ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام

اختصاصی از ژیکو دانلود مقاله کامل درباره معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام


دانلود مقاله کامل درباره معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :10

 

بخشی از متن مقاله

مقدّمه

«بهنجارى و نابهنجارى» از بنیادى ترین موضوعات دانش روان شناسى است که قلمرو وسیعى از این علم را تحت تأثیر خویش دارد. فلسفه روان شناسى پایه‌اى ترین و روان درمانى کاربردى ترین موضوعى است که متأثّر از رویکردهاى خاص در بهنجارى و نابهنجارى و ملاک هاى این دو مى باشد. آنچه معمولا در نوشته ها و آثار آکادمیک مورد بحث قرار گرفته، بیشتر سازوکار و چگونگى بهنجارى و نابهنجارى، آن هم در سطح شخصیت است.

از این رو، جاى بحث درباره تعریف بهنجارى و نابهنجارى، ملاک هاى شخصیت سالم و ناسالم و ملاک هاى رفتار بهنجار همچنان باقى است و البته دیدگاه روان شناسان در زمینه هاى مذکور، هرچند کاملا مورد تصریح نمى باشد، اما نگرش هایشان از منابع و آثار علمى آنان قابل استنباط است و طبیعتاً همگى آن ها نیز داراى وحدت نظر نیستند; زیرا در نهایت درباره انسان دیدگاه یکسانى ندارند و در حقیقت، تغییرات حاصل در طرز فکر روان شناسانه از تغییرات وسیع تر در نگرش نسبت به انسان و جهان متأثّر مى گردد.2

در این میان، نگرش متمایز و متفاوت اسلام نسبت به جهان و انسان، سبب شده تا تعریف بهنجارى و نیز ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر اسلام متمایز از دیدگاه هاى روان شناسان باشد. البته ناگفته نماند که در میان روان شناسان نیز اتفاق نظر بر مفهوم بهنجارى و یا ملاک رفتار بهنجار وجود ندارد; مثلا، در حالى که به نظر رفتارگرایان، رفتار کاملا سازگارانه ارگانیسم با محیط به سبب دریافت تقویت بیشتر، رفتارى کاملا بهنجار است، اما این ملاک از سوى انسان گرایان مورد حمله قرار مى گیرد. یا به عنوان نمونه اى دیگر، زمانى که رعایت هنجارها و آداب اجتماعى توسط بسیارى از روان شناسان به عنوان ملاکى براى رفتار بهنجار به حساب مى آید، به نظر پرلز (نظریه پرداز گشتالت درمانى)، رعایت هرگونه «نُرم» و یا آداب و قوانین اجتماعى که ارضاى امیال طبیعى را با تعویق و تعطیل مواجه سازد، خود رفتار نابهنجار و غلط است. (شولتز، 1977) در هر صورت، آنچه در این مقاله مورد نظر است فقط بیان ملاک هاى رفتار بهنجار از نظر دین مبین اسلام مى باشد.

به عنوان درآمدى بر بحث مناسب است تعریف «بهنجارى و نابهنجارى» و نیز تعریف رفتار بهنجار از نظر اسلام را به گونه اى گذرا مورد اشاره قرار دهیم و همان گونه که گفته شد، تعریف «بهنجارى» از این منظر، کاملا مرتبط و متأثّر از تعریف انسان مى باشد و بر این اساس، با توجه به شناخت صحیح و عمیق اسلام از انسان و ابعاد وجودى و فطرى او و گستره زندگى و نیز کمال و سعادت انسانى اش باید گفت:

بهنجارى عبارت است از: «دریافت درست از ابعاد وجودى خویشتن و واقعیت هاى هستى و حداکثر بهره بردارى از استعدادها و ظرفیت هاى خود و محیط در جهت کسب کمال و شکوفایى فطرت و نیل به سعادت انسان که در واقع، همان دست یابى به لذت هاى برتر و پایدار اخروى است.» بر این اساس، شخصیتى بهنجار است که حقایق و واقعیت هاى هستى و جهان و خویشتن را بشناسد و نسبت به گستره وجودى خود و مقصد و هدف از آفرینش خویش آگاهى یافته و با ظرفیت ها و محدودیت هاى خود و جهان در جهت نیل به پایدارترین و حقیقى ترین لذت ها، که همان سعادت ابدى است، سازگارى ایجاد کرده، پیوسته فطرت و سرشت خود را شکوفاتر سازد. به موازات این تعریف باید گفت: «رفتار بهنجار عبارت است از: هر رفتارى (درونى و بیرونى) که ما را در رسیدن به مفهوم مزبور از بهنجارى نزدیک نماید.» اما سؤال اساسى این است که به واسطه چه معیار و ملاک هایى مى توان رفتار بهنجار را از نابهنجار متمایز ساخت؟ این مقاله پاسخى است به این سؤال اساسى.

فطرت

در درون انسان، نسبت به رفتار بهنجار و نابهنجار هدایتى سرشتى وجود دارد. این هدایت در فطرت انسان قرار دارد. فطرت نیز عبارت است از: «مجموعه کمالات و استعدادهاى خاصى که در سرشت انسان نهاده شده و نوع و مرتبه او را از سایر موجودات متمایز مى سازد.»3

استاد مطهّرى در کتاب فطرت خود،دربحث از ویژگى هاى فطرى انسان، آن ها را به دو دسته کلى تقسیم کرده است:

  1. ویژگى هاى شناختى;
  2. ویژگى هاى عاطفى.

