لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 311 ـ 381 هـ.ق
ابو جعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق (ابن بابویه) نزد اساتید زیادی از جمله پدرش شاگردی کرد و ادب و فقه را فرا گرفت . پدرش، ابو الحسن علی بن حسین بن موسی قمی، نیز از فقهای شیعه بود که با حسین بن روح، نائب سوم امام زمان، نیز ملاقات داشت. او به دعای امام زمان صاحب سه فرزند شد که محمد (شیخ صدوق) بزرگترین آنها بود. شیخ صدوق برای ملاقات با ابو عبدالله نعمت رقیب به بلخ رفت و کتاب «من لا یحضره الفقیه» را به نام او نوشت. شیخ در اواخر عمر در شهر ری زندگی می کرد که تحت سیطره آل بویه بود و «رکن الدوله» و وزیر او، «صاحب ابن عباد»، او را بسیار گرامی میداشتند . ابن بابویه به سال 381 هجری قمری در ری در گذشت و در همان جا مدفون گشت. مزار او تاکنون باقی مانده است. از کتابهای اوست:«من لایحضره الفقیه»، «علل الشرایع»، «ثواب الاعمال»، «کتاب الخصال»، «کتاب الاعتقادات»، «عیون اخبار الرضا» و «کتاب التوحید». ولادت:
محمد بن علـى بن بابویه قمى معروف به ابـن بابـویه و شیخ صدوق، از مفاخر فقهاى دنیاى شیعه و محـدث عالـى مقام در نیمه دوم سده چهارم هجرى است. بعد از سـال 305 هـ . ق، که نـایب دوم امام زمـان علیهالسلام از دنیا رفت، شیخ اجل حسین بـن روح نوبختى به عنوان نایب سـوم امام علیهالسلام بیـن شیعیان و حضرت گردید. على بـن بابـویه قمى پدر شیخ صدوق که از علماى قـم بـود، وارد بغداد شد، و چون تا آن زمان صاحب فرزنـدى نشـده بـود، و از ایـن نظر رنج مـى برد لذا فرصت را مغتنم شمرد، و ضمن نامه اى به حسین بـن روح نوبختى، از او تقاضا نمـود که در حیـن شرفیابـى به محضر آقا امام زمان علیهالسلام نامه او را به آن حضرت تقدیم نماید. وى در آن نامه اشتیاق خود را به داشتـن پسرى ابراز کرده بـود، و جواب امام زمان علیهالسلام هـم به او رسید که ما براى تو دعا کردیـم و عنقریب خـداوند پسرى و یا پسرانـى فقیه و پاک سرشت به تـو خواهد داد. به ایـن ترتیب عنایت الهى شامل حال وى شده و دعاى حضرت حجت علیهالسلام به سـال 311 هـ. ق بـا تـولـد شیخ صـدوق تحقق یافت. اسنـاد ایـن روایت معتبـر است، چنـانچه شیخ صـدوق خـود در کتـاب گرانقدرش کمال الدین آورده است. و شیخ طـوسـى در کتـاب غیبت صفحه 195 ایـن حـدیث را آ ورده است. همچنین ایـن حدیث را دانشمند رجال شناس شیخ نجاشى در کتاب خـود صفحه 184 نقل کرده است. تحصیلات:
او در روزگار جـوانى پـس از فرا گرفتـن علـوم مقـدماتـى، علـم حـدیث و فقه را از مفاخـر فقها و محدثیـن قـم همچون پدرش على بن بابویه و محمد بن حسـن بـن ولید، پیشواى فقهاى قم، احمد بن على بن ابراهیم قمى، حسیـن بـن ادریس قمى و دیگران آموخت و چون در روزگار سلاطیـن شیعى آل بویه به سر مـى برده و آنها بر قسمت اعظم دنیاى اسلام تسلط داشتنـد به منظور دیـدار مشایخ دیگـر در سایر نقاط شیعه نشیـن، و سیـر و سیاحت به مسافرت دور و درازى همت گماشت. شیخ صدوق در سال 347 هـ . ق، در رى از ابو الحسن محمد بـن احمد بن علـى اسدى معروف به ابـن جراده بردعى حدیث فراگرفت و در سال 352 هـ . ق، در نیشـابـور ازمحضر علماى آن سـامـان استماع حـدیث نموده مانند: ابـو علـى حسیـن بـن احمد بیهقـى، عبـد الرحمـن محمد بـن عبدوس و همچنیـن در مرو از افرادى همچون ابـو الحسن محمد بن على بن فقیه و ابو یوسف رافع بـن عبدالله به اخذ حـدیث تـوفیق یافت که در کـوفه، مکه، بغداد، بلخ و سـرخـس استماع حدیث داشته است. در سال 347 هـ . ق، به تقاضاى رکـن الدوله دیلمى در رى، اقـامت و به رهبـرى علمـى و مذهبـى شیعیـان عصر پـرداخته است. شخصیت علمى و معنـوى او چنان بـود که فقها و دانشمندان شیعه هر جا به نام وى مى رسیـدند از وى با بهتـریـن عبارات یاد مـى کردنـد چنانچه فقیه عظیـم الشأنى همچون بحر العلوم او را (رئیس محدثیـن) خوانده است. اساتید:
