دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
ایرانها در زمانهای بسیار دور با مواد مخدر آشنایی داشته اند . نخستین ماده مخدری که در اسناد و مدارک مربوط به دوره های باستانی از آن نام برده شده بنگ است . بنگ که در گیاه شناسی به لغت لاتین cannahis indica (کنف هندی ) خوانده می شود گردی است که ازکوبیدن برگها و سرشاخه های گلدار شاهدانه به دست می آید . این گرد به صورت توده یکنواخت فشرده ای که به علت وجود مقداری صمغ در برگها و گلها به یکدیگر چسبندگی پیدا کرده اند .
در اوستا کتاب مذهبی زرتشت به دفعات لغت بنگ دیده می شود . در دوره های باستان از بنگ به دو صورت استفاده می شود . یکی مصرف درمانی و دیگر مصرف تخدیری )
هرودت مورخ یونانی در قرن پنجم پیش از میلاد در بحث از سکها یا سکاها که تیره ای از آریاییها یا بروایتی از ایرانیها بود ا شاره به مصرف دانه ای شاهدانه یا کنف توسط ایرانیها نموده است . مصرف بنگ و حشیش در ایران در دوران صفویه رواج بسیار یافت . برخی از پادشاهان صفویه به خوردن بنگ و حشیش اعتیاد داشتند. خوردن چرس وبنگ یا آشامیدن محلولهایی از این مواد در دوران سلطنت سایر شاهان صفوی نیز متداول بود . شوالیه ژن باپتیست تاورنیه جهانگرد فرانسوی از سال 1632 تا 1668 م 9 بار ازایران دیدن کرده و در مورد عادت ایرانیان به آشامیدن محلولهایی از چرس وبنگ می نویسد همچنین مشروب دیگری دارند که خیلی بد مزه و تلخ است و آن را بنگ می گویند که از برگ شاهدانه می گیرند و ادویه دیگری هم داخل آن می کنند هرکس بخورد به حالت جنون می افتد و حرکات غریب از او سرمی زند به همین جهت درمذهب اسلام بنگ حرام است برخی از مورخان نوشته اند ایرانیان دود کردن مواد مخدر را از ازبک ها یاد گرفته اند .
طی چند دهه اخیر محصول شاهدانه درایران با نامهای دیگری از قبیل گراس و ماری جوانا رواج یافت که متاسفانه تقلیدی ازکشورهای اروپایی و امریکاست . استفاده از حشیش یعنی خوردن آب به منظور تخدیر و به عنوان وسیله ای برای تفریح و سیر در عالم بیخودی و بیخبری مربوط به دوره های باستان است .
برخی از محققان اظهارنظر کرده اند که آثار شعرای ایرانی ،مثنوی مولانا جلاالدین مولوی قدیمی ترین ماخذی است که د رآن از بنگ و حشیش سخن گفته شده است .
پس از بنگ و حشیش ماده مخدری که در ایران راه یافت تریاک یا افیون است . رواج این ماده جادویی رونق بازار جرس و بنگ و حشیش را شکست داد .
تریاک که کلمه تریاق معرب آن است دراصل با آنچه امروز تریاک نامیده می شود تفاوت داشته و به پادزهری گفته می شود که مرکب از چند دارو بود وبرای مداوای گزش مار و عقرب و امثال آنها به کار می رفت .
استعمال تریاک در ایران سابقه ای طولانی دارد به گمان برخی به 1400 سال قبل یعنی زمانی که اعراب بر ایران دست یافتند می رسد . برخی از محققان عرب گفته اند که شیره کوکنار یا افیون برای نخستین برا توسط سپاهیان عرب به ایران وارد شد .
نفوذ تریاک از مصر به یونان و روم اشاعه پیدا کرد پس از رواج در انجا توسط بازرگانان عرب تریاک وارد ایران شد و در بین مردم رایج گشت .
