دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل :word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 109صفحه
در دوران ما قبل کشاورزی، دوره گردآوری خوراک، انسانها علاوه بر مشکل کمبود غذا، با خطرات زیادی از جمله خطر حیوانات وحشی، سیل، رعد و برق، طوفان و غیره مواجه بودند و به دلیل ابتدایی بودن تکنولوژی آن زمان، انسانها توان مقابله با این خطرات را نداشتند، بنابراین،مرگ و میر در آن دوران خیلی بالا بود. ولی با انقلاب کشاورزی، یکجانشینی و با تولید مازاد مواد غذایی، سطح مرگ ومیر نسبتا پایین آمد و نرخ رشد جمعیت نیز تا اندازه ای افزایش یافت. بعد از آن با وقوع انقلاب صنعتی و بدنبال پیشرفتهایی که در زمینه های فنی و تکنولوژیکی، بهداشتی و درمانی، وضع تغذیه، حمل و نقل و ارتباطات صورت گرفت، مرگ و میر کاهش پیدا کرد. این مسئله ابتدا در کشورهای توسعه یافته رخ داد، بعد از جنگ جهانی دوم، بدنبال صدور تکنولوژی درمان و کنترل مرگ به کشورهای در حال توسعه، سطح مرگ و میر در این دسته از کشورها نیز با شتاب بیشتری شروع به کاهش کرد که طبیعتا رشد فزاینده جمعیت این کشورها را در پی داشت. البته بیشترین کاهش مرگ و میر مربوط به مرگ و میر کودکان و اطفال بود. محاسبات مک کئون[1] (1975) نیز بیانگر این نکته است:
«یک سوم از کاهش عمومی مرگ و میر در انگلستان مرتبط با کاهش مرگ ومیر در نخستین سال زندگی و نیمی از آن مرتبط با کاهش مرگ ومیر در پنج سال اول زندگی بوده است» (میرزایی، 1380: 271).
در حال حاضر میزان مرگ و میر کودکان در کشورهای در حال توسعه خیلی بالاتر از کشورهای توسعه یافته است، اینکه چه عواملی باعث بالا نگه داشته شدن این میزان در کشورهای در حال توسعه میشود، بر اهمیت بررسی عوامل مؤثر بر مرگ و میر کودکان و مکانیسم تأثیرگذاری آنها میافزاید. بنابراین در این تحقیق تلاش میشود عوامل مؤثر بر مرگ و میر کودکان شهر میانه مورد بررسی قرار بگیرد تا با آگاهی بیشتر از این عوامل و مکانیسم تأثیرگذاری آنها، راهحلهای بهتری جهت کاهش میزان مرگ و میر کودکان ارائه گردد.
در فصل اول پس از بیان مسئله و تبیین اهمیت موضوع، به بیان اهداف تحقیق پرداخته شده است. در ادامه نیز نظری اجمالی به تحولات جمعیت جهان و ایران، تحولات مرگ و میر در جهان و ایران انداخته شده است و در آخر همین فصل اشاره ای به ویژگیهای شهر میانه شده است.
فصل دوم نیز شامل تئوریهای مرگ و میر، پیشینه تحقیق و مدل تحلیلی تحقیق می باشد. در فصل چهارم نیز، روش شناسی تحقیق، چارچوب تحلیلی تحقیق، فرضیهها، تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مستقل و وابسته آورده شده است.
در فصل چهارم ابتدا توصیف داده ها و سپس تحلیل دو متغیره آنها صورت گرفته است. بدلیل اسمی (دو حالته) بودن متغیر وابسته، برای بررسی دقیق تر روابط بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته از روش رگرسیون لوجستیک استفاده شده است. تحلیل و تفسیر این روش در قسمت پایانی فصل چهارم میان گردیده است و در فصل پنجم، نتیجه گیری تحقیق آورده شده است.
طرح مسأله
مرگ و میر یکی از مؤلفههای اصلی جمعیتی است که نقش مهمی در تعیین رشد جمعیت ایفا میکند. بنابراین انسانها از دیر بازتلاش کرده اندتا با کنترل این مولفه ، کنترل رشد جمعیت را تا حدودی در اختیار خود داشته باشند. سیاست جمعیتی در مورد مرگ و میر، همیشه و درهمه جا بدینگونه بوده است که میزان مرگ و میر به حداقل رسانیده شود. در رابطه با همین موضوع زنجانی این چنین می گوید؛ «هر چند که نمی توان نقطه شروع تفکر انسان در باره مرگ را تعیین کرد، لیکن به حکایت یافته های باستان شناسی و اسناد مذهبی می توان بر این نکته تاکید گذاشت که تلاش برای درک اسرار مرگ و چگونگی آن از نخستین موضوعات مورد توجه انسان بوده است، شاید به همین دلیل است که در جمعیت شناسی نیز، مطالعه علمی مرگ و میر پیش از سایر موضوعات مورد توجه بوده است».(زنجانی،57:1379)
بشر همواره تلاش کرده است تا با شناختن عوامل موثر بر مرگ و میر، زمان وقوع آن را به تاخیر بیاندازد چراکه مرگ امر همه گیر و گریز ناپذیری هست، و همیشه این امید وجود داشته است که می توان آن را به تأخیر انداخت و یا تحت کنترل در آورد. در نتیجه همین تلاش ها بود که چند سالی بر عمر کوتاه آدمی افزوده شد و امید به زندگی که در گذشته به بالاتر از 30 سال نمی رسیده، اکنون به بالای 70 سال رسیده است. بدین ترتیب که بعد از انقلاب صنعتی، همزمان با تحولات اساسی در زمینه های گوناگون زندگی، با کشف آنتی بیوتیکها و تولید گسترده واکسن و داروها، سطح مرگ و میر در کشور های توسعه یافته پایین آمد. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، در کشورهای در حال توسعه نیز، بدلیل تکنولوژی وارداتی از کشورهای توسعه یافته، سطح مرگ و میر کاهش یافت. بدنبال کاهش میزان عمومی مرگ ومیر ، میزان مرگ و میرنوزادان و اطفال نیز کاهش اساسی یافته است.به طوری که این میزان در شروع قرن نوزدهم در کشورهای توسعه یافته حدود 200 در هزار بودو اکنون تا حدود 5 در هزار در بعضی از کشورهای توسعه یافته کاهش پیدا کرده است. اما در کشورهای در حال توسعه این میزان در مقایسه با کشورهای توسعه یافته بالا است. واین نشان دهنده این است که هنوز پتانسیل کاهش اساسی در مرگ و میر کودکان در کشورهای در حال توسعه وجود دارد و برنامه ریزی های دقیق، همچنین سیاستهای اجرایی لازم جهت کاهش این میزان ضروری است. این امر تحقق نخواهد یافت مگر با شناخت بهتر عوامل موثر بر مرگ و میر کودکان.
