ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد بررسی سبک های مدیریت از دیدگاه قرآن

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق کامل درمورد بررسی سبک های مدیریت از دیدگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد بررسی سبک های مدیریت از دیدگاه قرآن


دانلود تحقیق کامل درمورد بررسی سبک های مدیریت از دیدگاه قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23

 

مقایسه ویژگیهای مدیریت از دیدگاه قرآن کریم با مدیریت از دیدگاه تئوریهای غربی

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین هوش چندگانه و سبک های رهبری تحولی و تبادلی مدیران مدارس متوسطه ی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مدیران و دبیران دبیرستانهای شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه ی آماری، 117 نفر از مدیران و 222 نفر از دبیران به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی استاندارد هوش چندگانه ی دیوید آ کلب با 70 سؤال که توسط مدیران مدارس پاسخ داده شد و نیز پرسشنامه ی محقق ساخته ی سبک های رهبری با 50 سؤال بود که بر اساس نظریه ی برنارد باس و پرسشنامه ی MLQ تدوین شد و توسط دبیران آنان پاسخ داده شد. ضریب پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هرکدام از پرسشنامه ها به ترتیب 86/0 و 84/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی(ضریب رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، سبک رهبری تحولی تحت تأثیر هوش های بدنی، میان فردی، درون فردی، ریاضی- منطقی و زبانی مدیران و سبک رهبری تبادلی تحت تأثیر هوش های بدنی، درون فردی، ریاضی- منطقی و موسیقیایی مدیران قرار دارد. در بررسی میزان استفاده ی مدیران از سبکهای رهبری تحولی و تبادلی بر اساس رشته ی تحصیلی دبیران و نیز در خصوص میزان استفاده ی مدیران از سبک رهبری تبادلی بر اساس نوع مدرسه(دولتی- غیرانتفاعی) دبیران تفاوت معناداری مشاهده شد. در بررسی انواع هوش چندگانه مدیران بر اساس سابقه ی مدیریت، مدرک تحصیلی، نوع مدرسه ی آنان(دولتی، غیر انتفاعی) و نیز جنسیت تفاوتهای معناداری مشاهده شد

این مقاله به تشریح ویژگی های مدیریت اسلامی از دیدگاه آیات قرآن و مقایسه آن با مدیریت برآمده از تئوریهای مدیریت غربی پرداخته است.

نوع تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و روش انجام تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است . در این مقاله با استفاده از منابع موجود

کتابخانه ای و میدانی و بهره گیری از مطالعات، و سندکاوی و پرسشنامه به گردآوری داد ههای مورد نیاز پرداخته شده و با بکارگیری نرم افزار

داده های گردآوری شده تجزیه و تحلیل شده است. همچنین با ترسیم جدول و نمودارهای مختلف، سعی شده میزان فاصله موجود ،SPSS بین عملکرد مدیریت اسلامی از دیدگاه قرآن با آنچه در تئوریهای مدیریت غربی آمده است و در حال حاضر در کشور پیاده می شو د

استخراج شود. جامعه آماری و نمونه آماری این تحقیق، 30 نفر از اساتید دانشگاه پیام نور مرکز تهران م یباشند.

یافته های تحقیق مؤید آن است که بین ویژگی های مطلوب مدیریت اسلامی مأخوذ از آیات قرآن با آنچه تحت عنوان وظایف اساسی مدیریت (برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع، ...) بیان می شود، همبستگی کامل وجود دارد. طبق نظر خبرگان مدیریت اسلامی تحت مطالعه در مدیریت اسلامی برای انجام وظایف مدیریتی از قبیل برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع، هدایت و رهبری، هماهنگی، کنترل، گزارش دهی و بودجه بندی به ویژگی های ذکر شده (که مأخوذ از آیات قرآن هستند) توجه بیشتری نسبت به مدیریت غربی نشان داده می شود. این ضرورت وجود دارد که مدیران دستگاه های اجرایی جهت عملی کردن ارزش های اصیل نهفته در متن آیات قرآن و تحقق مبانی و اصول مدیریت اسلامی، بایستی این ویژگی ها را مدنظر قرار دهند و اقدام به تقلیل این فاصله نمایند. به عبارت روشن تر هرچه « معیار ویژگی ه ا » ارزش های برخواسته از مکتب در رابطه با مدیریت اسلامی بیشتر پیاده شود، فاصله کمتر خواهد بود یعنی انحراف از

کاهش می یابد. محققین توجه برنامه ریزان رده بالا را به شرایط احرازی و اعمال ویژگی های فوق در برنامه آموزش و انتصاب مدیران، معطوف می نمایند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد بررسی سبک های مدیریت از دیدگاه قرآن

