دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
گر چه تعیین قیمت تمام شده دقیق محصولات و خدمات به نظر غیر ممکن میآید ولی هر نوع سعی و کوششی باید صورت گیرد تا بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده دراختیار تصمیم گیرندگان قرار گیرد. بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده محصول زمانی میتواند صورت گیرد که هزینهها به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده باشند. هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده میباشند . از طرف دیگر، هزینههای سربار کارخانه که یک نوع هزینه غیر مستقیم میباشند ، اصولا نمیتوان بسادگی و به طور مستقیم به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده ردیابی کرد. مشکلترین قسمت محاسبه قیمت تمام شده یک واحد ، مشخص کردن مبلغ صحیح هزینه سربار کارخانه است که باید به محصولات و خدمات تخصیص داده شود.
قیمت تمام شده درتصمیمات قیمت گذاری فروش محصولات، تعیین سود و زیان، در کنترل و کاهش هزینهها ، درتصمیمات تولید یا حذف تولید یک محصول و بسیاری موارد دیگر مؤثر میباشد . خصوصا در دنیای امروز قیمت تمام شده نقشی بسیار حساس در سرنوشت و موقعیت واحدهای تجاری دارد. لذا شناخت و استفاده از مبانی منتسب جهت تعیین قیمت تمام شده به صورتی صحیحتر لازم به نظر میرسد.
حتی درشرایط امروز که اکثر صنایع از ماشینالات اتوماتیک استفاده میکنند، اغلب کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه به محصولات مورد استفاده قرار گیرد. زمانی کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه مورد استفاده قرار گیرد که:
1- هزینه کار مستقیم یک قسمت مهمیاز کل هزینههای تولید را تشکیل دهد
2- همبستگی شدیدی بین هزینه کار مستقیم و تغییرات هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد.
سیر تحول حسابداری
همانند حسابداری، مبدا حسابداری ناشناخته است. با رشد امور بازرگانی در قرن 14 نیاز برای نوعی حسابداری برای صنایع ایجاد گردید و تلاشهایی برای نگهداری حساب هایتولیدی در این دوره شکل گرفت.
سرمایه گذاران نیازمندکنترل جریانات ورودی و خروجی مواد به هر کارگر بودند تا دستمزد پرداختی آنها را به بهره وری حاصل مرتبط سازند و سود آوری فعالیتهای مختلف را ارزیابی نمایند.
رشد سریع صنایع انگلستان به خاطر کاربرد ماشین آلات در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 که به انقلاب صنعتی معروف گردیده است سیستم های محصل و سنتی را به کارخانجات بزرگ مبدل ساخت و رشد بالای تولیدی را سبب گردید. انقلاب صنعتی منجر به پیشرفت بزرگی در سیستم های حسابداری گردید.
با ظهور محیط های تجاری و تولیدی پیچیده نیاز برای حسابداری دقیق شامل انواع جدید ثبت و یک نیاز جدی برای حسابداری صنعتی وکنترل بودجه ای پدید آمد. حسابداری نیز مجبور به پاسخ به این نیازها بود.
اگرچه مدارکی برای استفاده از حسابداری دو طرفه قبل از قرن 19 موجود است اما شواهدی برای استفاده از شیوه های قیمت تمام شده. قبل از سال 1830 یافت نمیگردد. در همین زمان چارلز باییچ گزارشی را که مبتنی بر نیاز جدی به حسابداری صنعتی بیشتر مرهون تلاشهای مهندسان بود که مفاهیمیمثل مراکز تولید، ظرفیت های بلا استفاده تجزیه وتحلیل قیمت تمام شده به اجزای ثابت و متغیر ایجاد و کاربرد استانداردها و بودجه های انعطاف پذیر را ایجاد نمود.
ساختار حسابداری صنعتی کنونی کارخانه ها قبل از جنگ جهانی اول ایجاد گردید. از سال های 1930 حجم بالای هزینه های توزیع حسابداری صنعتی را وادار نمود. تا تکنیک های هزینه یابی تولیدی را به فعالیت های توزیعی تعمیم دهد.
بنابر این تخصیص هزینه ها بر مبنای مقدار انبار شده، حجم سفارش و شیوه های حمل صورت گرفت.
همانطور که انتظار میرود کنترل قیمت تمام شده در طی جنگ جهانی دوم کاهش یافت. اصولا اقتصاد جنگی یک اقتصاد کنترل شده ای نیست و تولید بر مبنای نیازها صورت میگیرد. اگر چه بعد از جنگ رقابت شدید ضروری کنترل دقیق تمام شده را ضروری نمود. در این دوران ما شاهد توسعه حسابداری مراکز هزینه بودیم و ایجاد حسابداری مدیریت که بر اهداف سازمانی و اندازه گیری عملکردها مبتنی بود صورت گرفت.
بعد از جنگ جهانی دوم محیط های تجاری مرتبا در حال تغییر بوده اند. تا این اواخر بعضی از ابزار اساسی محیط تجاری مثل کامپیوتر های شخصی و فاکس وجود نداشت. شرکت ها برای مقابله با بی ثباتی ها به نگهداری موجودی کالا میپرداختند. کره جنوبی هنوز به عنوان یک کشور جان سوم با نیروی کار ارزان به شمار میرفت و حضور موسسات آزاد در بلوک کمونیستی یک تصور به شمار میرفت.
اکنون به یکباره این تغییرات مختلف رخ داده است و باعث ارزیابی مجدد انتظارات از موسسات گردیده است. موج جاری تغییرات مدیریتی و تکنولوژیکی که با رقابتهای جهانی نیز ممزوج گردیده است به موسسات دنیا هشدار میدهد که به ایجاد بازارها و سازمان های تجاری جدید اقدام نمایند. سازمان های جدید تجاری با یک وظیفه سخت و دشوار پیشرفت وگسترش همزمان در کیفیت و ارائه خدمات به مشتریان و همچنین کاهش قیمت تمام شده ها مواجه اند. این موسسات برای این که در صحنه رقابت باقی بمانند میبایست به هموار سازی عملیات، حذف هزینه های زائد اقدام نمایندو متعهد به ارائه کیفیت خوب و به کارگیری تکنیک های پیشرفته مثل سیستم به موقع jit کامپیوتر ها و سیستم های تولیدی انعطاف پذیر باشند. تولید یک اسلحه رقابتی است ک اساس رقابت را از طریق توانایی های جدید تولیدی انجام میدهد. رقابت جهانی موسسات را مجبور نموده است که خود را با تکنولوژی های جدید تولید هماهنگ نمایند و یا ریسک ضرر سهم بازار را قبول کنند. در میان این تغییرات سریع و ژرف اصولی که ما با آن به مدیریت موسسات عادت کرده بودیم و ابزاری که بوسیله آن پیشرفت را اندازه گیری میکردیم از رده خارج شده است.
