دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :28
بخشی از متن مقاله
مفهوم و پیام
پیام امر و دستوری است که به مخاطبان داده می شود تا آن را عمل کنند یک حادثه وعمل می تواند برای دیگران پیام باشد همچنین یکی از مراحل «نهی از منکر» با بی اعتنایی و قطع رابطه چهره عبوس و اخم کردن به شخص که اخلاقی می کند به آن می گوییم« نکن » امام حسین فرموده است :« اگر دین ندارید آزاد باشید » یک پیام صریح و روشن است سیدالشهداء پیام داده اند که با نفس جهاد کنید اعتماد به نفس و توکل داشته باشید به دنیا دل نبندید و در راه خدا از هر چیز بگذرید به امامت ولی معصوم نهید و.. امثال آنها . از مقام معظم رهبری نسبت به عبرت های عاشورا مطرح شد نسبت به این مسأله بود که فرمود « درس های عاشورا جدا است و درس ، شجاعت و درس وچه از درس های عاشورا مهمتر عبرتهای عاشوراست .در مجموع آموزندگی و سازندگی و تأثیر گذاری روز عاشورا در گرو شناخت و تبعیین درس ها و پیام ها است و از این رهگذر بیش از چگونگی حادثه باید به «چرایی» آن اندیشید تا با استفاده از آن از نقاط مشترک و روح سازی و جاری از حوادث همگون در پهنه تاریخ سرگذشت های گذشتگان را عبرت آموزتر ساخت .
پیام های اقتصادی
رسالت تبعیین « مکتب » و تصحیح باورهای مردم در مسائل عقیدتی و بینش بر عهده امام است . رجزهای اصحاب امام و خطبه های امام و اهل بیت چه قبل از شهادت و چه در مقطع اسارت پر ازنکته هایعقیدتی است جایگاه اهل بیت پیامبر در جامعه نیز از همین زاویه قابل طرح است و نیز مسأله رسالت حضرت محمد و قرآن و وحی و شفاعت و.... هرکدام به نحوهکه دارای «پیام است و در نهضت عاشورا مورد مطالعه قرار میگیرد.
توحید در عقیده و عمل
مفهوم توحید تنها در بینش و دیدگاه نیست بلکه در بعد عملی به « توحید و اطاعت » و «توحید در عبادت » تبدیل می شود . امام حسین پیشاپیش از شهادت خود با خبر بود و جزئیات آن هم می دانست توحید نصرت خواهی و فقط و فقط بر خدا اعتقاد کردن و از جلوه های دیگر نقش آفرینی عقیده در عمل است .
مبدأ و معاد
عقیده به مبدأ و معاد مهمترین عامل جهاد و فداکاری در راه خداست ، و بدون آن هیچ رزمندهای معتقدانه درصحنة دفاع قدم نمی گذاردو خود را که در جنگی به شهادت منتهی می شود برنده نمی داند . امام حسین(ع) در روز عاشورا وقتی بی تابی خواهرش را می بیند این فلسفه بلند را یادآور می شود و می فرماید :« خواهرم خدا را در نظر داشته است و بدان که همه زمینیان می میرند آسمانیان هم نمی مانند هر چیزی جز وجود خدا که آفریدگار هستی است از بین رفتنی است خداوند همگان را دوباره بر می انگیزد. وقتی علی اکبر به میدان جنگید رفت و جنگی و تشنه بازگشت امام فراخوندن او به مقاومت و ادامه نبرد فرمود :«بزودی جدت رسول خدا را دیدار کرده و از دست او سیراب خواهی شد و شربتی گوارا خواهی نوشید که پس از آن تشنگی نیست . آنگاه هم که سر جوانش را بردامن نهاده بود و خون ا زچهره و دندان هایش پاک می کرد فرزندان را نوید داد که رنج و اندوه دنیا جسته و به روح و ریحان بهشتی رسیده ای .
3- بدعت ستیزی: دین پوسته از سوی دشمنان در معرض تعریف سوء استفاده تفصیر نادرست و بدعت آفرینی است از سوی دیگر رسالت امامان حق و علمای دین، خیانت دین و معتقدان اسلامی از تحریف و مقابله با بدعت ها است از رسول خدا روایت است که: « اِذا ظَهَرت البَراعُ فرامّتی فَلِیفهِمِ العالمُ عِلمُه» ترجمه: هرگاه بدعت ها آشکار شود آنها باید دانش و علم خویش را آشکار کند. در سخنی دیگر از آن حضرت این است: هر بدعتی که پس از من پدید آید و ایمان را مورد خطر و هجوم و نیرنگ قرار دهید و ولیی از دودمان من عهده دار آن می شود که از ایمان دفاع کند و با الهام الهی زبان گشاید و حق را علمی روشن بسازد و نیرنگ مکان را باز گرداند.
یقین: نمودی از وضوح و روشنی باور نسبت به دین و فرمان خدا و حکم شریعت است.