تمامى شناخت هاى غیر اکتسابى انسان در عنصر شناختى فطرت یعنى «عقل» جاى مى گیرند. عقل ابزار بسیارى از تشخیص هاى انسانى در مقوله بهنجارى و نابهنجارى است (که در ملاک بعدى مورد بررسى قرار مى گیرد.) در باره عنصر گرایش ها و ویژگى هاى عاطفى باید گفت: انسان در درون خود، نسبت به این گرایش هاى فطرى نوعى قداست قایل است. این گرایش هاى متعالى مافوق عواطف حیوانى اند. این گرایش ها بنابر نظر استاد مطهّرى، در پنج مقوله جاى مى گیرند.

  1. مقوله حقیقت جویى;
  2. مقوله خیر اخلاقى;
  3. مقوله زیبایى;
  4. مقوله خلّاقیت و ابداع;
  5. مقوله عشق و پرستش.

این گرایش ها به دو صورت با رفتارهاى بهنجار مرتبط مى گردند:

  1. بین این گرایش ها6 و انتخاب رفتارى خاص نوعى جاذبه معنوى وجود دارد; یعنى آن رفتار تجلّى چنین گرایش هایى است و مصداق این گرایش ها قرار مى گیرد; مثلا، در مورد گرایش حقیقت جویى، مى توان گفت: بر اساس این تمایل، برخى رفتارها بهنجار و برخى دیگر نابهنجارند.
  1. این گرایش هاى عاطفى مى توانند انسان را به سوى انتخاب یک رفتار کلى هدایت کنند. لازمه پذیرش این رفتار کلى پذیرش رفتارهاى دیگرى است که بر اساس آن موضوع کلى، بهنجار شناخته مى شوند; مثلا، انسان بر اثر گرایش به پرستش خدا، به انبیا نیز ایمان مى آورد. آن گاه فرد مؤمن دستوراتى را که بر اساس دین بهنجار شناخته شده اند، مى پذیرد.

در قرآن و روایات نیز به وجود چنین استعدادى در سرشت و فطرت انسان اشاره شده است. از مشهورترین آیات در این مورد، آیه 8 سوره شمس مى باشد. خداوند متعال در این آیه مى فرماید: (فَأَلهَمَها فُجُورَها و تَقویها); خداوند پس از تنظیم قوا و جسم و جان آدمى، فجور و تقوا (خیر و شر) را به او الهام کرد.

این آیه به یکى از مهم ترین مسائل مربوط به آفرینش انسان اشاره دارد و مى فرماید: هنگامى که خلقت انسان تکمیل شد و هستى او تحقق یافت، خداوند «بایدها و نبایدها» را به او تعلیم داد. «الهام به معناى القاى مطلبى از سوى پروردگار در روح و جان آدمى است.»7

منظور از «فجور» و «تقوا» هم عواملى است که انسان را به آلودگى و یا خیرات و نیکى ها مى کشانند. به عبارت دیگر، خداوند مسیر سعادت و بهنجارى و گرایش به رفتار درست و نادرست را در وجود انسان قرار داده است.مى توان گفت: این آیه هم بر بعد شناختى و هم بر گرایش و بعد عاطفى فطرت اشاره دارد. در مقوله عاطفى نیز مى توان گفت: فطرت انسانى علاوه بر آنکه عاشق کمال است، از نقص و بدى نیز انزجار دارد. در هر صورت، ظاهراً این آیه هم ناظر به مقولات پنج گانه عاطفى است و هم به تشخیص هاى عقلانى، که بعد شناختى فطرت محسوب مى گردند.

امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه مزبور مى فرماید: «بیّن لها ما تأتى و تترُک»;8 آنچه را (انسان) باید انجام دهد یا ترک کند، (خداوند) برایش بیان داشته است.

یکى دیگر از آیاتى که مى توان این مفهوم را از آن برداشت کرد، آیه 3 سوره انسان است: (انّا هدیناهُ السّبیلَ امّا شاکراً و امّا کفوراً); ما راه را به انسان نشان دادیم، خواه شاکر باشد

 (و پذیرا گردد) یا کفران کند. ارائه راه و هدایت در این آیه، مفهوم عام و گسترده اى دارد که شامل هدایت فطرى و هدایت توسط انبیا مى شود. به عبارت دیگر، هم شامل هدایت تکوینى است و هم هدایت تشریعى. هدایت تکوینى به این معناست که خداوند در اعماق فطرت انسان، عشق به پیمودن این راه را قرار داده و از طریق الهامات فطرى، مسیر را به او نشان داده است.

لازم است در این مورد، آیه اى دیگر از قرآن کریم مورد بررسى قرار گیرد; (و هدیناهُ النّجدَینِ)(بلد: 10); و او را به خیر و شر هدایت کردیم. واژه «نجد» از نظر لغوى به معناى بلندى یا سرزمین بلند است و در اینجا، منظور راه «خیر» و راه «شر» است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره معیارهاى رفتار سالم از دیدگاه اسلام

دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام


دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

هر نظام آموزشى و پرورشى بر اساس بینش و نگرش بنیانگذاران آن،‌ نسبت به حقیقت انسان و ابعاد وجودى وی، و نیز بر حسب هدف یا اهدافى که از تعلیم و تربیت،  در نظر می‌گیرند و نیز بر اساس اعتقادى که به کیفیت رشد و حرکت انسان بسوى هدف مطلوب دارند بنا میشود. و در واقع، این بینشها و نگرشهاست که مبانى تعلیم و  تربیت هر نظامى را تشکیل میدهد هرچند آگاهانه مورد توجّه واقع نشود یا مورد تصریح، قرار نگیرد.

