ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره نسخه شناسی قرآن

اختصاصی از ژیکو مقاله درباره نسخه شناسی قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره نسخه شناسی قرآن


مقاله درباره نسخه شناسی قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

نسخه‌ شناسى یک جلد قرآن کریم خطى مذهب (دوره صفویه)

جمال‌الملک علاالدین تبریزى یا ملّاعلابیک که نام کامل او را آنگونه که خود رقم زده است علاالدین محمدبن شمس‌الدین محمدالحافظ التبریزى می‌شناسیم از ادبا و کاتبان به نام قرآن کریم در نیمه دوم قرن‌دهم هجرى است که اطلاعات مشروحى از زندگانیش به دست نیامده‌، لیکن آن‌قدر معلوم است که از خوشنویسان و کاتبان مصحف شریف در اوایل دوره صفوى بوده و از زمان شاه‌طهماسب(984-930هجری‌) تا سلطنت شاه‌عباس‌اول (1038-996هجری‌) می‌زیسته است‌، مولدش تبریز است و به دنبال سقوط دارالسطنه تبریز به دست عثمانیان و انتقال دربار صفوى به قزوین‌، او نیز در پایتخت‌جدید رحل اقامت افکنده و قطعاً تا سال 1003(1) هجرى می‌زیسته‌. او علاوه بر سفر به هند به استناد رقم یکى از قطعات آثارش به سال 981 هجرى سفرى به عتبات عالیات داشته و از کربلاى معلّی‌َ نیز دیدارکرده است‌. او در این قطعه می‌نویسد: <کتبه فى مشهد الامام الهمام الحسین بن على علیه‌السلام علاالدین التبریزى فى سنه 981»

- ملّاعلابیک خطوط اصول یا اقلام‌(2) سته را از محضر اساتید عصر خویش از جمله شمس‌الدین محمدتبریزى کاتب ویژه و فرمان‌نویس شاه‌طهماسب‌، ایضاً مولانا علی‌بیگ تعلیم گرفته است و عاقبت‌الامرخود در کتابت اقلام مختلف به مرتبه‌اى نایل آمده که شاگردانى همچون علیرضا عباسی‌، عبدالباقى تبریزى و حسن‌بیگ زرین‌قلم تربیت نموده که از مشاهیر دوره صفوى محسوب می‌شوند(3) و بعضى دیگرنظیر احمدنیریزى و علی‌عسکر ارسنجانى خطوط او را سرمشق کار خویش قرار داده و از آثارش مشق نموده تعلیم یافته‌اند

- از علاالدین تبریزى قطعات‌، مرقعات و مصاحف متعددى به جاى مانده که اینک جز ذخایر اموال فرهنگى در مراکز و موزه‌هاى معتبر است و فهرست بعضى از آنان را می‌توان در مصادر موجود ملاحظه نمودو قطعاً آثار دیگرى نیز از او وجود دارد که به دلایل خاص تاکنون ذکرى از آنان به میان نیامده‌، از جمله قرآنى که نگارنده کوشیده است در مقاله حاضر حتی‌الامکان مختصات آن را ارایه نماید

- قرآن کریم خطى مذهب به قطع وزیرى ابعاد 17 * 28 سانتی‌متر به خط نسخ و عناوین به قلم رقاع با رقم علاالدین تبریزى به تاریخ 964 هجری‌. جلد بارویه لاکى ـ روغنى و اندرون تیماج ساده‌. آغاز نسخه‌شریف مشتمل بر فاتحْالکتاب در دو صفحه‌، سراسر متن و حواشى مذهب‌، مرصع و مزدوج‌، حاشیه جدول‌کشى مضاعف الوان همراه با نقوش اسلیمی‌، بته‌جقه و اژدرى و حاشیه خارجى با تکرار نیم‌ترنج‌های‌قرینه و منتهى به نقوش تشعیرى بوده به کمند زرّین ختم می‌گردد

- متن شریف در دو صفحه افتتاح با مسطر 4.3 * 4.5 سانتی‌متر، هر صفحه در چهار سطر و در پیشانى و ذیل با نقش یک ترنج مذهب مشتمل بر عنوان‌، محل نزول و عدد آیات بدین ترتیب است‌:

سوره فاتحه . الکتاب مدنیه و قیل . مکیه و هى . سبع آیات . به خط رقاع محرر بر بوم زرین‌

صفحه سوم‌، آغاز سوره مباکه بقره با سرلوح مذهب و مرصع و نقوش اسلیمی‌، ترنج و دو سرترنج و عنوان‌، عدد آیات و محل نزول سوره بر بوم زرّین بر مسطر 8 * 12 سانتی‌متر در دوازده سطر همراه باابری‌سازى و طلااندازى و دندان‌موشى در فواصل سطور و حواشى با جدول‌کشى مضاعف الوان زینت یافته است‌