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق نبوی از دیدگاه شهید مطهری

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق نبوی از دیدگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق نبوی از دیدگاه شهید مطهری


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق نبوی از دیدگاه شهید مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13

 

اخلاق نبوی در نگاه شهید مطهری

پیغمبر اکرم حضرت محمدبن عبدالله(ص) که نبوت به او پایان یافت, در سال 570 بعد از میلاد متولد شد. در چهل سالگى به نبوت مبعوث گشت; سیزده سال در مکه مردم را به اسلام دعوت کرد و سختى ها و مشکلات فراوان متحمل شد, و در این مدت گروهى زبده تربیت کرد و پس از آن به مدینه مهاجرت نمود و آن جا را مرکز قرار داد. ده سال در مدینه آزادانه دعوت و تبلیغ نمود و با سرکشان عرب نبرد کرد و همه را مقهور ساخت. پس از ده سال همه جزیره العرب مسلمان شدند. آیات کریمه قرآن تدریجا در مدت بیست و سه سال بر آن حضرت نازل شد, مسلمین شیفتگى عجیبى نسبت به قرآن و هم نسبت به شخصیت رسول اکرم نشان مى دادند. رسول اکرم در سال یازدهم هجرى یعنى, یازدهمین سال هجرت از مکه به مدینه, که بیست و سومین سال پیامبرى او و شصت و سومین سال از عمرش بود, در گذشت, در حالى که جامعه اى نوبنیاد و مملو از نشاط روحى و مومن به یک ایدئولوژى سازنده که احساس مسئولیت جهانى مى کرد, تإسیس کرده و باقى گذاشته بود.

آنچه به این جامعه ى نو بنیاد روح و وحدت و نشاط داده بود, دو چیز بود: قرآن کریم که همواره تلاوت مى شدو الهام مى بخشید و دیگر شخصیت عظیم و نافذ رسول اکرم که خاطرها را به خود مشغول و شیفته نگه مى داشت. اکنون درباره ى شخصیت رسول اکرم اندکى بحث مى کنیم:

دوران کودکى

هنوز در رحم مادر بود که پدرش در سفر بازرگانى شام در مدینه در گذشت. جدش عبدالمطلب کفالت او را بر عهده گرفت. از کودکى آثار    عظمت و فوق العادگى از چهره و رفتار و گفتارش پیدا بود. عبدالمطلب به فراست دریافته بود نوه اش آینده اى درخشان دارد.

هشت ساله بود که جدش عبدالمطلب درگذشت و طبق وصیت او, ابوطالب عموى بزرگش عهده دار کفالت او شد. ابوطالب نیز از رفتار عجیب این کودک که با سایر کودکان شباهت نداشت, در شگفت مى ماند.

هرگز دیده نشد مانند کودکان همسالش نسبت به غذا حرص و علاقه نشان بدهد, به غذاى اندک اکتفا مى کرد و از زیاده روى امتناع مى ورزید. بر خلاف کودکان همسالش و برخلاف عادت و تربیت آن روز, موهاى خویش را مرتب مى کرد و سر و صورت خود را تمیز نگه مى داشت .

ابوطالب روزى از او خواست که در حضور او جامه هایش را بکند و به بستر رود, او این دستور را با کراهت تلقى کرد و چون نمى خواست از دستور عموى خویش تمرد کند, به عمو گفت: روى خویش را برگردان تا بتوانم جامه ام را بکنم. ابوطالب از این سخن کودک در شگفت شد, زیرا در عرب آن روز حتى مردان بزرگ از عریان کردن همه قسمت هاى بدن خود احتراز نداشتند. ابوطالب مى گوید:((من هرگز از او دروغ نشنیدم, کار ناشایسته و خنده بى جا ندیدم, به بازىهاى بچه ها رغبت نمى کرد, تنهایى و خلوت را دوست مى‌داشت و در همه حال, متواضع بود.))

تنفر از بیکارى و بطالت

از بیکارى و بطالت متنفر بود, مى گفت: ((خدایا! از کسالت و بى نشاطى, از سستى و تنبلى و از عجز و زبونى به تو پناه مى برم.))

مسلمانان را به کار کردن تشویق مى کرد و مى گفت:((عبادت هفتاد جزء دارد و بهترین جزء آن, کسب حلال است.))