طبعاً نظام آموزش و پرورش اسلامى هم مبتنى بر یک سلسله مبانى خاصّى است که از بینش اسلام درباره‌ى  موضوعات یاد شده، نشأت میگیرد. از اینروی، لازم است قبل از تبیین نظام آموزش و پرورش اسلامی، این مبانی، مورد توجّه واقع شود و سپس بر اساس آنها اصول عملى تعلیم و تربیت، مبیّن گردد.

بر اساس بینش اسلام، نسبت به حقیقت انسان و ابعاد وجودى و هدف آفرینش و کمال نهائى و کیفیت حرکت وى بسوى آن، میتوان این نکات دوازده‌گانه را بعنوان مبانى تعلیم و تربیت اسلامى در نظر گرفت. البتّه هدف از تعلیم و تربیت اسلامى جز فراهم کردن زمینه‌ى  تکامل هر چه بیشتر انسانها نخواهد بود و هدفهاى کاربردى نیز همگى در این راستا قرار می‌گیرند.

مبانى نظرى تعلیم و تربیت در اسلام

1ـ حقیقت انسان. از دیدگاه اسلام، انسان تنها ارگانیسم محسوس نیست بلکه داراى عنصرى ماورائى است که بعد از متلاشى شدن بدن هم باقى میماند.1 و حیاتى جاودانى و سعادت یا شقاوتى ابدى خواهد داشت. و در واقع، انسانیت انسان به روح اوست و بدن بمنزله‌ى  ابزارى براى فعّالیت یا مرکبى براى سیر و حرکت است که البّته میبایست در همین حدّ به آن، بها داد و در حفظ سلامت و نیرومندى آن کوشید آنچنانکه میبایست به سلامت و نیرومندى ابزار و مرکب، اهتمام شود.

2ـ موقعیّت انسان در جهان. در میان موجودات این جهان، انسان از مواهب خدادادى و قابلیّتهاى خاصّى برخوردار است که او را از دیگر آفریدگان،ممتاز میسازد مانند ظرافتهایى که در ارگانهاى ظاهرى و درونى و بویژه در مغز و سیستم عصبى او بکار برده شده و توانشهاى روانى ویژه‌اى که در سایر موجودات زنده، یافت نمیشود. و در اثر همین ویژگیهاست که میتواند در همه‌ى  پدیده‌هاى طبیعت تصرف کند و آنها را در راه تعالى خودش بکار گیرد. دادن این امتیازات به انسان، نوعى «تکریم» تکوینى الهى است که در قرآن کریم ، به آن اشاره شده است.2

3ـ انسان بر سر دوراهى (بین دو بی‌نهایت). نیروها و استعدادهایى که خداى متعال به انسان، عطا فرموده سرمایه‌هاى تکوینى و فطرى براى حرکت وى بسوى هدف نهائى است. ولى بکار گرفتن این مایه‌هاى خدادادی، منوط به اراده و اختیار و انتخاب و گزینش خود اوست، و همچنانکه میتواند از این نعمتها حسن استفاده کرده با بهره‌گیرى از آنها مسیر تکامل حقیقى را بپیماید و سعادت ابدى را بدست بیاورد همچنین میتواند با سوء استفاده از آنها در راه سقوط و انحطاط، قدم بردارد تا آنجا که از حیوانات درنده هم پستتر شود3 و شقاوت ابدى را براى خودش بخرد. از اینروی، میتوان مسیر انسان را بین دو بی‌نهایت در نظر گرفت که از یک سوى به کمال و سعادت بی‌نهایت، صعود و عروج میکند و از سوى دیگر به شقاوت و عذاب بی‌نهایت، سقوط میکند.4 پس ارزش و کرامت نهائى انسان، در گرو انتخاب راه تقوى است5 و طبعاً همه‌ى  انسانها داراى ارزش مطلق و یکسانى نخواهند بود. بلکه اهل ایمان و عمل صالح، داراى ارزش مثبت، و اهل کفر و عصیان داراى ارزش منفی، و هر یک داراى مراتب مختلفى خواهند بود.6

4ـ هدف از آفرینش انسان (کمال نهائی). انسان با ویژگیهاى خاصّ خودش براى این، آفریده شده که مسیر تکامل را با اراده‌ى  آزاد و انتخاب آگاهانه بپیماید7  و لیاقت درک فیوضات خاصّى که در سایه‌ى  حرکت اختیاری، افاضه میشود را پیدا کند و به مقام قرب الهى که توأم با سعادت جاودانى است برسد. ولى چون این سیر و حرکت باید بصورت اختیارى انجام گیرد ناچار باید مسیر دیگرى در جهت مخالف آن، وجود داشته باشد که به شقاوت و عذاب ابدی، منتهى گردد.8

5ـ دنیا مقدّمه‌ى  آخرت است. با توجّه به هدف آفرینش انسان، روشن میشود که زندگى وى در دنیا، یک دوران محدود و مقدّماتى براى خودسازی، و پرورش دادن و بفعلیّت رساندن استعدادهاست که نتیجه‌ى  ثابت و ابدى آن، در عالم آخرت، ظاهر می‌گردد و در صورتى که بشر، در این دنیا جهت کمال را انتخاب کند به دار نعمت و رحمت ابدی؛ و در صورتى که جهت ضد آن را برگزیند به دار عذاب و هلاکت جاودانى خواهد رفت. و به تعبیر قرآن کریم، جهان دنیا «دار آزمایش»9 است تا نیکوکاران از تبهکاران، متمایز شوند و هر یک در عالم آخرت به آنچه سزاوار آنند برسند.