- صفحه چهارم ادامه سوره مبارکه بقره همراه با ابری‌، طلااندازى و دندان‌موشى در شانزده سطر در مسطر عمومى مصحف به ابعاد 8 * 16 سانتی‌متر با جدول‌کشى مضاعف الوان و حواشى خارجى تشعیری‌با نقوش اسلیمى و ختایى زرّین‌


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره نسخه شناسی قرآن

تحقیق درباره حضرت مسیح در قرآن کریم

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره حضرت مسیح در قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حضرت مسیح در قرآن کریم

فرمت فایل : word ( قابل ویرایش) تعداد صفحات: 20 صفحه

کلمات کلیدی: تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حضرت مسیح در قرآن کریم , بررسی و ارزیابی حضرت مسیح در قرآن کریم , ارزیابی حضرت مسیح در قرآن کریم , حضرت مسیح در قرآن کریم ,

شرح کوتاه دو خطی: این تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حضرت مسیح در قرآن کریم می باشد.

قیمت :3300

 

در دین مقدس اسلام، اگرچه حضرت محمد (ص) نسبت به سایر انبیاء ازجایگاه و مقام بالاتری برخوردار می باشد، اما دراین دین تمامی پیامبران الهی، قابل تکریم و احترام هستند؛ چرا که آنان برگزیدگان پروردگار بوده اند و مسلمین موظفند که به جمیع رسولان الهی محبت داشته و آنها را محترم بشمارند.

در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن کریم، سرگذشت برخی از پیامبران الهی ذکر گردیده، از آن جمله است؛ سرگذشت زندگی حضرت عیسی (ع) که به طور اجمالی به آن می پردازیم.

 

"نحوه تولد ایشان"

خداوند پس از بیان وقایع تولد حضرت مریم علیهاالسلام، چگونگی خدمتگزاری او در معبد، به ذکر نحوه مادرشدن وی می پردازد و چنین می فرماید:

- (ای رسول خدا) در این کتاب – قرآن– از مریم یاد کن، آن هنگام که از خانواده اش جدا شد و درناحیه شرقی قرارگرفت. (مریم/16)

او می خواست مکانی خلوت و فارغ از دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز با خدای خود بپردازد و چیزی او را از یاد محبوب غافل نکند، به همین دلیل طرف شرقی بیت المقدس را برگزید.

- در این هنگام، ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شکل انسانی بی عیب و نقص بر مریم ظاهر شد.(مریم/17)

این وضعیت برای مریم بسیار سخت بود. او که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته و درمیان مردم ضرب المثل عفت و تقوا است، با دیدن این صحنه که مرد بیگانه و زیبایی به خلوتگاهش راه یافته دچار ترس و وحشت می شود، لذا:

- صدا زد:من از تو به خدای رحمان پناه می برم، اگر پرهیزگار هستی.(مریم/18)

مریم با گفتن این سخن درانتظار عکس العمل آن مرد ناشناس بود، انتظاری آمیخته با وحشت و نگرانی. پس از لحظاتی او چنین پاسخی را شنید:

- من فرستاده پروردگار توام، من آمده ام تا پسر پاکیزه ای از نظر خلق و خوی و جسم و جان به تو ببخشم.(مریم/19)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حضرت مسیح در قرآن کریم

دانلود تحقیق درمورد توبه ـ دعا

اختصاصی از ژیکو دانلود تحقیق درمورد توبه ـ دعا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

قرآنِ کریم ، پنج مرحله برای اسـتغفار ( توبه : طلبِ بخشـش از خداوند ) بیان کرده است :

١. ابتدا ، انسان باید از تمام اعمال بدی که مرتکب شده ، پشیمان شود و باید از درون به آن برسد ،

حضورِ قلبش را در آستانِ خداوند قرار دهد و قلبش شهادت دهد که آن عمل ، بد بوده است .

۲. تصمیم بگیرد که از این پس به دنبالِ آن عمل نرود .

۳. اگر چیزی به مردم بدهـکار ( حقّ النّاس ) است به آنها بدهد و ادای دِین کند ( اگر غیبت کرده ، به

به کسی دروغ گفته ، کسی را به خشم آورده ، به کسی تهمت زده ، به کسی ناسزا گفته یا چنانچه

نسبت به کسی کینه دارد ، کینه را از دلِ خود بیرون کند و حلالیّت بطلبد . )

۴. اگر از واجبات ( نماز و روزه ) چیزی از او فوت شده که انجام نداده ، بایستی آنها را جبران کند .