امانت

پیش از بعثت, براى خدیجه ـ که بعد به همسرىاش درآمد ـ یک سفر تجارتى به شام انجام داد, در آن سفر بیش از پیش لیاقت و استعداد و امانت و درستکارىاش روشن شد. او در میان مردم آن چنان به درستى شهره شده بود که لقب محمد امین یافته بود. امانت ها را به او مى سپردند. پس از بعثت نیز قریش با همه دشمنى اى که با او پیدا کردند باز هم امانت هاى خود را به او مى سپردند. از همین رو پس از هجرت به مدینه, على (ع) را چند روزى بعد از خود باقى گذاشت که امانت ها را به صاحبان اصلى برساند.

مبارزه با ظلم

در دوران جاهلیت, با گروهى که آن ها نیز از ظلم و ستم رنج مى بردند, براى دفاع از مظلومان و مقاومت در برابر ستمگران هم پیمان شد, این پیمان در خانه عبدالله بن جدعان از شخصیت هاى مهم مکه بسته شد و به نام حلف الفضول نامیده شد, او بعدها در دوره ى رسالت از آن پیمان یاد مى کرد و مى‌گفت:((حاضر نیستم آن پیمان بشکند و اکنون نیز حاضرم در چنین پیمانى شرکت کنم.))

اخلاق خانوادگى

در خانواده مهربان بود, نسبت به همسران خود هیچ گونه خشونتى نمى کرد, و این برخلاف خلق وخوى مکیان بود. بد زبانى برخى از همسران خویش را تحمل مى کرد تا آن جا که دیگران از این همه تحمل, رنج مى بردند. او به حسن معاشرت با زنان توصیه و تإکید مى کرد و مى گفت: همه ى مردم داراى خصلت هاى نیک و بد هستند, مرد نباید تنها جنبه هاى ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند, چه هرگاه از یک خصلت او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه ى خشنودى اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد. او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوق العاده عطوف و مهربان بود, به آن ها محبت مى کرد, روى دامن خویش مى نشاند, بر دوش خویش سوار مى کرد, آن ها را مى بوسید; و این ها همه برخلاف خلق و خوى رایج آن زمان بود .روزى در حضور یکى از اشراف یکى از فرزندزادگان خویش (حضرت مجتبى (ع)) را مى بوسید, آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتى یک بار هیچ کدام از آن ها را نبوسیده ام! فرمود: ((من لایرحم لایرحم)); کسى که مهربانى نکند, رحمت خدا شامل حالش نمى شود.

نسبت به فرزندان مسلمین نیز مهربانى مى کرد, آن ها را روى زانوى خویش نشانده دست بر سر آن ها مى کشید. گاه مادران, کودکان خردسال خویش را به او مى دادند که براى آن ها دعا کند, اتفاق مى افتاد که احیانا آن کودکان روى جامه اش ادرار مى کردند, مادران ناراحت شده و شرمنده مى شدند و مى خواستند مانع ادامه ى ادرار بچه شوند, او آن ها را از این کار به شدت منع مى کرد و مى گفت: مانع ادامه ى ادرار بچه نشوید. این که جامه ى من نجس بشود اهمیت ندارد, تطهیر مى کنم.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق نبوی از دیدگاه شهید مطهری

دانلود مقاله آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان


دانلود مقاله آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان

درباره آفرینش انسان و مواد اولیّه آن نظریات گوناگونی وجود دارد که دو نظریه از دیرباز بوده است. عدّه‏ای معتقد به تبدّل انواع جانداران از جمله انسان هستند. مانند "چارلز داروین" طبیعی دان انگلیسی که درباره آفرینش انسان معتقد است انسان یکی از انواع موجودات زنده است و با میمون از یک منشأ بوده و این دو دارای اجداد مشترک بودند و انسان تکامل یافته و به صورت کنونی درآمده است1.خداوند متعال در آیه 59 سوره آل عمران با تشبیه خلقت حضرت عیسی علیه‏السلام در خارق‏العاده بودن و استقلال آفرینش به آدم علیه‏السلام می‏فرماید:"إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَم خَلَقَهُ مِنْ تُراب." همانا مَثَل آفرینش عیسی در خارق‏العاده بودن به امر خدا مانند آفرینش آدم بوده که خدا او را از خاک آفرید پس بدان خاک گفت بشری به حدّ کمال باش، هماندم چنان شد.

