ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه و تحقیق-گره و گره چینی در معماری- در 45 صفحه-docx

اختصاصی از ژیکو پروژه و تحقیق-گره و گره چینی در معماری- در 45 صفحه-docx دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه و تحقیق-گره و گره چینی در معماری- در 45 صفحه-docx


پروژه و تحقیق-گره و گره چینی در معماری- در 45 صفحه-docx

گره‌چینی

گِرِه‌چینی یکی از شاخه‌های هنر معماری و کاشی کاری سنتی است که اساتید این هنر از کنار هم چیدن آلات و لغات مختلف بر اساس طرح مدنظر خود با استفاده از کاشی، آجر و یا سایر مواد نقش‌های هندسی تزئینی درست می‌کنند.

البته هنر گره چینی فقط در معماری رواج ندارد و یکی از زیرشاخه‌های صنایع چوب نیز می‌باشد. هنر گره چینی هنری زیبا و اصیل است که به دلیل زحمت زیاد هزینه زیادی هم در بر دارد و می‌توان نمونه‌های این هنر را که بر روی چوب انجام گرفته در اماکن متبرکه مانند آستان قدس رضوی و یا حرم شاه‌عبدالعظیم مشاهده نمود.

رشد و گسترش هنر اسلامی در طول سده‌های متمادی موجب پیدایش گنجینه‌ای عظیم از الگوهای هندسی در هنر و معماری سرزمین‌های اسلامی شده است که معمولا در کنار عمل‌کردهای گوناگون، کاربرد تزییناتی نیز داشته‌ ند. گره‌سازی یکی از نمونه‌های شاخص این الگوها است که در موضع‌های ‌گوناگون هم‌چون کتیبه ها، سردرها، طاق‌ها و گنبدها، با فنون متفاوت نظیر نجاری و بنایی و با استفاده از مصالح متنوعی مانند آجر، چوب، گچ، کاشی و آیینه در معماری به کار رفته است. ویژگی اصلی گره‌سازی، وجود هندسه‌ی دقیق و قواعد ترسیمی مشخص در طراحی و اجرای آن است. تفاوت در انواع گره‌ها ریشه در چگونگی ترسیم آن‌ها دارد. بنابراین فهم روش ترسیم هر گره راه را برای طراحی، تولید و به‌کارگیری گره در معماری هم‌وار می‌سازد.

 

شکل 1 : تفاوت میان گره‌های سنتی و امروزی در نسبت با زمینه

طراحی و ترسیم گره در سنت معماری به دلیل پیچیدگی‌ها هندسی ذاتی، هم‌واره به عنوان عملی که نیازمند تبحر و تسلط طراح  است، شناخته شده است و حتی در سنت معماری، گره‌سازی به عنوان شطرنج معماران نامیده می‌شود (مفید و رئیس زاده 1389). با ورود یک‌باره‌ی اصول و معیارهای معماری مدرن به سرزمین‌های اسلامی و قطع سیر معماری سنتی در این مناطق، روش‌های ترسیم گره نیز به مرور از یاد رفته‌اند. عدم آشنایی با نحوه‌ی ترسیم سنتی گره‌ها به حدی است که برخی پژوهش‌گران غربی (Kaplan 2000) و (Abas and Salman 1992) تصور می‌کنند استادان قدیم معماری سرزمین‌های اسلامی، روش ترسیم گره را به عنوان رازی غیر قابل بیان در نزد خود مخفی ساخته‌اند. از این‌رو یافتن روش‌های ترسیم گره‌ها، در حال حاضر به معمایی برای پژوهش‌گران و طراحان در نقاط مختلف جهان تبدیل شده است.

برخلاف پندار محققان و شرق‌پژوهان غربی که تصور می‌کنند تنها منابع به جا مانده در موضوع گره‌های اسلامی، آثار معماری به جامانده از قرون میانی و نیز اسناد تصویری تومارهای توپ‌قاپو است (Bonner 2003)، منابع و اسنادی مکتوب در گنجینه‌ی تالیفات هندسی و معماری از قرون گذشته بر‌جای مانده است که به شرح روش‌های مختلف ترسیم برخی الگوهای هندسی از جمله گره‌ها می‌پردازد. ابواسحاق ابن عبدالله کوبنانی در قرن نهم هجری پس از ترجمه‌ی رساله‌ی «اعمال الهندسه»ی ابوالوفاء محمدالبوزجانی (1389) قسمت‌هایی را به متن اصلی ضمیمه می‌سازد و نحوی ترسیم برخی گره‌های سنتی را بر اساس انطباق با بستر گره شرح می‌دهد. علاوه بر اسناد تاریخی و شرح‌ ترسیماتی قدما، مکتوب ساختن گفته‌های معماران سنتی که میراث‌دار آموزش‌های سینه‌به‌سینه‌اند، در سده‌ی اخیر مجموعه‌ای ارزش‌مند از نحوه‌ی طراحی و اجرای گره‌های هندسی در اختیار ما قرار داده است. برای نمونه روایت مبانی معماری سنتی در ایران از زبان استاد حسین لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389)، روش طراحی بسیاری از گره‌های هندسی بر اساس زمینه و خط رمز را ارائه داده است. در کتابی دیگر که به جمع‌آوری دست‌نگاری‌های استاد اصغر شعرباف اختصاص دارد نمونه‌های ترسیمات گره‌های سنتی بر اساس بسترهای مختلف نشان داده شده است (شعرباف 1385). ارائه‌ی الگوی گره‌های مختلف و شرح ترسیم برخی از آن‌ها توسط استاد محمود ماهرالنقش (1363) نیز در سال‌های اخیر منتشر شده است.

تجربیات شرق‌پژوهی محققان غربی در ابتدایی سده بیستم نیز مجموعه‌ای ترسیماتی از الگوی گره‌های هندسی فراهم ساخته است. به دلیل عدم توانایی محققان غربی در درک بی‌واسطه‌ی سنت معماری شرق، این تلاش معطوف به کشف دوباره‌ی اسرار نهفته در ترسیم الگوها شده است. گرانباوم[1] و شپرد[2] (1992) بر پایه‌ی ویژگی‌های مشترک در الگوی گره‌ها به دسته‌بندی و ارائه‌ی «الگوی زیربنایی» هر کدام از ترسیمات گره پرداختند. در تلاشی دیگر عباس[3] و سلمان[4] (1992) به کشف و گسترش دامنه‌ی الگوی گره‌های هندسی با روی‌کرد گرانباوم و شپرد پرداخته‌اند. دودنی[5] یکی دیگر از پژوهش‌گرانی می‌باشد که بر اساس الگوی استنتاجی خود بر مبنای قرارگیری دوایر در فواصل مشخص، به صورت‌بندی چگونگی ترسیم تعداد معدودی از گره‌ها می‌پردازد (Kaplan and Salsin 2004). در تحقیقات دیگر هانکین[6] در اوایل سده‌ی بیستم اسناد ترسیماتی خود را در قالب کتابی به نام «ترسیمات الگوهای هندسی در هنر عربی»[7] (1925) و مجموعه مقالات متعدد (Hankin 1934)و (Hankin 1936) ارائه می‌دهد که به عنوان مبنای بسیاری از تحقیقات بعدی قرار می‌گیرد. عصام سعید[8] و عایشه پارمان[9] (1389) با توجه به نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی در جهان اسلام به دسته‌بندی آن‌ها با توجه به تکرار الگوی مبنا و هم‌چنین تقسیمات اولیه‌ی محیط دایره به بخش‌های برابر، می‌پردازند. در قدمی دیگر، لی[10] (1987) روشی را برای پرکردن «الگوهای زیربنایی» یافته شده توسط هانکین ارائه می‌دهد که پس از آن کاپلان[11] (2000) این روش را توسعه و عمومی‌سازی می‌کند. در تلاش‌های بعدی به منظور بازشناسی منطق ترسیم گره، کاپلان (2005) روش «چندضلعی‌های در تماس»[12] هانکین را عمومی‌سازی کرده و به ترسیم تعدادی دیگر از گره‌های شناخته شده، می‌پردازد. از سوی دیگر کاپلان و سالسین (2004) کوشش‌هایی برای توسعه‌ی روش خود به منظور ترسیم گره بر روی سطوح غیر مسطح آغاز می‌کنند و موفق به صورت‌بندی روشی بر اساس سبک لی، برای گستراندن الگوی گره‌های تک‌شمسه‌ای بر روی سطح کره می‌شوند. در تلاش‌های ذکرشده‌، عدم پاسخ‌گویی روش‌های امروزی برای ترسیم تمامی الگوهای سنتی گره و تولید آلات شناخته‌شده‌ آن مشهود‌ است (Castera 2011). در عین حال حلقه مفقوده میان ترسیم سنتی گره و ترسیم‌های امروزی، عدم توجه به رسم گره بر اساس بستر در روش‌های جدید می‌باشد.

