ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عوامل موثر بر سن ازدواج در ایران

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد عوامل موثر بر سن ازدواج در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

عوامل موثر بر سن ازدواج در ایران

علل افزایش سن ازدواج در کشور

 

دکتر امید علی احمدی

آیا یک مسئلۀ اجتماعی باعث بالا رفتن سن ازدواج در جامعۀ ما شده است؟

در این صورت، چه عواملی در پیدایش این پدیده مؤثر بوده اند؟

چه راه‏حل‏هایی در این زمینه پیش‏بینی شده است؟

میان تأخر در ازدواج، تنگنای ازدواج و ... افزایش سن ازدواج چه تفاوتی وجود دارد؟

آیا تأخیر در ازدواج یک مسئله یا بحران اجتماعی است؟

آیا وظیفه کارگزاران اجتماعی و جامعه‏شناسان در این مسیر یکسان است؟

به نظر می رسد در مفهوم تأخیر ازدواج چند اشکال وجود دارد. از جمله اینکه آیا به تأخیر انداختن زمان ازدواج با میل شخصی باز همان مسئلۀ تأخیر در ازدواج است؟

براساس چه معیاری سن ازدواج در ایران بالا رفته است؟

آیا حفظ سن ازدواج به شکل سنتی آن موجب تولید ناهنجاری اجتماعی نخواهد شد؟

آیا در گذشته‏های تاریخی نیز بالا رفتن سن ازدواج، تأخیر تلقی می‏شد؟

آیا برای هر دو جنس، بالا رفتن سن ازدواج به یک اندازه به عنوان مسئله تلقی می‏شود؟

آیا تأخیر در ازدواج فقط به معنای به تعویق افتادن مناسبات جنسی است و یا مسئلۀ تعویق تشکیل خانواده نیز مطرح است؟

آیا اقدامات انجام شده توانسته است در روند تأخیر در ازدواج مؤثر باشد؟

در جامعۀ ما دربارۀ روابط میان دو جنس هنجارهای دینی و عرفی زیادی به شکلی بسیار سخت‏گیرانه تعریف شده‏اند. این در حالی است که تغییر معناشناختی و جایگاه روابط جنسی در زندگی، تنوع و شیوع بیماری‏های مقاربتی، افزایش عوامل رسانه‏ای تحریک جنسی و ... نگرانی‏هایی را در جامعه به وجود آورده است. در مروری بر برخی تحلیل‏های نظری، شاید بتوان گفت که اساس همه این موضوع ها در مسئلۀ مدرنیسم و تحولات ناشی از آن مطرح است.

در دیدگاه گیدنز، صنعت‏گرایی، سرمایه‏داری و تسلط ارزش‏های سرمایه‏مدارانه، تقویت نهادهای نظارت اجتماعی، قدرت سازماندهی و پویایی نهادهای عصر تجدد و جهانی شدن از جمله ویژگی‏های دوران مدرنیته شناخته می‏شوند. همچنین، در اندیشه این نظریه‏پرداز اجتماعی، علل پویایی و تحرک خارق العاده عصر تجدد با سه عامل شناخته شده‏اند؛ جدایی زمان و فضا که بسیاری از پدیده‏های محلی را به وقایعی جهانی تبدیل کرده است، ساختارهای تکه‏برداری شده (نشانه‏های نمادین و نظام‏های کارشناسی)، بازتابندگی نهادین یا حساسیت فوق‏العاده سازمان‏های جامعه مدرن برای پذیرش تغییراتی که براساس مشاهدات به سرعت در خانواده منعکس می‏شوند.

اگر سایر ویژگی‏های مدرنیسم مانند خردگرایی، فردگرایی، افسون‏زدایی، پوچ‏گرایی و دگرگونی را نیز در نظر بگیریم، در هر کدام از آنها نیز می‏توانیم این تحولات را شرح دهیم. اما، مسئله این است که مدرنیته و ابعاد مختلف آن، بدون واسطه‏های تغییر از جمله شهرنشینی، کاهش نفوذ نظام خویشاوندی، تحرک جغرافیایی، تکنولوژی و تکنولوژی اطلاعات، اشتغال زنان، جنبش حقوق زنان و تنوع‏پذیری نهادهای اجتماعی نمی‏توانستند در خانواده مؤثر باشند. به بیان دیگر، تغییری که در جامعه مدرن اتفاق افتاده، باعث شده است برخی از ویژگی‏های ازدواج در جامعه سنتی، مانند نوع انتخاب همسر و دخالت در آن، ازدواج‏های فامیلی، چند زنی، قابلیت فرزندآوری، پایین بودن سن ازدواج، فاصله سنی زن و مرد، پدیده ازدواج مجدد و ... تغییر کنند.