6ـ وسیله‌ى  کلّى حرکت. سیر و حرکت انسان بسوى کمال و سعادت، یا فرو غلطیدن او در دره‌ى  سقوط و هلاکت، بوسیله‌ى  اعمال و رفتارهاى درونى (مانند یاد خدا) و بیرونی، حاصل میشود و هر قدر این اعمال، آزادانه‌تر و آگاهانه‌تر انجام گیرد تأثیر بیشترى خواهد داشت و بر شتاب حرکت خواهد افزود. و صرف نظر از انجام چنین رفتارهایى هیچ خیر و شرّ اخلاقی، تحقّق نمی‌یابد و هیچگونه استحقاقى براى پاداش یا کیفر، پدید نخواهد آمد.10

7ـ شرایط حرکت اختیاری. رفتارهاى اختیارى انسان که تبلور حرکت تکاملى یا تنزّلى وى میباشد از میلها و گرایشهاى غریزى و فطری، نشأت می‌گیرد و جهت دادن به آنها در گرو دانشها و بینشها و پذیرفتن ارزشهاى خاصّى است.11 افزون بر این، فعالیتهاى بیرونى انسان، نیازمند به امکانات طبیعى و اجتماعى و فراهم شدن اسباب و شرایط خارجى نیز هست.

8 ـ حدّ نصاب در انتخاب مؤثّر. رفتارهاى ابتدائى انسان (مانند دوران شیرخوارگی) از میلهاى غریزى و شناختهاى حاصل از تجربه‌هاى ساده و با استفاده از شرایط مادّى ـ که بدون اختیار وى فراهم شده ـ انجام می‌گیرد و اینگونه رفتارها ـ هرچند خالى از نوعى گزینش و انتخاب نباشد ـ تأثیر تعیین‌کننده‌اى در سعادت و شقاوت ابدى ندارد زیرا از آزادى و آگاهى کافی، برخوردار نیست. اندک اندک، رفتارها پیچیده‌تر و انگیزش میلها و فراهم شدن دانش‌ها و بینشها و همچنین تحقّق اسباب و شرایط خارجی، کمابیش در قلمرو اختیار و انتخاب شخص قرار می‌گیرد و زمینه را براى برداشتن قدمهاى بلند و سرنوشت‌ساز، مهیا میسازد، و آن هنگامى است که به رشد عقلانى لازم برسد (دوران بلوغ و تکلیف) و در اینجاست که حدّ نصاب گزینش آگاهانه و مؤثر در سعادت و شقاوت ابدی، حاصل میشود و شخص، مورد مسئولیّت جدّی، قرار می‌گیرد.12

9ـ رابطه‌ى  تفاوتها با مسئولیّتها: افراد بشر از نظر سرمایه‌هاى خدادادى (اعمّ از نیروهاى بدنى و توانشهاى روانی) یکسان نیستند همچنانکه برخوردارى ایشان از نعمتهاى طبیعى و اجتماعى و اسباب و ابزار فعالیتهاى بیرونی، متفاوت است. و این تفاوتها ناشى از نظام علّى و معلولى حاکم بر جهان و تحت تدبیر حکیمانه‌ى  الهى پدید میآید،13 و بر اساس این تفاوتها کمیّت و کیفیّت مسئولیتها و وسعت و ضیق میدان تکامل یا تنزّل، متفاوت میشود. و قاعده‌ى  کلّى اینست که هر کس در حدّ استعداد و توان14 و در محدوده‌ى  میدان گزینش و انتخاب، در برابر خدایى که این نعمتها را به او عطا فرموده، مسئول است15 و بُرد ترقى و تکاملش با بُرد سقوط و تنزّل وی، متعادل و متوازن خواهد بود.

10ـ تأثیر تعلیم و تربیت (نقش معلم و مربّی). انسان میتواند براى کسب دانشها و بینشها و شناخت ارزشها، و بطور کلى براى بفعلیت رساندن استعدادهاى خودش از دیگران کمک بگیرد و  اشتباهات و کجرویهاى خودش را تصحیح و جبران کند. و از اینجا اهمیّت نقش معلّم و مربّی، روشن میشود زیرا اوست که میتواند با آموزش  معلومات مفید و معارف ارزشمند، بُرد شناخت و تعقّل فراگیر را وسعت بخشد،16 و با ارائه ارزشهاى والا و اثبات برترى آنها بر میلها و هوسهاى پست، و نشان دادن راه کنترل و تعدیل غرائز، او را در گزینش صحیح و تسلّط بر هواهاى نفسانى و کسب ملکات فاضله مانند ایثار و فداکارى و در یک کلمه، در راه خداپرستی، یارى دهد و بدین ترتیب، بصورت وسیله‌اى ارزنده براى تحقّق هدف الهى از آفرینش انسانها درآید در ضمن اینکه قدم بلندى در راه تکامل خودش برمیدارد.17