طرح مسأله به خدا پیوستن در طول مسیر، آماده سازی روحی همراهان برای آن فداکاری بزرگ در راه عقیده بود چرا که بدون باورهای زلال و روشن، یک رزمنده نمی تواند تا پایان خط در دفاع از حق مقاوم و نستوه بماند.
«یقین» هم در «موضوع» بود؛ یعنی شناخت روشن هدف و راه و وضعیت، هم در « حکم» بود؛ یعنی تکلیف بودن جهاد و شهادت در آن شرایط به نفع اسلام، هم در عقیده به « خدا» و هم به «آخرت» بود که مقوم اصلی پاگذاشتن در میدانی است که گروهی می خواهند جان بدهند و فدا شوند.
توحید در نصرت خواهی و فقط و فقط برای خدا اعتماد کردن، از جلوه های دیگر نقش آفرینی عقیده در عمل است.
این حالت و روحیّه، جلوة بیرونی، عقیده قلبی به مبدأ و یقین به نصرت الهی است و توحید در دعا و طلب را می رساند. هدف اصلی معارف دین، تقرب بندگان به سوی خداوند است.
عقیده به مبدأ و معاد، مهم ترین عامل جهاد و فداکاری در راه خداست و بدون آن، هیچ رزمنده ای معتقدانه در صحنه دفاع قدم نمی گذارد و خود را که در جنگی به شهادت منتهی می شود برنده نمی داند.
امام حسین (ع) روز عاشورا وقتی بی تابی خواهرش را می بیند، این فلسفة بلند را یادآور می شود و می فرماید:
خواهرم! خدا را در نظر داشته باش. بدان که همة زمینیان می میرند آسمانیان هم نمی مانند. هر چیزی جزوجه. خدا که آفریدگار هستی است از بین رفتنی است، خداوند همگان را دوباره بر می انگیزد.
باور به معاد، رشته های علقة انسان را از دنیا می گسلد و راحت تر می تواند در مسیر عمل به تکلیف از جان بگذرد.
اگر دنیا ارزشمند به حساب آید، سرای آخرت که خانة پاداش الهی است، برتر و نیکوتر است.
آن همه تأکید بر اجر الهی و رسیدن به فوز و رستگاری و نوشیدن از شراب های بهشتی و برخورداری از نعمت های جاودانی الهی، ایجاد انگیزه جهاد و شهادت می کرد، چرا که شهدای کربلا با این دید مرگ را آغاز حیات طیبه در جوار رسول ا... می دیدند، نه پایان یافتن خط هستی و به نهایت رسیدن وجود.
یاد کرد اصول اعتقادی از سوی امام حسین(ع) نیز به صورت دیگری دفع شبهه آفرینیهای بعدی امویان را در برداشت.
حضرت نوشت: « حسین شهادت می دهد که خدای یکتا و بی شریک است و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست که حق است و قیامت حتماً خواهد آمد و شکی در آن نیست و خداوند همه خفتگان در گور را بر خواهد انگیخت...»
رسالت پیامبر:
از جملات مکمل بینش اسلامی عقیده به نبوت پیامبر اکرم (ص) و عصمت اوست و شهادتین نشان مسلمانی است. این موضوع، در فرهنگ عاشورانیان مکرر مطرح شده است، چه از سوی امام حسین(ع) و چه از سوی فرزندان و بستگان و یاران شهیدش.
یاد کردن از پیامبر اسلام و بعثت و رسالت از احیای تفکر اسلامی است. ربط دادن وجود امام و خاندانش به آن بزرگوار، یادآور اصل دیگری از معتقدات مسلمین است. پیوند دادن حرکت عاشورا به احیای سنت پیامبر و مبارزه با بدعت هایی که در دین حضرت محمد (ص) پیش آمده است، باز هم تأکید بر یک مسألة اعتقادی است. در عصر پیامبر به ظاهر همه او را قبول داشتند و مطیع او بودند اما در عصر پس از او دچار تجزیه شدند. برخی به سنت و دین او وفادار بودند و برخی در پی احیای جاهلیت های رنگ بافته و بی روح به راه افتادند. پیدایش ضلالت و بدعت و حیرت و جهالت نوعی انشعاب در پیروان اسلام، و جنگیدن با زرّیّه پیامبر، خروج از دین و انکار رسالت آن حضرت بود.
امامت، محور یک دست ماندن و عامل انسجام امت است. کسانی که از امام حق پیروی نکنند و حق را رها کرده و بر گرد باطل جمع شدند، از امت محمد بیرونند و مسلمان نیستند. ملاک مسلمانی پس از اطلاعات از رسول « ولایت پذیری» است. ولی مسلمان آن عصر عده ای بر محور باطل تجمع کردند و اطاعت از کسانی کردند که وحی و نزول جبرئیل و خبرهای آسمانی را منکر بودند و با سلطه یابی بر مقررات مردم، کفر به خدا و عناد با حضرت رسول را که دیدی در دل هایش مانده بود بروز داد.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***