ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

« مقدمه »
زبان چیست؟
زبان بهترین وسیله ای است که اندیشه ها را به هم پیوند می دهد وآدمی به یاری آن، راز درون خویش را باز می‌گوید و با دیگران رابطه برقرار می کند. بدین ترتیب زبان محور تمام پیشرفت‌های مادی ومعنوی جهان است، اما باید دانست که محدوده ی زبان بسی عام تر از سخن گفتن است. هر قوم و ملتی به همان اندازه که مرزهای زندگی مادی وتفکرمعنوی خود را گسترش می‌دهند، زبان خود را تواناتر وعمرآن را درازتر می سازند.
زبان را به شهر تشبیه کرده اند. اهل زبان به منزله ی ساکنانی هستند که در شهری زندگی می‌کنند و در خانه ها و عمارات آن مامن می گزینند. عمارات این شهر همه به دست معمارانی طراحی وساخته شده است که همانا متفکران و شعرا ونویسندگان آن زبانند. معماران زبان فارسی شاعران ونویسندگان بزرگی چون فردوسی، بیهقی، سنایی، مولوی، حافظ وصدها شاعر ونویسنده دیگر بوده اند.

دستور زبان
دستور زبان به توصیف ساختار صوری زبان، با توجه به ویژگیهای معنایی آن می پردازد. چگونگی ساختمان واژه ها را نشان می دهد، روابط درون گروهی گروه های اسمی را توضیح می دهد و نقش کلمه یا گروه کلمات را در درون جامعه بیان می دارد، و بالاخره چگونگی رابطه بین جمله‌هایی را که در ساختمان یک جمله مرکب بکار رفته اند، مشخص می کند.
به سخن دیگر، دستورزبان، کلیه قواعد ونظام های ساختمانی قالب های گفتاری گونه‌ی مشخصی از یک زبان را در دوره های خاص، بر اساس نظریه ای مشخص با نظامی هماهنگ مورد پژوهش قرار می دهد.

 


زندگی نامه ی بیهقی :
ابوالفضل بیهقی به سال 385 هجری در حارثا باد بیهق دیده به جهان گشود. خانواده‌ی بیهقی دودمانی نژاده بود وپدرش حسین از خواجگان، به شمار می آمد وبا بزرگان عصر نشست وبرخاست داشت. از آغاز زندگی بیهقی آگاهی چندانی نداریم. پژوهندگان می گویند: در نیشابور به دانش آموزی پرداخت وچون به روزگار نوجوانی رسید در دیوان رسالت سلطان محمود غزنوی که ادیب بزرگی چون بونصر مشکان ریاست آن را برعهده داشت، با سمت شاگردی به دبیری پرداخت. بونصر مشکان، استاد بیهقی، به شاگرد شایسته ی خود به دیده عنایت نگریست. بیهقی ازبخت نیک نوزده سال زیر نظر استاد خود، بونصر مشکان در دیوان رسالت به دبیری اشتغال داشته ودر این فرصت مغتنم، آداب نویسندگی را از استاد، به کمال فرا گرفته است وسرآمد همه دبیران رسالت شد. اواخر عهد غزنویان ( جانشینان مسعود وطغرل کافر نعمت) به زندان افتاد ودر دوره خانه نشینی وعزلت کتابی در مقامات محمودی ومسعودی نگاشت که به " تاریخ بیهقی" معروف است.
وی سرانجام در سال 470 هجری روی در نقاب خاک کشید واثری جاودانه به یادگار نهاد.
نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام
« فردوسی»
نثر تاریخ بیهقی:
نثر این کتاب بینابین است یعنی هم همان صلابت وفخامت وسادگی واستواری وپارسی مداری عهد سامانی و غزنوی را دارد وهم مختصاتی از نثر درحال نضج فنی در آن است، یعنی آمیختگی نظم ونثر را دارد که درعهد قبل مرسوم نبود، شعر عربی وضروب الامثال عربی آورده است. آیه وحدیث هم دارد. تاریخ بیهقی از شاهکارهای نثر فارسی است.
یکی از محسنات تاریخ بیهقی این است که توانسته است جزئیات مطالب را بنویسد و مقصود را به خوبی بیان نماید.
سعی می کند بیان واقعه را به طریقی بیاراید که خواننده را در برابر آن واقعه قرار دهد و به تمام اجزای واقعه رهنمون کند.
تاریخ بیهقی حکایات وتمثیلها واشعاری به مناسبت تاریخ وبرای شاهد مدعا و افزونی پند وعبرت آورده است. بر خلاف نثر قدیم که ذکر مطالب خارجی از قبیل استشهاد از نظم فارسی و تازی واستدلال به آیات و تمثیل بسیار نادر وکمیاب است. در بیهقی برای پرهیز از تکرار که رسم قدیمیان بود گاه قسمتی از جمله را حذف کرد. لغات زیبای فارسی و ضرب المثل های شیرین در بیهقی بسیار است وپیداست که این لغات و مثل ها در زبان محاوره‌ی آن روز مرسوم و متداول بوده است. در تاریخ بیهقی الفاظ تازی زیادتر از صدی ده نیست. لغات تازی بر همان قاعده‌ی قدیم است یعنی لغاتی است که یا فارسی ندارد و یا لغات درباری و دولتی و علمی است یا لغات دینی است یا لغاتی است که تازی آن از فارسی روان تر و ساده تر بوده است.

 

اهمیت پژوهش دستوری در تاریخ بیهقی :
اگرقواعد دستوری متون فارسی از جمله تاریخ بیهقی که از شاهکارهای نثر ماست جداگانه استخراج شود، فوائد بسیاری را در بر خواهد داشت. زیرا از مقایسه قواعد کتاب هایی که در یک دوره نوشته شده‌اند دستور توصیفی آن دوره و از مقایسه قواعد دستوری ادوار مختلف دستور تاریخی فارسی تدوین خواهد شد. علاوه بر این، خصوصیات سبکی و دستوری ویژه ی هرکتاب نیز روشن خواهد گردید.
قواعدی که به این ترتیب از آثاری چون تاریخ بیهقی استخراج می شود، باید هم شامل نوادر و شواذ باشد هم شامل قواعد عام و مشترک با کتاب های دیگر. بنابراین استخراج همه‌ی قواعد دستوری بیهقی اگرچه لازم ومفید است اما آسان نیست.