11ـ ضرورت زندگى اجتماعى و لوازم آن. انسان براى ادامه‌ى  حیات و تأمین نیازمندیهاى زندگى و مبارزه با خطرهاى گوناگون باید با همنوعان خود همکارى و همزیستى داشته باشد و برقرارى زندگى اجتماعی، متوقف بر تقسیم کار، و توزیع عادلانه‌ى  منافع و دستاوردها، و وجود مقررات و قوانین، و دستگاهى براى اجراء آنها میباشد. و بدون آنها زندگى اجتماعى دچار هرج و مرج شده افراد جامعه از امکانات لازم براى حرکت تکاملى خود محروم میگردند. چنانکه انفرال و انزواء افراد، علاوه بر اینکه ادامة‌ زندگى را بر خود ایشان سخت و احیاناً ناممکن می‌سازد جامعه را نیز از همکارى آنان، محروم میکند و این هر دو بر خلاف مصلحت و حکمت آفرینش انسان است. و اساساً در زندگى اجتماعى است که فعالیتها و برخوردهاى گوناگون، میسّر شده زمینه براى آزمایشها و گزینشها در ابعاد مختلف، فراهم میآید.18

12ـ مسئولیتهاى اجتماعی. نظر به اینکه راه زندگى انسان، دو سویه است و تعیین جهت  آن در گرو اختیار و انتخاب افراد و گروههاست همیشه کسانى یافت خواهند شد که نه تنها بر خلاف مصالح شخصى خودشان قدم برداشته بسوى شقاوت و هلاکت، حرکت میکنند بلکه مزاحمتها و مشکلاتى براى دیگران نیز فراهم میکنند و انواع ظلمها و ستمها و تجاوزات را پدید میآورند و اگر اقدام مؤثرى در جهت ارشاد گمراهان19 و رفع شرّ ستمگران و حمایت از محرومان و مظلومان انجام نگیرد دیرى نخواهد پایید که سراسر جهان را ظلم و فساد فراگیرد و زمینه‌اى براى رشد و تکامل افراد مستعد و خیرخواه، باقى نماند.20 بدین ترتیب، انواعى از مسئولیتهاى اجتماعى براى افراد و گروهها و ارگانهاى رسمی، ثابت میشود.

اصول عملى تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

بر اساس مبانى یاد شده میتوان چندین نتیجه‌ى  کلى را براى کیفیت تعلیم و تربیت بدست آورد که آنها را «اصول عملى تعلیم و تربیت» مینمایم:

1ـ ارزیابى صحیح از نیازهاى مادّى و معنوی. محتواى تعلیم و تربیت و رفتار مربّى باید بگونه‌اى باشد که فراگیر، اصالت بُعد روحى و معنوى انسان را بفهمد و همواره به نیازهاى مادّى بعنوان ابزار و وسیله (و نه بعنوان هدف) بنگرد.21 در عین حال باید از افراط در توصیه‌هاى زاهدانه که موجب اختلالات جسمانى و احیاناً ناهنجاریهاى روانى نیز میشود پرهیز کرد و  رعایت اصول بهداشت و تربیت بدن و تفریح معقول را نباید فراموش کرد.

2ـ برانگیختن احساس کرامت و عزّت نفس. با توجّه به موقعیّت ویژه انسان در میان آفریدگان و نعمتهاى خاصّى که خداى متعال به انسان عطا فرموده ـ خواه نعمتهاى بدنى و روانی، و خواه نعمتهاى  بیرونى و اجتماعى ـ  و تسلّطى که به او بر طبیعت بخشیده است باید احساس کرامت و عزّت را در فراگیر برانگیخت و به وى آموخت که دست یازیدن به کارهاى پست بمنزله‌ى  آلوده کردن گوهر انسانیت است و پیروى کردن از هواهاى نفسانى بمنزله‌ى  برده ساختن و  زبون کردن عقل و روح ملکوتى است.22 و از سوى دیگر، با توجّه به اینکه اندامهاى بدن و نیروهاى روان،  مانند نعمتهاى بیرونی، همگى امانتهاى الهى است باید برخورد و بکارگیرى آنها

فهرست مطالب:

مقدمه

مبانى نظرى تعلیم و تربیت در اسلام

اصول عملى تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

وظیفه جوانان در رابطه با شناخت دین:

عوامل عزت و بزرگی انسان

توصیه های تعلیم و تربیت از بیان بزرگان دین1

دیدگاه اسلام در رابطه با فلسفه زمان تعلیم وتربیت در سخن امام علی (ع )

تعلیم و تربیت اسلامی  

تربیت دینی و اسلامی از نظر اسلام

عناصر سه گانه تربیت اسلامی

تربیت دینی خانواده

منابع

شامل 29 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه اسلام

تحقیق در مورد دیدگاه فلاسفه غرب درباره زمان

اختصاصی از ژیکو تحقیق در مورد دیدگاه فلاسفه غرب درباره زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دیدگاه فلاسفه غرب درباره زمان


تحقیق در مورد دیدگاه فلاسفه غرب درباره زمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه49

 

بخشی از فهرست مطالب

مقدمه

 

زمان فیزیکی

 

 دومشکل اساسی مفهوم زمان

 

دیدگاه هنری برگسون ودیگرفلاسفه ازدرک زمان

 

