ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

1- سقراط

در اواخر مائه پنجم در اذهان کسانی که جستجوی حقیقت و معرفت می کردند تشویق و تشتت بسیار دست داده و مخصوصاً تعلیمات سوفسطائیان افکار را پریشان و عقاید را متزلزل ساخته بود و به همین جهت بنیان احوال اخلاقی مردم نیز رو به سستی گذاشته و مفاسد بزرگ از آن بروز می کرد .

در این هنگام سقراط ظهور نمود و او از بعضی جهات به سوفسطائیان شباهت داشت و معاصرین اکثر میان او و آن جماعت فرق نمی گذاشتند و لیکن سقراط که خداوند اخلاق است در حکمت شیوه تازه ای بدست داد و آن شیوه را شاگرد او افلاطون و شاگرد افلاطون ارسطو دنبال و تکمیل کردند و حکمت را به اوج ترقی رسانیدند و از این رو سقراط امام حکماء و استاد فلاسفه است و چون در راه تعلیم و تربیت ابناء نوع جان سپرده است از بزرگترین شهدای عالم انسانیت نیز بشمار می رود ( معاصر اردشیر درازدست و داریوش دوم ) .

مقام سقراط

اگر کسانی کتاب « حکمت سقراط » را خوانده باشند ، از داستان شگفت و تعلیمات آن بزرگوار آگاه شده اند و برخورده اند به این که او جنبه پیغمبری دارد و وظیفه خود را متنبه ساختن مردم به جهل خویش و توجه به لزوم معرفت نفس و مزین نمودن آن به فضایل و کمالات قرار داده و لیکن رأی و نظر مخصوصی در فلسفه اظهار ننموده بلکه همواره اقرار و اصرار بنادانی خویش داشته است .

شیوه سقراط

گفته اند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد یعنی ادعای معرفت را کوچک کرده جویندگان را متنبه ساخت که از آسمان فرود آیند یعنی بلند پروازی را رها نموده به خود باید فرو رفت و تکلیف زندگانی را باید فهمید و نیز گفته اند شیوه سقراط دست انداختن و استهزاء بود . اگردر مکالمه او توفرون و مکالمه الکبیادس از رسائل افلاطون که ما به فارسی در آورده ایم نظر شود دیده خواهد شد که سقراط چگونه حریف را دست انداخته و بالاخره او را مستأصل و مجبور می ساخت که اقرار به نادانی خود نماید . اما آنچه استهزاء سقراطی نامیده اند در واقع طریقه ای بود که برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان داشت بوسیله سئوال و جواب و مجادله و پس از آنکه خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سؤال و جواب را دنبال کرده به کشف حقیقت می کوشید و این قسمت دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند زیر که او می گفت دانش ندارم و تعلیم نمی کنم من مانند مادرم فن مامائی دارم او کودکان را در زادن مدد می کرد من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند یعنی به خود آیند و راه کسب معرفت را بیابند و براستی در این فن ماهر بود و مصاحبان خود را منقلب می نمود و کسانی که او را وجودی خطرناک شمرده در هلاکش پافشردند قدرت و تأثیر نفس او را درست دریافته بودند .

مبنای تعلیمات اخلاقی سقراط

تعلیمات اخلاقی سقراط تنها موعظه و نصیحت نبود و برای نیکوکاری و درست کرداری مبنای علمی و عقلی می جست . بد عملی را از اشتباه و نادانی می دانست و می گفت مردمان از روی علم و عمد دنبال شر نمی روند و اگر خیر و نیکی را تشخیص دهند البته آنرا اختیار می کنند پس باید در تشخیص خیر کوشید مثلاً باید دید شجاعت چیست عدالت کدام است پرهیزکاری یعنی چه و راه تشخیص این امور آن است که آنها را بدرستی تعریف کنیم . این است که یافتن تعریف صحیح در حکمت سقراط کمال اهمیت را دارد و همین امر است که افلاطون و مخصوصاً ارسطو دنبال آنرا گرفته برای یافتن تعریف ( حد ) به تشخیص نوع و جنس و فصل یعنی کلیات پی برده و گفتگوی تصور و تصدیق و برهان و قیاس به میان آورده و علم منطق را وضع نموده اند و بنابراین هر چند واضع منطق ارسطوست نظر به بیانی که کردیم فضیلت با سقراط است که راه را باز نموده است .