میشل فوکو معتقد است که با تزاید جمعیت در غرب، این موضوع به امری حکومتی تبدیل شد و در پی آن تجسس در امور جنسی مردم، راه را برای تبدیل امری خصوصی به موضوعی حکومتی فراهم کرده و در پی آن امور جنسی گفتمانی شده است. به نظر می رسد، این مسئله در پیدایش تأخیر در ازدواج در ایران مؤثر بوده است.

دیدگاه دیگر در این سطح از تحلیل، برگرفته نظریات گیدنز است که طی آن، کاهش نفوذ گروه‏های خویشاوندی، انتخاب آزادانه‏تر همسر، به رسمیت شناخته شدن حقوق زنان و خانواده، کاهش ازدواج‏های خانوادگی، آزادی جنسی و توجه به حقوق کودکان، از جمله تغییرات عمده‏ای است که در خانواده اتفاق افتاده است.

کاستلز نیز معتقد است که تغییراتی که در حوزه کار یا آگاهی زمان اتفاق افتاده، به واسطه اقتصاد اطلاعاتی جهانی و دگرگونی تکنولوژیک، در تولید مثل بشر و دگرگونی خانواده پدرسالار مؤثر بوده است. او بر این اساس، به تأخیر انداختن سن ازدواج و زندگی مشترک بدون ازدواج را از جمله نشانه‏های بحران در خانواده می‏داند. شواهد نشان می‏دهند که سن ازدواج در ایران نسبت به سال‏های گذشته افزایش پیدا کرده است. اما، این مسئله مختص به کشور ما نیست و عمدتاً کارگزاران اجتماعی در سایر نقاط دنیا این پدیده را یک مسئله و یا بحران اجتماعی نمی‏دانند.

علاوه بر این، آمارها نشان می‏دهند که در ایران و بسیاری دیگر از کشورها فاصلۀ سنی زوجین در حال ازدواج و همچنین پراکندگی یا انحراف معیار سن زنان در هنگام ازدواج در حال کاهش است. از سوی دیگر ازدواج زودرس در سال‏های اخیر سیری نزولی داشته است.

برخلاف بسیاری از کشورهای جهان، درصد زندگی مشترک خارج از ازدواج به هر دلیل در ایران بالا نیست. همچنین، میزان سقط جنین بسیار کم است و نرخ رشد جمعیت نیز در ایران مثبت بوده یعنی نیاز به اقداماتی برای افزایش جمعیت در ایران وجود ندارد. از سوی دیگر، نرخ تجرد قطعی در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها چندان بالا نیست. اما، نگرانی‏هایی در حوزۀ مناسبات بین دو جنس وجود دارد.

در تحقیقات ارزش‏ها و نگرش‏های ایرانیان در سال‏های 80 و 82، میانگین سن مناسب برای ازدواج مردان، از نظر پاسخگویان، 25 سال و برای زنان 9/20 سال شناخته شده است. همچنین، در بین حدود 4500 نفر از شهروندان ایرانی، حدود 52 درصد با اولویت ازدواج فامیلی مخالف بوده‏اند. در مورد معاشرت پسر و دختر قبل از ازدواج، حدود 38 درصد اعلام موافقت کرده و حدود 29 درصد از افراد جامعه در مورد خواستگاری دختر از پسر برای ازدواج گزینه موافق را انتخاب کرده‏اند. حدود 92 درصد نیز مخالف تعدد زوجات بوده‏اند. این آمارها همچنین نشان می‏دهند که نگرش‏های مربوط به کار زنان در خارج از خانه نیز بسیار متحول شده است. به همین نسبت 46 درصد افراد مساله طلاق و 56 درصد روابط نامشروع را به عنوان مسایل جدی اجتماعی می‏شناسند.

این بدان معناست که با وجود آنکه بسیاری از افراد اعلام کرده‏اند که در ایران با موضوعی جدی با عنوان روابط نامشروع مواجه هستیم. اما می‏توان گفت که در همه این موارد شاهد بروز تحولات جدی در نگرش افراد جامعه هستیم.

 

برخی از عوامل تاثیرگذار در مسئلۀ تأخیر در ازدواج عبارتند از؛

تغییر در هویت جنسی زنان، باز تعریف زنانگی (شامل تمایل به اشتغال، تحصیل و ...)، بازتعریف مردانگی(که با مشکلات اشتغال و بیکاری، بلوغ اجتماعی دیررس همراه است) و هزینه‏های گزاف، شرایط سنگین ازدواج و ... در این زمینه باید به تغییرات کلان در جامعه نیز توجه کرد. از این رو می توان عدم ثبات در بازار اشتغال و تسلط ارزش‏های اقتصادی را نیز از جمله تحولات اقتصادی تأثیرگذار قلمداد کرد.