منابع

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 


زمان، مفهومی چنان آشنا، ملموس، بدیهی، پیش پا افتاده، و عمیق است که نوشتن درباره اش جسارت زیادی را می طلبد. فهم مفهوم زمان، و نقد کردنِ برداشت رایج از این مفهوم، اگر به قدر کافی تداوم یابد، به تلاش برای دستیابی به نگاهی تازه و رویکردی کارآمدتر درباره ی مفاهیمی کلیدی مانند مکان، تغییر، و رخداد منتهی می شود. زمان، مفهومی چنان حاضر و نافذ است که هر پیشنهاد جدیدی برای جور دیگر دیدنِ آن به راهبردهایی رفتاری برای دگرگونی در کردار هم می انجامد. این پیشنهادهای نظری، و آن توصیه های عملیاتی، به طور خاص مهمترین جنبه هایی هستند که به چالش طلبیدن مفهوم زمان را چنین ترسناک می نمایند
امیدوارم که این نوشتار، متنی جسورانه باشد که دستیابی به درکی انتقادی از مفهوم زمان را ممکن سازد، و این کار را تا مرزهای استنتاج راهبردهایی رفتاری برای "جور دیگر جریان یافتنِ زمان" دنبال کند. دقت و صحت آن دیدگاه و کارآییِ این رهنمودِ رفتاری، تنها زمانی به درستی آشکار می شوند که با محک نقد آشنا شوند. زمانی ریموند ویلیامز رویکردهای اندیشمندان به زمان را در سه رده جای داده بود (سویا، 1378:172-190 ). از دید او سه نوع برداشت از زمان قابل تصور است .نخست: برداشت بی طرف که به زمان به عنوان متغیری خنثا و فرعی برای توضیح چیزهایی دیگر نگاه می کند. چنین برداشتی به مدلهای مکانیکی و علمی از زمانِ انتزاعی و ریاضیگونه منتهی می شود. مدلی که نیوتون نخستین بنیانگذار آن محسوب می شود. نگرش بی طرفانه با رویکردی جبرانگارانه از زمان به عنوان توجیهی برای تحلیل علی رخدادها استفاده می کند
دوم: رویکرد تبارشناسانه، که گویا برای نخستین بار توسط نیچه مورد استفاده واقع شده باشد. این رویکرد، از زمان به عنوان بستری برای توضیح آن که چرا رخدادهایی خاصی به شکلی ویژه رخ دادند، استفاده می کند. این زمان، بر خلاف مفهوم انتزاعیِ پیش گفته، پویا و سیال است و بسته به ماهیت رخداد و موضوع مورد پژوهش، انعطاف زیادی را از خود نشان می دهد
سوم: رویکرد خصمانه یا انتقادی: که بر مبنای حمله بر دو نگرش پیش گفته استوار است و هدفش ویران کردن مبانی نظری برداشتی از زمان است که بدیهی پنداشته می شود. این رویکرد به نگرشهای تاریخ مدار و زمان گرا با دیدی انتقادی نگاه می کند و در صحت قوانین تاریخی شک می کند.
امیدوارم که متن کنونی در رده ی سوم بگنجد.
رهیافت من در این متن چنین خواهد بودنخست، بحث را با آنچه که در مورد زمان می دانیم آغاز می کنم. این دانستن، به شواهدی "سخت" باز می گردد که از مجرای علوم تجربی استخراج شده و تصویری به نسبت دقیق از مفهوم زمان را به دست می دهد. تصویری که با وجود نقطه اتکای مستحکمش در علوم تجربی، معمولا مورد غفلت واقع می شود.
سپس، بر مبنای چارچوب نظری مورد علاقه ام -نظریه ی سیستم های پیچیده- مفهوم زمان را بازسازی می کنم و تفسیری از چگونگی ظهور آن در سیستمها به دست می دهم. پس از آن به بحث اصلی خویش می پردازم. بحثی که بر دلایل مسخ شدگی و دگردیسی مفهوم زمان در سطوح جامعه شناختی و روانشناختی تمرکز دارد. در همین بخش بسیاری از پیش فرضهای مرسوم درباره ی زمان را به چالش خواهم کشید و راهبردهایی را برای رویارویی با زمان به شکلی نو پیشنهاد خواهم کرد.

 