فلسفه کلیات عقلی

سقراط برای رسیدن به تعریف صحیح شیوه استقراء به کار می برد یعنی در هر باب شواهد و امثال را امور جاری عادی می آورد و آنها را مورد تحقیق و مطالعه قرار می داد و از این جزئیات تدریجاً به کلیات می رسید و پس از دریافت قاعده ای کلیه آنرا بر موارد خاص تطبیق می نمود و برای تعیین تکلیف خصوصی اشخاص نتیجه می گرفت و بنابراین می توان گفت پس از استقراء به شیوه استنتاج و قیاس نیز می رفت و در هر صورت مسلم است که رشته استدلال مبتنی برتصورات کلی را سقراط بدست افلاطون و ارسطو داده و از این رو او را مؤسس فلسفه مبنی بر کلیات عقلی شمرده اند که مدار علم و حکمت بوده است .

اصول اخلاقی سقراط

اما عقاید سقراط را در اصول مسائل مهم فلسفی به درستی نمی توان باز نمود چه او هرگز اظهار علم قطعی نمی کرد و به علاوه تعلیمات خود را نمی نوشت و بنابراین جز آنچه پیروان او بالاختصاص گزنوفون و افلاطون و ارسطو نقل کرده اند مأخذی برای پی بردن به تعلیمات او نداریم . مهمترین مأخذ افلاطون است اما او هر چه نوشته از قول سقراط نقل کرده و بدرستی نمی توان عقاید استاد و شاگرد را از یکدیگر جدا نمود . آنچه تقریباً به یقین می توان دانست اینست که اهتمام سقراط بیشتر مصروف اخلاق بوده و بنیاد تعلیمات او اینکه انسان جویای خوشی و سعادت است و جز این تکلیفی ندارد اما خوشی به استیفای لذات و شهوات بدست نمی آید بلکه به وسیله جلوگیری از خواهش های نفسانی بهتر میسر می گردد و سعادت افراد در ضمن سعادت جماعت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو

مقاله درباره ارسطو

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره ارسطو


مقاله درباره ارسطو

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:7

ارسطو :

ارسطو (384 – 322 ق . م) در شمال یونان متولد شد. پدرش، نیکوماخوس، پزشک دربار بود. از همین رو، مبانی اولیه علمی ارسطو را نزد خود پایه ریزی کرد و پس از آن در حدود هفده سالگی وی را برای ادامه تحصیل به آتن فرستاد. ارسطو از حدود سال 367 ق . م به مدت بیست سال و تا پایان عمر افلاطون در آکادمی فلسفه آتن مشغول فراگیری فلسفه شد. از این رو سخت تحت تأثیر افلاطون و نفوذ وی قرار داشت. از دست نوشته های ارسطو در این دوران چیز زیادی در دست نیست. ارسطو پس از مرگ افلاطون، آکادمی را ترک کرد و به دعوت هرمیاس، حاکم آترنه، به ساحل آسیای صغیر سفر کرد. سفر بعدی وی به دربار فیلیپ و برای ترتیب اسکندر در حدود سال های 342 – 339 ق . م بود و در سال 335 ق . م به آتن بازگشت و لوکیوم را برای تدریس فلسفه تأسیس کرد. از آنجا که ارسطو به هنگام تدریس راه می رفت و فلسفه درس می داد، مذهب او را «فلسفه مشائی» نامیده اند. او در لوکیوم همه شاخه های علمی روز مانند فیزیک، متافیزیک، منطق، اخلاق، بیولوژی، سیاست، علوم بلاغی و هنر را به بحث گذاشت و در شصت و دو سالگی، یعنی یک سال پس از مرگ اسکندر، با فلسفه بدرود گفت.