"کرسی موریسُن" در انتقاد از نظریه داروین می‏نویسد: "کشفیّات داروین فقط قدم بزرگی در راه پیشرفت افکار فلسفی بوده است. اما امروز کسی مانند "هِگل" نمی‏تواند بگوید که با آب و مواد شیمیائی و زمان می‏توان آدم آفرید"2. هگل می‏گوید: "هوا و آب و مواد شیمیایی و زمان به من بدهید و من با آنها انسان خلق کنم"3. با پیشرفت روزافزون علم و دانش، بی‏پایه بودن این نظریه روشن‏تر می شود. ما می‏بینیم در عصر حاضر حتی کسانی که دست به شبیه‏سازی می‏زنند، با پیوند سلّول زنده از یک گیاه یا حیوان به یک موجود دیگر مانند خود موجود سلول گرفته شده، جاندار دیگری به وجود می‏آورند، همانند پیوند گل و گیاه است4. نه این که با یک مشت خاک و هوا و آب بتوان موجود زنده‏ای را خلق کرد. چرا که دمیدن روح و جان خلاّقی قادر و حکیم می‏خواهد که او تنها خداوند حکیم است که هستی‏بخش تمام جهان هستی است. و او است که به خاک تیره و خاموش، روح و جان می‏بخشد چنانکه می‏فرماید: "...وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی..." و از روح خود در آن دمیدم.. و بعضی دیگر معتقدند که آفرینش انسان مستقل از سایر جانداران می‏باشد که این عقیده نشأت گرفته از ظواهر دینی و کتب آسمانی می‏باشد. مخصوصا قرآن مجید هم تأیید می‏کند. از جمله آیه 20 سوره روم و 59 سوره آل عمران.

"کرسی موریسُن" می‏نویسد: "حقیقت امر این است که مؤلف این کتاب هم اطلاع صحیحی در این خصوص ندارد اما معتقد است که حیات، نشانه‏ای از قدرت بی‏چون و چرای الهی است و به هیچ وجه جنبه مادی ندارد"5. "هو الخالِقُ الباری‏ءُ المُصَوِّرُ.."6. او خداوندی است خالق، آفریننده‏ای بی‏سابقه و صورتگری بی‏نظیر.... باز در همان کتاب در جواب "هگل" که انسان را موجودی کاملاً مادی و تصادفی فرض می‏کند، می‏نویسد: هگل فراموش کرده است که برای این کار نطفه و جرثومه حیات نیز لازم است. ایشان پس از آن که ذرّات نامریی را جمع کردند و برای خلقت انسان آنها را با نظم و ترتیب پهلوی هم چیدند، تازه باید به قالب آن جان بدهند. به فرض آن که به انجام همه این امور خارق‏العاده توفیق یافت از بین میلیون ها احتمال فقط به یک احتمال ممکن است جانوری به وجود آید که چشم روزگار غریب‏تر از آن چیزی ندیده باشد. خوشمزه‏تر آن که پس از کامیابی در این امر، تازه خود "هگل" نخواهد گفت این موجود عجیب بر حسب اتفاق و تصادف به وجود آمده، بلکه می‏گوید:«هوش و نبوغ من آن را خلق کرده است».

"راستی خداوند برای ایجاد شگفتی‏های خلقت، اسباب و وسایل اسرارآمیزی به کار می‏برد که فهم آن از قوّه تعقّل ما خارج است".

خصایص انسان از نظر علمی

  1. تمام خصایص موجودات آلی را دارد چون از عناصر تشکیل یافته است(خصایص عنصری)= تن.
  2. تمام خصایص موجودات زنده و آلی را دارد.
  3. تمام خصایص "جانوری" را دارد (خصایص بیولوژیک)= جان. علاوه بر آن، خصایصی مخصوص به خود دارد که در هیچ‏یک از موجودات زنده و جانوران جاندار هم دیده نشده و آن وجود "روان انسانی" با خصائص انسانی است= روان7 .

موادّ اولیّه آفرینش انسان از نظر قرآن نخستین آیه‏ای که خداوند متعال به آن اشاره می‏کند، و آن را نشانه‏ای از عظمت و خلاّقیت خود می‏شمارد، آیه 20 سوره روم و اشاره به آفرینش و موادّ اولیه انسان نخستین که مهم‏ترین نعمت و موهبت الهی به انسان است، می‏باشد. چنانکه می‏فرماید:"وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ". یکی از نشانه‏های او این است که شما را از خاک آفرید و سپس شما انسان هایی شدید که در روی زمین پراکنده شدید چرا که دیباچه هر کتابی خلاصه و فشرده مطالبی است که در آن کتاب نوشته شده است. و دیباچه کتاب آفرینش، انسان است که در هر جمله و صفحه آن کتاب، علوم و فنونی نهفته است و هرکدام از آن صفحات، دانش و تخصصّ مخصوص به خود را می‏طلبد. مثلاً علم طب از نظر جسم و تن و روانشناسی از جهت روان و... انسان را مورد بررسی قرار می‏دهند. از امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام نقل شده است که فرمود: "أَتَزعَمُ أنَّک جِرمٌ صَغیرٌ وَ فیک انْطَویَ