۵. هنگامی که مرتکب گناه می شده ، برایش شیرین بوده و لذّتِ گناه زیرِ زبانش رفته است ؛ بنابراین

اکنون باید عبادت کند و ریاضت بکشد تا آن گناه برایش تلخ شود ، گریه کند تا تمام سلّول هایش

از گناه متنفّر شوند ؛ زیرا هنگامِ ارتکابِ گناه ، گناه در سلّول هایش نفوذ کرده است . پس بایستی

روزه بگیرد و ریاضت بکشد تا گوشتی از استخوانش بِرویَد که حلال باشد وهنگامی که ازخداوند

طلبِ توبه می کند و « أسـتَغفِرُالله » می گوید ، تمام سلّول های بدنش این عبارت را بگویند .

« دعا و شرایطِ آن برای استجابت »

استواریِ عبادت الهی ، بستگی به دعا و نیایش دارد . دعا ، عینِ عبادت است . انسان با دعا ، نهایتِ تواضع و زاری ، عبودیّت و بندگیِ خود را در پیشگاه خداوند متعال آشکار می سازد . دعا ، بهترین وسیلۀ قُرب به خدا و ارتباط نیک با ذات رُبوبی است .

حضرت محمّد «ص» می فرماید : « دعا ، برترین عبادت است . »

دعا یکی از آموزه های مهمّ تربیتی برای تهذیب نفس و صفاسازی باطن و رشد دادن ارزش ها و به کمال رساندنِ آنهاست .

دعا دارای درجات و مراحلی است . دعای عامّۀ مردم به اقوال و زبان است ، دعای عابدان به اعمال یعنی به مراقبت در اعمال است ، امّا دعای عارفان به احوال است یعنی عارف با تمام ذرّاتِ وجودش دعا می کند و این نوع دعا ، کامل ترین انواعِ دعاست .

حدیث قدسی : « اگر بندگانِ من بدانند که من چقدر مشتاق هستم که مرا بخوانند ، اگر یک قدم بسوی من بردارند ، من هَروَله کنان به سوی آنها می دوَم . »

قرآن می فرماید : « هنگامی که بندگانِ من از تو سؤال می کنند که خدای ما کجاست ، به آنها بگو من نزدیک هستم و به کسانی که مرا بخوانند جواب می دهم . »

قرآن می فرماید : « من از رگِ گردن به شما نزدیکتر هستم . »

قرآن می فرماید : « هنگامی که ضرری به انسان برسد ما را می خواند ، نشسته ، ایستاده ، خوابیده ، دائم ما را می خواند و من به او جواب می دهم امّا می دانم که عاقبتش چیست و وقتی دعایش را مستجاب می کنم ، او به مرحلۀ خوشی می رسد و مرا فراموش می کند . و من دوست ندارم که بندۀ من اینگونه باشد . »

در روایت است که : « در روز قیامت که خداوند به حساب همه رسیده ، به حساب آخرین نفر نیز رسیدگی می کند و حکم می آید که باید به دوزخ برود و او می رود . در اواسطِ راه به سمت خداوند نگاه می کند و خداوند به فرشتگانی که او را می برند می فرماید : بایستید ، ببینم چه شده است . و به بنده می گوید : چرا برگشتی و مرا نگاه کردی ؟ بنده می گوید : پرودگارا ، هنگامی که در دنیا بودم از رحمتِ تو شنیده بودم و گمان نمی کردم که اینگونه باشی . به همین دلیل برگشتم که ببینم آیا توهمان خدا هستی که وصف او را شنیده بودم ! خداوند می فرماید : او را به سمت بهشت ببرید . فرشـتگان می گویند : پروردگـارا ، تو که می دانی او خطـاکار بوده است . خداوند می فرماید : این را

می دانم و حتّی می دانم که آن سخن را زبانی و از روی حیله گفت و حتّی در قلبش هم ایمان نیاورده بود و از بخشش و رحمت من آگاه بود . من حتّی زبانی هم قبول دارم ! »

ما همیشه در دعا می گوئیم : « آیا کسی هست که مرا که دچار مشکل شده ام بخواند و بدی ها را از من دفع کند ؟ و خداوند می فرماید : « بله بندۀ من ، من هستم و با رحمتِ خود همۀ پرده های ظلمانی را از درونت برطرف می کنم ، امّا چند شرط دارد و دعای تو باید خالصانه باشد . »

قرآن می فرماید : « هنگامی که مرا می خوانید ، با اخلاص بخوانید . »

قرآن می فرماید : « ای پیامبر ، بگو پروردگارِ شما می گوید ، تو مرا بخوان ، استجابت از من . »

قرآن می فرماید : « برای خداوند اسماء نیکو و شریفی است ، با آن اسماء او را بخوانید . »

و بنا بر گفتۀ قرآن ، خداوند « سَمیعُ الدُّعا « است و دعای ما را می شنود .

