لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تأثیر کار مضاعف و حواسپرتی بر عملکرد فرد
چکیده:
در این آزمایش سوال اصلی این است که آیا کار مضاعف و حواسپرتی بر عملکرد فرد تأثیر می گذارد یا خیر؟ فرضیه اصلی این است که این عوامل می توانند بر عملکرد فرد تأثیر گذارده و فعالیت وی را دچار اختلال کنند.
این آزمایش در مجموع در «6» مرحله صورت می پذیرد که مرحله ابتدایی به عنوان مرحلة تمرینی است و «5» مرحله دیگر که شرح آن در متن آزمایش خواهد آمد، مراحل اصلی آزمایش هستند. هر مرحله 3 دقیقه به طول می انجامد و بعد از هر محله آزمودنی به مدت 2 دقیقه به استراحت می پردازد. در این آزمایش ملاک هم سرعت عملکرد آزمودنی است و هم دقت وی و معیار اندازهگیری ما تعداد مربع هایی است که آزمودنی درست علامت زده باشد. با استفاده از فرمول مشخص حاصل کارآیی کل آزمودنی را محاسبه می نماییم.
با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه موردی را به روش «ABA» صورت پذیرفت فرضیه ها ما تأیید شده و نتیجه گرفته شد که کار مضاعف و حواسپرتی بر عملکرد آزمودنی تأثیرگذار هستند (تأثیر متن منفی می گذارند).
مقدمه:
یادگیری و رفتار با هم متفاوت هستند یادگیری نوعی توانایی است که فرد ایجاد میشود و تنها از طریق مراجعه به رفتار آشکار فرد می توان از آن اطلاع حاصل کرد. از سوی دیگر رفتار به اعمال و حرکات مختلف درونی و بیرونی فرد گفته میشود.
روانشناسان رفتار را به دو دسته تقسیم می کنند: رفتارهای آشکار و پنهان (Covert,overt) رفتار آشکار به اعمالی گفته می شود که مستقیماً قابل مشاهده اند، مانند: صحبت کردن، نوشتن، راه رفتن و … رفتار نهان به اعمال درونی فرد که به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند اطلاق می گردد. مثل: تفکر، تخیل و … ما از طریق رفتار آشکار به رفتار نهان پی می بریم.
بنابراین ما برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد به رفتار قابل مشاهده یا به اصطلاح دقیقتر به عملکرد او مراجعه میکنیم. عملکرد نیز مانند رفتار آشکار و به جنبه های قابل مشاهده یادگیری اشاره میکند. اما تفاوت رفتار با عملکرد در آن است که رفتار به هر گونه عمل مشخص گفته می شود. حال آنکه عملکرد به نتیجه عمل فرد اشاره می کند که در ارزشیابی از میزان یادگیری او مورد استفاده قرار می گیرد.
عملکرد فرد از عواملی چون انگیزش و هیجان: شرایطی که به محیط حاکم است، خستگی و بیماری متأثر می شود. پس عملکرد فرد ممکن است شاخص نسبتاً درستی از یادگیری او باشد یا اینکه نتواند آن را به خوبی نشان دهد. برای مثال ممکن است عملکرد یک دانش آموز در جلسة امتحان تحت تأثیر اضطراب ناشی از امتحان کاهش پیدا کند. این امر نباید سبب شود که معلم فکر کند یادگیری صورت نگرفته یا آن عملکردی که دانشآموز عملاً انجام می دهد به طور دقیق منعکس کنندة یادگیری اوست. این دانش آموز ممکن است جواب سوالها را به خوبی یاد گرفته باشد، اما اضطراب او باعث ناتوانی اش در دادن
تحقیق کار مضاعف بر حواسپرتی