ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی 24 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی 24 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی

1 - تاثیر بر توزیع درآمد:

بسیاری افراد تصور می‌کنند مالیات بر ارزش افزوده موجب دریافت سهم بیشتری از افراد کم درآمد نسبت به افراد پردرآمد می‌شود. اما برای تجزیه و تحلیل دقیق تاثیر مالیات بر ارزش افزوده بر توزیع درآمد، می‌بایست ببینیم این مالیات به چه صورتی اجرا می‌شود (یعنی نرخ آن برای کالاهای مختلف چند درصد است و چه کالاهایی از آن مستثنا هستند). به علاوه، باید دید نحوه استفاده از درآمدهای حاصله به چه صورت است؟ مثلا در بریتانیا مالیات بر ارزش افزوده بر اکثر کالاها 10‌درصد است و برای برخی کالاها نرخ صفر دارد (کالاهایی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده صفر دارند مشتمل بر مواد غذایی، اجاره مسکن، سوخت، انرژی و حمل‌ونقل مسافر است). نرخ مالیات بر ارزش افزوده برای برخی کالاهای لوکس 25‌درصد و برای برخی کالاها

که در سطح بین‌المللی فروش بیشتری دارد کمتر از 10‌درصد می‌باشد. تاثیر این مالیات‌بندی بر توزیع درآمد بستگی به این دارد که قیمت کالاها و خدمات چگونه نسبت به حذف یک مالیات و وضع مالیات بر روی کالای دیگر واکنش نشان می‌دهند. غالبا نمی‌توان تضمین کرد که قیمت‌ها با تغییر مالیات به همان نسبت تغییر کنند. نحوه استفاده از درآمد توسط دولت (به عنوان مثال اینکه آیا از درآمدها برای کاهش یا حذف مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی، یا افزایش مخارج دولت استفاده می‌شود) می‌تواند برای درک توزیع درآمد واقعی پس از تغییر مالیات به ما کمک کند. به‌علاوه شرایط پولی کشور،‌ رفتار قیمت‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد که به نوبه خود، بر توزیع درآمد واقعی تاثیرگذار است.

2 - تاثیر بر رشد اقتصادی:

سیستم مالیاتی باید به گونه‌ای باشد که پتانسیل اقتصاد برای دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر را تشویق کند یا حداقل آن را تضعیف ننماید. حال باید دید پیامدهای مالیات بر ارزش افزوده بر رشد اقتصادی چیست؟ برای پاسخ به این سوال باید بررسی شود که آیا افراد نسبت به اجرای مالیات بر ارزش افزوده با (1) کاهش مصرف، (2) کاهش سرمایه‌گذاری یا (3) افزایش عرضه منابع مولد به بازار واکنش نشان می‌دهند. عکس‌العمل سوم به معنی رشد اقتصادی است. اما برای تداوم آن می‌بایست بین افزایش تقاضا و افزایش عرضه کالاها مطابقت وجود داشته باشد. کاهش در تقاضا که منجر به انباشت کالاها در انبار می‌شود، به کاهش تولید یا قیمت می‌انجامد. عکس‌العمل‌های احتمالی (1)، (2) و (3) بستگی به این دارد که مالیات بر ارزش افزوده، نحوه استفاده از وجوه و شرایط پولی کشور، چگونه هزینه مصرف فعلی را نسبت به هزینه مصرف آینده و شرایطی را که منتج به آن می‌شود که صاحبان منابع، منابع خود را نگهدارند یا به بازار عرضه‌کننده تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. کاهش در هزینه مصرف آینده (نسبت به مصرف فعلی) در بسیاری شرایط منجر به رشد تولید در اقتصاد می‌شود.

3 - تاثیر بر تراز پرداخت‌ها:

مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به سایر مالیات‌ها، برای تراز پرداخت‌های کشورهای عضو WTO از مزیت بیشتری برخوردار است. مقررات گات (توافق عمومی تعرفه‌ها و تجارت) این مزیت را ایجاد می‌کند. گات اجازه کاهش در مالیات‌های غیر‌مستقیم، نظیر مالیات بر ارزش افزوده یا مالیات بر فروش را برای صادرات می‌دهد تا به این وسیله قیمت کالا در مقصد صادرات، مشمول مالیات نباشد. اما این اجازه را نمی‌دهد که مالیات‌های مستقیم نظیر مالیات بر درآمد، از قیمت کالا کاسته شود. به‌علاوه، گات اجازه وضع مالیات بر واردات معادل مالیات غیر‌مستقیم کشور وارد‌کننده را می‌دهد. اگر مالیات‌های مستقیم اثر مثبتی بر قیمت کالاها و خدمات داشته باشند، که با حذف مالیات این قیمت کاهش می‌یابد، استفاده از مالیات غیر‌مستقیم به جای مالیات مستقیم، می‌تواند در افزایش صادرات و کاهش واردات یک کشور موثر باشد (با فرض ثبات سایر عوامل موثر در تجارت خارجی). این به دلیل آن است که در چارچوب مالیات بر ارزش افزوده، نسبت به وضعیتی که مالیات مستقیم برقرار باشد، قیمت برای خارجیان جذاب تر خواهد بود.

تاثیر طرح مالیات بر ارزش افزوده در صنعت خودرو

اجرای طرح مالیات بر ارزش افزوده که از ابتدای مهرماه به مرحله اجرا گذاشته شد این روزها تبدیل به داغ ترین سوژه خبری کشور شده است، به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مالیات بر ارزش افزوده و تاثیر آن بر متغیرهای کلان اقتصادی 24 ص

تحقیق درباره تأثیر مالیات بر ارزش افزوده و نقش آن بر در آمدهای کشور

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره تأثیر مالیات بر ارزش افزوده و نقش آن بر در آمدهای کشور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

تأثیر مالیات بر ارزش افزوده و نقش آن بر در آمدهای کشور

چکیده:

مالیات بر ارزش افزوده ،مالیاتی است که کلیه عرضه کنندگان کالا ها و خدمات به عنوان مودیان نظام مالیاتی باید علاوه بر بهای کالا یا خدمت عرضه شده،به صورت درصدی از بهای فروش کالا یا خدمات،در زمان فروش از خریداران اخذ و به صورت دوره ای(فصلی)به سازمان امور مالیاتی کشور واریز نمایند.هر گونه مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده در زمان خرید توسط مودیا ن اعم از وارد کنندگان –تولید کندگانتوزیع کندگان-صادر کندگان،که در این نظام مالیاتی به عنوان عامل وصول نه پرداخت کننده مالیات محسوب می گردنند،طلب ایشان ا ز دولت محسوب به صورت فصلی با سازمان امور مالیاتی کشور تسویه می گردد.تسویهمطالباتمودیانبابت مالیات های پرداختیایشان در زمان خرید،یا تز طریق کسر از مطالبات دریافتنی ذاز خریداران و یا از طریف استرداد تئسط سازمان امور مالیاتی کشور به ایشان،صورت می پذیرد.