در حوزۀ تغییرات سیاسی نیز دخالت و نظارت دولت بر افکار عمومی، حکومتی شدن امور جنسی، ایجاد شکاف بین ارزش‏های رسمی و غیررسمی، نظارت و تهدید عرصه عمومی و ... قابل ذکر است.

در زمینۀ تحولات فرهنگی هم می‏توان به تغییر در الگوها و هنجارهای ازدواج، دنیاگرایی در گزینش اهداف زندگی، لذت‏گرایی و تنوع‏طلبی، تغییر در تعریف حدود اخلاق جنسی، تنوع‏پذیری ملاک‏های زیباشناختی و ... اشاره کرد.

در میان تغییرات اجتماعی نیز کاهش سرمایه اجتماعی، تغییر در ملاک‏های منزلت اجتماعی، جدایی و تفکیک هر چه بیشتر جنسیتی، ناچیز بودن و عدم گسترش کافی عرصه عمومی، ناکارآمدی خانواده در حمایت از جوانان و به طور کلی ضعف شبکه‏های حمایت اجتماعی، ضعف نظام‏های تأمین اجتماعی، دسترسی سهل‏تر برای داشتن مناسبات جنسی خارج از زناشویی، عدم توازن در توزیع فرصت‏های اجتماعی بین دو جنس، گسترش و تنوع‏پذیری شیوه‏های ارتباط بین دو جنس و ناکارآمدی شیوه‏های نظارت قابل بررسی و در نهایت در عرضه تغییرات جمعیت‏شناختی، به هم خوردن توازن دو جنس در بازار ازدواج، افزایش سن اولین ازدواج و عدم توازن جمعیت جنسی مهاجران داخلی و بین‏المللی نیز قابل اشاره است.

پدیدۀ تأخیر در ازدواج پدیده‏ای پیچیده است که سطوح مختلف کلان و میانی و خرد و به طور کلی، تغییرات در تمام ابعاد اجتماعی در جامعه بر روی این تحول مؤثر بوده است. بنابراین، برای نگاهی دوباره و تحقیقی عمیق دربارۀ آن، باید موضوع را بیش از گذشته مورد بررسی و مطالعه قرار داد.

حال سؤال این است که ؛ چه باید کرد؟

گسترش فضای عمومی و تنوع بخشیدن فرصت‏های تعامل اجتماعی بین دو جنس، دخالت کمتر دولت در حوزه عمومی و خصوصی، کاهش شکاف ارزشی دولت و مردم، تقویت شبکه‏های حمایت اجتماعی و سعی در تقریب تعاریف، ارزش‏ها و هنجارهای ازدواج توسط گروه‏های مرجع کارشناسی، دینی و سیاستگذاران اجتماعی را از جمله مهم‏ترین راهکارها در این زمینه به شمار می رود.*

 

* تلخیص از اینجا

** عکس

این مطلب در وبلاک مددکار هم آمده است.

|+| نوشته شده توسط امید علی احمدی در سه شنبه بیستم شهریور 1386 و ساعت 13:57   یک نظر

 این وام‌ها مشکل ازدواج را حل نمی‌کند

  روزنامه شماره ۴۴۱ روز یکشنبه نهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۶ گروه اقتصاد زنان

امیدعلی احمدی، جامعه‌شناس:

این وام‌ها مشکل ازدواج را حل نمی‌کند

سحر افاضلی

«تاخیر در ازدواج بیش‌تر یک مشکل حکومتی است تا یک مسالهء اجتماعی» این را امیدعلی احمدی، جامعه‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در سخنرانی خود تحت عنوان «تاخیر در ازدواج» که در دانشگاه الزهرا برگزار شد، می‌گوید.

او در این پژوهش به دنبال پاسخی به این سوال است که آیا مسالهء اجتماعی تحت عنوان تاخیر یا بالا رفتن سن ازدواج وجود دارد و ابعاد این مساله کدام است؟ معتقد است، میان مفهوم بالا رفتن سن ازدواج و تاخیر در ازدواج تفاوت وجود دارد. او در این تحقیق سعی دارد سیمایی از واقعیت این پدیده را در ایران و جهان با استفاده از تحلیل‌های نظری ترسیم کند و علل و عوامل مؤثر در این پدیده را شناسایی و راهکارها و پیامدهای آن را بیان کند.

علی احمدی دربارهء دلایل نگرانی افزایش سن ازدواج در ایران می‌گوید: «هنجارهای عرفی و دینی بسیار سختی که بین روابط بین دو جنس وجود دارد، غیرقانونی بودن روابط غیرمشروع، کاهش سن بلوغ در دختران، تغییر معناشناختی روابط جنسی در زندگی امروز، تنوع بیماری‌های مقاربتی، تنوع و فراوانی انحرافات جنسی و تنزل اخلاق جنسی از جمله عواملی است که به عنوان نگرانی و معلول بالا رفتن سن ازدواج در ایران مطرح می‌شود. به علاوه افزایش و تنوع رسانه‌های تحریک جنسی یکی دیگر از عوامل این نگرانی هستند.»