 


روش کار و تحقیق:
با توجه به این که تحقیق موردنظردرباره قید وضمیروبررسی جنبه های مختلف آن وجایگاه هریک از آن ها درتاریخ بیهقی است، ضرورت دیدم که درآغاز کارتامل اندکی درزندگی نامه ونثربیهقی داشته باشم واهمیت پژوهش دستوری درتاریخ بیهقی رابررسی کنم. بعدموضوع رااز دیدگاه دستورشناسان مورد توجه قرار دهم. برای این منظور کوشیده ام تا به منابع ومآخذ فراوانی مراجعه کنم که برخی ازاین منابع ارزش علمی بیشتری داشتند وبیشتر مورداستفاده قرار گرفته اند. اما از آن جایی که درمباحث دستوری اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، تا تکلیف این اختلاف نظرها معلوم نشود، دشواری های دستورهم کم و بیش باقی خواهد ماند.
دراین تحقیق هم دربخش" قید" وتقسیمات آن وهم دربخش" ضمیر" بایدتامل وتحقیق بیشتری کرد تا با دقت درتقسیمات و مفاهیم، ازچند گانگی به یک معیار واحد برسیم. امید است که این کارناچیز در پیشگاه شما استاد و پژوهنده ادب، مورد عنایت قرارگیرد.

 


تعاریف قید از دیدگاه های مختلف :
قید کلمه یا گروهی است که مفهومی به مفهوم فعل و نیز گاهی به مفهوم صفت یا مسند یا قید دیگر و یا مصدر می افزاید و توضیحی درباره آنها می دهد وآن ها را با مفهوم جدید مقید می کند.
« حسن انوری/ احمدی گیوی»
قیدها کلماتی هستند که چگونگی انجام گرفتن کاری را نشان می دهند یا کلماتی که زمان، مکان، مقدار، تاکید و ... را در مورد فعل روشن می سازند.
« سلطانی گرد فرامرزی »
قید کلمه ای است که مفهوم فعل یا صفت یا کلمه ی دیگر را به چیزی از قبیل زمان، مکان، حالت و چگونگی مقید می سازد واز ارکان اصلی جمله باشد.
« پنج استاد »
قید کلمه ای است که مضمون جمله یا فعل یا صفت یا قید یا گروه وصفی یا قیدی یا فعلی و یا هر کلمه ی دیگر به جز اسم و جانشین اسم را مقید می کند و چیزی به معنی آن می افزاید.
« فرشید ورد »

 


تقسیم قید از لحاظ ساختار:
قیدهای فارسی دری از لحاظ ساختار بر چهار گونه اند.
1- بسیط (ساده) : که آن را قید مفرد نیز گویند، قیدی است که از یک واژک بیشتر نیست یعنی قابل تجزیه به اجزای زبانی نیست.
"آنچه تقدیر است ناچار بباشد، در غمناک بودن بس فایده نیست" 5/21
"رای خداوند سلطان به باب وی سخت خوب است" 9/1
"سپس مامون فرمود تا آن ملطفه ها بیاوردند و بر آتش نهادند تا تمام بسوخت" 30/3
" وایشان را ببیند ومقدمان وپیش روان نیکو خدمت کنند " 31/12
" اکنون شما بهتر دانید حسن سلیمان تعبیه ای کرد سخت نیکو" 35/8
"قاضی گفت : نیک آمد وخوب می گویید وسخت به وقت است " 37/4
" اگر رای عالی بیند، مگر صواب باشد که معتمدی بتعجیل برود" 48/10
گفتم:" الحق روز این صورت است" 62/11
" دست به خزانه ها دراز کرده و دادن گرفته و شب و روز بنشاط مشغول شده " 67/3
"و وی از آنجا رفته است و ما هنوز به غزنین نرسیده " 74/23
" هرگز دوست دشمن نشود" 76/17
" همیشه این دولت بزرگ پاینده باد" 153/2
" و پیوسته او را به نامه ها مالیدی وپندها می دادی" 173/10
" و چند بخشیدی شعر او وهم چنان ندیمان و دبیران و چاکران خویش را" 181/17
" امیر محمود پدر من است ومن نتوانم دید که بادی تیز بر وی وزد" 184/22
" هر چند غازی شراب نخوردی و هرگز نخورده بود" 192/9
" کدام همت باشد برتر ازاین؟ " 195/20
" امیر او را گرم بپرسید و تربیت ارزانی داشت " 199/2
گفت: " بوسهل زوزنی در میان کار است، مگر صواب باشد که بونصر مشکان نیز اندر میان باشد" 200/9
2- قیدهای مرکب: قید مرکب قیدی است که از دویا چند واژک یا واژه ساخته شده باشد. ترکیب و نسبت آنها با یکدیگر صورت های مختلفی پیدا می کند.
"پس از این چون فرمان عالی دررسد فوج فوج قصد خدمت درگاه سلطان بزرگ، کنند. 3/4
" امروز که نامه ی تمام بندگان بدو مورخ است" 4/9
" وسواره بایستادندی و تا چاشتگاه فراخ حدیث کردندی " 5/13
" امیرمحمد روزی دوسه چون متحیری و غمناکی می بود" 5/18
" دیگرروز در صفه ی تاج که درمیان باغی است، بر تخت نشست" 32/6
" شما سخت بتعجیل آمده اید، بازگردید وزمانی بیاسایید" 41/14
" وبوده است درروزگارش خیرخیرها ووی غافل" 63/3
" همه نفرت ها زایل گشت وقرارگرفت ومرد بشادمانگی برفت" 76/9
" وکتب خوانده وعواقب را بدانسته، تا لاجرم جاهش برجای بماند" 78/8
" اسکندر مردی بودکه آتش وار سلطانی وی نیرو گرفت " 150/4
" ومصلحت یکبارگی منقطع گشتی " 157/11
" تا نیکووزشت او بی محابا با اوبازمی نماید" 158/24
" وبرهمه آداب ملوک سوارشد وبی همتا آمد" 160/3
" امیر علامت را می فرمود تا پیشتر می بردند وخود خوش خوش بر اثرآن می راند" 170/24
" آن بودکه غوریان دررمیدند وهزیمت شدند وآویزان آویزان می رفتند" 170/4
" همه شب لشکرمنصور به غارت مشغول بودند وغنیمت یافتند" 170/10
" جده ی تونیکو تعبیر کرد وهمچنان راست آید" 172/5
" آن دیوسوار اندر وقت تازان برفت" 174/6
" مسعود زمین بوسه داد وبازگشت شادکام" 184/1
" و یک بار و دو بار معتمدان او، این محدث و یارش آمدند و شدند" 185/15
" بامدادان درصفه ی بزرگ بارداد و حاجبان به رسم پیش رفتند" 192/20
" امیر یک روز چاشتگاهی بونصررا بخواند" 194/12
3-گروه یا عبارت قیدی:
عبارت قیدی اغلب گروه متممی است که درجمله واقع می شود، به عبارت دیگر حرف اضافه ومتممی که بعدازآن می آیدووابسته ها ( صفت، مضاف الیه، بدل) ومعطوف های آن مجموعا درجمله جانشین قید می شوند.
" باز باید فرستادبا کسان ویا با خویشتن بدرگاه عالی برد" 4/13
" بجمله باسازها بخدمت آنجا آمدند" 6/18
" نیکو اندیشه کند وسخت بتعجیل بسیج آمدن کند" 12/7
" حاجب غازی ودیگران کارها بجدتر پیش گرفتند " 31/2
" اکنون می فرماییم بعاجل الحال تا رسم های حسنکی نورا باطل کنند " 32/15
" آن مغرورآل بویه و غوغا درجوشیدند و بیکبار غریو کردند" 35/7
" برنشاندنداورا برجنیبت وسیاه پوشیده، و لوا به دست سواری دادند، درقفای رسول می آورد" 39/2
" نثارها پیش تخت بنهادند سخت بسیار، ازحدواندازه گذشته " 39/21
" ولکن بدرود باش بحقیقت " 43/20
" اورا محل سخن غازی نبود وخشمش می آمد ودرحال سود نمی داشت" 45/23
" امروز بحمدالله کارها یکرویه گشت" 47/9
گفت : " حاجب را بگوی که لشکررا بیستگانی تاکدام وقت داده است؟ 48/16
" وکار این است که برهردوجانب پوشیده نیست" 65/4
" ودیگراختیارآن بودتا وی را بسزاتر بازگردانیده شود" 74/20
" دروقت بتعجیل تر برفت وعبدوس بفرمان براثروی بیامد " 75/1
" امیرمسعودرا سردابه ای ساختند سخت پاکیزه وفراخ، وازچاشتگاه تا نماز دیگرآنجا بودی" 184/11
" وبه هیچ روزگار هیچ سپاه سالار را کس آن نواخت یاد نداشت " 192/22
" امیراورابه چند دفعت دل گرم کرد تا قوی دل تر شد" 193/13
" همگان برمثال توکار می کنند تاکارها بر نظام قرار گیرد" 201/1
" هشت ساله بود که از پدر بماند که احمدرا بشکارگاه بکشتند" 160/1
" بدان روزگار که بمولتان می رفت تا آنجا مقام کند " 176/20
" وی را بسیار خدمت های پسندیده ازدل کرده بود" 180/21
" " درآن وقت که از گرگان سوی ری می رفتند امیران " 183/2