زمان  فیزیکی

در فیزیک، زمان با دو روش متفاوت تعریف می شود:
الف) روش ترمودینامیکی: این روش را برای نخستین بار فیزیکدانانی مانند کلوین و سلسیوس که به مفهوم دما و تبادلات گرمایی علاقمند بودند، بنیان نهادند. اما شکل پخته و امروزین آن را در آثار اندیشمندانی مانند بولتزمان می بینیم.
تعریف ترمودینامیکی زمان، بر الگوهایی از رفتار مبتنی است که در سیستمهای ساده دیده می شود. بخش مهمی از سیستمهایی که در پیرامون ما وجود دارند، نظامهایی ساده هستند که از شمار زیادی از عناصر به نسبت ساده تشکیل یافته اند. عناصری که رفتارشان تقریبا تصادفی به نظر می رسد، اما برآیند رفتارهای سطح خردشان بر مبنای قواعدی کلان پیش بینی پذیر است. بررسی تحولات انرژیایی این سیستمها، ستون فقرات علم ترمودینامیک را تشکیل می دهد.
کل ساختمانِ علم ترمودینامیک، بنایی است که بر پایه ی چند شاه ستونِ اصلی تکیه کرده است. این ستونها، قوانین ترمودینامیک خوانده می شوند. قوانین یاد شده، از نظر منطقی بسیار ساده و بدیهی می نمایند. مثلا قانون صفرم ترمودینامیک چنین می گوید که اگر دو سیستمِ آ و ب از نظر حرارتی با هم در تعادل باشند، و دو سیستم ب و پ هم چنین وضعیتی داشته باشند، آنگاه دو سیستم آ و پ هم با هم در تعادل گرمایی خواهند بود. چنان که می بینید، این در واقع بیانی حرارتی از اصل منطقی این همانی است
دومین قانون ترمودینامیک، چنین می گوید که سیستمهای باز به مرور زمان به سوی بی نظمی (آنتروپی) میل می کنند. این بدان معناست که متغیری ثابت و عام به نام زمان بر رفتار چنین سیستمهایی حاکم است. با یک مثال ساده می توان رابطه ی زمان و آنتروپی را نشان داد
فرض کنید در یک اتاق، شیشه ای عطر داشته باشیم و درِ آن را گشوده باشیم. در چنین وضعیتی تراکم مولکولهای عطر در یک نقطه ی خاص از اتاق -درون شیشه- نشانگر وجود شکلی از نظم است. اتاقی که در آن مولکولهای عطر در کنار هم و مولکولهای هوا در کنار هم قرار گرفته اند، اتاقی منظم است و محتوای اطلاعاتی اش از اتاقی که مولکولهای یاد شده به طور نامنظم و درهم
برهم قرار گرفته باشند، بیشتر است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دیدگاه فلاسفه غرب درباره زمان

تحقیق درباره دیدگاه حقوقی زن در اسلام

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره دیدگاه حقوقی زن در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره دیدگاه حقوقی زن در اسلام


تحقیق درباره دیدگاه حقوقی زن در اسلام

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 11

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

دیدگاه حقوقی زن در اسلام :

 

امروزه یکی از مسا ئل مهم و مورد توجه جا معة بین المللی مسئله حفظ ورعا یت حقوق زنان و مرا عات تساوی حقوق زن ومرد و عدم تبعیض بر اساس جنسیت است این احساس مخصوصاٌ در بین بسیاری از زنها وجود دارد که در طول تاریخ به زنان که بخش مهمی از جامعه انسانی را تشکیل می دهند ستم روا رفته حقوق وشاٌ ن انسانی آنها رعایت نشده و طبق عادات ورسوم و اعتقادات وقوانین ومقررات در مورد آنان تبعیض ناروا اعمال شده است و حتی در دوران کنونی نیز با همه پیشرفتهای که نصیب زنان شده وتحولاتی که ایجاد شده باز هم در بسیاری از موارد مورد ظلم و تجاوز وتبعیض قرار می گیرند و شاٌن انسانی آنها رعایت نمی شود تا جا ئی که یکی از نویسندگان زن در مقاله ای که به منا سبت پنجا همین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر نگا شته به طنز یا از روی خشم وناراحتی عنوان مقالة خود را : آیا زنان انسان هستند ARE WOMEN HUMAN?)) قرار داده و آورده ایا با این همه تبعیض ها و خشونتها و تجاوزها که در خانواده و اجتماع و بخصوص در هنگام جنگ ومنازعات مسلحانه در مورد زنان صورت می گیرد و همانند کالا مورد خرید وفروش قرار می گیرند و وسیلة سوء استفاده جنسی قرار می گیرند باز هم می توان گفت زن انسان است ، و مشمول حکم کلی مقررات اعلامیه جهانی حقوق بشر که انسان را به عنوان انسان دا رای حق می شناسد و همه را در برخورداری از حقوق مساوی می داند ، قرار می گیرد ؟

 

در هر صورت در قرن گذشته و بخصوص پس از جنگ جهانی دوم واز نیمه دوم قرن تلاشهای زیادی در جهت تثبیت فرهنگ تساوی حقوق بین زن ومرد ورفع نگرش تبعیض آمیز در عادات ورسوم و رویه ورفتار و قوانین ومقررات صورت گرفته و اسناد بین المللی متعددی دراین زمینه تدوین و به امضاء وتصویب دولتها رسیده و آنان را متعهد کرده که در وضع قوانین ومقررات و رویه ورفتار عملی ، تبعیض بر اساس جنسیت و دیدگاه سنتی ، پایین تر دانستن موقعیت ومقام انسانی زن را کنار بگذارند و اگر تفاوتها یی گذاشته می شود صرفاٌ بر اساس تفاوتهای طبیعی بین زن ومرد و اقتضائات آن در انجام وظایف و تکالیف باشد، نه بر مبنای برتر بودن یک جنس وپست تر بودن جنس دیگر .

 

مهمترین اسناد بین المللی که این مهم را بر عهده دارند : منشور ملل متحد ، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی ، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و بلاخره کنوانسیون رفع کلیة اشکال تبعیض علیه زنان آخرین دستاورد دنیای مدرن برای دفاع از حقوق زنان در سراسر جهان است . سازمان ملل متحد در سالهای اخیر تلاشهای سازمان یافته ای را برای پذیرش جهانی این کنوانسیون انجام داده است .

 

 

 

  • طرح مسئله :

 

در طول هزاران سال زن در تاریخ جایگا هی گاه فرعی و گاه اصلاٌ نداشته است . مردان غا فل از اینکه با ستم به زن نیم دیگر خود را ضایع کرده و زمینه ساز توده ها و آشوبها بوده ا ند .