علی احمدی به نظریهء گیدنز دربارهء مدرنیسم به عنوان یک تحلیل کلان و رابطهء آن با تحولات ازدواج اشاره می‌کند: «گیدنز به صنعت‌گرایی، شهرنشینی سرمایه‌داری، قدرت سازمان‌دهی و تقویت نهادهای نظارتی، ناشناسی در شهرها و پویایی فوق‌العادهء عصر تجدد معتقد است.»

او تـوضیـح مـی‌دهد: «حساسیت فوق‌العادهء سازمان‌های نهادی برای پذیرش تغییر که گیدنز از آن به بازتابندگی نمادی یاد می‌کند، خانواده‌ها را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد.»

علی احمدی می‌گوید: «این تغییرات با ورود تکنولوژی و عناصری چون موبایل و ماهواره در ایران رابطهء بین زن و مرد را به طور کلی متحول کرده است.»

«شـهـرنشینـی، کـاهش نقش نفوذ خویشاوندی، تحرک جغرافیایی، اشتغال زنـان، جنبـش حقـوقـی زنـان و تنـوع سازمان‌های اجتماعی و خانوادگی، از جمله مواردی است که علی احمدی به عنوان واسطه‌های تغییر مدرنیسم بر خانواده‌ها مطرح می‌کند.»

او در ادامه به تحلیل فوکو که در سطح میانه به بحث خانواده می‌پردازد، اشاره می‌کند: «فوکو معتقد است با تحولی که در جمعیت غرب رخ داد موضوع افزایش جمعیت، یک امر سیاسی و حکومتی شد و تجسس در امور جنسی مردم، چگونگی توالد و تناسل مردم مورد تحقیق قرار گرفت و دخالت در امر شخصی پدید آمد که گفتمانی شدن امور جنسی را ایجاد کرد.»

علی احمدی معتقد است:‌«گفتمانی شدن امور جنسی در تاخیر ازدواج مؤثر است. دخالت حکومت‌ها در امور جنسی باعث تبدیل این مساله به یک موضوع سیاسی و حکومتی شده است.»

در ادامهء این جلسه علی احمدی به نظریات کاستلز دربارهء تغییراتی که به واسطهء کار و اشتغال زنان و اقتصاد اطلاعاتی و دگرگونی تکنولوژیکی اشاره می‌کند و نهضت فمینیسم را در این تحولات مؤثر می‌داند.

به نظر کاستلز، یکی از نشانه‌های بحران در خانواده افزایش بحران‌های ناشی از ازدواج و دشواری رو به رشد تطبیق ازدواج، کار و زندگی مشترک است که این موضوع به دو فرآیند عمدهء زیر منجر می‌شود; تاخیر در ازدواج و زندگی مشترک بدون ازدواج.»

علی احمدی در این باره می‌گوید: «افزایش سن ازدواج در بسیاری از کشورهای جهان سوم رخ داده، اما آن‌ها آن را مساله نمی‌دانند. افزایش سن ازدواج یعنی فاصلهء سنی بین زوجین کم شده و اختلاف در سن ازدواج میان شهرنشینان و روستاییان کاسته شده و پدیده‌ای چون کودک همسر و ازدواج دختران در سنین کم در حال کاهش است.»

او اشاره می‌کند: ‌«برخلاف بسیاری از کشورهای جهان سوم در ایران درصد موالید خارج از ازدواج بالا نیست. نرخ سقط جنین بالا نیست، نیاز به رشد جمعیت وجود ندارد و نرخ تجرد قطعی نیز در مقایسه با کشورهای دیگر نگران‌کننده نیست.»

با این وجود علی‌احمدی دلایل نگرانی بالا رفتن سن ازدواج را چنین بیان‌می‌کند: «طبق آمار هر پنج سال، یک سال به سن ازدواج اضافه شده در حالی که در کشور سوئد ظرف 20 سال تقریباً پنج سال سن ازدواج بالا رفته است و در ژاپن طی 20 سال به سن ازدواج چهار سال افزوده شده است.»

علی احمدی دربارهء وضعیت ایران توضیح می‌دهد: «طبق پژوهش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان در سال 84 شاخصه‌های مدرنیته مورد تایید قرار گرفته است، مثلاً _1/56 درصد از پاسخگویان با ازدواج فامیلی مخالف بودند یا 2/38 درصد با معاشرت پسر و دختر قبل از ازدواج موافق هستند و 5/91 درصد مردم به شدت با تعدد زوجات مخالفت کرده‌اند. حتی در مورد تقسیم کار بین زنان و مردان تغییر نگرش قابل توجهی رخ داده است.»