مدیرانی که به دنبال موفقیت در این محیط باشند سیستم حسابداری مدیریت خود را برای ارائه گزارشات جدید مورد بازنگری قرار میدهند. تکنیک های پیرشفته بودجه بندی سرمایه ای اطلاعات دقیق قیمت تمام شده و گزارشات مرتبط با ارزیابی عملکرد برای این منظور لازم هستند.
تحول و پیشرفت حسابداری صنعتی در طول قرن بیستم در جهت تحقق اهداف فوق بوده است.
بدین ترتیب که روش های تسهیم هزینه از روش های اولیه مثل تسهیم بر اساس قضاوت شخصی مدیران و یا حسابداران شروع شده و سپس به روشهای مستقیم و یک طرفه و نهایتا به روشهای تسهیم دو مرحله ای منتهی گردید. در روش تسهیم 2 مرحله ای ابتدا هزینه ها به واحدها و مراکز تولیدی تخصیص یافته و در مرحله دوم هزینه های واحدهای تولیدی به محصولات تخصیص مییابد. برای تخصیص هزینه های تولیدی به واحدها و مراکز تولیدی در مرحله اول سه شیوه تخصیص مستقیم، ترتیبی و دو طرفه وجود دارد.
با توجه به تحولات فوق در سیستم های هزینه یابی، کوپر و کاپلان نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت را در ارائه اطلاعات دقیق هزینه منعکس نمودند. این افراد ادعا نمودند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت پاسخگوی نیازهای مدیران نبود، و استفاده از آن اطلاعات سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح مدیران میگردد و به دنبال آن این افراد سیستم جدیدی تحت عنوان سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را معرفی نمودند.
تا نیمه دوم دهه 1980 ABC به عنوان فصلی از کتب حسابداری مدیریت و یا حسابداری صنعتی مطرح میگردید ولی امروز از آنچنان اهمیتی برخوردار است که کتب متعددی در این زمینه تحت عنوان ABC مطرح گردیده است.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینه های تولیدی به موجودی ها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلند مدت، سیستم ها باید اهداف کنترلی و برنامه ریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیکه ساختار هزینه ها و تولیدات بسیاری از شرکت ها در سال های آخر تغییر یافته است به طوریکه دستمزد که بخش اعظم هزینه های تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندکی از هزینه تولید را تشکیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینه های تولیدی را در برگرفته است. در بسیاری از موارد هزینه های سربار با تعداد فعالیت های مربوط به یک محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یک شرکت تولیدی را در نظر بگیرید که 2 محصول مشابه تولید میکند. محصول اول از ده قطعه تشکیل شده است در حالی که محصول دوم از یکصد قطعه تشکیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابر این مشخص است که تحویل و دریافت یکصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد. در صورتی که همین هزینه در روش سنتی بر اساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور کلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابر این ضرورت بکار گیری روش هزینه یابی جدیدی که بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شرکت نشان دهد احساس میشود. این نگرش نسبت به وقوع هزینه ها را مدیریت بر مبنای فعالیت (Activity based manajment) میگویند که به معنی استفاده از سیستم حسابداری بر مبنای فعالیت میباشد. در این سیستم بر فعالیت ها به عنوان موضوع اساسی هزینه ها ( مولد اساسی هزینه ها) تاکید شده است.
بر اساس این سیستم هزینه مقادیر تولید بر اساس جمع هزینه های فعالیت های صرف شده برای آن بدست میآید. ویژگی این سیستم این است که هزینه ها با توجه به مناسبت های مهمیکه در طی زمان رخ میدهد اندازه گیری و ردیابی میشود و فعالیت به معنی روش یا فرآیندی که موجب انجام کار میشود تعریف میگردد.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت ها مبتنی بر این مفهوم است که منابع به مصرف فعالیت ها میرسند و فعالیت ها صرف تولید محصولات میگردند.
بر خلاف روش سنتی حسابداری که از یک نرخ کلی جذب سربار استفاده میشود و یا گاها نرخ های جداگانه برای هر دایره استفاده میشود در این سیستم ABC برای هر فعالیت یک مبنای جداگانه به عنوان مولد اساسی هزینه ها تعیین و بر اساس آن یک نرخ جداگانه نیز محاسبه میگردد. هر فعالیت تنها یک مولد هزینه دارد.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه :
1- درجه همبستگی بین هزینه ها و آن رویداد یا منبا
2- فزونی منافع بر مخارج به کارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا
3- اثرات رفتاری که در تصمیم گیری و یا تعیین قیمت ها و ... دارد مناسبت استفاده از ABC به قضاوت های مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمرکز بر استفاده کنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیت های سیستم تمرکز مینماید شرکت هایی که دارای خصوصیات ذیل هستند به کارگیری ABC برایشان بیشتر مفید است:
a. هزینه های سربار بالایی دارند
b. تنوع فعالیت دارند
c. تنوع محصولات دارند
d. تغییرات مستمر در فعالیت ها دارند بدون اینکه سیستم حسابداری تغییر یافته باشد.
e. تکنولوژی پیشرفته دارند.