پیشگفتار:

قانون مالیات برارزش افزوده که درجلسه مورخ هفدهم اردیبهشت ماه یکهزاروسیصدوهشتادوفهت کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتادوپنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصویب گردیده ومجلس بااجرای آزمایشی آن به مدت5سال درجلسه علنی روزسه شنبه مورخ نهم بهمن1386موافقت ودرتاریخ2/3/87به تاییدشورای نگهبان رسیده وطی نامه شماره16273/95مورخ19/3/87مجلس شورای اسلامی واصل گردیده است.

مقدمه:

این تحقیق بر دو مجموعه ابزار سیاست دولت که در میان تمام بخش های یک اقتصاد عمل می کند. تمرکز خواهد داشت: سیاست مالی دولت و سیاست مالی. (خزانه داری) هر دو مجموعه می توانند نقش حیاتی، چه خوب و چه بد، در بسیج پس انداز داخلی ایفا کنند. به علاوه، هر دو سیاست آثار دامنه داری بر توزیع درآمد، اشتغال، کارآیی و ثبات اقتصادی دارند. در این جا ما بر آن سیاست مالی که تمام اقدامات مربوط به سطح و ساختار درآمدها و مخارج دولت را در بر می گیرد، تمرکز می کنیم.

بر اساس اصطلاحاتی که در اینجا مورد استفاده قرار می گیرند درآمدهای دولت شامل تمامی درآمدهای مالیاتی و غیر مالیاتی جاری به خزانه داری دولت از جمله مازادهای موسسه های عمومی در تملک دولت و استقراض داخلی از خزانه می شود. مخارج دولت چنین تعریف می شود: تمامی هزینه ها از بودجه دولت شامل مخارج جاری از قبیل حقوق کارمندان دولت؛ نگهداری اموال؛ هزینه های نظامی؛ پرداخت بهره و سوبسید برای پوشش زیان های موسسات دولتی؛ همچنین مخارج سرمایه نظیر هزینه های احداث کانالهای آبیاری، جاده ها و مدارس؛ و خرید تجهیزات غیر نظامی مورد تملک دولت.

سیاست مالی از طریق هر دو بخش مالیات و هزینه بودجه دولت عمل می کند. مرکز تصمیم گیری در مورد سیاست مالی در کشورهای رو به توسعه معمولا بین دو نهاد تقسیم می شود: وزارت دارایی (اداره خزانه داری) و وزارت (یا سازمان) برنامه ریزی. در بیشتر کشورها وزارت دارایی اساسا مسئول طراحی و اجرای سیاست مالیاتی و برای تصمیم های مربوط به مخارج مصرفی جاری دولت تعیین می شود. وزارت یا سازمان برنامه ریزی گاهی در مورد تصمیم های مربوط به مخارج سرمایه دولت نوسان دارد. برخی از اقتصاددانان و سیاست گذاران، اصطلاح "سیاست مالی" را برای آنچه وزارت دارایی انجام می دهد و اصطلاح "سیاست توسعه" برای کارهایی که تحت نظارت شدید وزارت یا سازمان برنامه ریزی است به کار می برند. بخش حاضر، اساسا بر جنبه هایی از سیاست مالی که مخارج مصرفی دولت و تعیین مالیات را مورد رسیدگی قرار می دهند، تمرکز می کند.

تهیه این تحقیق از یاری دوستان و عزیزانی چون جناب آقای محمد براتی کارشناس ارشد اداره ی مالیاتی و جناب آقای جعفر نائینی کارشناس ارشد اداره ی اقتصاد و دارایی بهره گرفته ام و از راهنمایی های استاد گرانقدر جناب آقای یار احمدی خراسانی نیز سود جسته ام. از تمامی این عزیزان و در نهایت همسر مهربانم جناب آقای ناصر بزرگی که پا به پای اینجانبدر تمامی مراحل جمع آوری اطلاعات نقش ارزنده ای ایفا نمودند . صمیمانه سپاسگذارم.

بیان مسئله:

به دلیل اهمیت مالیات وهمچنین نقش ارزش افزوده برآن بایدمطالعات بنیادین دراین زمینه انجام پذیرد ونتیجه آن به اطلاع مردم برسدتانقش مهمتری دراین زمینه ایفا نمایند.

باتوجه به نقش مهم ارزش افزوده بایدبیشتربه آن پرداخت:

1-آیاارزش افزوده برمالیات نقش مهمی دارد؟

2- آیا می توان باکاهش نرخ مالیات برارزش آن افزود؟

3-آیافعالان اقتصادی(اعم ازکارخانجات،شرکتهاوصاحبان مشاغل)این مالیات راخواهندپرداخت؟

4-آیااجرای این نظام مالیاتی باعث افزایش بهای کالاهاوخدمات برای مصرف کننده نهایی نخواهدگردید؟

اهمیت موضوع:

باتوجه به رشدروزافزون درآمدهاودریافت مالیات بیشتربایک برنامه ریزی درست می توان قدرت اقتصادی دولت رادرجهت کاهش

اهداف تحقیق:

الف: هدف کلی:

بررسی تاثیر مالیات برارزش افزوده ونقش آن بردرآمدهای کشور

ب: اهداف جزئی:

1-بررسی راه های تازه دریافت مالیات

2-بررسی مشکلات موجوددرجهت ارائه راهکارهای جدید

3-بررسی راهکارهای بالابردن ارزش افزوده برمالیات

4-بررسی میزان تاثیرپذیری نظام مالیاتی ازارزش افزوده برمالیات

فرضیه های تحقیق:

1-علم روانشناسی می توانددرجهت دریافت بهترمالیات به ماکمک کند.

2-بین مدیریت دریافت بهترمالیات ورضایت مندی مودیان رابطه ای مستقیم وجوددارد.

3-می توان باغلبه برمشکلات موجود ارزش افزوده برمالیات راافزایش داد.

روش تحقیق:

این پروژه به روش کتابخانه ای تهیه گردیده که ازاطلاعات کتب موجود واینترنت استفاده شده است.

متغیر مستقل:

بررسی تاثیرارزش افزوده برمالیات

متغیروابسته:

دریافت مالیات

جامعه آماری:

جامعه آماری همان مواردی است که درکتابها واینترنت نام برده شده است البته می توان جامعه ایران رانیزنام برد.