شامل 8 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آفرینش انسان از دیدگاه دانشمندان

دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام


دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام

از جمله موضوعات مورد بحث پیرامون حقوق زن، مقایسه بین مکتب اسلام با دستاوردهاى تمدن غرب است، امروز در دنیا درباره حقوق زن، مکتب دیگرى رایج نیست و نوعا شرقى‏ها و همه دنیا تحت تأثیر دستاوردهاى غربى‏ها در مورد تساوى زن هستند و تقریبا این فکر غرب همه‏جا و حتى دنیاى کمونیستى را هم احاطه کرده است. بنابراین مقایسه، مناسب‏ترین طرف اسلام همین دستاوردهاى دنیاى غرب است که غربى‏ها در این مسأله خیلى هم به خود مى‏بالند. با این مقایسه مى‏توان پى برد که نگرش حاکم بر غرب واقعا به مصلحت جامعه و خانم‏ها مى‏باشد یا خیر؟(1) اسلام، زن را چگونه موجودى مى‏داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او را برابر با مرد مى‏داند یا او را جنس پست‏تر مى‏شمارد؟ این پرسشى است که اکنون مى‏خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد، فلسفه خاصى دارد و پاره‏اى از حقوق و تکالیف و مجازات‏ها را براى مرد مناسب‏تر دانسته و پاره‏اى از آن‏ها را براى زن، در نتیجه، در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است. چرا؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیارى از مکتب‏هاى دیگر،نظریات تحقیرآمیزى نسبت به زن داشته و زن را جنس پست‏ترى شمرده است یا علت و فلسفه دیگرى دارد؟(2)

عده‏اى گمان کرده‏اند که اسلام درباره زن، عدالت را مراعات نکرده است، در صورتى که همان‏گونه که منابع اسلامى نشان مى‏دهد و صاحب‏نظران محقق در این باره تحقیقات شایسته‏اى انجام داده‏اند، اسلام مابین تساوى زن و مرد و عدالت در میان آن‏ها فرق گذاشته است مسلم است. که اگر اسلام مى‏گفت زن و مرد از همه جهات بیولوژیک، فیزیولوژیک و روانى و هرگونه فعالیت مغزى و روحى، یکى هستند، این خلاف واقع بود و گمان نمى‏رود کسى در این دنیا پیدا شود و از این دو صنف اطلاع لازم و کافى داشته باشد و چنین سخنى را به زبان بیاورد.(3)

شهید مطهرى مى‏گوید : «مکرر در نطق‏ها و سخنرانى‏ها و نوشته‏هاى پیروان سیستمى غربى شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلام را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال این‏ها به عنوان تحقیر و توهینى نسبت به زن یاد کرده‏اند؟ چنین وانمود مى‏کنند که این امور هیچ دلیلى ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است.

مى‏گویند اسلام، دین مردان است و زن را انسان تمام عیار شناخته و براى او حقوقى که براى یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار مى‏دانست تعدد زوجات را تجویز نمى‏کرد، حق طلاق را به مرد نمى‏داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمى‏کرد، براى زن قیمت به نام مهر قائل نمى‏شد، به زن استقلال اقتصادى و اجتماعى مى‏داد و او را جیره‏خوار و واجب‏النفقه مرد قرار نمى‏داد.

مى‏گویند اسلام با این که دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهاى دیگر رعایت کرده است، در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.

اصلى که در این استدلال به کار رفته، این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانى، یکسانى و تشابه آن‏ها در حقوق است. مطلبى هم که از نظر فلسفى باید انگشت روى آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانى چیست؟ آیا لازمه‏اش این است که حقوق مساوى یکدیگر داشته باشند به طورى که ترجیح و امتیاز حقوقى در کار نباشد؟ یا لازمه‏اش این است که حقوق زن و مرد علاوه بر تساوى و برابرى، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ‏گونه تقسیم کار وظیفه‏اى در کار نباشد؟ شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانى و برابرى آنان از لحاظ انسانیت، برابرى آن‏ها در حقوق انسانى است؛ اما تشابه آن‏ها در حقوق چطور؟

کمیت غیر از کیفیت است. برابرى غیر از یکنواختى است. آن چه مسلم است این است که اسلام حقوق یک‏جور و یکنواختى براى زن و مرد قائل نشده است ولى اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقى براى مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسان‏ها را درباره زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوى حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.»(4)