همچنین با توجه به موضوعات مشروح قبل، بدیهی است که هرگاه شرکت از سیستم هزینه یابی سفارش کار استفاده نماید به علت تنوع محصولات و سفارشات نسبت به سیستم هزینه یابی مرحله ای استفاده از سیستم ABC بسیار کارآمدتر خواهد بود و همچنین در شرکت هایی که تنوع محصول ندارند، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC زمانی نقش خود را به عنوان یک ابزار کارا ایفا مینماید که مدیریت تصمیم بگیرد خط تولید خود را عوض نماید و یا بخواهد محصول فعلی خود را بهبود کیفی و تکامیل ببخشد. در این صورت ABC با مقایسه بین کشش بازار و قیمت های فروش محصول تکامل یافته و هزینه های آن مدیریت را در تصمیم گیری یاید نماید.
به طور خلاصه، مزایای ABC را میتوان به صورت زیر ذکر نمود:
1- کمک در قیمت گذاری بهتر محصولات برای فروش
2- کاهش هزینه فعالیت هایی که هزینه بالایی دارند.
3- احتمال حذف محصولاتی که بهای تمام شده آنها بالاست
دلایلی که مدیران بدنبال بکارگیری سیستم ABC هستند
1- مدیریت ممکن است بخواهد که فعالیت هر دایره با فعالیت های سایر دوایر مقایسه یا تلفیق گردد. برای مثال مجموع هزینه های کنترل کیفیت شامل هزینه های بازرسی و نظارت در بخش خرید، تولید و نیز هزینه های خدمات به مشتریان در بخش بازاریابی باشد. تنها اگر هزینه ها بر مبنای فعالیت ها نگهداری شوند میتوان مجموع هزینه های شرکت را درباره کنترل کیفیت بدست آورد.
2- به منظور مدیریت بهتر فعالیت ها و اتخاذ تصمیمات اقتصادی بهینه تر، مدیرات اجرایی میخواهند رابطه علت ( فعالیت ها) و معلولی ( هزینه ها) را به صورت تفصیلی تر و دقیق تر مشخص نمایند.
3- بهبود در مدیریت هزینه ( cost management ) که با عنوان عملکرد مدیران اجرایی و سایر افراد در به کارگیری هزینه ها در فعالیت های برنامه ریزی و کنترل به صورت کوتاه مدت و بلند مدت، تعریف میشود. چون تاکید اولیه مدیران درباره مدیریت هزینه روی فعالیت های بنیادی میباشد نه روی محصولات لذا اگر فعالیت ها به خوبی اداره شوند، هزینه ها پایین میآیند و محصولات نهایی در بازار بیشتر قابل رقابت خواهند بود.
4- ضعف سیستم های حسابداری صنعتی موجود در نشان دادن روابط بینابینی فعالیت های عملیاتی مختلف. برای مثال طراحی محصولات و فعالیت تولید را در نظر بگیرید. محصولی که با 40 قسمت طراحی شده ممکن است موجب هزینه بیشتری نسبت به یک محصولی مشابه که به صورت 15 قسمتی طراحی گردیده شود.
تفاوت های مهم سیستم سنتی و ABC
سیستم سنتی سیستم ABC
1- تعداد مراکز هزینه های غیر مستقیم معمولا کم است 1- تعداد مراکز هزینه های غیر مستقیم معمولا زیاد است.
2- مبانی جذب ممکن است که مولد هزینه هم باشد ( حجم تولید) 2- مبانی جذب به احتمال قوی مولد هزینه است ( فعالیت ها)
3- مبانی جذب هزینه های غیر مستقیم اغلب مالی هستند مثل: هزینه های دستمزد یا هزینه مواد مستقیم 3- مبانی جذب اغلب متغیرهای غیر مالی هستند مثل تعداد اجزای یک محصول یا ساعات بازرسی و تست آن محصول
4- گذشته گراست مدیریت چگونه عمل کرده است؟ 4- آینده نگر است: چه هدفهایی باید دنبال شود؟
کاربرد های سیستم ABC
الف- حسابداری سنجش مسئولیت:
بر خلاف روش سنتی که به سنجش عملکرد هزینه ، درآمد و سود یک واحد تمرکز دارد در ABC توجه تنها به هزینه ای که توسط یک فعالیت به وقوع میپیوندد نیست بلکه به خود فعالیت نیز توجه میشود که آیا انجام فعالیت مزبور ضروری بوده و ارزش افزوده ای برای محصول داشته است یا خیر و ...
ب- برآورد جریانات وجوه و نقش ABC:
ABC پیش بینی و برآورد جریانات نقدی را با جداسازی هزینه هایی که با یک مولد هزینه ارتباط دارند و در سطوح مختلف در یک پروژه رخ خواهند داد با صحت بیشتری تعیین مینمایدچرا که هزینه هایی که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود در ABC اغلب متغیر دیده میشود که این تحلیل گر را در پذیرش یا رد یک سرمایه گذاری میتواند کمک کند.
ج- بودجه انعطاف پذیر بر مبنای هزینه یابی فعالیت ( ABC)
در روش سنتی بودجه بر مبنای یک مولد هزینه بود ولی در ABC ما مولدهای مختلف هزینه داریم که میتواند در پیش بینی بهتر هزینه های سربار تولید ما را کمک نماید.
د – تجزیه و تحلیل هزینه های تفضیلی بر مبنای ABC:
همانطور که گفته شده در ABC هزینه هایی که در روش سنتی ثابت در نظر گرفته میشود با توجه به مبناهای تعیین شده متغیر در نظر گرفته میشود که این ما را در تصمیمات مربوط به خرید یا ساخت، اجاره یا خیرد و یاری مینماید.
هـ - تجزیه و تحلیل هزینه درآمد سود بر مبنای ABC
در تجزیه و تحلیل سنتی تعداد واحدهای فروخته شده به عنوان تنها منبع مولد درآمد و هزینه در نظر گرفته میشود که یک مولد هزینه مبتنی بر حجم میباشد اما در ABC مولدهای گوناگونی داریم که بر تجزیه و تحلیل های ما اثر میگذارد.
و – نهایتا اصول ABC نه تنها در تخصیص هزینه های سربار تولید، بلکه در برنامه ریزی، کنترل، ردیابی و تخصیص سایر هزینه های شرکت که قبل از تولید ( تحقیق و توسعه، تامین مواد اولیه، طراحی محصول) حین تولید و پس از تولید ( قیمت گذاری محصول، توزیع و بازاریابی) مدیریت را کمک مینماید . برای مثال تمام هزینه های محصول را میتوان از طریق محاسبه هزینه های فعالیت های مختلف در تحقیق و توسعه طراحی محصول تامین مواد اولیه،تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات پس از فروش محاسبه نمود.