جامعه ی آماری همان مواردی است که در کتاب ها و سایت اداره ی اقتصاد و دارایی و اداره ی مالیاتی شهرستان مشهد موجود می باشد. ارزش افزوده را نمی توان محدو به یک شهر یا یک استان نمود بنابراین جامعه ی آماری ما کشور ایران می باشد.

ابزاراندازه گیری:

مقایسه ای است یعنی ازمقایسه بین داده هامی توان به نتایجی دست یافت.

تجزیه وتحلیل داده ها:

ازتجزیه وتحلیل داده هامی توان نتیجه گرفت:

1-برای موفقیت باید برنامه ریزی نمود.

2-برای جذب ودریافت مالیات بایدازمدیریت اثربخش استفاده نمود.

3-برای دوام موفقیت باید ارزش افزوده برمالیات به سمت ثبات سوق داد .

ادبیات تحقیق

تاریخچه‌ی مالیات بر ارزش افزوده

مالیات بر ارزش افزوده ، مالیاتی است که برای نخستین‌بار توسط فون‌زیمنس در 1951 به منظور فائق‌آمدن بر مسائل مالی آلمان طرح‌ریزی شد که به‌رغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه برای آگاهی از چه‌گونگی ساختار آن این مالیات، به طور رسمی، تا سال 1954 در هیچ کشوری به‌کار گرفته نشد.

از 954به بعد برزیل ، فرانسه ، دانمارک و آلمان در زمره کشورهایی بودند که این نوع از مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود به‌کار انداختند و کره‌ی‌جنوبی نیز نخستین کشور آسیایی بود که از 1997با کمک صندوق‌بین‌المللی‌پول توانست این مالیات را در نظام خود پیاده کند و به دنبال آن کشورهای ترکیه ،‌پاکستان ، بنگلادش و لبنان هم نسبت به اجرای این مالیات اقدام کردند .

درخصوص شیوه‌ی اجرایی مالیات بر ارزش افزوده می‌توان گفت که در سیستم مالیات برارزش افزوده، هر فروشنده در هنگام فروش کالا و خدمات ، مالیات مورد نظر را به صورت‌حساب می‌افزاید و آن را همراه با قیمت کالا و خدمات از مشتری دریافت می‌کند . نخستین فروشنده مالیات دریافتی را وصول و به دولت پرداخت می‌کند و در مراحل بعدی هر فروشنده ما‌به‌التفاوت مالیات را از مشتری می‌گیرد و به حساب سازمان امور مالیاتی واریز می‌کند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تأثیر مالیات بر ارزش افزوده و نقش آن بر در آمدهای کشور

مقاله درباره مدل حسابداری مبتنی بر ارزش جاری

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره مدل حسابداری مبتنی بر ارزش جاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

مدل حسابداری مبتنی بر ارزش جاری – واحد پول دارای قدرت خرید

ثابت:

در این روش برای تعدیل صورتهای مالی هم از ارزشهای جاری و هم از شاخص قیمتها استفاده می شود. بدین ترتیب که بهای تمام شده تاریخی به وسیله ارزش جاری پایان دوره جایگزین می شود و سود نیز به دو بخش ناشی از تورم و خالص از تورم تقسیم می شود که برای تفکیک این دو بخش از شاخص قیمتها ستفاده می شود.

نحوه عمل به این صورت است که ارزش جاری اول دوره به وسیله شاخص قیمتهای پایان دوره تعدیل می شود و تفاوت بین ارزش جاری اول دوره تعدیل و ارزش جاری پایان دوره نشان دهنده بخش سود خالص از تورم می باشد و تفاوت بین ارزش جاری اول دوره تعدیل شده و ارزش جاری دوره نشان دهنده بخش سود ناشی از تورم می باشد.

مدل حسابداری بهای تمام شده تاریخی:

در یک نظام مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی ، داراییها و بدهیها به ارزش زمان تحصیل اندازه گیری می شود و این ارزش معمولاً بهای تحصیل است. بدین ترتیب، بهای تمام شده تاریخی دارای دو خاصیت مهم است خاصیت اول مبتنی بودن آن بر معادلات است و خاصیت دوم این است که بهای تمام شده تاریخی بیانگر ارزش جاری در زمان تحصیل است و سود محاسبه شده در این روش بر اساس واحد اسمی پول می باشد و هیچ تعدیلی روی آن انجام نمی شود.

مقایسه نظام بهای تمام شده تاریخی و ارزش جاری:

مزیت اصلی مبنای بهای تمام شده تاریخی، عینی بودن و اتکا پذیری آن است که ناشی از مبنای معاملاتی آن می باشد ولی مهمترین مزیت ارزش جاری، مربوط بودن آن به تصمیمات استفاده کنندگان است.

عیب اصلی مبنای بهای تمام شده تاریخی، مربوط نبودن آن با وضعیت جاری واحد تجاری است در حالی که عیب اصلی ارزش جاری، ذهنی بودن بیشتر و اتکا پذیری کمتر آن در مقایسه با بهای تمام شده تاریخی است.

تأثیر تغییر سطح قیمتها بر ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری:

حسابداری رشته ای از علوم است که آثار مالی ناشی از تصمیم گیری های اقتصادی را منعکس می کند و آنها را در قالب ارقام و اعداد ارائه می دهد و همانطور که می دانید هدف اساسی صورتهای مالی کاربرد اقتصادی آن است، یعنی استفاده کنندگان از این صورتها باید قادر باشند با مطالعه صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای توضیحی ضمیمه آن از نظر اقتصادی تصمیم گیری کنند.

بر اساس آنچه کع از تعاریف رایج حسابداری در ذهن داریم، حسابداری گزارش (درست) از اتفاقات مالی به استفاده کنندگان ارائه می کند. هنگامی که بر واژه (درست) تأکید می کنیم باید بدانیم که منظور چه نوع گزارشی است. گزارش درست، گزارشی است که اطلاعات آن مفید باشد و دارای دو خصیصه کیفی تا حدودی متضاد، یعنی مربوط بودن و قابل اتکا بودن باشد.

همانطور که می دانید اطلاعاتی مربوط است که بودن یا نبودن آن برای تصمیم گیرنده با اهمیت باشد و همچنین اطلاعاتی قابل اتکاست که متکی به مستندات پذیرفتنی باشد ولی اطلاعات گزارش شده در صورتهای مالی تاریخی تنها در تاریخ تحصیل صحیح می باشند. چون مبالغ ثبت شده به عنوان دارایی فقط منعکس کننده ارزش واقعی آنها در تاریخ معامله است و هم زمان با تغییر در سطح عمومی قیمتها و ارزش پول، دیگر انعکاس دارایی های فوق الذکر به همان مبلغ اولیه نشان دهنده، ارزش واقعی آنها نخواهد بود و اطلاعات صحیح به حساب نخواهد آمد.