استادان شیخ صدوق را نمى تـوان شمرد، ولى دانشمند محقق مرحوم شیخ عبـدالرحیـم ربانـى شیرازى 252 تـن از آنها را نام برده است که گـروهـى از آنها در زمـره مشـاهیـر بـوده و عبـارتند از: 1 ـ پدرش على بن بابویه قمى 2 ـ محمد بن حسن ولید قمى 3 ـ احمد بن على بن ابراهیم قمى 4 ـ على بن محمد قزوینى 5 ـ جعفر بن محمد بن شاذان 6 ـ جعفر بن محمد بن قولویه قمى 7 ـ على بن احمد بن مهریار 8 ـ ابو الحسن خیوطى 9 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن علـى بن اسـود 10 ـ ابـو جعفـر محمـد بـن یعقـوب کلینـى 11 ـ احمـد بـن زیـاد بـن جعفـر همـدانى 12 ـ علـى بن احمد بن عبدالله قرقى 13 ـ محمد بن ابراهیم لیثى 14 ـ ابراهیم بن اسحاق طالقانى 15 ـ محمد بن قاسم جرجانى 16 ـ حسین بن ابراهیم مکتبى شاگردان:
1 ـ شیخ مفید 2 ـ محمد بن محمد بن نعمان 3 ـ حسین بن عبدالله 4 ـ هارون بن موسى تلعکبرى 5 ـ بـرادرش حسیـن بـن علـى بـن بـابـویه قمـى 6 ـ بـرادر زاده اش حسـن بـن حسیـن بـن بـابـویه قمـى 7 ـ حسـن بـن محمـد قمـى (مـؤلف تـاریخ قـم) 8 ـ علـى بـن احمـد بـن عبـاس نجـاشـى (پـدر نجـاشـى) 9 ـ علم الهدى (سید مرتضى) 10 ـ سیـد ابـو البـرکـات علـى بـن حسیـن جـوزى 11 ـ ابوالقاسم على خزاز 12 ـ محمد بن سلیمان حمرانى تألیفات:
شیخ طـوسـى نـوشته است که شیخ صـدوق 300 جلـد کتاب تألیف کرده است، و در فهرست خـود 40 کتاب و شیخ نجاشى 189 کتاب از وى نام برده انـد. بـراى نمـونه چنـد اثـر او را نام مـى بـریـم: 1 ـ من لا یحضره الفقیه 2 ـ کمال الدین و اتمام النعمه 3 ـ کتاب امالى 4 ـ کتاب صفات شیعه 5 ـ کتـاب عیـون الاخبـار امـام رضا علیهالسلام 6 ـ کتاب مصادقه الاخوان 7 ـ کتاب خصال 8 ـ کتاب علل الشرایع 9 ـ کتاب توحید 10 ـ کتاب اثبات ولایت على علیهالسلام 11 ـ کتاب معرفت 12 ـ کتاب مدینه العلم 13 ـ کتاب مقنع در فقه 14 ـ کتاب معانى الاخبار 15 ـ کتاب مشیخته الفقیه 16 ـ کتاب عیون الاخبار گفتاربزرگان:
ـ شیخ الطایفه محمد بـن حسـن طوسى متوفى به سال 460 هـ . ق، که با یک واسطه، شاگرد شیخ صـدوق بـود، از ایشان به ایـن گـونه یاد مى کند: ابو جعفر محمد بن على بن حسین بـن بابویه قمى، دانشمندى جلیل القدر، بزرگوار، حافظ احادیث بوده و در حفظ و کثرت علـم و حـدیث در میان علماى قـم همانندى براى او دیده نشـده است و قریب به سیصد جلد کتاب دارد. ـ نـابغه بزرگ و فقیه سنت شکـن، مشهور به محمـد بـن ادریـس حلـى متـوفـى به سـال 598 هـ . ق، در کتـاب گـرانقـدر «سـرایـر» مـى فرماید: «دانشمند مـوثق بزرگـوار، متخصص اخبار، ناقد آثار، عالم به رجال، حافظ بزرگ حدیث، استاد و پیشواى ما شیخ محمد بـن بابویه است. ـ ابـن شهر آشـوب او را مبـارز قمـى نـامیـده است. ـ علامه حلـى از وى مانند نجاشى یاد مـى کند که نجاشـى وى را وجه الطایفه نامیده است. ـ فخر المحققیـن فرزند برومند علامه حلـى از وى به شیخ امام نام مى برد. در میـان فقهاى بزرگ به ذکـر گفتـار علامه بحـر العلـوم اکتفا مى کنیم که مى نویسد: ابو جعفر محمـد بن علـى بن حسیـن بن مـوسـى بـن بابـویه قمـى پیشوایى از پیشـوایان شیعه و ستونـى از استـوانه هاى شریعت است. او رئیـس محدثین و در آنچه از ائمه صادقیـن نقل کرده راستگوست. وى با دعاى امام زمان علیهالسلام متـولد شـد و از ایـن راه به فضیلت و افتخارى بزرگ نایل گشت». وفات:
