لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
انقلاب رنگی
انقلابهای رنگی در شرق اروپا و آسیای میانهانقلاب رنگی [۱]یا انقلاب مخملی[۲] یا انقلاب گلی [۳]نوعی دگرگونی بدون خونریزی است که آن را برای نخستین بار «واسلاو هاول» رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان این کشور بود ، بر سر زبانها انداخت.انقلابهای رنگی به یک رشته از تحرکات مرتبط با هم اطلاق میشود که در جوامع پسا کمونیستی در اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی توسعه یافت و احتمالاً در حال نفوذ به دیگر مناطق از جمله خاور میانه است. برخی ناظرین از آن به عنوان موجی انقلابی یاد میکنند.
«انقلاب رنگی» به تغییر و تحولاتی اطلاق میشود که تا کنون در کشورهای باقیمانده از بلوک پیشین شرق اتفاق افتاده و هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومتهای یکسره طرفدار غرب دادهاند [۴]. این تحولات با وقوع «انقلاب مخملی» (velvet revolution) در دوره ۶ هفتهای ۱۷ نوامبر تا ۲۹ دسامبر ۱۹۸۹ در چکسلواکی آغاز میشود و با وقوع تحولات مشابهی به شکل زنجیرهای در صربستان (دو مرحله ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰) ، گرجستان (۲۰۰۳)، اوکراین(۲۰۰۴) و قرقیزستان(۲۰۰۵) ادامه مییابد.
پیشینه
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق ،کشورهای بلوک مذکور با خروج از سیطره کمونیسم این بار به دام اقتدارگرایی گرفتار شدند ،چنین کشورهایی نخستین هدف انقلابهای رنگی واقع شدند ،هدف اصلی این انقلابها حذف کامل دو مانع بزرگ هژمونی آمریکا بر جهان یعنی چین و روسیه است ،این تلاشها در غالب یک جنگ سرد غیرایدئولوژیک همچنان در جریان است و هنوز نتیجه نهایی خود را آشکار نساختهاست.[۵]
ویژگیها
تمامی دگرگونیهای سیاسی که از آنها با نام انقلابهای رنگین یاد میشود ،واجد ویژگیهای پیوسته و همگون در علل و شکل تحولات میباشند ،نظیر:
همگی آنها به جز قرقیزستان بدون استفاده از ابزارهای خشونتآمیز و طی راهپیمایی خیابانی به پیروزی رسیدند.
تمامی این تحرکات با شعارهایی مبتنی بر دموکراسی خواهی و لیبرالیسم انجام گرفتند.
نقش دانشجویان و نهادهای غیردولتی(NGOs) در بروز آنها پررنگ بود.
دلیل اصلی وقوع انقلاب وجود خصوصیاتی چون اقتدارگرایی ،فقدان چرخش نخبگان ،ناکارآمدی در حل مشکلات عمومی و عدم مقبولیت عمومی حکومت وقت بود و جرقه انقلاب به دنبال بروز خطایی از سوی حکومت ،نظیر تقلب در انتخابات روشن شده بود.
تحرکات انقلابی به طور مستقیم یا غیر مستقیم مورد حمایت آمریکا و اروپای غربی بود.[۶]
انقلابهای رنگی
انقلاب پنجم اکتبر ،در ۵ اکتبر ۲۰۰۰ (میلادی) اسلودان میلوشوویچ رئیس جمهور وقت صربستان در میان تظاهرات و اعتراضات صدها هزار نفر در بلگراد مجبور به استعفا شد.[۷]
انقلاب گل رز:پس از تقلب گسترده در انتخابات پارلمانی گرجستان در سال ۲۰۰۳ (میلادی)،اعتراضات عمده مخالفین ادوآرد شواردنادزه به رهبری میخاییل ساکاشویلی آغاز شد و در ۲۳ نوامبر همان سال منجر به کنارهگیری شواردنادزه از قدرت و آغاز حکومت ساکاشویلی (بالقب دن کیشوت گرجستان) شد.[۸]
انقلاب نارنجی:مسموم شدن ویکتور یوشچنکو در جریان مبارزات انتخاباتی چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اوکراین در سال ۲۰۰۴ (میلادی) و احتمال دست داشتن ویکتور یانوکوویچ رقیب سرسخت یوشچنکو در این قضیه آتش انقلاب نارنجی اوکراین را برافروخت ،پس از ۶ روز نظاهرات حامیان یوشچنکو پارلمان این کشور نتیجه انتخابات را (که یانوکوویچ نامزد مورد حمایت روسیه را برنده اعلام میکرد) مخدوش و ملغا اعلام کرد و با برگزاری دوباره انتخابات ویکتور یوشچنکو با کسب ۵۲ درصد آرا قدرت را در دست گرفت.[۹]
انقلاب گل لاله ،انتخابات پارلمانی ۲۷ فوریه ۲۰۰۵ (میلادی) در قرقیزستان پس از تعطیلی برخی روزنامهها و ایستگاههای رادیویی مخالفین انجام گرفت که در جریان آن حامیان عسگر آقایف به پیروزی چشمگیر و قاطعی دست یافتند ،در پایان دور دوم رایگیری در ۱۳ مارس سازمان امنیت و همکاری اروپا روند انتخابات را با نقایص فراوان توصیف کرد در حالی که سازمان دولتهای همسود (نزدیک به روسیه) رای گیری را آزادانه خواند.[۱۰]
