لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بازاریابی شبکهای در مقابل بازاریابی وابسته«بازاریابی شبکهای» با «بازاریابی وابسته» تفاوت دارد. در این مقاله به این تفاوت پرداختهام و تعریفی هرچند کوتاه درباره هریک به طور جداگانه ارائه کردهام.
بازاریابی شبکهای چیست؟ آینده بازاریابی شبکهای را چگونه می بینم؟ روانشناسی و جامعهشناسی بازاریابی شبکهای چیست و ... - اکنون در ادامه مقالهی کوتاهی که چندی پیش در خصوص توضیح و تعریف مختصری از اینکه بازاریابی شبکهای چیست نوشتم قصد دارم در این مقاله به برخی از سوالات بالا بپردازم. آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم و البته در ایران این چندان هم موضوع تازه ای نیست و تقریباً همه ما به آن عادت کردهایم اما گفته میشود که گویا در ایران در حال حاضر، نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر (و به روایتی دیگر تا ۳۵۰ هزار نفر) تنها روی بازاریابی شبکهای گلدکوئست کار میکنند، اما با توجه به اتفاقاتی که اخیراً برای فعالیت این شرکت در ایران رخ داده است، فعالیتها تا زمانی که گلدکوئست مراحل قانونیاش را پشت سر بگذارد و دفترش را به صورت قانونی در ایران راهاندازی کند به نوعی کند یا متوقف شده است. این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی شبکهای کار میکنند، فکر میکنند که بازاریابی شبکهای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکهای، علت این موضوع، سابقهی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری - و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق - ما ایرانیها، حتماً شما هم این را شنیدهاید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد میشدند و مورد استفاده عموم قرار میگرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا میانداختند که گویی تنها نوع کالای تولید شده، فقط همان «مارک» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم میخواستند بگویند آبگرمکن یا بخاری جدیدی خریدهاند، میگفتند یک «دئوترم» جدید گرفتهاند، برای «دستمال کاغذی»، میگفتند «کلینکس»، مایع نرمکننده لباس را میگفتند و برخی هنوز هم میگویند «سوسافت»، یا وقتی میخواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن دیوار یا سقف) اشاره کننده، میگویند «بلکانددکر» حال آنکه، اینها نامهای تجاری هستند و دهها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه میکنند. حالا حکایت «بازاریابی شبکهای» است. مدلی برای بیزنس یا کسب و کار، برای داشتن نوعی درآمد که به آن Residual Income گفته میشود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش مییابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، میتوان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکهای» استفاده کرد.» - اینترنت و دیگر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی میتوانند به کمک «بازاریابی شبکهای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند. اما اینکه آینده بازاریابی شبکهای چه خواهد بود؟ من و بسیاری از کارشناسان دیگر که در زمینه فرهنگسازی و آموزش کار میکنیم معتقدیم که این مدل کسب و کار در آیندهای نه چندان دور متحول خواهد شد و در عین حال مسلماً توسعه، نفوذ و گسترش بیشتری خواهد داشت. در امریکا و کشورهای اروپایی، مردمان بسیاری به این نوع مدل کسب و کار روی آوردهاند و خانوادههای بسیاری (حتی تمام اعضای خانواده) با سیستم توصیه، کالا یا خدمات شرکتهای مختلف را به اعضای تیمهای زیرمجموعه خود معرفی و توصیه میکنند و با این کار موجب بالا رفتن میزان فروش آن شرکتها و در نتیجه کسب درآمدی همیشگی و مداوم برای خود شدهاند. آنچه مسلم است این است که همه تقریباً میدانیم «بازاریابی شبکهای» کار سادهای نیست. یک شبه نباید و نمی توان انتظار مولتی میلیاردر شدن داشت. این کار در نوع خود بسیار هم سخت است. ۹۵ درصد از افرادی که زیر مجموعه شما میشوند، دیگر هیچ فعالیتی (توصیهای) نمیکنند و فعالیت بازاریابی شما در همان نقاط شاید برای همیشه متوقف شود. یکی از دلایل میتواند این باشد که افراد زیرمجموعه شما، به نوعی، آرام آرام، اعتمادشان را به شما از دست میدهند. دلیل دیگر میتواند این باشد که شما آنان را به درستی هدایت و رهبری نکردهاید و آموزشهای لازم به آنان ندادهاید. من در سمینارهایم به این موارد بیشتر میپردازم و نکات مهمی را یادآور میشوم که افراد بتوانند گوشه و زوایای «بازاریابی شبکهای» را بهتر و بیشتر بشناسند. در این مدل کسب و کار، شما با «انسانها» طرف هستید و نه «عامل» یا «ابزار» - و این خیلی مهم است، که بدانیم در بازاریابی شبکهای ایجاد و حفظ «ارتباط» از اهمیت ویژهای برخوردار است. در زیر مجموعه شما، زنجیرهای از «انسانها» قرار دارد. مثال زنجیر خیلی جالب است، شما میتوانید «یک زنجیر» را به طرف خود بکشید، اما نمیتوانید، همان زنجیر را (که مثلاً روی زمین افتاده است) رو به جلو هل دهید. نقش شما به عنوان فردی که هدایت افراد زیرمجموعه (Downline) خودتان را بر عهده دارد، یک نقش «هدایت کننده» یا «نقش رهبری» است. رهبر در جلو قرار میگیرد و با ایجاد اعتماد و جو اطمینان، زنجیرههای زیر مجموعه را به دنبال خود میکشد و این درست نیست که فرد رهبر پست سر زیر مجموعههای خود قرار بگیرد و آنان را رو به جلو هل دهد. چنانچه چنین چیزی اتفاق بیافتد، افراد زیر مجموعهی شما دلسرد میشوند و فعالیت خود را کاهش میدهند و این موجب میشود که «بازاریابی شبکهای» شما در همان نقطه متوقف شود. همه فعالیتها، در گرداب گسترده گیتی، به همین صورت است. چه بر روی اینترنت و چه خارج از آن، شما باید جلب توجه و جلب اعتماد کنید، خودتان رو به جلو با دیدی باز و مثبت حرکت کنید و این روحیه را در زیر مجموعههای خود تقویت کنید. از طرف دیگر برخی از دوستان از من میپرسند که برنامههای وابسته یا (Affiliate Programs) یا اصولاً «بازاریابی وابسته» (Affiliate Marketing) چیست؟ آیا این نوع بازاریابی همان MLM است؟ و اینکه آیا روی آوردن به این نوع بازاریابی یا مدل کسب و کار خصوصاً روی کالاهای خارجی (وقتی منشاء کالا یا خدمات و سایت در خارج از ایران است) نفعی برای ما دارد یا خیر؟ اجازه دهید که ابتدا بگویم سوال بسیار بسیار خوبی است. البته من پیش از این به دوستی که از تایوان این سوال را مطرح کرده بود، در مقالهای که در بخش انگلیسی سایت نیز آرشیو شده است پاسخ گفتهام. بازاریابی وابسته یا اصطلاحاً Affiliate Marketing در حقیقت بیشتر از آنکه بخواهد به عنوان یک مدل کسب و کار (Business Model) مطرح باشد، یک سیستم تبلیغاتی است، سیستمی که بواسطه آن یک سایت مثلاً «سایت الف» طبق قراردادی یا توافقنامهای میپذیرد که تکمه Button آگهی یا لینک تبلیغی سایت دیگری را که مثلاً در اینجا آن را «سایت ب»
بازاریابی شبکهای در مقابل بازاریابی وابسته