در تمام مدتی که دولت انگلستان تریاک هندوستان را به چین صادر می کرد و به طور کلی هندوستان مستعمره این کشور محسوب می شد ایران ، افغانستان و پاکستان کلید هند به حساب می آمدند و تمام کوشش انگلستان برای حفظ هند در اختیار گرفتن این کلید و ممانعت از نفوذ سایر اروپاییان به این کشور ها بود . انگلستان به هر قیمتی بود دامنه نفوذ و سیطره خود را در این کشورها گسترش می داد و سیاستمداران آن زمان انگلستان تجربه موفق خود در هندوستان را در این کشورها نیز پیاده می کردند و مهم ترین نقطه اتکای این سیاست اشاعه مواد مخدر در ایران بود و از این کار چندین هدف بزرگ دنبال می شد اول اینکه تریاک محصول ایران مرغوب بودو در چین و مالایا و حتی خود انگلستان مورد توجه و استقبال معتادان بود . دوم اینکه باتوجه به این اصل که در هر کجا که خشخاش کاری به عمل آید مسلما گروه زیادی از مردم اعم از کشاورز و کارگر و سایرین به اعتیاد روی خواهند آورد واین موضوع روح هر گونه مقاومت و بیگانه ستیزی را از بین خواهد برد . به هر حال انگلیسی ها بدوا با تریاک به عنوان داروی همه دردها مردم را معتاد کردند و سپس کشت خشخاش را در ایران اشاعه دادند وعملا از سال 1870 م تجارت تریاک بین ایران و انگلیس شروع شد .
تجارت مواد مخدر رونق گرفت وتریاک ایران به چین ،اروپا و انگلیس صادر شد و مدارکی در دست است که معتادان لندنی بنا به نوشته حسین کوهی کرمانی جنس خوب تریاک ایران را شناختند و در اوایل انگلیسی ها تریاک ایران را خوب می خریدند و به این ترتیب زراعان ایرانی دست از کشت گندم برداشته و. به کشت تریاک پرداختند و باز در کتاب حکمت عملی محمد علی بامداد میخوانیم که شخصی به نام خان صباحی به عنوان تجارت به زابل و سیستان و قائن آمده بود و یکی از معاملاتش این بود که تریاک را مثقالی 5 شاهی یعنی چهار مثقال یک قران می فروخت و سوخته تریاک را مثقالی 5 تا 6 ریال خریداری می کرد .
خوردن بنگ و حشیش و تریاک و مشتقات آن در ایران تا موقعیکه مردم با طرز دود کردن و کشیدن آنها آشنایی نداشتند ادامه داشت پس از انکه قاره آمریکا در سال 1492 م توسط کریستف کلمب کشف شد . مردم سایر نقاط جهان با توتون و تنباکو آشنا شدند و دود کردن آنها را از بومیان آموختند و بمنظور تخدیر تریاک می خوردند و به دود کردن آن پرداختند و مدتها بعد رسم دود کردن و کشیدن تریاک در ایران نیز متداول شد در عصر صفوی کشیدن تریاک بدشت رواج یافت واغلب شاه زادگان و رجال و درباریان وسرداران و حتی مردم عادی بخوردن و کشیدن بنگ و تریاک معتاد شدند .
درایران برای اولین بار به دربار سلطنتی هدیه شد و به تدریج در اثر ازدیاد مصرف درباریها ودیگر مردم کشت خشخاش از حوالی یزد آغاز و سپس در قسمت مرکزی و جنوب ایران توسعه یافت تا جایی که با اقتصاد و کشاورزی ایران تداخل پیدا کرد و تولید غلات در کشور با کمبود شدیدی مواجه گشت . در سال 929 هجری قمری شاه طهماسب صفوی به مبارزه با اعتیاد اقدام کرد و مقادیر بسیار زیادی از تریاکهای سلطنتی را منهدم نمود .
مولف تاریخ منتظم ناصری می نویسد برای اولین بار در سال 267 ه.ق( 1230 ش ) بنای کشت تریاک در حدود دارالخلافه آغاز شد .
ابتدا شهرهای اصفهان وشیراز که با خارج از کشور روابط تجاری داشتند و سپس همدان و ری و کرمان و سیستان و خراسان و خوزستان و در نهایت گیلان و مازندران به زیر کشت خشخاش رفتند .
در سال 1267ق کشت خشخاش در اطراف تهران به صورت آزمایشی آغاز گردید و چون همراه با موفقیت بود زراعت خشخاش در تمام نقاط ایران متداول گردید و علاوه بر تامین مصرف داخلی مقادیر قابل توجهی نیز به سایر کشورها صادر گردید .
مجددا در زمان شاه عباس به دلیل نفوذ بالای انگلیسی ها تجارت تریاک رواج پیدا کرد تا حدی که در مراسم مهمانی های مردم تریاک یکی از اصلی ترین پذیرایی از مهمان شد د راین زمان شاه عباس صفوی با یک اقدام زیر بنایی دست به مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد زد و مردم را از مضرات تریاک آگاه ساخت و برای معتادین مجازاتهای سنگینی قائل شد .
نصرالله فلسفی با توجه به اسناد و مدارک معتبر می نویسد در زمان شاه عباس نیز خوردن تریاک بسیار رایج بود و بهترین تریاکها از ناحیه لنجان اصفهان به دست می آمد .