علی احمدی توضیح می‌دهد: «طبق این پژوهش وقتی از مردم پرسیده شده که مسالهء اجتماعی ایران چیست؟ 70 درصد اعتیاد، 64 درصد طلاق و 52 درصد روابط نامشروع را اعلام کرده‌اند.»

او توضیح می‌دهد: «هیچ پژوهشی دربارهء‌ نگرش مردم دربارهء روابط نامشروع در اختیار دانشگاهیان قرار نگرفته است، ولی می‌توان گفت طبق این آمار روابط نامشروع با آن‌که مسالهء اجتماعی اولویت اول را ندارد، اما برای مردم جامعهء ایران بد تلقی می‌شود.»

او در ادامهء سخنرانی خود دربارهء عوامل افزایش سن ازدواج در ایران می‌گوید: «تغییر در هویت جنسیتی زنان، تمایل به اشتغال، تحصیل استقلال اقتصادی و تمایل به حذف تـبعیـض‌هـای جنسیتـی، همچنیـن مشکلات اقتصادی - اجتماعی مردان نظیر مشکل بیکاری،‌درآمدکم، هزینهء گزاف، بلوغ اجتماعی دیرهنگام مردان، ترس از بار مسوولیت زندگی و بازتعریف اهداف زندگی از جمله عواملی است که می‌توان به عنوان دلایل افزایش سن ازدواج از آن نام برد.»

علی احمدی معتقد است: «تغییرات اقتصادی چون بیکاری، تغییرات سیاسی نظیر دخالت و نظارت بر اخلاق عمومی جنسی، شکاف ارزشی بین عرصهء رسمی و غیررسمی جامعه، نظارت و تحدید عرصهء عمومی و تغییرات فرهنگی چون دنیاگرایی و لذت‌گرایی و تغییر در روابط جنسی قبل از ازدواج می‌توان اشاره کرد.» او بـه کـاهـش سـرمـایهء اجتماعی و بی‌اعتمادی نسبت به جنس مخالف،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عوامل موثر بر سن ازدواج در ایران

تحقیق و بررسی در مورد سن مسؤولیت کیفری در حقوق اسلام 19ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد سن مسؤولیت کیفری در حقوق اسلام 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

سن مسؤولیت کیفری در حقوق اسلام

چکیده:

بلوغ (سن مسؤولیت)، امری تکوینی است، نه تشریعی و تعبدی؛ لذا در فرایند رشد طبیعی و در رابطه با عوامل اقلیمی، وراثت و مانند آن ظهور پیدا می‏کند. در قرآن کریم به سن خاصی در تحقق بلوغ اشاره نشده است و فقط به معیارهایی همانند «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشد» اشاره شده است. در سنت، گرچه به سنهای مختلف اشاره شده است، ولی نه به عنوان یک معیار، بلکه به عنوان طریق به تحقق معیار بلوغ که «احتلام در پسران و حیض در دختران» باشد. به بیان دیگر، در سنت، معیار بلوغ، احتلام و حیض است و سن یا سنهای معین، طریقیت بر آن معیار می‏باشد. در مسؤولیت کیفری، علاوه بر بلوغ، رشد کیفری نیز شرط است.

مقدمه

تاریخ پیدایش انسان نشان می‏دهد که این موجود خاکی و بااستعداد، از بدو خلقت، در معرض لغزش و انحراف و جنایت قرار داشته است. تعیین کیفرهای الهی و بشری نیز در جهت پیشگیری از این‏گونه لغزشهاست. قرآن کریم داستان لغزش اولین انسان (آدم علیه‏السلام ) و همسرش در تناول میوه ممنوعه و مجازات آنها؛ یعنی تبعید از عالم بهشت به عالم خاکی(1) و نیز داستان ارتکاب اولین جنایت بشری؛ یعنی قتل هابیل توسط قابیل(2) را به صورت زیبایی نقل کرده است.

بنابراین، سابقه لغزش و جرم و به دنبال آن، ایجاد مسؤولیت و تحمل مجازات در زندگی بشری به درازای عمر بشر است. تجربه بشری نیز ثابت کرده است تا انسان بر روی کره خاکی است، به اقتضای ابعاد وجودی وی و تضاد و تنازع موجود در زمین و عالم دنیا، در جوامع بشری، جرم و انحرافات نیز وجود دارد. در طول تاریخ، تأمین امنیت فردی و اجتماعی و برقراری نظم و برپایی عدالت و پالایش جامعه از ناهنجاریها و پیشگیری عام از جرم در جامعه و پیشگیری خاص از تکرار آن، ملازم مبارزه با جرم و کنترل آن، به خصوص از طریق مجازات مجرم بوده است.

