ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ژیکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی

اختصاصی از ژیکو گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی


 گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده  واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی

دانلود  گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده  واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 70

این گزارش کارورزی به صورت کامل و آماده و شامل کلیه موارد مورد نیاز گزارش کار آموزی میباشد

یادم می‌آید در یکی از روزهای سرد زمستان که آفتاب خودش را بعد از چند روز پنهانی از پشت ابرها بیرون آورده بود معلم ما تصمیم گرفت که شاگردانش زیلوی مدرسه را به جایی که تقریباً رو به آفتاب بود و از نظر دریافت گرمای خورشید محلی نسبتاً رضایت بخش بود، ببرند و بعد از جای گیری کامل بچه‌ها، معلم شروع به سؤال کردن از دروس جلسات پیش نمود، در آن هنگام که بنده کلاس دوم ابتدایی بودم و از نظر درسی تا حدودی نسبت به دوستانم پیشی داشتم، همیشه زودتر از دیگران معلم از من سؤال می‌کرد. در همین روز وقتی که نوبت به ما کلاس دومی‌ها شد معلم تصمیم گرفت که یکی یکی ما را به پای تخته سیاه ببرد و مسائلی از ریاضیات را طرح می‌کرد و هر کس می‌بایستی به نوبه خویش جواب را در جلو مسئله ذکر شده بنویسد، اتفاقاً این بار نیز اولین بار بنده به پای تابلو رفتم و توانستم به چند مسئله ذکر شده تماماً جواب مثبت دهم، به طوری که هم از سوی معلم و هم از سوی دوستانم تشویق شدم. بعد از نشستن بنده یکی از دوستانم به پای تابلو از سوی معلم فراخوانده شد و بعد از ذکر چند مسئله  از طرف معلم، وی نتوانست به هیچ‌کدام از آنان پاسخ مثبت دهد و به این منظور معلم از دانش‌آموزان کلاس دوم که من هم جزو آن‌ها بودم پرسید که بچه‌ها چه کسی می‌تواند جواب دهد، در این‌جا من و یکی دیگر از دوستانم که آن هم از لحاظ درسی نسبتاً خوب بود، دست بلند کردیم و قبل از این که معلم اجازه رفتن به پای تخته سیاه را به ما دهد، من و دوستم هر دو شتابزده به سوی تخته سیاه دویدیم و از آن‌جا که تخته سیاه به صورت موقت قرار داده شده بود و محل آن هم تا اندازهای شیب‌دار بود باعث شدیم با برخورد به آن هم تخته سیاه بشکند و هم دوست‌مان که نتوانسته بود به سؤالات پاسخ دهد، به زمین بخورد و همین کردار باعث شد که از جانب معلم مورد تنبیه‌بدنی قرار بگیریم و یکی از تنبیهاتش این بود که ما دو نفر را از کناره درّه خشک که حدوداً بلندی آن به یک متر می‌رسید آویزان نمود و از بالا هم خودش با یک نفر دیگر پاهایمان را محکم گرفتند که دیگر نمی‌توانستیم از خودمان حرکت و عکس‌العملی نشان دهیم و قریب نیم ساعت ما را به همین منوال گذشت و چون بنده آن هنگام بچه نسبتاً گوشت‌دار و تپلی بودم بیشتر از دوستم اذیت شدم، طوری که خون در درون چشمانم جمع شده بود و نزدیک به یک ماه اصلاً جلو پاهایم را نمی‌دیدم تا این که پدرم با بردن نزد متخصص چشم توانست مرا از شدت این عارضه بهبود بخشد....


دانلود با لینک مستقیم


گزارش کارورزی2دانشگاه فرهنگیان به صورت کامل و آماده واکاوی تجربیات شخصی روایتهای تمرینی