 

مسئلة حقوق زن وزن در اجتماع رویدادی است که بطور واقع بینانه با ید به آن نگریست و واقع بینا نه برای آن تلاش کرد مهمترین بخش فعالیت زنان باید به حقوق آنان معطوف باشد تا مشخص گردد که برای رفع مشکلات موجود آنان در جامعه قانون وقانون گذار چه تدبیری اندیشیده است . و این قوا نین تا چه اندازه قادر به رفع مشکلات بوده است بعد از چشم اندازی درست به این حقیقت ها باید بدا نیم چه تلاشهای برای بهبود وضع حقوق آنان میسر است .

 

بر همین اساس در طول تاریخ نهضتهایی شکل گرفته تا از حقوق ضایع شدة زنان دفاع نماید در این میان کسانی نیز به سوء استفاده بر آمده تا در قالب این نهضتها به هدفهای شوم خود که همان استثمار زن می باشد برسند چرا که همزمان با انقلاب صنعتی در غرب کشور های اروپایی دچار تحول شد ند که یکی از آن تغییر و تحولات این بود که با هجوم روستا ئیان که کار کشاورزی را رها کرده و در شهرها و اطراف آنها متمرکز می شدند این افراد همگی تنها از راه مزد خویش زندگی می کردند مزدی که می با یست با آن وسایل زندگی خود را تهیه می کردند و نمی توانستند همانند دوران روستا نشینی به طور مستقیم از محصول کار خویش استفاده کنند ، با توجه به نا چیز بودن مزد اینان مجبور بو دند زنان و کودکان خود را نیز برای کار کردن به کارخا نه ها گسیل دارند و ازآنجا که در آغاز انقلاب صنعتی لازم نبود که کارگر از مهارتهای خاصی بهرمند باشد استفاده از کار زنان و کودکان مرسوم ومتداول شد . درسدة بیستم با رشد صنعت در مستعمرات قدیمی و سایر کشورهای در حال توسعه از طریق روابط مالکیت سرمایه داری این امر تکرار شد .

 

و به همین منوال در طول زمان گرو هها ، احزاب ، جنبشها و انجمنهایی در دفاع از حقوق زن به پا خواسته اند البته جدای از طرز تفکر و روش آنها و همچنین وجود کسانی که شاید واقعاٌ فقط این هدف را یعنی دفاع از حقوق زن را در سر پرورانده باشند اما وبخصوص در مغرب زمین شاید فقط دو هدف عمده را دنبال می کرد ند .

 

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
/images/spilit.png

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره دیدگاه حقوقی زن در اسلام

پاورپوینت درباره هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو

اختصاصی از ژیکو پاورپوینت درباره هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو

پاورپوینت درباره هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلایدها 20 اسلاید

 

 

 

 

 

 

خلاصه :

همسوسازی استانداردهای حسابداری در سطح ملی و بین المللی، یکی از موضوعات مطرح در دهه های اخیر بوده است. در این مقاله ،از رویکرد فلسفی برای بررسی تعامل آرای اندیشمندان با موضوع هماهنگ سازی در حسابداری استفاده می شود. اعتقاد بر این است که کسب آگاهی از رویکردهای فلسفی می تواند بینش وسیع تری در این زمینه فراهم آورد.

لذا نظرات اندیشمندان غربی نظیر هگل و فوکو مورد بررسی قرار
می گیرد.

چنین نتیجه گیری می شود که فرایند هماهنگ سازی بین المللی را می توان تحت فرایند دیالکتیک مورد بررسی قرار داد و برای تبیین بیشتر از اندیشه های دیگری نظیر هم ریختی، قدرت /دانش بهره برد.

 

مقدمه :

جهان شاهد استاندارد سازی زمان،ابزارهای ارتباطی ،روشهای تولید و مقیاسهای گوناگون بوده است،که سازمانهای مختلفی مثل سازمانهای بین المللی استاندارد شکل گرفته و قواعدی را وضع کرده است. استاندارد سازی بخشی از سلسله مراتب توسعه فراگیر است که به آن مدرنیته می گویند (منزلی، 2005) در جامعه مدرن هماهنگ سازی استانداردهای حسابداری و سایر موضوعات آن امری حتمی و لازم است. هماهنگ سازی استانداردهای بین المللی حسابداری چگونه شکل گرفته و گسترش یافته و موضوع پذیرش عمومی قرار می گیرد.

 

هاپورد (2000) معتقد است که در این زمینه دانش اندکی کسب شده و آنچه بدست آمده بیشتر تحت تاثیر ابعاد فرهنگی و روان شناسی است . رویکرد این مقاله، رویکرد دیالکتیک هگل که جهان به عنوان تغییرات ثابتی از تز،آنتی تز و سنتز است.

 

اشتراک بگذارید:

 

پرداخت اینترنتی - دانلود سریع - اطمینان از خرید
 

پرداخت و دانلود

مبلغ قابل پرداخت 3,150 تومان
(شامل 10% تخفیف)
مبلغ بدون تخفیف: 3,500 تومان
عملیات پرداخت با همکاری بانک

 

فایل هایی که پس از پرداخت می توانید دانلود کنید

نام فایلحجم فایلhamahangsazi-hesabdari-international_714670_6000.zip73.6k

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره هماهنگ سازی حسابداری بین المللی با استفاده از دیدگاه های دیالکتیک هگل و قدرت فوکو