 

تعلیم و تربیت از دیدگاه ارسطو :

هدف اساسی تعلیم و تربیت از دیدگاه ارسطو پرورش قوه عقل انسان به منظور فعلیت بخشیدن آن است. او دلیل وجودی هر انسانی را شناخت، پرورش به کار بستن قوای عقلانی خویش معرفی می کند. بزرگترین منبع سعادت آدمی در پرورش فعالانه قوای عقلی او نهفته است که موجب خودشکوفایی ، خودپروری و استکمال انسان است. از نظر او، هنگامی که عقل بر اعمال آدمی حکومت کند وی قادر می شود که میانگینی بین سرکوب امیال از یکسو و بی بندوباری یا افراط در عواطف و شهوترانی از سوی دیگر باشد. در تربیت انسان با فضیلت و نیک سه عامل یعنی سرشت (طبیعت)، عادت و خرد در کار است و سعادت در هماهنگی این سه عامل و سرانجام شکوفایی خرد است.

ارسطو معتقد بود که برنامه درسی بایستی با الگوهای رشد و کمال آدمی همخوانی داشته باشد. او دوران تربیت را از زمان تولد تا 21 سالگی به سه مرحله تقسیم کرده بود : مرحله خردسالی (هفت سال اول ، بر کودک آزادی کامل داد تا با حرکت و فعالیت به رشد بدنی او گماشته شود)، مرحله کودکی (هفت سال دوم، مرحله نوجوانی (هفت سال سوم، تربیت اخلاق است و تربیت عقلانی از 21 سالگی شروع می شود). او درباره هر یک از این مراحل بحث کرده و روش و برنامه درسی خاصی را پیشنهاد می کند. پرورش ارزش های والای اخلاقی، ورزش و فعالیت های جسمانی در مرحله اول، آموزش مقدمات ریاضی و خواندن و نوشتن در مرحله دوم، ریاضیات و موسیقی، دستور و ادبیات زبان، معانی و بیان، فیزیک و روانشناسی و زیست شناسی، منطق و مابعدالطبیعه در مرحله سوم، از برنامه هایی بود که یادگیری آنها را برای هر انسانی ضروری می دانست.

به نظر ارسطو تعلیم و تربیت مجموعه اعمالی است که به وسیله خانواده یا دوست برای ایجاد فضایل اخلاقی و مدنی در افراد صورت می گیرد. پس به این اعتبار شاید بتوان آن را بخشی از علم اخلاق شمرد. ارسطو گاهی این مجموعه اعمال را فنی  می داند که طفل را برای کسب فضیلت (مدنی) آماده یا این فضیلت را به او القا می کند.

ارسطو معتقد بود که هدف تعلیم و تربیت بایستی ترغیب مردم به پارسایی باشد. او قائل به سه دوره آموزشی بود که با سه دوره زندگی فرد مطابقت داشت. دوره اول که از تولد تا هفت سالگی است باید به تمامی صرف پرورش بدن شود تا آن را برای دوره مدرسه آماده سازد. دوره دوم دوره رسمی مدرسه رفتن است که از سن هفت سالگی شروع می شود و تا سن بیست و یک سالگی ادامه دارد. این دوره شامل آموزش ادبیات، موسیقی ژیمناستیک و نظایر آن می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره ارسطو

ارتباط از نظر ارسطو

اختصاصی از ژیکو ارتباط از نظر ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تعریف ارتباط از نظر ارسطو

عبارت است از جستجو ببرای یافتن کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران .

ارتباط کامل :

هر چه معنی مورد نظر فرستنده پیام در ذهن گیرنده متجلی تر باشد ارتباط کاملتر است . که این هدف تمامی رسانه هاست.

رسانه های گروهی وسایلی هستند که از طریق انها ارتباط جمعی امکانپذیر است .

( رسانه های کوچک شدن کره زمین و همسایگی ساکنان ان را موجب شده اند.

