لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مقدمه
در جوامع ابتدایی و توسعه نیافته، یکی از زجر آورترین روش های تنبیه افراد خاطی، طرد آن ها از چنین جوامعی بوده است. نفی بلد که در زمان های گذشته از رایج ترین مجازات ها بوده است، نمونه ای از اشکال مختلف طرد است.
به دلیل وابستگی شدید افراد به بنیاد های قبیله ای، زندگی بدون این وابستگی ها، زجرآور و دردآور بوده است.
در جوامع مدرن تکثرگرایی قومی و مذهبی و فرهنگی کاملاً به چشم می آید و هر فردی با هر پیشینه تاریخی و قومی به راحتی در این جوامع زندگی می کند به همین دلیل است که امروز مجازات تبعید تنها در کشورهای توسعه نیافته اعمال می گردد چرا که در جوامع مدرن تبعید و نفی بلد را اساساً به عنوان مجازات تلقی نمی کنند در مقاله حاضر سعی گردیده به ابعاد مختلف تبعید پرداخته و ابتدا به تعریف آن اشاره می شود سپس با استفاده به کسب معتبر فقهی قانون مجازات اسلامی نمونه های تبعید با تعداد آن بیان می شود و در پایان به نتیجه گیری بر اساس فصل سوم قانون مجازات اسلامی پرداخته می شود امید است بتوانیم حق مطلب را ادا نمائیم.
تبعید، نوعی کیفر در فقه و حقوق است.
تبعید در لغت به معنای: 1- دور کردن 2- راندن 3- کسی را از شهر بیرون کردن و به جای دور فرستادن است.
به نفی بلد در زبان انگلیسیtransport می گویند. در اصطلاح؛ مجازاتی است که به موجب آن فرد مجرم از اقامت در وطن و شهر خود ممنوع می شود برای مدتی معین به سکونت در محل دیگری محکوم می گردد. این اصطلاح ظاهراً پس از مشروطه در ایران رواج یافته و امروزه در متون قانونی بسیار متداول است در متون فقهی کاربرد دو اصطلاح «تغریب»و«نفی»(یا نفی بلد) به همین معنا (نفی) بسیار شایع تر بوده است.
با استناد به آیه 33 سوره مبارکه مائده، احادیث معتبر و سیره پیامبر اکرم (ص) و امام علی(ع) مجازات تبعید مشروعیت یافته و درباره عقوبت بودن تبعید برای برخی جرایم از جمله محاربه، زنا و قتل، اجماع حاصل شده و دلیل عقلی نیز اقامه شده است.
درباره حد یا تعزیر بودن تبعید اختلاف نظر وجود دارد: چنانچه تعزیر کیفری دانسته شود که میزان و حدود آن در شرع دقیقاً مشخص نشده همچنانکه نظر مشهور همین است تبعید نوعی حد خواهد بود زیرا در پاره ای جرایم مانند محاربه و قتل فرزند به دست پدر میزان تبعید مشخص شده است ولی اگر بر آن باشیم که تعریف مزبور برای تعزیر جنبه غالبی دارد و در مواردی خاص میزان تعزیر در شرع معین گردیده احتمال تعزیر بودن تبعید به طور جدی مطرح می شود به تصریح برخی فقهای شیعه حاکم اسلامی برای برخی جرایم می تواند کیفر تبعید را به عنوان تعزیر مقرر دارد برخی نیز به طور کلی تبعید را نوعی تعزیر شمرده اند برخی از اهل سنت نیز تبعید را از مصادیق تعزیر دانسته اند.
بعضی از محققان با استناد به احادیث بر آنند که تبعید پیش از اسلام متداول بوده و به ویژه درباره مرد زانی اجرا می شده است. با ظهور اسلام ابتدا به موجب آیه پانزده سوره نساء این کیفر در جرم مزبور پذیرفته شد.
از تتبع در احادیث و فتاوای فقهی می توان دریافت که در اسلام کیفر تبعید برای حدود بیست جرم مقرر شده است؛ این جرایم به چهار دسته کلی تقسیم می شوند :
1-قتل و خونریزی
2-جرایم مخل امنیت و سلامت جامعه
3-جرایم مرتبط با دولت اسلامی
4- فحشا.
جرایم دسته نخست شامل قتل فرزند و قتل کافر ذمی مثله کردن مرده و مانند اینهاست.
اگر پدر فرزند خود را بکشد برخی فقها از جمله یحیی ابن سعید حلی ومجلسی از باب تعزیر قائل به تبعید شده اند.
مستند این فتوا حدیث «و ینفی عن مسقط رأسه» از امام باقر(ع) می باشد که مراد از «مسقط رأس» و ظن مجرم است و مدت تبعید به نظر حاکم بستگی دارد در روایتی از پیامبر اکرم(ص) که از طریق عامه نقل شده به تبعید قاتل فرد ذمی حکم شده موردی روایت شده که عمربن عبدالعزیز چنین قاتلی را تبعید کرد با این همه فقهای اهل سنت به او فتوا نداده اند هر چند قایل به تعزیر شده اند. همچنین درباره تبعید مثله کننده مرده از امام رضا علیه السلام حدیثی روایت شده ولی فتوایی دراین زمینه دیده نشده است.
مصادیقی از جرایم مخل امنیت و سلامت جامعه که مشمول کیفر تبعید می شوند عبارتند از: سرقت،احتکار و محاربه.
درباره تبعید سارق احادیثی نقل شده ولی فتوای فقهی دیده نشده است البته در این باره در منابع عامه قول به تبعید وجود دارد همچنانکه برخی از اهل سنت از جمله ابن عجر عسقلانی محتکر را محکوم به تبعید دانسته اند محاربه از مهمترین موجبات تبعید است. محارب کسی است که سلاح برمیکشد یا ترس و وحشت ایجاد می کند در قرآن کریم در سوره مائده آیه 33 و احادیث متعدد به کیفر تبعید برای محارب تصریح شده است مدت تبعید محارب در برخی احادیث و فتاوای فقهی یک سال ذکر شده است اما بسیاری از فقهای شیعه و بیشتر فقهای عامه مدت تبعید را مادم العمر شمرده اند مگر آنگه محارب توبه کند. مراد از تبعید محارب آن است که اجازه استقرار وی در یک سرزمین خاص داده نشود و از اقامت او در هر منطقه ای جلوگیری گردد یا مدتی از بلاد اسلامی تبعید گردد برخی از فقهای شیعی با تبعید محاربی که زن باشد موافق اند و نیز از اهل سنت مالک ابن انس با این نظر موافق است اما به نظر برخی فقیهان امامیه واهل سنت این کیفر ویژه مردان است.
اگر محارب پیش از دستگیری توبه کند به استناد آیه 33 سوره مائده تبعید نخواهد شد همچنین در صورت بیمار بودن محارب برخی مذاهب عامه بر آنند که کیفر تبعید موقتاً
کیفر تبعید