 

4- قید موول ( گشتاری )
جمله ای است که قابل تاویل به غیر جمله درمفهوم قیدی باشد وبه همین جهت آن را قید موول می نامیم، یعنی قیدی که تاویل می شود. اغلب به جای قید موول می توان قید ساده یا قید مرکب یا گروه قیدی گذاشت.
" براثرایشان بالشکر هندوستان وپیلان وزرادخانه وخزانه بیاید تا درضمان سلامت بدرگاه رسد" 7/12
" چون درضمان سلامت به نشابور رسیم، خلعت بسزا فرموده آید" 31/9
" حسن سلیمان با خیل خویش ساخته بیامد وبگذشت وبراثروی مردم شهرزیادت ازده هزارمردم بسلاح تمام"34/8
" یکی از شاهنشاهیان بامردم بسیار دل انگیز قصد ری کردند " 34/2
" امیر به رسیدن این بشارت تازگی تمام یافت " 36/19
" فرمود تا استقبال اوبسیچیدند سخت بسزا " 37/5
" نزل ها بیاوردند ازحدواندازه گذشته وبیست هزاردرم سیم گرمابه " 38/3
" ورسول رابه جایگاه نیکو فرود آوردند وپیش بردند. سخت برسم پیش آمدودستبوس کرد" 39/9
" رسول را خلعتی سخت فاخرپوشانیدند وباکرامت بسیار به خانه بازبردند " 40/2
" وروزگاری سخت دراز از جوانی وملک برخورداری باشد " 47/11
" بایدکه از پادشاه و لشکر بترسند ترسیدنی تمام" 155/20
" چون مردافتد با خردی تمام وقوه خشم و قوه آرزوبروی چیره گردند " 156/11
" اوزنی داشت سخت بکارآمده وپارسا " 165/19
" ازچنین ومانند چنین اثرها بودکه اورا بکودکی روز ولی عهدکرد " 167/9
" این قوم راسخت ناخوش می آمد " 189/3
اقسام قید از جهت مفهوم :
ازنظرمعنی ومفهوم قیدها وگروه های قیدی را می توان به اقسامی تقسیم کرد. دراین تقسیمات فقط مفهوم قیدها رادرنظرمی گیریم ولی به نوع ترکیب یا ساختمان لفظی آنها کاری نداریم.
1- قید زمان: زمان انجام شدن کاریا رخ دادن حالتی رانشان می دهد.
" امروز ناچارسوی حق شتافتند" 4/9
" هرروزحاجب علی برنشستی وبه صحراآمدی" 5/11
" بجمله بیامدندی وسواره بایستادندی وتاچاشتگاه فراخ حدیث کردندی " 5/13
" وخلیفت ما بودی وآنچه خواسته بودیم دروقت بفرستادی " 8/2
" باید که این کار بزودی به دست گیرد " 12/3
امیرباوی خلوتی کردکه ازنمازدیگرتا نیمه شب بکشید" 21/5
"واورااعلام دادتاپگاه تردرغلس بیامد" 27/12
" دیگرروزدرصفه ی تاج که در میان باغ است، برتخت نشست " 32/6
" اکنون می فرماییم بعاجل الحال تا رسم های حسنکی نوراباطل کنند" 32/15
" باید بگویی لشکرراتاامشب همه ی کارهای خویش ساخته کنند" 38/13
لشکرراگفت: فردا شمایان رامثال داده آید. 42/16
" اورامحل سخن غازی نبود وخشمش می آمد ودرحال سود نمی داشت " 45/23
" اما هنوزبامن هیچ سخن نگفته است درهیچ باب " 51/21
" اکنون بعاجل الحال بوسهل فرمود تاوزیر حسنک را به علی براند" 53/4
" دست به خزانه ها درازکرده ودادن گرفته و شب وروز بنشاط مشغول شده " 67/3
" همیشه این دولت بزرگ پاینده باد" 153/2
" ومصلحت بیکبارگی منقطع گشتی " 157/11
عادت داشتند که پیوسته به روزوشب تا آن گاه که بخفتندی . 159/4
" وخوردنی ها به صحرا مغافصه پیش آوردندی" 165/15
" امروز روزآدینه ازاینجا برداشت وبرمقدمه برفت " 168/10
" وهم بدان روزگار جوانی وکودکی خویشتن را ریاضت ها کردی " 176/8
" در ساعت فراش پیر بیامد وپیغام آن غلامان آورد " 183/14
چون روزی دوسه برین جمله ببود. 194/13
امروز به تونمایم حال معاملت دانستن ونادانستن 197/8
سحرگاهی استادم مرا بخواند 197/6
2- قید مکان : کلمه ای است که محل انجام گرفتن کار را نشان می دهد، کلمات نشان دهنده جملات نیز ممکن است درجمله قید مکان باشند.
" ازاحوال لشکر منصور که امروز اینجا مقیم اند" 3/4
"ما از هرات قصد بلخ داریم تا این زمستان آنجا مقام کرده آید " 8/14
" امیر بر بالایی بایستاد وغازی پیش رفت " 31/6
" هرکس که بی فرمان سلطان ما اینجا آید، زوبین آبداده وشمشیر است " 34/11
" این شتی اوباش اند که پیش آمدند واز هرجایی فراز آمده " 34/20
" اعیان نشابور بمصلی رفتند بشکر رسیدن امیر نشابور " 36/15
" حاجب بزرگ، علی قریب پیش آمد و سه جای زمین بوسه داد " 46/21
گفت: " برادرم ، محمد را آنجا بکوهتیز بباید داشت " 48/3
" وکار این است که برهردوجانب پوشیده نیست" 65/4
" آنجا ناچار نقصانی آیدبه مقدار غلبه " 155/23
" وچون گروهی ازایشان بحصار التجا کردند " 167/4
" مقرربود که آن مشرف در خلوت جایها نرسیدی " 173/8
" ورباطی که خواجه ی امام بوصادق تبانی آنجا نشیند " 179/9
" درون این سرای دکانی بود سخت دراز، بیش ازبارآنجا بنشستندی " 189/1
" بونصر هم برآنجا که بروزگار گذشته نشستی، برچپ طارم که روشن توبوده است ، بنشست " 193/17
" این روزاز کوشک درعبدالاعلی سوی باغ رفت تا آنجا مقیم کند " 198/2
" بگویم تا توباخلعت وبا نیکویی اینجا بازآیی " 198/15
چنین است که می گویداما اینجا وزرا بسیارمی بینم " 200/18
3- قید حالت: قید حالت کلمه ای است که حالت فاعل، مسندالیه یامفعول راهنگام انجام دادن کارنشان می دهد.
" همه بزرگان سپاه را از تازیک وترک با خویشتن بردوخالی بنشستند " 7/20
" چه آن که باوی بودندوچه آن که به نوی فرازآمده است، همه آراسته با سلاح تمام " 30/22
" آوازهای بوق ودهل ونعره مردان بخاست سخت بقوت" 31/13
" چون درضمان سلامت به نشابور رسیم، خلعت بسزا فرموده آید " 31/9
" ازپیش صفه ی تاج تا درگاه ، غلامان دوروی بایستادند باسلاح تمام وقباهای گوناگون " 38/20
" منگیتراک وحصیری رابیاوردند وپیش آمدند وبنشستند خالی " 41/22
" وفقیه بوبکرحصیری را خلعتی پوشانیدند سخت گرانمایه " 42/3
" مارا سخت دل مشغول شد وبازگشتیم سخت اندیشمند وغمناک " 59/9
" همه نفرت ها زایل گشت وقرارگرفت ومرد بشادمانگی برفت " 76/9
"امروز روز آدینه ازاینجا برداشت وبرمقدمه برفت ، جریده وساخته " 168/11
"امیرعلامت رامی فرمود تا پیشتر می بردند وخود خوش خوش براثرآن می راند" 170/24
" آن دیوسالار اندر وقت تازان برفت " 174/6
" مسعود زمین بوسه داد وبازگشت شادکام " 184/1
" ازآن که ازحکم مامون چاره نداشت وپوشیده ومتفکر به بغداد آمد " 191/7
" من هرگز استادم را دل مشغول ترومتحیرتر ندیدم ازاین روزگار " 199/10