___________________________________________

نظریه اثر گذاری وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان

1- نظریه گلوله ای ، 2- نظریه تاثیرات محدود ، 3- نظریه کاشت ، 4- مارپیچ سکوت ، 5- فرضیه اولویت بندی

___________________________________________

مخاطب از دیدگاه دانشمندان :

مخاطب هدف هر کوشش رسانه ای است و باید نخست ترغیب و پس قانع شود که رسانه در خصوص علاقه و نیاز او پیام می دهد . مخاطب و رسانه ها بر هم تاثیر می گذارند . مخاطبان در یک دسته بندی 4 تایی قرار می گیرند :

1- مخاطبان عام – 2- گروه خرسندی – 3- مخاطبان یک رسانه خاص -4- مخاطبان یک کانال یا یک محتوای خاص

___________________________________________

از دیدگاه دانشمندان آثار وسایل ارتباط جمعی ممکن است بلند مدت – کوتاه مدت قوی – ضعیف و در ابعاد سیاسی – روانی – اقتصادی و اجتماعی باشد و یحتمل بر عقاید ارزشها -= اطلاعات – مهارتها – سلیقه ها و رفتارهای ظاهری تاثیر بگذارد .

کمپ اثار وسایل ارتباطی جمعی را به 7 متولد تقسیم می کند

1- فرهنگ پذیری که همان القا و تقویت ارزش ها و باورها و سنت هاست .

2 و 3 اثار شناختی و تربیتی 4- اثار سیاسی 5 و 6 – اثار تبلیغاتی و بهداشتی 7- اثر بر خشونت و پرخاشگری

___________________________________________

کارکردهای وسایل ارتباطی

1- تفریح و تفنن انسانها و تبدیل انها به افراد توانا و خلاق

2- نقش همگن سازی

3- بخش خبر و اطلاع رسانی

4- ایجاد تشعب بین مردم

___________________________________________

2 دیدگاه افراطی در بحث از اثار وسایل ارتباط جمعی

و نتیجه الف – عده ای معتقدند که وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه و متفاوت برای اوئلین بار در تاریخ انسان پدید اورند مثلا در یک سمپوزیوم قدرت رادیو را با مقاومت بمب اتم مقایسه کردند . ( اینان از کاربرد وسایل ارتباط یجمعی خصوصا رادیو توسط هیتلر و رئیس تبلیغاتی دکتر گوبلز تاثیر گرفتند)

ب – برخی دیگر عقیده دارند که وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطب خود ندارند . به نظر انان دوران رواج عقاید تند و اسناد اثرات جادوئی و خارق العاده به وسایل ارتباط جمعی پایان یافته و این وسایل با موانع زیادی در راه اثر گذاری بر مخاطب مواجهند .

نتیجه این که : وسایل ارتباط جمعی ابزاری تاثیر گذارند اما این اثار نه انچنان است که هیچ محدودیتی نشناسد الف - و نه انچنان ناچیز که هیچ اعتنای را شایسته نباشد . ب- رابطه بین محیط پیرامون و اثر رسانه ها

جذب یا دفع یک پیام یم تواند از عدم توجه ارسال کنندگان ان به سطح اموزشی افراد و فرهنگ رایحج قوم مورد نظر ناشی شود . در فیلمی که برای ساکنان یک قبیله افریقایی در مورد مضرات مگس تهیه شد برای ناشن دادن الودگی ان را چند بار بزرگتر از حد معمول نشان دادند . نتیجه این شد که افراد ان قبیله گفتند این مگسها در اینجا وجود ندارند مگسهای ما خیلی کوچکند و بی ازار و انها مگسهای بزرگ و خاصی بودند.

___________________________________________

تاثیر تویزیون

یک مطالعه پژوهشی نشان می دهد که ارگ یک گزارش خبری در تلویزیون با گزارش روزنامه متفاوت باشد تعداد افرادی که گزارش تلویزیون را باور می کنند بیش از 2 برابر کسانی است که گزارش روزنامه


دانلود با لینک مستقیم


ارتباط از نظر ارسطو

تحقیق و بررسی در مورد ارسطو 32 ص

اختصاصی از ژیکو تحقیق و بررسی در مورد ارسطو 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

ارسطو

 

جنسیت: مرد

تولد و وفات: ( ... )س سیزدهم و چهاردهم قمری

محل تولد: مشخص نیست.