در نتیجه در شرایط تورمی ، حفظ ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری، با استفاده از اصل بهای تمام شده در ثبت و گزارشگری مالی، زیر سؤال می رود.

تغییر سطح قیمتها و اصل افشا:

اصل افشا ایجاب می کند که کلیه واقعیتهای با اهمیت مربوط به رویدادها و فعالیتهای مالی واحدهای تجاری به شکل مناسب و کامل گزارش شود. براساس این اصل صورتهای مالی اساسی باید تمامی اطلاعات با اهمیت و مربوط را ، جهت اخذ تصمیمات آگاهانه ، برای استفاده کنندگان فراهم سازد.

به طور کلی می توان گفت اگر عدم افشای برخی از اطلاعات در گزارشهای مالی موجب شود که این گونه گزارشها گمراه کننده شوند، افشای آن اطلاعات ضروری است. در نتیجه با توجه به اینکه نشان دادن دارایی ها با ریالهای دارای قدرت خرید متفاوت و جمع کردن آنها و بیش از میزان واقعی نشان دادن سود عملیاتی، موجب گمراه شدن استفاده کنندگان صورتهای مالی می شود، لازم است که گارشگری تغییر قیمتها جهت برقراری اصل افشای کامل بکار گرفته شود.

تغییر سطح قیمتها و فرض تداوم فعالیت:

فرض تداوم فعالیت حاکی از این است که واحد تجاری عملیات خود را در آینده قابل پیش بینی ادامه خواهد داد و بر اساس این فرض، واحد تجاری آنقدر به موجودیت خود ادامه می دهد تا برنامه های جاری خود را اجرا و تعهدات خود را ایفا کند.

همانطور که گفته شد در شرایط تورمی سود واقعی کمتر از سود عملیاتی اعلام شده می باشد و در چنین شرایطی قابل تقسیم قلمداد نمودن کلیه سود شرکت گمراه کننده بوده و ممکن است نتایج زیان آوری در بر داشته باشد و سرمایه شرکت را کم کرده و ادامه فعالیت شرکت را در آینده با شکل کمبود نقدینگی مواجه کند.

با به کارگیری حسابداری بهای تمام شده تاریخی ، استهلاک داراییها بر اساس قیمت خرید اولیه آنها محاسبه می شود و ذخیره استهلاک انباشته جوابگوی جایگزینی داراییهای مستهلک شده نخواهد بود. به دیگر سخن در این حالت با کم محسوب کردن هزینه استهلاک سود بیشتری را تقسیم کرده و مالیات بیشتری پرداخت نموده ایم، اما منبع این سود و مالیات اضافی چیزی به غیر از سرمایه نمی تواند باشد، در واقع سرمایه روز نخست به دلیل کاهش قدرت خرید ریال، بی آنکه متوجه شویم کاهش یافته است و این خطر احساس می شود که برقراری فرض تاوم فعالیت در آینده از بین برود.

تغییر سطح قیمت ها و فرض واحد اندازه گیری:

یکی از الزامات ارائه صورتهای مالی اساسی، بکارگیری یک مقیاس مشترک اندازه گیری در مورد اقلامی است که قرار است مشخصاً در متن صورتهای مالی مزبور انعکاس یابد. تصور ترازنامه ای که در آن موجودی نقد بر حسب ریال ، موجودی کالا بر حسب مقدار و ساختمان بر حسب متر مربع باشد، بسیار بی معنی و نامربوط است.

همانطور که می دانید در شرایط تورمی که قیمتها به طور مداوم افزایش می یابد و واحد پول در مقابل کالاها و خدمات به طور مسمر ارزش خود را از دست می دهد، خود به خود یکی از مفروضات بنیادی حسابداری به نام فرض واحد انازه گیری متزلزل می شود. داراییهای خریداری شده طی سالهای مختلف در دروان تورم در واقع هر یک با یک واحد اندازه گیری متفاوت ، اندازه گیری و به ثبت رسیده اند و ترازنامه بنگاه اقتصادی حاوی تجمع داراییهایی است که طی سالهای مختلف با ریالهایی با ارزشهای مختلف خریداری شده اند و اصولاً قابل جمع نمی باشد.

پول به عنوان واحد اندازه گیری رویدادهای مالی هنگامی می تواند شاخص کار آمدی باشد که ارزش آن تغییر نکند. اما ارزش واقعی یعنی قدرت خرید پول به دلیل تورم کاهش می یابد. در حسابداری فعلی که مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی است، تغییرات در قدرت خرید پول نادیده گرفته شده است و فرض


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مدل حسابداری مبتنی بر ارزش جاری

مقاله درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

یافته / دوره هشتم / شماره 1 / بهار 85 / مسلسل 27

دریافت مقاله: ، پذیرش مقاله:

( مقدمه: عفونت HBV با (یا بدون) سیروز کبدی در اکثر مناطق جهان ا جمله ایران مهمترین ریسک فاکتورهای HCC به شمار می روند. HCC در صورتی که زودتر تشخیص داده شود پیش آگهی بسیار کمتری دارد. از مهمترین روشهای غربالگری این تومور در جامعه استفاده از سونوگرافی و اندازه گیری سطح سرمی (AFP) به صورت دوره ای است.

در این مطالعه ارزش و دقت تشخیصی Alfa fetorprotein (AFP) در تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم در افراد ناقل سالم مورد بررسی قرار گرفت.

( مواد و روش ها: در این مطالعه 2452 فرد ناقل HBSAg بدون شواهد سیروز کبدی یا سرطان کبدی بمدت 3 سال (1380-1378) توسط سونوگرافی و اندازه گیری AFP هر 6ماه یکبار مورد بررسی قرار گرفته اند . مردان و زنان غیر حامله ای که سطح سرمی افزایش یافته داشتند با روشهای تصویر نگاری مورد بررسی زیادتر قرار گرفته اند .

( یافته ها: AFP بالاتر از ng/ml 20 در 32 بیمار دیده شد که در بررسیهای نهایی 13 مورد ( 40% ) سرطان کبدی HCC به روش بیوپسی و تصویرنگاری ثابت شد. افزایش تولید AFP تنها 35% بود که میزان قدرت پیشگویی یک تست جهت تشخیص هپاتوم ناکافی است.

( نتیجه گیری: AFP به تنهایی یک روش تشخیص مفید و کارآمد جهت تشخیص سرطان کبد در بیماران ناقل HBSAg نمی باشد و دارای ارزش پیشگوئی کننده و حساسیت و اختصاصیت قابل قبولی در این بیماران نمی باشد .