4- قید کیفیت ( چگونگی) :
کلماتی هستند که درباره وضع فعل ویا شدت وضعف انجام گرفتن آن توضیحی
می دهند.
" دروقت بیامدند وبوسعید دبیرنامه را برملا بخواند " 7/5
" صواب آن است که عزیزا مکرما بدان قلعت مقیم می باشد " 8/9
" وهم دراین شب به خط خویش ملطفه ای بنشست وفرمود تا سبک تر دو رکابدار را که آمده اند " 11/23
" تن را بدان ننهد وبعجز بازگردد وسخت نیکو گفته است " 30/12
" حاجب غازی ودیگران کار بجدتر پیش گرفتند " 31/2
" امیر در معنی غلامان وجز آن مثال ها داد وهمه ملکانه راست کردند" 38/16
" بوسهل پوشیده تر کس فرستاده بود ومنشور فرمان ها بخواسته " 38/22
" ورسول را بجایگاه نیکو فرود آوردند وپیش بردند، سخت برسم پیش آمد" 39/9
" رسول راخلعتی سخت فاخر پوشانیدند وبا کرامت بسیار به خانه بازبردند " 40/2
" که براثر شما نخواهم آمد ولکن بدرود باش بحقیقت " 43/20
گفتند: " چنین کنیم، ودروقت رفتن گرفتن سخت بتعجیل " 43/5
" پس از نوروز، تورا بخواهیم چنانکه باما توبرابر بغزنین رسی " 57/8
" دروقت بتعجیل برفت وعبدوس بفرمان ما براثر وی بیامد " 75/1
" وی را اینک ترسانیده بودند وبتعجیل می رفت " 76/8
" تدبیری دیگر ساختند دربرانداختن خوارزم شاه آلتونتاش سخت واهی وسست " 77/22
" وامروز عزیزا مکرما برجای است بغزنین " 79/3
" امروز مقیم است بغزنین عزیزا مکرما بخانه ی خویش " 164/1
" بوسعید از شادی بگریست سخت بدرد " 181/9
" امیرمحمود پدر من است ومن نتوانم دید که بادی تیز بروی وزد " 184/22
" امیراو را گرم بپرسید وتربیت انسانی داشت " 199/2
" خواجه ی بزرگ خوش خوش ببلخ آمد ودر خدمت امیر آمد" 199/1