شهرت علمی و فرهنگی: خطاط

وی از شکسته‌نویسان است. به خط وی قطعه‌ای است به قلم کتابت خفی ‌خوش که چنین رقم دارد: "...ارسطو در طهران تحریر کرد در حالت افسردگی و دلتنگی در منزل...نور چشم مکرم میرزا علی اکبر در قورخانهٔ مبارکه محض یادگاری قلمی شد ، الراجی ارسطو ، ۱۳۱۳".

ارسطو و طرح

طرح از نظر ارسطو آینده ای از روح و احساس است که بر کالبد آثار ادبی دمیده می شود.

ارسطو معتقد است در نمایشنامه ها تعدد شخصیت های مختلف نمی تواند در روند شکل گیری و حرکت بخشی اثر تاثیر بگذارد. از نظر او می توان حتی با یک یا دو شخصیت نمایشنامه ای را به صحنه برد لیکن خلق حوادث متنوع و بی شمار لازم و غیرقابل اجتناب است. به عبارت ساده تر ارسطو برحضور عنصر حادثه در داستان و نمایشنامه ها بیشتر از حضور و نقش شخصیت ها معتقد است. البته او تراژدی را به جای آن که یکی از شاخه های نمایشنامه در نظر بگیرد، یکی از انواع و قالب های ادبی می دانست. به همین دلیل صحنه های نمایشنامه ها را جزیی از اجرای نمایشنامه به حساب می آورد:

«یک تراژدی بدون تماشاچی و هنرپیشه هم می تواند تاثیر برانگیز باشد.»

معمولاً در یک نمایشنامه جنبه های مختلفی چون کنش و گفت وگو وجود دارد که تنها برای اجرا شدن به روی صحنه مناسب است و ارزش آن تنها بر روی صحنه مشخص می شود.

ارسطو به ماهیت نمایشنامه بیش از روش ارایه و القای آن، به تماشاچیان اهمیت می داد. برای او مهم ترین مساله در نمایش شرح حوادث با توجه به رابطه علی و توالی زمانی است. به همین دلیل از نظر ارسطو طرح نمایشنامه نباید کوتاه و خلاصه باشد. او می گفت که یک نمایشنامه باید به تفصیل ارایه شود و اگر کوچکترین تغییری در طرح آن داده شود دیگر اثر قابل قبولی نخوهد بود. پس طبق نظریه ارسطو طرح نمایشنامه های شکسپیر که غالباً از داستان ها و افسانه های کهن ایتالیایی اقتباس شده بود فاقد ارزش هستند؛ چرا که شکسپیر طرح اولیه آثار خود را از آن ها اقتباس کرده بود و در طرح آن ها دست برده بود؛ هرچند که طرح اقتباس شده با اصل آن شباهت های زیادی دارد، اما نمایشنامه هایی که شکسپیر خالق آن است از لحاظ تکنیکی و ادبی از ارزش والایی برخوردار هستند. طبق نظریه ارسطو نمی توان شکسپیر را یکی از بزرگترین نمایشنامه نویسان جهان محسوب کرد، به همین ترتیب طرح نمایشنامه های «سوفوکلس» نیز طبق نظریه ارسطو قابل قبول نیستند، چون او نیز بنای آثار خود را اساطیر یونان و روم قرار داده است.