مراحل اقدام هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
الف- شناسایی فعالیت هایی که منابع را مصرف میکنند و تخصیص هزینه ها به آن فعالیت ها
ب – محاسبه نرخ هزینه برای هر واحد مولد هزینه : مولد هزینه عامل پدید آورنده هزینه یک فعالیت است.
ج- تخصیص هزینه ها به محصولات از طریق ضرب نرخ مواد هزینه در حجم مولد هزینه ای که برای یک محصول صرف شده است.
البته ممکن است که به منظور تخصیص هزینه فعالیت ها به محصولات بر اساس تجره و محاسبه دقیق، درصدی را برای هر عامل هزینه که توسط هر محصول مصرف میشود بدست آورد و براساس آن تخصیص صورت گیرد.
شرکتی دو نوع تلویزیون تولید میکند که یکی سیاه و سفید و دیگری رنگی میباشد. تعداد تولید و فروش مدل سیاه و سفید 15000 دستگاه و مدل رنگی 3000 دستگاه میباشد. به دلیل تقاضای نامعین برای تلویزیون رنگی در هر نوبت تولید 3750 واحد مدل سیاه و سفید و 300 واحد مدل رنگی تولید میشود. چون زمان آماده سازی خط تولید برای هر نوبت تولید 5 ساعت است برای تولید مدل سیاه و سفید حدود 20 ساعت و برای مدل رنگی حدود 50 ساعت وقت لازم است مدل سیاه و سفید ساده تر و قطعات کمتری دارد. مواد مستقیم مورد نیاز برای مدل سیاه و سفید در طی چند نوبت در طول سال دریافت میشوند ولی چون تولید مدل رنگی نظم خاصی ندارد و محموله های کوچک مواد مورد نیاز با توجه به نیاز شرکت دریافت میشوند. حال با دو روش سنتی و ABC بهای تمام شده را بدست میآوریم.
مدیر مالی اطلاعات سربار را برای ABC به صورت زیر بدست آورده است: 80% هزینه های مهندسی، 60% هزینه های دریافت و معاینه ماشین و نیز 65% هزینه کنترل کیفیت متعلق به مدل رنگی میباشد. سایر هزینه های تولید بر اساس ساعات کار ماشین به مدل ها تخصیص مییابد هزینه راه اندازی نیز 70% متعلق به رنگی است.
جدول شماره 1
اطلاعات مربوط به تولید
شرح مدل سیاه وسفید مدل رنگی
مقدار تولید و فروش 15000 3000
تعداد دفعات تولید 4 10
ساعات کار ماشین برای تولید هر واحد 1 2
کل ساعات کار ماشین 15000 6000
تعد دفعات سفارش تولید 4 10
تولید واحد هر سفارش تولید 3750 300
جدول شماره 2
بهای تمامی شده تولید به روش سنتی
بهای تمام شده تولید:
سربار بودجه شده هزار ریال
مهندسی 700000 عامل هزینه مدل سیاه و سفید مدل رنگی
هزینه های تحویل و بازدید مواد 750000 مواد مستقیم 65 40
هزینه های کنترل کیفیت 450000 سربار تولید 100 200
هزینه های راه اندازی 700000 مدل سیاه و سفید 1 ساعت
سربار غیر مستقیم 500000 مدل رنگی 2 ساعت
جمع 3100000 جمع 165 245
هزینه هر ساعت ماشین کار
هزار ریال 100=21000÷2100000
جدول شماره 3
تخصیص فعالیت ها به محصولات
عنوان فعالیت سیاه وسفید رنگی
مهندسی 20% 80%
تحویل و بازدید 40% 60%
کنترل کیفیت 35% 65%
راه اندازی 30% 70%
جدول شماره 4
بهای تمام شده تولید به روش ABC
شرح عامل هزینه سیاه و سفید رنگی
مواد مستقیم 60 40
هزینه های مهندسی 3/6 6/186
هزینه های تحویل ومعاینه 7/6 50
هزینه کنترل کیفیت 5/10 5/97
هزینه های راه اندازی 1 7/46
هزینه های غیر مستقیم 8/23 6/47
بهای تمام شده هر واحد با روش ABC 3/119 5/168
مثال تشریحی
شرکت دلتا دو نوع چاپگر معمولی و دولوکس تولید میکند و بر اساس سیستم هزینه یابی سنتی از ساعات کار مستقیم جهت تخصیص هزینه های سربار کارخانه استفاده میکند. مدیریت شرکت دلتا استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را مورد بررسی قرار داده است. اطلاعات برآورد شده مربوط به سال 1381 به شرح زیر است:
چاپگر دولوکس چاپگر معمولی
مقدار تولید 5.00 واحد 15.000 واحد
قیمت فروش هر واحد محصول 400 ریال 200 ریال
هزینه های مواد مستقیم و کار
مستقیم هر واحد محصول 200 ریال 80 ریال
ساعات کار مستقیم 25.000 ساعت 75.000 ساعت
قسمت حسابداری مدیریت شرکت دلتا فعالیت ها، بودجه مخازن هزینه و محرک هزینه ها را به شرح زیر شناسایی کرده است:
فعالیت بودجه سربار مخزن هزینه محرک هزینه فعالیت
ریال
مهندسی مقدار تولید ساعات کار مهندسی
آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 300.000 دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات
ماشین کاری 1.500.0000 ساعات کار ماشین
مونتاژ 130.000 تعداد قطعات
جمع 2.055.000
محرک های هزینه برآورد شده برای سال 1381 به شرح زیر میباشد:
محرک هزینه چاپگر دولوکس چاپگر معمولی پروژه جمع
ساعات کار مهندسی 5.000 7.500 12.500
دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 200 100 300
ساعات کار ماشین 50.000 100.000 150.000
تعداد قطعات 100.000 225.000 325.000
مطلوبست:
1- محاسبه قیمت تمام یک واحد از لحاظ سربار کارخانه برای هر کدام از چاپگرها در سیستم هزینه یابی سنتی.