5- قید مقدار:
کلمه ای است که نشان دهنده مقدار انجام گرفتن کارباشد. قید مقدار گاهی میزان صفت را در ترکیب وصفی ، گاهی مقدار مسند وگاهی مقدار قید دیگری را نشان می دهد.
" پس ازآن فردا تدبیر گسیل کردن ایشان کرده شود فوج فوج " 7/17
" این نامه بروی عرضه کنید واورا لختی پند دهید "
" ودر شهر نشابوربس کس نمانده بود که همه به خدمت استقبال یا نظاره آمده بودند " 31/21
" وفوج فوج لشکر پیش آمدند وازدل خدمت کردند " 40/18
" اکنون پیش گرفتم رفتن لشکر را از تگیناباد فوج فوج " 42/21
" سلطان به تازه رویی گفت : سخت صواب آمد . 49/2
" دروقت ساخته باسواری انبوه پذیره ی بنه ی او روی وهمه پاک غارت کنی " 49/7
" وقوم محمودی ازاین فروگرفتن علی نیک بشکوهیدند ودامن فراهم گرفتند " 50/12
" اما تجلدی تمام نمود تا بجای نیارند که وی ازجای بشده است " 51/8
" امیرمحمد نیز لختی خرسندتر گشت ودرشراب خوردن آمد 58/11
امیرگفت : سخت نیک آمد ولختی آرام گرفت "
" وخواستم این شادی به دل امیربرادر رسانیده آید که دانستم که سخت شاد شدم " 62/14
" چون همه کارها بتمامی بهرات قرار گرفت " 63/9
" مقررگشت که مرد سخت تر ترسیده بود " 72/3
" وعذررفتن بتعجیل سخت نیکو باز نمود " 76/6
" هزاردیناروپانصد دینارو ده هزار درم کم و بیش را خود اندازه نبود " 181/14
" چند بخشیدی شعرا را وهم چنان ندیمان و دبیران و چاکران خویش را " 181/15
" هوا سخت گرم شد " 184 10
میان امیرمسعود ومنوچهر قابوس والی گرگان و طبرستان پیوسته مکاتبت بود سخت پوشیده. 185/6

6- قید تاکید :
کلمه ای است که قطعی بودن کاری را نشان می دهد ویا آن که برعکس، انجام نشدن کاریا روی دادن حالتی رابا تاکید خاطرنشان سازد.
" وچندان مردم که آنجا باوی به کاراست بجمله " 8/10
" که مارا ازوی عزیزتر کس نیست تا این جمله شناخته آید "
" این خبرآنجا رسیدی، ناچاربا تو باید گشت " 12/21
" برتخت نشست بارداد باردادنی سخت بشکوه " 32/6
" اگر رای عالی بیند مگر صواب باشد که معتمدی بتعجیل برود " 48/10
من دعا کردم وبازگشتم وحقا ثم حقا که دوهفته برنیامد 55/20
گفتم : " الحق روز این صورت هست ، اما آن را استادم " 62/11

 

" آن گاه آن لطف حال را بدان منزلت رسانندکه دیدار کنند دیدارکردنی بسزا " 64/13
" وجواب یافت که چون برفت ، مگر زشت باشد بازگشتن " 75/11
" وعواقب را بدانسته، تا لاجرم جاهش برجای بماند " 78/8
" وصفت مرد ستمکارچیست تا ناچار اورا جاهل گویند " 154/4
" آنجا ناچار نقصانی آید به مقدار غلبه " 155/23
" مگر صواب آن است که خداوند ندیمان خردمندتر ایستاند " 160/11
" لاجرم چون خداوند به تخت ملک رسید، اورا چنان داشت که داشت " 163/8
" جده ی تو نیکو تعبیر کرد وهمچنان راست آمد " 172/5
" مگر صواب باشد که بونصر مشکان نیز اندر میان باشد " 200/9

 

7- قید نفی:
فعل یا موضوع جمله را نفی می کند.
" آنچه تقدیر است ناچار بباشد، درغمناک بودن بس فایده نیست " 5/21
" اورا به هیچ حال بگوزگانان نتوان فرستاد " 8/7
" وهرگز ازمن خیانت وکژی نیامده است " 43/18
" حکیمی برمن وانموده است که هیچ کس را چشم عیب بین نیست " 156/12
" هرچند غازی شراب نخوردی وهرگز نخورده بود " 192/9
" به هیچ روزگار هیچ سپاه سالار را کس آن نواخت یاد داشت " 192/22
" من هرگز بونصر، استادم رادل مشغول ترو متحیرتر ندیدم " 199/10

 

8- قید ترتیب :
کلماتی هستند که ترتیب ونوبت انجام شدن کار یا حدوث حالتی رابیان می کنند.
" نخست جنیبتان بسیار با سلاح تمام وبرگستوان وغلامان ساخته با علامت ها ومطردها " 31/13
" براثر ایشان خیل یک یک سرهنگ می آمد" 31/15
" حسن پیش کار رفت سخت آهسته و بترتیب " 35/14
" به اول که خداوند من گذشته شده مرا سخت بزرگ خطا بیفتاد " 44/12
" درراه بوسهل را می گفتم، باول دفعت که پیغام دادیم " 202/4

 


9- قید پرسش :
کلماتی هستند که درباره ی وقوع فعل یا صورت گرفتن حالتی، سوال می کنند.
" کدام وقت بوده است که او مصلحت جانب مارا نگاه نداشته است ؟ 47/19
حاجب را بگوی که لشکر را بیستگانی تا کدام وقت داده است ؟ 48/16
" اگر برادرم را آورد، بی وفایی چرا کرد؟ 50/16
" من رفتم وندانم که حال شما چون خواهد شد " 71/10
" کدام خطاب از این بزرگتر باشد؟ " 163/15
این نسخت چگونه آمده است ؟ " 186/11
" کدام همت باشد برتراز این ؟ 195/20
وگفت: " خواجه چرا تن درین کار نمی دهد؟ 200/1
پس گفتم : " من در این میانه به چه کارم ؟ " 200/20

10- قید تکرار:
این قید نشان می دهد که برای چندمین بار است که کاری انجام می شود.
" ویک بارو دو بار معتمدان او، این محدث و یارش آمدند و شدند " 185/15
" امیر او را به چند دفعت دل گرم کرد تا قوی دل تر شد " 193/13

 

11- قید شگفتی و تعجب :
" وامروز بحمدالله کارها یکرویه گشت " 47/9
خواجه گفت : " یا سبحان الله. از دامغان باز که به امیر رسیدی " 199/16

 