طرح در نمایشنامه همچون دانه های زنجیری است که حوادث را به هم متصل می سازد و آن ها را به سوی پایان نمایشنامه هدایت می کند. در این حالت خاص طرح روح تراژدی است آن چنان که روح یک رمان است. در حالی که در رمان های امروزی بیشتر برای عنصر شخصیت و ذهنیت او ارزش قایل هستند. نویسندگان معاصر می خواهند بیشتر ذهنیت شخصیت های خود را درشت نمایی کنند؛ البته آن ها به خود شخصیت ها علاقه مند نیستند، بلکه شخصیت های داستانی را به خاطر روح و روانشان و مشخص کردن گوشه های مبهم و تاریک ذهن بشر دوست دارند. آن ها می خواهند حتی تجربیات خاص خود را از طریق ذهن شخصیت ها مطرح سازند. به همین دلیل در بسیاری از داستان های جدید، نویسنده تمایل به تک گویی پیدا می کند. چنین مساله ای در قرن نوزدهم نیز یک بار به وجود آمد. در قرن ۱۹ در اروپا نمایشنامه نویسان غیرمتحرک، شخصیت های نمایش را به تک گویی واداشتند. آشکار است که بین رمان های جدید و نمایشنامه های قدیم تناوب چشمگیری وجود دارد. به همین دلیل نظرات ارسطو را به طور کامل نمی توان به تمامی قالب های ادبی تعمیم داد. به طور مثال رمان «اِما» نوشته جین آستین شباهتی با تراژدی سوفوکلس ندارد. شکسپیر در نمایشنامه هاملت کلیه مفاهیم اخلاقی و مسایل مختلف را از طریق حادثه و کنش های داستانی نشان داده است. در صورتی که در رمان های جدید چون «اولیس» نوشته جیمزجویس فردیت و ذهنیت شخصیت ها مطرح است. ارسطو عناصر اصلی نمایشنامه را به ترتیب اهمیت این گونه ارایه داده است. او ابتدا طرح را مهم ترین عنصر قلمداد کرده است بعد از آن شخصیت از نظر ارسطو دارای اهمیت است و پس از آن تفکر و ایده موجود در نمایشنامه. در مرحله آخر ارسطو به نثر و شیوه نگارش اثر توجه دارد او تنها بر این چند عنصر اشاره کرد و از نحوه شکل گیری و ارتباط منطقی بین آن ها سخنی نگفته است. در حقیقت ارسطو طرح را تعریف کرده است ولی از جنبه تخصصی اجزای آن را مورد بررسی قرار نداده است. ارسطو می گوید تراژدی تقلید از یک حادثه ناگوار است. او تراژدی را به سه بخش عمده شروع وسط و پایان تقسیم کرده است. از نظر او شروع، یک نمایشنامه تراژدی بخشی است که وجودش لازم به وجود بخش دیگری نیست. ارسطو شروع یک نمایشنامه را متکی بر خود می داند و می گوید شروع داستان هیچ ارتباطی با دیگر بخش های داستان ندارد.

بخش وسط حتماً باید بعد از بخش اول بیاید و تکمیل کننده آن باشد.

بخش پایان در حقیقت نتیجه گیری و پایان نمایشنامه است. طبق گفته او یک طرح منسجم نباید در هر لحظه و هر مکانی شروع شود و به پایان رسد، بلکه باید طبق قانون از پیش تعیین شده باشد. اندازه یک اثر باید مشخص باشد و تا آن جایی داستان پیش رود که در حافظه بماند. البته ارسطو درباره طولانی بودن نمایشنامه بر این اصل نیز معتقد بود که شخصیت اصلی باید از موقعیت خوب به بد و یا برعکس برسد و تا زمانی که تغییری بزرگ در زندگی اش رخ نداده نمایشنامه نباید به پایان رسد.

ارسطو در ایران

حکایت ترجمه فارسی آثار ارسطو با ترجمه رساله «درباره نفس» او توسط افضل الدین کاشانی (بابا افضل)، در قرن هفتم هجری آغاز می شود. افضل الدین کاشانی تلخیصی از یکی از شروحی که بر ترجمه عربی اسحق بن حنین از این رساله نوشته شده بود را به فارسی نقل کرده است. البته این ترجمه همیشه با اصل کلام ارسطو مطابق نیست و قطعاتی از شرح را نیز دربرمی گیرد. افضل الدین کاشانی همچنین رساله دیگری منسوب به ارسطو را با عنوان «کتاب التفاحه» یا «تفاحیه» از منابع عربی به فارسی برگردانده است. قدما بر این باور بودند که این رساله حاصل بحث و گفت وگوهایی است که ارسطو در آخرین لحظات عمر خود، در بستر بیماری با شاگردانش انجام داده است. این رساله در قرون وسطای میلادی با عنوان «سیب نامه» شهرت داشته است، اما امروزه آن را منحول (مجعول) می دانند. هر دو رساله در مجموعه مصنفات بابا افضل کاشانی، به تصحیح آقایان مجتبی مینوی و یحیی مهدوی در سال ۱۳۳۷ به طبع رسیده است. اما ترجمه صحیح و امروزین درباره نفس در سال ۱۳۴۹ به قلم علیمراد داوودی منتشر شده است.

