید آمد و همچنین دو گروه بین المللی دیگر نیز مرکزشان در ژنو دایر بود، یکی کمیته بین المللی صلیب سرخ تأسیس 1863 میلادی مرکب از 25 تن از بزرگان سوئیس که هنگام  جنگ به عنوان میانجی های بی طرف خدمت می کردند و دیگری اتحادیه جمیعتهای صلیب سرخ تأسیس 1919 میلادی، که هدفش کمکهای متقابل و همکاری و توسعه  فعالیتهای مربوطه خاصه در زمان صلح بود. فعالیت صلیب سرخ بین المللی از پایان جنگ جهانی دوم توسعه فراوانی یافت

هلال احمر

در کشورهای اسلامی به جای صلیب سرخ هلال احمر به عنوان نماد سازمان به کار گرفته شد و پیشینه آن به آنجا برمی گردد که در سال 1876 دولت عثمانی بجای استفاده از نشان صلیب سرخ از معکوس رنگهای پرچم خود یعنی هلال احمر در زمینه سفید برای جمعیت ملی خود استفاده کرد که بعدها بسیاری از کشورهای اسلامی آن را بعنوان نشان جمعیت ملی خود بکار بردند.

جایگاه جمعیت هلال احمر از نظر عرف بین‌المللی نیز بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر صلیب سرخ و هلال احمر بین‌المللی بزرگترین شبکه بشردوستانه غیرسیاسی و امدادرسانی جهانی را تشکیل می‌دهد. امروزه در سطح بین‌المللی یکی از معیارهای سنجش میزان فعالیتهای بشردوستانه و غیرسیاسی در هر کشور وضعیت جمعیت ملی صلیب سرخ و یا هلال احمر و عدم وابستگی و غیرسیاسی بودن آن است.

کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC )، که مقر آن در ژنو ( سوئیس) قرار دارد، سازمانی است بیطرف، بیغرض و مستقل که وظیفه منحصراً‌ بشردوستانه آن عبارت است: حفاظت از زندگی و کرامت قربانیان جنگ و نیز خشونت داخلی، و یاری رسانی به آنها. فعالیت های کمیته بین المللی بر پایه مقررات حقوق بشردوستانه استوار است و در موارد سیاسی، دینی و عقیدتی بیطرف است.

و اما دولت ایران در سال 1301 جمعیت ملی خود را تأسیس نمود ولی بجای استفاده از نشان صلیب سرخ و یا هلال احمر علامت شیر و خورشید سرخ را بعنوان نشان جمعیت خود انتخاب کرد. با تلاشها و پیگیری متمادی دولت و جمعیت ایران سرانجام علامت شیر و خورشید در کنفرانس ژنو در سال 1929 بعنوان نشان سوم مورد حمایت بین‌المللی، به تصویب رسید. از آن پس سه نشان صلیب سرخ، هلال احمر و شیر و خورشید سرخ بعنوان نشانه ای رسمی بین‌المللی شناخته شده و نهایتاً در متن کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو مصوب 1949 بعنوان نشانه ای سه گانه بین‌المللی که تحت حمایت حقوق بین‌الملل بشردوستانه قرار دارد به تصویب رسیدند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در سال 1359 دولت ایران با ارسال نامه‌ای به دولت سوئیس بعنوان امین و نگاهدارنده قراردادهای چهارگانه ژنو اعلام نمود که استفاده از شیر و خورشید سرخ را به تعلیق درآورده و بجای آن از نشان هلال احمر استفاده خواهد نمود. از آن پس جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران تغییر نام داد.

نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر

نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر از بخش های زیر تشکیل شده است:

کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC )

فدراسیون بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر ،

و 178 جمعیت صلیب سرخ و هلال احمر عضو نهضت در سراسر جهان

کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC) سازمانی است بیطرف ، بیغرض و مستقل که وظیفه منحصراً بشردوستانه آن عبارت است از حفاظت از زندگی و کرامت قربانیان جنگ و نیز خشونت داخلی، و یاریرسانی به آنها. کمیته بین المللی ، کار هدایت و هماهنگسازی فعالیت های امدادی نهضت را در مواقع منازعات به عهده دارد. وانگهی ، تلاش می ورزد با ترویج و تقویت حقوق بین الملل بشردوستانه و اصول بشردوستانه جهانی ، از بروز آلام انسانی جلوگیری کند. کمیته که در 1863 تأسیس شده است، منشاء نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر است.