عُلمای اخلاق ، ۳۰ إلی ۳۵ مورد دربارۀ شرایط دعا برای استجابت مطرح کرده اند که به چند مورد اشاره می کنیم :

۱. ابتدا تطهیرِ جسمی کنید .

۲. لباسِ پاکیزه بپوشید .

۳. حتّی الامکان ، مکان ثابتی را برای دعا قرار دهید .

۴. حضورِ قلب داشته باشید ، قلبتان راصاف کنید و آن را به خداوند بسپارید که این مهم ترین مورد

است .

۵. حالتِ خضـوع و فـروتنی داشته باشید و لحنِ طـلبکارانه نداشته باشید . لحن شما باید آمـرانه و

مؤدّبانه باشد ، زیرا خداوند ادب را دوست دارد .

امام سجّاد «ع» می فرماید : هنگام دعا ، سَرِ خود را مانند افراد شرمنده و شانه های خود را مانند

افراد شکست خورده و غم زده پائین بیاورید و مانند فردی که غرقِ گناه و خطاست بایستید زیرا

خداوند خضوع را دوست دارد و گردنکشی ، سینه سپر کردن و بلند و تند صحبت کردن را هنگام

دعا دوست ندارد . دعا باید شمرده و زیبا بیان شود تا اگر حضور قلب هم نداشته باشید خداوند

مجذوب لطافتِ گفتار شما شود و شما را مورد رحمت و مغفرت قرار دهد . »

۶. هنگام دعا ، هیچگاه از خداوند ناامید نباشید ، زیرا خداوند ناامیدی را دوست ندارد .

صـدبار اگر توبه شکســتی بازآ این درگهِ ما درگهِ نومیدی نیست

بنابراین ناامیدی ، گناه است .

« شخصی که از رحمت الی ناامید شده بود ، نزد حضرت علی «ع» رفت و شِکوه کرد که من میترسم دعا کنم . حضرت پرسید : چرا ؟ آن شخص گفت : زیرا بسیار گناه کرده ام . حضرت پرسید : چقدر گناه کرده ای ؟ آن شخص گفت : بیش از اندازه . حضرت پرسید : آیا گناهِ تو از این کوه ها بیشتر است ؟ آن شخص گفت : بله . حضرت پرسید : آیا اگر کوه ها را با وسعت دریاها جمع کنیم گناهان تو بیشتر است ؟ آن شخص گفت : نمی دانم شاید همین اندازه باشد . آنگاه حضرت فرمود : آیا تو وسعتِ رحمتِ خدا را اینقدر کوچک حساب کرده ای ؟ »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد توبه ـ دعا

تحقیق درباره مقام انسانی زن ازنظرقرآن کریم

اختصاصی از ژیکو تحقیق درباره مقام انسانی زن ازنظرقرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره مقام انسانی زن ازنظرقرآن کریم


تحقیق درباره مقام انسانی زن ازنظرقرآن کریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  تعداد صفحات:35

  • اسلام اصل مساوات را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است.
  • اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است.
  • اسلام نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته منسوخ کرده است.
  • قرآن در داستانهای خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است.
  • زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره مند شود باید مشابهت حقوقی با مرد را از میان بردارد.
  • علمای اسلام با تبیین اصل« عدل» پایة فلسفة حقوق را بنا نهادند.
  • شرقی انسانیت را درگذشت و نیکی می بیند و غربی در به دستآوردن حقوق.
  • اعلامیة حقوق بشر فلسفه است نه قانون، باید به تصدیق فیلسوفان برسد نه تصویب نمایندگان.
  • احترام به انسان که اساس اعلامیة حقوق بشر است، از دیر زمان مورد تأیید شرق و اسلام است.
  • دنیای غرب از طرفی تا آخرین حد ممکن مقام انسانی را پایین می آورد و از طرف دیگر به نام حقوق بشر اعلامیة بالا بلند صادر می کند.
  • بیچارگیهای بشر امروز از آن است که «خود» را از یاد برده است.
  • احترام به انسان با فلسفة شرق سازگار است نه با فلسفة غرب.