واژه های کلیدی: آلفا فیتو پروتئین، هپاتیت B، هپاتوسلولار کارسینوم

مقدمه

عفونت ویروسی هپاتیت B (HBV)1 یکی از مسائل بهداشتی مهم جامعه ما است (1). بین 1 تا 5 درصد جامعه ایران مبتلا به این ویروس بصورت نا قل سالم می باشند (2). از عوارض مهم کبدی نا شی از این ویروس می توان سیروز کبدی و سرطان کبد یا هپا تو سلولار کارسینوم (HCC) را نام برد.(3) سیروز وعفونت HBV با یابدون سیروز کبدی در اکثر مناطق جهان از جمله ایران مهمترین ریسک فاکتورهای HCC بشمار می روند(4). HCC در صورتیکه زودتر تشخیص داده شود پیش آگهی بسیار بهتری دارد (5). از مهمترین روشهای غربالگری این تومور در جامعه استفاده از سونوگرافی و اندازه گیری سطح سرمی آلفا فیتوپروتئین (AFP ) بصورت دوره ای است.(6و7 ) مقادیر با لاتر از mg/lit 10 از AFP در سرم بعنوان یک ریسک فاکتور مستقل پیشگویی کننده HCC در اکثرمطالعات پیشنهاد شده است (6، 8، 9). AFP یک گلیکوپروتئین است که توسط سلولهای سرطانی HCC تولید می شود (12-10) AFP از سال 1956 شناخته شده و جهت کشف موارد ساب کلینیکال HCC بکار رفته است.(13، 14).

در این مطالعه بررسی ارزش سطح سرمی AFP بالاتر از ng/ml 20 در بیماران کهHBS Ag مثبت بودند جهت تشخیص HCCمورد ارزیابی قرارگرفته است.

مواد و روش ها

در این مطالعه مقطعی – توصیفی آینده نگر بیماران HBS Ag که بصورت دوره ای در کلینیک سرپایی مورد آزمایشات ادواری قرارگرفته اند از ابتدای سال 1378 تا پایان سال 1380 بمدت 3 سال جهت مطالعه انتخاب شده اند.

HBS Ag به روش RIA3 چک شده است . بیماران HCV مثبت ، هموکروتوز ، ویلسون ، خانمهای حامله ، هپاتیت حاد ویروسی ، هپاتیت اتو ایمیون و یا مصرف داروهای هپاتو توکسیک و تومورهای شکمی از مطالعه حذف شده اند.

تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم:

AFP به روش RIA کنترل شد و در صورتیکه مقادیر آنها بالاتر از 20ng/ml بود بیماران از نظرHCC توسط یک روش تصویر نگار رایج مثل سونوگرافی وCT اسپیرال بررسی شدند.در صورتیکه ضایعه فضاگیر توسط روش تصویر نگاری تایید شد آنگاه نمونه بافت شناسی بصورت بیوپسی بسته ویا در صورت عمل جراحی بیوپسی باز تهیه شد.

تعداد 2452 فرد ناقل HBS Ag در این مدت مطاله شدند که بیماران به فواصل 4تا 6 ماه کنترل شد.

روش های آماری: با توجه به فرمول حجم نمونه و برآورد واریانس اختلافات در جامعه 0025/0 Sz = و وقتی برابر 51% حجم نمونه محاسبه شده است . از آزمون ANOVA تست آماری برای نتایج داده ها شده است .

یافته ها 1

سطح AFP در 32 بیمار HBS Ag با لاتر از ng/m10 بود که کمترین مقدار ng/ml24 بالاترین مقدار ng/ml400 (متوسط ng/ml6/69). بود.

HCC در13 بیمار( 40% ) به روش بیوپسی و تصویر نگاری اثبات شده که 9 نفر مرد (سن بین 75 –40 سال) و 4 نفر زن بودند. سن بین 67 –38 سال HCC در مردان 2 برابر زنان بود. سن بیماران دارای هپاتوم در کل بین 75 –38 سال بود و متوسط سن 7/60 سال بوده است. متوسط سنی بیماران مذکر با هپاتوم 62 سال و متوسط سنی بیماران مونث 2/58 سال بوده است.

سطح سرمی AFP در مردان ng/ml400 -26 بود متوسط میزان آن ng/ml 7/127 بود.

سطح سرمی AFP در زنان بین ng/ml250-18 و متوسط آن ng/ml72 بود. در کل سطح سرمی متوسط AFP در کل بیماران 4/1111 (05/0p<) بود. سطح متوسط سرمی AFP در مردان بالاتر از زنان بود.

از 32 نفر از بیماران HBS Ag که سطح سرمی AFP بالاتر از ng/ml20 داشتند، هپاتوم (HCC ) در 19 بیمار اثبات نشد (65 %)، متوسط سن بیمارانی که AFP از ng/ml20 داشتند ولی هپاتوم نداشته اند 32 سال (بین 67 تا25 سال ).

بحث

در عفونت مزمن با HBV، شیوعHCC در حدود 2 تا 3 درصد در سال است (18). سیروز کبدی ریسک فاکتور مهمی جهت ایجاد کارسینوم هپاتوسلولار است. بنابراین تشخیص زودرس و اولیه کارسینوم هپاتوسلولار ممکن است در بهبود طول عمر بیماران با سیروز موثر باشد.توسعه هپاتوسلولار کارسینوم در هپاتیت مزمن Bدر حالیکه سیروز رخ داده باشد بیشتر دیده می شود؛ ولی ممکن است در بیماران مزمن حتی در غیاب سیروز اتفاق بیفتد (19، 20).

حدود 80% هپاتوسلولار کارسینوم همراه با سیروز بوده که نمایانگر مهمترین فاکتور پیش سرطانی در این بیماری می باشد. مطالعات نشان داده که تشخیص زودرس کارسینوم هپاتوسلولار در سیروز تنها شانس معالجه این بیماری است (21). پیشنهاد می شود که غربالگری هپاتوسلولار کارسینوم با انجام مطالعات سونوگرافیک و بررسی سطح AFP در تمام بیماران با هپاتیت مزمنB با فواصل زمانی متنوع بین 4و12 ماه انجام شود(21).با توجه به اینکه هپاتوسلولار کارسینوم عمومآ یک بیماری مهلک است طول عمر طولانی مدت زمانی که رزکسیون تومور یا پیوند کبد صورت گیرد حاصل می شود.

افزایش متوسط AFP(بین 10 و ng/ml 500) و گهگاه متجاوز ازng/ml1000 ممکن است در بیماران با هپاتیت مزمن یا سیروز کبدی دیده شود. افزایش دوره ای (ng/ml10>) در متجاوز از 20% بیماران با هپاتیت مزمن و در 40% بیماران سیروتیک دیده شده است.(25-21).