اما در این زمینه، جامعه بشری همیشه شاهد افراط و تفریطهایی بوده است؛ به طوری که اصول حاکم بر جرایم و مجازاتها که امروزه به عنوان اصول بدیهی و غیر قابل انکار پذیرفته شده، در جوامع مختلف رعایت نمی‏شود؛ چنان که جامعه بشری، شاهد مجازات کودکان و مجانین بوده است.

دین اسلام در آغاز ظهورش در 1400 سال و اندی قبل، کودکان و مجانین را مبرّا از مسؤولیت کیفری دانسته است و غرب نیز با انقلاب فرانسه، به این قاعده دست یافت.

در این مقاله به بررسی حدود مسؤولیت کودکان بزهکار و سن تفکیک کودکی از بزرگسالی و سن مسؤولیت کیفری از دیدگاه حقوق اسلام خواهیم پرداخت؛ چرا که اولاً، حقوق اسلام به عنوان منبع اساسی قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران است و قانون اساسی نیز در اصل چهارم،(3) بر این مطلب تصریح کرده است. ثانیا، سن مسؤولیت کیفری، از مسائل فقهی مورد اختلاف فقهای عظام می‏باشد و شایسته است مورد بحث قرار گیرد و نظریه درست به قانون‏گذار ارائه شود. ثالثا، این مسأله، از مسائل زیربنایی بسیاری از احکام مدنی و جزایی است و رابعا، وجود سیاهه جرایم و انحرافات کودکان بزهکار از یک طرف و اهمیّت اصلاح و تربیت آنان از طرف دیگر، ایجاب می‏کند که مسؤولیت کیفری کودکان از دیدگاه اسلام، مورد بررسی قرار گیرد و قواعد، ضوابط و مقرّرات سنجیده، مفید و مؤثری تدوین شود و شیوه‏های مؤثر و روشهای کارآمدی در برابر بزهکاری کودکان در سنین مختلف، به قانون‏گذار ارائه شود.

در ادامه، سن مسؤولیت کیفری را از سه منظر: «قرآن»، «سنت» و «فقها»، مورد بررسی قرار خواهیم داد.

سن مسؤولیت کیفری در قرآن

احکام اسلامی از منابع چهارگانه: قرآن (کتاب)، سنّت، عقل و اجماع استخراج می‏شود که قرآن، از اساسی‏ترین منابع فوق است؛ چون علاوه بر این که خود، منبع مستقل احکام است، اعتبار بعضی از منابع مزبور؛ مثل سنت نیز منوط به معارض نبودن با قرآن می‏باشد.

بعد از دقت و امعان نظر در آیات مربوط به بلوغ، نتایج ذیل به دست می‏آید:

1. وقتی در واژه‏هایی که بیانگر بلوغ انسان است، دقت کنیم، درمی‏یابیم که بلوغ و رسیدن کودک به مرحله تکلیف، یک امر طبیعی، تکوینی و جنسی است که در فرهنگ قرآن از آن با تعابیری همچون «بلوغ حلم»، «بلوغ نکاح» و «بلوغ اشد» توصیف شده است.

برای توضیح بیشتر، به بعضی از آیاتی که تعابیر فوق در آنها تصریح شده است، اشاره می‏کنیم:

آیه اوّل: «وقتی که کودکان شما به حد بلوغ و احتلام رسیدند، باید مانند سایر بالغان با اجازه وارد شوند (و از شما برای ورود اجازه بگیرند) خدا آیات خود را برای شما بدین روشنی بیان می‏کند که او دانا و حکیم است.»(4)

آیه دوم: «... کودکانی که هنوز به حد احتلام نرسیده‏اند، در (شبانه‏روز) سه مرتبه (برای ورود) اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، پس از نماز عشا و هنگام ظهر، آنگاه جامه از تن برمی‏گیرید که این سه وقت، هنگام خلوت شماست.»(5)

آیه سوم: «یتیمان را تا سر حد بلوغ نکاح آزمایش کنید، پس اگر آنان را رشدیافته دیدید، اموال آنان را در اختیارشان قرار دهید.»(6)

آیه چهارم: «به مال یتیم نزدیک نشوید، مگر به طریقه‏ای بهتر تا آن که به حد اشد (که همان تکامل جنسی و رشد است) برسد.»(7)

2. ملاک و معیار اصلی عبور از دوره کودکی و رسیدن به دوره بزرگسالی (دوره مردانگی و زنانگی)، احتلام و قدرت و توانایی جنسی و عمل زناشویی و تحقق بلوغ اشد (یعنی توانایی جنسی و فکری) است. لذا نمی‏توان برای بلوغ، سن خاصی را معین کرد؛ چرا که رسیدن به مراحل حُلم، نکاح و اشد، از امور تکوینی به حساب می‏آید و تشخیص مسائل و امور تکوینی و طبیعی، عُرف است، نه شرع. از این رو، تعیین سن خاص در امور تکوینی، خارج از وظیفه شارع است و از این جهت مشاهده می‏شود که در قرآن، هیچ سخنی از سن دختر و پسر به عنوان سن بلوغ به میان نیامده است، بلکه به جای آن، معیارهای کلی ارائه شده است.