مقام انسانی زن از نظر قرآن

اسلام زن را چگونه موجودی می داند؟ آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانی او را برابر با مرد می داند و یا او را از جنس پست تر می شمارد؟ این پرسشی است که اکنون می خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفة خاص اسلام دربارة حقوق خانوادگی

اسلام در مورد حقوق خانوادگی زن و مرد فلسفة خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش می گذشته و با آنچه در جهان امروز می گذرد مغایرت دارد. اسلام برای زن و مرد در همة موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات قائل نشده است، پاره ای از حقوق و تکالیف و مجازاتها را برای مرد مناسبتر دانسته و پاره ای از آنها را برای زن، و در نتیجه در مواردی برای زن و مرد وضع مشابه و در موارد دیگر وضع نامشابهی در نظر گرفت است.

چرا؟ روی چه حسابی؟ آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیاری از مکتبهای دیگر نظریات تحقیر آمیزی نسبت به زن داشته و زن را جنس پست تر می شمرده است و یا علت و فلسفة دیگری دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته های پیروان سیستمهای غربی شنیده و خوانده اید که مقررات اسلامی را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال اینها به عنوان تحقیر و توهینی نسبت به جنس زن یاد کرده اند؛ چنین وانمود می کنند که این امور هیچ دلیلی ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت شده است. میگویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مرد جنساً شریفتر از زن است و زن برای استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است، حقوق اسلامی نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور می زند.

می گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و برای او حقوقی که برای یک انسان لازم است وضع نکرده است. اگر اسلام زن را انسان تمام عیار میدانست تعدد زوجات را تجویز نمی کرد، ریاست خانواده را به شوهر نمی داد، ارث زن را مساوی با نصف ارث مرد نمیکرد، برای زن قیمت به نام مهر قائل نمی شد، به زن استقلال اقتصادی و اجتماعی می داد و او را جیره خوار و واجب النفقة مرد قرار نمی داد. اینها می رساند که اسلام نسبت به زن نظریات تحقیر آمیزی داشته است و او را وسیله و مقدمه برای مرد می دانسته است. می گویند اسلام با اینکه دین مساوات است و اصل مساوات را در جاهای دیگر رعایت کرده است، در مورد زن و مرد رعایت نکرده است.

می گویند اسلام برای مردان امتیاز حقوقی و ترجیح حقوقی قائل شده است و اگر امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمی کرد.

اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقی ارسطویی بدهیم به این صورت برای او وضع می کرد، لکن حقوق مشابه و مساوی برای او قائل نیست، پس زن را یک انسان واقعی نمی شمارد.

تساوی یا تشابه؟

اصلی که در این استدلال به کار رفته این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، یکسانی و تشابه آنها در حقوق است. مطلبی هم که از نظر فلسفی باید انگشت روی آن گذاشت این است که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی چیست؟ آیا لازمه اش این است که حقوقی مساوی یکدیگر داشته باشند به طوری که ترجیح و امتیاز حقوقی در کار نباشند؟یا لازمه اش این است که حقوق زن  و مرد علاوه بر تساوی و برابری، متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم کار و تقسیم وظیفه در کار نباشد؟ شک نیست که لازمة اشتراک زن و مرد در حیثیت انسانی و برابری آنها از لحاظ انسانیت، برابری آنها در حقوق انسانی است اما تشابه آنها در حقوق چطور؟

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفة غرب ر اکنار بگذاریم و در افکار و آراء فلسفی که از ناحیة آنها می رسد به خود اجازة فکر و اندیشه بدهیم، اول باید ببینیم آیا لازمة تساوی حقوق تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است؛ تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. ممکن است پدری ثروت خود را به طور متساوی میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند، مثلاً ممکن است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد: هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک مزروعی و هم مستغلات اجاری. ولی نظر به اینکه قبلاً فرزندان خود را استعدادیابی کرده است، در یکی ذوق و سلیقة تجارت دیده است و در دیگری علاقه به کشاورزی و در سومی مستغل داری، هنگامی که می خواهد ثروت خود را در حیات خود میان فرزندان تقسیم کند، با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همة فرزندان کار نباشد، به هر کدام از فرزندان خود همان سرمایه را می دهد که قبلاً در آزمایش استعدادیابی آن را مناسب یافته است.

کمیت غیر از کیفیت است، برابری غیر از یکنواختی است. آنچه مسلم است این است که اسلام حقوق یکجور و یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است، ولی اسلام هرگز امتیاز و ترجیح حقوقی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست. اسلام اصل مساوات انسانها را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.

کلمة «تساوی» و «مساوات» چون مفهوم برابری و عدم امتیاز در آنها گنجانیده شده است  جنبة «تقدس» پیدا کرده اند، جاذبه دارند، احترام شنونده را جلب می کنند، خصوصاً اگر با کلمة « حقوق» توأم گردند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مقام انسانی زن ازنظرقرآن کریم