بالا رفتن آلفافتو پروتئین ممکن است همراه با تبدیل سروکون ورسیون1 ازe HB آنتی ژنمی به HBe آنتی بادی مثبت همراه با نکروز برایدگینگ2 کبد باشد (26). این افزایش زمانی که درجه بالائی از فعالیت التهابی در داخل کبد وجود دارد یا در فاز انتهائی هپاتیت حاد وقتی که فعالیت کبد بهبود می یابد رخ می دهد.

هر چند این مشاهدات منتهی به این فرض شده که ترشح غیرمعمول AFP ناشی از تکثیر سلولی یا رژنراسیون کبدی است؛ اما در همه موارد این فرض صادق نیست. برای مثال بعد از رزکسیون کبد(در کبدغیر بیمار) هیچگونه افزایشی در سطح AFP دیده نشده است.سطح آلفا فتوپروتئین (بین ng/ml 10 و ng/ml1000) در یک محدوده خاص است. به غلت اینکه هر دو شرایط خوش خیم یعنی هپاتیت مزمن و سیروز و هپاتوسلولارهای کوچک ممکن است در این محدوده قرار گیرند و از آنجا که پزشکان اغلب به فکر هپاتوسلولار کارسینوم های منشا یافته از سیروز هستند، این حقیقت که AFP می تواند در بیماران با هپاتیت مزمن منحصراً بالا باشد، مشکل کلینیکی بزرگی را بهمراه داشته است.متجاوز از 40% بیماران با هپاتوسلولار کارسینوم دارای سطح AFP بالای ng/ml1000 هستند (27). گزارش شده که HCC کوچک تمایز یافته کمتر از 2 سانتی متر بندرت سطح سرمی AFP قابل تشخیص پیدا می کنند (28). به علت اینکه چنین تومور هائی عمومآ توسط غربالگری سونوگرافیک تشخیص داده می شوند تعداد تومورهای AFP منفی در حال افزایش و حساسیت تست AFP برای HCC در حال افت است (29).

تومورهای کوچک عمومآ همراه با سطح پائین تری از AFP هستند، هرچند که هیچ ارتباط مستقیم و واضحی بین سطح AFP و اندازه تومور وجود ندارد (29).

مردان با HCC تمایل به سطح سرمی AFP بالاتری از زنان نشان می دهند (30-29). همچنین نشان داده شده که افزایش بیشتری در سطح متوسط سرمی AFP در بیماران جوانتر وجود دارد (32-31). بیماران HBSAg با HCC دارای فرکانس بیشتری از سطح بالای AFP هستند؛ ولی عموما با هپاتیت مزمن فعال یا سیروز همپوش1 میشوند.بنابر این اختصاصیت (Specifity) تست AFPبرای تشخیص HCC در بیماران با هپاتیت مزمن و سیروز کاهش یافته است (32). چندین مطالعه افزایش آشکار مثبت شدن AFPرا در میان بیماران HCC با سیروز زمینه ای نسبت به آنهائی که سیروز نداشته اند نشان داده (33، 34).

حساسیت و اختصاصیت تستAFP به عنوان نشانگر تشخیصی HCC بستگی به سطح انتخاب شده آن دارد.در یک مطالعه روی 239 بیمار با هپاتیت مزمن 277 بیمار سیروزی و95 مورد HCC در مراحل کلینیکی متنوع دارای حساسیت %9/78و اختصاص %78 وقتی سطح برش بیشتر از ng/ml20 بود برای تشخیص HCC در نظر گرفته شد (35). وقتی سطح سطح برش از ng/ml 200 بیشتر باشد اختصاصی شدن تست به 6/99% ولی حساسیت به6/52% افت می کند.برای شناسائی افزایش متوسط سطح AFP در بیماران با بیماری مزمن کبدی یک برش ng/ml500-400 در کلینیک برای تشخیص Hcc بکار میرود.سطح سرمی AFP پیش از آنکه تومور توسط تکنیک های تصویری تشخیص داده شود، ممکن است افزایش یابد.بنابر این یافتن افزایش سطح آلفا پروتئین بدون شواهدی از یک تومور نمی تواند صرفآ معرف مثبت ـ کاذب بودن تست باشد. برای محاسبه اختصاصیت، سوابق باید از بیماران سیروتیکی که بیشتر از یک سال بدون شواهد هپاتوسلولارکارسینوم پیگیری شده اند مشتق شود.عمومآ سطح بیشتر از ng/ml 500 در بیمارانی که دارای بیماری مزمن کبدی هستند اندیکاسیون تحقیق بیشتر برای یافتن ضایعه را دارند .در بیماری با توده کبدی تشخیص داده شده بوسیله تکنیکهای تصویری و بیماری مزمن کبدی سطح AFP بیشتر از ng/ml500 با تشخیص هپاتوسلولار کارسینوم مطابقت دارد.

در این مطالعه 32 بیمار ناقل HBSAg میزان AFP بالاتر ازng/ml 20 داشتندکه از از این تعداد با میزان بالایAFP تنها نفر13(35%)مبتلا به HCC بودند و 65% بیماران بعد از بررسی و پیگیری فاقد شواهدی از HCC بودند.این امر نشان می دهد که افزایش تولید AFP تنها در یک سوم موارد HCC را نشان می دهد و مابقی موارد افزایش AFPبدلیل HCC نمی باشد. به عبارتی دیگر دامنه مثبت جهت نشان دادن هپاتوسلولار کارسینوم توسطAFP تنها 35% می باشد که این میزان قدرت پیشگوئی یک تست جهت تشخیص هپاتوم ناکافی می باشد.بعلاوه بیش از دو سوم موارد بالا بودن AFP بدلیل HCC نمی باشد.اگر مقادیر برش را از ng/ml 20 به ng/ml 15 کاهش دهیم شاید موارد مثبت HCC افزایش یابد؛ ولی موارد منفی کاذب زیادتر شده و باعث هزینه های اضافی بر بیمار خواهد شد.

