لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:125
مقدمه:
بارشد و گسترش روزافزون تکنولوژی این سوال برای مدیران مطرح است که چگونه امکان دارد سازمانی با وجود محدودیتهای گوناگون از حقوق و دستمزد گرفته تا تجهیزات و تکنولوژی پیشرفته، در عرصه رقابت بینالمللی ثبات خود را حفظ نماید و همچنان به جلو گام بردارد؟ برای چنین سوالی پاسخهای گوناگونی میتوان ارائه کرد که یکی از مهمترین آنها دراختیار داشتن نیروی انسانی کار آمد و با انگیزه است که میتواند دیگر مولفههای موفقیت هرسازمان را در اختیار بگیرد.
امروزه دیگر مدل مدیریت سنتی که در آن مدیر کنترل میکند و کارکنان تحت نظارت هستند، کارآمد نیست و نقش مدیریت به منظور ایجاد محیط کار توانمند، باید از چارچوب ذهنی، فرماندهی و کنترل محیط، به حبس مسؤلیت و احترام متقابل به کارکنان تبدیل شود.
همانطور که در ادبیات مدیریت بیان شده هر فرد برای انجام فعالیت به دوعامل اصلی دانش و انگیزه نیاز دارد. که درپرتو کسب این دو عامل میتوان انجام موفق هر فعالیت هدفمندی را پیش بینی کرد و د رمجموع افراد به واسطه این عوامل است که صاحب قدرت خواهند بود و با افزایش سطح این دو عامل هر سازمان میتواند تصویر روشنی از از آینده را برای دستیابی به اهدافش ترسیم نماید.
درفرن اخیر که شکاف بین پیشرفتهای علمی و فنی و سطح بهرهوری در کشورهای مختلف هر لحظه ژرفتر و عمیقتر مشود و سازمانها چون آبهای خروشان و گلآلود یک رود، همواره دستخوش تغیرات ناگهانی هستند و زمان آرامش و سکون کمتر احساس میشود، نقش نیروی انسانی با انگیزه و علاقهمند به کار به هیچ و به قابل چشمپوشی نیست. اکنون سازمانهای موفق در عرصههایی با بهکارگیری شیوهها و متدولوژیهای مدیریت نوین، تعهد و مسئولیتپذیری پرسنل را به ارزش تبدیل کردهاند و به این حقیقت دست یافتهاند که در سایه توانمند سازی کارکنان در جهت رضایت شغلی و بهطور خلاصه مدیریت انگیزش و حرکت به سوی تربیت کارکنان برانگیخته میتوان گوی رقابت را از دیگر رقبا ربود.
( لاجوردی، سال 1382، صفحه 42)
هدف از بحث انگیزش
هدف از بحث انگیزش، شناخت این مسئله است که چرا از افراد در سازمان بیشتر از دیگران به کارخود علاقهمندند ودر راه نیل به اهداف سازمان کوشش بیشتری به خرج میدهند، در حالی که دیگران فاقد حرکت لازم و هستند.
( صادقپور – 1382 – 237)
یکی از وظایف اولیه مدیران ایجاد انگیزه در کارکنان است به گونهای که عملکرد آنها بالاترین سطح ممکن برسد بدین معنی که سختتر تلاش کند، به طور منظم در محل کارحاضر شوند و برای عملی شدن هدفها و تصمیمهای سازمان کوشش کند.
البته عملکرد شغلی علاوه برانگیزش به توانایی فرد و آمادگی محیط بستگی دارد. روابط فیلترها به شکل زیر است.
محیط = توانایی = انگیزش= عملکرد =
تعاریفی از انگیزش برای کار به سبب سهم قابل ملاحظهای که ادرکات، امیال، سائقها واکنشهای متقابل محیط در فرایند انگیزش دارند، نمیتوان به تعریفی دست یافت که ازنظر همهی متخصصان امر قابل قبول باشد. حتی در برخی از منابع معتبر، از تعریف انتیزش خودداری شده است. انگیزش یا motivation از ریشهی واژی لاتین Movere به معنای حرکت کردن مشتق شده است. ولی برای مفهوم انگیزش بار کاره چنین معنای کافی نیست و بنابر دلایلی که پیش از این شاره کردیم باید تعریفی را ارئه دهیم که ابعاد و جنبههای مختلف فرایندی را که درفتار مورد نظر در سازمانها را موجب گردد مشخص نماید. استیزوپورتر[1] به چند تعریف که توسط عدهای از نظر پردازان انگیزشی عنوان شده اشاره میکنند:
*جانانکینون[2] انگیزش را عبرات از نفوذ و تأثیرات مقارنی میداند که در راستا، شدت و پایداری کنش به عمل آیند
*. ویکتوروردم[3] نظریه پرداز دیگر، انگیزش را فرایندی تصور میکند که گزینشهایی را که توسط انسان یا موجودات زنده دیگر صورت میپذیرد، تحت نفوذدار میدهد.
مقاله درباره مدیریت انگیزش در سازمانها و اهمیت آن در جهت ارتقای بهره وری