 فدراسیون بین المللی جمعیت های صلیب سرخ و هلال احمر بر پایه اصول نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر فعالیت می نماید تا انگیزه بخش ، تسهیل کننده و ترویج گر آن باشد که فعالیت هایی که توسط جمعیت های ملی عضو آن انجام می شوند ، وضعیت آسیب پذیر ترین مردم را ارتقاء بخشند. فدراسیون که در سال 1919 تأسیس شده است  کار هدایت و هماهنگسازی یاری های جهانی نهضت به قربانیان سوانح طبیی و تکنولوژیک، به پناهندگان، و نیز در موقعیت های اضطراری بهداشتی، را به عهده دارد. در صحنه بین المللی ، فدراسیون ، نماینده رسمی جمعیت های خود می باشد. این سازمان هماهنگی میان جمعیت های ملی را ترویج می دهد و تلاش می کند تا توان آنها را در اجرای برنامه های کارآمد آمادگی سوانح ، بهداشتی و اجتماعی تقویت نماید.

 جمعیت های ملی صلیب سرخ و هلال احمر مظهر فعالیت و اصول نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر در 178 کشوراند. جمعیتهای ملی به عنوان معین مقامات دولتی کشورهای خود در زمینه بشردوستانه هستند و طیفی از خدمات را شامل برنامه های امداد اضطراری ، بهداشتی و اجتماعی ، جمعیت های ملی به مردم غیر نظامی آسیب دیده یاریرسانی می کنند و ، هر جا که اقتضاء نماید، از خدمات پزشکی نیروهای مسلح حمایت به عمل می آورند.

کمیته بین المللی صلیب سرخ ، فدراسیون و جمعیت های ملی ، ارکانی مسقل اند . هر یک از آنها دارای موقعیت های انفرادی خویش است و هیچ اختیاری بر یکدیگر اعمال نمی کنند. سپس درباره بخش هیا نهضت ، آگاهی بیشتری به دست خواهیم داد.

 ارکان قانونی نهضت

نهضت دارای سه رکن قانونی است که چهارچوبه های عمده تفکر و کار آنرا تعیین می کنند و یوندهای حیاتی را برای یگانگی اجزاء آن فراهم می سازند. ارکان قانونی نهضت عبارتند از:

کنفرانس بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر؛

شورای نمایندگان نهضت بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر؛

کمیسیون دائمی صلیب سرخ و هلال احمر.

کنفرانس بین المللی

کنفرانس بین المللی عالیترین رکن اصمیم گیری نهضت است و مجمعی است برای بحث درباره امور مورد علاقه مشترک دولت ها و نهضت.

کنفرانس بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر ، هیات های نمایندگی زیر را از درون نهضت و نیز از دول امضاء کننده قراردادهای ژنو گردهم می آورد تا در محیطی غیر سیاسی درباره اقدامات عرصه بشردوستانه بحث و تصمیم گیری نمایند:

 جمعیت های ملی ( در حال حاضر : 178 جمعیت ملی )؛

کمیته بین المللی صلیب سرخ؛

فدراسیون بین المللی، و

دول امضاء کننده قراردادهای ژنو( در حال حاضر: 188 کشور).

  هریک از هیات های نمایندگی تنها دارای یک رای هستند. افزون بر این ، نمایندگان بیش از 60 سازمان دولتی ، غیر دولتی ، منطقه ای یا تخصصی نیز در کنفرانس بین المللی به عنوان ناظر شرکت می جویند اما حق رای ندارند.

 اقدامات عمده حقوق بشردوستانه که در کنفرانس ها مورد بحث و تصمیم گیری قرار می گیرند عبارتند از:

توسعه حقوق بین الملل بشردوستانه؛

اجرای عملی هنجارها و معیارهای آن تا تضمین گردد مورد احترام می باشند؛

تقویت همکاری میان صلیب سرخ / هلال احمر و دولت ها در عرصه بشردوستانه؛

هماهنگسازی یاری بشردوستانه بین المللی؛

یاری به پناهندگان و آوارگان؛

 کنفرانس ، علی الاصول ، هر چهار سال یک بار برگزار می شود اما از آنجا که هدف آن فراهم ساختن جایگاهی برای گفتگوی میان نهضت و دولت ها می باشد ، گهگاه ، روایدهای سیاسی موجب تعویق یا عدم برگزاری آن می شوند.