اما سرآغاز ترجمه های امروزین آثار ارسطو، ترجمه کتاب «سیاست» او توسط حمید عنایت در سال ۱۳۳۷ بود. در همان ایام، «فن شعر» (بوطیقا)، با سه ترجمه مختلف از آقایان سهیل افنان (محقق و اسلام شناس ترکیه ای تبار)، فتح الله مجتبایی و عبدالحسین زرین کوب انتشار یافت. در سال ۱۳۴۳ نیز «اصول حکومت آتن» را محمدابراهیم باستانی پاریزی ترجمه کرد. «اخلاق نیکوماخوسی» مهمترین اثر اخلاقی ارسطو، به طور کامل در سال ۱۳۵۶ توسط ابوالقاسم پورحسینی ترجمه شد. اما بخش هایی از این کتاب نیز حدود یک دهه پیشتر، در سه اثر مستقل، توسط صلاح الدین سلجوقی (چاپ کابل) و ع. احمدی در کتاب «فلسفه اجتماعی» و هوشنگ آذری ترجمه شده بودند که بعضاً از ترجمه پورحسینی دقیق تر هم بودند. «فیزیک» (سماع طبیعی) ارسطو با عنوان «طبیعیات» در سال ۱۳۶۳ ترجمه شد.

«متافیزیک» (مابعدالطبیعه) نیز در سال ۱۳۶۶ با ترجمه شرف الدین خراسانی از روی متن یونانی انتشار یافت. محمدحسن لطفی این سه اثر سترگ پیش گفته ارسطو (اخلاق نیکوماخوسی، فیزیک و متافیزیک) را یک بار دیگر در سال ۱۳۷۸ به فارسی برگرداند. گفتنی است مقاله نخست


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ارسطو 32 ص

دانلود سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص

اختصاصی از ژیکو دانلود سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 38 صفحه