12- قید تشبیه :
انجام کار وصدور حالی را به صورت تشبیه به کار یا حالتی دیگر خاطرنشان می سازد.
" امیرمحمد روزی دوسه چون متحیری وغمناکی میبود " 5/18
" چه اسکندر مردی بود که آتش وار سلطانی وی نیرو گرفت " 150/4
" منتظر آن که یا ایشان بدین شغل بپردازند، بودی که نپرداختندی " 162/1
قید در تاریخ بیهقی :
درباره قیدهای تاریخ بیهقی ذکر نکات زیر لازم است.
کمی قیدهای تنوین دار: نکته ای که در شیوه استعمال کلمات تنوین دار این کتاب می توان ذکر کرد، رایج شدن کلمات مکرر تنوین دار است.
مثال: " عزیزا مکرما " " حقا ثم حقا "
" صواب آن است که عزیزا مکرما بدان خلعت مقیم می باشد." 8/9
" در وقت بگشاید وعزیزا مکرما ببلخ فرستد." 53/14
" امروز عزیزا مکرما بر جای است بغزنین." 79/3
" امروز مقیم است بغزنین عزیزا مکرما به خانه خویش." 164/1
از اقسام قیدهایی که در این کتاب به کار رفته است یکی " در ضمان سلامت" است.
" وپیلان و زرادخانه و خزانه بیاید تا در ضمان سلامت به درگاه رسد." 7/13
" امیر مسعود به روستای بیهق رسید در ضمان سلامت. 31/4
" چون در ضمان سلامت به نیشابور رسیم، خلعت بسزا فرموده آید ." 31/9
" با ایشان مکاتبه کردن به وقت آمدن به بلخ در ضمان سلامت وسعادت " 76/11
" چون امیر در ضمان سلامت بهرات رسید" 171/20
گروه هایی که با " جمله" به معنی " نوع" ساخته می شود مانند : " به چه جمله" ( چگونه) ، " بر این جمله"
(این گونه) ، : برآن جمله" ( آن گونه) 0
" تا فرمان عالی بر چه جمله رسد به باب وی " 4/15
" لشکراز تکیناباد سوی هرات بر چه جمله باز رفتند." 10/21
" چون برین جمله گویند، دروی نپیچند."52/3
بیارم این قصه که خواجه بچه تاریخ و بچه جمله آمد. 53/23
گروه های قیدی که از چون و صفت ساخته می شود.
امیر محمد روزی دوسه چون متحیری و غمناکی می بود. 5/18
بعضی از قیود مانند " اکنون" با معانی بیشتری در کتاب به کار رفته است.
"اکنون رسول هم از بغداد می آید با همه مرادها" 27/3
" اکنون بیشتری از جهان بگرفت و می گیرد" 166/13
" اکنون نگاه باید کرد در کفایت این عبدالغفار دبیر" 188/8
استعمال بسیاری از قیود که اختصاص به شعر دارد وکهن است.
" وفرمود تا سبک تر دو رکابدار را که آمده اند بیش از به چند مهم نزدیک امیر نامزد کنند " 11/23
" وصاحب دیوان رسالت، خواجه بونصر مشکان همچنین تفت برفت" 43/10
قید روش و تاکید که یادآور مفعول مطلق عربی هستند وچندین بار به کار رفته است.
" مگر کسانی که میل داشتند بمامون، یا دزدیده ویا بی حشمت آشکارا برفتند" 25/5
" بر تخت نشست و بارداد باردادنی سخت بشکوه" 32/5
" آن گاه آن لطف حال را بدان منزلت رسانند که دیدار کنند دیدار کردنی بسزا" 64/13
" باید که از پادشاه و لشکر بترسند ترسیدنی تمام " 155/20
نیست در ترکیب " نیست همتا" بی معنی " بی" و " نا" است که نقش پیشوندی را بازی می‌کند.
"خداوند بزرگ نفیس است و نیست همتا و حلیم و کریم است " 72/18

 


تعاریف ضمیر از دیدگاه های مختلف :
1- ضمیر کلمه ای است که معمولا به جای اسم می نشیند ونقش های مختلف می پذیرد. ضمایر به اعتبار جانشینی اسم وپاره ای جهات دیگر با هم مشترکند، اما از هر جهت همسان نیستند. ازاین رو از دیدگاه های گوناگون تقسیمات گوناگونی دارند.
« انوری / گیوی »
2- ضمیر کلمه ای است که به خاطر نیاز نداشتن به ذکر اسم یا پرهیز از تکرارآن به کار می رود. اسمی که ضمیر به جای آن آمده مرجع نام دارد. مرجع یا به قرینه شناخته می شود یاقبلا درجمله آمده است. ضمیر ذاتا معرفه است. پاره ای از ضمیرها می توانند به صورت اسم نیز به کار روند.
« غلامرضا ارژنگ»
3- ضمیر، کلمه ای است که به جای اسم می نشیند واز تکرار آن مارا بی نیاز می کند. چون ضمایر به جای اسم می نشینند، حالات اسم را دارا هستند، یعنی هم فاعل شوند هم مفعول هم مضاف الیه، به جز حالت ندا که به ندرت واقع شوند.
« دستورپنج استا د »
4- ضمیر کلمه ای است که به جای اسم به کار برده می شود تا به تکرار اسم نیازی نباشد.
« دکتر سلطانی گرد فرامرزی »

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    49صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله انواع قید و ضمیر در تاریخ بیهقی

معرفی انواع رله ها و کاربرد های آنها

اختصاصی از ژیکو معرفی انواع رله ها و کاربرد های آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معرفی انواع رله ها و کاربرد های آنها


معرفی انواع رله ها و کاربرد های آنها

حفاظت تجهیزات و دستگاه های سیستم قدرت در مقابل عیوب و اتصالیها ، به وسیله کلید قدرت انجام می گیرد قبل از اینکه کلید قدرت بتواند باز شود ، سیم پیچی عمل کنندة آن باید تغذیه شود این تغذیه به وسیله رله های حفاظتی انجام می پذیرد . رله به دستگاهی گفته می شود که در اثر تغییر کمیت الکتریکی مانند ولت و جریان و یا کمیت فیزیکی مثل درجه حرارت و حرکت روغن ( در رله بوخهولس ) تحریک شده و باعث به کار افتادن دستگاههای دیگر و نهایتاً قطع مدار به وسیله کلید قدرت ( در سیستم تولید و انتقال و توزیع ) یا دژنکتور می گردد .