شورای نمایندگان

شورای نمایندگان ، هیات نمایندگی به شرح زیر را گرد هم می آورد:

جمعیت های ملی

کمیته بین المللی صلیب سرخ ؛ و

فدراسیون بین المللی.

 شورای نمایندگان ، اجلاس اجراء خود نهضت است، و از این رو دولت ها در آن حضور ندارند. شورا در مناسبت های برگزاری هر کنفرانس بین المللی ، علی الاصول ، در مناسبت های برگزاری هر مجمع عمومی فدراسیون . تشکیل جلسه می دهد.

 وظایف شورای نمایندگان به شرح زیر است:

تصویب دستور کار موقت بین المللی؛

پیشنهاد نام نامزدهای احراز مقام های کنفرانس بین المللی ( رئیس و نواب رئیس کنفرانس و کمیسیون ها و گزارشگران کمیسیون ها.)

کمیسیون دائمی

کمیسیون دائمی مرکب از نه عضو به شرح زیر است:

پنج عضو به انتخاب کنفرانس بین المللی صلیب سرخ و هلال احمر؛

دو عضو از کمیته بین المللی صلیب سرخ ، که یکی از آنها رئیس کمیته خواهد بود؛

دو عضو از فدراسیون بین المللی ، که یکی از آنها رئیس فدراسیون خواهد بود.

 کمیسیون دائمی ،“ امین” کنفرانس بین المللی است و مسئولیت آماده سازی آن را به عهده دارد. عمده وظایف آن به شرح زیر است:

 ترویج هماهنگی در کار نهضت و هماهنگ سازی بخش های نهضت؛

ترغیب و پیشبرد اجرای قطنامه های کنفرانس؛

بررسی موضوعات مربوط به کل نهضت؛

انجام ترتیبات لازم جهت برگزاری شورای نمایندگان؛

در صورت تصمیم نهائی کنفرانس، کمیسیون دائمی، در فواصل زمانی کنفرانس ها ، مسئول رفع اختلاف آراء در زمینه تفسیر و مصداق پذیری اساسنامه و آیین نامه های نهضت ، و همچنین مسائلی است که کمیته بین المللی صلیب سرخ یا فدراسیون در مورد اختلافاتی که با هم دارند به آن ارجاع می نمایند.

کمیسیون دائمی، رئیس خود را راساً بر می گزیند، و دستکم سالی سه بار تشکیل جلسه می دهد.

علامت های نهضت

در قرارداد 1864 ژنو تنها علامت صلیب سرخ ذکر شده است، که وارونه پرچم کشور سوئیس است. جمعیت امداد به زخمیان کشور عثمانی ، در جریان جنگ این کشور با کشور روسیه در سال 1876 برای نخستین بار


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره نحوه شکل گیری صلیب سرخ و هلال احمر 19 ص

تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله


تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

   فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

   تعدادصفحه:22

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. لذا مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مناسب است. از این روی باید دانست مسکن مناسب کدام است. مقاله حاضر به بررسی شاخص های کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری می پردازد. در راستای رسیدن به این مهم ابتدا باید دانست مسکن چیست و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری کدام است.
به طور کلی مقوله مسکن دارای مفهوم بسیار گسترده و پیچیده است و از ابعاد گوناگون تشکیل یافته است. از اینرو نمی توان تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نمود. مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی هر خانواده بشمار می آید، که در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد هم چون خواب، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین می شود.
آنچه که لازم به ذکر است این است که مفهوم مسکن علاوه بر ساختار فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد، کل محیط مسکونی را نیز دربرمی گیرد که خود شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهتر زندگی کردن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. [مخبر،1363،ص18]
با توجه به این مفهوم حال باید دانست که جایگاه برنامه ریزی مسکن کدام است.
اکثریت صاحبنظران، برنامه ریزی مسکن را در چهارچوب برنامه ریزی شهری تعریف می کنند، چرا که مسکن همواره به عنوان جزئی اساسی از فضای شهری مطرح بوده و هست. از این رو برنامه ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود که درآن فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تعیین شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه ریزی مسکن موردتوجه قرار می گیرد. ]ملکی،1382،ص62]
3- مسکن و ابعاد آن :
« ماده 25 اعلامیه حقوق بشر بند یک ، حق مسکن را چنین بیان می کند:« همه افراد دارای حق بهره مندی از استاندارد مناسب و کافی زیستی، برای سلامت و بهره وری خود و خانواده خود می باشند. این حق شامل : غذا، لباس، مسکن، بهداشت و خدمات درمانی، خدمات اجتماعی ضروری و حق امنیت و حفاظت در برابر بی کاری، بیماری، ناتوانی جسمی، پیری و سایر شرایطی است که دسترسی به زندگی مناسب را خارج از اختیار قرار می دهد.» [www.culture.aruma.ir] با توجه به این بیان می توان چنین بیان داشت که نیاز به مسکن از اساسی ترین نیازهای آدمی است و در واقع آنچه که لزوم وجود مسکن را واجب می نماید نیاز است.
به طور کلی این نیاز به مسکن دو بعد دارد کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند که به بی مسکنی ، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در واقع در بعد کیفی بیشتر به جنبه های کالبدی مسکن توجه می_ شود.[شیعه،1384،ص63]
« به طور کلی،احتیاج زیاد مردم به واحدهای مسکونی، مطالعاتی را به دنبال داشته است که بیشتر ابعاد کمی دارند. ممکن است از عناصر داخلی مسکن صحبت شده باشد، ولی به اینکه چگونه این عناصر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و چگونه در ارتباط با جمعیت استفاده کننده باشند، کمتر توجه شده است. شاید روی خصوصیات دیگری مثل صرفه جویی در مصالح ساختمانی و مانند آن تکیه شده باشد، ولی در حقیقت آنچه که می بایست مورد توجه معماران قرار گیرد، بیشتر جنبه های کیفی مسکن است تا کمیت آن. البته این بدان معنا نیست که کمیت مسکن از اهمیت کمتری برخوردار است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاثیر مسکن بر شکل محله

تاثیر مسکن بر شکل محله

اختصاصی از ژیکو تاثیر مسکن بر شکل محله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تاثیر مسکن بر شکل محله :

مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسایلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و همواره در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. لذا مسکن یک نیاز است اما نه هر مسکنی، آنچه که ایده آل آدمی است دسترسی به مسکنی مناسب است. از این روی باید دانست مسکن مناسب کدام است. مقاله حاضر به بررسی شاخص های کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری می پردازد. در راستای رسیدن به این مهم ابتدا باید دانست مسکن چیست و جایگاه آن در برنامه ریزی شهری کدام است. به طور کلی مقوله مسکن دارای مفهوم بسیار گسترده و پیچیده است و از ابعاد گوناگون تشکیل یافته است. از اینرو نمی توان تعریف جامع و مانعی از آن ارائه نمود. مسکن به عنوان یک مکان فیزیکی، سرپناه اولیه و اساسی هر خانواده بشمار می آید، که در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانوار یا فرد هم چون خواب، استراحت، حفاظت در برابر شرایط جوی و خلاصه شرایط زیست در مقابل طبیعت تأمین می شود. آنچه که لازم به ذکر است این است که مفهوم مسکن علاوه بر ساختار فیزیکی که یک خانواده به عنوان سرپناه مورد استفاده قرار می دهد، کل محیط مسکونی را نیز دربرمی گیرد که خود شامل کلیه خدمات و تأسیسات اجتماعی و تسهیلات ضروری موردنیاز برای بهتر زندگی کردن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. [مخبر،1363،ص18] با توجه به این مفهوم حال باید دانست که جایگاه برنامه ریزی مسکن کدام است. اکثریت صاحبنظران، برنامه ریزی مسکن را در چهارچوب برنامه ریزی شهری تعریف می کنند، چرا که مسکن همواره به عنوان جزئی اساسی از فضای شهری مطرح بوده و هست. از این رو برنامه ریزی مسکن جزئی از نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود که درآن فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جزئی از فعالیت های درون مکانی و واحدهای مسکونی جزئی از فضاهای تعیین شکل یافته و تطابق یافته شهری محسوب می شود که برحسب موضوع در چهارچوب برنامه ریزی مسکن موردتوجه قرار می گیرد. ]ملکی،1382،ص62] 3- مسکن و ابعاد آن : « ماده 25 اعلامیه حقوق بشر بند یک ، حق مسکن را چنین بیان می کند:« همه افراد دارای حق بهره مندی از استاندارد مناسب و کافی زیستی، برای سلامت و بهره وری خود و خانواده خود می باشند. این حق شامل : غذا، لباس، مسکن، بهداشت و خدمات درمانی، خدمات اجتماعی ضروری و حق امنیت و حفاظت در برابر بی کاری، بیماری، ناتوانی جسمی، پیری و سایر شرایطی است که دسترسی به زندگی مناسب را خارج از اختیار قرار می دهد.» [www.culture.aruma.ir] با توجه به این بیان می توان چنین بیان داشت که نیاز به مسکن از اساسی ترین نیازهای آدمی است و در واقع آنچه که لزوم وجود مسکن را واجب می نماید نیاز است. به طور کلی این نیاز به مسکن دو بعد دارد کمی و کیفی؛ بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل می شود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط می شود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز، بدون در نظر گرفتن کیفیت آن موردنظر است.در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح می شوند که به بی مسکنی ، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است. در واقع در بعد کیفی بیشتر به جنبه های کالبدی مسکن توجه می_ شود.[شیعه،1384،ص63] « به طور کلی،احتیاج زیاد مردم به واحدهای مسکونی، مطالعاتی را به دنبال داشته است که بیشتر ابعاد کمی دارند. ممکن است از عناصر داخلی مسکن صحبت شده باشد، ولی به اینکه چگونه این عناصر در ارتباط با یکدیگر قرار گیرند و چگونه در ارتباط با جمعیت استفاده کننده باشند، کمتر توجه شده است. شاید روی خصوصیات دیگری مثل صرفه جویی در مصالح ساختمانی و مانند آن تکیه شده باشد، ولی در حقیقت آنچه که می بایست مورد توجه معماران قرار گیرد، بیشتر جنبه های کیفی مسکن است تا کمیت آن. البته این بدان معنا نیست که کمیت مسکن از اهمیت کمتری برخوردار است، بلکه در برنامه ریزی مسکن می بایست جنبه های کمی و کیفی توأماً مورد مطالعه قرار گیرند.» [شیعه،1385،ص208] 4- شاخص های کیفیت مسکن بحث شاخص های مسکن مدت کمی نیست که ذهن متخصصان را به خود اختصاص داده است. به جرأت می توان گفت که شاخص های مسکن کلیدی ترین و مهمترین ابزار در برنامه ریزی مسکن می باشند. از آنجایی که در میان این شاخصه ها، شاخصه های کیفی مسکن از جلمه مواردی است که توجه بسیاری از معماران را به خود اختصاص داده، لذا پرداختن به این مهم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارند که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه عوامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند: 1. شکل مطلوب مسکن 2. استحکام مسکن 3. امنیت 4. ایمنی، راحتی ومیزان دسترسی ساکنین به تسهیلات و خدمات کالبدی محله( آسایش، راحتی وبهداشت) 5. دسترسی به طبیعت وفضای سبز باز 6. تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساخت ها) موردنیاز مسکن 7. همجواری مسکن با کاربری های سازگار این عوامل هفتگانه از مهم ترین معیارها و شاخص ها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت وساز، انجام تمامی فعالیت های زندگی ساکنان را به سهولت وکارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیاط زندگی پایدار شهری و ساخت وشکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند. [ [www.usc.blogfa.com 4-1- شکل مطلوب مسکن از آنجایی که مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است،شکل مناسب مسکن به نوبه خود نقش تعیین کننده ای در تأمین این نیاز به عهده دارد. از این رو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب می بایست در این راستا حداقل 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت . زمین وچگونگی (وسعت و شکل قطعات)آن تعیین کننده فرم مسکن است. در واقع این شکل زمین است که به معمار خط اصلی را می دهد که چگونه طراحی کند. به بیان واضح تر می توان گفت فرم هر ساختمان تحت تأثیر مستقیم شکل زمین آن ساختمان است. هم چنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است. «به منظور حرکت صحیح عوامل فوق درسه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر مسکن بر شکل محله