3. بنابراین، می‏توان گفت: سن بلوغ و تکلیف و به دنبال آن، سن مسؤولیت کیفری از دیدگاه قرآن، رسیدن پسر به حد احتلام و دختر به حد حیض است.

البته یادآوری می‏شود که در تحقق مسؤولیت کیفری، علاوه بر بلوغ جنسی، نیاز به بلوغ فکری (رشد) نیز هست و بدین سان، در تحقق مسؤولیت کیفری، دو شرط لازم است: «رسیدن به حد بلوغ» و «رسیدن به رشد و بلوغ فکری». در غیر این صورت، شخص، مسؤولیت کیفری ندارد و نمی‏توان او را در قبال اعمالش مسؤول دانست و ایشان را مجازات نمود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سن مسؤولیت کیفری در حقوق اسلام 19ص

دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

روان شناسی ازدواج

مقدمه

ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار می‌رود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کرده‌اند. در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر می‌گیرد.

تاریخچه روانشناسی ازدواج

ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقوله‌ای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر می‌گردد، که بطور گسترده‌تر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی می‌تواند بین ازدواج موفق و نا‌موفق داشته باشد.

مباحث روانشناسی ازدواج

بطور کلی می‌توان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است. یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج می‌شود، در دسته دیگر مطالبی را شامل می‌شود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند. در زیر به برخی از آنها می‌پردازیم.

تصمیم گیری برای ازدواج

در این مرحله تلاش می‌شود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه می‌تواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟ در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟ آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه می‌تواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟ چگونه می‌توان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره. روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافته‌های خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.

آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است. بر اساس اصل تناسب گفته می‌شود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.

تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را. با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر می‌پسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت. بر اساس اصل الویت بندی گفته می‌شود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبه‌ها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه می‌شود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبه‌های مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند. این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.

شروع و تداوم ازدواج

در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار می‌گیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار می‌دهند. با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم می‌گیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ... باز می‌گردد. رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل می‌رسد. البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند. در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته می‌شوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک می‌کنند آموزش بینند. روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش می‌دهد.

سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی

سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است؛ یکی از نظر روانی ودیگری از نظر فیزیولوژیکی. انسان در فرایند رشد از نظر روانی درسنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت است. روان شناسی کودک با روانشناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در بیشتر زمینه ها قابل مقایسه نیست.بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید، یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند.

او برای کسب رضایت همسرش، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی کند. عکس این حالت، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت.

بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تاثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند. دوم از جنبه فیزیولوژیکی که علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.

سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است. معمولا در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود، مهم این است که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است. در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است. معمولا چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نه سال و پسران 15 سال می باشد.

در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص شده؛ یعنی روی زمین مناطقی هست که دختر در 9سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید حتما ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد.

در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سالگی ازدواج می کنند. تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است.

گاه تفاوت سن تا 10سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده، آن است که در سنین پایین تر، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست. آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد کرد آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.

مشاوره ازدواج در ارتباط با سن

مشاوران در ارتباط با مراجعانی که برای ازدواج در مورد سن مشکل دارند، باید به روش های زیر عمل کنند؛

1 - در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است. یعنی به علت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی

دانلود مقاله کامل درباره سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه 2ص

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه 2ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه

ودکان در پایین تر از سنی خاص، جوان تر از آن هستند که مسوولیت زیر پا گذاشتن قوانین بر دوش آنها باشد. این مفهومی است ضمنی از آنچه که بارها در کنوانسیون حقوق کودک به آن اشاره شده است. بر همین مبنا است که در این کنوانسیون از کشورهای عضو خواسته شده است که سنی را برای کودکان تعیین کنند که پایین تر از آن ، کودک مشمول قانون مجازات کیفری نباشد. در ایران نیز رسیدگی به لایحه تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان زیر ۱۸ سال به تازگی در کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس آغاز شده است و در صورت تصویب آن کودکان زیر ۱۸ سال از مجازات هایی همچون اعدام معاف شده و در سایر موارد نیز مشمول تخفیف خواهند بود. تصویب قوانین ویژه کیفری برای کودکان مساله یی است که در سال های اخیر در بسیاری از کشورها و حتی در برخی کشورهای منطقه نیز مورد توجه قرار گرفته است.