1- سقراط در اواخر مائه پنجم در اذهان کسانی که جستجوی حقیقت و معرفت می کردند تشویق و تشتت بسیار دست داده و مخصوصاً تعلیمات سوفسطائیان افکار را پریشان و عقاید را متزلزل ساخته بود و به همین جهت بنیان احوال اخلاقی مردم نیز رو به سستی گذاشته و مفاسد بزرگ از آن بروز می کرد .
در این هنگام سقراط ظهور نمود و او از بعضی جهات به سوفسطائیان شباهت داشت و معاصرین اکثر میان او و آن جماعت فرق نمی گذاشتند و لیکن سقراط که خداوند اخلاق است در حکمت شیوه تازه ای بدست داد و آن شیوه را شاگرد او افلاطون و شاگرد افلاطون ارسطو دنبال و تکمیل کردند و حکمت را به اوج ترقی رسانیدند و از این رو سقراط امام حکماء و استاد فلاسفه است و چون در راه تعلیم و تربیت ابناء نوع جان سپرده است از بزرگترین شهدای عالم انسانیت نیز بشمار می رود ( معاصر اردشیر درازدست و داریوش دوم ) .
مقام سقراط اگر کسانی کتاب « حکمت سقراط » را خوانده باشند ، از داستان شگفت و تعلیمات آن بزرگوار آگاه شده اند و برخورده اند به این که او جنبه پیغمبری دارد و وظیفه خود را متنبه ساختن مردم به جهل خویش و توجه به لزوم معرفت نفس و مزین نمودن آن به فضایل و کمالات قرار داده و لیکن رأی و نظر مخصوصی در فلسفه اظهار ننموده بلکه همواره اقرار و اصرار بنادانی خویش داشته است .
شیوه سقراط گفته اند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد یعنی ادعای معرفت را کوچک کرده جویندگان را متنبه ساخت که از آسمان فرود آیند یعنی بلند پروازی را رها نموده به خود باید فرو رفت و تکلیف زندگانی را باید فهمید و نیز گفته اند شیوه سقراط دست انداختن و استهزاء بود .
اگردر مکالمه او توفرون و مکالمه الکبیادس از رسائل افلاطون که ما به فارسی در آورده ایم نظر شود دیده خواهد شد که سقراط چگونه حریف را دست انداخته و بالاخره او را مستأصل و مجبور می ساخت که اقرار به نادانی خود نماید .
اما آنچه استهزاء سقراطی نامیده اند در واقع طریقه ای بود که برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان داشت بوسیله سئوال و جواب و مجادله و پس از آنکه خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سؤال و جواب را دنبال کرده به کشف حقیقت می کوشید و این قسمت دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند زیر که او می گفت دانش ندارم و تعلیم نمی کنم من مانند مادرم فن مامائی دارم او کودکان را در زادن مدد می کرد من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند یعنی به خود آیند و راه کسب معرفت را بیابند و براستی در این فن ماهر بود و مصاحبان خود را منقلب می نمود و کسانی که او را وجودی خطرناک شمرده در هلاکش پافشردند قدرت و تأثیر نفس او را درست دریافته بودند .
مبنای تعلیمات اخلاقی سقراط تعلیمات اخلاقی سقراط تنها موعظه و نصیحت نبود و برای نیکوکاری و درست کرداری مبنای علمی و عقلی می جست .
بد عملی را از اشتباه و نادانی می دانست و می گفت مردمان از روی علم و عمد دنبال شر نمی روند و اگر خیر و نیکی را تشخیص دهند البته آنرا اختیار می کنند پس باید در تشخیص خیر کوشید مثلاً باید دید شجاعت چیست عدالت کدام است پرهیزکاری یعنی چه و راه تشخیص این امور آن است که آنها را بدرستی تعریف کنیم .
این است که یافتن تعریف صحیح در حکمت سقراط کمال اهمیت را دارد و همین امر است که افلاطون و مخصوصاً ارسطو دنبال آنرا گرفته برای یافتن تعریف ( حد ) به تشخیص نوع و جنس و فصل یعنی کلیات پی برده و گفتگوی تصور و تصدیق و برهان و قیاس به میان آورده و علم منطق را وضع نموده اند و بنابراین هر چند واضع منطق ارسطوست نظر به بیانی که کردیم فضیلت با سقراط است که راه را باز نموده است .
فلسفه کلیات عقلی سقراط برای رسیدن به تعریف صحیح شیوه استقراء به کار می برد یعنی در هر باب شواهد و امثال را امور جاری عادی می آورد و آنها را مورد تحقیق و مطالعه قرار می داد و از این جزئیات تدریجاً به کلیات می رسید و پس از دریافت قاعده ای کلیه آنرا بر موارد خاص تطبیق می نمود و برای تعیین تکلیف خصوصی اشخاص نتیجه می گرفت و بنابراین می توان گفت پس از استقراء به شیوه استنتاج و قیاس نیز می رفت و در هر صورت مسلم است که رشته استدلال مبتنی برتصورات کلی را سقراط بدست افلاطون و ارسطو داده و از این رو او را مؤسس فلسفه مبنی بر کلیات عقلی شمرده اند که مدار علم و حکمت بوده است .
اصول اخلاقی سقراط اما عقاید سقراط را در اصول مسائل مهم فلسفی به درستی نمی توان باز نمود چه او هرگز اظهار علم قطعی نمی کرد و به علاوه تعلیمات خود را نمی نوشت و بنابراین جز آنچه پیروان او بالاختصاص گزنوفون و افلاطون و ارسطو نقل کرده اند مأخذی برای پی بردن به تعلیمات او نداریم .
مهمترین مأخذ افلاطون است اما او هر چه نوشته از قول سقراط نقل کرده و بدرستی نمی توان عقاید استاد و شاگرد را از یکدیگر جدا نمود .

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص