تحلیل و بررسی واژه ی «خاموش» در دیوان مولانا
221 صفحه
چکیده:
از آنجا که بخش قابل توجهی از آثار ادبی ما را متون عرفانی تشکیل می دهد؛ و با توجه به اینکه عرفان، دارای زبان خاصّی است که فهم این زبان در گرو کشف و استنباط اصطلاحات خاصّ آن است، بنابراین بررسی واژگانی که در قالب صنایع و آرایه های ادبی نیز مفهومی رمزی در آثار عرفانی دارند، امری لازم و ضروری است.
در این پژوهش، واژه ی «خاموش» در دیوان شمس، اثر بزرگ و عرفانی مولوی، به عنوان واژه ای رمزی می تواند بیانگر مضامین عرفانی باشد و در قالب صنعت معنوی ادبی ( تخلّص) نیز این وظیفه را به خوبی ایفا کند مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش مشخص کرد که این واژه می تواند تخلّص مولوی باشد؛ با این تفاوت که مولوی در این زمینه نیز، مانند سایر موارد، در غزل، نوآوری کرده و تخلّص خود را در مقام نماد و تأویل قرار داده؛ نه در عین واژه.
این تحقیق نشان می دهد که این واژه، رمزی و عرفانی بوده و دلایل متعددی در اهمیّت و توجّه به این عملکرد ( خاموشی)، مطرح شده که دلایل اجتماعی، معایب و نقایص موجود در گفتار و فضایل و ویژگی ها و نتایج حاصل از خاموشی، از مهمترین آنهاست.
واژه های کلیدی: خاموشی، مولوی، غزل، شمس تبریزی
تحلیل و بررسی واژه ی «خاموش» در دیوان مولانا