2- محاسبه نرخ سربا هر فعالیت
3- محاسبه قیمت تمام شده یک واد از لحاظ سربار کارخانه برای هر کدام از چاپگرها در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت.
4- مقایسه نتایج به دست آمده در بندهای 1 و 3 فوق .
پاسخ:
در سیستم هزینه یابی سنتی سربار کارخانه بر مبنای ساعات کار مستقیم، بعنوان محرک هزینه، تخصیص مییابد. محاسبات به شرح زیر میباشد:
100.000=75.000+25.000= جمع ساعات کار مستقیم
ریال 55/20=100.000÷2.055.000= نرخ جذب سربار کارخانه برای هر ساعت کار مستقیم
ریال 513.750=55/20×25.000= سربار تخصیص یافته به چاپگر دولوکس
ریال 1.541.250=55/20×75.000 سربار تخصیص یافته به چاپگر معمولی
ریال 75/102=5.000÷513.750= سربار کارخانه برای هر چاپگر دولوکس
ریال 75/102=15.000÷1.541.250= سربار کارخانه برای هر چاپگر معمولی
در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، نرخ هزینه های سربار هر فعالیت به شرح زیر محاسبه میگردد:
محرک هزینه
(1) بودجه سربار مخازن هزینه
(2) محرک هزینه برآورد شده
(3) نرخ سربار فعالیت (3)÷(2)=(4)
ریال
ساعات کار مهندسی 125.000 12.500 10
دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 300.000 300 1.000
ساعات کار ماشین 1.500.000 150.000 10
تعداد قطعات 130.000 325.000 4/0
هزینه سربار کارخانه به شرح زیر چاپگر معمولی تخصیص داده میشود.
چاپگر دولوکس
محرک هزینه
(1) نرخ سربار فعالیت
(2) محرک هزینه برآورده شده
(3) سربار تخصیص یافته (3)×(2)=(4) سربار کارخانه برای هر واحد محصول
مقدار تولید÷(4)=(5)
ریال ریال ریال
ساعات کار مهندسی 10 5.000 50.000 10
دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 1.000 200 200.000 40
تعداد قطعات 4/0 100.000 40.000 8
جمع 790.000 158
چاپگر معمولی
محرک هزینه
(1) نرخ سربار فعالیت
(2) محرک هزینه برآورده شده
(3) سربار تخصیص یافته (3)×(2)=(4) سربار کارخانه برای هر واحد محصول
مقدار تولید÷(4)=(5)
ریال ریال ریال
ساعات کار مهندسی 10 7.500 75.000 5
دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 1.000 100 100.000 67/6
ساعات کار ماشین 10 100.000 1.000.000 67/66
تعداد قطعات 4/0 225.000 90.000 6
جمع 1.265.000 34/84
شکل (2-11) تجزیه و تحلیل سود آوری را در قالب سیستم هزینه یابی سنتی و شکل _3-11) نیز این نوع تجزیه و تحلیل را در قالب سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت نشان میدهد.
شکل (4-11) مقایسه هزینه یابی سنتی و هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) را نشان میدهد. محدودیت اصلی سیستم هزینه یابی سنتی در این مورد این است که در هزینه یابی سنتی، محصولات با حجم تولید کم، قیمت تمام شده آنها کمتر و در مورد محصولات با حجم تولید بالا، قیمت تمام شده آنها بیشتر تعیین میگردد. در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تخصیص هزینه های سربار کارخانه به طور دقیق صورت میگیرد. در شکل (4-11) نشان داده شده است که در هزینه یابی سنتی قیمت تمام شده چاپگر دولوکس که یک نوع محصول با حجم تولید میباشد، کمتر و چاپگر معمولی که یک نوع محصول با حجم تولید بالا میباشد، بیشتر تعیین گردیده است.
برای روشن تر شدن مطلب فوق، محرک های هزینه ای که برای تولید 1.000 واحد از هر کدام از چاپگر ها مورد نیاز است به شرح صفه بعد محاسبه میکنیم:
چاپگر دولوکس چاپگر معمولی
ساعات کار مهندسی 1.000 500
دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 40 66/6
ساعات کار ماشین 10.000 6.666
تعداد قطعات 20.000 15.000
ساعات کار مستقیم 5.000 5.000
ساعات کار مستقیم برای تولید 1.000 واحد از هر کدام از محصولات یکسان است(5.000 ساعت) ولی برای تولید 1.000 واحد چاپگر دولوکس، بر خلاف تولید1.000 واحد چاپگر معمولی، احتیاج به ساعات کار مهندسی، دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات، ساعات کار ماشین و تعداد قطعات بیشتری میباشد.
بنابراین، قیمت تمام شده چاپگر دولوکس از لحاظ سربار کارخانه باید بیشتر از قیمت تمام شده چاپگر معمولی باشد که این دقت محاسباتی در هزینه یابی بر مبنای فعالیت وجود دارد. در نتیجه، هزینه یابی فروش میتواند باعث تحریف قیمت تمام شده محصولات، تصمیمات نادرست در مورد تعیین قیمت فروش محصولات و تخصیص غیر موثر منابع گردد.
در مثال ارائه شده در صفحات قبل برای حفظ سادگی مطلب، فقط هزینه های تولیدی در نظر گرفته شده بود. برای تجزیه و تحلیل کام، ضروری است که هزینه های غیر تولیدی نیز مانند هزینه های اداری و توزیع و فروش در نظر گرفته شود تا بتوان سود دهی نهائی محصول را تعیین نمود.
بودجه قابل انعطاف در هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
در سیستم دقیق تر هزینه یابی که هزینه یابی بر مبناب فعالیت (ABC) نامیده میشود، هر مرکز فعالیت دارای محرک هزینه جداگانه ای میباشد. هزینه های سربار کارخانه هر مرکز فعالیت را باید نسبت به محرک هزینه ای که در آن مرکز فعالیت مورد استفاده قرار میگیرد به ثابت و متغیر طبقه بندی کرد. در هزینه یابی بر مبنای فعالیت فرمول بودجه قابل انعطاف همانند سنتی میباشد. فرمول بودجه قابل انعطاف برای هر مرکز فعالیت به قرار زیر است.
سطح فعالیت برآورد
× نرخ سربار متغییر
÷ بودجه سربار
= بودجه قابل انعطاف
شده محرک هزینه برآورد شده ثابت کارخانه سربار کارخانه
شکل (5-11) نحوه تهیه بودجه قابل انعطاف سربار کارخانه را در یک شرکت تولیدی نشان میدهد.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت و تجزیه و تحلیل انحرافات سربار کارخانه
در سیستم هزینه هایی بر مبنای نیز تجزیه و تحلیل انحرافات سربار کارخانه صورت میگیرد. بعنوان مثال، برای تجزیه و تحلیل انحرافات سربار کارخانه، فعالبت آماده سازی و تنظیم ماشین آلات که یک نوع فعالیت در سطح گروه محصول است، مورد استفاده قرار میگیرد. هزینه سربار کارخانه آماده سازی و تنظیم ماشین آلات شامل هزینه های ثابت و هزینه های متغیر نسبت به دفعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات میباشد. هزینه های متغیر آماده سازی و تنظیم ماشین آلات شامل حقوق ساعتی پرداختی به کارگران، حقوق غیر مستقیم، هزینه مواد غیر مستقیم و هزینه برق مصرفی برای آماده سازی و تنظیم ماشین آلات میباشد. هزینه ثابت و تنظیم ماشین آلات شامل حقوق مهندسین، سرپرستان و استهلاک تجهیزات مورد استفاده جهت آماده سازی و تنظیم ماشین آلات میباشد.
هزینه ظرفیت استفاده نشده و هزینه یابی بر مبنای فعالیت.
اغلب، در هزینه یابی سنتی جهت تعیین نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه از ظرفیت واقعی مورد انتظار استفاده میشود. در این روش، هزینه ظرفیت استفاده نشده به قیمت تمام شده محصولات تولید شده اضافه میگردد. در سالهای اخیر استفاده از ظرفیت عملی جهت تعیین نرخ از پیش تعیین شده سربار کارخانه، میتوان هزینه ظرفیت استفاده شده و هزینه ظرفت استفاد نشده را به طور جداگانه مشخص نمود.
بسیاری از طرفداران هزینه یابی بر مبنای فعالیت معتقدند که د راین سیستم هزینه یابی جهت تعیین نرخ از پیش تعیین شده سربار هر فعالیت باید از ظرفیت عملی استفاده گردد و هزینه ظرفیت نشده نباید به قیمت تمام محصولات تولید شده اضافه گردد. بلکه، این نوع هزینه باید به عنوان هزینه دوره شناسایی گردد.
مثال: اطلاعات زیر مربوط به شرکت درخشان در سال 1382 در مرکز فعالیت آماده سازی و تنظیم ماشین آلات میباشد که یک فعالیت در سطح گروه محصول میباشد.
بودجه ثابت
مقدار تولید 180.000 واحد
اندازه هر گروه محصول 150 واحد
تعداد گروه محصول بر اساس ظرفیت عملی 1.200 واحد
تعداد گروه محصول بر اساس ظرفیت واقعی مورد انتظار 1.000 واحد
ساعات استاندارد آماده سازی و تنظیم ماشین آلات برای هر گروه محصول 6
ساعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات بر اساس ظرفیت عملی 7.200
ساعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات بر اساس ظرفیت واقعی مورد انتظار 6.000
نرخ سربار متغیر برای هر ساعت 20 ریال
آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 20 ریال
سربار ثابت آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 216.000 ریال
اطلاعات واقعی:
مقدار واقعی تولید 142.500 واحد
اندازه هر گروه محصول 140 واحد
ساعات واقعی آماده سازی و تنظیم ماشین آلات برای هر گروه محصول 25/6
تعداد واقعی گروه محصول 1018
ساعات واقعی آماده سازی وتنظیم ماشین آلات 5/6362
سربار متغیر واقعی کارخانه 141.750 ریال
سربار ثابت واقعی کارخانه 220.000 ریال
مطلوبست محاسبه:
1- انحرافات سربار متغیر کارخانه
2- انحرافات سربار ثابت کارخانه
پاسخ
ابتدا باید تعادا گروه محصولی که طبق استاندارد برای تولید واقعی استفاده میشود، محاسبه گردد و سپس جمع ساعات استاندارد آماده سازی و تنظیم ماشین آلات تعیین گردد.
تعداد استاندارد گروه محصول تولید واقعی 950=150÷142.5000
ساعات استاندارد آماده سازی و تنظیم ماشین آلات 5.7000=6×950
انحرافات سربار متغیر
سربار ساعات واقعی سربار متغیر
×
جذب شده نرخ استاندارد سربار متغیر واقعی
114.000=20×5700 127.250=20×5/6.362 141.750
انحراف کارائی 14.500ریال نامساعد
13.250 ریال نامساعد 14.500ریال نامساعد
انحراف کارآئی سربار متغیر را میتوان با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد.
نرخ استاندارد سربار
× ساعات استاندارد
- ساعات واقعی
=
انحراف کارائی
سربار متغییر کارخانه
متغیر آماده سازی آماده سازی و آماده سازی و
و تنظیم ماشین آلات تنظیم ماشین آلات تنظیم ماشین آلات
نامساعد ریال 13.250=20×(5.700-5/6.362)= انحراف کارائی سربار متغیر کارخانه
انحراف کارائی سربار متغیر آماده سازی ماشین آلات نامساعد است. زیرا، ساعات واقعی آماده سازی و تنظیم ماشین آلات بیشتر از ساعات استاندارد و آماده سازی و تنظیم ماشین آلات میباشد. علت نامساعد بودن انحرف کارائی این است که 1- اندازه واقعی هر گروه محصول (140 واحد) کوچکتر از اندازه استاندارد هر گروه محصول (150 واحد) میباشد که باعث شده 142.500 واحد به جای اینکه در 950 گروه محصول تولید گردد در 1018 (140÷142.500) گروه محصول تولید گردیده است و 2- ساعات واقعی آماده سازی و تنظیم ماشین آلات (25/6 ساعت) برای هر گروه محصول بزرگتر از ساعات استاندارد آماده سازی و تنظیم ماشین آلات (6 ساعت) برای هر گروه محصول میباشد.