 بنابراین به وسیله رله : محل وقوع عیب از شبکه جدا سازی شده باعث می شود که سایر قسمتهای سالم شبکه همچنان به کار خود ادامه دهند و پایداری و ثبات شبکه به همان حالت قبلی محفوظ بماند .· تجهیزات و دستگاهها در مقابل عیوب و اتصالی ها محافظت شده و میزان خسارات وارده به آنها محدود گردد . سبب به وجود آمدن اتصالی ها و تأثیرات آنبه دو علت زیر اتصالی ها می توانند به وجود آیند : الف – تأثیرات داخلی تأثیرات داخلی که باعث خراب شدن و از بین رفتن دستگاهها یا خطوط انتقال و توزیع می شود عبارتند از :فاسد شدن قسمتهای عایق در یک مولد ، ترانسفورماتور ، خط ، کابل و غیره . این ضایعات و امکانات مکن است مربوط به عمر عایق ، عدم تنظیم صحیح ، عدم ساخت صحیح و یا عدم نصب صحیح عایق باشد . ب – تأثیرات خارجیتأثیرات خارجی شامل تأثیرات زیادی است از آن جمله رعد و برق ، اضافه بار که باعث به وجود آمدن حرارت شود ، برف و باران ، باد و طوفان ، شاخة درختها ، حیوانات و پرندگان ، سقوط اشیاء اشتباه در عملیات و خسارتهایی که یه وسیله مردم وارد می شود و غیره . وقتی که یک اتصالی در مداری رخ دهد ، جریان افزایش یافته و ولتاژ ( اختلاف پتانسیل ) نقصان پیدا می کند افزایش جریان حرارت زیادی را به وجود آورده که ممکن است منجر به آتش سوزی یا انفجار شود . اگر اتصالی به صورت جرقه باشد ممکن است خسارت زیادی به بار آورد . برای مثال اگر جرقه ای بر روی خط انتقال نیرو به وجود آمده و سریعاً بر طرف نشود خط را سوزانده و باعث پاره شدن آن خواهد شد و نتیجه سبب قطع برق برای مدت طولانی خواهد شد . نقصان ولتاژ که در اثر یک اتصالی به وجود آید می آید برای دستگاههای الکتریکی بسیار زیان آور است و اگر این ولتاژ ضعیف برای چند ثانیه ایی ادامه داشته باشد ، موتورهای مشترکین از کار باز ایستاده ، دوران مولدهای برق نامنظم و نا مرتب خواهد شد پس در صورت وقوع جریان شدید و ولتاژ ضعیف به سبب اتصالی در مدار می بایست به فوریت اتصالی کشف و برطرف گردد و جریان ولتاژ به حالت عادی باز گردانده شود.


دانلود با لینک مستقیم


معرفی انواع رله ها و کاربرد های آنها

گزارش تولید سبزیجات خشک و انواع برگه میوه ها برای صنایع غذایی

اختصاصی از ژیکو گزارش تولید سبزیجات خشک و انواع برگه میوه ها برای صنایع غذایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تولید سبزیجات خشک و انواع برگه میوه ها: رشته صنایع غذایی ، با فرمت ورد 34 صفحه

فهرست :

  • مقدمه
  • انواع سبزی

1-2 پیاز و اقسام آن

2-2 موسیر و اقسام آن

3-2 نعنا ع و اقسام آن

4-2 تره و اقسام آن

5-2 تره تیزک و اقسام آن

6-2 جعفری و اقسام آن

   7-2 ریحان و اقسام آن

   8-2 گشنیز و اقسام آن

     9-2 شنبلیه و اقسام آن

3- روش تولید انواع سبز ی خشک

4- حداقل تجهیزات مورد نیاز برای تولید پودر سیر و پیاز

5- تولید برگه میوه جات

1-5 طبقه بندی میوه ها

2-5 زرد آلو و برگه آن

3-5 هلو و برگه آن

6- روش تولید برگه میوه

1-6 اصول آماده سازی

2-6 جداسازی

3-6 جدا سازی قسمتهای زائد

4-6 لکه گیری

5-6 تجهیزات خرد کن

6-6 خشک کردن

7-6 گوگرد زنی

8-6 بسته بندی محصول

7- آزمایشات و مواد و تجهیزات



دانلود با لینک مستقیم


گزارش تولید سبزیجات خشک و انواع برگه میوه ها برای صنایع غذایی

دانلودمقاله انواع محیطهای برنامه نویسی و امکانات نرم افزاری در PLC

اختصاصی از ژیکو دانلودمقاله انواع محیطهای برنامه نویسی و امکانات نرم افزاری در PLC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

امروزه استاندارد های خاص بیت المللی مثل IEC 1131 برای برنامه نویسی و کار با PLC ها وجود دارد که اغلب شرکت های سازنده و طراح PLC که معمولا نرم افزارهای مخصوص PLC های خودشان را تولید می کنند. از این روشهای استاندارد شده پیروی می کنند و فقط تفاوتهای جزیی در نرم افزارهای آنها به چشم می خورد که اکثر آنها هم در اثر تفاوتهای سخت افزاری سیستم های طراحی شده بوجود می آیند.اما در این بخش زبانها و محیطهای مختلف برنامه نویسی به طور مختصر و خلاصه به طور عمومی و کلی مورد بررسی قرار می گیرد تا در برخورد های احتمالی با این محیطها دچارسردرگمی نشوید.
بطور کلی می توان زبانها برنامه نویس PLCرا به پنج دسته تقسیم کرد:
• زبان SFC یا Sequential Function Chart Language
• زبان FBD یا Function Block Diagram Language
• زبان LD یا Ladder Diagram Language
• زبان ST یا Structured Text Language
• زبان IL یا Instruction List Language
پنج زبان فوق زبان های استاندارد و شناخته شده PLC ها هستند و کمپانی های سازنده سخت افزار و نرم افزار PLCها با وجود اختلاف های جزیی که ممکن است در نام یا ظاهر نرم افزار هایشان با نمونه های اصلی و جود داشته باشد، همگی بر اساس همین روشهای استاندارد شده حرکت می کنند.

 

زبان SFC:
در این محیط نیز مانند دیگر محیط های برنامه نویسی،ابزار هایی وجود دارند که در ابتدا باید با آنها آشنا شد، مهمترین ابزارهای موجود Transition,Initialstep,Step است.
هر Step معرف مرحله ای از روتین کنترلی است که در آن اتفاقاتی، براساس تعاریف نویسنده برنامه، به وقوع خواهد پیوست، هر step بایک مربع نشان داده می شود وشماره ای که معرف مرحله ای خاص از برنامه است داخل آن نوشته می شود.