در پاکستان فرد بزرگسال کسی است که به سن ۱۸ سال رسیده باشد و کودک میان ۷ تا ۱۸ سال نیز چنانچه بلوغ او برای درک ماهیت عملی که مرتکب شده کافی به نظر برسد مشمول قانون مسوولیت کیفری خواهد بود.

در عربستان سعودی، کودک ۱۰ تا ۱۵ ساله در برابر جرایم خود مسوولیت داشته و نظام اصلاح و تربیتی برای کودک در نظر گرفته شده که البته آسیبی را برای او به همراه ندارد. کودک به دلیل جرمی که مرتکب شده در حضور قیم قانونی خود با رفتاری مناسب مورد بازجویی قرار می گیرد و قیم مسوول جبران خطای کودک است. اگر تنبیهی مورد نیاز باشد به شکل راهنمایی و اقامت در یک مرکز مراقبت های اجتماعی است، بدون اینکه به وی آسیبی برسد. در قطر نیز طبق قانون مجازات کیفری، سن مجازات کودکان بدین گونه شرح داده شده است؛ اگر شخص مجرم، بزرگ تر از ۷ سال و کوچک تر از ۱۸ سال باشد تنها در صورتی بار مسوولیت کیفری بر دوش او قرار خواهد گرفت که به حد کفایت در هوشیاری برای قضاوت درباره ماهیت و عواقب عمل خود بالغ باشد. در قانون این کشور البته هیچ گونه تفاوتی میان سن مسوولیت کیفری دختران و پسران وجود ندارد. اما در میان کشورهای اروپایی، اغلب سن ۱۴ سال برای بر عهده گرفتن مسوولیت کیفری در نظر گرفته شده است و تا قبل از ۱۸ سالگی حداقل مجازات برای کودکان اعمال می شود. در بیشتر کشورهای امریکای لاتین نیز اصلاح قانون مجازات اطفال در دست بررسی است و در نتیجه آن سن مسوولیت کیفری در برزیل، کلمبیا و پرو به ۱۸ سال رسیده است. کودکان میان ۱۲ تا ۱۸ سال نیز در صورت تشخیص، برای عمل ارتکابی شان مسوول شمرده شده و در دادگاه های مربوط به اطفال به جرایم آنها رسیدگی می شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سن مسوولیت کیفری درکشورهای منطقه 2ص

دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

روان شناسی ازدواج

مقدمه

ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار می‌رود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کرده‌اند. در دهه‌های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر می‌گیرد.

تاریخچه روانشناسی ازدواج

ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقوله‌ای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر می‌گردد، که بطور گسترده‌تر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی می‌تواند بین ازدواج موفق و نا‌موفق داشته باشد.

مباحث روانشناسی ازدواج

بطور کلی می‌توان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است. یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج می‌شود، در دسته دیگر مطالبی را شامل می‌شود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند. در زیر به برخی از آنها می‌پردازیم.

تصمیم گیری برای ازدواج

در این مرحله تلاش می‌شود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه می‌تواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟ در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟ آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه می‌تواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟ چگونه می‌توان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره. روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافته‌های خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.

آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است. بر اساس اصل تناسب گفته می‌شود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.

تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را. با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر می‌پسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت. بر اساس اصل الویت بندی گفته می‌شود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبه‌ها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه می‌شود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبه‌های مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند. این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.

شروع و تداوم ازدواج

در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار می‌گیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار می‌دهند. با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم می‌گیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ... باز می‌گردد. رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل می‌رسد. البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند. در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته می‌شوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک می‌کنند آموزش بینند. روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش می‌دهد.

سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی

سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است؛ یکی از نظر روانی ودیگری از نظر فیزیولوژیکی. انسان در فرایند رشد از نظر روانی درسنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت است. روان شناسی کودک با روانشناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در بیشتر زمینه ها قابل مقایسه نیست.بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید، یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند.

او برای کسب رضایت همسرش، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی کند. عکس این حالت، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت.

بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تاثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند. دوم از جنبه فیزیولوژیکی که علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.

سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است. معمولا در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود، مهم این است که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است. در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است. معمولا چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نه سال و پسران 15 سال می باشد.

در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص شده؛ یعنی روی زمین مناطقی هست که دختر در 9سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید حتما ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد.

در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سالگی ازدواج می کنند. تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است.

گاه تفاوت سن تا 10سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده، آن است که در سنین پایین تر، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست. آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد کرد آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.

مشاوره ازدواج در ارتباط با سن

مشاوران در ارتباط با مراجعانی که برای ازدواج در مورد سن مشکل دارند، باید به روش های زیر عمل کنند؛

1 - در مورد دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا6 سال مناسب است. یعنی به علت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سن مناسب برای ازدواج از دیدگاه روانشناسی