بودجه سر بار ثابت
= نرخ استاندارد سربار ثابت برای
هر ساعت آماده سازی و تنظیم ماشین آلات
ساعات آماده سازی و تنظیم ماشین آلات بر اساس ظرفیت عملی
ریال 30
=
= نرخ استاندارد سربار ثابت برای
هرساعت آماده سازی
و تنظیم ماشین آلات
انحرافات سربار ثابت کارخانه
سربار ثابت قابل جذب بودجه سربار ثابت
سربار ثابت در ظرفیت واقعی کارخانه بر اساس سربار ثابت
جذب شده مورد انتظار ظرفیت عملی واقعی کارخانه
=30×5.700 =30×6.000 =30×7.200
171.000 180.000 216.000 220.000
انحراف ظرفیت
پیش بینی شده انحراف ظرفیت استفاده نشده
(انحراف ظرفیت اضافی
انحراف هزینه
9.000 ریال نامساعد 36.000 ریال نامساعد 4.000 ریال نامساعد
در صورتی که ساعات واقعی آماده سازی و تنظیم ماشین آلات برای هر گروه محصول با ساعات استاندارد آماده سازی و تنظیم ماشین آلات یکسان باشد، (در این مثال 6 ساعت)، میتوان تعداد گروه محصول را نیز به عنوان مرک هزینه استفاده کرد.
در کلیه مراکز فعالیت، نحوه محاسبه انحرافات به صورت فوق خواهد بود. با توجه به تعداد مراکز فعالیت متعددی که در یک واحد تولیدی متوسط میتواند وجود داشته باشد، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز و محاسبه انحرافات سربار کارخانه در سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت میتواند کار بسیار سنگین باشدو نتیجه تحقیقات انجام یافته در ایالت متحده آمریکا نشانگر این موضوع است که تجیزه و تحلیل انحرافات سربار کارخانه در هزینه یابی بر مبنای فعالیت در عمل (در شرکت ها) مورد استفاده قرار نمیگیرد.
مسئله حل شده:
شرکت اصفهان از سال 1379 شروع به فعالیت تولیدی کرد و در سال ها 1379 و 1380 یک نوع کیک معمولی تولید کرده است. کلیه کیک ها در بسته های یک کیلوئی و بسته بندی شده اند. شرکت اصفهان در دو سال اول فعالیت خود از هزینه یابی نرمال استفاده کرده است و هزینه های غیر مستقیم تولید (سربار کارخانه) را بر مبنای مقدار تولید جذب محصولات تولید شده نموده است.
در سال 1381 شرکت اصفهان یک نوع محصول جدید بنام کیک هویجی در خط تولید خود اضافه کرده است. کیک های هویجی نیز در بسته های یک کیلوئی بسته بندی میشوند. کیک هویجی در موارد زیر با کیک معمولی فرق میکند:
1- مواد اولیه گران قیمت تری مورد استفاده قرار میگیرد.
2- زمان کار مستقیم بیشتری مورد نیاز است.
3- پیچدگی مراحل تولید بیشتر است.
در سال 1381 نیز جهت تخصیص هزینه های سربار کارخانه از مقدار استفاده شده است. هزینه های مواد مستقیم و کار مستقیم در سال 1381 برای هر کدام از کیک های تولید شده (در بسته های یک کیلوئی) به شرح زیر است:
کیک معمولی کیک هویجی
ریال ریال
مواد مستقیم 6/0 9/0
کار مستقیم 14/0 2/0
مقدار تولید بودجه شده و واقعی سال 1381 به شرح زیر است.
بودجه شده واقعی
کیلوگرم کیلوگرم
کیک معمولی 160.000 120.000
کیک هویجی 40.000 80.000
بودجه هزینه های سربار کارخانه در سال 1381 مبلغ 210.800 ریال است.
در ابتدای سال 1381 مدیر امور مالی شرکت اصفهان تصمیم گرفت که جهت مقایسه، محاسبات هزینه یابی محصول را بر اساس سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت نیز انجام دهد. پس از مشاوره با پرسنل عملیات تولید، تنها مخزن سربار کارخانه به پنج مرکز فعالیت نیز انجام دهد. پس از مشاوره با پرسنل عملیات تولید، تنها مخزن سربار کارخانه به پنج مرکز فعالیت تقسیم شد. مراکز فعالیت، محرک های هزینه(مبانی تخصیص هزینه)، بودجه نرخ های سربار فعالیت برای سال 1381 و محرک های هزینه واقعی استفاده شده برای کیک معمولی و کیک هویجی به شرح زیر است.
بودجه نرخ محرک هزینه استفاده
شده توسط هر محصول
مراکز فعالیت محرک هزینه سربار فعالیت کیک معمولی کیک هویجی
مخلوط ساعات کار مستقیم 04/0 برای هر ساعت 600.000 640.000
پخت ساعات پخت 14/برای هر ساعت 240.000 240.000
خنک کردن ساعات خنک کردن 02/0 برای هر ساعت 360.000 400.000
افزودن خامه
و سرد کردن ساعات کار ماشین 25/0 برای هر ساعت -0- 240.000
بسته بندی ساعت کار ماشین 08/0 برای هر ساعت 360.000 560.000
مطلوبست:
1- محاسبه قیمت تمام شده یک کیلوگرم کیک معمولی و کیک هویجی، با استفاده از سیستم هزینه یابی اولیه (هزینه یابی سنتی) شرکت برای سال 1381
2- محاسبه قیمت تمام شده یک کیلوگرم کیک معمولی و کیک هویجی با استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت.
3- تفاوت قیمت تمام شده یک واحد در بندهای 1 و 2 فوق را توضیح دهید.
4- در صورتیکه شرکت اصفاهان در سال 1381 از هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده میکرد و سربار واقعی مناطق فعالیت در این سال به شرح زیر بود.
ریال
مخلوط 62.400
پخت 83.84
خنک کردن 12.416
افزودن خامه و سرد کردن 36.000
بسته بندی 61.600
جمع 256.256
کسر با اضافه جذب سربار کارخانه هر منطقه فعالیت را محاسبه نمائید.