 

شکل 2 تفاوت ترسیم گره‌ در زمینه‌های غیرمسطح در روش‌های سنتی و امروزی

روش سنتی ترسیم‌ گره بر مبنای بستر یا همان «زمینه‌ی گره»  صورت می‌پذیرد. در روش‌های سنتی به جای آن‌که الگوی هندسی در فضای بی‌کران هندسه مسطح تولید شود و سپس در هر زمینه‌ای با بریدن[13] و مناسب‌سازی به کار رود، گره از آغاز برای زمینه و با استفاده از قواعد هندسی اعمال شده بر هندسه زمینه شکل می‌گیرد (شکل 1). اهمیت ترسیم گره براساس زمینه، زمانی مشخص می‌شود که الگوی گره باید بر روی سطحی منحنی نظیر سطح داخلی یک گنبد نقش ببندد. در روش‌های ترسیم امروزی گره، برای منطبق ساختن یک الگو با زمینه‌ی منحنی، ابتدا الگو برای یک سطح مسطح بی‌کران ترسیم می‌شود و سپس با استفاده از تکنیک‌های «تغییر شکل»[14] به انطباق الگوی گره با سطح منحنی می‌پردازند، اما در روش سنتی ترسیم گره، با توجه به میزان انحنای سطح با بهره‌گیری از تغییر درجه و تعداد شمسه‌ها گره مختص زمینه منحنی طراحی می‌شود. به بیانی دیگر ترسیم گره به روش سنتی در زمینه‌های غیر مسطح نظیر سطوح گنبدها، به دلیل نیاز به فشرده‌گی و گشودگی در نقاط مختلف سطح، به صورت چندزمینه یا دست‌گردان طراحی می‌شوند. این مساله در مقایسه میان نمونه‌های موجود در سنت گره‌سازی معماری اسلامی و نمونه‌های امروزی به خوبی مشاهده می‌شود (شکل 2). در این مقاله پس از بیان مساله و مقایسه میان گره‌های سنتی و امروزی به عنوان نمونه‌ای کامل به تحلیل هندسی طرح گره زیر گنبد جامع یزد می‌پردازیم.

2  زمینه در گره سنتی

در سنت معماری اسلامی به طراحی و ساخت گره، گره‌سازی می‌گویند. گره‌ها نقوش هندسی و دارای قواعد مشخص هستند که انواع و زمینه‌های گوناگون و پیچیده دارند. در پیچیدگی فن گره‌سازی گفته‌می‌شود که هفتاد و دو بطن دارد و از درون یک‌دیگر توانایی زایش و به‌وجود‌آمدن گره‌های نو دارد. گره‌های سنتی، ترکیبی از واحدهای هندسی پایه‌ هستند که به آلت‌های گره معروف‌ند که هر کدام تعریف‌شده و مشخص می‌باشد. بر اساس آموزه‌های استادان ایرانی، گره سنتی دو خصوصیت اصلی دارد:‌ اول آن‌که آلتی خارجی ندارد و تماما از ترکیب همین واحدهای هندسی ایجاد می‌شود. و دوم در صورت تکرار واحدهای گره در کنار هم زمینه‌های بزرگ‌تر را پوشش می‌دهند، یک‌دیگر را کامل کرده و تشکیل الگوهای وسیع‌تر می‌دهند. (مفید و رئیس زاده 1389)  بسته به زوایای آلات گره‌های سنتی می‌توان آن‌ها را در سه گونه‌ی تند، کند و شل دسته‌بندی کرد. این دسته‌بندی اشاره به طیف تغییر شکل گره‌سنتی از گونه تند به کند یعنی از زوایای حاده‌تر به سمت زوایای بازتر در آلت‌ها دارد که به واسطه قابلیت‌های نهفته در روش‌ ترسیم سنتی گره‌ها به وجود می‌آیند.