در این که «این دو صنف با همدیگر متفاوت‏اند، از نظر خلقت طبیعى، جاى تردید نیست و در این باره تحقیقات به حد لازم و کافى انجام گرفته است. عنایت امر این است که آیا این اختلاف و تنوع در خلقت طبیعى زن و مرد باعث مى‏شود که یکى ناقص و دیگرى کامل باشد، نه چنین چیزى نیست، این مسئله تنوع است، نه نقص و کمال.»(5)

این اختلافات، انعکاسى «در روبناى زندگى گذاشته است؛ نه در حقایق واقعى و جوهر حیات این دو صنف زن و مرد. آن چه ممکن است باعث اختلاف باشد، یکى عده واقعیات است که ما آنها را مشاهده مى‏کنیم، مانند این که مرد نیروى بیش ترى در پیچیدن در لابه‏لاى تولیدات سخت اقتصادى و دفاع از کشور، تحمل مشقت‏ها و خشونت‏هاى زندگى دارد و همچنین در جریان توالد و تناسل بارى را که صنف زن به دوش مى‏کشد، باعث تقید بیش‏تر او مى‏گردد و در این جربان مرد آزادتر است، همان‏طور که سیمون دوبوار از نیچه نقل کرده است: تسلیم شدن زن در اجراى پدیده خلقت، خیلى بیش‏تر از مرد است و اگر مردى ادعا کند که او هم مثل زن در این جریان تسلیم مى‏شود، به شرافتم سوگند یا دروغ مى‏گوید، یا مرد نیست.»(6)

اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلفت زن و مرد چیست، لازم است به مسئله سرشت زن و مرد که در سایر کتاب‏هاى مذهبى نیز مطرح است، توجه کنیم. قرآن نیز در این موضوع سکوت نکرده است. باید ببینیم قرآن زن و مرد را یک‏سرشتى مى‏داند یا دوسرشتى؛ قرآن با کمال صراحت، در آیات متعددى مى‏فرماید: زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظیر سرشت مردان آفریده‏ایم.(7) قرآن درباره همه آدمیان مى‏گوید:

«خداوند از جنس خود شما براى شما همسر آفرید.»(8)

آیه، صریحا ارزش را بر ملاک تقوا قرار داده است. بدون اختصاص به زن یا مرد. به نظر مى‏رسد امتیاز بسیار مهمى که در صنف زن وجود دارد، چشیدن طعم حیات است که مرد تنها مفهومى از آن را درک مى‏کند. چشیدن طعم حیات در صنف زن بیش‏تر و عمیق‏تر از مرد دیده مى‏شود و به همین جهت است که قانون الهى چنین اقتضا کرده است که ارتباط مادر با فرزندان و کودکان تا دوران رشد احساسات و عواطف آنها ادامه داشته باشد. امام خمینى رحمه‏الله در این‏باره مى‏فرماید:

«همان‏طور که حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زن‏ها نیز مطرح است.

اسلام به زن‏ها بیشتر عنایت کرده است تا به مردها، اسلام زن‏ها را بیشتر حقوقشان را ملاحظه کرده است تا مردها. این هم معنا که بعد از این چه خواهد شد، زن‏ها حق رأى دارند. از غرب بالاتر است این مسائلى که براى زن‏ها ما قائل هستیم. حق رأى دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه این‏ها هست. تمام معاملاتشان به اختیار خودشان است و آزاد هستند. اختیار شغل را آزاد هستند. البته در شرق براى مردها یک محدودیت‏هایى هست که آن محدودیت‏ها به صلاح خود مردها هست و آن محدودیت‏ها، یعنى در آن جاهایى که مفسده هست براى مرد، از قماربازى جلوگیرى مى‏کند. اسلام از شراب‏خوارى جلوگیرى مى‏کند. اسلام از هروئین جلوگیرى مى‏کند، براى این که مفسده دارند.»