در واقع اختلاف در میزان مرگ و میر کودکان ، در بین جوامع مختلف و حتی در سطح داخلی یک جامعه ناشی از تفاوت در عوامل موثر بر مرگ ومیر کودکان می باشد، لذا با شناخت بیشتراین عوامل ،می توان مهمترین گامها را جهت کاهش این میزان برداشت. بنابراین در این در این تحقیق تلاش می شود تاثیر عوامل اقتصادی – اجتماعی، عوامل جمعیت شناختی، همچنین تاثیر عامل استقلال زنان بر مرگ و میر کودکان شهر میانه مورد بررسی قرار گیرد. تا مشخص شود ،چه عواملی در کاهش دادن میزان مرگ و میرکودکان موثر ند. مکانیسم تا ثیر گذاری آنها چگو نه است؟و چگونه میتوان با توجه به این عوامل ،میزان مرگ و میر کو د کان را پایین تر آورد.
اهمیت موضوع
تغییرات رشد جمعیت ارتباط تنگاتنگی با تغییرات سطح مرگ و میر دارد. به اعتقاد پولارد «برجسته ترین رویداد جهان در نیم قرن اخیر افزایش بی سابقه جمعیت بوده که عمدتا به علت کاهش چشمگیر درمیزان مرگ و میر می باشد. لکن این کاهش در میزان مرگ و میر برای تمام گروه های سنی به یکسان روی نداده است»( پولارد98:1380). میزان مرگ ومیر کودکان ، در دورانهای مختلف، تحولات متفاوتی به خود گرفته است،به طوری که در گذشته به علت عدم امکانات بهداشتی و پزشکی، مرگ و میر کودکان (زیر 5 سال) در سطح بسیار بالایی بوده است، اپیدمی های مختلف و امراض گوناگون باعث مرگ و میر کودکان زیادی می شد.ولی رفته رفته با پیشرفتهای علم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی، میزان های مرگ و میر کودکان رو به کاهش نهاده است، هم اکنون این میزان در کشورهای پیشرفته صنعتی، خیلی کمتر از کشورهای در حال توسعه است.
به عنوان مثال در کشورهایی نظیر ژاپن و سوئد میزان مرگ و میر اطفال به ترتیب 0/3 و 7/3 در هزار است ولی در کشورهای کمتر توسعه یافته ای مثل افغانستان و سیرالئون این میزان به ترتیب 154 و 155 در هزار می باشد. (PRB , 2003) [2]
در ایران نیز، در حال حاضر میزان مرگ ومیر اطفال برای کل کشور 32 در هزار است. که «در مقایسه با سالهای 1355 (100 در هزار) به کمتر از یک سوم تقلیل یا فته است» (میرزایی،50:1378 ). با این وجود،وقتی که این میزان را با میزان مرگ ومیر اطفال کشورهای صنعتی و حتی کشورهای آسیایی نظیر بحرین و کویت که به ترتیب 8 و 10 در هزار است، مقایسه می کنیم بررسی عوامل موثر بر مرگ و میر کودکان یکی از مسائل اساسی و فوری به نظر می رسد.
میزان مرگ و میر کودکان و اطفال شاخص توسعه اقتصادی – اجتماعی جوامع می باشد. علاوه بر آن، این میزان به دلیل عدم تاثیرپذیری از ساختمان سنی می تواند برای سنجش سطح مرگ و میر مو رد استفاده قرار بگیرد. «براساس میزان عمومی مرگ و میر، نمیتوان لزوماً و قطعاً به بهبود یا تنزل شرایط بهداشتی و تاثیر آن روی میزان مرگ حکم کرد. چرا که میزان عمومی مرگ و میر، بیشتر تحت تاثیر ساختمان سنی و گاهی بروز یک وضع استثنایی برای گروه های سنی و جنسی و یا اجتماعی – شغلی خاص در جمعیت است. و برای قضاوت واقع گرایانه می باید میزان های مرگ به تفکیک سن و جنس را بدانیم. بخصوص میزان مرگ و میر کودکان و اطفال (یعنی میزان های کمتر از یک ساله و یک تا پنج ساله) که دارای حساسیت و دامنه تغییرات وسیع و معنادار است«. (امانی، 1374: 77)