 

شکل 3 مراحل ترسیم ام‌الگره به روش استاد لرزاده

 

روش‌های ترسیم سنتی گره‌های اسلامی متعدند و از میان آن‌ها روش‌هایی که مستقیما توسط معماران سنتی تالیف شده‌اند از اصالت بیش‌تری برخوردارند. در این مقاله روش ارائه شده از آموزش‌های یکی از آخرین معماران سنتی ایران در دوران معاصر، استاد معمار حسین لرزاده در ترسیم گره، مبنای پژوهش قرار می‌گیرد. در روش ارائه شده از سوی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) مبنای ترسیم گره، بر هندسه‌ی بستر، شعاع‌های خارج شده از نقاط مشخصی از بستر و خطی راهنما با عنوان خط رمز بنا شده است. به عنوان مثال برای ترسیم گره مادر بر مبنای شمسه‌ی ۱۰ مطابق شکل 3 ابتدا با اخراج چهار خط گیر از زاویه‌ی ۹۰ درجه کنج بستر یعنی زاویه Â - به طوری که زاویه DÂB را به پنج قسمت مساوی تقسیم نماید-  از محل تقاطع خط گیر سوم با عمود اخراج شده ازD  (راس دیگر عرض) زمینه‌ مستطیل ABCD تشکیل می‌شود. از  رأس C نیز خطوط گیر مشابهی اخراج می‌شود. در مرحله دوم خط رمز گره رسم می‌گردد. خط رمز مربوط به ام‌الگره مورد نظر دو خط عمودی هم‌راستا و در امتداد هم و متقاطع در میانه‌ی قطر AC است. در مرحله سوم کمان‌هایی به مرکز A  و C و شعاع فاصلهA  و C تا محل تقاطع خط رمز و خطوط گیر اخراج شده رسم می‌شود. این کمان‌ها با سایر خطوط گیر تقاطع می‌کنند که با منطق شمار‌ه‌گذاری مشخص (شکل 3 مرحله سوم) شماره‌گذاری می‌شوند. به این ترتیب با اتصال پیاپی نقاط به دست آمده به ترتیب شماره‌گذاری و حذف مابقی خطوط، گره پایه به دست می‌آید. سایر گره‌های اسلامی نیز با همین روش و تنها به واسطه‌ی تغییر خط رمز و بستر یا همان زمینه گره ترسیم می‌شوند.

با مشاهده گستره‌ی گره‌های اسلامی طراحی شده به روش سنتی لرزاده (مفید و رئیس زاده 1389) متوجه می‌شویم که هر کدام از گره‌ها برای زمینه‌ای خاص ترسیم می‌شوند و در نهایت مجموعه آلات گره در نسبت با هندسه‌ی بستر یعنی طول و عرض بستر و زوایای گوشه‌های بستر طراحی شده اند. در زمینه‌هایی با ابعاد خاص –نظیر مثال ام‌الگره در شکل 3- گره به صورتی ترسیم می‌شود که شمسه‌هایی همانند، در دو کنج واحد پایه خود ایجاد می‌کند، با تغییر شکل زمینه گره از مستطیلی ساده به اشکال پیچیده‌تر، برای حفظ آلات گره لازم است شمسه‌های گره‌ پایه آن گره متناسب با هندسه‌ی دو سوی واحد پایه، متفاوت انتخاب شوند.