«براى همه یک محدودیت‏هایى هست، محدودیت‏هایى شرعى و الهى، محدودیت‏هایى است که به صلاح خود جامعه است. نه این است که براى جامعه یک چیزى مثلاً نافع بوده است که محدودیت برایش ایجاد کرده‏اند!»(9)

نیز مى‏فرماید : «اسلام مى‏خواهد که زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زن‏ها را نجات داده است از آن چیزهایى که در جاهلیت بود. آن‏قدرى که اسلام به زن خدمت کرده است، خدا مى‏داند به مرد خدمت نکرده است که به زن خدمت کرده، شما نمى‏دانید که در جاهلیت زن چه بوده و در اسلام چه شده.»(10)

حضرت آیة اللّه‏ العظمى خامنه‏اى نیز مى‏فرماید:

«شما باید زن را با چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم بشود که تکامل و حق و آزادى او چیست؟ زن را به عنوان یک موجودى که مى‏تواند مایه‏اى براى اصلاح جامعه یا پرورش انسان‏هاى والا بشود نگاه کنید تا معلوم بشود که زن کیست و آزادى او چگونه است، زن را به چشم آن عنصر اصلى تشکیل خانواده در نظر بگیرید. اگرچه از مرد و زن تشکیل مى‏شود و هردو در تشکیل و موجودیت خانواده مؤثرند. اما آسایش فضاى خانواده و آرامش سکوتى که در فضاى خانواده است به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاه کنید تا معلوم بشود که زن چگونه کمال پیدا مى‏کند و حقوق زن چیست؟»(11)

شهید مطهرى مى‏فرماید: «آن‏چه از نظر اسلام مطرح است، این است که زن و مرد به دلیل این‏که یکى زن است و دیگرى مرد، در جهات زیادى مشابه یکدیگر نیستند، جهان براى آنها یک‏جور نیست، خلقت

شامل 10 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه حقوق زن و مرد از دیدگاه اسلام

دانلود مقاله مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی


دانلود مقاله مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی

تحقیق در زمینه مهدویت و همچنین تبلیغ فرهنگ آن، ابعاد گوناگونی را در بر می گیرد که از آن جمله است بررسی مهدویت از منظر دین پژوهان ، اسلام شناسان و شیعه شناسان غربی تا هم نسبت به رویکردها و روشهای علمی – تحلیلی این دانشمندان نسبت به مسأله مهدویت شناخت تفصیلی پیدا کرده باشیم و هم از سوی دیگر این شناخت خود زمینه ای باشد برای تبلیغ کارآمد و شناساندن به روز شخصیت حقیقی آن وجود بزرگوار و تمدن غرب.

با این نیت بود که کلیه دائره المعارف های تخصصی موجود در زمینه های اسلام ، دین یهودیت و مسیحیت را با دقت و وسواس تمام مورد بررسی قرار دادیم و مدخل های مربوط به موضوع مهدویت را از آنها استخراج نمودیم تا بدین ترتیب در کمترین حجم ممکن، فشرده ترین ، جدیدترین و معتبرترین تئوری ها و تحلیل های علمای غربی را در باب مهدویت ارائه کرده باشیم. در این مقاله ، سومین و آخرین قسمت مدخل مهدویت را که از دائره المعارف دین ویراسته میر چاالیاده ، برگزیده شده است به خوانندگان گرامی تقدیم می داریم.

لازم به یادآوری است آنچه در اینجا آورده می شود اندیشه کوتاه و یا غلط دین پژوهان غربی در باب مهدویت از منظر اسلامی و یا شیعی است و پرواضح است که تکیه آنها بر منابع اهل سنت و اطلاعات ناقص و محدود آنها از شیعه امامیه است. این مقاله و امثال آنها به وضوح نشان دهنده دو نکته مهم است. یکی اینکه فرهیختگان و دانشمندان غربی منابعی از شیعه در دسترس ندارند و اگر چیزی هست برخی منابع اهل سنت است . دیگر اینکه علما وحوزه های شیعی برای معرفی شیعه و مبانی اعتقادی آن به فرهیختگان و دانشمندان جهان ، چه مسئولیت سنگینی پیش رو دارند.

مدخل مهدویت در دائره المعارف دین وارسته میرچاالیاده مشتمل بر سه مقاله است که عبارتند از:
1- نگاه اجمالی.

2- مسیحا باوری در دین یهود.

3- مهدویت در اسلام.

مقاله اول (انتشار یافته در مشاره 6 فصلنامه) مروری بین فرهنگی بر مفهوم و عقیدة مسیحا باوری در ادیان مختلف به ویژه د رمسیحیت بود. مقاله دوم (انتشار یافته در شماره 7 فصلنامه) به یقین مسیحا باوری در سنت یهود پرداخت ومقاله سوم که هم اکنون پیش روی شماست به ترسیم سیمای مهدویت در اسلام از منظراسلام شناسان غربی می پردازد.

دیدگاه دانشمندان و دین شناسان غربی نسبت به ویژگی های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) تاحدود زیادی متأثر از متون غیبت، تاریخ زندگی ایشان و به طور کلی دیدگاه شیعه ی دوازده امامی نسبت به آن حضرت، آشنایی کاملی نداشته اند، همچنان که در قسمت کتابشناسی این مقاله ملاحظه می شود ، در اکثر برداشت ها کتب غیر اصلی و دست دوم، ملاک قضاوت بوده اند و نویسنده ی بخش سوم مقاله (مهدویت در اسلام) در ابتدای کتاب شناسی خود تذکر می دهد که هیچ مطالعه ی جامعی را در خصوص کل موضوعات مربوط به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) ونهضت های تاریخی نیافته، تنها دو کتاب را می تواند به عنوان منابعی مهم در خصوص ظهور اولیه ، سابقه و توسعة دیدگاه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) در نهضت های شیعه ، معرفی نماید.
اول، کتاب «آغاز مهدویت» اثر ژان اولاف بلیج فلدت؛ و دوم، کتاب «مهدویت در اسلام: ایده مهدی در شیعة دوازده امامی» اثر عبدالعزیز ساشادینا.

واضح است که منظور اصلی از ترجمه این مقاله و سایر مقالاتی که در دائره المعارف های معتبر غربی در مورد حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) به قلم بزرگترین دین شناسان و اسلام شناسان غربی نگارش یافته، صرفاً آشنایی با دیدگاه و نگرش آنان نسبت به وجود عزیز است نه تأیید کامل عقاید و کج فکری های آن دانشمندان. لذا ترجمه این نوع مقالات می تواند زمینه ای برای شناخت هر چه دقیق تر عقاید بزرگان شیعه شناسی غرب در مورد حضرت فراهم آورد تا این شناخت، خودمبنایی برای تبلیغ صحیح و شناساندن شخصیت حقیقی آن امام عزیز به مردم و اندیشمندان دیار غرب باشد. ان شاء الله.

مهدویت در اسلام

شخصیت اسلامی مهدی - به معنی «هدایت شده» یا «هدایت شده از سوی خداوند» (این واژه ریشه عربی دارد و وجه مجهول فعل هدی به معنی «هدایت کردن» است) – اشتراکات زیادی با تجربه ی مسیحایی یهودی - مسیحی سابق دارد .انتظار پیامبری از سوی خداوند در آخر زمان، در تاریخ اسلام به اندازة تاریخ ادیان نقش مهمی داشته است. اما به عنوان یک پدیدة کلی اسلامی ، عقاید مربوط به مهدی را نمی توان صرفاً به لحاظ فرجام شناختی به طور کامل درک کرد ومقایسه با مسیحا باوری یهود یا مفهوم مربوط به بازگشت مجدد عیسی مسیح در مسیحیت ، پیچیدگی آن را در بافت اسلامی حل نمی کند. ضمناً نباید آن را غیر متعارف و متعلق به یک فرقه و صرفاً بازتاب دیدگاه های افراطی دانست. امیدهای مسیحایی بخشی از روند نخستین جامعه اسلامی در شکل دهی خود بود و در تقسیم مسلمانان به دو شاخه بزرگ رقیب، نقش داشت. از آن خود کردن مجموعه اسطوره های مسیحایی توسط اسلام نقش مهمی را در محیط های مختلف فرهنگی ، ایدئولوژیکی ایفا نموده ، به عنوان عاملی بنیادی در جنبشهای اصلاح طلبانه و احیاگر، حوزه های علمیه ، و تعالیم فلسفی عمل کرده است.

نخستین نمود اسطوره مهدی

گرایش مسیحایی آشکار در اسلام نوظهور را می توان با روحیه پر شور امید به مهدی دریافت، روحیه ای که طی قرون پنجم و ششم میلادی بر خاور نزدیک سایه افکنده ، تحت هیجان شناختی مذکور در قرآن، به سوی آخرتی آرمانی گرا تقویت شده بود. تأکید فراوان قرآن بر موضوع روز قیامت، علائم زمان1 و پاداش صالحان و عذاب بدکاران، باعث برانگیختن وجه ادبی و روانی مکاشفه گرایی می گردد. در دوره ای که بلافاصله به روز قیامت منتهی می شود،‌نشانه های تهدیدآمیزی از بی نظمی در عالم رخ می دهد که عبارت است از: دود درهم یا تاریک بی شکل ، بیرون آمدن چهارپایان (الدابه) از زمین، طلوع آفتاب از غرب و اختلالات مختلف مربوط به ستارگان . تمام اینها باعث می شود که انسان ها در نقطة نهایی گرد هم آیند. دجال (مسیح دروغین) و اقوام یأجوج و مأجوج نیز در آنجا جمع می شوند که بیانگر دورة استثنایی خاصی از وحشت و ترس است.

شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلام شناسان غربی