نتیجه گیری

این مطالعه نشان داد که همه بیماران با هپاتیت مزمن B و سیروز کبدی با سطح بالای AFP دارایHCC نبوده و غربالگری هپاتوسلولار کارسینوم در بیماران ناقل HBSAg ارزش اقتصادی ندارد.پیشنهاد می شود که سوروایلانس بیماران با هپاتیت مزمن B با مطالعات سونوگرافیک انجام شود و بررسی سطح AFP در بیماران با یافته های مثبت سونوگرافیک جهت تآئید تشخیص بکار رود .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره بررسی ارزش سطح سرمی AFP (آلفا فیتوپروتئین) در بیماران ناقل HBS Ag برای تشخیص هپاتوسلولار کارسینوما

تحقیق درباره بررسی ارزش تشخیصی آنتی اکسیدان های خون در تشخیص آپاندیسیت حاد

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره بررسی ارزش تشخیصی آنتی اکسیدان های خون در تشخیص آپاندیسیت حاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی ارزش تشخیصی آنتی اکسیدان های خون در تشخیص آپاندیسیت حاد

چکیده:

زمینه و هدف:

امروزه استفاده از بیومارکرهای التهابی در تشخیص آپاندیسیت در حال افزایش است،از طرف دیگرنقش رادیکالهای آزاد اکسیژن در وضعیت های التهابی گوناگون شناخته شده است.با توجه به گستردگی بالای آپاندکتومی منفی(2/22%-3/9%)،هدف ما ازاین مطالعه بررسی سطح تام آنتی اکسیدانهای خون به عنوان بیومارکری جهت تشخیص زودرس آپاندیسیت حاد می باشد.

مواد و روشها:

در این مطالعه کارآزمایی تحلیلی آینده نگر،بر اساس معیار های ورود و خروج از مطالعه تعداد 407 بیمار که در طول یکسال با تشخیص آپاندیسیت،تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند،وارد مطالعه شدند . پس از سنجش مقدار TAC،داده ها به وسیله منحنی تحلیلی راک و آزمون های پارامتریک مقایسه میانگین آنالیز شدند.

یافته ها:

از کل بیماران: تعدا 298 بیمار دارای آپاندیسیت و 109 مورد آپاندکتومی منفی بودند. میزان TAC در گروه مردان بالغ برابر باµm/L 75/164±90/663 و در گروه زنان بالغ µm/L 37/167± 58/752 بودکه اختلاف معنی داری با یکدیگر داشتند(0001/0>p ). همچنین میانگین TAC در زیرگروه آپاندیسیت پرفوره در بین کودکان به طور معنی داری بالاتر از سایر گروه ها بود.

نتیجه گیری:

این مقاله نشان می دهد میزان TAC به عنوان فاکتور پیش گویی کننده برای موارد پرفوره در اطفال می تواند استفاده شود.ولی این فاکتور نمی تواند به عنوان بیومارکری جهت تشخیص آپاندیسیت استفاده شود.با توجه به اختلاف میزان TAC در مردان و زنان توصیه به انجام مطالعاتی می گردد که در آن میزان فاکتورهای التهابی با توجه به فازهای سیکل ماهیانه در زنان سنجیده شود.

واژگان کلیدی: آنتی اکسیدان، آپاندیسیت حاد، رادیکال آزاد اکسیژن، منحنی راک

مقدمه:

آپاندیسیت از شایعترین علل مراجعه بیماران به اورژانس جراحی می باشد و آپاندکتومی برای آپاندیسیت متداول ترین عمل جراحی اورژانس جهان است. آپاندیسیت بیماری سنین جوانی است و 40% موارد در سنین 29-10 سالگی رخ می دهد. میزان آپاندیسیت در طول زندگی مردان 12% و در زنان 25% است، تقریبا 7% مردم در طول زندگی تحت آپاندکتومی برای آپاندیسیت حاد قرار می گیرند(1). درصد اشتباه تشخیص آپاندیسیت در زنان نسبت به مردان به طور معنی داری بیشتر است(2/22%در مقابل 3/9%) و میزان آپاندکتومی منفی در زنان در سنین 49-40 سالگی بالا و برابر با 2/23% است. بیشترین میزان آپاندکتومی منفی در زنان بالای 80 سال گزارش شده است(2, 3). با توجه به عوارض ایجاد شده ناشی از عمل جراحی غیرضروری، عوارض بیهوشی و علاوه بر آن تحمیل هزینه بر سیستم درمانی، به نظر می رسد که افزایش ویژگی تشخیص از اهمیت بالایی برخوردار باشد.

امروزه در اغلب کشورها تشخیص آپاندیست فقط بر اساس علائم بالینی و تست های ساده آزمایشگاهی مورد قبول نمی باشد و روش ها و معیار های مختلفی جهت تشخیص آپاندیسیت حاد مطرح شده است که از آن جمله می توان به معیارهای آلوارادو اشاره کرد. در این روش در مواردی که میزان درجه آلوارادو پایین و متوسط باشد توصیه به انجام توموگرافی کامپیوتری با ماده حاجب شده است(4). البته با توجه به هزینه بر بودن این روش و عدم امکان انجام آن در تمامی مراکز درمانی به نظر می رسد استفاده از مارکرهای التهابی برای تشخیص آپاندیسیت حاد منطقی تر باشد.

نقش رادیکالهای آزاد اکسیژن در وضعیت های التهابی گوناگون شناخته شده است. رادیکالهای آزاد به وسیله سلولهای پلی مورفونوکلئر(PMN) تولید می شوند و باعث افزایش نفوذپذیری عروق کوچک،ادم روده ها،‌ فعالیت نوتروفیل ها و در نهایت مرگ سلولی می گردند(5). در مورد ارتباط بین آپاندیسیت حاد و استرس اکسیداتیو مطالعات تجربی و بالینی بسیار اندکی انجام شده است که این مطالعات علاوه بر کم بودن حجم نمونه، نتایج متفاوتی را در بر داشته اند(6-9). با توجه به مطالب گفته شده و اهمیت تشخیص زودرس و نیز میزان نسبتا بالای آپاندکتومی منفی، هدف ما از این مطالعه بررسی ارزش تشخیصی ظرفیت تام آنتی اکسیدانی خون برای تشخیص آپاندیسیت حاد است.

مواد و روشها:

در این مطالعه کارآزمایی تحلیلی آینده نگر، از تیرماه سال 1387 تا مرداد ماه 1388 تعداد 435 بیمار با تشخیص آپاندیسیت در بیمارستان ولی عصر(عج) دانشگاه علوم پزشکی اراک-مرکز ارجاع استان مرکزی - تحت عمل جراحی آپاندکتومی قرار گرفتند. معیار های ورود به مطالعه شامل شک به آپاندیست در بیماران بر اساس معیارهای بالینی مانند درد شکم و مهاجرت آن، تهوع و استفراغ، بی اشتهایی، تندرنس و ریباند تندرنس، دمای مرکزی بالای Cº3/37 و معیارهای آزمایشگاهی شامل لکوسیتوز( شمارش گلبول سفید بالای 10000) و درصد PMN (بالای 75%) بود. در مطالعه ای پایلوت بر روی 20 بیمار، معاینات مجریان طرح یکسان سازی شد. شمارش سلولهای خونی در آزمایشگاه رفرانس دانشگاه علوم پزشکی اراک با دستگاه خودکار شمارش سلول sysmex kx-21 انجام شد. معیار های خروج از مطالعه شامل عدم رضایت بیمار برای شرکت در طرح یا جراحی و وجود پاتولوژی های دیگر داخل شکمی مانند آدنیت مزانتر، کیست تخمدان، آدنوکارسینوم سکوم، کارسینوئید تومور آپاندیس، بود. این مطالعه توسط کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک تصویب شد و در کلیه مراحل تحقیق، مفاد بیانیه هلسینکی و بخشنامه های کمیته اخلاق پزشکی وزارت بهداشت و درمان، رعایت شد.