شیخ ابو جعفر محمد بـن بابـویه قمـى معروف به شیخ صـدوق پـس از هفتاد و چند سال زندگانى پرافتخار و انجام مسافرتهاى طـولانـى و تصنیف 300 جلـد کتـاب بـا ارزش، سـرانجام در سال 381 هـ . ق، در شهر رى چشـم از جهان فـرو بست و آرامگاهـش امروز در شهر رى به نام ابـن بابویه مشهور و زیارتگاه مردم مسلمان است. منابع :
لغت نامه دهخدا
پایگاه اسلامی الشیعه
نوشته شیخ صدوق، ابو جعفر، محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى (305 - 381 هجرى)، از فقها و محدثین بزرگ شیعه در قرن چهارم هجرى.
موضوع
شیخ صدوق در این کتاب روایات فراوانى درباره مسائل اخلاقى و عقیدتى و دیگر موضوعات مورد نیاز جامعه بشرى جمع آورى کرده است.این کتاب در نوع و سبک خود بى نظیر است و اولین کتابى است که به این سبک به نگارش در آمده است.مؤلف به شکلى زیبا و با توجه به اعداد یک تا هزار، روایات را دسته بندى نموده است.
انگیزه نگارش
شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مى گوید:
«با تحقیق در تألیفات مشایخ و علماى بزرگ گذشته دریافتم که آنان در بخش هاى مختلف علوم کتاب هایى نگاشته اند ; اما درباره رابطه میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند چیزى نگاشته نشده است.با توجه به فایده فراوان این موضوع براى جوینده علم، بر آن شدم تا براى تقرب به درگاه الهى دست به نگارش چنین کتابى بزنم تا به پاداش الهى و خوشبختى و رحمت خداوند متعال نایل گردم و از درگاه ایزد منان خواهانم تا امیدم را ناامید نگرداند چرا که او بر هرکارى تواناست.»
ارزش
کتاب خصال با وجود حجم کم، دائرة المعارف بزرگى از معارف اسلامى و احکام حلال و حرام است و هیچ فقیه دانشمند و یا ادیب نام آورى از آن بى نیاز نیست.
همچنین این کتاب، به مباحث تاریخى، تفسیر قرآن، نکات فلسفى و مسائل سیاسى نیز اشاره دارد.
کتاب خصال با مطالب مفید و مباحث گرانقدر خود از مجموعه هاى نفیس روایات اهل بیت رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم به شمار مى آید.
اعتبار
این کتاب نیز مانند دیگر کتاب هاى شیخ صدوق مورد توجه خاص علما و فقهاى شیعه قرار گرفته و روایات آن در بسیارى از مجموعه هاى روایى شیعه مانند کتب اربعه و بحار الانوار آمده و نقل آنها زینت بخش کتب روایى علماى متأخر از شیخ صدوق شده است.
تعداد احادیث
کتاب حاضر شامل 1255 حدیث است و در 26 باب مجزا تنظیم گردیده.عنوان بندى باب ها بر اساس ارقام است بدین شکل که روایات شامل یک خصلت در یک باب آمده و شامل دو خصلت در بابى و شامل سه خصلت در بابى دیگر و...
عناوین کتاب
روایات این کتاب از نظر موضوع بسیار گسترده است و درباره هر یک از موضوعات اخلاقى و عقیدتى روایاتى نقل شده که به شکلى با اعداد در ارتباطند، مانند:
- یک صفت از دوستى دنیا، یک صفت در برابر پنج خصلت
- دو صفت شیعه
- تا سه خصلت در کسى نباشد مؤمن نیست
- چهار چیز در چهار مورد پذیرفته نیست
مقاله درباره رئیـس المحـدثیـن، شیخ صـدوق 14 ص