پاسخ
1- برای هر کیک
ریال 054/1
=
=
نرخ جذب سربار کارخانه
قیمت تمام شده هر کیلوگرم کیک معموی و کیک هویجی با استفاه از هزینه یابی سنتی بشرح زیر میباشد:
هزینه یابی سنتی
قیمت تمام شده هیر کیلوگرم
کیک معمولی کیک هویجی
ریال ریال
هزینه های مستقیم
مواد مستقیم 6/0 9/0
کار مستقیم 14/0 2/0
هزینه های غیر مستقیم
سربار کارخانه 054/0 054/1
جمع 794/1 154/2
2- قیمت تمام شده یک کیلوگرم کیک معمولی و کیک هویجی با استفاده از هزینه یبای بر مبنای فعالیت در شکل (6-11) نشان داده شده است.
3- در هزینه یابی بر مبنای فعالیت هزینه های غیر مستقیم (سربار کارخانه) کیکی هویجی 76/2 (78/0÷15/2) برابر هزینه های غیر مستقیم کیک معمولی میباشد. سیستم هزینه یابی موجود شرکت به غلط فرض میکند که کیک معمولی و کیک هویجی به طور مساوی از مراکز فعالیت استفاد میکنند.
4- محاسبه کسر با اضافه جذب سربار کارخانه هر فعالیت:
فعالیت
افزودن خامه
مخلوط پخت خنک کردن و سرد کردن بسته بندی
ریال ریال ریال ریال ریال
سربار واقعی 62.400 83.840 12.416 36.000 61.600
سربار جذب شده کارخانه 49.600 67.200 15.200 60.000 73.600
کسر (اضافه) جذب سربار کارخانه 12.800 16.640 (2.784) (24.000) (12.000)
تهیه بودجه جامع بر مبنای هزینه یابی فعالیت
در این قسمت نحوه تهیه بودجه جامع با استفاده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه میگردد.
مثال: شرکت افتخار یک نوع محصول به نام دلتا میکند و از هزینه یابی فعالیت استفاده میکند. قسمت حسابداری مدیریت شرکت اطلاعات زیر را برای تهیه بودجه سال 1382 جمع آوری نموده است:
1- قیمت فروش هر واحد 12 ریال
2- بودجه مقدار فروش: واحد
سال 1382:
سه ماهه اول 15.000
سه ماهه دوم 5.000
سه ماهه سوم 10.000
سه ماهه چهارم 20.000
سه ماهه اول سال 1383 15.000
3- مواد مستقیم و کار مستقیم مورد نیاز جهت تولید هر واحد محصول به شرح زیر است:
ریال
مواد مستقیم 5/1 کیلوگرم هر کیلوگرم 2 ریال 3
کادر مستقیم 2/0 ساعت هر ساعت 10 ریال 2
5- مدیریت شرکت انتظار دارد که موجودی های پایان دوره هر دوره سه ماهه به قرار زیر باشد:
موجودی کالای ساخته شده در پایان هر سه ماه 10% مقدار فروش سه ماهه بعد باشد.
موجودی مواد مستقیم در پایان هر سه ماه 10% مقدار مواد مستقیم لازم جهت تولید سه ماهه بعد باشد. مواد مستقیم مورد نیاز جهت تولید در سه ماهه اول 1383، 21.000 کیلوگرم برآورده شده است.
6- موجودی کالای در جریان ساخت در ابتدای سال و پایان سال 1382 وجود نخواهد داشت.
7- برآورد هزینه های سربار کارخانه در سال 1382 به شرح زیر است:
نرخ سربار متغیر برای
هر واحد محرک هزینه ثابت محرک هزینه
ریال ریال
هزینه ها در سط واحد محصول
مواد غیر مستقیم 25/0 -0- تعدا د تولید
بر(برق ماشین آلات) 15/0 -0- تعداد تولید
هزینه های در سطح گروه محصول
آماده سازی و تنظیم 100 -0- دفعات تنظیم
تدارکات و جابه جایی مواد اولین 120 -0- دفعات تنظیم
بازرسی 80 -0- دفعات تنظیم
هزینه های در سطح محصول
طراحی 500 -0- تعداد طراحی
هزینه های در سطح تسهیلات
حقوق سرپرستان -0- 14.00.0
بیمه و عوارض -0- 2.400
تعمیرات -0- 2.600
روشنائی کارخانه (برق) -0- 2.500
استهلاک -0- 15.000
8- محرک های هزینه برآورد شده بر اساس مقدار تولید برآورد شده برای هر دوره سه ماهه در سال 1382 به شرح زیر است:
محرک هزینه سه ماهه
اول دوم سوم چهارم پنجم
تعداد طراحی 28 11 22 39 100
2 2 2 2 8
9- هزینه استاندارد یک واحد محصول در سالهای 1381 و 1382 مساوی هم بوده است.
مطلوبست: بودجه های سه ماهه و سالانه زیر:
1- بودجه فروش.
2- بودجه مقدار تولید.
3- بودجه خرید مواد مستقیم
4- بودجه کار مستقیم.
5- بودجه سربار کارخانه.
6- بودجه قسمت تمام شده هر واحد محصول.
7- بودجه صورت قیمت تمام شده کالای ساخته شده و فروش رفته.
پاسخ
1- بودجه شکل (7-11)
اول دوم سوم چهارم جمع سالانه
ریال ریال ریال ریال ریال
تعداد فروش 15.000 5.000 10.000 20.000 50.000
× × × × ×
قیمت فروش هر واحد
12
12
12
12
12
بودجه مبلغ فروش 180.000 60.000 120.000 240.000 600.000
2- بودجه مقدار تولید شکل (8-11)
اول دوم سوم چهارم جمع سالانه
واحد واحد واحد واحد واحد
تعداد فروش 15.000 5.000 10.000 20.000 50.000
اضافه میگردد: موجودی کالا 10%×5.000 10%×10.000 10%×20.000 10%×15.000
ساخته شده برآورد شده پایان دوره
500
1.000
2.000
1.500
1.500
جمع 15.500 6.000 12.000 21.500 51.500
کسر میگردد: موجودی کالا
10%×15.000
ساخته شده برآورد شده اول د