 

شکل 4 دو نمونه گره چندزمینه (دست‌گردان) از ترسیمات استاد لرزاده

به گره‌هایی که انواع شمسه‌ را در خود ایجاد می‌کنند در سنت گره‌سازی اسلامی، گره‌های چندزمینه یا دست‌گردان گفته می‌شود. در تناسب انتخاب نام‌های تک‌زمینه و چندزمینه یا دست‌گردان می‌توان گفت گره تک‌زمینه فراخور زمینه‌ای که هندسه‌ای یکتا و ساده دارد ترسیم می‌شود و به لحاظ هندسی نیز تنها یک نوع شمسه ایجاد می‌کند. گره چندزمینه به دلیل امکان تطبیق بر هندسه بسترهای پیچیده –به مثابه چند بستر ساده که با یک‌دیگر ترکیب شده‌اند- با تشکیل چند شمسه متفاوت در خود سعی در انطباق با زمینه پیچیده خود دارد (شکل 4). این گره‌ها از آن جهت که توسط معمار سنتی به صورت انتخابی و دستی در زمینه استقرار پیدا می‌کنند و گردانده می‌شوند، گره‌های دست‌گردان نام می‌گیرند.

 

3  زمینه در گره‌های امروزی

روش‌های ترسیم گره در زمان معاصر تنها به روش‌های سنتی محدود نمی‌گردد. در مقابل روش‌های سنتی نظیر روش لرزاده که به صورت میراثی سینه‌به‌سینه از سمت معماران سنتی مسلمان به ما رسیده است، تلاش‌های مختلف در سال‌های اخیر صورت پذیرفته است که هر کدام از آن‌ها با روی‌کردی خاص به تحلیل، بررسی و ارائه‌ی روش ترسیم الگوهای هندسی گره‌های اسلامی پرداخته‌اند و از جمله مهم‌ترین این تلاش‌ها می‌توان به پژوهش‌های کاپلان برای عمومی‌سازی روش هانکین در ترسیم گره، روش خردکردن چند مرحله‌ای گره توسط بونر[15] و هم‌چنین روش ابداعی بودنر[16] برای ترسیم تعداد محدودی از گره‌ها اشاره کرد.

  1. 1 روش کاپلان

کاپلان (2000) در نخستین پژوهش خود، الگویی را بر پایه‌ی تلاش‌های پیشین لی ارائه می‌دهد که بر اساس آن شبکه‌ی «چند‌ضلعی‌های در تماس» به وسیله‌ی عناصری پارامتریک به نام ستاره[17] و رُز[18] به الگوی گره تبدیل می‌شود (شکل ۷). شبکه‌ی چند‌ضلعی‌های در تماس مجموعه طرح‌واره‌هایی هستند که یک سطح بی‌کران را به وسیله‌ی مجموعه‌ی به هم پیوسته‌ای از چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنند. ستاره در الگوی کاپلان به عنوان یکی از اصلی‌ترین عناصر الگوهای هندسی مطرح می‌باشد که از اتصال رئوس n ضلعی‌های منتظم به ترتیبی که در شکل 5 آمده است به دست می‌آید. رُز را نیز می‌توان به عنوان ستاره‌هایی n پر دانست که به وسیله‌ی n عدد شش ضلعی غیرمنتظم احاطه شده است. به این ترتیب کاپلان با بهره‌گیری از این روش به تولید الگوی گره‌های تکرارشونده‌ی مختلف بدون توجه به بستر قرارگیری گره می‌پردازد.

 

شکل ۵ شش حالت ممکن برای ترسیم یک ستاره هشت پر

کاپلان (2005) در پژوهشی دیگر به توسعه و صورت‌بندی روش دیگری برای استخراج هندسه‌ی گره‌های اسلامی که وی آن را «الگوی‌های ستار‌ه‌ای اسلامی»[19] می‌نامد، می‌پردازد که برپایه روش چندضلعی‌های در تماس بر اساس آن چه پیشتر بورگون (1973)، گرانباوم، شپرد و هانکین در آثارشان ارائه کرده‌اند، بناشده است. در این روش ابتدا برای تقسیم سطح، یکی از شبکه‌های چندضلعی‌های در تماس انتخاب می‌شود و سپس از نقطه‌ی میانی هرکدام از اضلاع چندضلعی‌های منتظم و غیرمنتظم، دو شعاع با زاویه‌ی θ (زاویه تماس[20]) نسبت به ضلع مفروض اخراج می‌شود. شعاع‌های خارج‌شده از اضلاع مجاور تا برخور


دانلود با لینک مستقیم


پروژه و تحقیق-گره و گره چینی در معماری- در 45 صفحه-docx