نخستین اعتراضات به روند برگزاری انتخابات از شهرهای جنوبی کشور آغاز شد ،۲۱ مارس ۲۰۰۵ آقایف تحت فشار افکار عمومی دستور بررسی تخلفات احتمالی را صادر کرد و در روز ۲۴ مارس در جریان نخستین راهپیمایی بزرگ مردمی در بیشکک (پایتخت) ،دولت با حمله مردم به ساختمان اصلیاش سرنگون شد و آقایف به همراه خانوادهاش با یک بالگرد به قزاقستان و سپس به روسیه گریختند و انقلاب گل لاله که به واسطه وقوعاش در فصل بهار این عنوان را بر خود داشت به پیروزی رسید. [۱۰]
واکنش کشورهای همسود
واکنش دیگر کشورها
واکنش ایران
رخداد انقلاب های رنگی در کشورهای آسیای میانه به شدت دستگاه اطلاعاتی و تبلیغانی حکومت ایران را حساس کرده و نسبت به زیر نظر گرفتن فعالیت های مسالمت آمیز در سطح جامعه برانگیخته است. حکومت ایران طی سالهای گذشته دستگیری هایی در میان اساتید دانشگاه ، ایرانیان مقیم آمریکا که با داخل ارتباط داشته اند صورت داده و ضمن بازداشت چنیدن ماهه،آنان را به اتهام تلاش برای انقلاب مخملی محاکمه کرده است. هاله اسفندیاری[۱۱] ، کیان تاجبخش ، رامین جهانبگلو[۱۲] ، برادران علایی و... از جمله افرادی بودند که به اتهام تلاش برای راه انداز ی انقلاب مخملی بازداشت و پس از حاضر شدن در برابر دوربین های صداو سیما و بیان اعترافات مد نظر مسئولان آزاد شدند. صداو سیمای جمهوری اسلامی با میکس کردن اعترافات نسبت داده شده برنامه ای با عنوان «به نام دموکراسی» پخش کرد. تلاش دولت ایران در راستای بازنشستگی اجباری بسیاری از اساتید و فشار شدید تر بر محافل دانشجویی احتمالا در راستای پیشگیری از انقلاب مخملی در ایران است.
صداو سیما ، روزنامه کیهان و سایر رسانه های تحت کنترل محافظه کاران همچنین عده بیتشری از روشنفکران ایران و فعالان اجتماعی ،دانشجویان و طرفداران حقوق زنان را به تلاش برای انقلاب مخملی متهم می کنند.
" انقلاب " رنگی در ذیل مدلهای شناخته شده و کلاسیک جامعه شناسی سیاسی در باب تغییرات و دگرگونیهای اجتماعی نمی گنجد . " انقلاب " رنگی یک پدیده پسا جنگ سردی و به این معنا نوین و متاخر است . " انقلاب" رنگی هم یک مدل برای " گذار به دموکراسی"، هم یک استراتژی برای نیروهای "دموکراسی" خواه و جنبشهای اجتماعی و هم پدیده ای از جنس پروپاگاند است. " انقلاب" رنگی یک کودتای فرا مدرن ((post-modern coup است . تنها در فقدان "خطر و تهدید " سرخ است که می توان انقلابهای نارنجی و مخملی و ... راه انداخت ، واژه های شناسنامه دار را قلب و رنگ کرد و توحش راست و نئولیبرالیسم را درزرورق " رادیکالیسم " پیچید و درمقام "انقلابیگری" بر نشاند . به هرحال به واسطه اهمیت کنونی این اصطلاح و پدیده در صحنه سیاست و از جمله تلاشی که در جهت "صدور" این نوع "انقلاب" به ایران صورت می گیرد، چاره ای جز نقد و بررسی محتوای واقعی آن از ورای خطه های مه آلود شعار و تبلیغات وجود ندارد . از برکت منابع مالی نا محدودی که امروزه در اختیار این سنخ از "انقلابیون" و حامیان آنها قرار دارد ، دروغهای بی آزرم و ناشیانه ای در این باب در ابعاد بسیار گسترده ای منتشر شده اند . ما نه چنین منابع مالی ای در اختیار داریم و نه چنان دستگاههای خبر پراکنی . تنها سلاح ما ثبت علمی و مستدل حقایق تاریخی است که دارای قدرتی اقناع کننده است و می توان اذهان را مجاب سازد . جعلیات و دروغ نمی توانند در آزمون زمان تاب بیاورند و سرانجام به علت تناقضات درونی خود تکه پاره خواهند شد . تنها انقلابها و انقلابیونی که خود را از دروغ و رنگ پالوده باشند می توانند تالی رویدادهای عظیم گردند .
"انقلاب" رنگی به تغییرو تحولاتی اطلاق می شود که تا کنون در کشورهای باقیمانده از بلوک سابق شرق اتفاق افتاده و هیات حاکمه این کشورها جای خود را به حکومتهای یکسره طرفدار غرب داده اند . این تحولات با وقوع "انقلاب" مخملی" ((velvet revolution در
تحقیق درباره انقلاب رنگی