 

 

 

تعریف عملیات آن مرحله نیز در درون یک مستطیل نوشته می شود که به مربع اصلی متصل شده و هر دوی اینها معرف یک مرحله از برنامه هستند.
در هر زمان و هر سیکل اسکن برنامه،step مربوط به آن فعال خواهد شد، برای نشان دادن step های فعال و غیر فعال از یک دایره کوچک استفاده می شود که درون مربع اصلی

 


:نمایش step فعال و غیر فعال
Step قرار می گیرد و در زمان اجرای برنامه مشخص می کند که کدام step فعال و کدام غیر فعال است.
بدیهی است که دستورات مربوط به step فعال در همان لحظه در حال اجرا شدن است و step غیر فعال، کاری انجام نمی دهد.برای نشان دادن وضعیت ابتدایی و در شروع برنامه SFC می بایست از یک Initial step استفاده کنیم که نشان دهنده شروع و مرحله آغاز برنامه است ، نماد گرافیکی step Initial یک مربع دو خطی است.
بدیهی است که هر برنامه SFC باید فقط دارای یک Initial step باشد که با شروع اجرای،به شکل فعال در خواهد آمد. شکل3-4: Initial step در شروع برنامه
مورد بعدی که باید در مورد آن صحبت شود Transition است که بصورت یک خط افقی مسیر ارتباطی بین دو step را قطع می کند. شماره مربوط آن در گوشه پایین و سمت راست آن نوشته می شودو توضیحات لازم را در قسمت راست می نویسندمانند
لازم بذکر است که قسمت توضیحات یک بخش آزاد و مجزا است و به هیچ عنوان قسمتی از برنامه محسوب نمی شود و تنها جنبه توضیح برای درک بهتر را دارد.

 


توابع کنترل پیوسته در PLC ها
در یک PLC با ورودی / خروجی آنالوگ ، پس از دریافت ورودیها، عملیات ریاضی مناسب روی آنها انجام می شود و سپس خروجی های آنالوگ تعیین می شوند. قابلیت و سطح کنترل بستگی به سرعت و قابلیت PLC در انجام عملیات ریاضی دارد. دریک فرایند کنترلی ممکن است جملات تناسبی ،انتگرال و مشتق وجود داشته باشند. به عنوان مثال با انجام عملیات زیر، کنترل با جمله تناسبی انجام می شود :
1.مقدار ورودی سنسور را بخوان، مقدار اندازه گیری شده (MV)را با مقدار (SP) مقایسه کن و مقدار خطا (E)را به دست آور. E=SP-MV
2.خطا را در یک ضریب ثابت(بهره سیستم)KP ضرب کن.
3.نتیجه را به مبدل D/A ارسال کن و به مرحله 1 برگرد.
البته در یک کنترل پیوسته برای بهبود پارامترهایی نظیر سرعت پاسخ، نوسان و خطاهای ماندگار لازم است از جملات مشتق و انتگرال نیز استفاده شود. در PLCهایی که امکان کنترل PID را دارند، معمولاالگوریتم کنترل در حافظه PLCوجود دارد و کاربر تنها ظرایب ورودی / خروجی را معین می کند. این الگوریتمها ممکن است به صورت زیر برنامه هایی باشند که در برنامه اصلی فراخوانی شوند.البته پیاده سازی کنترل PID با نرم افزار زمان زیادی را می گیرد و سیکل اجرای برنامه را طولانی می کند. در مواقعی که طولانی شدن سیکل اجرای برنامه در روند کنترل اخلال ایجاد کند، کنترل PIDبه صورت سخت افزاری انجام می شود.
ماژولهای PID
با توجه به اینکه پیاده سازی نرم افزاری زمان زیادی می گیرد، سازنده های PLC ماژولهایی را می سازند تا کنترل PID را به صورت سخت افزاری انجام دهند. این ماژول ها ، ورودی/ خروجی آنالوگ دارند و یک پردازنده مستقل در آنها وجود دارد که عملیات ریاضی را انجام می دهد.این پردازنده موازی با پردازنده اصلی عمل می کند و انجام کلیه محاسبات PID را به عهده دارد، تنها لازم است پردازنده اصلی پارامترهای کنترلی را به این ماژول ارسال کند. ماژول PID پس از هرسیکل اجرای فرایند کنترل، اطلاعات وضعیت خود را در رجیستر هایی از فضای I/O قرار می دهد و پردازنده اصلی می تواند آنها را خوانده و از عملکرد آن ماژول مطلع شود.
علاوه بر عملیات متداول در امر کنترل، معمولا لازم است نوعی پیش پردازش روی اطلاعات ورودی انجام شود،(مانند حذف نوسانات عددی و ناخواسته در اطلاعات ورودی) برخی از PLCها توابع خاصی را برای انجام این کار دارند. به عنوان نمونه PLC سری GEM 80 از شرکت GEM تابعی دارد که یکنواخت سازی نمایی (مرتبه اول) روی ورودی انجام می دهد.ثابت زمانی این تابع که ANALAG(ANALOG LAG) نام دارد قابل برنامه ریزی است، البته استفاده از این تابع اختیاری است.
برنامه ریزی ماژولهای PID
برنامه ریزی یک ماژول PID بستگی به نوع PLC دارد و ممکن است به استفاده از دیاگرام نردبانی یا واحد های برنامه ریزی خاص انجام شود. در دیاگرام نردبانی حلقه PID مانند یک تابع خاص تلقی می شود که پارامترهای آن را کاربر تعیین می کند، همانند یک تایمر که زمان آنرا کاربر به آن وارد می نماید.
پانلهای برنامه ریزی خاص معمولا منویی دارند که پارامتر های لازم را از کاربر می پرسد. پارامترهایی را که می توان انتخاب کرد عبارتند از : کنترل یک،دو یا سه جمله ای (PID,PI,P)،آدرس نقاط I/O به عنوان ورودی و خروجی، بهره ضرایب ، زمان انتگرال، زمان مشتق و سرعت نمونه برداری وغیره.
ماژول های PID معمولا حافظه ای دارند که داده ها و اطلاعات وضعیت خود را در آن ذخیره می کنند.پردازنده اصلی به این داده ها دسترسی دارد و از آنها استفاده می کند.
کاربرد ماژولهای PID
الگوریتمهای کنترلی که در همه PLCها وجود دارد برای بیشتر کاربردها، کارایی و سرعت کافی را دارد، مثلا برای کنترل سرعت ، تنظیم فشارهیدرولیک، کنترل دما، مدیریت انرژی و غیره .
در بسیاری از فرایندهای کنترلی لازم است به تعداد زیادی ورودی /خروجی رسیدگی شود، معمولا در یک حلقه کنترلی با تغییر پارامترهای لازم و بررسی کل فرایند ، پارامترهای مطلوب جهت کنترل صحیح فرایند به دست می آید.
ارتباط در PLC ها
نیاز مبادله اطلاعات بین PLC ها و سایر تجهیزات در یک کارخانه خودکار ، سبب شده است که امکانات ارتباطی روی همه کنترل کننده ها نصب شود در PLC های کوچک سخت افزار و نرم افزارلازم در خود بدنه PLC نصب گردد و در PLC های بزرگ ، ماژول های ویژه ای جهت ارتباط وجود دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انواع محیطهای برنامه نویسی و امکانات نرم افزاری در PLC