از تمامی بیماران پس از کسب رضایت آگاهانه، cc5 خون وریدی گرفته شد و پس از آن سرم بیماران جدا و در دمایC ৹20- نگهداری می شد. سپس میزان تام آنتی اکسیدانهای خون (TAC) با استفاده از اندازه گیری توانایی پلاسما در احیای یونهای فریک به فرو (FRAP) سنجیده می گردید بدین صورت که مقدار 5/1 میلی لیتر از معرف آماده FRAP در لوله آزمایش ریخته و به مدت 5 دقیقه در دمای Cº37 نگهداری و سپس 50 میکرولیتر از نمونه پلاسما از هر یک از استانداردهای مختلف به لوله های مربوطه اضافه و 10 دقیقه در دمای Cº37 نگهداری می شد. سپس شدت رنگ حاصل در طول موج 593 نانومتر در مقابل بلانک (H2O)lµ 50 و FRAP 5/1 سی سی خوانده شد و بر اساس غلظت های مختلف استاندارد و میزان جذب نوری (OD) خوانده شد. منحنی استاندارد به وسیله نرم افزار Microsoft Exel 2007 رسم و مقادیر غلظت نمونه های پلاسما با استفاده از منحنی توسط نرم افزار محاسبه گردید. همچنین تمام آپاندیس های خارج شده بر اساس معیارهای هیستوپاتولوژی به عنوان استاندارد طلایی، درجه بندی شدند(10).در تمام طول طرح، پاتولوژیست و تکنسین آزمایشگاه از نتایج کار یکدیگر اطلاعی نداشتند. سپس داده ها به تفکیک بزرگسال و اطفال، زن و مرد و درجه آپاندیسیت با استفاده از تست t-Student و One-way Anova با یکدیگر مقایسه شدند. با رسم منحنی راک و مشخص کردن نقطه ماکزیمم آن، بهترین نقطه برش(Cut of Point) اندازه TAC محاسبه شد. همچین حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و منفی میزان TAC با حدود اطمینان 95% (‍95Cl) به وسیله نرم افزار MedCalc 10.2.0.0 محاسبه گردید. همچنین pvalue کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

یافته ها:

با احتساب معیار های ورود و خروج از مطالعه تعداد 407 بیمار با محدوده سنی بین 73-4 سال وارد مطالعه شدند از کل بیماران 193 بیمار مرد بالغ با میانگین سنی 02/11±73/28 و 114 بیمار زن بالغ با میانگین سنی 79/12±89/30 و 59 بیمار پسر با میانگین سنی 69/3±93/11 و 41 بیمار دختر با میانگین سنی 7/3±34/12 بودند که اختلاف معنی داری با یگدیگر نداشتند (جدول 1).

بیماران بر اساس سن به دو دسته بالغین( ≥ 18 سال) و اطفال (< 18 سال) تقسیم شدند(4). در بالغین 222(3/72%) مورد آپاندکتومی مثبت با میانگین TAC µm/L 13/178±69/718 و تعداد 85(7/27%) آپاندکتومی منفی با میانگین TAC µm/L 14/154±16/722بود که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری با هم نداشتند (جدول 2).

بر اساس درجه پاتولوژی میان گروههای مختلف آنالیز واریانس یکطرفه انجام ش که اختلاف معنی داری بین گروهها وجود نداشت(05/0< p). بر اساس مدت زمان شروع درد، میزان TAC بیماران با یکدیگر مقایسه شد که اختلاف معنی داری بین گروه های مختلف وجود نداشت(05/0< p).

گروه بالغین نیز بر اساس جنسیت با یکدیگر مقایسه شدند که میانگین TAC در گروه زنان (114 نفر) µm/L 75/164±90/ 663 و در گروه مردان (193 نفر) µm/L 37/167±58/752 بود که از لحاظ آماری با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند(0001/0>p )(جدول3). علاوه بر این میانگین میزان TAC در حالت آپاندیسیت چرکی و گانگرنه در زنان به طور معنی داری پایین تر از میزان آن در مردان بود (نمودار 1). از سوی دیگر میزان TAC در زنان دچار آپاندیس پرفوره افزایش چشمگیری نسبت به گروههای قبلی داشت ولی از لحاظ آماری معنی دار نبود (نمودار 2).

همچنین حساسیت و ویژگی TACدر بالغین به وسیله رسم منحنی ROC(Receiver Operating Characteristic Curve) محاسبه شد. (جدول 3 ).

در گروه اطفال 76 مورد (76%) آپاندکتومی مثبت با میانگین TAC µm/L 39/176±81/695 و تعداد 24 مورد (24%) با میانگین TAC µm/L 61/162±79/658 بود که با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشتند.همچنین بر اساس درجه بندی پاتولوژیک بین گروه های مختلف آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون توکی انجام شد که میانگین TAC در گروه پرفوره به طور معنی داری بالاتر از سایر گروه ها بود(نمودار3). و بر همین اساس نیز نمودار راک برای بیماران در گروه اطفال رسم گردید که میزان حساسیت TAC در موارد آپاندیسیت پرفوره در اطفال در بهترین نقطه برش، برابر با 90% و اختصاصیت برابر با 67/76% بود که سطح زیر منحنی برابر با 836/0داشت (شکل 1). همچنین بر اساس مدت زمان شروع درد، گروه های مختلف با یکدیگر مقایسه شدند که اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت.

حساسیت و ویژگی TACدر اطفال نیز به وسیله رسم منحنی ROC محاسبه شد. (جدول 3).

بحث :

در این مطالعه میزان TAC در آپاندیسیت پرفوره در کودکان به طور معنی داری بالاتر از سایر گروهها بود و این مارکر از حساسیت بالایی برای تشخیص پرفوراسیون برخوردار بود. در مطالعه ای که کولتوکسوی و همکارانش در سال 2000


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی ارزش تشخیصی آنتی اکسیدان های خون در تشخیص آپاندیسیت حاد